JOMALATE10RISHTERI Telegram 169382
◾️◾️▪️◾️◾️▪️◾️◾️▪️◾️◾️▪️

⭐️
#حسرت‌کنیزی‌خانه‌اش

از دور خیره خیره به بانویم نگاه می کردم.دلم می‌سوخت و درونم پر از اضطراب بود.خسته شده بودم از بس اصرار کرده بودم که بگذار کمکش کنم.هربار که صدای کودکش از گهواره می آمد و میخواستم به سمت کودک بروم،با نگاه مهربان خود مرا از بلند شدن نهی می کرد. دستم را زیر چانه ام زدم فقط نگاه می کردم که چگونه عرق از پیشانی‌اش سرازیر بود و با دست های زخمی،آسیاب را می‌چرخاند.

نگاه به قامت ضعیفش دلم را می‌لرزاند. آنقدر دسته آسیاب به دست‌هایش فشار آورده بود که جاهایشان زخمی شده و از آن قسمت ها خون بیرون زده بود!
تنها کاری که می توانستم انجام دهم،نگاه کردن و غصه و حسرت خوردن بود.دردلم به خودم نهیب می زدم که:«تو عجب خادمه ای هستی فضه! چگونه می شود خادم خانه بنشیند و خانم خانه کارها‌ را به تنهایی انجام دهد؟!»

صدای در آمد. سرورم خود را پوشاند و سلمان با اجازه وارد شد.چند لحظه ای سلمان هم ایستاد و صحنه را تماشا کرد.بعد به من نگاهی انداخت و به دختر پیامبر (ص)گفت:«بانو،خادمۀ شما نشسته است! پس چرا خودتان آسیاب می کنید؟»

زهرا اطهر (س) فرمودند: «من و فضه کارها را تقسیم کرده ایم،یک روز من مسئول کارهای خانه ام ،یک روز فضه.
امروز نوبت من است و فضه نباید در این کارها به زحمت افتاد. امروز روز استراحت اوست.»

شرمنده، سرم را به زیر افکندم که سلمان گفت:«پس من غلام شما هستم.بانو! اجازه دهید من یاری تان کنم.»

بانو دست از آسیاب برداشت و به سمت حسین علیه السلام رفت و مولایم را در آغوش کشید.چند دقیقه بعد،سلمان دستۀ آسیاب را می چرخاند و گندم را آسیاب میکرد و حسین در آغوش مادر آرام گرفته بود.

شاید سلمان هم،مثل من بر این همه بزرگی و رحمت و مهربانی،درود و سلام می فرستاد.

#مسجودملائک‌خواهیم‌شدومحبوب‌دلهااگرچون‌فاطمه‌سلام‌الله‌بندگی‌کنیم!
📚 منبع؛کتاب بانوی بی نشان
چاپ انتشارات آستان قدس رضوی

♡••♡••♡••♡••♡
@jomalate10rishteri
#رنگت‌روخداااایےکن☝️



tgoop.com/jomalate10rishteri/169382
Create:
Last Update:

◾️◾️▪️◾️◾️▪️◾️◾️▪️◾️◾️▪️

⭐️
#حسرت‌کنیزی‌خانه‌اش

از دور خیره خیره به بانویم نگاه می کردم.دلم می‌سوخت و درونم پر از اضطراب بود.خسته شده بودم از بس اصرار کرده بودم که بگذار کمکش کنم.هربار که صدای کودکش از گهواره می آمد و میخواستم به سمت کودک بروم،با نگاه مهربان خود مرا از بلند شدن نهی می کرد. دستم را زیر چانه ام زدم فقط نگاه می کردم که چگونه عرق از پیشانی‌اش سرازیر بود و با دست های زخمی،آسیاب را می‌چرخاند.

نگاه به قامت ضعیفش دلم را می‌لرزاند. آنقدر دسته آسیاب به دست‌هایش فشار آورده بود که جاهایشان زخمی شده و از آن قسمت ها خون بیرون زده بود!
تنها کاری که می توانستم انجام دهم،نگاه کردن و غصه و حسرت خوردن بود.دردلم به خودم نهیب می زدم که:«تو عجب خادمه ای هستی فضه! چگونه می شود خادم خانه بنشیند و خانم خانه کارها‌ را به تنهایی انجام دهد؟!»

صدای در آمد. سرورم خود را پوشاند و سلمان با اجازه وارد شد.چند لحظه ای سلمان هم ایستاد و صحنه را تماشا کرد.بعد به من نگاهی انداخت و به دختر پیامبر (ص)گفت:«بانو،خادمۀ شما نشسته است! پس چرا خودتان آسیاب می کنید؟»

زهرا اطهر (س) فرمودند: «من و فضه کارها را تقسیم کرده ایم،یک روز من مسئول کارهای خانه ام ،یک روز فضه.
امروز نوبت من است و فضه نباید در این کارها به زحمت افتاد. امروز روز استراحت اوست.»

شرمنده، سرم را به زیر افکندم که سلمان گفت:«پس من غلام شما هستم.بانو! اجازه دهید من یاری تان کنم.»

بانو دست از آسیاب برداشت و به سمت حسین علیه السلام رفت و مولایم را در آغوش کشید.چند دقیقه بعد،سلمان دستۀ آسیاب را می چرخاند و گندم را آسیاب میکرد و حسین در آغوش مادر آرام گرفته بود.

شاید سلمان هم،مثل من بر این همه بزرگی و رحمت و مهربانی،درود و سلام می فرستاد.

#مسجودملائک‌خواهیم‌شدومحبوب‌دلهااگرچون‌فاطمه‌سلام‌الله‌بندگی‌کنیم!
📚 منبع؛کتاب بانوی بی نشان
چاپ انتشارات آستان قدس رضوی

♡••♡••♡••♡••♡
@jomalate10rishteri
#رنگت‌روخداااایےکن☝️

BY رنگت روخدااااایی‌ کن


Share with your friend now:
tgoop.com/jomalate10rishteri/169382

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) More>> Ng, who had pleaded not guilty to all charges, had been detained for more than 20 months. His channel was said to have contained around 120 messages and photos that incited others to vandalise pro-government shops and commit criminal damage targeting police stations. "Doxxing content is forbidden on Telegram and our moderators routinely remove such content from around the world," said a spokesman for the messaging app, Remi Vaughn. Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members.
from us


Telegram رنگت روخدااااایی‌ کن
FROM American