tgoop.com/howzeh100/407
Last Update:
📌 تاریخ شفاهی علما و ضرورت توجه به اقتضائات، فهم جریانها و رعایت حساسیتها
📍 در سومین برنامه از سهشنبههای تاریخ شفاهی مطرح شد
🔻 .. نجمی در پاسخ به پرسشی درباره شرایط مصاحبهکننده گفت: ما قبل از مصاحبه با راوی رفتوآمد داریم و تا حدودی از علاقمندیها، فعالیتها و دغدغههایشان آگاهی پیدا میکنیم و مقالات و کتبشان را میخوانیم و از نزدیکانشان پرسوجو میکنیم. تقریبا اشراف به موضوع پیدا میکنیم و همین مقدار برای مصاحبههای ما کافی است و لازم نیست ما در موضوعی متخصص بشویم. بله اگر قرار به انجام مصاحبه مفصل باشد، لازم است مصاحبهکننده اشراف کامل به تخصص راوی پیدا کند یا اگر درباره مکان خاصی است تمام ابعاد آن مکان را بشناسد. اینکه میبینید من تاریخ شفاهی حج را انجام دادم به این علت بوده است که از چند سال قبل با بعثه سفرهای مختلفی داشتم و کارهای رسانهای میکردم و ساختار حج را میشناختم؛ مثلا از آشپزخانه و سردخانه و هیئت پزشکی و امور حج کاملا آگاهی داشتم و کار رسانهای درباره آنها انجام داده بودم و حتی وقتی قرار شد تاریخ شفاهی حج را شروع کنم یک مطالعه حسابی انجام دادم و تمامی مطالب مربوط به حج از ابتدای انقلاب و مسائل مربوط به آن را از روزنامهها استخراج کرده بودم و کامل خوانده بودم و نقاط عطف حج را شناسایی کرده بودم.
🔻 احمد نجمی سپس به بیان برخی تجربیات کاربردی در تاریخ شفاهی حوزه و روحانیت به این شرح پرداخت: اول. امتیازی که در این کار به ما کمک میکند آن است که افرادی مسن و معمر، معمولا حافظه بلندمدت خوبی دارند. آنان حوادث مربوط به چند دهه پیش را با جزئیات به یاد میآورند و بیان میکنند. ممکن است حافظه کوتاهمدت خوبی هم نداشته باشند. بنابراین پیری و معمر بودن بودن افراد نباید ما را از کار منصرف کند.
🔻 دوم. تجربه من این است که هنگام مصاحبه با فرد، یک مثلث شکل میگیرد: 1. من یا مؤسسهام 2. راوی 3. مخاطبان و افرادی که مصاحبه را خواهند دید و شنید و استفاده خواهند کرد. من همیشه ضلع اول را کمرنگ جلوه میدهم و خارج میکنم. اگر نفعی دارم آن را بیان نمیکنم. در همان صحبت اولیه برای متقاعد کردن راوی، اصلا آنچه که مربوط به خودم است را مطرح نمیکنم. طرح منفعت خودمان یا مؤسسهمان ممکن است در راوی ایجاد انگیزه نکند و یا حتی او را از انجام کار منصرف کند. ما بیشتر خود شخصیت را مطرح میکنیم. تجربه این سالها نشان میدهد که بسیاری از افراد با این مطلب هم مشکل دارند. آنان بدون اینکه بخواهند بازی کنند، با «من» و «منیت» رابطهای ندارند و اساسا سخن گفتن از خود، برای آنها سخت است. این ویژگی بسیاری از علماست. گرچه شخصیتهای سیاسی زیادی را میبینیم که حیاتشان در این است که هر روز یا هر هفته تیتر اول روزنامهها و مجلات باشند و اگر اینگونه نشود احساس سقوط به آنها دست خواهد داد. اگر ببینم عالمی اینگونه است سعی میکنم از راه دیگری برای متقاعد کردن او استفاده کنم؛ مثلا از راه استادان او و اینکه آنها را باید معرفی کرد. وقتی وارد گفتگو میشویم طبیعی است که همه سؤالها را مطرح میکنیم. اول باید راوی را متقاعد کرد تا احساس تکلیف بکند. افرادی که ما با آنها سروکار داریم تا احساس تکلیف نکنند متقاعد نمیشوند.
🔻 سوم. راویان نباید احساس بکنند که ما یک فروشنده دورهگرد هستیم بلکه باید ما را همچون کاسب محل ببیند و احساس کند که ما با او هستیم و اینگونه نیست که از راه نرسیده، میخواهیم خاطرات او را بگیریم و برویم. همان دیدار اول درخواست مصاحبه نکنیم چون ممکن است کار خراب شود. معمولا علما رفتوآمد و جلسات روضه و درس دارند و مصاحبهکننده چند جلسه برود و خودش را نشان بدهد. بر همین اساس باید قبل از مصاحبه با او معاشرت کنیم تا او ما را از خودش بداند و به محض اینکه گفتگو تمام شد او را رها نکنیم. .
📌 مطالعهی متن کامل این گزارش در سایت ما؛ اینجا.
BY تاریخ حوزه علمیه قم
Share with your friend now:
tgoop.com/howzeh100/407