tgoop.com/kodak_moslm/6416
Last Update:
به قهرمانی معتصم میبالیم که به خاطر درخواست کمک یک زن، سپاهی کامل فراهم کرد. پس چه شده که ما انگشتانمان را در گوشهایمان گذاشتهایم و فریاد زنان غزه را نمیشنویم؟ چرا آنها را میبینیم که از زیر آوار به صورت تکهتکه بیرون آورده میشوند، اما روی برمیگردانیم و حتی اگر نگاه کنیم، غیرت مردانهای در دفاع از ناموسمان در ما به حرکت درنمیآید؟ چه نسل بدی هستیم که از پیشینیان خود تنها داستانهای جوانمردیشان را حفظ کردهایم و در مسیر آنها گام برنداشتهایم!
ما اخلاق بزرگوارانه جاهلیان را میستاییم و حق داریم آنها را ستایش کنیم، اما ادعای پیوند با آنها داریم، در حالی که هیچ شباهتی به آنها نداریم. به جوانمردی مطعم بن عدی افتخار میکنیم، هنگامی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله نزد او پناه آورد و او به فرزندانش گفت: «سلاح برگیرید و در اطراف خانه آماده باشید، چراکه من محمد را پناه دادهام!»
اما چه شده که مردم غزه صبح و شام بخاطر الله و بخاطر پیوندی که در میان ما و ایشان است از ما طلب میکنند و فریاد میزنند: آیا کسی هست که به ما پناه دهد؟ اما ما هیچ نمیگوییم، گویی پرندهای بر سرمان نشسته است! و میدانیم که آنچه ریخته میشود خون است، نه آب؛ و آنچه تکهتکه میشود بدنهاست، نه شاخهها! چرا ما به این صحنه چنان عادت کردهایم که گویی فیلمی است که از سال گذشته تا کنون تماشا میکنیم!
میان خود از محاصرهی قریش بر مسلمانان در شعب ابیطالب صحبت میکنیم و از سخن زهير بن أبي أمیه، که در آن زمان مشرک بود، به وجد میآییم: «ای مردم مکه! آیا غذا بخوریم و لباس بپوشیم، در حالی که بنیهاشم در حال هلاک شدناند، نه چیزی از آنها خریداری میشود و نه چیزی به آنها فروخته میشود؟ به خدا قسم تا این صحیفه ظالمانه شکسته نشود، آرام نمیگیرم!»
پس چه شده که ما غذا میخوریم، مینوشیم و لباس میپوشیم، در حالی که اهل غزه در حال هلاک شدناند، استخوانهای فرزندانشان از گرسنگی بیرون زده است و کاروانهای کمکها در گذرگاهها منتظر اجازه دشمنشان است که به آنها برسند؟ حیف دانستیم که با شکم سیر کشته شوند و قبول کردیم که گرسنگی و قتل را بر آنان جمع کنیم. آیا ننگ نیست که نه اخلاق اسلامی داریم و نه جوانمردی جاهلی؟
به سخن هشام بن عمرو بن حارث افتخار میکنیم که همراهانش را به دفع ظلم ترغیب کرد:
«ای زهير! آیا راضی شدهای که غذا بخوری، لباس بپوشی و با زنان نکاح کنی، در حالی که خویشانت در آن وضع هستند؟
ای مطعم! آیا راضی شدهای که دو طایفه از بنیعدی بن عبد مناف نابود شوند و تو شاهد و موافق این امر باشی؟»
و حال ما راضی شدهایم که از قتل اهل خود روی برگردانیم. عضوی را که باید با تب و شببیداری برایش به حرکت درآییم، قطع کردیم. شب طولانی خوابیدیم و به او گفتیم: «به مرگ خود صبح کن!»
چگونه میتوانیم در چشم فرزندانمان نگاه کنیم، در حالی که آنها میدانند اگر فردا به سرشان آنچه امروز بر کودکان غزه آمده برسد، ما از آنها دفاع نخواهیم کرد؟ چگونه میتوانیم در چشم زنانمان نگاه کنیم، در حالی که میدانند ما از ناموسشان دفاع نخواهیم کرد و اگر فردا به آنان همان برسد که امروز به زنان غزه رسیده، آنها را تسلیم خواهیم کرد و بین ناموس و ناموس فرقی نمیگذاریم؟
شهادت میدهم که او رسول خداست، و راستگو و مورد تصدیق است، و ما از کمی نیستیم، اما مانند کف روی سیل هستیم!
ادهم شرقاوی
BY آموزش کودکان مسلمان
Share with your friend now:
tgoop.com/kodak_moslm/6416