This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗃 کپشن پست :
Detuchment2011
🌟 امتیاز:7.7
تفکیک یا جدایی؛ فیلمی در سبک درام به کارگرانی تونی کی و بازی آدرین برودی است. داستان درباره سه هفته از زندگی چند معلم، مدیر و دانش آموز از دید یک معلم جانشین به نام هنری بارتز است…
#معرفی_فیلم
Detuchment2011
تفکیک یا جدایی؛ فیلمی در سبک درام به کارگرانی تونی کی و بازی آدرین برودی است. داستان درباره سه هفته از زندگی چند معلم، مدیر و دانش آموز از دید یک معلم جانشین به نام هنری بارتز است…
#معرفی_فیلم
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👌4💯2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗃 کپشن پست :
[فاکوندو کابرال]
"هست مالت، جمله در كف، عاریت
گر بماند از تو، باشد زاریت
عاریت را باز میباید سپرد
هیچكس دیدی كه زر با خود ببرد؟"
عطار نیشابوری.
"آنرا که بضاعت قناعت باشد
هرگونه که خورد و خفت، طاعت باشد
زنهار تولا مکن الا به خدای
کاین رغبت خلق نیم ساعت باشد."
مولانا.
درویشی را شنیدم که در آتشِ فاقه میسوخت و رُقعه بر خِرقه همیدوخت و تسکینِ خاطرِ مسکین را همیگفت:
به نانِ خشک قناعت کنیم و جامهٔ دَلْق
که بارِ محنتِ خود بِهْ که بارِ منّتِ خَلق
کسی گفتش: چه نشینی که فلان در این شهر طبعی کریم دارد و کَرَمی عَمیم، میان به خدمتِ آزادگان بسته و بر دَرِ دلها نشسته. اگر بر صورتِ حالِ تو چنانکه هست وقوف یابد، پاسِ خاطرِ عزیزان داشتن منّت دارد و غنیمت شمارد.
گفت: خاموش! که در پَسی مردن بِهْ که حاجت پیشِ کسی بردن.
هم رُقعه دوختن بِهْ و الزامِ کنجِ صبر
کز بهرِ جامه، رُقعه بَرِ خواجگان نبشت
حقّا که با عقوبتِ دوزخ برابر است
رفتن به پایمردیِ همسایه در بهشت
حکایت شمارهٔ ۴: یکی از ملوکِ عَجَم طبیبی حاذق به خدمتِ مصطفی، صلّی اللهُ عَلَیْهِ و سَلَّمَ، فرستاد. » گلستان سعدی.
"زین بیش آبروی نریزم برای نان
آتش دهم به روح طبیعی به جای نان
خون جگر خورم نخورم نان ناکسان
در خون جان شوم نشوم آشنای نان"
خاقانی
مترجم: علی قاسمی🖍 📚
[فاکوندو کابرال]
"هست مالت، جمله در كف، عاریت
گر بماند از تو، باشد زاریت
عاریت را باز میباید سپرد
هیچكس دیدی كه زر با خود ببرد؟"
عطار نیشابوری.
"آنرا که بضاعت قناعت باشد
هرگونه که خورد و خفت، طاعت باشد
زنهار تولا مکن الا به خدای
کاین رغبت خلق نیم ساعت باشد."
مولانا.
درویشی را شنیدم که در آتشِ فاقه میسوخت و رُقعه بر خِرقه همیدوخت و تسکینِ خاطرِ مسکین را همیگفت:
به نانِ خشک قناعت کنیم و جامهٔ دَلْق
که بارِ محنتِ خود بِهْ که بارِ منّتِ خَلق
کسی گفتش: چه نشینی که فلان در این شهر طبعی کریم دارد و کَرَمی عَمیم، میان به خدمتِ آزادگان بسته و بر دَرِ دلها نشسته. اگر بر صورتِ حالِ تو چنانکه هست وقوف یابد، پاسِ خاطرِ عزیزان داشتن منّت دارد و غنیمت شمارد.
گفت: خاموش! که در پَسی مردن بِهْ که حاجت پیشِ کسی بردن.
هم رُقعه دوختن بِهْ و الزامِ کنجِ صبر
کز بهرِ جامه، رُقعه بَرِ خواجگان نبشت
حقّا که با عقوبتِ دوزخ برابر است
رفتن به پایمردیِ همسایه در بهشت
حکایت شمارهٔ ۴: یکی از ملوکِ عَجَم طبیبی حاذق به خدمتِ مصطفی، صلّی اللهُ عَلَیْهِ و سَلَّمَ، فرستاد. » گلستان سعدی.
"زین بیش آبروی نریزم برای نان
آتش دهم به روح طبیعی به جای نان
خون جگر خورم نخورم نان ناکسان
در خون جان شوم نشوم آشنای نان"
خاقانی
مترجم: علی قاسمی
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3👌2💯2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در کتاب «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر» سارتر از اگزیستانسیالیسم در برابر بعضی از ایرادها دفاع میکند؛ ولی ما قبل از اینکه سخن سارتر را بخوانیم، باید خود کلمهٔ «اگزیستانسیالیسم» را بشکافیم.
دغدغهٔ سارتر، انسان و حیات ذهنی اوست
و میخواهد بدون پیشداوریها به خودِ «انسان» بپردازد؛ میخواهد او را با خودش تعریف کند و نه با آسمان و ایدئولوژی و دین و عرفان.
اینجا ما وقتی واژهٔ «existe» را بهکار میبریم، منظور ما «وجود انسان» است؛ نفس حضور او.
سارتر میگوید: دغدغهٔ من، موجودیت انسان است.
یعنی از وضعیت انسان صحبت میکند.
ما وقتی کتاب طاعون را بررسی میکردیم، در جایی از این کتاب، کشیش به دکتر ریو میگوید: «شما هم دغدغهٔ سعادت انسان را دارید؟»،
ریو میگوید: «نه؛ من دغدغهٔ خود انسان و درد اکنونی او را دارم و میخواهم در همین مورد، به فریاد انسان برسم.»
ما «existe» را اضافه میکنیم به «eccense» یعنی: ماهیّت
سارتر میگوید ما وقتی وجود انسان را با ماهیت او مقایسه میکنیم، «وجود» او مقدّم است؛
پس وجود انسان، مقدم است بر ماهیت او.
موجودات دیگر، مثل لیوان یا صندلی، قبل از اینکه ساخته شوند، ایده و شکل آنها در ذهن سازندهاشان بوده و او میدانسته میخواهد چه شکلی به آنها بدهد.
ما وقتی میگوییم «ماهیّت» منظور، «مٰا هِیَ» است که یعنی: چیست آن؟
در رابطه با یک میز، نجار ابتدا ماهیت آن را در ذهن خود متصور میشود و سپس به او وجود میدهد.
سارتر میگوید: انسان، از این جهت، تافتهٔ جدابافتهاست. (در نظر داشته باشید که منظور او، اشرف مخلوقات نیست!)
به این خاطر که انسان، برخلاف تمام موجودات دیگر، ابتدا «وجود» و «موجودیت» پیدا میکند و بعد «ماهیتِ» او شکل میگیرد.
چیست انسان؟
نمیتوانیم بگوییم که هیتلر نمونهی بارز انسان و انسانیت است یا گاندی مصداق اتم و اکملِ انسان است و تمام. نمیشود چنین پاسخی داد.
سارتر میگوید که من این را قبول ندارم که شما رفتار یک انسان خاصي را بردارید و بعد تعمیم به کل دهید.
ما وقتی در اگزیستانسیالیسم در رابطه با «ماهیت انسان» صحبت میکنیم، باید توجه داشته باشیم که در این مکتب، ماهیت انسان بهواسطهٔ «انتخابهای خودِ او» شکل میگیرد؛
به همین جهت، سارتر در اینجا مسئلهای را مطرح میکند دربارهٔ «حیات ذهنی انسانی».
سارتر معتقد است که سابجکتیویته و حیات ذهنی انسان که به پرسشگری او ختم میشود، اُس و اساس مسائلیاست که در این مکتب مطرح است.
پس در نظر سارتر، خودِ «سوژه» مهم است؛ یعنی فاعل شناسا و یا همان انسان.
اما چنانکه پیشتر گفتیم مهمترین ویژگی این فاعل شناسا، سابجکتیویته میباشد که عبارت است از حیات ذهنی.
این حیات ذهنی بهواسطهٔ پرسشگری، میتواند صیروریت داشته و مدام در حرکت باشد؛ راکد نباشد و دَرجا نزند و نگندَد.
پس ما وقتی از انسان در اگزیستانسیالیسم صحبت میکنیم، ابتدا "حضور و وجود" او را درنظر میگیریم و بعد "ماهیت" او را.
انسان ابتدا "موجود" میشود و سپس بهواسطهٔ انتخاب و عملش، خود را میسازد.
سارتر وقتی به مسئلهٔ «انتخاب» اشاره میکند، ما را با مسئلهٔ «مسئولیت» روبهرو میکند.
شما وقتی حیات ذهنی دارید و معرفت پیدا کرده و میتوانید آزادانه انتخاب کنید، «مسئول» میشوید.
میتوانیم این مراحل را چنین بشماریم:
۱- وجود انسان؛
۲- حیات ذهنی و پرسشگری انسان؛
۳- انتخاب کردن؛
۴- عمل و حرکت و طرحافکنی؛
۵- مسئولیت.
جان سخن سارتر این است که میبایست این انسانی که در ایدئولوژی، تئولوژی و مکاتب اخلاقی تعریف شده است را دور انداخت.
در اگزیستانسیالیسم، آنچه مهم میشود این است که این انسان، خودش انتخاب میکند؛ و بهواسطهٔ خودش تعریف میشود؛ او را آسمان و دین تعریف نمیکند؛ قید و صفت انسانِ مؤمن، مارکسیستی، فاشیستی، بودیستی، اتئیستی و... را پیدا نمیکند تا باارزش شود.
#اگزیستانسیالیسم
#ابوذر_شریعتی
دغدغهٔ سارتر، انسان و حیات ذهنی اوست
و میخواهد بدون پیشداوریها به خودِ «انسان» بپردازد؛ میخواهد او را با خودش تعریف کند و نه با آسمان و ایدئولوژی و دین و عرفان.
اینجا ما وقتی واژهٔ «existe» را بهکار میبریم، منظور ما «وجود انسان» است؛ نفس حضور او.
سارتر میگوید: دغدغهٔ من، موجودیت انسان است.
یعنی از وضعیت انسان صحبت میکند.
ما وقتی کتاب طاعون را بررسی میکردیم، در جایی از این کتاب، کشیش به دکتر ریو میگوید: «شما هم دغدغهٔ سعادت انسان را دارید؟»،
ریو میگوید: «نه؛ من دغدغهٔ خود انسان و درد اکنونی او را دارم و میخواهم در همین مورد، به فریاد انسان برسم.»
ما «existe» را اضافه میکنیم به «eccense» یعنی: ماهیّت
سارتر میگوید ما وقتی وجود انسان را با ماهیت او مقایسه میکنیم، «وجود» او مقدّم است؛
پس وجود انسان، مقدم است بر ماهیت او.
موجودات دیگر، مثل لیوان یا صندلی، قبل از اینکه ساخته شوند، ایده و شکل آنها در ذهن سازندهاشان بوده و او میدانسته میخواهد چه شکلی به آنها بدهد.
ما وقتی میگوییم «ماهیّت» منظور، «مٰا هِیَ» است که یعنی: چیست آن؟
در رابطه با یک میز، نجار ابتدا ماهیت آن را در ذهن خود متصور میشود و سپس به او وجود میدهد.
سارتر میگوید: انسان، از این جهت، تافتهٔ جدابافتهاست. (در نظر داشته باشید که منظور او، اشرف مخلوقات نیست!)
به این خاطر که انسان، برخلاف تمام موجودات دیگر، ابتدا «وجود» و «موجودیت» پیدا میکند و بعد «ماهیتِ» او شکل میگیرد.
چیست انسان؟
نمیتوانیم بگوییم که هیتلر نمونهی بارز انسان و انسانیت است یا گاندی مصداق اتم و اکملِ انسان است و تمام. نمیشود چنین پاسخی داد.
سارتر میگوید که من این را قبول ندارم که شما رفتار یک انسان خاصي را بردارید و بعد تعمیم به کل دهید.
ما وقتی در اگزیستانسیالیسم در رابطه با «ماهیت انسان» صحبت میکنیم، باید توجه داشته باشیم که در این مکتب، ماهیت انسان بهواسطهٔ «انتخابهای خودِ او» شکل میگیرد؛
به همین جهت، سارتر در اینجا مسئلهای را مطرح میکند دربارهٔ «حیات ذهنی انسانی».
سارتر معتقد است که سابجکتیویته و حیات ذهنی انسان که به پرسشگری او ختم میشود، اُس و اساس مسائلیاست که در این مکتب مطرح است.
پس در نظر سارتر، خودِ «سوژه» مهم است؛ یعنی فاعل شناسا و یا همان انسان.
اما چنانکه پیشتر گفتیم مهمترین ویژگی این فاعل شناسا، سابجکتیویته میباشد که عبارت است از حیات ذهنی.
این حیات ذهنی بهواسطهٔ پرسشگری، میتواند صیروریت داشته و مدام در حرکت باشد؛ راکد نباشد و دَرجا نزند و نگندَد.
پس ما وقتی از انسان در اگزیستانسیالیسم صحبت میکنیم، ابتدا "حضور و وجود" او را درنظر میگیریم و بعد "ماهیت" او را.
انسان ابتدا "موجود" میشود و سپس بهواسطهٔ انتخاب و عملش، خود را میسازد.
سارتر وقتی به مسئلهٔ «انتخاب» اشاره میکند، ما را با مسئلهٔ «مسئولیت» روبهرو میکند.
شما وقتی حیات ذهنی دارید و معرفت پیدا کرده و میتوانید آزادانه انتخاب کنید، «مسئول» میشوید.
میتوانیم این مراحل را چنین بشماریم:
۱- وجود انسان؛
۲- حیات ذهنی و پرسشگری انسان؛
۳- انتخاب کردن؛
۴- عمل و حرکت و طرحافکنی؛
۵- مسئولیت.
جان سخن سارتر این است که میبایست این انسانی که در ایدئولوژی، تئولوژی و مکاتب اخلاقی تعریف شده است را دور انداخت.
در اگزیستانسیالیسم، آنچه مهم میشود این است که این انسان، خودش انتخاب میکند؛ و بهواسطهٔ خودش تعریف میشود؛ او را آسمان و دین تعریف نمیکند؛ قید و صفت انسانِ مؤمن، مارکسیستی، فاشیستی، بودیستی، اتئیستی و... را پیدا نمیکند تا باارزش شود.
#اگزیستانسیالیسم
#ابوذر_شریعتی
👍7🙏2❤1🤯1👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔅https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه
🔅@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان
🔅@oidipous
خط به خط فیست و شولتز
🔅@kaplansadoks_sciense_rationality
👍5❤2👌1
سِکانسِ رَوان🧠
🔅https://www.tgoop.com/pharmakaplan لینک گروه 🔅@KAPLAN_SADOCKS خط به خط کاپلان 🔅@oidipous خط به خط فیست و شولتز 🔅@kaplansadoks_sciense_rationality
🔆اهمالکاری:
به تأخیر انداختن یا به تعویق انداختن کارها و وظایف بهطور مداوم اشاره دارد. این رفتار میتواند به شکلهای مختلفی بروز کند، از جمله عدم انجام کارهای مهم به دلیل حواسپرتی، تنبلی یا ترس از شکست.
از علل های اهمالکاری:
1. ترس از ناکامی: بسیاری از افراد به دلیل نگرانی از عدم موفقیت، از شروع کارها خودداری میکنند. این ترس میتواند به احساس ناکافی بودن و کاهش اعتماد به نفس منجر شود.
2. عدم برنامهریزی: عدم مهارت در مدیریت زمان و برنامهریزی نیز میتواند عاملی برای اهمالکاری باشد. افرادی که قادر به تنظیم اولویتها نیستند، معمولاً دچار تأخیر در انجام وظایف میشوند.
3. حواسپرتی: در دنیای امروز، حواسپرتی ناشی از فناوری و رسانههای اجتماعی از دیگر علل مهم اهمالکاری به شمار میآید. این حواسپرتی میتواند باعث کاهش تمرکز و قدرت انجام کارها شود.
پیامدهای اهمالکاری:
1. اضطراب و استرس: تأخیر در انجام کارها معمولاً منجر به افزایش اضطراب و استرس در فرد میشود. این احساسات میتوانند سلامت روانی را تحت تأثیر قرار دهند.
2. کاهش کیفیت کار: اهمالکاری ممکن است منجر به انجام کارها در آخرین لحظه و با کیفیت پایین شود، که این خود میتواند تأثیر منفی بر روی نتایج و اعتبار فرد داشته باشد.
3. تأثیرات اجتماعی: افرادی که بهطور مکرر اهمالکاری میکنند، ممکن است روابط اجتماعی خود را تحت تأثیر قرار دهند. عدم انجام مسئولیتها میتواند به نارضایتی و بیاعتمادی در روابط بین فردی منجر شود.
در نهایت:
اهمالکاری یک رفتار شایع است که میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد و پیامدهای جدی برای سلامت روانی و کیفیت کار فرد به همراه داشته باشد. شناسایی علل این رفتار و استفاده از تکنیکهای مدیریت زمان و کاهش حواسپرتی میتواند به کاهش اهمالکاری و بهبود عملکرد افراد کمک کند.
به تأخیر انداختن یا به تعویق انداختن کارها و وظایف بهطور مداوم اشاره دارد. این رفتار میتواند به شکلهای مختلفی بروز کند، از جمله عدم انجام کارهای مهم به دلیل حواسپرتی، تنبلی یا ترس از شکست.
از علل های اهمالکاری:
1. ترس از ناکامی: بسیاری از افراد به دلیل نگرانی از عدم موفقیت، از شروع کارها خودداری میکنند. این ترس میتواند به احساس ناکافی بودن و کاهش اعتماد به نفس منجر شود.
2. عدم برنامهریزی: عدم مهارت در مدیریت زمان و برنامهریزی نیز میتواند عاملی برای اهمالکاری باشد. افرادی که قادر به تنظیم اولویتها نیستند، معمولاً دچار تأخیر در انجام وظایف میشوند.
3. حواسپرتی: در دنیای امروز، حواسپرتی ناشی از فناوری و رسانههای اجتماعی از دیگر علل مهم اهمالکاری به شمار میآید. این حواسپرتی میتواند باعث کاهش تمرکز و قدرت انجام کارها شود.
پیامدهای اهمالکاری:
1. اضطراب و استرس: تأخیر در انجام کارها معمولاً منجر به افزایش اضطراب و استرس در فرد میشود. این احساسات میتوانند سلامت روانی را تحت تأثیر قرار دهند.
2. کاهش کیفیت کار: اهمالکاری ممکن است منجر به انجام کارها در آخرین لحظه و با کیفیت پایین شود، که این خود میتواند تأثیر منفی بر روی نتایج و اعتبار فرد داشته باشد.
3. تأثیرات اجتماعی: افرادی که بهطور مکرر اهمالکاری میکنند، ممکن است روابط اجتماعی خود را تحت تأثیر قرار دهند. عدم انجام مسئولیتها میتواند به نارضایتی و بیاعتمادی در روابط بین فردی منجر شود.
در نهایت:
اهمالکاری یک رفتار شایع است که میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد و پیامدهای جدی برای سلامت روانی و کیفیت کار فرد به همراه داشته باشد. شناسایی علل این رفتار و استفاده از تکنیکهای مدیریت زمان و کاهش حواسپرتی میتواند به کاهش اهمالکاری و بهبود عملکرد افراد کمک کند.
🔅https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه
🔅@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان
🔅@oidipous
خط به خط فیست و شولتز
🔅@kaplansadoks_sciense_rationality
❤5👌2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر به عنوان یک تکیهگاه فیزیکی و نماد امنیت و ثبات روانی برای فرزندان شناخته میشود. حضور آرام و حمایتی او به کودک کمک میکند تا احساس امنیت درونی را تقویت کند و با اعتماد به نفس به کشف جهانی که در آن زندگی میکند، بپردازد. عشق و حمایت بیقید و شرط پدر فضایی فراهم میآورد که در آن کودک میتواند بدون ترس از قضاوت، اشتباه کند و از آن درس بگیرد و به رشد خود ادامه دهد. این پایهای که پدر فراهم میکند، سنگ بنای شخصیت کودک است و به او توانایی مقابله با چالشهای زندگی را میدهد. پدر نماد حس امنیتی است که در عمق وجود انسان جا میگیرد و مسیر زندگی را برای او روشن میسازد.
به گفته اریکسون:
پدر با حضور حمایتگرانه و پرورش احساس اطمینان در فرزند، نقش مهمی در شکلگیری پایههای اعتماد به دیگران و امنیت روانی ایفا میکند.
به گفته اریکسون:
پدر با حضور حمایتگرانه و پرورش احساس اطمینان در فرزند، نقش مهمی در شکلگیری پایههای اعتماد به دیگران و امنیت روانی ایفا میکند.
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🙏5💯3👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗃 کپشن پست :
با رها کردن خشم و کینه، تصمیم میگیریم که آرامش و رشد خودمون رو به آسیبهایی که بهمون وارد شده ترجیح بدیم. بخشش به این معنی نیست که درد رو توجیه کنیم، بلکه به این معنیه که خودمون رو از بار احساسی رها کنیم و کنترل سلامتی و حال خودمون رو به دست بگیریم.
موزیک : Snowfall - Reidenshi & Øneheart
متن: تصور کنید یه مار شما رو نیش زده و به جای اینکه به فکر درمان خودتون باشید، دنبالش میکنید تا بفهمید چرا این کار رو کرده. سعی میکنید به مار ثابت کنید که لایق نیش زدن نبودید. ما اغلب به منبع درد خودمون گیر میکنیم و دنبال توضیح و تأیید از طرف کسی که بهمون آسیب زده میگردیم، به جای اینکه به فکر درمان خودمون باشیم. با این کار، سم بیشتر تو بدنمون پخش میشه و آسیب بیشتری وارد میکنه.
شفای واقعی وقتی شروع میشه که به جای اینکه دنبال توضیح از بیرون باشیم، به درون خودمون نگاه کنیم و روی بهبود و رشد تمرکز کنیم. نگهداشتن خشم مثل اینه که سم بخوری و انتظار داشته باشی که نفر دیگه بمیره. هر چی بیشتر نگهش داری، بیشتر خودتو اذیت میکنی. ببخش، نه به خاطر اونها، بلکه به خاطر خودمون. این به این معنی نیست که درد رو تأیید میکنیم، بلکه به این معنیه که صلح رو به جای درد، و رشد رو به جای کینه انتخاب میکنیم.
#آگاهی #خودشناسی #فلسفه #نقلقول #امید #بهبود #یادآوری #جملات_زندگی #تفکر_عمیق @miladcom.ir
با رها کردن خشم و کینه، تصمیم میگیریم که آرامش و رشد خودمون رو به آسیبهایی که بهمون وارد شده ترجیح بدیم. بخشش به این معنی نیست که درد رو توجیه کنیم، بلکه به این معنیه که خودمون رو از بار احساسی رها کنیم و کنترل سلامتی و حال خودمون رو به دست بگیریم.
موزیک : Snowfall - Reidenshi & Øneheart
متن: تصور کنید یه مار شما رو نیش زده و به جای اینکه به فکر درمان خودتون باشید، دنبالش میکنید تا بفهمید چرا این کار رو کرده. سعی میکنید به مار ثابت کنید که لایق نیش زدن نبودید. ما اغلب به منبع درد خودمون گیر میکنیم و دنبال توضیح و تأیید از طرف کسی که بهمون آسیب زده میگردیم، به جای اینکه به فکر درمان خودمون باشیم. با این کار، سم بیشتر تو بدنمون پخش میشه و آسیب بیشتری وارد میکنه.
شفای واقعی وقتی شروع میشه که به جای اینکه دنبال توضیح از بیرون باشیم، به درون خودمون نگاه کنیم و روی بهبود و رشد تمرکز کنیم. نگهداشتن خشم مثل اینه که سم بخوری و انتظار داشته باشی که نفر دیگه بمیره. هر چی بیشتر نگهش داری، بیشتر خودتو اذیت میکنی. ببخش، نه به خاطر اونها، بلکه به خاطر خودمون. این به این معنی نیست که درد رو تأیید میکنیم، بلکه به این معنیه که صلح رو به جای درد، و رشد رو به جای کینه انتخاب میکنیم.
#آگاهی #خودشناسی #فلسفه #نقلقول #امید #بهبود #یادآوری #جملات_زندگی #تفکر_عمیق @miladcom.ir
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍8👌2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جنگ، دیگر رسما اعلام نشد
اما کماکان ادامه یافت
وقایع تکان دهنده
به مسائلِ سادهی روزمرّه بدل گشتند.
بزدلان به جبهههای جنگ پیوستند.
و قهرمانان از چنگ آوردن کناره گرفتند
اما کماکان ادامه یافت
وقایع تکان دهنده
به مسائلِ سادهی روزمرّه بدل گشتند.
بزدلان به جبهههای جنگ پیوستند.
و قهرمانان از چنگ آوردن کناره گرفتند
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3❤1👌1💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤5👍1👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️در سده های هیجده و نوزده ، خصلت اجتماعی #طبقه_متوسط نشانگر ویژگی های #استثمار و #احتكار شدید بود.
✍این خصلت، به واسطه میل به بهره کشی از دیگران و جذب اندوخته ها برای ایجاد سود بیشتر از آنها، معین می شد. اما در سده بیستم خصلت بشری به سوی حالتی کنش پذیر و منفعل، سازگار و هماهنگ با ارزش های بازار سمت گیری و چرخش کرده است.
✍انسان معاصر مطمئنا در زمان اوقات فراغت خود کنش پذیر و منفعل است. او یک مصرف کننده ابدی است.
✍او ، نوشیدنی، خوراک، سیگار، سخنرانی، دیدنی ها، کتاب و سینما را می بلعد. همه اینها مصرف می شوند. جهان، یک چیز بزرگ برای اشتهای اوست: یک بطری بزرگ ، یک سیب بزرگ و یک پستان بزرگ است.
🍂 بشر به مکنده ای تبدیل شده است. او یک متوقع ابدی و یک ناراضی ابدی است.
#اریک_فروم
#جزم_اندیشی_مسیحی
#شرایط_کنونی_انسان
✍این خصلت، به واسطه میل به بهره کشی از دیگران و جذب اندوخته ها برای ایجاد سود بیشتر از آنها، معین می شد. اما در سده بیستم خصلت بشری به سوی حالتی کنش پذیر و منفعل، سازگار و هماهنگ با ارزش های بازار سمت گیری و چرخش کرده است.
✍انسان معاصر مطمئنا در زمان اوقات فراغت خود کنش پذیر و منفعل است. او یک مصرف کننده ابدی است.
✍او ، نوشیدنی، خوراک، سیگار، سخنرانی، دیدنی ها، کتاب و سینما را می بلعد. همه اینها مصرف می شوند. جهان، یک چیز بزرگ برای اشتهای اوست: یک بطری بزرگ ، یک سیب بزرگ و یک پستان بزرگ است.
🍂 بشر به مکنده ای تبدیل شده است. او یک متوقع ابدی و یک ناراضی ابدی است.
#اریک_فروم
#جزم_اندیشی_مسیحی
#شرایط_کنونی_انسان
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نمیتوانید دربارهٔ کسی حکم کنید. چون هیچکس نمیتواند دربارهٔ یک مجرم حکم کند، تا اینکه تشخیص دهد خودش هم به اندازهٔ همان شخصی که روبهرویش ایستاده، مجرم است و شاید بیش از همه انسانها به خاطر آن جرم سزاوار سرزنش است.»
صفحه ۴۵۰
#برادران_کارامازوف
صفحه ۴۵۰
#برادران_کارامازوف
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جدا از شخصیت دوستداشتنی و با حال جیم کری که شخصا دوسش دارم.❤️
ابژهی کوچک a نمایندهی #فقدانی است که همواره در نهاد خود احساس میکنیم با این وجود هرگز نمیتوان آن را به طور کامل پر کرد. این ابژه نقطهای است که #میل و واقعیت با هم تلاقی میکنند، جایی که رویاها و آرزوها شکل میگیرند اما هیچگاه تماماً محقق نمیشوند.
در عصر مدرن، کمالگرایی اغلب تحت تأثیر تصاویر و استانداردهایی قرار دارد که توسط رسانهها ترویج میشود. افراد تلاش میکنند تا خود را با این معیارهای غیرواقعی تطبیق دهند، غافل از اینکه ابژهی کوچک a همیشه یک قدم از ما جلوتر است آنقدر جلوتر که جیم کری با سه گلدن گلوب هم به آن دست نخواهد یافت
#آرش_طالب_وند
۱۴۰۳/۸/۱۳
ابژهی کوچک a نمایندهی #فقدانی است که همواره در نهاد خود احساس میکنیم با این وجود هرگز نمیتوان آن را به طور کامل پر کرد. این ابژه نقطهای است که #میل و واقعیت با هم تلاقی میکنند، جایی که رویاها و آرزوها شکل میگیرند اما هیچگاه تماماً محقق نمیشوند.
در عصر مدرن، کمالگرایی اغلب تحت تأثیر تصاویر و استانداردهایی قرار دارد که توسط رسانهها ترویج میشود. افراد تلاش میکنند تا خود را با این معیارهای غیرواقعی تطبیق دهند، غافل از اینکه ابژهی کوچک a همیشه یک قدم از ما جلوتر است آنقدر جلوتر که جیم کری با سه گلدن گلوب هم به آن دست نخواهد یافت
#آرش_طالب_وند
۱۴۰۳/۸/۱۳
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤4👍4👌2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در فرهنگی که آدمها احساس تنهایی میکنند لابد تصویری ایده آل از رابطه ها ساخته میشود. لابد انتظاری که افراد از یکدیگر پیدا میکنند بیش از توان آنهاست.
ناچار برای جبران ،آن رؤیایی از صمیمیت خلسه آور و
باورناپذیر
ساخته می شود و از بسیاری چیزها مثل (س.ک.س) میتوان برای تسکین این درد استفاده کرد. به نظرم در فرهنگ ما،
تنهایی تا حد زیادی وجههٔ جنسی پیدا میکند
پ و ر ن به یک معنا همین است:
نومیدی از بده بستان واقعی
و تنهایی اساساً حول باور فرد به قدرت "بده بستان"
می چرخد
آیا میتوانیم چیزی به یکدیگر بدهیم که واقعاً اثری
داشته باشد؟
آیا میتوانیم برای همدیگر کاری کنیم که احساس بهتری
پیدا کنیم؟
آدام فیلیپس
ناچار برای جبران ،آن رؤیایی از صمیمیت خلسه آور و
باورناپذیر
ساخته می شود و از بسیاری چیزها مثل (س.ک.س) میتوان برای تسکین این درد استفاده کرد. به نظرم در فرهنگ ما،
تنهایی تا حد زیادی وجههٔ جنسی پیدا میکند
پ و ر ن به یک معنا همین است:
نومیدی از بده بستان واقعی
و تنهایی اساساً حول باور فرد به قدرت "بده بستان"
می چرخد
آیا میتوانیم چیزی به یکدیگر بدهیم که واقعاً اثری
داشته باشد؟
آیا میتوانیم برای همدیگر کاری کنیم که احساس بهتری
پیدا کنیم؟
آدام فیلیپس
https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه
@KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان
@oidipous
خط به خط فیست و شولتز
@kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
👍7❤4🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیچه در یکی از اوقات خموشی و سکوت خود نوشت:
«شاید من بهتر می دانم که چرا بشر تنها موجودی است که می خندد. تنها انسان است که به شدت رنج می برد و مجبور است خنده را بیافریند.»
~ از کتاب ماجراهای جاودان در فلسفه
«شاید من بهتر می دانم که چرا بشر تنها موجودی است که می خندد. تنها انسان است که به شدت رنج می برد و مجبور است خنده را بیافریند.»
~ از کتاب ماجراهای جاودان در فلسفه
⚫ https://www.tgoop.com/pharmakaplan
لینک گروه🖥 @KAPLAN_SADOCKS
خط به خط کاپلان😵💫 @oidipous
خط به خط فیست و شولتز😵💫 @kaplansadoks_sciense_rationality سکانس روان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍7❤5