Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚🎥

تماشاکنید

#یونگ معتقده زندگی واقعی
از چهل‌سالکی شروع میشه و
تا قبل از اون فقط مشغول
بررسی هستیم و داریم
مقدماتش رو می‌چینیم
" نیمهٔ اول زندگی صرف
ساختن خودِ بیرونی میشه "

www.tgoop.com/ktabdansh 📚📚
...📚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر استرس و تنش دارید
مطابق تصویر هنگام بازشدن
دم و هنگام بسته شدن
بازدم انجام دهید.

...📚
کتاب دانش
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
فقط احمق‌ها و مردگان،
هرگز تغییر عقیده نمی‌دهند!..

#الیور_وندل_هولمز
...📚
Audio
🎧 کتاب صوتی 🎧


📙 #کتاب_ها_باگت_ها_و_ساس
/۱۶

#جرمی_مرسر

🎤 ایوب_آقاخانی

تماشای کریس که می‌رفت
تا سوار متروی فرودگاه شود
ناراحت‌کننده بود یکی از
چیزهای فوقالعاده‌
کتاب‌فروشی که کریس به
آن اشاره نکرديم این بود
که آدم‌هایی مثل او
اینجا بودند..



www.tgoop.com/ktabdansh 🎧📙
.
اگر قرار بود خدا به دعاها گوش کند
تا الان هیچ انسانی زنده نمی‌ماند
چراکه همه دائما در حال دعای
مرگ و نفرین يکديگر هستند..

#اپیکور ( فیلسوف یونانی )

••☆📚🌔
.
فرعون خوشه‌ای انگور در دست داشت
و تناول می‌کرد.
ابلیس نزدیک او آمد و گفت:
هیچ‌کس تواند این خوشه انگور تازه
را مروارید سازد؟

فرعون گفت: نه!
ابلیس به لطایف سحر، آن خوشه انگور
را خوشه مروارید ساخت.
فرعون تعجب کرد و گفت:
عجب استاد مردی هستی!

ابلیس سیلی بر گردن او زد و گفت:
مرا با این استادی به بندگی
قبول نکردند، تو با این حماقت
دعوی خدایی چگونه می‌کنی؟‌

👤 محمد عوفی
📕 جوامع‌الحکایات

@ktabdansh📚📚
...📚
.
اگر دروغ تنها ناجیِ ما است
دیگر همه‌چیز نابود و ما فنا شده‌ايم..

- ژان ژاک روسو

...📚
برای_هر_مشکلی_راه_حل_معنوی_وجود.pdf
4.5 MB
این کتاب ادعای بزرگی را
به نمایش می‌گذارد.
دست‌یابی به انرژی‌های متعالی
شامل ده نکتهٔ معنوی برای
هر مشکلی.
از فصل هفتم تا سیزدهم
یکی از مشهورترین دعاهای
این کتاب را بخوانید.

" در خلقت خداوند هیچگونه
اشتباهی وجود ندارد
همهٔ اسرار و همهٔ رنج‌ها
فقط در ذهن شکل می‌گیرند."
رامانا ماهارشی

📚برای هر مشکلی راه‌حل معنوی
وجود دارد
.
اثر برجسته‌ای از ؛
👤 دکتر #وین_دایر


www.tgoop.com/ktabdansh📚
.
کتاب دانش
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
کتاب دانش
..... داستان‌های کوتاه 📖 #صندوقچه نوشتهٔ: #ژان_لویی_کورتی قسمت اول؛ دخترک وارد آشپزخانه شد و نفس‌زنان گفت: سیصدهزار فرانک ازش دزدیدند. مادرش از سابیدن ظرف‌ها دست‌کشید و با بی‌اعتنایی نگاهش کرد. - انگار از این اتقاق خوشحالی. - آخر گوش کن، این پیرزن…
....

داستان‌های کوتاه

📖 صندوقچه قسمت دوم؛


- نه اصلا، برای خنده اسمش را
گنج گذاشته‌ام، در یک کتاب
خوانده‌ام که بچه‌ها اسباب‌بازی‌های
شکسته و بی‌مصرفشان را در
چنین گنجی قایم می‌کنند.
چیزهایی را که فقط ارزش ... ارزش ...
- ارزش عاطفی دارند؟
- آره، همین‌طور است.
- اما مثل این‌که در جعبه‌ات پول هم
داری؟ تا جایی‌که یادم می‌آید، آن
ده هزار فرانکی را که عمو هانری
برای تولدت داده بود، همان‌جا گذاشتی.

حالت صورت دخترک ناگهان عوض شد.
- از کجا فهمیدی؟
- بَه! خیالت راحت باشد، نرفتم
وارسی کنم. به‌علاوه برای وارسی
باید قفلش را می‌شکستم! ولی این
را خودت به من گفتی، یادت نمی‌آید؟
- من اسکناس را در جعبه گذاشتم
چون بالاخره باید یک جائی می‌گذاشتم.
- البته می‌توانستی خرجش کنی.
- خرج چی؟
- وای خدایا! مثلا می‌توانستی
صفحه و کتاب بخری، کار سختی که
نیست. با همان ژاکت پشمی که خیلی
دوستش داشتی و آخر هم پدرت را
وادار کردی برایت بخرد.
- حالا که بابا آن را برایم خریده،
مگر احمق بودم که خودم پولش
را بدهم.
- نه، احمق که نه، می‌توانیم بگوئیم...
دست و دلباز و بی‌طمع.
دخترک یکه خورد. مادر بلافاصله
گفت:
- اصلا سرزنشت نمی‌کنم. تو دختر
مقتصدی هستی، خیلی هم خوب
است... کجا می‌روی؟
- برمی‌گردم آنجا.
- همین‌جا بمان. مطمئنم الان همهٔ
بچه‌های دهکده جلوی خانهٔ آن
زن بيچاره جمع شده‌اند. تو پانزده
سالت است و دیگر در سنی نیستی
که با آنها قاطی بشوی. به‌علاوه با
این‌طور کنجکاوی‌ها مخالفم.
کار زشتی است.

با این همه دختر جوان پس از ناهار
موفق شد دور از چشم مادرش
آهسته از خانه خارج شود. تمام
طول خیابان اصلی را دوید.
خانهٔ پیرزن دور‌افتاده‌ بود،
و مزرعه و بیشه کوچکی آن را از
دهکده جدا می‌کرد.
جلوی در نیمه‌باز ، گروهی از زنان
پچ‌پچ می‌کردند.
چهره‌هایشان غمگین، پر ترحم و
متناسب با موقعیت بود اما برق
کنجکاوی در چشم‌هایشان
می‌درخشید.
دخترک به در نزدیک شد و سرش را
از ميان در نیمه باز داخل برد.

ادامه دارد.

نوشتهٔ؛ ژان_لویی_کورتی

...📚🌟🖊
How I Feel When She Holds My Hand
Yasin Lv
Music 🎶
🎶 بی‌کلام


ساختند، خراب کردند
و آوازی غمگین در دنیا باقی ماند..

" اَز بَس دِلَم را آشوب
می‌کَردنِمی‌شُد
نِگاهَش کُنَم
.."

••☆📚🌒
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دنیا همه‌اش آفتاب و رنگین‌کمان نیست.
جای خشن و زشتیه و مهم نیست
چقدر قوی باشی، تو رو زمین می‌زنه
و اگه بهش اجازه بدی همونجا
نگهت می‌داره!
تو، من؟ یا هیچ‌کس دیگری نمی‌تونه
مثل زندگی محکم ضربه بزنه.

اما موضوع این نیست که چقدر
می‌تونی ضربه بخوری و همچنان
به حرکت ادامه بدی؛
چقدر می‌تونی تحمل کنی و
بازهم جلو بری.
اینِ که پیروزی رو می‌سازه!

🎥 #دیالوگ راکی
Roucky 2006

@ktabdansh 📚📚
...📚
رنج دلدادگی.pdf
3.7 MB
ادبیات #آلمان
رمان کلاسیک

📚#رنج_دلدادگی

یک داستان عاشقانه تکان‌دهنده
تصویری ظریف از انسانیت،
رنج و اندوه، چالش‌های اجتماعی،
روابط انسانی.
' لینه دختری که عاشق افسری
نجيب و اشراف‌زاده می‌شود..

بله فیلیپ من نفرت‌انگیز هستم
اما قول می‌دهم دیگر شروع نکنم.
اما روز بعد همان هیولای درونی
آن جمله‌های بیهوده را دیکته کرد..

#آندره_مورا

www.tgoop.com/ktabdansh 📚
.
کتاب دانش
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
همهٔ انتخاب‌ها هزینه دارند؛
حتی انتخاب نکردن.

- جردن پیترسون
...📚
بابا آدم: راستی حالا که خودمانیم،
بگو ببینم خالق‌اُف برای چه این
جانوران را به قول خودش آفرید؟
جبرائیل‌پاشا انگشتش را به لب
می‌گذارد: به کسی نگو میان خودمان
باشد. خودش هم نمی‌داند، پشیمان
هم شده! می‌دانی این‌ها را آفریده
تا بنشیند، تماشا بکند و بخندد..
...
جبرائیل‌پاشا: [...] این جانوران را
که از گِل درست می‌کنید، چطور
زندگی می‌کنند؟
خالق‌اف: فکرش را کرده‌ام. آنها را به
جان یکدیگر می‌اندازم تا همدیگر
را بخورند.

📕 افسانه آفرینش
- صادق هدایت
...📚
Audio
🎧 کتاب صوتی 🎧


📙 #کتاب_ها_باگت_ها_و_ساس
/۱۷

#جرمی_مرسر

🎤ایوب_آقاخانی

تعداد شرکت کننده‌ها بیشتر
به‌خاطر زنان و مردانی زیاد
شده بود که سری به
کتاب‌فروشی می‌زدند و
به‌هم تبریک می‌گفتند که
جوان و رها بودن در پاریس
چقدر فوق‌العاده است..


www.tgoop.com/ktabdansh 🎧📙
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تعریفِ دیگری برای عِشق نِمی‌یابَم؛
جُز اینکه

باهَم باشیم، خَسته وَ ناتَوان
وَلی باهَم؛
ساکِت وَ آرام وَ شِکست خورده،
وَلی باهَم ..

••☆📚🌒
2025/07/07 21:19:40
Back to Top
HTML Embed Code: