KHAPUORAH Telegram 164
گرگین میلادهای سیاست

شاهنامه سترگ حقیقتن که نامه نامداران است و  نشانه نِیرَمان. داستان های این کتاب با پرداخت و پیرایش فردوسی پاکزاد در نهایت زیبایی و ظرافت روایت می شوند. داستان های شاهنامه زنده، جاوید، جاندار و واقع گرایانه هستند.
فردوسی سرگذشت پهلوانی از ایران زمین را شرح می دهد که بی جگر و کم جسارت و جان دوست و بی شهامت است. در عقبه سپاه می مانَد. دست به سنان و سپر نمی بَرَد و سینه در مقابل دشمن سپر نمی کند. دستش از فنون دلاوری خالی است و  سرش از سودای سروری پُر. در جنگ ها جانب احتیاط نگه می دارد. رعایت جسم و مواظبت جان می کند و البته نامش از حلقه گُردان و گردنکشان همیشه گم. در میان ابَرپهلوانان و جنگاوران و جگرداران شاهنامه همانند، تهمتن، بیژن، گیو، گودرز، فرامرز، سهراب، طوس و... نامی از گرگین میلاد نیست.
در یکی از جنگ های ایران و توران، تورانیان  شکست سختی می خورند و رو به هزیمت می گذارند. به گفته فردوسی سپاه ایران، « سه فرسنگ چون اژدهای دمان»
به تعقیب تورانیان فراری می پردازد. چنان شیرازه سپاه توران از هم گسیخته می شود و سپاه از سر و سامان می افتد که گرگین میلاد ترسوی بی جگر و جسارت از عقبه لشکر ایران خود را به دنباله سپاه در حال فرار تورانیان می رساند و یکی دو تن از تورانیان نگون‌بخت را بیجان می کند. فردوسی این صحنه را با طعنه ای تلخ و توصیفی تباه چنین روایت می کند‌،

« ز تورانیان چنان بخت برگشته بود»
« که گرگین میلاد هم یکی کشته بود»

گرگین میلاد که در همه عمر سپاهیگری خود تنها یکبار صورت واقعی معرکه مبارزان و میدان پهلوانان را تجربه کرده بود، بعد از آن در هر انجمنی که می نشست بی وجه و بدون رعایت آداب سخنوری و پهلوانی با آب و تاب فراوان از شرح دلاوری و جنگاوری خود و نحوه کشتن سربازان تورانی گزافه ها می گفت. فخرها می فروخت و افاده ها اضافه می آورد و مباهات معامله می کرد!
سپهر سیاسی ایران این روزها شاهد گرگین میلادهای فراوان است. سیاست پیشگانی که در عقبه و انبار سیاست خِپْ کرده بودند و برای آن که زخمی نشوند و زیان نبینند از  رویارویی با رقیب ابا می کردند و چه بسیارشان که در سپاه دشمن خُود و خفتان پوشیده و خلاف مردی و مروّت روزگار به رجالگی هدر می دادند! بعد از انتخابات ریاست جمهوری پهلوان پنبه های سیاست هم دستی به دنباله سپاه رمیده رسانده و برای خود کشته و کرداری دست و پا کرده و بر سر هر کوی و کوچه گزافه و گران می گویند که من چنین کردم تا چنان شد! گرگین میلادهایی که در پرونده پهلوانی خود تنها یک کشته دارند هر جا که می نشینند و هر کس را که می بینند از آن یک کشته فسانه ها می بافند و گزافه ها می لافند و در کوس و کَرنا می دمند که غریو و غیرت همچون منی بود که چنان حماسه ای رقم خورد!
آن کشته های تورانی و این فتح و ظفر ایرانی نتیجه جسارت و جگرآوری تهمتن ها و سهراب ها و گیوها و گودرزهای گمنام شهرها و روستاهای سراسر ایران است. پهلوان ها صدها کشته تورانی دارند اما لاف پهلوانی و پیروزی نمی زنند، به رسم پهلوانان منت نمی گذارند، در حالی که گرگین میلاد ها اگر با مَن و اذیٰ ابلاغی برای خود دست و پا کرده اند و یا بر صندلی ستادی نشسته و آب خنکی نوشیده اند و عکسی برای استوری و آسودگی خود گرفته اند از کشته دیرهنگام خود افسانه ها ساخته و شبانه روز خود را و خدمت ناچیز خود را چونان گلمیخ در چشم مردم بیچاره می نشانند.
کیست که نداند گرگین میلادها وقتی دست به دشنه می برند و تیر و تبر برمی دارند که رقیب شکست خورده و هزیمت کرده باشد و دیگر آن که عاقلان دانند که جنگاوری که بعد از شکست دشمن خود را به معرکه می رساند به طمع غنیمت آمده است و بردن دستآورد. کسی به این گرگین میلادهای سیاست حالی کند که بخاطر یک کشته صدر مجلس و سر سپاه را به کسی نمی دهند.

@Khapuorah

#ماشااکبری



tgoop.com/khapuorah/164
Create:
Last Update:

گرگین میلادهای سیاست

شاهنامه سترگ حقیقتن که نامه نامداران است و  نشانه نِیرَمان. داستان های این کتاب با پرداخت و پیرایش فردوسی پاکزاد در نهایت زیبایی و ظرافت روایت می شوند. داستان های شاهنامه زنده، جاوید، جاندار و واقع گرایانه هستند.
فردوسی سرگذشت پهلوانی از ایران زمین را شرح می دهد که بی جگر و کم جسارت و جان دوست و بی شهامت است. در عقبه سپاه می مانَد. دست به سنان و سپر نمی بَرَد و سینه در مقابل دشمن سپر نمی کند. دستش از فنون دلاوری خالی است و  سرش از سودای سروری پُر. در جنگ ها جانب احتیاط نگه می دارد. رعایت جسم و مواظبت جان می کند و البته نامش از حلقه گُردان و گردنکشان همیشه گم. در میان ابَرپهلوانان و جنگاوران و جگرداران شاهنامه همانند، تهمتن، بیژن، گیو، گودرز، فرامرز، سهراب، طوس و... نامی از گرگین میلاد نیست.
در یکی از جنگ های ایران و توران، تورانیان  شکست سختی می خورند و رو به هزیمت می گذارند. به گفته فردوسی سپاه ایران، « سه فرسنگ چون اژدهای دمان»
به تعقیب تورانیان فراری می پردازد. چنان شیرازه سپاه توران از هم گسیخته می شود و سپاه از سر و سامان می افتد که گرگین میلاد ترسوی بی جگر و جسارت از عقبه لشکر ایران خود را به دنباله سپاه در حال فرار تورانیان می رساند و یکی دو تن از تورانیان نگون‌بخت را بیجان می کند. فردوسی این صحنه را با طعنه ای تلخ و توصیفی تباه چنین روایت می کند‌،

« ز تورانیان چنان بخت برگشته بود»
« که گرگین میلاد هم یکی کشته بود»

گرگین میلاد که در همه عمر سپاهیگری خود تنها یکبار صورت واقعی معرکه مبارزان و میدان پهلوانان را تجربه کرده بود، بعد از آن در هر انجمنی که می نشست بی وجه و بدون رعایت آداب سخنوری و پهلوانی با آب و تاب فراوان از شرح دلاوری و جنگاوری خود و نحوه کشتن سربازان تورانی گزافه ها می گفت. فخرها می فروخت و افاده ها اضافه می آورد و مباهات معامله می کرد!
سپهر سیاسی ایران این روزها شاهد گرگین میلادهای فراوان است. سیاست پیشگانی که در عقبه و انبار سیاست خِپْ کرده بودند و برای آن که زخمی نشوند و زیان نبینند از  رویارویی با رقیب ابا می کردند و چه بسیارشان که در سپاه دشمن خُود و خفتان پوشیده و خلاف مردی و مروّت روزگار به رجالگی هدر می دادند! بعد از انتخابات ریاست جمهوری پهلوان پنبه های سیاست هم دستی به دنباله سپاه رمیده رسانده و برای خود کشته و کرداری دست و پا کرده و بر سر هر کوی و کوچه گزافه و گران می گویند که من چنین کردم تا چنان شد! گرگین میلادهایی که در پرونده پهلوانی خود تنها یک کشته دارند هر جا که می نشینند و هر کس را که می بینند از آن یک کشته فسانه ها می بافند و گزافه ها می لافند و در کوس و کَرنا می دمند که غریو و غیرت همچون منی بود که چنان حماسه ای رقم خورد!
آن کشته های تورانی و این فتح و ظفر ایرانی نتیجه جسارت و جگرآوری تهمتن ها و سهراب ها و گیوها و گودرزهای گمنام شهرها و روستاهای سراسر ایران است. پهلوان ها صدها کشته تورانی دارند اما لاف پهلوانی و پیروزی نمی زنند، به رسم پهلوانان منت نمی گذارند، در حالی که گرگین میلاد ها اگر با مَن و اذیٰ ابلاغی برای خود دست و پا کرده اند و یا بر صندلی ستادی نشسته و آب خنکی نوشیده اند و عکسی برای استوری و آسودگی خود گرفته اند از کشته دیرهنگام خود افسانه ها ساخته و شبانه روز خود را و خدمت ناچیز خود را چونان گلمیخ در چشم مردم بیچاره می نشانند.
کیست که نداند گرگین میلادها وقتی دست به دشنه می برند و تیر و تبر برمی دارند که رقیب شکست خورده و هزیمت کرده باشد و دیگر آن که عاقلان دانند که جنگاوری که بعد از شکست دشمن خود را به معرکه می رساند به طمع غنیمت آمده است و بردن دستآورد. کسی به این گرگین میلادهای سیاست حالی کند که بخاطر یک کشته صدر مجلس و سر سپاه را به کسی نمی دهند.

@Khapuorah

#ماشااکبری

BY خاپورَه


Share with your friend now:
tgoop.com/khapuorah/164

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Developing social channels based on exchanging a single message isn’t exactly new, of course. Back in 2014, the “Yo” app was launched with the sole purpose of enabling users to send each other the greeting “Yo.” The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. In handing down the sentence yesterday, deputy judge Peter Hui Shiu-keung of the district court said that even if Ng did not post the messages, he cannot shirk responsibility as the owner and administrator of such a big group for allowing these messages that incite illegal behaviors to exist. Matt Hussey, editorial director of NEAR Protocol (and former editor-in-chief of Decrypt) responded to the news of the Telegram group with “#meIRL.” Ng was convicted in April for conspiracy to incite a riot, public nuisance, arson, criminal damage, manufacturing of explosives, administering poison and wounding with intent to do grievous bodily harm between October 2019 and June 2020.
from us


Telegram خاپورَه
FROM American