This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ be out like a light
(از شدت خستگی و خواب آلودگی) بیهوش بودن / خواب بودن
🔰Learn by watching movies🔰
#فیلم
📚 @learn_for_keeps
(از شدت خستگی و خواب آلودگی) بیهوش بودن / خواب بودن
🔰Learn by watching movies🔰
#فیلم
📚 @learn_for_keeps
👍1🙏1
🟣 پادکست آموزشی شماره 14
✅ توضیح و نحوه کاربرد چندین اصطلاح در رابطه با تلاش و کوشش
🟣 بخش اول
🔰 در این پادکست اصطلاحات زیر را می آموزید:
💢 put one's back into sth
💢 put one's heart and soul into sth
💢 set / put one's mind to sth
💢 sweat blood
💢 etc.
#پادکستهای_آموزشی
✅ توضیح و نحوه کاربرد چندین اصطلاح در رابطه با تلاش و کوشش
🟣 بخش اول
🔰 در این پادکست اصطلاحات زیر را می آموزید:
💢 put one's back into sth
💢 put one's heart and soul into sth
💢 set / put one's mind to sth
💢 sweat blood
💢 etc.
#پادکستهای_آموزشی
❤2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅ تدریس ساختار infinitive forms
🟣 بخش دوم
یکبار برای همیشه با دیدن این فایل، این ساختار ارزشمند را فرا بگیرید .
#نمونه_تدریس
📚@learn_for_keeps
🟣 بخش دوم
یکبار برای همیشه با دیدن این فایل، این ساختار ارزشمند را فرا بگیرید .
#نمونه_تدریس
📚@learn_for_keeps
✅ جملات ماندگار با ساختارهای کاربردی
☘ مجموعه بیست و هشتم:
💢 1. She stepped into her father's shoes.
او پا در جا پای پدرش گذاشت. / کار پدرش را دنبال کرد.
💢 2. We didn't win, but at least we put up a good fight.
ما پیروز نشدیم اما حداقل جانانه مبارزه کردیم.
💢 3. The speech was an eye-opener for us.
آن سخنرانی برای ما آموزنده بود. ( چشمان ما را به روی حقیقت باز کرد.)
💢 4. Luckily I’d had the foresight to get in plenty of food.
خوشبختانه از قبل پیش بینی کرده بودم که کلی غذا ببرم.
🔶 foresight: نگرش به آینده
💢5. This all seems obvious with hindsight.
با نگاهی به گذشته همه چیز کاملا واضح به نظر می آید.
🔶 hindsight: نگرش به گذشته
💢 6. Loud and belligerent people are not generally open to reason and logic.
افراد شلوغ و ستیزه جو پذیرای استدلال و منطق نیستند.
💢 7. I got sidetracked by that phone call.
آن تماس تلفنی حواسم را پرت کرد.
💢 8. I took him aside and talked to him.
او را کنار کشیدم و با او صحبت کردم.
💢 9. Tom became jealous when Jack’s career started taking off.
وقتی جک کار و بارش گرفت، تام حسودی کرد.
💢 10. The industry is at a crucial crossroads.
این صنعت به نقطه حساسی رسیده است.
(دقت کنید که باید کلمه جمع باشد: crossroads)
💢 11. We have reached a crossroads / turning point in our relationship.
ما در ارتباط خود به نقطه حساسی / نقطه عطفی رسیده ایم.
#ساختارهای_ماندگار
📚@learn_for_keeps
☘ مجموعه بیست و هشتم:
💢 1. She stepped into her father's shoes.
او پا در جا پای پدرش گذاشت. / کار پدرش را دنبال کرد.
💢 2. We didn't win, but at least we put up a good fight.
ما پیروز نشدیم اما حداقل جانانه مبارزه کردیم.
💢 3. The speech was an eye-opener for us.
آن سخنرانی برای ما آموزنده بود. ( چشمان ما را به روی حقیقت باز کرد.)
💢 4. Luckily I’d had the foresight to get in plenty of food.
خوشبختانه از قبل پیش بینی کرده بودم که کلی غذا ببرم.
🔶 foresight: نگرش به آینده
💢5. This all seems obvious with hindsight.
با نگاهی به گذشته همه چیز کاملا واضح به نظر می آید.
🔶 hindsight: نگرش به گذشته
💢 6. Loud and belligerent people are not generally open to reason and logic.
افراد شلوغ و ستیزه جو پذیرای استدلال و منطق نیستند.
💢 7. I got sidetracked by that phone call.
آن تماس تلفنی حواسم را پرت کرد.
💢 8. I took him aside and talked to him.
او را کنار کشیدم و با او صحبت کردم.
💢 9. Tom became jealous when Jack’s career started taking off.
وقتی جک کار و بارش گرفت، تام حسودی کرد.
💢 10. The industry is at a crucial crossroads.
این صنعت به نقطه حساسی رسیده است.
(دقت کنید که باید کلمه جمع باشد: crossroads)
💢 11. We have reached a crossroads / turning point in our relationship.
ما در ارتباط خود به نقطه حساسی / نقطه عطفی رسیده ایم.
#ساختارهای_ماندگار
📚@learn_for_keeps
👍1
🟣 وقتی ماشین یا محصولی مشکل داشته باشه و شرکت فراخوان می زنه که همه باید اونا رو برگردونند ویا شرکت همه را از سطح بازار جمع می کنه، از فعل recall استفاده می کنیم:.
✅ recall
if a company recalls one of its products, it asks people who have bought it to return it because there may be something wrong with it:
💢 The cars had to be recalled due to an engine fault.
بخاطر نقص فنی در موتور، ماشینها باید برگردونده بشند.
💢 The company has recalled all the faulty hairdryers.
شرکت تمام سشوارهای مشکل دار رو جمع کرده.
#نکته_کاربردی
📚@learn_for_keeps
✅ recall
if a company recalls one of its products, it asks people who have bought it to return it because there may be something wrong with it:
💢 The cars had to be recalled due to an engine fault.
بخاطر نقص فنی در موتور، ماشینها باید برگردونده بشند.
💢 The company has recalled all the faulty hairdryers.
شرکت تمام سشوارهای مشکل دار رو جمع کرده.
#نکته_کاربردی
📚@learn_for_keeps
👍3
🟣 وقتی می خوایم در مورد توانمندی کسی تعریف کنیم مثلا می گیم: او هنرمند/ معلم/ شاگرد اول...... آفریده شده , از کلمه born بصورت صفت قبل از اسم استفاده می کنیم:
✅ born leader/musician/teacher etc.
💢 He / She is a born athlete/writer/leader.
او ذاتا ورزشکاره / نویسنده است / راهنمای گروهه. / اینجوری آفریده شده / تو خونشه.
💢 born loser:
کسیکه بازنده آفریده شده / همش ناموفقه / همش تو کاراش شکست می خوره.
🔶 همچنین میشه از این اصطلاح هم استفاده کرد:.
✅ be / run in one's blood
تو خون کسی بودن
💢All of my relatives are doctors—medical prowess is just in our blood.
همه اقوامم دکتر هستند- مهارت / شم پزشکی تو خون ماست.
💢She knows how to play. Music is in her blood.
بلده ساز بزنه. موسیقی تو خونشه.
#نکته_کاربردی
📚@learn_for_keeps
✅ born leader/musician/teacher etc.
💢 He / She is a born athlete/writer/leader.
او ذاتا ورزشکاره / نویسنده است / راهنمای گروهه. / اینجوری آفریده شده / تو خونشه.
💢 born loser:
کسیکه بازنده آفریده شده / همش ناموفقه / همش تو کاراش شکست می خوره.
🔶 همچنین میشه از این اصطلاح هم استفاده کرد:.
✅ be / run in one's blood
تو خون کسی بودن
💢All of my relatives are doctors—medical prowess is just in our blood.
همه اقوامم دکتر هستند- مهارت / شم پزشکی تو خون ماست.
💢She knows how to play. Music is in her blood.
بلده ساز بزنه. موسیقی تو خونشه.
#نکته_کاربردی
📚@learn_for_keeps
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ Peace out
(خدا حافظی) خوش باشید / موفق یا پیروز باشید.
🔰Learn by watching movies🔰
#فیلم
📚 @learn_for_keeps
(خدا حافظی) خوش باشید / موفق یا پیروز باشید.
🔰Learn by watching movies🔰
#فیلم
📚 @learn_for_keeps
✅ کلمهی running در حالت قیدی یعنی متوالی، پیدرپی، پیاپی، پشتسرهم
تیتر بالا نیز میگوید جمعیت چین برای دومین سال پیاپی کاهش یافته است یا کاهش را نشان میدهد.
چند مثال:
💢 She won the prize for the fourth year running.
او برای چهارمین سال متوالی این جایزه را از آن خود کرد.
💢 We have seen a rise in the unemployment rate for several months running.
طی چند ماه متوالی شاهد افزایش میزان بیکاری بودهایم./ میزان بیکاری طی چند ماه متوالی افزایش یافته است.
💢 He said drought had led to severe crop failure for the second year running.
او گفت خشکسالی برای دومین سال پیاپی منجر به عدم ثمردهیِ شدیدِ محصولات زراعی شده است.
➖➖➖
🔶 دو نمونهی دیگر از مطبوعات:
💢 Communications and internet services were down for the third day running in parts of Gaza. (BBC, January 14, 2024)
💢 Earth, for the second year running, is nearing apocalypse, a science-oriented advocacy group said, pointing to its famous “Doomsday Clock” that shows 90 seconds till midnight. (Associated Press, January 23, 2024)
#نکته_کاربردی
📚@learn_for_keeps
تیتر بالا نیز میگوید جمعیت چین برای دومین سال پیاپی کاهش یافته است یا کاهش را نشان میدهد.
چند مثال:
💢 She won the prize for the fourth year running.
او برای چهارمین سال متوالی این جایزه را از آن خود کرد.
💢 We have seen a rise in the unemployment rate for several months running.
طی چند ماه متوالی شاهد افزایش میزان بیکاری بودهایم./ میزان بیکاری طی چند ماه متوالی افزایش یافته است.
💢 He said drought had led to severe crop failure for the second year running.
او گفت خشکسالی برای دومین سال پیاپی منجر به عدم ثمردهیِ شدیدِ محصولات زراعی شده است.
➖➖➖
🔶 دو نمونهی دیگر از مطبوعات:
💢 Communications and internet services were down for the third day running in parts of Gaza. (BBC, January 14, 2024)
💢 Earth, for the second year running, is nearing apocalypse, a science-oriented advocacy group said, pointing to its famous “Doomsday Clock” that shows 90 seconds till midnight. (Associated Press, January 23, 2024)
#نکته_کاربردی
📚@learn_for_keeps
👍4❤2