IRANFARDAMAG Telegram 4685
🔴دست‌کاری جمعیتی و فساد

🔷رضا مجیدزاده*

@iranfardamag

◾️در یادداشت مربوط به فاجعه متروپل آبادان نشان دادم که فساد ساختاری (نه موردی) در ایران به وضعیت معمای چوب‌بُرها و تکثیر کارگزار کژپیمان باز می‌گردد. معمای چوب‌برها، نگرشی سیستمی و دینامیک به معمای زندانیان است و شرایط جامعه‌ای را نشان می‌دهد که در نتیجه فساد، تپه‌ای پردرخت را تبدیل به بیابانی خشک می‌کند. صورت‌بندی معمای چوب‌برها بدین شرح است:

🔸در یک تپه پردرخت، چندین چوب‌بر زندگی می‌کنند و شغلشان، قطع درختان است. اگر آنها بر اساس اعتماد، همکاری کنند و شکیبایی در پیش بگیرند تا درختان به طور کامل، رشد کنند و سپس به قطع آنها اقدام ورزند، یا درختان خشکیده و پوسیده را برای قطع‌کردن برگزینند آنگاه سود گروهی اجتماعشان، به حداکثر می‌رسد و همگی نفع می‌برند. اما هر چوب‌بر به تنهایی بر این باور است که اگر به جای شکیبایی برای رشد کامل درخت، آن را قطع کند، کل سود را به جیب خواهد زد. بنابراین، هر چوب‌بر به تنهایی به این نتیجه می‌رسد که پیش از رشد درختان، آنها را بریده و به فروش رساند. از همین روی، درختان تپه، با نرخی سریع، بریده می‌شوند و عقلانیت استقرایی هر چوب‌بر به او القاء می‌کند که پیش از پایان منابع، برداشت خود را بیشتر کند و چنین است که تپه از درخت (منابع)، تهی خواهد شد. در این صورت‌بندی، هر کدام از چوب‌برها به یک کارگزار کژپیمان تبدیل می‌شوند و حتی اگر کلانتری برای تپه تعیین شود، خود کلانتر هم کارگزار کژپیمان خواهد بود؛ زیرا همگی بر این باورند که دیگری هم به خطا تمایل دارد و در یک منظر مقطعی، تعادل مقطعی فساد- فساد یا رشوه‌‌گرفتن-رشوه‌دادن و ... به نقطه کانونی تبدیل شده‌اند.

ز پیمان بگردند و از راستی
گرامی شود کژی و کاستی

◾️البته، جهان واقعی بسیار پیچیده‌تر از این صورت‌بندی انتزاعی است اما مدل معمای چوب‌برها به درک سرشت فساد در ایران کمک می‌کند. کارگزار گژپیمان در لایه‌های مختلف اجرایی و مدیریتی تکثیر می‌شود و نظریه دستکاری جمعیتی، سرشت و منطق این تکثیر را توضیح می‌دهد.

🔸برای درک نظریه دستکاری جمعیتی لازم است تا چند فرض مسلم اما نااستوار را دوباره بررسی کرد. ایرما آدلمن چند مغالطه رایج در اندیشه توسعه را بر شمرده است که مواردی از قبیل تک‌علت پنداشتن توسعه را شامل می‌شود. اما امروزه می‌توان به این مغالطه‌ها فهرستی از پیش‌فرض‌های نادرست یا تعمیم‌های ناسازگار را افزود؛ برای نمونه، نمی‌توان توسعه یا نهادها را به مثابه کالاهایی عمومی در نظر گرفت که همه گروه‌های جمعیتی، بدون تبعیض، به آن دسترسی دارند؛ یا حتی برخی از این نهادها (عمدتا مجازات‌ها) فقط برای گروه‌های خاصی، اعمال می‌شوند و اجرای آنها با میزان قدرت چانه‌زنی و پیوندهای فرد یا سازمان با حلقه‌های قدرت، رابطه معکوس دارد.

◾️برای نمونه، ممکن است سخت‌گیری در مالیات‌ستانی فقط برای بنگاه‌های کوچک یا کارمندان دولتی و کارگران بخش‌های تولیدی باشد و سازمان‌های بزرگ و انحصارهای شبه‌دولتی یا حتی فرادولتی و خصولتی، با وجود درآمدهای هنگفت و برخورداری از انواع امتیازات و رانت‌ها، معاف از مالیات باشند یا در زمینه مالیات‌ستانی از آنها، سخت‌گیری در کار نباشد. یا در زمینه مجازات، مقامات ارشد دولتی یا حکومتی که فسادهایی مانند اختلاس و رشوه در حیطه کاری آنها رخ می‌دهد، از پیگرد قضائی مصون بمانند یا فقط در ظاهر به محاکمه کشیده اما بعدها آزاد شوند اما افراد خرده‌پای درگیر چنین فسادهایی، با مجازاتی سخت، رویارو شوند. یا حتی به عنوان نمونه‌ای دیگر، در روال دسترسی به منابعی مانند تسهیلات بانکی، بیشترین سخت‌گیری و کنترل متوجه ضعیف‌ترین و خرده‌پاترین مشتریان باشد اما مشتریان بزرگ و دارای روابط با حلقه‌های قدرت، با هیچ کنترل و سخت‌گیری مواجه نشوند. مهمتر از این، امکان دارد که حقوقی که در ظاهر برای تمامی شهروندان تعریف می‌شود، شامل تبصره‌هایی باشد که اجرای آن را برای شهروندانی با هویت جنسیتی، مذهبی، یا قومیتی اقلیت یا ضعیف‌تر، سست‌ کند یا آنها را از اجرای عملی چنین حقوقی، محروم سازد.

🔸ملاحظات پیش‌گفته در زمینه مسیر توسعه نیز صادق هستند و از این روی، راهبردها و سیاست‌های توسعه، کالایی عمومی و فراگیر برای تمامی شهروندان نیست. به‌خصوص در کشورهایی که سکان توسعه به دست دولت و حاکمیت قرار می‌گیرد، شهروندان ناخودی از مواهب فرایند توسعه، محروم می‌شوند و مسیر توسعه برای گروه‌های حامی حکومت یا گونه‌های سازگار با ترجیحات و منافع فرادستان قدرت، طراحی و اجرا می‌شود......


متن کامل:

https://cutt.ly/ywJs8Ud4

#ایران_فردا
#رضا_مجیدزاده
#راهبرد_دستکاری_جمعیتی
#گستردگی_دامنه_فساد_در_ایران

http://www.tgoop.com/iranfardamag



tgoop.com/iranfardamag/4685
Create:
Last Update:

🔴دست‌کاری جمعیتی و فساد

🔷رضا مجیدزاده*

@iranfardamag

◾️در یادداشت مربوط به فاجعه متروپل آبادان نشان دادم که فساد ساختاری (نه موردی) در ایران به وضعیت معمای چوب‌بُرها و تکثیر کارگزار کژپیمان باز می‌گردد. معمای چوب‌برها، نگرشی سیستمی و دینامیک به معمای زندانیان است و شرایط جامعه‌ای را نشان می‌دهد که در نتیجه فساد، تپه‌ای پردرخت را تبدیل به بیابانی خشک می‌کند. صورت‌بندی معمای چوب‌برها بدین شرح است:

🔸در یک تپه پردرخت، چندین چوب‌بر زندگی می‌کنند و شغلشان، قطع درختان است. اگر آنها بر اساس اعتماد، همکاری کنند و شکیبایی در پیش بگیرند تا درختان به طور کامل، رشد کنند و سپس به قطع آنها اقدام ورزند، یا درختان خشکیده و پوسیده را برای قطع‌کردن برگزینند آنگاه سود گروهی اجتماعشان، به حداکثر می‌رسد و همگی نفع می‌برند. اما هر چوب‌بر به تنهایی بر این باور است که اگر به جای شکیبایی برای رشد کامل درخت، آن را قطع کند، کل سود را به جیب خواهد زد. بنابراین، هر چوب‌بر به تنهایی به این نتیجه می‌رسد که پیش از رشد درختان، آنها را بریده و به فروش رساند. از همین روی، درختان تپه، با نرخی سریع، بریده می‌شوند و عقلانیت استقرایی هر چوب‌بر به او القاء می‌کند که پیش از پایان منابع، برداشت خود را بیشتر کند و چنین است که تپه از درخت (منابع)، تهی خواهد شد. در این صورت‌بندی، هر کدام از چوب‌برها به یک کارگزار کژپیمان تبدیل می‌شوند و حتی اگر کلانتری برای تپه تعیین شود، خود کلانتر هم کارگزار کژپیمان خواهد بود؛ زیرا همگی بر این باورند که دیگری هم به خطا تمایل دارد و در یک منظر مقطعی، تعادل مقطعی فساد- فساد یا رشوه‌‌گرفتن-رشوه‌دادن و ... به نقطه کانونی تبدیل شده‌اند.

ز پیمان بگردند و از راستی
گرامی شود کژی و کاستی

◾️البته، جهان واقعی بسیار پیچیده‌تر از این صورت‌بندی انتزاعی است اما مدل معمای چوب‌برها به درک سرشت فساد در ایران کمک می‌کند. کارگزار گژپیمان در لایه‌های مختلف اجرایی و مدیریتی تکثیر می‌شود و نظریه دستکاری جمعیتی، سرشت و منطق این تکثیر را توضیح می‌دهد.

🔸برای درک نظریه دستکاری جمعیتی لازم است تا چند فرض مسلم اما نااستوار را دوباره بررسی کرد. ایرما آدلمن چند مغالطه رایج در اندیشه توسعه را بر شمرده است که مواردی از قبیل تک‌علت پنداشتن توسعه را شامل می‌شود. اما امروزه می‌توان به این مغالطه‌ها فهرستی از پیش‌فرض‌های نادرست یا تعمیم‌های ناسازگار را افزود؛ برای نمونه، نمی‌توان توسعه یا نهادها را به مثابه کالاهایی عمومی در نظر گرفت که همه گروه‌های جمعیتی، بدون تبعیض، به آن دسترسی دارند؛ یا حتی برخی از این نهادها (عمدتا مجازات‌ها) فقط برای گروه‌های خاصی، اعمال می‌شوند و اجرای آنها با میزان قدرت چانه‌زنی و پیوندهای فرد یا سازمان با حلقه‌های قدرت، رابطه معکوس دارد.

◾️برای نمونه، ممکن است سخت‌گیری در مالیات‌ستانی فقط برای بنگاه‌های کوچک یا کارمندان دولتی و کارگران بخش‌های تولیدی باشد و سازمان‌های بزرگ و انحصارهای شبه‌دولتی یا حتی فرادولتی و خصولتی، با وجود درآمدهای هنگفت و برخورداری از انواع امتیازات و رانت‌ها، معاف از مالیات باشند یا در زمینه مالیات‌ستانی از آنها، سخت‌گیری در کار نباشد. یا در زمینه مجازات، مقامات ارشد دولتی یا حکومتی که فسادهایی مانند اختلاس و رشوه در حیطه کاری آنها رخ می‌دهد، از پیگرد قضائی مصون بمانند یا فقط در ظاهر به محاکمه کشیده اما بعدها آزاد شوند اما افراد خرده‌پای درگیر چنین فسادهایی، با مجازاتی سخت، رویارو شوند. یا حتی به عنوان نمونه‌ای دیگر، در روال دسترسی به منابعی مانند تسهیلات بانکی، بیشترین سخت‌گیری و کنترل متوجه ضعیف‌ترین و خرده‌پاترین مشتریان باشد اما مشتریان بزرگ و دارای روابط با حلقه‌های قدرت، با هیچ کنترل و سخت‌گیری مواجه نشوند. مهمتر از این، امکان دارد که حقوقی که در ظاهر برای تمامی شهروندان تعریف می‌شود، شامل تبصره‌هایی باشد که اجرای آن را برای شهروندانی با هویت جنسیتی، مذهبی، یا قومیتی اقلیت یا ضعیف‌تر، سست‌ کند یا آنها را از اجرای عملی چنین حقوقی، محروم سازد.

🔸ملاحظات پیش‌گفته در زمینه مسیر توسعه نیز صادق هستند و از این روی، راهبردها و سیاست‌های توسعه، کالایی عمومی و فراگیر برای تمامی شهروندان نیست. به‌خصوص در کشورهایی که سکان توسعه به دست دولت و حاکمیت قرار می‌گیرد، شهروندان ناخودی از مواهب فرایند توسعه، محروم می‌شوند و مسیر توسعه برای گروه‌های حامی حکومت یا گونه‌های سازگار با ترجیحات و منافع فرادستان قدرت، طراحی و اجرا می‌شود......


متن کامل:

https://cutt.ly/ywJs8Ud4

#ایران_فردا
#رضا_مجیدزاده
#راهبرد_دستکاری_جمعیتی
#گستردگی_دامنه_فساد_در_ایران

http://www.tgoop.com/iranfardamag

BY ایران فردا




Share with your friend now:
tgoop.com/iranfardamag/4685

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared the group Tuesday morning on Twitter, calling out the "degenerate" community, or crypto obsessives that engage in high-risk trading. The Channel name and bio must be no more than 255 characters long Over 33,000 people sent out over 1,000 doxxing messages in the group. Although the administrators tried to delete all of the messages, the posting speed was far too much for them to keep up. Clear Joined by Telegram's representative in Brazil, Alan Campos, Perekopsky noted the platform was unable to cater to some of the TSE requests due to the company's operational setup. But Perekopsky added that these requests could be studied for future implementation.
from us


Telegram ایران فردا
FROM American