tgoop.com/jtjostarha/275
Last Update:
روسیه و وضع کنونی ایران
در خبرها آمده است که روسیه از کرۀ شمالی هم تجهیزات نظامی میخرد. در هفتههای گذشته نیز روسیه ناچار از ایران پهبادهایی خرید که کارشناسان دربارۀ کارآیی آنها تردیدهای جدّی دارند. بحث من به این جنگافزارها مربوط نمیشود، بلکه یک درس عبرت در این خرید و فروشها وجود دارد که اهمیتی بس بیشتر از صرف خرید و فروش دارد. فدراسیون روسیۀ کنونی میراثدار – یا میراثخوار – اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق است که بر پایۀ قرائت لنینی از نظریۀ مارکس ایجاد شده بود و با مرگ زودهنگام لنین نیز استالین رهبری حزب و اتحادیه را به دست گرفت و روسیه را به قدرتی بزرگ تبدیل کرد. استالین با رهبری خودکامۀ خود توانست بر همۀ ارکان حزب کمونیست شوروی چیره شود و برای رسیدن به این هدف همۀ بزرگان آن حزب و یاران لنین را نابود کرد. این چیرگی کامل بر حزب کمونیست شوروی با سود جستن از ابزاری مخوفی ممکن شد تاریخنویسان آن را «محاکمههای مسکو» برای تصفیۀ کامل حزب میخوانند. از ویژگیهای این محاکمهها آن بود که حتیٰ متهمان بلندپایه، که کمونیستهای قدیمی و از اعضای اولیۀ حزب بودند، به کارهای ناکرده اعتراف میکردند و از رهبری حزب طلب بخشش و عفو میکردند، اما باز هم اعدام میشدند.
تثبیت رهبری بلامنازع استالین او را از مزاحمت یاران قدیمی راحت کرد و دست او را در همۀ تصمیمها باز گذاشت. به تدریج، استالین، که به خلاف لنین، تروتسکی، بوخارین و برخی دیگر از اعضای قدیمی حزب بهرۀ چندانی از سواد نداشت، در غیاب بزرگان حزب، به تنها نظریهپرداز حزب نیز تبدیل شد و جزوههای بسیار کممایهای در همۀ مباحث، از زبانشناسی و مسئلۀ ملّی تا اقتصاد و تاریخ حزب، نوشت، یا به نام خود نویساند، که همۀ نظرات بیان شده در آنها به واپسین کلام در آن هر یک از آن مباحث تبدیل شد و هیچ نویسنده و پژوهشگری را نمیرسید که مطلب خود را با جملهای از رفیق استالین آغاز نکند و به پایان نرساند. استالین، اگرچه خود روستبار نبود، اما در ادامۀ سیاستهای تزاری، و البته بسیار بدتر از آن، روسی خشن بود تا جایی که وقتی لنین، در بستر بیماری، او را برای حل و فصل مسئلۀ ملّی به گرجستان گسیل داشت، چنان خشونتی به خرج داد که لنین در نامهای به تروتسکی استالین «جاسوس روس بزرگ» خواند و از تروتسکی خواست تا به جای استالین این مسئله را بر عهده بگیرد.
تروتسکی، به خلاف استالین، که اهل گرجستان و طلبۀ حوزۀ علمیه در همان ایالت بود، مردی فرهیخته بود و چند زبان میدانست، با فرهنگ اروپایی نیز آشنایی داشت، و بنیادگذار ارتش سرخ بود، اما استالین بسیار زود او را تبعید کرد و تروتسکی در تبعید به دست یکی از آدمکشهای مزدور استالین با تبر کشته شد. از زمانی که استالین مزاحمت تروتسکی و نظریۀ انقلاب مداوم او را رفع کرد، توانست با دست باز همۀ به خیالات خود در زمینۀ آزادیهای فردی و اجتماعی، طرحهای اقتصادی، که او «کمونیسم جنگی» میخواند، و حتیٰ در فرماندهی جنگ دوم جهانی جامۀ عمل بپوشاند که مهمترین پیآمدهای این نظریههای غیر کارشناسانه نابودی اقتصاد، فرهنگ و علم و چندین میلیون نفر بود. با این همه، استالین، بویژه پس پیروزی بر آلمان در جنگ دوم جهانی، توانست این توهّم را ایجاد کند که شوروی یکی از دو ابرقدرت جهانی است. تقسیم جهان به دو قطب در کنفرانس یالتا، و اینکه رهبری شوروی توانست با استفاده از اختلاف در جبهۀ کشورهای غربی بخشهای مهمی از اروپای شرقی را به اردوگاه سوسیالیسم ضمیمه کند، موجب شد که روسیه به کشوری بزرگ و یک قدرت بزرگ تبدیل شود. اردوگاه سوسیالیسم برای استالین تجدید امپراتوری تزاری زیر پرچم دیکتاتوری حزب کمونیست شوروی بود. آنچه در این نظام خودکامه از تزار تا استالین تغییر پیدا کرده بود همانا تبدیل شدن ایدئولوژی سلطنت الهی تزار و مذهب اُرتودکُس به سیادت بلامنازع استالین و قرائت استالینی مارکسیسم بود، و تنها امر ثابت آن نیز برتری قوم روس بر همۀ اقوام تشکیل دهندۀ روسیۀ بزرگ بود.
BY یادداشتها و جستارها
Share with your friend now:
tgoop.com/jtjostarha/275