KHAPUORAH Telegram 204
زندگی و نازندگی!

🔘 من از اوّل عاشق ادبیات بودم. خوره خواندن بودم. نوشتن نشئه ام می کرد. خیلی پیش تر از آن که خواندن و نوشتن بیاموزم زیبایی های ادبیات را در حرف ها و حکایت های مردها و مردمان همسایه درک می کردم. زیبایی کلام را می شنیدم. شعور ادبی با شنیدن آغاز می شود.
🔘 آدم ها یا نان انتخاب هایشان را می خورند یا چوبشان را. من چوب انتخابم را خوردم. راهنمایی را که تمام کردم مدرک پایان متوسطه را زدم زیر بغل و رفتم دنبال دلخواهم. ادبیات. پرس و جو کردم و رسیدم دبیرستان سیزده آبان پشت شرکت نفت شمشیرآباد. روزگار بی کَسی ما بود. خبری از مشاور تحصیلی و پشتیبان و راهنما نبود.
🔘خوب یادم مانده است. فروتن نامی مدیر دبیرستان بود. کتش را به پشتی صندلی آویزان کرده بود. بالای ریشش را تراشیده و آستین دست راستش را بالا زده بود. نامه اعمال مرا که دیده کمی در صندلی جابجا شد و گفت؛ اشتباه آمده ای. اینجا برای تو خوب نیست. برو ریاضی بخوان. مملکت به مهندس بیشتر محتاج است تا شاعر و قصه نویس! همانطور که سرش پایین بود و برگه ای را می خواند گفت؛ اگر آدم ریاضی نیستی برو علوم تجربی. تا جو باریک است بپر. آب اگر پهنا بگیرد پایبندت می کند. برو! برو و اقتصاد و ادبیات را بگذار برای اهلش!
🔘 احتجاج و مجادله بلد نبودم. فکر کنم گفتم که ادبیات را دوست دارم و می خواهم ادبیات بخوانم اما اصرار نکردم. نسل ما نسل پافشاری نبود. مرغ نسل ما همیشه دو پا داشت. جور نشد که ریاضی بخوانم. راهم را اشتباه رفتم و علوم تجربی خواندم که هیچ وقت همه دلخواه من نبود. نشد. علوم تجربی می خواندم اما عاشق فرهنگ و ادب بودم.  زیست و شیمی و فیزیک دستم می گرفتم اما نثر برزویه طبیب می خواندم. شعر رشیدالدین وطواط حفظ می کردم.
🔘 سال بعد ایشا دبیرستانی شد. با آن که بین ایشا و ادبیات هیچ عَلَقه و علاقه ای نبود اما رفت فرهنگ و ادب نامنویسی کرد. ایشا کتاب های فرهنگ و ادب را می آورد و می برد درسش را اما من می خواندم! علوم تجربی رشته درسی من بود اما هیچ وقت الوّیت اول من نبود. تمام کتاب های درسی ایشا را هم می خواندم. آنقدر مشغول عشق و ادبیات شدم که در کنکور سال شصت و هفت منطقه دو درس ادبیات فارسی را نود و یک درصد پاسخ داده بودم. بیشتر از زیست و شیمی و فیزیک و همه درس های رشته تجربی. هنوز هم اگر از من و ایشا از درس های رشته فرهنگ و ادب امتحان بگیرند نمره من حتما از ایشا بیشتر خواهد شد!
🔘 ادبیات انتخاب من نشده بود اما دلخواه من مانده بود. علاقه من به تاریخ ادبیات و سَبک های ادبی صدها برابر بیشتر از علاقه ام به نهاندانگان و پیوندهای کووالانسی و معادله های هذلولی بود. علوم تجربی زندگی زیسته من بود و ادبیات زندگی نزیسته من. زندگی های نزیسته من پر رنگ و رونق تر از زندگی زیسته ام شد.
🔘 زندگی های زیسته و نزیسته فراوانی وجود دارد. آدم هایی هستند که زندگی می کنند اما دلهایشان به نازندگی ها خوش است. آدم ها رنجهای زندگی زیسته را با شادی زندگی نزیسته تسکین می دهند. آدم ها کمابیش شبیه یکدیگر زندگی می کنند. تفاوت ها و تمایزها را در نازندگی آدم ها باید جستجو کرد. زندگی های زیسته ضامن خوشبختی هیچ کس نیستند همانطور که زندگی نازیسته هم دلیل بدبختی هیچ کس نبوده اند!
@Khapuorah
#ماشااکبری



tgoop.com/khapuorah/204
Create:
Last Update:

زندگی و نازندگی!

🔘 من از اوّل عاشق ادبیات بودم. خوره خواندن بودم. نوشتن نشئه ام می کرد. خیلی پیش تر از آن که خواندن و نوشتن بیاموزم زیبایی های ادبیات را در حرف ها و حکایت های مردها و مردمان همسایه درک می کردم. زیبایی کلام را می شنیدم. شعور ادبی با شنیدن آغاز می شود.
🔘 آدم ها یا نان انتخاب هایشان را می خورند یا چوبشان را. من چوب انتخابم را خوردم. راهنمایی را که تمام کردم مدرک پایان متوسطه را زدم زیر بغل و رفتم دنبال دلخواهم. ادبیات. پرس و جو کردم و رسیدم دبیرستان سیزده آبان پشت شرکت نفت شمشیرآباد. روزگار بی کَسی ما بود. خبری از مشاور تحصیلی و پشتیبان و راهنما نبود.
🔘خوب یادم مانده است. فروتن نامی مدیر دبیرستان بود. کتش را به پشتی صندلی آویزان کرده بود. بالای ریشش را تراشیده و آستین دست راستش را بالا زده بود. نامه اعمال مرا که دیده کمی در صندلی جابجا شد و گفت؛ اشتباه آمده ای. اینجا برای تو خوب نیست. برو ریاضی بخوان. مملکت به مهندس بیشتر محتاج است تا شاعر و قصه نویس! همانطور که سرش پایین بود و برگه ای را می خواند گفت؛ اگر آدم ریاضی نیستی برو علوم تجربی. تا جو باریک است بپر. آب اگر پهنا بگیرد پایبندت می کند. برو! برو و اقتصاد و ادبیات را بگذار برای اهلش!
🔘 احتجاج و مجادله بلد نبودم. فکر کنم گفتم که ادبیات را دوست دارم و می خواهم ادبیات بخوانم اما اصرار نکردم. نسل ما نسل پافشاری نبود. مرغ نسل ما همیشه دو پا داشت. جور نشد که ریاضی بخوانم. راهم را اشتباه رفتم و علوم تجربی خواندم که هیچ وقت همه دلخواه من نبود. نشد. علوم تجربی می خواندم اما عاشق فرهنگ و ادب بودم.  زیست و شیمی و فیزیک دستم می گرفتم اما نثر برزویه طبیب می خواندم. شعر رشیدالدین وطواط حفظ می کردم.
🔘 سال بعد ایشا دبیرستانی شد. با آن که بین ایشا و ادبیات هیچ عَلَقه و علاقه ای نبود اما رفت فرهنگ و ادب نامنویسی کرد. ایشا کتاب های فرهنگ و ادب را می آورد و می برد درسش را اما من می خواندم! علوم تجربی رشته درسی من بود اما هیچ وقت الوّیت اول من نبود. تمام کتاب های درسی ایشا را هم می خواندم. آنقدر مشغول عشق و ادبیات شدم که در کنکور سال شصت و هفت منطقه دو درس ادبیات فارسی را نود و یک درصد پاسخ داده بودم. بیشتر از زیست و شیمی و فیزیک و همه درس های رشته تجربی. هنوز هم اگر از من و ایشا از درس های رشته فرهنگ و ادب امتحان بگیرند نمره من حتما از ایشا بیشتر خواهد شد!
🔘 ادبیات انتخاب من نشده بود اما دلخواه من مانده بود. علاقه من به تاریخ ادبیات و سَبک های ادبی صدها برابر بیشتر از علاقه ام به نهاندانگان و پیوندهای کووالانسی و معادله های هذلولی بود. علوم تجربی زندگی زیسته من بود و ادبیات زندگی نزیسته من. زندگی های نزیسته من پر رنگ و رونق تر از زندگی زیسته ام شد.
🔘 زندگی های زیسته و نزیسته فراوانی وجود دارد. آدم هایی هستند که زندگی می کنند اما دلهایشان به نازندگی ها خوش است. آدم ها رنجهای زندگی زیسته را با شادی زندگی نزیسته تسکین می دهند. آدم ها کمابیش شبیه یکدیگر زندگی می کنند. تفاوت ها و تمایزها را در نازندگی آدم ها باید جستجو کرد. زندگی های زیسته ضامن خوشبختی هیچ کس نیستند همانطور که زندگی نازیسته هم دلیل بدبختی هیچ کس نبوده اند!
@Khapuorah
#ماشااکبری

BY خاپورَه


Share with your friend now:
tgoop.com/khapuorah/204

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

End-to-end encryption is an important feature in messaging, as it's the first step in protecting users from surveillance. A Hong Kong protester with a petrol bomb. File photo: Dylan Hollingsworth/HKFP. Add the logo from your device. Adjust the visible area of your image. Congratulations! Now your Telegram channel has a face Click “Save”.! During a meeting with the president of the Supreme Electoral Court (TSE) on June 6, Telegram's Vice President Ilya Perekopsky announced the initiatives. According to the executive, Brazil is the first country in the world where Telegram is introducing the features, which could be expanded to other countries facing threats to democracy through the dissemination of false content. Clear
from us


Telegram خاپورَه
FROM American