Telegram Web
اگر می توانستم به #عقب برگردم... همین مسیر را می رفتم... حالا خودم را #درک می کنم و میبخشم... اگر #خطایی کردم در آن لحظه بهترین تصمیم بوده است... با آگاهی آن زمان تمام تلاش خود را کرده ام... اگر به عقب برگردم بخاطر تمام #لحظه های خوب و شیرین و بخاطر خودم همین مسیر را #میروم... چون میدانم اگر قطعه ای از گذشته #گم شود هرگز این خود را #ملاقات نخواهم کرد...

@kheradedaroun
وقتی دیگر سعی #نمی‌کنید زندگی را رو به راه کنید، شاید بتوانید بزرگ‌ترین کمک را به #زندگی بکنید.

وقتی دیگر سعی نمی کنید افراد را درست #کنید؛شاید بتوانید #بزرگ ترین برکت برای آنها باشید.

شاید #برکت راستین زمانی اتفاق بیفتد که شما از سر راه #کنار بروید.

@kheradedaroun
#خرده مگیر، روزی فراخواهد رسید که من بروم خانه‌ی همسایه را #آب‌پاشی کنم.
و تو به کاج‌ها #سلام کنی.
و سارها بر #خوانِ ما بنشینند. و مردمان مهربان‌تر از #درخت‌ها شوند.
اینک، #رنجه مشو اگر در مغازه‌ها، پایِ گُل‌ها، بهای آن را #می‌نویسند.
و خروس را #سپیده‌دم سَر می‌بُرَند.
و اسب را به گاری می‌بندند... خوراک مانده را به گدا #می‌بخشند.
چنین نخواهد ماند.

بر بلندیِ خود بالا رو.
و #سپیده‌دمِ خود را چشم به راه باش.
جهان را #نوازش کن.
دریچه را #بگشا.
و پیچک را #ببین.
بر روشنی #بپیچ.
از زباله‌ها رو #مگردان، که پاره‌های #حقیقت‌اند.
جوانه بزن.

لبریز شو تا #سرشاری‌ات به هر سو  رو کُند.
صدایی تو را می‌خواند،
روانه شو.
سرمشق #خودت باش.
با چشمان خودت ببین.
با یافته خویش بِزی.
در خود #فرو شُو تا به دیگران نزدیک شوی، پیک خود باش. پیام خودت را باز گوی.
میوه از باغ درون #بچین. شاخه‌ها چنان بارور بینی که سبدها #آرزو کنی.
و #زنبیلِ تو را گرانباریِ شاخه‌ای بس خواهد بود.

@kheradedaroun
اهل عیش و عشرت باش.
#جهنمی وجود ندارد...
#بهشتی وجود ندارد....
تو بهشت و جهنّم خودت را #خلق می‌کنی. هیچکس وجود ندارد که تو را #مجازات کند یا به تو پاداش بدهد. این افکار بچگانه در مورد خدا را #فراموش کن که اگر بچه‌ی خوبی باشی، پدرت با اسباب‌بازی #می‌آید، و اگر بد باشی، آنوقت از نهار یا شام محروم #خواهی شد و در حمام زندانی می‌شوی و یا اتفاقی بدی برایت خواهد افتاد.کسی وجود ندارد،تو #آزاد هستی..

پس به یاد داشته باشید که اگر در کسالت و دلمردگی هستید، خودتان #علت رنجهای خود هستید، پس میتوانید #سبب سرور خود نیز باشید.

شما سبب جهنمی هستید که در آن #زندگی میکنید، میتوانید بهشت را نیز #خلق کنید. فقط خود شما #مسئول هستید و نه هیچکس دیگر....


@kheradedaroun
Forwarded from عکس نگار
#شهامت زیادی میخواهد تا به کسی #گوش کنی که از اندوه، ترس، خشم، شادی یا درد عمیقش برای تو #می‌گوید.
#شهامت میخواهد تا نرم و پذیرا باشی.
تا از  حالت دفاعی خودت، تمایلت به #حمله کردن یا سرکوب کردن خودت یا دیگری #آگاه باشی ولی همچنان در لحظه حال بمانی و آن چه را که هست پذیرا #باشی

شهامت میخواهد تا #حقیقت فرد دیگری را بشنوی بدون این که سعی کنی آن را #اصلاح کنی یا پند دهی یا آن را #درمان کنی یا تجربه او را تغییر دهی
شهامت میخواهد تا شادی و دردش، #ناامیدی اش و خشمش را بشنوی

#شهامت میخواهد که بشنوی آنچه که قبلا به او گفته بودی چه اثری بر او گذاشته است، حتی اگر شنیدنش حالت را بد کند، تو را #شرمسار کند و به تو حس گناه دهد

شهامت میخواهد به آنچه تو را #برمی انگیزد آگاه باشی، آنها را #گرامی بداری، در آنها نفس بکشی، به آنها نور بتابانی، با آگاهی آن ها را #برکت دهی اما همچنان گوش کنی

شهامت میخواهد به #دوستت یا همراهت اجازه آسیب پذیر بودن بدهی، اجازه دهی حقیقت خود را بگوید، حقیقتی که #آزاردهنده است، حقیقتی که آزاد می کند و در نهایت #شفا میدهد.

شهامت زیاد میخواهد زمانی که او در هم میشکند، می‌سوزد، اعتراف می‌کند و با ترس می لرزد او را در بر بگیری و حس امنیت را به او #هدیه دهی. #گوش دادن را به او هدیه دهی.

@kheradedaroun
ممکن است بدانید که چه #گفته اید،
اما هرگز
#نمیدانید دیگرى چه شنیده است!

@kheradedaroun
از #گرجیف پرسیدم که اگر معرفت باستانی حفظ شده است و اگر درکل معرفتی متمایز از علوم و فلسفه وحتی فراسوی آنها وجود دارد چرا با چنین دقتی #پنهان مانده و چرا در اختیار همه گذاشته #نمی شود؟

چرا کسانی که این دانش را دارند نمی خواهند آن را برای #مبارزه ای موفقیت آمیزتر با فریب و شر ونادانی وارد گردش کلی زندگی کنند؟

گرجیف گفت که:

برای این سوال دو پاسخ وجود دارد؛

نخست آنکه این دانش پوشیده و پنهان #نیست و دوم اینکه به دلیل #سرشتش نمی تواند همگانی شود.

این معرفت بیش از آنچه که #تصور می شود قابل دسترس کسانی است که بتوانند آن را بفهمند و کل مساله این است که آدمها یا آن را نمی خواهند و یا نمی توانند #دریافتش کنند.

@kheradedaroun
آنچه ما داریم به آن #اشاره می‌کنیم بسیار معمولی و روزمره است. هیچ چیز خاصی #نیست. فقط صداها، افکار و احساسات اتفاق می‌افتند، همان‌طورکه اتفاق می‌افتند. فقط زندگی اتفاق می‌افتد، همان‌طورکه اتفاق می‌افتد. آنچه هست همان‌طور است که هست.فقط آن ونه هیچ چیز #بیشتر.

آیا معتقدید رویدادی به نام «بیداری» وجود دارد که به‌طور #ناگهانی همه‌چیز را متحول می‌کند؟ آیا تجربه‌ای به نام «روشن‌ضمیری» وجود دارد که خواهد آمد و همۀ مسائل شما را #حل خواهد کرد؟ آیا یک «تحول در آگاهی» یا «جابه‌جایی در انرژی» وجود دارد که اگر به‌اندازۀ کافی #خوش‌شانس باشید یا خود را وقف آن کرده باشید، بر شما اصابت خواهدکرد؟ آیا نوعی «کنار رفتن من» وجود دارد که روزی #اتفاق خواهد افتاد اگر فقط به‌اندازۀ کافی صبر کنید، به‌اندازۀ کافی در جلسات #معنوی شرکت کنید یا به‌اندازۀ کافی کتب معنوی مطالعه کنید؟

چه‌کسی چنین چیزی را به شما گفته است؟ چرا او را باور کردید؟ آیا آن فقط به احساس حقارت #منجر نشد؟ آیا به این احساس منجر نشد که شما به‌اندازۀ #کافی خوب نیستید؟ به خسته شدن؟ به احساس فقدان؟به ندیدن زندگی بیش از پیش ؟ به جست‌وجوی بیشتر؟

@kheradedaroun
در سطح #کوانتومی
محیط شما نگرش شماست،
معنی همه اینها این است که شما هرگز
نمی توانید
#قربانی DNA خود شوید
همچنین نمی توانید قربانی
#سرنوشت شوید شما فقط می توانید قربانی نگرش خود باشید.

@kheradedaroun
کاملا تنها بودن اما هرگز احساس تنهایی #نکردن. با زندگی ملاقاتی رو در رو کردن. دیدن زندگی در #وضوح مطلق و دانستن اینکه آن همیشه معجزه بوده است. دیدن اینکه آن از همان ابتدا هرگز زندگی شما #نبوده است بلکه زندگی در #تمامیتش بوده است که با خودش در میلیون‌ها شکل #دیدار می‌کند و از آن #لذت می‌برد.

@kheradedaroun
سرانجام وقتی از #کمالگرایی دست میکشیم، وقتی برای آرزوی محالِ «بزرگ و بی‌نقص بودن» #سوگواری می‌کنیم، امکان‌های بیشماری را پیش روی خود میبینیم. میبینیم میتوانیم بدون #شرم از طبیعت انسانی خود تجربه کنیم، اشتباه کنیم، یک انسان #معمولی باشیم و همچنان #دوست داشته شویم.

@kheradedaroun
زمانی که خود را صاحب چیزی #می دانید
#نا امنی وجود دارد.
چون ممکن است از دست
#برود.

آزادی
#راستین از دست دادن #همه چیز است.

@kheradedaroun
میل به #شاد بودن تو را #غمگین می‌کند.
فقط زمانی که خودت را از ناشاد بودن #منع نمی‌کنی میتوانی شادی را در «حضور» خود بیابی.

در حاضر بودن هیچ #خواسته ای نیست. «حضور» اقیانوسی است که تمام موج هایش را در بر می‌گیرد و به آنها عشق می‌ورزد. شادی، غم، سوگ، خشم، کسالت، شوق و هر احساس دیگری...

آیا تو برای شاد بودنِ  یک کودک #تلاشی میکنی؟
آیا گل را مجبور به #شکفتن میکنی؟

اگر غمگینی، بگذار امروز غمگین باشی. کاملا غمگین. به طرز با شکوهی غمگین باش. در این حالت بالاخره با غمت هم راستا شده‌ای...

به خودت اجازه یک روز غمگین بودن را بده، بدون این که تلاش کنی با مفاهیم #عرفانی محوش کنی.
و در #عمق آن ناشادی تو چیزی باورنکردنی خواهی یافت...
تو تسلیم کامل به زندگی را خواهی یافت،
و شادی را خواهی یافت.
شادیِ  حاصل از عشق به خود، پذیرش خود و مجوز بودنِ هر آنچه که هستی...

تو کودک غمگینت را به آغوشت دعوت میکنی و او می‌گرید، پرخاش می‌کند و در #نهایت احساس امنیت می‌کند.  

و تو و آن خویشِ غمگین بالاخره در کنار هم #ایمن خواهید بود.
و تو میخندی و شعفی غیر قابل انتظار را کشف میکنی و در میان آن احساس زنده بودن میکنی.

 و تعجب میکنی که چطور تا الان در #جستجوی یک شادی دست دوم بوده‌ای،

و درک میکنی که چرا همین #جستجو کردن شادی دلیل ناشاد بودن توست.

تو عاشق نور و تاریکی این زندگی خواهی شد و ازین که هر چه را که راجع به شادی میدانی #فراموش کرده ای بسیار خوشحال خواهی شد.

@kheradedaroun
برای کسیکه به #ابدیتش پی برده ، هیچ چیز نه  آنچنان #شادی آور و نه آنچنان سبب #خسران است. 

خنکای سکون و سرور ، بی نیاز از #غیر، به خودی خود ، دلیلی برای خود میشود و رایحه ی #رهایی ، لحظات را عطرآگین به عطر #حضور میکند ...

همانطور که چیزی بدست #نیامده بود چیزی هم از دست #نرفته است
برای کسیکه وارد #بازی نشده بود  ، نتیجه ی بازی #بی معنا میشود ..🔥


@kheradedaroun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رسالت همه مردمان

حرکت از نارضایتی به رضایت
وگیرکردن در چرخه ماتریکس
@kheradedaroun
       
روزی #خواجه‌ای در میان گروهی از عوام، اندر فواید سحرخیزی سخن #می‌راند.

که ای مردم همانند من که همواره صبح زود از خواب بر می‌خیزم عمل کنید که #فواید بسیاری بر آن است.

بهلول که در آن جمع بود گفت: ای خواجه!؟

تو از خواب بر نمی‌خیزی، از #رختخواب بر می‌خیزی! و میان این دو، تفاوت از زمین است تا آسمان.

«درک درست از یک پند، سرآغاز یک #تغییر درست است.»

کاش از #خواب برخيزيم نه از #رختخواب!

@kheradedaroun
زیاد از #حد مهم انگاشتن و زیاد از حد بی اهمیت دانستن خود ، هردو #قطبیتهای ذهن هستند
شاهد ، همواره در #میانه است
نه آن میانه ای که کمی ازاین و کمی از آن را بردارد
بلکه آن میانه ای که #هردوی اینها را به یک اندازه ، به #نظاره می نشیند....

@kheradedaroun
#مسیر خود را به خاطر احساس گناه، به خاطر خوشآمد دوستان و خانواده ترک #نکن.
بیاموز که خود را بخاطر انطباق نیافتن با مسیر دیگران #دوست بداری؛
چرا که تو در حال انطباق با مسیرِ اصیل #خود هستی.

درسته گاهی ترسناک به #نظر می آید.
گاهی تو پر از شک و تردید می‌شوی و میخواهی که به مسیر #راحت قدیمی بازگردی.
اما آن مسیر راحت قدیمی هرگز راحت #نبوده است. هزینه‌ی سنگینِ آن مسیر قدیمی، روح تو، #شادمانی تو بود.

تو دیگر یک پیرو و دنبال کننده #نیستی.
تو مسیر خود را بدون #عذرخواهی کردن طی #می کنی.
و هنگام لغزیدن و زمین خوردن، شادمانه #لبخند میزنی
تو عجیب بودن خود را #جشن میگیری و به اشتباهاتت #میخندی

و قضاوت دیگران همچون شکوفه ها در برابرت به زمین #می افتند.

@khersdedaroun
2025/02/05 05:26:42
Back to Top
HTML Embed Code: