KHAPUORAH Telegram 209
به دلیل انعطاف وزن ده هجایی قابلیت موسیقیایی بسیار بالایی برای چل سرو وجود دارد. انعطاف پذیری وزن و نزدیکی به وزن زبان گفتاری سبب شده است که خوانندگان مختلف و در دوره های متفاوت چل سرو را به صورت تصنیف و در آهنگ و مقام های مختلف بخوانند. موسیقی مقامی در میان مردمان لک و لر و بخشی از کردستان و ایلام و خوزستان پویایی و پایندگی خود را مدیون شعر چل سرو است. کمتر خواننده ای را می توان در این جغرافیا پیدا کرد که تعدادی از اشعار چل سرو را در قالب آهنگی یا تصنیفی نخوانده باشد. با آن که شعر چل سرو به بالندگی موسیقی کمک فراوان کرده است اما شوربختانه موسیقی به ویژه در دو دهه گذشته ضربات نابود کننده ای به ابیات چل سرو زده است. خوانندگان محلی با تغییر وزن و به ریختن وزن ده هجایی، جابجای واژگان اصلی بیت و یا ترکیب چند بیت از ابیات چل سرو و نیز ساختن ابیات ترکیبی زمینه ضعف و زبونی ابیات چل سرو را فراهم کرده اند. تعداد زیادی شعر مجعول و مجهول که بر ساخته از ابیات شناخته شده چل سرو هستند نتیجه کار همین خوانندگان کم ملاحظه است. 
با خواندن و دقت در مضمون و محتوای ابیات چل سرو پی می بریم که پیشینیان ما افکار و ایده های بلند و بی مانندی داشته اند. صاحب احساسات لطیف و اندیشه های ظریف بوده اند. باشکوه ترین کلمات و شیرین ترین واژه ها را گرد هم آورده و چهره ای چند وجهی و منشوروار از میراث و مانده خود به جا گذاشته اند. گذشتگان ما وقتی که سر ذوق می آمده اند کلمه و موسیقی و رقص و رنج و رهایی را در هم می آمیخته و از آن برای ما هنر و هویت ساخته اند. در ستایش زنان از زمان جلوتر می رفته اند. در توصیف عشق آسمان را به زمین می آورده اند. برای دیدار دوست کوه ها را از سر راه برداشته و بلندی ها را هموار می کرده اند. داستان دور و دراز دلتنگی را هنرمندانه در یک بیت روایت می کرده اند. این مردم قرن ها با جدایی و مرگ و دوری و درد جنگیده اند. جدایی را همسان و همسنگ مرگ دانسته اند.گذشتگان ما در کار کوچ کوشا بوده اند. دل دادن و دل کندن و رفتن و رها کردن را بارها تجربه کرده اند. در این سرزمین کوچ فقط نقل از مکانی به مکان دیگر نبوده است. کوچ برای این مردم رفتن از خویشتن بوده است. ترک جسم و جان خویش برای رسیدن به معشوق. گذشتگان ما در سکوت دره های عمیق، در دلنوازی دشت های پر از زایش و زندگی، بر ستیغ کوهستان های پر رمز و راز در کلافگی کار، در خستگی راه در شب های پر از زیبایی ماه. در روزهای روشن رهایی، به وقت شکار، در میدان مرگ و ماندن، در روزهای خوش وصل و در شب های ناخوش فراق، دور از دوست و دست در گردن یار آرزوها و اندیشه های خود را با خود زمزمه کرده اند. افکار و اوهام خود را بر زبان آورده اند. در این جغرافیا ترس و تنهایی آدم ها تمام شدنی نبوده و نیست. پیشینیان ما برای چیره شدن بر ترس ها و تنهایی ها آوازی خوانده اند. آهی کشیده اند. آرزویی کرده اند. نفرینی بر زبانشان رفته است و هر گاه که نتوانسته و ناتوان شده اند دعایی کرده و خواسته ای از خدا خواسته اند. آرزویی را که در دلشان شعله کشیده به صورت شعر و کلمه بر زبانشان آمده است. در سرزمین بردها و بلوط ها همه آدم ها شاعر به دنیا می آیند، شاعرانه زندگی می کنند و سر نهاده بر بالین شعر از دنیا می روند. آنچه که بر زبان می آید بی تردید به گوش خواهد رسید و از زبان دیگری واگویه خواهد شد. گفته ها و شنیده ها و واگویه ها روی هم تلنبار شده و از سینه ای به سینه ای و از دهانی به دهانی و از سرزمینی به سامانی رسیده و بیت و فال چل سرو از آن ها زاییده شده است.
چل سرو تکاپوی آدمیزاد است برای فرار از ناشناخته ها و نیامده ها. تلاش انسان است برای گشودن رمزها و دانستن رازها. سرک کشیدن به زاویه های گنگ و گم زندگی. چل سرو کوششی است برای پیدا کردن پاسخ چیستی و چرایی پدیده هایی بزرگتر از عقل و علم آدمی. چل سرو شتاب آدمیزاد است برای رسیدن به آنچه که هنوز نیامده و نمی داند چیست. شاعر چل سرو دنبال چاره ای است برای بیچارگی خود. گشودن روزنی و پیدا کردن کور سویی در شبی دور و دیجور. آدم ها همه آمال و ایده آل های خود را در ابیات چل سرو دیده اند و آن را برای رقم زدن سرنوشت خود برگزیده اند.
@Khapuorah

#ماشااکبری



tgoop.com/khapuorah/209
Create:
Last Update:

به دلیل انعطاف وزن ده هجایی قابلیت موسیقیایی بسیار بالایی برای چل سرو وجود دارد. انعطاف پذیری وزن و نزدیکی به وزن زبان گفتاری سبب شده است که خوانندگان مختلف و در دوره های متفاوت چل سرو را به صورت تصنیف و در آهنگ و مقام های مختلف بخوانند. موسیقی مقامی در میان مردمان لک و لر و بخشی از کردستان و ایلام و خوزستان پویایی و پایندگی خود را مدیون شعر چل سرو است. کمتر خواننده ای را می توان در این جغرافیا پیدا کرد که تعدادی از اشعار چل سرو را در قالب آهنگی یا تصنیفی نخوانده باشد. با آن که شعر چل سرو به بالندگی موسیقی کمک فراوان کرده است اما شوربختانه موسیقی به ویژه در دو دهه گذشته ضربات نابود کننده ای به ابیات چل سرو زده است. خوانندگان محلی با تغییر وزن و به ریختن وزن ده هجایی، جابجای واژگان اصلی بیت و یا ترکیب چند بیت از ابیات چل سرو و نیز ساختن ابیات ترکیبی زمینه ضعف و زبونی ابیات چل سرو را فراهم کرده اند. تعداد زیادی شعر مجعول و مجهول که بر ساخته از ابیات شناخته شده چل سرو هستند نتیجه کار همین خوانندگان کم ملاحظه است. 
با خواندن و دقت در مضمون و محتوای ابیات چل سرو پی می بریم که پیشینیان ما افکار و ایده های بلند و بی مانندی داشته اند. صاحب احساسات لطیف و اندیشه های ظریف بوده اند. باشکوه ترین کلمات و شیرین ترین واژه ها را گرد هم آورده و چهره ای چند وجهی و منشوروار از میراث و مانده خود به جا گذاشته اند. گذشتگان ما وقتی که سر ذوق می آمده اند کلمه و موسیقی و رقص و رنج و رهایی را در هم می آمیخته و از آن برای ما هنر و هویت ساخته اند. در ستایش زنان از زمان جلوتر می رفته اند. در توصیف عشق آسمان را به زمین می آورده اند. برای دیدار دوست کوه ها را از سر راه برداشته و بلندی ها را هموار می کرده اند. داستان دور و دراز دلتنگی را هنرمندانه در یک بیت روایت می کرده اند. این مردم قرن ها با جدایی و مرگ و دوری و درد جنگیده اند. جدایی را همسان و همسنگ مرگ دانسته اند.گذشتگان ما در کار کوچ کوشا بوده اند. دل دادن و دل کندن و رفتن و رها کردن را بارها تجربه کرده اند. در این سرزمین کوچ فقط نقل از مکانی به مکان دیگر نبوده است. کوچ برای این مردم رفتن از خویشتن بوده است. ترک جسم و جان خویش برای رسیدن به معشوق. گذشتگان ما در سکوت دره های عمیق، در دلنوازی دشت های پر از زایش و زندگی، بر ستیغ کوهستان های پر رمز و راز در کلافگی کار، در خستگی راه در شب های پر از زیبایی ماه. در روزهای روشن رهایی، به وقت شکار، در میدان مرگ و ماندن، در روزهای خوش وصل و در شب های ناخوش فراق، دور از دوست و دست در گردن یار آرزوها و اندیشه های خود را با خود زمزمه کرده اند. افکار و اوهام خود را بر زبان آورده اند. در این جغرافیا ترس و تنهایی آدم ها تمام شدنی نبوده و نیست. پیشینیان ما برای چیره شدن بر ترس ها و تنهایی ها آوازی خوانده اند. آهی کشیده اند. آرزویی کرده اند. نفرینی بر زبانشان رفته است و هر گاه که نتوانسته و ناتوان شده اند دعایی کرده و خواسته ای از خدا خواسته اند. آرزویی را که در دلشان شعله کشیده به صورت شعر و کلمه بر زبانشان آمده است. در سرزمین بردها و بلوط ها همه آدم ها شاعر به دنیا می آیند، شاعرانه زندگی می کنند و سر نهاده بر بالین شعر از دنیا می روند. آنچه که بر زبان می آید بی تردید به گوش خواهد رسید و از زبان دیگری واگویه خواهد شد. گفته ها و شنیده ها و واگویه ها روی هم تلنبار شده و از سینه ای به سینه ای و از دهانی به دهانی و از سرزمینی به سامانی رسیده و بیت و فال چل سرو از آن ها زاییده شده است.
چل سرو تکاپوی آدمیزاد است برای فرار از ناشناخته ها و نیامده ها. تلاش انسان است برای گشودن رمزها و دانستن رازها. سرک کشیدن به زاویه های گنگ و گم زندگی. چل سرو کوششی است برای پیدا کردن پاسخ چیستی و چرایی پدیده هایی بزرگتر از عقل و علم آدمی. چل سرو شتاب آدمیزاد است برای رسیدن به آنچه که هنوز نیامده و نمی داند چیست. شاعر چل سرو دنبال چاره ای است برای بیچارگی خود. گشودن روزنی و پیدا کردن کور سویی در شبی دور و دیجور. آدم ها همه آمال و ایده آل های خود را در ابیات چل سرو دیده اند و آن را برای رقم زدن سرنوشت خود برگزیده اند.
@Khapuorah

#ماشااکبری

BY خاپورَه


Share with your friend now:
tgoop.com/khapuorah/209

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Concise The best encrypted messaging apps To view your bio, click the Menu icon and select “View channel info.” "Doxxing content is forbidden on Telegram and our moderators routinely remove such content from around the world," said a spokesman for the messaging app, Remi Vaughn. How to Create a Private or Public Channel on Telegram?
from us


Telegram خاپورَه
FROM American