KHABARNAMEHSUT Telegram 157
«اردوکشی خیابانی را تمام کنید»

چند روز پیش موازی خیابان ولیعصر قدم می‌زدم که چشمم به صفی از اتوبوس‌های خالی افتاد. فاصله تقریبا صد متری تا میدان ولیعصر پارکینگ اتوبوس شده بود و خط ویژه هم بسته بود. علت این صحنه البته چند قدم آن‌طرف‌تر روشن شد. اطراف میدان ولیعصر و جلوتر در طول خیابان کریم‌خان تا خود میدان هفت‌تیر، صحنۀ راهپیمایی جشن ولادت پیامبر شده بود؛ هرچند تهران یکی دوسالی است که با این جشن‌های کیلومتری برای مناسبت‌های مختلف مذهبی خیلی هم بیگانه نیست.

راهپیمایی مذهبی و دسته‌روی و این‌گونه مراسم چندان برای فرهنگ ایرانی غریب نیست؛ آن‌قدر که بعید است کسی اهل این کشور باشد و لااقل یک‌بار در کودکی دسته‌روی محرم را از نزدیک ندیده باشد. حالا اگرچه که شاید این دست مراسم هم خیلی باب میل برخی نباشد، امّا اگر خیابانی هم به واسطۀ آن بسته شود و سروصدایی هم درست شود، در حد معقول مردم با آن راه می‌آیند و می‌پذیرندش. امّا چند سالی می‌شود که لااقل تهران در هرمناسبت مذهبی، علی‌الخصوص در جشن‌ها، میزبان برنامه‌های خاصی می‌شود که همگی کم‌وبیش یک حال و هوا دارند و با کم و کیف مشابه برگزار می‌شوند و خلاصه یک تم خاص دارند. شرکت‌کنندگان این جشن‌های خیابانی را هم معمولا قشر به خصوصی از جامعه تشکیل می‌دهند؛ قشری با عقاید و سبک زندگی مخصوص به خودشان. اینجا امّا نمی‌خواهم از ترافیک و بسته شدن خیابان و اختلال رفت‌وآمد و سروصدای این برنامه‌ها و این جنس چیز‌ها انتقاد کنم. مسأله‌ام سهم مردم از شهر و خیابان است.

زندگی در دنیای مدرن زندگی در چهارچوب نظام حقوق وظایف شهروندی است. همۀ افراد به‌واسطۀ آنکه تابع حکومتی هستند، هم وظایفی دارند و هم از حقوقی برخوردارند؛ دسته‌‌ای از این حقوق و وظایف هم به شهر و زندگی شهری مربوط می‌شوند. همان‌قدر که افراد وظیفه دارند به همشهری‌های خود احترام بگذارند و یا برای نمونه،‌ پاکیزگی شهر را حفظ کنند، همان‌قدر هم حق نسبت به شهر خود حق دارند، مثلا حق دارند که چهرۀ شهر (در چهارچوب عقل و عرف) به آن چیزی که می‌خواهند نزدیک باشد.

تهران امّا همه چیز هست به‌جز شهری برای همه‌ و این مهمانی‌های خیابانی هم مشت نمونه خروار همین موضوعند. هرچند شاید قبل از آن هم وضع آن‌قدرها هم ایده‌آل نبود، از سال ۱۴۰۰ و با تغییرات دولت و شهرداری تهران اوضاع تهران متفاوت از آن چیزی شد که قبلاً بود. تهران از خیابان‌ها تا بنرهای سطحش دیگر کمتر از همیشه تهرانی‌ها را نمایندگی می‌کند و حتی برخی تبلیغات شهری که شاید که از اخلاقیات همه‌پسند شهرنشینی سخن می‌گفتند هم جای خود را به پیام‌های سیاسی و مذهبی سازگار با روایت رسمی دولت داده‌اند. جشن‌های کیلومتری هم از آن زمان رونق گرفتند و با شکل و هیأت خاص خودشان نمایندۀ یک قشر خاص از شهروندان شدند که سیاست‌های رسمی را می‌پسندیدند.‌‌ انگار که این جشن‌ها قرار باشد روشن کنند که شهر دست چه کسی است و کت تن کیست و کدام سبک زندگی سبک زندگی مطلوب است. مزید بر علت این است که در میان موکب‌ها و بنرهای این مراسم اسم و عنوان برخی نهادهای نظامی هم دیده می‌شود؛ گویی که رویکردی سیاسی مذهبی به دنبال دیکته کردن سبک زندگی مطلوب باشد.

پزشکیان و دولت جدیدش، چه بپسندیمشان و چه نه، یک شعار مهم دارند و آن «وفاق ملّی» است. اینکه ما نباید دعوا کنیم و همه باید دست در دست هم برای ایران کار کنیم و به قول بعضی‌شان، همان ایران برای همۀ ایرانیان را بسازیم. وفاق امّا زمانی واقعا وفاق است که با همۀ مردم باشد. نمی‌شود که دنبال وفاق باشیم امّا همچنان سبک زندگی بخش بزرگی از مردم پایتخت کشور از تریبون‌های رسمی سطح شهر سرکوب شوند. پزشکیان اگر واقعا به دنبال وفاق است یا باید بساط این خودنمایی‌ها و راهپیمایی‌های سیاسی - مذهبی را جمع کند و یا لااقل کاری کند که باقی مردم هم بتوانند این‌ها را به سلیقه‌شان نزدیک بدانند و یا خلاصه در آن شهری زندگی کنند که می‌خواهند.

✍🏻 کیان حسن‌زاده

🆔@KhabarnamehSUT



tgoop.com/khabarnamehSUT/157
Create:
Last Update:

«اردوکشی خیابانی را تمام کنید»

چند روز پیش موازی خیابان ولیعصر قدم می‌زدم که چشمم به صفی از اتوبوس‌های خالی افتاد. فاصله تقریبا صد متری تا میدان ولیعصر پارکینگ اتوبوس شده بود و خط ویژه هم بسته بود. علت این صحنه البته چند قدم آن‌طرف‌تر روشن شد. اطراف میدان ولیعصر و جلوتر در طول خیابان کریم‌خان تا خود میدان هفت‌تیر، صحنۀ راهپیمایی جشن ولادت پیامبر شده بود؛ هرچند تهران یکی دوسالی است که با این جشن‌های کیلومتری برای مناسبت‌های مختلف مذهبی خیلی هم بیگانه نیست.

راهپیمایی مذهبی و دسته‌روی و این‌گونه مراسم چندان برای فرهنگ ایرانی غریب نیست؛ آن‌قدر که بعید است کسی اهل این کشور باشد و لااقل یک‌بار در کودکی دسته‌روی محرم را از نزدیک ندیده باشد. حالا اگرچه که شاید این دست مراسم هم خیلی باب میل برخی نباشد، امّا اگر خیابانی هم به واسطۀ آن بسته شود و سروصدایی هم درست شود، در حد معقول مردم با آن راه می‌آیند و می‌پذیرندش. امّا چند سالی می‌شود که لااقل تهران در هرمناسبت مذهبی، علی‌الخصوص در جشن‌ها، میزبان برنامه‌های خاصی می‌شود که همگی کم‌وبیش یک حال و هوا دارند و با کم و کیف مشابه برگزار می‌شوند و خلاصه یک تم خاص دارند. شرکت‌کنندگان این جشن‌های خیابانی را هم معمولا قشر به خصوصی از جامعه تشکیل می‌دهند؛ قشری با عقاید و سبک زندگی مخصوص به خودشان. اینجا امّا نمی‌خواهم از ترافیک و بسته شدن خیابان و اختلال رفت‌وآمد و سروصدای این برنامه‌ها و این جنس چیز‌ها انتقاد کنم. مسأله‌ام سهم مردم از شهر و خیابان است.

زندگی در دنیای مدرن زندگی در چهارچوب نظام حقوق وظایف شهروندی است. همۀ افراد به‌واسطۀ آنکه تابع حکومتی هستند، هم وظایفی دارند و هم از حقوقی برخوردارند؛ دسته‌‌ای از این حقوق و وظایف هم به شهر و زندگی شهری مربوط می‌شوند. همان‌قدر که افراد وظیفه دارند به همشهری‌های خود احترام بگذارند و یا برای نمونه،‌ پاکیزگی شهر را حفظ کنند، همان‌قدر هم حق نسبت به شهر خود حق دارند، مثلا حق دارند که چهرۀ شهر (در چهارچوب عقل و عرف) به آن چیزی که می‌خواهند نزدیک باشد.

تهران امّا همه چیز هست به‌جز شهری برای همه‌ و این مهمانی‌های خیابانی هم مشت نمونه خروار همین موضوعند. هرچند شاید قبل از آن هم وضع آن‌قدرها هم ایده‌آل نبود، از سال ۱۴۰۰ و با تغییرات دولت و شهرداری تهران اوضاع تهران متفاوت از آن چیزی شد که قبلاً بود. تهران از خیابان‌ها تا بنرهای سطحش دیگر کمتر از همیشه تهرانی‌ها را نمایندگی می‌کند و حتی برخی تبلیغات شهری که شاید که از اخلاقیات همه‌پسند شهرنشینی سخن می‌گفتند هم جای خود را به پیام‌های سیاسی و مذهبی سازگار با روایت رسمی دولت داده‌اند. جشن‌های کیلومتری هم از آن زمان رونق گرفتند و با شکل و هیأت خاص خودشان نمایندۀ یک قشر خاص از شهروندان شدند که سیاست‌های رسمی را می‌پسندیدند.‌‌ انگار که این جشن‌ها قرار باشد روشن کنند که شهر دست چه کسی است و کت تن کیست و کدام سبک زندگی سبک زندگی مطلوب است. مزید بر علت این است که در میان موکب‌ها و بنرهای این مراسم اسم و عنوان برخی نهادهای نظامی هم دیده می‌شود؛ گویی که رویکردی سیاسی مذهبی به دنبال دیکته کردن سبک زندگی مطلوب باشد.

پزشکیان و دولت جدیدش، چه بپسندیمشان و چه نه، یک شعار مهم دارند و آن «وفاق ملّی» است. اینکه ما نباید دعوا کنیم و همه باید دست در دست هم برای ایران کار کنیم و به قول بعضی‌شان، همان ایران برای همۀ ایرانیان را بسازیم. وفاق امّا زمانی واقعا وفاق است که با همۀ مردم باشد. نمی‌شود که دنبال وفاق باشیم امّا همچنان سبک زندگی بخش بزرگی از مردم پایتخت کشور از تریبون‌های رسمی سطح شهر سرکوب شوند. پزشکیان اگر واقعا به دنبال وفاق است یا باید بساط این خودنمایی‌ها و راهپیمایی‌های سیاسی - مذهبی را جمع کند و یا لااقل کاری کند که باقی مردم هم بتوانند این‌ها را به سلیقه‌شان نزدیک بدانند و یا خلاصه در آن شهری زندگی کنند که می‌خواهند.

✍🏻 کیان حسن‌زاده

🆔@KhabarnamehSUT

BY خبرنامه


Share with your friend now:
tgoop.com/khabarnamehSUT/157

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Private channels are only accessible to subscribers and don’t appear in public searches. To join a private channel, you need to receive a link from the owner (administrator). A private channel is an excellent solution for companies and teams. You can also use this type of channel to write down personal notes, reflections, etc. By the way, you can make your private channel public at any moment. Telegram iOS app: In the “Chats” tab, click the new message icon in the right upper corner. Select “New Channel.” Informative The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers. It’s easy to create a Telegram channel via desktop app or mobile app (for Android and iOS):
from us


Telegram خبرنامه
FROM American