tgoop.com/javadrooh/37392
Last Update:
جای خالی نوبل سیاست
🖌محمدجواد روح | سردبیر
🔹ترامپ دست خالی ماند. این جملهای بود که دیروز بر ذهن و زبان بسیاری جاری شد. شاید تا چند روز قبل، بسیاری اعطای جایزه صلح نوبل به دونالد ترامپ را ناشی از زیادهخواهی و خودشیفتگی او میدانستند. اما پس از توافق حماس و اسرائیل که جنگی دوساله با هزاران کشته و نابودی غزه را متوقف کرد، دیگر چنین داوری آسان نبود.
🔹گرچه پیش از آن نیز، حتی سیاستمدارانی چون شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، ترامپ را به جهت پایان دادن جنگ میان این کشور اتمی با همسایه اتمیاش، هند، شایسته نوبل صلح دانسته بودند.
🔹ترامپ هم خود گفت که هشت جنگ را طی ۹ماه دوره ریاستجمهوری اخیرش پایان داده است و از این جهت، لایق این جایزه است؛ ولی کاری ندارد که کمیته نوبل چه میکند. حتی تلویزیون رسمی روسیه (راشاتودی) اعطای جایزه به فعال اپوزیسیون ونزوئلایی را زیر سؤال برد و کنایه زد که او صرفاً چند سخنرانی کرده است و تاثیری حتی در حد معادلات داخلی ونزوئلا هم نداشته است.
🔹بااینحال، کمیته نوبل کار خودش را کرد. طبق اخبار غیررسمی، این کمیته برنده جایزه را از قبل تعیین کرده بود و به همین جهت، اصلاً ترامپ گزینه مدنظر آنها نبوده است و در نتیجه، حتی برقراری صلح غزه هم این تصمیم را تغییر نداد. در واقع، کمیته تصمیمگیرنده درباره نوبل صلح، کار خاصی متفاوت با تصمیمات همیشگی خود نکرد.
🔹این کمیته در اغلب سالهای فعالیت خود بهویژه دهههای اخیر و پس از جنگ سرد، با رویکردی مبتنی بر ارزشهای لیبرال یعنی دموکراسیخواهی و حقوقبشرخواهی، برندگان خود را انتخاب میکند. ازاینروست که دولتهای اقتدارگرا که مخالفان سیاسی خود را در فهرست برندگان این جایزه میبینند، سعی در زیر سؤال بردن اعتبار و مشروعیت آن دارند و حتی آن را همچون بسیاری دیگر از نهادها و نمادهای جهانشمول، ساخته و پرداخته و مبتنی بر هدایت و حمایت قدرتهای غربی معرفی میکنند.
🔹بیتوجهی به ترامپ، از این منظر برای تعیینکنندگان جایزه صلح نوبل اعتبارآفرین بود و نوعی نمایش استقلال را برای آنان شکل داد. اما این استقلال عمل، در راستای رویکرد عمومی جایزهدهندگان بود؛ رویکردی که در آن، نیروهای اپوزیسیون در کشورهای اقتدارگرا و نیز زندانیان سیاسی و فعالان حقوقبشر شانسهای اصلی کسب نوبل صلح هستند.
🔹این نیروها و فعالان، حتی اگر در کشور خود چهرههایی ملی و متکی بر پشتوانه داخلی باشند، اما جایزه را نه به جهت گرایشهای ملیگرایانه و یا توجه به منافعملی و امنیتملی کشور خود، بلکه عموماً بهخاطر پیگیری ارزشهای جهانی لیبرالیسم (آزادی، دموکراسی و حقوقبشر) کسب میکنند. به بیان دیگر، صلح نوبل در ذات خود دچار نوعی پارادوکس میان جهانگرایی و میهندوستی است. ازاینروست که بسیاری از فعالان دموکراسی و حقوقبشر، در کشور خود به اقدام علیه امنیتملی و حتی وابستگی به قدرتهای خارجی متهم میشوند.
🔹مجموعه چنین پارادوکسهایی است که معنا و مفهوم و حتی اعتبار جایزه نوبل صلح را به چالش کشیده است و به نظر میرسد جا دارد نوعی بازاندیشی در قبال آن صورت گیرد. یک پیشنهاد از این منظر، میتواند آن باشد که جایزه نوبل صلح در شکل فعلی بایگانی شود و جای خود را به «نوبل حقوقبشر» دهد تا همچنان تلاشهای فعالان و کنشگران این حوزه، پاس داشته شود.
🔹اما در کنار آن، جایی هم برای «نوبل سیاست» باید در نظر گرفت. جایزهای مشابه نوبل اقتصاد، پزشکی، شیمی یا فیزیک که به دانشمندان و کنشگران این حوزهها اهدا میشود.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
BY راهبرد

Share with your friend now:
tgoop.com/javadrooh/37392