tgoop.com/kfgil/4857
Last Update:
▫️به گزارش گروه شعر فارسی خانهی فرهنگ گیلان؛ نشست «پایان شعر: با نگاهی به تنش آواها، معانی و نشانهها در شعر» با سخنرانی دکتر رحمان کاظمی و همراهی تنی چند از دوستداران و هنرمندان یکشنبه بیست و سه دی هزار و چهارصد و سه در هوای سرد و زمستانی خانهی فرهنگ گیلان برگزار شد. در ابتدا، ستار جانعلیپورِ شاعر از دکتر کاظمی دعوت کرد تا به ایراد سخنرانی بپردازد. این منتقد نخست به قرائت سه شعر از شاعران مختلف، شاملو، شمس لنگرودی و قیصر امینپور پرداخت و سپس به مقالهی پایان شعر آگامبن اشاره کرد و افزود: «بیشتر جنبههای آثار آگامبن بر زبانشناسی متکی است. یعنی همان تنش و صوت و نشانهها به جریانی از شعر بدل میشوند. چنانکه اگر بعد از خواندن اثری رفتوآمد معانی و آواها پایدار بمانند، آن شعر است.» سپس او به جملهای از هایدگر اشاره کرد و بیان داشت که زبان خانهی وجود است. «حال شاعران با این خانه چگونه برخورد میکنند؟ بهدلیل آشناییزداییها و غریبگردانیهایی که در زبان صورت میگیرد، آن الفت طبیعیای که انسان با زبان دارد، احساس غریبی میکند. با این احساس غریبی که بهتنهایی در داخل زبان ایجاد میشود، شعر رخ میدهد؟ در حقیقت اینجا شعر رخ نمیدهد. طبق توضیح دکتر شفیعی کدکنی، شعر حادثهای است که در زبان رخ میدهد و شعر رستاخیز واژهها است. دکتر حقشناس معتقد بودند که این حرفِ استنباطی دکتر کدکنی، باعث پرسشهای بسیاری میشود و آنها را بیپاسخ میگذارد.» سپس این منتقد بیان داشت که در جهان امروز، مطالعات شعری سعی میکنند به علوم تجربی نزدیک شوند و به همین دلیل در بیانی که از مقولات شعری دارند، دنبال صورتبندیهای کاملاً ذهنی میروند که از فرهنگی به فرهنگ دیگر و شاعری به شاعر دیگر متفاوت هستند.
سپس کاظمی بار دیگر به دکتر حقشناس اشاره کرد و بیان داشت: «وقتی میگوییم حادثهی شعری اتفاق افتاده است، بر نظام زبان خبری تأکید نمیشود. بلکه به طور موقت، شاعر بر تصرفی که در زبان میکند، آن را به حاشیه میراند و نظام معانی تازهای را بنا مینهد که همان اتفاق رخ میدهد . آیا این اتفاق با واقعیت بیرونی در تضاد است؟ لزوماً خیر. تنش بین آواها، نشانهها و معانی ما را به جهانهای برتری میبرد که ذهنی هستند. این اشعار خودارجاع هستند و مدام تصور ذهنی ایجاد میکنند و مجبورید دربارهی دال و مدلول اطلاعاتی داشته باشید.» سپس این منتقد افزود که شاعر معانی را ایجاد نمیکند و آنها از پیش موجودند و شاعر دارای قدرت ترکیب و انتخاب است. «نقاشی سورئالیسم بیشتر بر محور جانشینی متکی است، یعنی به سمت قطب استعاری حرکت میکند. در رئالیسم بر قطب همنشینی، یعنی قطب مجازی؛ زیرا قطب مجازی جایگزین نمیکند و عنصر شبهات ندارد. بنابراین مکتب رئایسم و سمبولیسم بیشتر بر قطب مجازی زبان تکیه میکنند و سوررئالیسم در قطب استعاری زبان حرکت میکند. چرا؟ زیرا سوررئالیستها تحت تأثیر فروید هستند و فروید بر ضمیر ناخودآگاه فردی بهعنوان مرکز تعیینکنندهی بسیاری از قلمروهای زیست آدمی تأکید دارد. زیرا آنها میگویند واقعیت بازتاب رویا است.»
سپس کاظمی اشاره کرد که فروید میگوید واکنش انسان در مقابل سرکوبشدگیها و عقدهی ادیپ، از طریق زبان به کمک انتخاب رخ میدهد: ادغام و جابهجایی و بنابراین بر اساس قطب استعاری حرکت میکند. اوج خلاقیت شاعر، معلق نگه داشتن معنا است و اگر تن به یک معنا بدهد، رخداد شعری اتفاق نمیافتد و نظام معنایی تازه پدید نمیآید. بنابراین طبق بیان حقشناس شعر سعدی قابل دسترس است و شعر حافظ دسترسناپذیر.
سپس او به تحلیل اشعار شاعرانی پرداخت که در ابتدای نشست قرائتشان کرده بود و سپس به رابطهی دال و مدلول اشاره کرد. «مثلاً در رود، ابتدا آوا است و سپس تصویر ذهنی که ایجاد میشود ، مرحلهی سوم هم تصویر ذهنی است: مثلاً ممکن است در بافت موقعیتی که شاعر پدید میآورد ، به آن رود ویژگی خاصی بدهد. بنابراین میگوییم رابطهی دال و مدلول شناور است و تصویر ذهنی برای هر فرد میتواند متفاوت باشد.» او سپس به نگرش در زمانی و همزمانی پرداخت. «همزمانی یعنی بخش تاریخی زبان را در تفسیر دخالت ندهی که اصلاً ممکن نیست در زمانی را حساب نکنی. باید بین دو مقطع مرحلهای را در نظر بگیریم که بتوانیم مقایسهشان کنیم. با این مقایسهها میتوانیم بفهمیم شاعر در چه مرحلهای از رخداد شعر است. پس هر چه عملکرد انتخاب و ترکیب مدلولی که شاعران پدید میآورند، به مصداق خارج از زبان نزدیک نشود، نقش ادبی برجستهتر میشود. شاعری بهتر است که از وظیفهی پیامرسانی زبان دورتر شود و پیام ویژهی خودش را به دیگران ابلاغ کند.»
BY خانه فرهنگ گیلان
Share with your friend now:
tgoop.com/kfgil/4857