IRANIANSPA Telegram 9410
⭕️من یک معتادم!

✍️ #دکترمحمود_مقدسی(دکترای فلسفه و دانش آموخته روانشناسی)


گفت: من صرفاً #مضطرب نیستم. من به اضطراب معتادم.

پرسیدم: یعنی چی؟

گفت: گمونم منظورم روشنه. اعتیاد چطوریه؟ اگر مواد بهت نرسه، حالت بد میشه. فکر و ذکرت میشه پیدا کردن مواد. می‌دونی لذت خاصی نمی‌بری امّا نمیخوای درد و خماری بکشی. برای من اضطراب هم همین‌ شکلیه. اضطراب نداشته باشم، حالِ خودمو نمی‌فهمم. فکر می‌کنم یک چیزی جاش خالیه، احساس ناامنی می‌کنم، حس می‌کنم حواسم به خودم نیست. حس می‌کنم به قدر کافی مراقب خودم نیستم. ناخودآگاه شروع می‌کنم به گشتن دنبال اضطراب تازه. انگار ذهنم بهش نیاز داره. چرخ‌دنده‌های ذهنم نیاز دارن باهاش درگیر باشن، اگرنه هرز می چرخن و سر و صدا راه میندازن.

گفتم: گمونم می‌فهمم چی میگی. انگار ذهن آدم حالت دیگه‌ای رو بلد نیست یا نمی‌تونه تاب بیاره. اضطراب داشته باشه، فضا با همه دردش، امن و آشنا میشه براش. حس می‌کنه توی خونه‌‌ست.

گفت: آره، همینه. می‌بینی چه حالِ بدیه. اضطراب داری، میخوای ازش فرار کنی. اضطراب نداری، دنبالش می‌گردی. اصلاً عامل اضطراب درست می‌کنی برای خودت. زندگیت میشه اجتناب، میشه فرسایش. زندگیت هر روز کوچیک‌تر میشه. گاهی فکر می‌کنم این اعتیاد و خو کردن به اضطراب، مالِ اینه که از بچگی زیاد اضطراب کشیدم، برای چیزهای زیادی توی عمرم ناامن بودم، زیاد در معرض اضطراب بودم و انگار اضطراب بخشی از بودنِ من شده. تازه می‌دونم که اضطراب وجودی هم داریم، اضطراب مرگ و تنهایی و ... .

گفتم: آره. بخشیش مالِ ساختار روانِ خود فرده که به سرشت و کودکیش بر می‌گرده (حتی می‌تونه کودکی خیلی سختی هم نباشه)، بخشیش مالِ محیط اجتماعی گذشته و الانشه و بخشیش هم اضطراب‌های بودن در این جهانه. موافقم که ما، خیلی از ما، زیاد در معرض خطر بودیم و همیشه نیاز به هشدارِ اضطراب داشتیم. از انقلاب و جنگ بگیر تا یک دنیا بحرانِ بیرونی دیگه که همینطور ادامه داره. انگار ذهنمون برای بقا مدام نیاز به اضطراب داره و حتی بهش معتاد شده. سخته، خیلی سخته.

گفت: آره. سخته. من گاهی رویای زندگی با اضطراب کمتر رو می‌بینم. زندگی قشنگی می‌تونه باشه، حتی توی همین دنیا. 

http://www.tgoop.com/iranianspa



tgoop.com/iranianspa/9410
Create:
Last Update:

⭕️من یک معتادم!

✍️ #دکترمحمود_مقدسی(دکترای فلسفه و دانش آموخته روانشناسی)


گفت: من صرفاً #مضطرب نیستم. من به اضطراب معتادم.

پرسیدم: یعنی چی؟

گفت: گمونم منظورم روشنه. اعتیاد چطوریه؟ اگر مواد بهت نرسه، حالت بد میشه. فکر و ذکرت میشه پیدا کردن مواد. می‌دونی لذت خاصی نمی‌بری امّا نمیخوای درد و خماری بکشی. برای من اضطراب هم همین‌ شکلیه. اضطراب نداشته باشم، حالِ خودمو نمی‌فهمم. فکر می‌کنم یک چیزی جاش خالیه، احساس ناامنی می‌کنم، حس می‌کنم حواسم به خودم نیست. حس می‌کنم به قدر کافی مراقب خودم نیستم. ناخودآگاه شروع می‌کنم به گشتن دنبال اضطراب تازه. انگار ذهنم بهش نیاز داره. چرخ‌دنده‌های ذهنم نیاز دارن باهاش درگیر باشن، اگرنه هرز می چرخن و سر و صدا راه میندازن.

گفتم: گمونم می‌فهمم چی میگی. انگار ذهن آدم حالت دیگه‌ای رو بلد نیست یا نمی‌تونه تاب بیاره. اضطراب داشته باشه، فضا با همه دردش، امن و آشنا میشه براش. حس می‌کنه توی خونه‌‌ست.

گفت: آره، همینه. می‌بینی چه حالِ بدیه. اضطراب داری، میخوای ازش فرار کنی. اضطراب نداری، دنبالش می‌گردی. اصلاً عامل اضطراب درست می‌کنی برای خودت. زندگیت میشه اجتناب، میشه فرسایش. زندگیت هر روز کوچیک‌تر میشه. گاهی فکر می‌کنم این اعتیاد و خو کردن به اضطراب، مالِ اینه که از بچگی زیاد اضطراب کشیدم، برای چیزهای زیادی توی عمرم ناامن بودم، زیاد در معرض اضطراب بودم و انگار اضطراب بخشی از بودنِ من شده. تازه می‌دونم که اضطراب وجودی هم داریم، اضطراب مرگ و تنهایی و ... .

گفتم: آره. بخشیش مالِ ساختار روانِ خود فرده که به سرشت و کودکیش بر می‌گرده (حتی می‌تونه کودکی خیلی سختی هم نباشه)، بخشیش مالِ محیط اجتماعی گذشته و الانشه و بخشیش هم اضطراب‌های بودن در این جهانه. موافقم که ما، خیلی از ما، زیاد در معرض خطر بودیم و همیشه نیاز به هشدارِ اضطراب داشتیم. از انقلاب و جنگ بگیر تا یک دنیا بحرانِ بیرونی دیگه که همینطور ادامه داره. انگار ذهنمون برای بقا مدام نیاز به اضطراب داره و حتی بهش معتاد شده. سخته، خیلی سخته.

گفت: آره. سخته. من گاهی رویای زندگی با اضطراب کمتر رو می‌بینم. زندگی قشنگی می‌تونه باشه، حتی توی همین دنیا. 

http://www.tgoop.com/iranianspa

BY انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران




Share with your friend now:
tgoop.com/iranianspa/9410

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

To edit your name or bio, click the Menu icon and select “Manage Channel.” Hashtags Over 33,000 people sent out over 1,000 doxxing messages in the group. Although the administrators tried to delete all of the messages, the posting speed was far too much for them to keep up. Telegram channels fall into two types: Ng, who had pleaded not guilty to all charges, had been detained for more than 20 months. His channel was said to have contained around 120 messages and photos that incited others to vandalise pro-government shops and commit criminal damage targeting police stations.
from us


Telegram انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
FROM American