KARKHONE Telegram 9794
چگونه یک شرکت پنج نفره را تبدیل کردم به یک شرکت بین المللی

| محمدرضا اسلامی

هفته گذشته رویداد Structural Forum 2024 در دانشگاه برگزار شد. برای مراسم شام پایانی و سخنران کلیدی (Keynote Speaker) از آقای کیت میاموتو مهندس ژاپنی-آمریکایی دعوت شده بود. او شخصیت جالبی است! از رفتارهای محافظه کار ژاپنی دور است ولی ویژگیهای مثبت خلقیات ژاپنی (نظیر نظم، سختکوشی‌ و…) را به قسمت مثبت خلقیات آمریکایی (بلندپروازی و رویاپردازی) پیوند زده و یک شرکت مهندسی سازه بین المللی با ۲۹ دفتر فعال در نقاط مختلف دنیا تاسیس کرده است.

اما کیت یک ویژگی منحصر به فرد هم داراست: او شاید تنها کسی است در این دنیا که هر زلزله بزرگی که در هر نقطه کره زمین رخ می دهد، به فاصله چند ساعت خودش را به کانون زلزله می رساند. زلزله ها باعث بسته شدن راهها و فرودگاهها می شوند ولی این انسان عجیب و غریب سریعا در چند ساعت نخست بعد از هر زلزله ای در مرکز آسیب مستقر می شود، آنجا به بحثهای امداد و نجات کمک می کند، و به فاصله کوتاهی پس از حضور در منطقه، اولین گزارش فنی از آسیبها را روی وب سایت شرکتش منتشر می کند.
لذا خانمی که می خواست کیت را به حضار معرفی کند گفت:
He is the guy chasing earthquakes!
«این همون فردیه که در تعقیبِ زلزله هاست!»

اولین بار سخنرانی کیت را ۱۵ سال پیش در دانشگاه لیهای دیدم. سال ۲۰۰۹ کیت دانشجوی دکترا در دانشگاه توکیوتِک بود و همان زمان تسلط او بر مدلسازی دمپرها در سازه های بلند برایم باعث تعجب شد و از آن زمان دوست شدیم. کنجکاو بودم که امشب چه خواهد گفت؟!

کیت به دانشجویان این نشست گفت:
موضوعی که برای امشب انتخاب کرده ام این است: چطور یک شرکت پنج نفره تبدیل شد به یک شرکت بین المللی؟

قبل از شروع بحث گفت: «تقریبا هر هفته، یک پیشنهاد قیمت به ما می رسد. دائما یک نفر/مجموعه پیدا میشه که می‌خواهند شرکت ما را بخرند و می گویند: چند؟!

چقدر می فروشی؟»

(توضیح اینکه در آمریکا و ژاپن مرسوم است که شرکتهای بزرگ پس از توافق مالی شرکتهای دیگر را بخرند یا ادغام merge بشوند)

بعد گفت:
«پاسخی که می دهم این است: من شرکت را برای پول تاسیس نکردم که حالا برای پول بفروشم»

سپس بحث اصلی را شروع کرد:
«می خواهم در ابتدا از اولین فردی که حق به گردن من دارد و مهندسی را به من آموخت و عملا منتور(mentor) من بوده نام ببرم. او John Shafier بود. او کسی بود که برای اولین بار من را که ۲۳ ساله بودم در شرکتش در ساکرامنتو استخدام کرد. در آن دفتر کوچک، او اصول کارهای طراحی سازه را به من آموخت.
من برای او کار می کردم تا اینکه او دچار بیماری شد و تصمیم گرفت خودش را بازنشسته کند. گفت "هی کیت! من می‌خواهم این شرکت را بفروشم و پیشنهادم این است که تو بیا و بخر". گفتم: قیمت این شرکت چقدر است؟ گفت ۲۷۰هزار دلار. گفتم ولی درآمد یک سال من ۵۵هزار دلار بیشتر نیست. گفت: ایرادی ندارد بخر و در قالب قسط از سود شرکت، مابقی را پرداخت کن.
آن دفتر پنج نفره را خریدم و از آن روز تا امروز که دفترهای متعدد در کشورهای مختلف دنیا تاسیس کرده ام می خواهم با شما بگویم که علت رشد شرکت چه بوده؟»

کیت ادامه داد:
برای رشد یک شرکت باید فلسفه ذهنی «چیزی فراتر از پول» باشد و می خواهم فلسفه خودم را بگویم ولی قبل از آن باید بگویم که در تاسیس بیزینس «یک فرد» باید توانمندیهای خود را حداکثری (maximize) کند. ولی سوال اینجاست که چطور توانمندیهای شما maximize می شود؟ چه باید بکنیم؟ سه محور پایه ای وجود دارد که توانمندی انسان حداکثری می شود:

۱- علاقه اصلی (passion/شور/شوق) و «نقطه قوت» خودش را «کشف» کند.

۲- درباره «علت حرکت/هدف» برای خودش پاسخی بیاید.

۳- با انسانها ارتباط برقرار نکند (communicate) بلکه به دیگران وصل(Connect)شود.

1-Understand your passion and strength

2-Understand your purpose/why

3-Connect not just communicate

‌و بعد شروع کرد و هر یک از این ۳ را برای دانشجویان توضیح داد. اول شرح کرد که چطور کشف کرده که از بین مباحث مهندسی سازه، به بحث دمپرهای ویسکوز علاقمند شده و توضیح داد که چطور پنج سال از عمرش را صرف این passion کرده. گفت: تضمین می کنم که اگر ۵ سال شبانه روز روی یک موضوع مهندسی کار کنید در آن رشته بهترین دنیا خواهد شد. لذا passion را کشف کنید و چند سال روی آن متمرکز شوید.

برای دومی، توضیح داد که قطعا هدف باید چیزی فراتر از پول باشد وگرنه رشد شرکت با رسیدن به پول متوقف خواهد شد.

درباره سومی گفت: تعامل با انسانها را باید «آموخت».
نحوه ارتباط شما با دیگران در سرنوشت شرکت شما بسیار موثر است ...

عملا کیت به جای پرداختن به فرمولها و معادلات دیفرانسیل مدلسازی سازه، به بحث انسان پرداخت.

اینها همان چیزهایی است که در دانشگاهها نمی آموزند.

@karkhone



tgoop.com/karkhone/9794
Create:
Last Update:

چگونه یک شرکت پنج نفره را تبدیل کردم به یک شرکت بین المللی

| محمدرضا اسلامی

هفته گذشته رویداد Structural Forum 2024 در دانشگاه برگزار شد. برای مراسم شام پایانی و سخنران کلیدی (Keynote Speaker) از آقای کیت میاموتو مهندس ژاپنی-آمریکایی دعوت شده بود. او شخصیت جالبی است! از رفتارهای محافظه کار ژاپنی دور است ولی ویژگیهای مثبت خلقیات ژاپنی (نظیر نظم، سختکوشی‌ و…) را به قسمت مثبت خلقیات آمریکایی (بلندپروازی و رویاپردازی) پیوند زده و یک شرکت مهندسی سازه بین المللی با ۲۹ دفتر فعال در نقاط مختلف دنیا تاسیس کرده است.

اما کیت یک ویژگی منحصر به فرد هم داراست: او شاید تنها کسی است در این دنیا که هر زلزله بزرگی که در هر نقطه کره زمین رخ می دهد، به فاصله چند ساعت خودش را به کانون زلزله می رساند. زلزله ها باعث بسته شدن راهها و فرودگاهها می شوند ولی این انسان عجیب و غریب سریعا در چند ساعت نخست بعد از هر زلزله ای در مرکز آسیب مستقر می شود، آنجا به بحثهای امداد و نجات کمک می کند، و به فاصله کوتاهی پس از حضور در منطقه، اولین گزارش فنی از آسیبها را روی وب سایت شرکتش منتشر می کند.
لذا خانمی که می خواست کیت را به حضار معرفی کند گفت:
He is the guy chasing earthquakes!
«این همون فردیه که در تعقیبِ زلزله هاست!»

اولین بار سخنرانی کیت را ۱۵ سال پیش در دانشگاه لیهای دیدم. سال ۲۰۰۹ کیت دانشجوی دکترا در دانشگاه توکیوتِک بود و همان زمان تسلط او بر مدلسازی دمپرها در سازه های بلند برایم باعث تعجب شد و از آن زمان دوست شدیم. کنجکاو بودم که امشب چه خواهد گفت؟!

کیت به دانشجویان این نشست گفت:
موضوعی که برای امشب انتخاب کرده ام این است: چطور یک شرکت پنج نفره تبدیل شد به یک شرکت بین المللی؟

قبل از شروع بحث گفت: «تقریبا هر هفته، یک پیشنهاد قیمت به ما می رسد. دائما یک نفر/مجموعه پیدا میشه که می‌خواهند شرکت ما را بخرند و می گویند: چند؟!

چقدر می فروشی؟»

(توضیح اینکه در آمریکا و ژاپن مرسوم است که شرکتهای بزرگ پس از توافق مالی شرکتهای دیگر را بخرند یا ادغام merge بشوند)

بعد گفت:
«پاسخی که می دهم این است: من شرکت را برای پول تاسیس نکردم که حالا برای پول بفروشم»

سپس بحث اصلی را شروع کرد:
«می خواهم در ابتدا از اولین فردی که حق به گردن من دارد و مهندسی را به من آموخت و عملا منتور(mentor) من بوده نام ببرم. او John Shafier بود. او کسی بود که برای اولین بار من را که ۲۳ ساله بودم در شرکتش در ساکرامنتو استخدام کرد. در آن دفتر کوچک، او اصول کارهای طراحی سازه را به من آموخت.
من برای او کار می کردم تا اینکه او دچار بیماری شد و تصمیم گرفت خودش را بازنشسته کند. گفت "هی کیت! من می‌خواهم این شرکت را بفروشم و پیشنهادم این است که تو بیا و بخر". گفتم: قیمت این شرکت چقدر است؟ گفت ۲۷۰هزار دلار. گفتم ولی درآمد یک سال من ۵۵هزار دلار بیشتر نیست. گفت: ایرادی ندارد بخر و در قالب قسط از سود شرکت، مابقی را پرداخت کن.
آن دفتر پنج نفره را خریدم و از آن روز تا امروز که دفترهای متعدد در کشورهای مختلف دنیا تاسیس کرده ام می خواهم با شما بگویم که علت رشد شرکت چه بوده؟»

کیت ادامه داد:
برای رشد یک شرکت باید فلسفه ذهنی «چیزی فراتر از پول» باشد و می خواهم فلسفه خودم را بگویم ولی قبل از آن باید بگویم که در تاسیس بیزینس «یک فرد» باید توانمندیهای خود را حداکثری (maximize) کند. ولی سوال اینجاست که چطور توانمندیهای شما maximize می شود؟ چه باید بکنیم؟ سه محور پایه ای وجود دارد که توانمندی انسان حداکثری می شود:

۱- علاقه اصلی (passion/شور/شوق) و «نقطه قوت» خودش را «کشف» کند.

۲- درباره «علت حرکت/هدف» برای خودش پاسخی بیاید.

۳- با انسانها ارتباط برقرار نکند (communicate) بلکه به دیگران وصل(Connect)شود.

1-Understand your passion and strength

2-Understand your purpose/why

3-Connect not just communicate

‌و بعد شروع کرد و هر یک از این ۳ را برای دانشجویان توضیح داد. اول شرح کرد که چطور کشف کرده که از بین مباحث مهندسی سازه، به بحث دمپرهای ویسکوز علاقمند شده و توضیح داد که چطور پنج سال از عمرش را صرف این passion کرده. گفت: تضمین می کنم که اگر ۵ سال شبانه روز روی یک موضوع مهندسی کار کنید در آن رشته بهترین دنیا خواهد شد. لذا passion را کشف کنید و چند سال روی آن متمرکز شوید.

برای دومی، توضیح داد که قطعا هدف باید چیزی فراتر از پول باشد وگرنه رشد شرکت با رسیدن به پول متوقف خواهد شد.

درباره سومی گفت: تعامل با انسانها را باید «آموخت».
نحوه ارتباط شما با دیگران در سرنوشت شرکت شما بسیار موثر است ...

عملا کیت به جای پرداختن به فرمولها و معادلات دیفرانسیل مدلسازی سازه، به بحث انسان پرداخت.

اینها همان چیزهایی است که در دانشگاهها نمی آموزند.

@karkhone

BY Karkhoone | کارخانه | کارخونه


Share with your friend now:
tgoop.com/karkhone/9794

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. Polls Select: Settings – Manage Channel – Administrators – Add administrator. From your list of subscribers, select the correct user. A new window will appear on the screen. Check the rights you’re willing to give to your administrator. Find your optimal posting schedule and stick to it. The peak posting times include 8 am, 6 pm, and 8 pm on social media. Try to publish serious stuff in the morning and leave less demanding content later in the day. Private channels are only accessible to subscribers and don’t appear in public searches. To join a private channel, you need to receive a link from the owner (administrator). A private channel is an excellent solution for companies and teams. You can also use this type of channel to write down personal notes, reflections, etc. By the way, you can make your private channel public at any moment.
from us


Telegram Karkhoone | کارخانه | کارخونه
FROM American