tgoop.com/kashani1395/9544
Last Update:
از آثار ارزشمندی که اخیرا چاپ شده و متأسفانه هنوز آنچنان که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته، تحقیق ۳ قصیده ولایی ابو تمام است. این اثر گرانسنگ با عنوان سه چکامه ولائی از ابوتمّام طائی با همت برادر عزیز و صدیق ارجمند جناب آقای حبیب راثی و همچنین خانم یزدیمهر به چاپ رسیده است.
یکی از این قصائد، قصیدهی میمیه میباشد که مهمترین بخش این قصیده ابیاتی است که ابوتمّام نام ائمهی شیعه را تا امام جواد علیهالسلام ذکر میکند. زیرا هم عصر با آن امام همام بوده است.
نجاشی چنین میگوید:
أبو تمّام الطائيّ كان إماميّا ، وله شعر في أهل البيت عليهمالسلام كثير. وذكر أحمد بن الحسين[ابن الغضائري] رحمه الله أنّه رأى نسخة عتيقة ـ قال : لعلّها كتبت في أيّامه أو قريبا منه ـ وفيها قصيدة يذكر فيها الأئمّة عليهمالسلام حتّى انتهى إلى أبي جعفر الثاني عليهالسلام ، لأنّه تُوفّي في أيّامه. (رجال النجاشي، ص ١٤١)
این قصیده در "سه چکامه ولائی" بر اساس شش نسخهی خطی کهن با تصحیح انتقادی و شرح منتشر شده است.
حال چند بیت مهم این قصیده را با هم مرور میکنیم:
وَالمُصَـفّـی مُـحـمّـدُ بـنُ عَـلِي
والمُـعَرّى مِن كُلِّ ســوء وَذامِ
أبـرَزَت مِـنـهُ رَأفــةُ الله بِالنّــا
سِ لِـتَركِ الظَّلامِ بَـدرَ التَّـمـامِ
فَهوَ ماض عَلَی البَديهَةِ بِالتَّفــ
ـضيلِ مِن رأيِ هِبـرِزيّ هُـمـامِ
عالِم بِالأمورِ غارَت فَلَم تُنـ
ـجم،فما ذا يكونُ في الإنجامِ
هؤلاء الألى أقـامَ بِهِم حـُجـ
ـتَـه ذو الــجـَـلالِ وَالإكــرامِ
۴۹ _ ... و امام بعدی من محمد بن علی الجواد علیهالسلام است که پاکسیرت و مبرّا از هرگونه بدی و عیب و نقصی است.
۵۰_رأفت و مهربانی پروردگار چراغ هدایتش را همچون قرص کامل ماه از وجود مقدّس او برای مردم آشکار کرد تا به واسطهی او تاریکیها زدوده گردد.
۵۱_پس وی کسی است که بدون زحمت فکر و اندیشه، بهترین و نافذترین حکمها را بیان میکند؛ به نحوی که برتری بسیاری بر رأى مردان کارآزموده و بلند همت دارد.(اشاره به مناظرات علمی امام جواد علیهالسلام)
......
۵۳_ این امام [به اذن خدا] عالم به اموری است که در پردهی غیب بوده و ظاهر نشده است؛ لکن ظاهر شدنش سودی برای وی ندارد[زیرا قبل از آن آگاه بوده و همه را میدانسته است]
۵۴_ اینان [امامان اهلبیت علیهمالسلام] کسانی هستند که خداوند، حجّت خود را برای مردم به وسیلهی ایشان اقامه و تمام کرده است
این ابیات از شاعری که در عصر ائمه علیهمالسلام میزیسته (۱۹۰_۲۳۱ ق) سندی بس مهم است در اینکه شیعیان، علم ائمه را از سنخ علم دیگران که از زید و عمرو فرا گرفتهاند، نمیدانند، بلکه در منظومهی فکری شیعیان عصر ائمه وقتی سخن از علم امام به میان میآید مراد علمی است که مصدرش الهی است و خطا در آن راه ندارد و صاحب آن علم حجت خداست نه علمی که با استاد و کلاس درس حاصل شده و صاحب آن ممکن است خطا کند...
متأسفانه برخی از معاصرانِ ما بدون در نظر گرفتن واژگان در بازهی تاریخی خودشان گمان کردهاند که مثلا روایاتی که اهلبیت علیهمالسلام خود را علمای ابرار معرفی کردند، یعنی یک علم از سنخ علم عادی!
استاد بزرگوار دکتر حسن انصاری به طور مبسوط در حدود بیست جلسه به نقد این خوانش از حیث تاریخی پرداختهاند. فللّه درّه وعليه أجره.
نکتهی جالب توجّه این است که علی رغم مباحث دقیقی که در سلسله جلسات آقای دکتر انصاری طرح شده، هنوز مدعیان نظریهی علمای ابرار و خود گوینده نه تنها پاسخی به اشکالات ندادهاند بلکه هنوز در مجامع علمی حقیقی و مجازی همان حرفها را تکرار میکنند !
@kashani1395
BY حامد کاشانى
Share with your friend now:
tgoop.com/kashani1395/9544