KHAPUORAH Telegram 180
عزیزم،
مادربزرگ می گفت، نان بر سه گونه است. حلال و حرام و حسرت!
🖋 اوّل نان حلال است که از قدیم کمیاب بوده و در این روزگار می رود که نایاب شود. اگر گیر بیاید به گنج می مانَد. مثل عتیقه قیمتی است. عسل ناب است. دوای همه دردها و مرهم همه زخم ها. پیدا کردن نان حلال سخت است. روز به روز سخت تر هم می شود. از دهان شیر باید ربودش. از میان سنگ باید درآوردش. برایش عرق جبین باید ریخت. پیه بدن باید آب کرد و پوست تن به آفتاب می باید داد. آن کس که دنبال نان حلال است همیشه همنشین مِحَن و ملال است. سفره نان حلال روز به کمتر و کوچکتر می شود. ته نان حلال تهیدستی است. اشتهای آدم ها به نانِ حلال هر روز کم و کمتر می شود. بسیاری از مردم این روزگار دندان خوردن نان حلال را از بیخ و بن کنده اند!
🖋 دوّم نان حرام است. قدیمی ها می گفتند آتش است و هر کس به خانه ببرد آتش به خانه و خاندان خود زده. این روزها اما آن آتش بَرداً و سلاما شده است و دیگر نه در این جهان و نه در آن دنیا کُرک و پر کسی را نمی سوزاند. نان حرام فَت و فراوان است. همه جا ریخته و بر هر کوی و کرانی آویخته. اهلش که باشی می توانی جمع کنی و روی هم بگذاری و سر یک سال نشده از زمینِ ضلالت به اوج جلالت برسی!
🖋 نان حرام خوش خور است لامروّت. تُرد است و پر از طعم. شور و شیرین است. مثل انار سیاوْ میخوش و مَلَس. زیر دندان مزه اش مزید می شود بی صاحب. مثل باقلوا از حلقوم پایین می رود. با آن که نامش حرام است اما خوب برکت کرده است. در سرا و سفره ها بسیار است. نان حرام نان بی زیان و زحمت است. مایه اش یک تلفن است یا یک پیامک یا یک امضا یا چند خط نوشتن و گفتن. چشم بر گناهی بستن یا گره ای بر گره ای زدن. همه جا هست. در ساک، در سبد، در صندوق. آنقدر که در ساخت و پاخت هست در ساخت و ساز نیست. عده ای آن را از واردات به دست می آورند و برخی از صادرات. در اداره ها و شرکت ها نامش شده است پول چای. شیرینی بچه ها! در گذشته که حیا و حرمت هنوز این مایه خوار و خفیف نشده بود بعضی آن را از زیر میز می گرفتند اما امروزه به راحتی از روی میز برمی دارند و می ریزند به حساب همسر و همکار و هم پیاله شان! نان حرام مردمی ترین نان است. صدی نود آدم هایی که صبح از خانه بیرون می روند گام به سوی آن برمی دارند. هر چه که نان حلال سخت به دست می آید نان حرام اما به دست نیاوردنش سخت است. قوتِ غالب مردم زمانه است. چه بخواهی چه نخواهی لقمه ای از آن در دهان یا پاره ای از آن به دامان یا جزئی از آن در جیبت خواهد افتاد. خیلی وقت است که نان حلال با نان حرام در هم شده و روز به روز سهم حلال اندک و غلظت حرام افرون می شود.
🖋 و سوّم از نان ها نان حسرت است و واویلا از نان حسرت. واحسرتا از این نان. کثیف ترین نانی که آدم می تواند بخورد. لقمه لعنت است. خورشِ خفت و خواری است. گندمش از دانه دنائت می روید. خمیرش با آب آبرو تهیه می شود. خوردنش روح را آلوده و جسم را نجس می کند. نان حسرت زهر مامبای سیاه است. خوردنش روزگار آدم را سیاه می کند. روح را گرسنه می کند. آدم را از جان خودش سیر می کند. مناعت طبع را نابود می کند. هر لقمه ای از آن برای تباه کردن یک عمر کفایت می کند. اما چیست این نان حسرت؟
🖋 نان حسرت نانی است که نخبگان افتاده زیر دست پخمگان به دست می آورند. حقوقی که مایه دار بی مایه به بی مایگانِ جوانمرد می دهد! وردست با علم و اخلاق و اراده ای که از مافوق بی علم و عمل خود حقوق می گیرد نان حسرت به خانه می برد! کارمندی که به تدبیر و تمشیت امور از مدیر خود سرتر و برتر و بهتر است اما بنا بر مناسبات اداری و مراودات سازمانی باید زیر دست مدیر بماند نان حسرت می خورد. شاگردی که می بیند استادکارش چیزی در چنته ندارد اما ناچار است که کنار دست او بماند و خرابکاری هایش را تاب بیاورد حقوق حسرت می گیرد. در جامعه ای که پادویی از پیراستگی جلو بیفتد و پخمگان بر نخبگان حق سروَری پیدا کنند نان حسرت فراوان خواهد شد. وقتی خردمندان می شوند زیر دست بیخردان و عالِمان می شوند وردست جاهلان سفره ها از نان حسرت انباشته خواهد شد.
عزیزم،
🖋نان حلال اگر گیرت آمد بر دیده بگذار، ببوس و بخور که داروی همه دردها است.
اگر طَبعَت می کِشَد، اشتهایش را داری، دندانت بُرّا است و هاضمه ات از پس نان حرام برمی آید، بخور. گوارای وجودت. گوشت بشود و بماند به تنت.
عزیزم،
🖋گرد نان حسرت اما هرگز نگرد. نان حسرت مثل آتشی که روی خاک روشن می کنی، برای همیشه خاک وجودت را نابود و نازا می کند. خوبیها را میرا و بدی ها را نامیرا می کند. نان حسرت موریانه است، تو را از درون می خورد. پیکره های پوکی که این روزها در حال افزایش هستند حاصل خوردن نان حسرت است. مایه افسوس و افسردگی می شود. ناامیدی به بار می آورد. دشمن شادی است.
عزیزم،
از گرسنگی بمیری بهتر است که نان حسرت بخوری!
@Khapuorah
#ماشااکبری



tgoop.com/khapuorah/180
Create:
Last Update:

عزیزم،
مادربزرگ می گفت، نان بر سه گونه است. حلال و حرام و حسرت!
🖋 اوّل نان حلال است که از قدیم کمیاب بوده و در این روزگار می رود که نایاب شود. اگر گیر بیاید به گنج می مانَد. مثل عتیقه قیمتی است. عسل ناب است. دوای همه دردها و مرهم همه زخم ها. پیدا کردن نان حلال سخت است. روز به روز سخت تر هم می شود. از دهان شیر باید ربودش. از میان سنگ باید درآوردش. برایش عرق جبین باید ریخت. پیه بدن باید آب کرد و پوست تن به آفتاب می باید داد. آن کس که دنبال نان حلال است همیشه همنشین مِحَن و ملال است. سفره نان حلال روز به کمتر و کوچکتر می شود. ته نان حلال تهیدستی است. اشتهای آدم ها به نانِ حلال هر روز کم و کمتر می شود. بسیاری از مردم این روزگار دندان خوردن نان حلال را از بیخ و بن کنده اند!
🖋 دوّم نان حرام است. قدیمی ها می گفتند آتش است و هر کس به خانه ببرد آتش به خانه و خاندان خود زده. این روزها اما آن آتش بَرداً و سلاما شده است و دیگر نه در این جهان و نه در آن دنیا کُرک و پر کسی را نمی سوزاند. نان حرام فَت و فراوان است. همه جا ریخته و بر هر کوی و کرانی آویخته. اهلش که باشی می توانی جمع کنی و روی هم بگذاری و سر یک سال نشده از زمینِ ضلالت به اوج جلالت برسی!
🖋 نان حرام خوش خور است لامروّت. تُرد است و پر از طعم. شور و شیرین است. مثل انار سیاوْ میخوش و مَلَس. زیر دندان مزه اش مزید می شود بی صاحب. مثل باقلوا از حلقوم پایین می رود. با آن که نامش حرام است اما خوب برکت کرده است. در سرا و سفره ها بسیار است. نان حرام نان بی زیان و زحمت است. مایه اش یک تلفن است یا یک پیامک یا یک امضا یا چند خط نوشتن و گفتن. چشم بر گناهی بستن یا گره ای بر گره ای زدن. همه جا هست. در ساک، در سبد، در صندوق. آنقدر که در ساخت و پاخت هست در ساخت و ساز نیست. عده ای آن را از واردات به دست می آورند و برخی از صادرات. در اداره ها و شرکت ها نامش شده است پول چای. شیرینی بچه ها! در گذشته که حیا و حرمت هنوز این مایه خوار و خفیف نشده بود بعضی آن را از زیر میز می گرفتند اما امروزه به راحتی از روی میز برمی دارند و می ریزند به حساب همسر و همکار و هم پیاله شان! نان حرام مردمی ترین نان است. صدی نود آدم هایی که صبح از خانه بیرون می روند گام به سوی آن برمی دارند. هر چه که نان حلال سخت به دست می آید نان حرام اما به دست نیاوردنش سخت است. قوتِ غالب مردم زمانه است. چه بخواهی چه نخواهی لقمه ای از آن در دهان یا پاره ای از آن به دامان یا جزئی از آن در جیبت خواهد افتاد. خیلی وقت است که نان حلال با نان حرام در هم شده و روز به روز سهم حلال اندک و غلظت حرام افرون می شود.
🖋 و سوّم از نان ها نان حسرت است و واویلا از نان حسرت. واحسرتا از این نان. کثیف ترین نانی که آدم می تواند بخورد. لقمه لعنت است. خورشِ خفت و خواری است. گندمش از دانه دنائت می روید. خمیرش با آب آبرو تهیه می شود. خوردنش روح را آلوده و جسم را نجس می کند. نان حسرت زهر مامبای سیاه است. خوردنش روزگار آدم را سیاه می کند. روح را گرسنه می کند. آدم را از جان خودش سیر می کند. مناعت طبع را نابود می کند. هر لقمه ای از آن برای تباه کردن یک عمر کفایت می کند. اما چیست این نان حسرت؟
🖋 نان حسرت نانی است که نخبگان افتاده زیر دست پخمگان به دست می آورند. حقوقی که مایه دار بی مایه به بی مایگانِ جوانمرد می دهد! وردست با علم و اخلاق و اراده ای که از مافوق بی علم و عمل خود حقوق می گیرد نان حسرت به خانه می برد! کارمندی که به تدبیر و تمشیت امور از مدیر خود سرتر و برتر و بهتر است اما بنا بر مناسبات اداری و مراودات سازمانی باید زیر دست مدیر بماند نان حسرت می خورد. شاگردی که می بیند استادکارش چیزی در چنته ندارد اما ناچار است که کنار دست او بماند و خرابکاری هایش را تاب بیاورد حقوق حسرت می گیرد. در جامعه ای که پادویی از پیراستگی جلو بیفتد و پخمگان بر نخبگان حق سروَری پیدا کنند نان حسرت فراوان خواهد شد. وقتی خردمندان می شوند زیر دست بیخردان و عالِمان می شوند وردست جاهلان سفره ها از نان حسرت انباشته خواهد شد.
عزیزم،
🖋نان حلال اگر گیرت آمد بر دیده بگذار، ببوس و بخور که داروی همه دردها است.
اگر طَبعَت می کِشَد، اشتهایش را داری، دندانت بُرّا است و هاضمه ات از پس نان حرام برمی آید، بخور. گوارای وجودت. گوشت بشود و بماند به تنت.
عزیزم،
🖋گرد نان حسرت اما هرگز نگرد. نان حسرت مثل آتشی که روی خاک روشن می کنی، برای همیشه خاک وجودت را نابود و نازا می کند. خوبیها را میرا و بدی ها را نامیرا می کند. نان حسرت موریانه است، تو را از درون می خورد. پیکره های پوکی که این روزها در حال افزایش هستند حاصل خوردن نان حسرت است. مایه افسوس و افسردگی می شود. ناامیدی به بار می آورد. دشمن شادی است.
عزیزم،
از گرسنگی بمیری بهتر است که نان حسرت بخوری!
@Khapuorah
#ماشااکبری

BY خاپورَه


Share with your friend now:
tgoop.com/khapuorah/180

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers. Add the logo from your device. Adjust the visible area of your image. Congratulations! Now your Telegram channel has a face Click “Save”.! In the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram, members are only allowed to post voice notes of themselves screaming. Anything else will result in an instant ban from the group, which currently has about 75 members. Other crimes that the SUCK Channel incited under Ng’s watch included using corrosive chemicals to make explosives and causing grievous bodily harm with intent. The court also found Ng responsible for calling on people to assist protesters who clashed violently with police at several universities in November 2019. Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link).
from us


Telegram خاپورَه
FROM American