KANALE_ALIBABACHAHI Telegram 6008
Forwarded from m L
شعر در وضعیت اضطراب
درباره¬ی فصل دیگرتری از زن بودنِ علی باباچاهی
محمد لوطیج
1
شعر آوانگارد امروز ایران، عمدتا با تعریف غیر¬سیاسی شناخته می شود یا دست کم شارحان در تبیین آن، بر وجه غیر سیاسی اش تاکید داشتند/ دارند. دلایل متعددی برای این رویکرد می توان برشمرد، از تجربه ی شاعران در دهه ی پنجاه و سرخوردگی ها و تحولات کلان جهانی و رویکردهایی که شعر و نقد ما را به تفکیک نقش شاعر و روشنفکر سوق داد. از این منظر، شعر پیشروی معاصر، بیشتر به شاخصه های روانی انسان معاصر پرداخت تا موضوعات کلانی که بتوان آن را زیرمجموعه ی امر سیاسی-اجتماعی جای داد. با این حال در این گزاره ها یک نکته ی مهم مغفول می ماند؛ هنر پیشرو از آن جایی که در پی نفی امور مسلط و قطعی برمی آید و چارچوب های مسلط ادبی -هنری را به چالش می کشد و حاوی نوعی زیست متفاوت است، نوعی منش و کنش سیاسی-اجتماعی در دل خود تعبیه دارد. با این یادآوری که وجه نخبه گرایانه¬ی شعر پیشرو، تاثیر و دریافت آنی را به تاخیر می اندازد، لاجرم طیف محدودی از مخاطبان را با خود همراه می کند.
2
فصل دیگرتری از زن بودن، تازه ترین مجموعه شعر علی باباچاهی است که می توان آن را به همراه مجموعه ی جهان متوجه شد، در یک کانتکست قرار داد. در نگاه نخست و از نام های دو مجموعه و معرفی های کوتاه منتشر شده، چنین القا می شود که ظاهرا در این دو مجموعه با شعرهای بازتابی سر و کار داریم که همبسته ی جامعه ی زمانه است و با مناسبات سیاسی-اجتماعی هم¬ارزی ویژه ای دارد. مقدمه ی مجموعه فصل دیگرتری از زن بودن هم چنین القا می کند که با شعرهای بازتابی سر و کار داریم؛ شعرهایی که گویی در پیوند با یک هسته ی مرکزی مشخص شکل گرفته و محور عمودی منسجمی را سامان داده و یک موضوع/ رویداد یا دوره ی خاصی از تحولات جامعه را پوشش می دهند. برای مخاطب پیگیر شعرهای باباچاهی، پرجاذبه می نماید دانستن این که او چگونه در یک مجموعه شعر، تنها یک موضوع مشخص را بازتاب می دهد؟
3
پیش زمینه ای که قبل از خواندن شعرها در ذهن مخاطب تعبیه شده، ارجاعات مشخصی را برای شعر دست و پا می کند. گویی مخاطب با پیش زمینه ای مبتنی بر موضوع¬محوری شعر، به خواندن می نشیند و چنین القائاتی است که ما به ازای بیرونی را به شعر و زیبایی شناسی دریافت مخاطب سنجاق می کند. هر چند شاعر به شیوه ی دیگری تسلط، قطعیت و قاطعیت را نفی می کند، این بار شعر در کانتکسی قرار می گیرد که ما به ازای بیرونی اش، در دسترس مخاطب است و به نحو همبسته ای با حافظه ی جمعی و اندوه عمومی همپوشانی دارد.
«به هر چه شدم خیره بدل می شود به معمایی دشوار
نگاه زنانه از رابعه دارم اسمم نرگس است
زندان زاد!
ساکن معماری کلماتم
و اتاقی دارم برای پیدا کردن خود و شکل
منزجر از «شکل» ی که بر دیگر اشکال تسلط دارد
خالی کرد شانه هایش را از سنگینی
این ها اینان ها!»(ص26)
تمهیدات پیشاشعر این فرصت را فراهم می آورد تا شعر به تاویل جمعی و گروهی نزدیک تر شود. ارجاعاتی که در شعر تعبیه شده، برای مخاطب ایرانی بازتاب دهنده ی شخصیت ها، پدیده ها و مناسباتی آشناست. از این منظر، مخاطبان بیشتری به یک تاویل و دریافت مشخص می رسند؛ دریافتی که بخش عمده ای از کارکرد آن، معطوف به تمهیدات پیشاشعر است. با این تمهیدات، خوانش شعر جهت دهی می شود به سمت و سویی که مخاطبان بیشتری را برای دریافت مورد نظر شاعر آماده می کند. گویی با شعری سیاسی-اجتماعی مواجه ایم و یا دست کم، سویه ی غالب چنین است. نکته ی مهمی که باید در نظر داشت این است که شعرهای این مجموعه، تعریف متعارف شعر سیاسی-اجتماعی را برنمی تابند و انتظارات معمول از شعر سیاسی را برآورده نمی سازند. از این منظر، در مقایسه با شعر سیاسی معمول که از دهه ی های پیشین در ذهن داریم، می توان فهرستی از گزاره های سلبی شعرهای این مجموعه را برشمرد که آن را متمایز می کند: با شعر به مثابه ی سلاح نسبتی ندارد. نمی تواند و نمی خواهد نقش رسانه را عهده دار باشد. فاقد عناصر هویت ساز، کلان نگر و برانگیزننده و وجه پیش برنده است. فاقد رویکرد پوپولیستی، بلکه در ضدیت با آن، متکی بر نوعی نخبه گرایی است، به ویژه در شیوه ی بیانگری و زبان شعر. دست به دامان نمادها و استعاره ها نمی شود (هر چند از دهه ی 90، به واسطه ی تخفیف سیطره ی شخصیت شیزوفرنیایی، نوعی از رابطه ی مشابهت را می توان در پاره ای از شعرهای باباچاهی یافت که قرائت استعاری شعر را تسهیل می کند). اما اتفاقی که اینجا و در این شعرهای باباچاهی می افتد به تعبیر جامعه شناسی ادبیات این است که ساخت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... جامعه ی زمانه به امری زیبایی شناختی بدل می¬شود. بنائاً مخاطب حرفه ای، لذت هنری آن را می چشد و مخاطب غیر حرفه ای می تواند با سهولت بیشتری شعر را به جامعه ی زمانه برگرداند یا دریافت سیاسی-اجتماعی از آن را موجه سازد.



tgoop.com/kanale_alibabachahi/6008
Create:
Last Update:

شعر در وضعیت اضطراب
درباره¬ی فصل دیگرتری از زن بودنِ علی باباچاهی
محمد لوطیج
1
شعر آوانگارد امروز ایران، عمدتا با تعریف غیر¬سیاسی شناخته می شود یا دست کم شارحان در تبیین آن، بر وجه غیر سیاسی اش تاکید داشتند/ دارند. دلایل متعددی برای این رویکرد می توان برشمرد، از تجربه ی شاعران در دهه ی پنجاه و سرخوردگی ها و تحولات کلان جهانی و رویکردهایی که شعر و نقد ما را به تفکیک نقش شاعر و روشنفکر سوق داد. از این منظر، شعر پیشروی معاصر، بیشتر به شاخصه های روانی انسان معاصر پرداخت تا موضوعات کلانی که بتوان آن را زیرمجموعه ی امر سیاسی-اجتماعی جای داد. با این حال در این گزاره ها یک نکته ی مهم مغفول می ماند؛ هنر پیشرو از آن جایی که در پی نفی امور مسلط و قطعی برمی آید و چارچوب های مسلط ادبی -هنری را به چالش می کشد و حاوی نوعی زیست متفاوت است، نوعی منش و کنش سیاسی-اجتماعی در دل خود تعبیه دارد. با این یادآوری که وجه نخبه گرایانه¬ی شعر پیشرو، تاثیر و دریافت آنی را به تاخیر می اندازد، لاجرم طیف محدودی از مخاطبان را با خود همراه می کند.
2
فصل دیگرتری از زن بودن، تازه ترین مجموعه شعر علی باباچاهی است که می توان آن را به همراه مجموعه ی جهان متوجه شد، در یک کانتکست قرار داد. در نگاه نخست و از نام های دو مجموعه و معرفی های کوتاه منتشر شده، چنین القا می شود که ظاهرا در این دو مجموعه با شعرهای بازتابی سر و کار داریم که همبسته ی جامعه ی زمانه است و با مناسبات سیاسی-اجتماعی هم¬ارزی ویژه ای دارد. مقدمه ی مجموعه فصل دیگرتری از زن بودن هم چنین القا می کند که با شعرهای بازتابی سر و کار داریم؛ شعرهایی که گویی در پیوند با یک هسته ی مرکزی مشخص شکل گرفته و محور عمودی منسجمی را سامان داده و یک موضوع/ رویداد یا دوره ی خاصی از تحولات جامعه را پوشش می دهند. برای مخاطب پیگیر شعرهای باباچاهی، پرجاذبه می نماید دانستن این که او چگونه در یک مجموعه شعر، تنها یک موضوع مشخص را بازتاب می دهد؟
3
پیش زمینه ای که قبل از خواندن شعرها در ذهن مخاطب تعبیه شده، ارجاعات مشخصی را برای شعر دست و پا می کند. گویی مخاطب با پیش زمینه ای مبتنی بر موضوع¬محوری شعر، به خواندن می نشیند و چنین القائاتی است که ما به ازای بیرونی را به شعر و زیبایی شناسی دریافت مخاطب سنجاق می کند. هر چند شاعر به شیوه ی دیگری تسلط، قطعیت و قاطعیت را نفی می کند، این بار شعر در کانتکسی قرار می گیرد که ما به ازای بیرونی اش، در دسترس مخاطب است و به نحو همبسته ای با حافظه ی جمعی و اندوه عمومی همپوشانی دارد.
«به هر چه شدم خیره بدل می شود به معمایی دشوار
نگاه زنانه از رابعه دارم اسمم نرگس است
زندان زاد!
ساکن معماری کلماتم
و اتاقی دارم برای پیدا کردن خود و شکل
منزجر از «شکل» ی که بر دیگر اشکال تسلط دارد
خالی کرد شانه هایش را از سنگینی
این ها اینان ها!»(ص26)
تمهیدات پیشاشعر این فرصت را فراهم می آورد تا شعر به تاویل جمعی و گروهی نزدیک تر شود. ارجاعاتی که در شعر تعبیه شده، برای مخاطب ایرانی بازتاب دهنده ی شخصیت ها، پدیده ها و مناسباتی آشناست. از این منظر، مخاطبان بیشتری به یک تاویل و دریافت مشخص می رسند؛ دریافتی که بخش عمده ای از کارکرد آن، معطوف به تمهیدات پیشاشعر است. با این تمهیدات، خوانش شعر جهت دهی می شود به سمت و سویی که مخاطبان بیشتری را برای دریافت مورد نظر شاعر آماده می کند. گویی با شعری سیاسی-اجتماعی مواجه ایم و یا دست کم، سویه ی غالب چنین است. نکته ی مهمی که باید در نظر داشت این است که شعرهای این مجموعه، تعریف متعارف شعر سیاسی-اجتماعی را برنمی تابند و انتظارات معمول از شعر سیاسی را برآورده نمی سازند. از این منظر، در مقایسه با شعر سیاسی معمول که از دهه ی های پیشین در ذهن داریم، می توان فهرستی از گزاره های سلبی شعرهای این مجموعه را برشمرد که آن را متمایز می کند: با شعر به مثابه ی سلاح نسبتی ندارد. نمی تواند و نمی خواهد نقش رسانه را عهده دار باشد. فاقد عناصر هویت ساز، کلان نگر و برانگیزننده و وجه پیش برنده است. فاقد رویکرد پوپولیستی، بلکه در ضدیت با آن، متکی بر نوعی نخبه گرایی است، به ویژه در شیوه ی بیانگری و زبان شعر. دست به دامان نمادها و استعاره ها نمی شود (هر چند از دهه ی 90، به واسطه ی تخفیف سیطره ی شخصیت شیزوفرنیایی، نوعی از رابطه ی مشابهت را می توان در پاره ای از شعرهای باباچاهی یافت که قرائت استعاری شعر را تسهیل می کند). اما اتفاقی که اینجا و در این شعرهای باباچاهی می افتد به تعبیر جامعه شناسی ادبیات این است که ساخت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... جامعه ی زمانه به امری زیبایی شناختی بدل می¬شود. بنائاً مخاطب حرفه ای، لذت هنری آن را می چشد و مخاطب غیر حرفه ای می تواند با سهولت بیشتری شعر را به جامعه ی زمانه برگرداند یا دریافت سیاسی-اجتماعی از آن را موجه سازد.

BY ☸️کانال علی باباچاهی،شاعرومنتقدمعاصر(شعردروضعیت دیگر)


Share with your friend now:
tgoop.com/kanale_alibabachahi/6008

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Judge Hui described Ng as inciting others to “commit a massacre” with three posts teaching people to make “toxic chlorine gas bombs,” target police stations, police quarters and the city’s metro stations. This offence was “rather serious,” the court said. The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers. For crypto enthusiasts, there was the “gm” app, a self-described “meme app” which only allowed users to greet each other with “gm,” or “good morning,” a common acronym thrown around on Crypto Twitter and Discord. But the gm app was shut down back in September after a hacker reportedly gained access to user data. Hashtags are a fast way to find the correct information on social media. To put your content out there, be sure to add hashtags to each post. We have two intelligent tips to give you: How to create a business channel on Telegram? (Tutorial)
from us


Telegram ☸️کانال علی باباچاهی،شاعرومنتقدمعاصر(شعردروضعیت دیگر)
FROM American