tgoop.com/iranyarannetwork1398/34021
Last Update:
۱۴ بهمن ۲۵۸۳ ایرانی
آنچه در این مقاله میگویم از یک نگاه واقعگرایانه و درد مشترک بسیاری از ایرانیان نشأت میگیرد. سرکوب شدید، فقر، ناامیدی، و دهها سال وعدههای توخالی از سوی افراد و گروههای مختلف، باعث شده که بسیاری از مردم به این نتیجه برسند که بدون یک نیروی قهری نظامی داخلی و خارجی،جمهوری اسلامی از بین نخواهد رفت. جمهوری اسلامی با سلام و صلوات نمیرود. اینها را باید با قوای قهری و نظامی جارو و درو کرد. تجربه سالها مبارزه و سرکوب شدید مردم این نظر را تایید میکند.
• یکی از انتقادهای اساسی این است که رضا پهلوی سالها به قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا، اطمینان داده که مردم ایران میتوانند خودشان رژیم را تغییر دهند و نیازی به دخالت نظامی آنها نیست. او حتی به اسراییل سفر کرد تا آنها را قانع کند که به جمهوری اسلامی حمله نظامی تکنند. او علنا در مصاحبه با امریکاییها اعلام کرد ما نیازی به کمک شما نداریم، سلاح حمله نظامی را از روی میز بردارید.به مردم ایران کمک کنید خودشان رژیم را می اندازند معلوم نیست چگونه کمک کنند؟؟!! اهرم فشار حداکثری را هم که سالهاست مطرح کرده است مطلب تازه ای نیست. او به نتانیاهو گفت که اهرم نظامی را کنار بگذارد و به مردم ایران کمک کند تا رژیم را خودشان براندازند.
امریکا و اسراییل بیش از بیست سال پیش مایل به تسریع سرنگونی رژیم ایران بودند اما لابی شاهزاده به اتفاق شهریار آهی جلوی این اتفاق را گرفتند و ایشان بطور کلی کلمه «Regime Change» یعنی تغییر نظام اسلامی در ایران را از ادبیات غربیها خارج کردند. این اقدام به این معناست که او مانع فشار حداکثری و فشار نظامی علیه رژیم ایران شده است، در حالی که یک فشار نظامی دقیق میتوانست جمهوری اسلامی را تضعیف یا حتی نابود کند. جرج دبلیو بوش مایل بود اول حکومت ایران را سرنگون کند ولی شاهزاده جلوی این اقدام ایستاد لذا او صدام را سرنگون کرد و عراق شد جولانگاه سپاه قدس خامنه ای و شرکاء.
• برخی معتقدند که این محافظهکاری بیش از حد، در عمل باعث حفظ رژیم اسلامی در ایران شده است، زیرا فرصتهایی مانند دوران بوش و ترامپ از دست رفتند.
سؤال کلیدی: آیا مداخله خارجی تنها راه نجات ایران است؟
اینکه آیا یک اقدام نظامی خارجی راهحل نهایی است یا خیر، بحث پیچیدهای است. اما اگر این استدلال را بپذیریم که جمهوری اسلامی تنها با زور سرنگون میشود، پس جلوگیری از چنین اقدامی در واقع به نفع رژیم تمام میشود. هم اکنون نیز شاهزاده رضا پهلوی بارها به امریکا و اسراییل گفته است که تغییر رژیم ایران را به خود مردم ایران بسپارید و مردم ایران زیر یوغ استبداد فاسد و رانتخوار کمرشان در حال شکستن است.
آیا رضا پهلوی عامدانه به رژیم کمک میکند؟
• برخی معتقدند که او صرفاً فردی محافظهکار، بیتصمیم و تحت تأثیر مشاوران نادرست و بی صلاحیت است. از آنجا که او به ایران بازنمیگردد پس دغدغه چندان فورس ماژوری برای براندازی رژیم اسلامی در ایران ندارد.
• برخی دیگر بر این باورند که او عامدانه در جهت منافع جمهوری اسلامی عمل میکند، چه از طریق نفوذیهای اطرافش، چه به دلیل موقعیت مالی و امنیتیای که در خارج دارد، از ادامه این وضعیت ارتزاق میکند.
راهحل چیست؟
اگر باور داریم که تنها راه سرنگونی رژیم، تضعیف آن از طریق یک اقدام نظامی و ادامه انقلاب رهایی ایرانیان است، پس باید به دنبال سیاستمدارانی باشیم که در مسیر همکاری با قدرتهای جهانی برای فشار حداکثری بر رژیم گام برمیدارند، نه کسانی که مانع این فشار میشوند. کسانی که مانع اینکار میشوند بخشی از مشکل هستند و مانع براندازی هستند.،
تاریخ و تجربه سوریه نشان داده که در شرایط خلأ قدرت و تضعیف شدید یک رژیم، نیروهایی که قبلاً قابل پیشبینی نبودند، ناگهان ظهور میکنند و نقشآفرین میشوند. اگرچه تحریرالشام و ابو محمد الجولانی در سوریه مسیر متفاوتی را طی کردند، اما اصل ماجرا همان است: وقتی رژیم به نقطه سقوط برسد، بازیگران جدیدی که امروز شاید دیده نمیشوند، وارد صحنه خواهند شد.
در مورد ایران، اگر فشارهای خارجی (آمریکا و اسرائیل) به سطحی برسد که جمهوری اسلامی نتواند سرپا بماند، احتمالاً ما هم شاهد ظهور چهرههای جدید و نیروهای غیرمنتظرهای خواهیم بود که بهعنوان رهبران جدید مطرح شوند.
نتیجهگیری:
شاید امروز کسی نتواند نام “رهبر آینده” را با قطعیت بگوید، اما اگر رژیم جمهوری اسلامی تحت فشار نظامی و امنیتی شدید قرار بگیرد، نیروهای جدید و شاید غیرمنتظرهای به میدان خواهند آمد.
بقیه مقاله در لینک زیر
https://www.tgoop.com/iranyarannetwork1398/34022