IRANDOUSTAN Telegram 9276
Forwarded from H.z
مشروطه بدون عینک ایدئولوژی (۱)

همانطور که در عنوان این سمینار آمده است قرار است که ما مشروطه را از منظر علوم‌اجتماعی بررسی‌کنیم. نکته‌ی مهم همین بررسی مشروطه از منظر «علوم‌اجتماعی» است. در مورد مشروطه تاکنون به اندازه‌ی کافی کتاب تاریخ نوشته شده است. البته منظورم آن نیست که تاریخ ننویسیم، چرا که هنوز در حوزه‌ی تاریخ‌نگاری درست تحولات مشروطه بسیار عقب هستیم.

در سال‌های اخیر منابع زیادی منتشر شده‌است. اما چیزی که در مورد مشروطه مورد غفلت قرار گرفته، این نکته‌ی اساسی است که مشروطیت به عنوان یک مفهوم در علوم اجتماعی و تاریخ‌نویسی جدید چیست و چه باید باشد؟

در مشروطه ایران چه گذشت؟
و مشروطه ایران چه جایگاهی در تاریخ اندیشه ایران و حتی جهان دارد؟ 

ما مشروطه را کشف نکردیم، مشروطه را از زبان‌ کشورهای اروپایی‌ای که تجربه‌ی مشروطه را از سر گذرانده بودند، ترجمه کردیم. [رهبران مشروطه هم از این موضوع آگاه بودند]

نکته‌ای کلیدی و اساسی در مکتوبات آخوند خراسانی این است که در جایی می‌گوید:
«به تجربه ثابت شده است که نُه‌دهم معایب حکومت‌های زمان غیبت در مشروطه حل می‌شود.»

این تجربه نه متعلق به ماست و نه متعلق به جهان اسلام است. چه این هردو دارای حکومت‌های استبدادی بودند. بنابراین این تجربه ناظر به تجربه دیگری است. روشنفکران ما به این نکته‌ی اساسی توجه نکرده‌اند که آخوند خراسانی در اینجا چه گفته است؟ 

اما چرا توجه نکرده‌‌اند؟
چون نخوانده‌اند.
فهم این جمله‌ی آخوند خراسانی تنها از موضع علوم‌اجتماعی مُیسّر است.
این یک بحث در حوزه‌ی علوم‌اجتماعی است. پس چرا ما این جمله نخوانده‌بودیم؟

یک علت مهم به نظر من این است که در صد سالی که مدرسه‌ی علوم‌سیاسی، به عنوان متکفّل اندیشه‌ی‌سیاسی تأسیس شده‌است، در دانشکده‌های حقوق و علوم‌سیاسی جز تاریخ ایدئولوژی‌ها چیزی درس داده‌نشده‌است و اساتید آن‌جا جز تاریخ ایدئولوژی‌ها نگفته‌اند.

آدمیت که از نظر تاریخ‌نویسی دوره‌ی مشروطه این‌قدر مهم است، عنوان یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایش «ایدئولوژی نهضت مشروطیت» است. البته مفهومی که من از ایدئولوژی در نظر دارم متفاوت است با مفهومی که آدمیت در نظر دارد. اما در نهایت آدمیت هم اهل ایدئولوژی است نه اهل تاریخ‌اندیشه‌ی‌سیاسی ـ به معنای دقیق کلمه. اگر مشروطه ایرانی نمی‌توانست و نتوانست جز به راه شیخ فضل‌الله نوری برود علتش این است که اهل اندیشه، تاریخ مشروطه را ننوشتند.

مشروطیت فقط مناسبات سیاسی را برهم‌نزد. مشروطه در همه جای دنیا از نظر تاریخ‌اندیشه از دو جهت مهم است:
اول از جهت تغییری که در مناسبات سیاسی یک جامعه، در مناسبات قدرت و توزیع قدرت ایجاد کرد. اما مشروطه در حوزه‌ای دیگر نیز مهم بود. مشروطه، تحولی در مفاهیم ایجاد کرد. اما آنچه که ما نوشتیم ـ از کسروی تا آدمیت و تمام معاصرین، تنها در وجه اول، در حوزه‌ی برهم‌خوردن مناسبات قدرت بحث می‌کنند.

اما به نظر من مشروطه از جهت تغییر مناسبات در حوزه‌ی دیگری که روشنفکران تا امروز سهمی در آن نداشته‌اند مهم است و آن این است که مشروطیت نظام‌حقوقی ایجاد می‌کند. «مشروطیت» مفهومی در فلسفه‌ی‌حقوق است. برای من بسیار عجیب است که کسی چون آدمیت که در انگلستان تحصیل‌کرده و تاریخ‌اندیشه خوانده‌بود در ۱۵ جلد کتاب خود در هیچ‌مورد درباره‌ی تاریخ تحولات مشروطیت در انگلستان، که به قول طالبوف، مادر تمامی قانون اساسی‌هاست، هیچ حرفی نمی‌زند.

ما تاریخ مشروطه را از دیدگاهی ایدئولوژیک نوشته‌ایم. یعنی این تاریخ را از منظر مناسبات قدرت نوشته‌ایم. تمام نیروهای روشنفکری و غیرروشنفکری ما عموماً سیاسی و به دنبال تغییر مناسبات قدرت بوده‌اند. اما همان‌طور که چندین‌بار در تاریخ ایران تکرار شده‌است، با تغییر مناسبات قدرت هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

اگر واقعه‌ای، تکیه‌گاهی در تحولات حوزه‌ی اندیشه و خصوصاً حوزه‌ی تاریخ مفاهیم نداشته باشد، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. یک ملت روی مفاهیم خودش می‌ایستد. ستون‌های استوار یک ملت، مفاهیم آن ملت هستند. 

البته طبیعی است که بعضی‌ها بگویند و گفته‌اند که این موضع من ایده‌آلیستی است. البته که ایده‌آلیستی است. برای اینکه در حوزه‌ی اندیشه شما فقط می‌توانید ایده‌آلیستی بحث کنید. در اندیشه بحث ماتریالیستی نداریم. 

متن سخنرانی دکترجوادطباطبایی
درهمایش انقلاب‌مشروطه‌ازمنظرعلوم‌اجتماعی



tgoop.com/irandoustan/9276
Create:
Last Update:

مشروطه بدون عینک ایدئولوژی (۱)

همانطور که در عنوان این سمینار آمده است قرار است که ما مشروطه را از منظر علوم‌اجتماعی بررسی‌کنیم. نکته‌ی مهم همین بررسی مشروطه از منظر «علوم‌اجتماعی» است. در مورد مشروطه تاکنون به اندازه‌ی کافی کتاب تاریخ نوشته شده است. البته منظورم آن نیست که تاریخ ننویسیم، چرا که هنوز در حوزه‌ی تاریخ‌نگاری درست تحولات مشروطه بسیار عقب هستیم.

در سال‌های اخیر منابع زیادی منتشر شده‌است. اما چیزی که در مورد مشروطه مورد غفلت قرار گرفته، این نکته‌ی اساسی است که مشروطیت به عنوان یک مفهوم در علوم اجتماعی و تاریخ‌نویسی جدید چیست و چه باید باشد؟

در مشروطه ایران چه گذشت؟
و مشروطه ایران چه جایگاهی در تاریخ اندیشه ایران و حتی جهان دارد؟ 

ما مشروطه را کشف نکردیم، مشروطه را از زبان‌ کشورهای اروپایی‌ای که تجربه‌ی مشروطه را از سر گذرانده بودند، ترجمه کردیم. [رهبران مشروطه هم از این موضوع آگاه بودند]

نکته‌ای کلیدی و اساسی در مکتوبات آخوند خراسانی این است که در جایی می‌گوید:
«به تجربه ثابت شده است که نُه‌دهم معایب حکومت‌های زمان غیبت در مشروطه حل می‌شود.»

این تجربه نه متعلق به ماست و نه متعلق به جهان اسلام است. چه این هردو دارای حکومت‌های استبدادی بودند. بنابراین این تجربه ناظر به تجربه دیگری است. روشنفکران ما به این نکته‌ی اساسی توجه نکرده‌اند که آخوند خراسانی در اینجا چه گفته است؟ 

اما چرا توجه نکرده‌‌اند؟
چون نخوانده‌اند.
فهم این جمله‌ی آخوند خراسانی تنها از موضع علوم‌اجتماعی مُیسّر است.
این یک بحث در حوزه‌ی علوم‌اجتماعی است. پس چرا ما این جمله نخوانده‌بودیم؟

یک علت مهم به نظر من این است که در صد سالی که مدرسه‌ی علوم‌سیاسی، به عنوان متکفّل اندیشه‌ی‌سیاسی تأسیس شده‌است، در دانشکده‌های حقوق و علوم‌سیاسی جز تاریخ ایدئولوژی‌ها چیزی درس داده‌نشده‌است و اساتید آن‌جا جز تاریخ ایدئولوژی‌ها نگفته‌اند.

آدمیت که از نظر تاریخ‌نویسی دوره‌ی مشروطه این‌قدر مهم است، عنوان یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایش «ایدئولوژی نهضت مشروطیت» است. البته مفهومی که من از ایدئولوژی در نظر دارم متفاوت است با مفهومی که آدمیت در نظر دارد. اما در نهایت آدمیت هم اهل ایدئولوژی است نه اهل تاریخ‌اندیشه‌ی‌سیاسی ـ به معنای دقیق کلمه. اگر مشروطه ایرانی نمی‌توانست و نتوانست جز به راه شیخ فضل‌الله نوری برود علتش این است که اهل اندیشه، تاریخ مشروطه را ننوشتند.

مشروطیت فقط مناسبات سیاسی را برهم‌نزد. مشروطه در همه جای دنیا از نظر تاریخ‌اندیشه از دو جهت مهم است:
اول از جهت تغییری که در مناسبات سیاسی یک جامعه، در مناسبات قدرت و توزیع قدرت ایجاد کرد. اما مشروطه در حوزه‌ای دیگر نیز مهم بود. مشروطه، تحولی در مفاهیم ایجاد کرد. اما آنچه که ما نوشتیم ـ از کسروی تا آدمیت و تمام معاصرین، تنها در وجه اول، در حوزه‌ی برهم‌خوردن مناسبات قدرت بحث می‌کنند.

اما به نظر من مشروطه از جهت تغییر مناسبات در حوزه‌ی دیگری که روشنفکران تا امروز سهمی در آن نداشته‌اند مهم است و آن این است که مشروطیت نظام‌حقوقی ایجاد می‌کند. «مشروطیت» مفهومی در فلسفه‌ی‌حقوق است. برای من بسیار عجیب است که کسی چون آدمیت که در انگلستان تحصیل‌کرده و تاریخ‌اندیشه خوانده‌بود در ۱۵ جلد کتاب خود در هیچ‌مورد درباره‌ی تاریخ تحولات مشروطیت در انگلستان، که به قول طالبوف، مادر تمامی قانون اساسی‌هاست، هیچ حرفی نمی‌زند.

ما تاریخ مشروطه را از دیدگاهی ایدئولوژیک نوشته‌ایم. یعنی این تاریخ را از منظر مناسبات قدرت نوشته‌ایم. تمام نیروهای روشنفکری و غیرروشنفکری ما عموماً سیاسی و به دنبال تغییر مناسبات قدرت بوده‌اند. اما همان‌طور که چندین‌بار در تاریخ ایران تکرار شده‌است، با تغییر مناسبات قدرت هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

اگر واقعه‌ای، تکیه‌گاهی در تحولات حوزه‌ی اندیشه و خصوصاً حوزه‌ی تاریخ مفاهیم نداشته باشد، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. یک ملت روی مفاهیم خودش می‌ایستد. ستون‌های استوار یک ملت، مفاهیم آن ملت هستند. 

البته طبیعی است که بعضی‌ها بگویند و گفته‌اند که این موضع من ایده‌آلیستی است. البته که ایده‌آلیستی است. برای اینکه در حوزه‌ی اندیشه شما فقط می‌توانید ایده‌آلیستی بحث کنید. در اندیشه بحث ماتریالیستی نداریم. 

متن سخنرانی دکترجوادطباطبایی
درهمایش انقلاب‌مشروطه‌ازمنظرعلوم‌اجتماعی

BY ایران دوستان


Share with your friend now:
tgoop.com/irandoustan/9276

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Administrators Write your hashtags in the language of your target audience. 2How to set up a Telegram channel? (A step-by-step tutorial) The imprisonment came as Telegram said it was "surprised" by claims that privacy commissioner Ada Chung Lai-ling is seeking to block the messaging app due to doxxing content targeting police and politicians. The best encrypted messaging apps
from us


Telegram ایران دوستان
FROM American