IRANDOUSTAN Telegram 9294
.👆ادامه از پست قبلی

هگل در صفحه ۲۴۳ قبل از ورود در بحث مصر، می‌نویسد:
(Das persische Reich ist ein vorübergegangenes, und nur 
traurige Reste sind von seiner Blüte geblieben. Die schönsten 
und reichsten Städte desselben, wie Babylon, Susa, Persepo￾lis, sind gänzlich zerfallen, und nur wenige Ruinen zeigen 
uns ihre alte Stelle. Selbst in den neueren großen Städten 
Persiens, Isfahan, Schiras).

هگل در فراز نقل شده می‌گوید که شاهنشاهی ایران، شاهنشاهی از میان رفته‌ای است که شوش و بابل و پرسپولیس سه شهر کهن و اصفهان و شیراز دو شهر نیمه آباد امروزی آن هستند. بدیهی است که ساکنان یا به تعبیر نظامی‌گنجه‌ای، "شهربندان" دو شهر کهن شوش و بابل و دو شهر اصفهان و شیراز هم عصر هگل، مردمانی شهرنشین، یا حداقل یکجانشین بودند که مفهومی مغایر با مفهوم "کوچ‌نشینی و کوهستانی" است!!
البته کسی می‌تواند اِن‌قُلت کند که مفهوم "رایش" آلمانی را نمی‌توان به شاهنشاهی یا دولت برگرداند و ده‌ها استشکال دیگر، اما کسی چون آقای موقن را نمی‌رسد که زیره به کرمان ببرد.
پناه بردن آقای موقن به هوش مصنوعی برای جستجو در آثار هگل، مرا یاد خاطره‌ای از ادعای مرحوم فیرحی در جلسه نقد نظریه ایرانشهری در سال ۱۳۹۳ در کتابخانه ملی انداخت. مرحوم فیرحی در آن جلسه‌ی نقد، مدعی شد که خواجه نظام‌الملک‌ هرگز ایرانشهری نبوده و این کلمه را هم حتی برای یکبار در کتاب سیاست‌نامه نیاورده است. شادروان طباطبایی در آغاز سخن، اشاره کردند که برخی پژوهشگران به سرچ کامپیوتری عادت دارند و همینکه در سرچ، کلمه مورد نظر را مشاهده نکردند، حکم به نبود صادر می‌کنند. آقای فیرحی اگر به‌جای سرچ کامپیوتری، سیاست‌نامه را می‌خواند، متوجه می‌شد که خواجه کتابش را با نظریه ایرانشهری آغاز کرده است، یعنی آنجاکه می‌گوید؛ خداوند در هر عصری یکی از بندگانش را برمی‌کشد و او را به انواع هنرها آراسته کرده و امورات بندگان را در دستان او قرار می‌دهد و ... این سخنان اس اساس اندیشه ایرانشهری است.
به نظر می‌رسد که هوش مصنوعی آقای موقن هم، چون ترکیبی مثل modern statt را نیافته، بنابراین ایشان قاطعانه حکم تعقیب و زندان داده است.
برای مزید اطلاع آقای موقن یادآوری می‌کنم که بحث آقای طباطبایی، بحثی تاریخی و ناظر به تاریخ دولت‌ملت بود، وگرنه ایشان هرگز اعتقاد ایده‌ئولوژیکی نداشت که ایران همواره دولت مدرن بوده و همچنان هست. در درسگفتارهای نظریه دولت در نزد هگل که توضیح کتاب هم عناصر فلسفه حق هگل است، صراحتا به این بحث پرداخته و تاکید کرده‌اند که دولت هخامنشی در دوره خود، از این حیث دولتی مدرن برای هگل به‌حساب می‌آمد که تبدیل به "ایده دولت" شده بود، یعنی واقعیت بیرونی این دولت مطابق با صورت معقول آن بوده است. بدیهی است تاریخ دولت هخامنشی - چنان‌چه خود هگل تاکید کرده - دیگر منقضی شده و برای همیشه مدرن و جدید به‌حساب نمی‌آید. درواقع هگل، رایش یا شاهنشاهی هخامنشی را دولت مدرن منقضی شده و از میان رفته معرفی کرده است، نه دولتی از نوع دولت‌های مدرن سده هفدهمی و هجدهمی اروپایی.
آقای موقن در همین نظرات تلگرامی اخیر به نکته‌ای اعتراف کرده که براساس آن، هر آن‌چه تاکنون در باره نظریات شادروان طباطبایی مناقشه کرده، همگی از اعتبار و حیّز انتفاع ساقط است. او در پاسخ به اولین نقاد طباطبایی که درخواست مقدمه برای کتاب ۸۵۰ صفحه‌ای خود کرده بود، می‌گوید: "من مجموعه آثار طباطبایی را نخوانده‌ام و خود را طباطبایی‌شناس نمی‌دانم" با این‌حال معلوم نیست که ایشان چرا نمی‌تواند خود را از سودای چیزی‌که نخوانده است، خالی کند؟! این‌گونه تعهد به حوزه غیرتخصصی، واقعا قابل فهم نیست. این همان وظیفه روشنفکرانه‌ی اولویت تعهد بر تخصص است که باعث انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و اتلاف همه منابع کشور تا به امروز بوده است.

https://www.tgoop.com/irandoustan



tgoop.com/irandoustan/9294
Create:
Last Update:

.👆ادامه از پست قبلی

هگل در صفحه ۲۴۳ قبل از ورود در بحث مصر، می‌نویسد:
(Das persische Reich ist ein vorübergegangenes, und nur 
traurige Reste sind von seiner Blüte geblieben. Die schönsten 
und reichsten Städte desselben, wie Babylon, Susa, Persepo￾lis, sind gänzlich zerfallen, und nur wenige Ruinen zeigen 
uns ihre alte Stelle. Selbst in den neueren großen Städten 
Persiens, Isfahan, Schiras).

هگل در فراز نقل شده می‌گوید که شاهنشاهی ایران، شاهنشاهی از میان رفته‌ای است که شوش و بابل و پرسپولیس سه شهر کهن و اصفهان و شیراز دو شهر نیمه آباد امروزی آن هستند. بدیهی است که ساکنان یا به تعبیر نظامی‌گنجه‌ای، "شهربندان" دو شهر کهن شوش و بابل و دو شهر اصفهان و شیراز هم عصر هگل، مردمانی شهرنشین، یا حداقل یکجانشین بودند که مفهومی مغایر با مفهوم "کوچ‌نشینی و کوهستانی" است!!
البته کسی می‌تواند اِن‌قُلت کند که مفهوم "رایش" آلمانی را نمی‌توان به شاهنشاهی یا دولت برگرداند و ده‌ها استشکال دیگر، اما کسی چون آقای موقن را نمی‌رسد که زیره به کرمان ببرد.
پناه بردن آقای موقن به هوش مصنوعی برای جستجو در آثار هگل، مرا یاد خاطره‌ای از ادعای مرحوم فیرحی در جلسه نقد نظریه ایرانشهری در سال ۱۳۹۳ در کتابخانه ملی انداخت. مرحوم فیرحی در آن جلسه‌ی نقد، مدعی شد که خواجه نظام‌الملک‌ هرگز ایرانشهری نبوده و این کلمه را هم حتی برای یکبار در کتاب سیاست‌نامه نیاورده است. شادروان طباطبایی در آغاز سخن، اشاره کردند که برخی پژوهشگران به سرچ کامپیوتری عادت دارند و همینکه در سرچ، کلمه مورد نظر را مشاهده نکردند، حکم به نبود صادر می‌کنند. آقای فیرحی اگر به‌جای سرچ کامپیوتری، سیاست‌نامه را می‌خواند، متوجه می‌شد که خواجه کتابش را با نظریه ایرانشهری آغاز کرده است، یعنی آنجاکه می‌گوید؛ خداوند در هر عصری یکی از بندگانش را برمی‌کشد و او را به انواع هنرها آراسته کرده و امورات بندگان را در دستان او قرار می‌دهد و ... این سخنان اس اساس اندیشه ایرانشهری است.
به نظر می‌رسد که هوش مصنوعی آقای موقن هم، چون ترکیبی مثل modern statt را نیافته، بنابراین ایشان قاطعانه حکم تعقیب و زندان داده است.
برای مزید اطلاع آقای موقن یادآوری می‌کنم که بحث آقای طباطبایی، بحثی تاریخی و ناظر به تاریخ دولت‌ملت بود، وگرنه ایشان هرگز اعتقاد ایده‌ئولوژیکی نداشت که ایران همواره دولت مدرن بوده و همچنان هست. در درسگفتارهای نظریه دولت در نزد هگل که توضیح کتاب هم عناصر فلسفه حق هگل است، صراحتا به این بحث پرداخته و تاکید کرده‌اند که دولت هخامنشی در دوره خود، از این حیث دولتی مدرن برای هگل به‌حساب می‌آمد که تبدیل به "ایده دولت" شده بود، یعنی واقعیت بیرونی این دولت مطابق با صورت معقول آن بوده است. بدیهی است تاریخ دولت هخامنشی - چنان‌چه خود هگل تاکید کرده - دیگر منقضی شده و برای همیشه مدرن و جدید به‌حساب نمی‌آید. درواقع هگل، رایش یا شاهنشاهی هخامنشی را دولت مدرن منقضی شده و از میان رفته معرفی کرده است، نه دولتی از نوع دولت‌های مدرن سده هفدهمی و هجدهمی اروپایی.
آقای موقن در همین نظرات تلگرامی اخیر به نکته‌ای اعتراف کرده که براساس آن، هر آن‌چه تاکنون در باره نظریات شادروان طباطبایی مناقشه کرده، همگی از اعتبار و حیّز انتفاع ساقط است. او در پاسخ به اولین نقاد طباطبایی که درخواست مقدمه برای کتاب ۸۵۰ صفحه‌ای خود کرده بود، می‌گوید: "من مجموعه آثار طباطبایی را نخوانده‌ام و خود را طباطبایی‌شناس نمی‌دانم" با این‌حال معلوم نیست که ایشان چرا نمی‌تواند خود را از سودای چیزی‌که نخوانده است، خالی کند؟! این‌گونه تعهد به حوزه غیرتخصصی، واقعا قابل فهم نیست. این همان وظیفه روشنفکرانه‌ی اولویت تعهد بر تخصص است که باعث انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و اتلاف همه منابع کشور تا به امروز بوده است.

https://www.tgoop.com/irandoustan

BY ایران دوستان




Share with your friend now:
tgoop.com/irandoustan/9294

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The group also hosted discussions on committing arson, Judge Hui said, including setting roadblocks on fire, hurling petrol bombs at police stations and teaching people to make such weapons. The conversation linked to arson went on for two to three months, Hui said. During a meeting with the president of the Supreme Electoral Court (TSE) on June 6, Telegram's Vice President Ilya Perekopsky announced the initiatives. According to the executive, Brazil is the first country in the world where Telegram is introducing the features, which could be expanded to other countries facing threats to democracy through the dissemination of false content. How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) Users are more open to new information on workdays rather than weekends. Telegram users themselves will be able to flag and report potentially false content.
from us


Telegram ایران دوستان
FROM American