This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک تمثیل روسی، از بوتهای میگوید که بر فراز تپهای میروید و چون بر بلندیست، باد میزند و کمرش را میشکند...
بوته میگوید:
«ارزش داشت این شکسته شدن، زیرا آنسوی تپّه را هم دیدم!»
هر به دست آوردنی، بهایی دارد...
🌹
بوته میگوید:
«ارزش داشت این شکسته شدن، زیرا آنسوی تپّه را هم دیدم!»
هر به دست آوردنی، بهایی دارد...
🌹
استیو جابز یه جمله زیبا داره که میگه:
اگه خوشبختی رو برای ۱ ساعت میخواید،چرت بزنید.
اگه خوشبختی رو برای ۱ روز میخواید به پیک نیک برید.
اگه خوشبختی رو برای ۱ هفته میخواید،به تعطیلات برید.
اگه خوشبختی رو برای ۱ ماه میخواید ازدواج کنید.
اگه خوشبختی رو برای ۱ سال میخواید،ثروت به ارث ببرید.
و اگه خوشبختی رو برای ۱ عمر میخواید،یاد بگیرید کاری رو که انجام میدید،دوست داشته باشید.. :)🤍
🍃
اگه خوشبختی رو برای ۱ ساعت میخواید،چرت بزنید.
اگه خوشبختی رو برای ۱ روز میخواید به پیک نیک برید.
اگه خوشبختی رو برای ۱ هفته میخواید،به تعطیلات برید.
اگه خوشبختی رو برای ۱ ماه میخواید ازدواج کنید.
اگه خوشبختی رو برای ۱ سال میخواید،ثروت به ارث ببرید.
و اگه خوشبختی رو برای ۱ عمر میخواید،یاد بگیرید کاری رو که انجام میدید،دوست داشته باشید.. :)🤍
🍃
برای ابراز عشق به مردم، مجبور نیستید، هر فردی را که میبینید ببوسید. برای عشق ورزیدن به دیگران، لازم نیست یک کاسه برنج به آنها بدهید.
عشق ورزیدن یعنی، دربارهی دیگران کمتر قضاوت کردن، و دادن این اجازه به آنها که آنطور که دوست دارند زندگی کنند، و بدون انتقادِ ما "آن کسی باشند که هستند."
👤 اندرو متیوس
🌹
عشق ورزیدن یعنی، دربارهی دیگران کمتر قضاوت کردن، و دادن این اجازه به آنها که آنطور که دوست دارند زندگی کنند، و بدون انتقادِ ما "آن کسی باشند که هستند."
👤 اندرو متیوس
🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زمین خوردن اتفاقیه،
اما اون پایین موندن یک انتخابه ...!
شروع هر روز فرصتی دوباره است ...
🍃
اما اون پایین موندن یک انتخابه ...!
شروع هر روز فرصتی دوباره است ...
🍃
لیست عادتهای خوبی که اگر به زندگی اضافه کنیم حالمون رو بهتر میکنه:
۱- هر هفته یک کتاب بخونیم
۲- هر روز نیم ساعت ورزش کنیم
۳- هر شب لیست کارهای فردامون رو بنویسیم
۴- هر شب چند دقیقه روزانه نویسی کنیم
۵- هر روز بیست دقیقه برای یاد گیری یک زبان غیر زبان اصلی مون زمان بذاریم
۶- هر روز ده دقیقه نیایش یا مدیتیشن کنیم
۷- هر روز غذای خونگی و سالم بخوریم
۸- هر روز صبح زودتر بیدار شیم
۹- هر روز حداقل به یک نفر کمک کنیم یا حالش رو خوبتر کنیم
۱۰- تیکه کلام های نامناسبمون رو از صحبتهامون حذف کنیم ...
🍃
۱- هر هفته یک کتاب بخونیم
۲- هر روز نیم ساعت ورزش کنیم
۳- هر شب لیست کارهای فردامون رو بنویسیم
۴- هر شب چند دقیقه روزانه نویسی کنیم
۵- هر روز بیست دقیقه برای یاد گیری یک زبان غیر زبان اصلی مون زمان بذاریم
۶- هر روز ده دقیقه نیایش یا مدیتیشن کنیم
۷- هر روز غذای خونگی و سالم بخوریم
۸- هر روز صبح زودتر بیدار شیم
۹- هر روز حداقل به یک نفر کمک کنیم یا حالش رو خوبتر کنیم
۱۰- تیکه کلام های نامناسبمون رو از صحبتهامون حذف کنیم ...
🍃
✴️عوامل پیدایش شك و سوءظن بین زن و شوهر:
1) گاهی علاقه و عشق شدید زن و شوهر به همدیگر، عاملی می شود برای سوءظن. مثلاً چون مرد، همسرش را خیلی دوست دارد و او را تنها متعلق به خود می داند، از این که با دیگری صحبت کند، عذاب می کشد و یا مانع فعالیت های اجتماعی او می شود. در واقع، به نوعی سرکوب کردن حس اعتماد و استقلال در شخصیت زن صورت می گیرد. اینجاست که اگر زن در نوع سلیقه، رفتار و گفتار در خانه و در اجتماع، مطابق خواسته شوهرش عمل نکند، بدگمانی و سوءظن میان آن دو را در پی خواهد داشت.
2) گاه کسانی وقتی وارد زندگی مشترک می شوند، متوجه می گردند که طرف مقابل از لحاظ سلیقه و نگرش با ذهنیت ایده آل او متفاوت است و این، باعث ایجاد حس نفرت و بدبینی در افکار شخص مقابل می شود و با گذشت زمان به خیال پردازی و درون گرایی و سرانجام به گمان های ناروا و سوءظن می انجامد.
3) نوع تربیت خانوادگی، در تعیین مسیر زندگی مشترک نقش بسزایی دارد. اگر محیط خانوادگی پیش از ازدواج، مثبت نگری، امنیت و حس اعتماد را در طول زندگی تقویت نکرده باشد و در الگوپذیری از پدر و مادر، فقط به نکات منفی زندگی توجه شده باشد، زندگی مشترک چنین زوج هایی به بدگمانی ختم می شود.
4) گاهی دخالت ها و حسادت های بیجا از سوی اطرافیان و خبرها و تحلیل های دروغین آنها، در ایجاد حس بدبینی و سوءظن همسران کاملاً مؤثرند.
🌱
1) گاهی علاقه و عشق شدید زن و شوهر به همدیگر، عاملی می شود برای سوءظن. مثلاً چون مرد، همسرش را خیلی دوست دارد و او را تنها متعلق به خود می داند، از این که با دیگری صحبت کند، عذاب می کشد و یا مانع فعالیت های اجتماعی او می شود. در واقع، به نوعی سرکوب کردن حس اعتماد و استقلال در شخصیت زن صورت می گیرد. اینجاست که اگر زن در نوع سلیقه، رفتار و گفتار در خانه و در اجتماع، مطابق خواسته شوهرش عمل نکند، بدگمانی و سوءظن میان آن دو را در پی خواهد داشت.
2) گاه کسانی وقتی وارد زندگی مشترک می شوند، متوجه می گردند که طرف مقابل از لحاظ سلیقه و نگرش با ذهنیت ایده آل او متفاوت است و این، باعث ایجاد حس نفرت و بدبینی در افکار شخص مقابل می شود و با گذشت زمان به خیال پردازی و درون گرایی و سرانجام به گمان های ناروا و سوءظن می انجامد.
3) نوع تربیت خانوادگی، در تعیین مسیر زندگی مشترک نقش بسزایی دارد. اگر محیط خانوادگی پیش از ازدواج، مثبت نگری، امنیت و حس اعتماد را در طول زندگی تقویت نکرده باشد و در الگوپذیری از پدر و مادر، فقط به نکات منفی زندگی توجه شده باشد، زندگی مشترک چنین زوج هایی به بدگمانی ختم می شود.
4) گاهی دخالت ها و حسادت های بیجا از سوی اطرافیان و خبرها و تحلیل های دروغین آنها، در ایجاد حس بدبینی و سوءظن همسران کاملاً مؤثرند.
🌱
Remember: If you never start, you will never achieve anything. If you want to discover your passion, it starts with trying. You will fail, you will make mistakes, but that’s part of the journey.
به یاد داشته باشید: اگر هرگز شروع نکنید، هرگز به چیزی نخواهید رسید.
اگر می خواهید اشتیاق خود را کشف کنید،
با تلاش کردن شروع کنید.
شکست خواهید خورد، اشتباه خواهید کرد،
اما این بخشی از سفر است.
☘
به یاد داشته باشید: اگر هرگز شروع نکنید، هرگز به چیزی نخواهید رسید.
اگر می خواهید اشتیاق خود را کشف کنید،
با تلاش کردن شروع کنید.
شکست خواهید خورد، اشتباه خواهید کرد،
اما این بخشی از سفر است.
☘
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بگفتم روز بیگاه است و بس ره دور، گفتا رو
به من بنگر، به ره منگر، که من ره را نوردیدم
👤مولانا
صبح بخیر🌞
🍃
به من بنگر، به ره منگر، که من ره را نوردیدم
👤مولانا
صبح بخیر🌞
🍃
مواردی که نشان دهنده بلوغ روانی یک فرد از نظر علم روانشناسی است
نیازی نمی بینید خودتان را برای کسی که باورتان ندارد ثابت کنید یا توضیح دهید.
در جمع بیشتر گوش میدهید و کمتر صحبت میکنید.
به راحتی دیگران را قضاوت نمی کنید و به آنها برچسب نمیزنید!
می دانید برای خوشبختی و آرامش به کسی جز خودتان نیاز ندارید.
با موفقیت دیگران خوشحال میشوید نه با حسادت ورزیدن و تحقیر آنها!
خودتان را همانطور که هستید دوست داریدو برایتان اهمیتی ندارد دیگران چطور فکر میکنند!
به دوستان نزدیک خودتان وفادارید.
🌱
نیازی نمی بینید خودتان را برای کسی که باورتان ندارد ثابت کنید یا توضیح دهید.
در جمع بیشتر گوش میدهید و کمتر صحبت میکنید.
به راحتی دیگران را قضاوت نمی کنید و به آنها برچسب نمیزنید!
می دانید برای خوشبختی و آرامش به کسی جز خودتان نیاز ندارید.
با موفقیت دیگران خوشحال میشوید نه با حسادت ورزیدن و تحقیر آنها!
خودتان را همانطور که هستید دوست داریدو برایتان اهمیتی ندارد دیگران چطور فکر میکنند!
به دوستان نزدیک خودتان وفادارید.
🌱
بودن در کنار افراد موفقی که در زندگی به اهدافشان رسیدهاند و وضعیت مالیشان بهتر از ماست اغلب حس شرم و حقارتی را در ما برمیانگیزد که باعث میشود از آنها بدمان بیاید.
این تصور که کسی مالک چیزی است که ما هرگز نمیتوانیم به آن برسیم – مانند ویژگی شخصیتی، رابطه عاشقانه یا حتی مالواموال - ممکن است ما را وادارد تا آن شخص را بیارزش بدانیم، دستاوردهایش را به تمسخر بگیریم و آنها را کوچک بشماریم.
اما رشک، وقتی با شرم آمیخته شود، تحملناپذیر و بهشدت مخرب میشود. برای آنکه آرام شویم، ممکن است بخواهیم موضوعی را که موجب رشک ما شده نابود کنیم.
افرادی که در کودکی والدینی داشتند که غالبا هیجانات آنها را نادیده میگرفتند، ناامیدشان میکردند و نیازهایشان را تامین نمیکردند بهندرت در روابط بزرگسالیشان احساس امنیت میکنند.
درنتیجه، مسئله بیاهمیتی که ممکن است اغلبِ مردم بر اثر آن کمی حسادت کنند و بهراحتی از آن بگذرند برای این افراد تبدیل میشود به موضوعی تحملناپذیر. اگر ما گرفتار شرم عمیق باشیم، احساس رشک برای ما تحملناپذیر میشود.
بهعبارتدیگر، میترسیم که آسیبهایی که دیدیم و نواقصمان باعث شود که «دوستداشتنی نباشیم». در این حالت، حسادت بهشدت دردناک میشود چون میترسیم که بالاخره زمانی برسد که «حقیقت درونی» ما برای دیگری کشف شود و آن موقع است که دیگر طرد خواهیم شد.
همه افراد ممکن است گاهی احساس رشک کنند. رشک، تا حدودی، تجربهایست عادی؛ چون به ما یادآوری میکند که چه میخواهیم و همچنین انگیزه میدهد تا برای آنْ کاری کنیم. رشک ممکن است ناشی از این آگاهی دردناک باشد که شخصی چیزی را دارد که ما آرزوی داشتنش را داریم، اما این موضوع همیشه باعث نمیشود که از آن فرد متنفر شویم و بخواهیم سر به تَنَش نباشد.
تفاوت رشک و حسادت این است که در رشک، دو نفر درگیرند (تو چیزی داری که من هم آن را میخواهم)؛ اما در حسادت، سه نفر (رابطهای که تو با آن شخص سوم داری من را آزار میدهد).
🍃
این تصور که کسی مالک چیزی است که ما هرگز نمیتوانیم به آن برسیم – مانند ویژگی شخصیتی، رابطه عاشقانه یا حتی مالواموال - ممکن است ما را وادارد تا آن شخص را بیارزش بدانیم، دستاوردهایش را به تمسخر بگیریم و آنها را کوچک بشماریم.
اما رشک، وقتی با شرم آمیخته شود، تحملناپذیر و بهشدت مخرب میشود. برای آنکه آرام شویم، ممکن است بخواهیم موضوعی را که موجب رشک ما شده نابود کنیم.
افرادی که در کودکی والدینی داشتند که غالبا هیجانات آنها را نادیده میگرفتند، ناامیدشان میکردند و نیازهایشان را تامین نمیکردند بهندرت در روابط بزرگسالیشان احساس امنیت میکنند.
درنتیجه، مسئله بیاهمیتی که ممکن است اغلبِ مردم بر اثر آن کمی حسادت کنند و بهراحتی از آن بگذرند برای این افراد تبدیل میشود به موضوعی تحملناپذیر. اگر ما گرفتار شرم عمیق باشیم، احساس رشک برای ما تحملناپذیر میشود.
بهعبارتدیگر، میترسیم که آسیبهایی که دیدیم و نواقصمان باعث شود که «دوستداشتنی نباشیم». در این حالت، حسادت بهشدت دردناک میشود چون میترسیم که بالاخره زمانی برسد که «حقیقت درونی» ما برای دیگری کشف شود و آن موقع است که دیگر طرد خواهیم شد.
همه افراد ممکن است گاهی احساس رشک کنند. رشک، تا حدودی، تجربهایست عادی؛ چون به ما یادآوری میکند که چه میخواهیم و همچنین انگیزه میدهد تا برای آنْ کاری کنیم. رشک ممکن است ناشی از این آگاهی دردناک باشد که شخصی چیزی را دارد که ما آرزوی داشتنش را داریم، اما این موضوع همیشه باعث نمیشود که از آن فرد متنفر شویم و بخواهیم سر به تَنَش نباشد.
تفاوت رشک و حسادت این است که در رشک، دو نفر درگیرند (تو چیزی داری که من هم آن را میخواهم)؛ اما در حسادت، سه نفر (رابطهای که تو با آن شخص سوم داری من را آزار میدهد).
🍃
به نگرانی و ترس هات مجالی نده
وینستون چرچیل در پاسخِ کسی که ازش پرسیده بود نگران پُستهای خطیرت نیستی گفت:
من آدم گرفتاری هستم ، فرصتی برای نگرانی ندارم!
در کل طبیعت به ذهن های خالی هجوم میبره
معمولا احساسات ناشی از نگرانی ، ترس ، تنفر ، حسادت و کینه ، افکار و احساسات مثبت رو مجبور به عقبنشینی میکنه.
ما غالبا با فجایع بزرگ زندگی با شجاعت و درایت روبرو میشیم ، اما به موضوعات کوچیک اجازه میدیم ما را از پا در بیارن.
بهتره اونقدر مشغول کار و فعالیت خودمون باشیم که اصلا فرصت نداشته باشیم به این فکر کنیم که میشه یا نمیشه!
📚
وینستون چرچیل در پاسخِ کسی که ازش پرسیده بود نگران پُستهای خطیرت نیستی گفت:
من آدم گرفتاری هستم ، فرصتی برای نگرانی ندارم!
در کل طبیعت به ذهن های خالی هجوم میبره
معمولا احساسات ناشی از نگرانی ، ترس ، تنفر ، حسادت و کینه ، افکار و احساسات مثبت رو مجبور به عقبنشینی میکنه.
ما غالبا با فجایع بزرگ زندگی با شجاعت و درایت روبرو میشیم ، اما به موضوعات کوچیک اجازه میدیم ما را از پا در بیارن.
بهتره اونقدر مشغول کار و فعالیت خودمون باشیم که اصلا فرصت نداشته باشیم به این فکر کنیم که میشه یا نمیشه!
📚
گفتم: جولیا (یکی از مراجعین)، اجازه بده سوال سادهای ازت بکنم. چرا مرگ اینقدر ترسناک است؟ چه چیز خاصی در مرگ هست که تو را میترساند؟ فورا پاسخ داد: همه کارهایی که انجام ندادهام...
از بیشتر مراجعهکنندگان میپرسم: دقیقا از چه چیز مرگ میترسید؟
پاسخهای مختلفی که به این پرسش میدهند، غالبا به درمان سرعت میبخشد. پاسخ جولیا «همه کارهایی که انجام ندادم» به جانمایهای اشاره میکند که برای همه آنهایی که به مرگ میاندیشند یا با آن روبرو میشوند اهمیت دارد:
رابطه دوجانبه بین ترس از مرگ و حس زندگی نازیسته. به عبارت دیگر، هرچه از زندگی کمتر بهره برده باشید، اضطراب مرگ بیشتر است. در تجربه کامل زندگی هرچه بیشتر ناکام مانده باشید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید.
نیچه این عقیده را با قوت تمام در دو نکته کوتاه بیان کرده است «زندگیت را به کمال برسان و به موقع بمیر». همان طور که زوربای یونانی با گفتن این حرف تاکید کرده است «برای مرگ چیزی جز قلعهای ویران به جا نگذار».
و سارتر در زندگینامهاش آورده: «آرام آرام به آخر کارم نزدیک میشوم … و یقین داشتم که آخرین تپشهای قلبم در آخرین صفحههای کارم ثبت میشود و مرگ فقط مردی مرده را درخواهد یافت».
اروین یالوم، از کتاب خیره به خورشید، ترجمه مهدی غبرایی
🍃
از بیشتر مراجعهکنندگان میپرسم: دقیقا از چه چیز مرگ میترسید؟
پاسخهای مختلفی که به این پرسش میدهند، غالبا به درمان سرعت میبخشد. پاسخ جولیا «همه کارهایی که انجام ندادم» به جانمایهای اشاره میکند که برای همه آنهایی که به مرگ میاندیشند یا با آن روبرو میشوند اهمیت دارد:
رابطه دوجانبه بین ترس از مرگ و حس زندگی نازیسته. به عبارت دیگر، هرچه از زندگی کمتر بهره برده باشید، اضطراب مرگ بیشتر است. در تجربه کامل زندگی هرچه بیشتر ناکام مانده باشید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید.
نیچه این عقیده را با قوت تمام در دو نکته کوتاه بیان کرده است «زندگیت را به کمال برسان و به موقع بمیر». همان طور که زوربای یونانی با گفتن این حرف تاکید کرده است «برای مرگ چیزی جز قلعهای ویران به جا نگذار».
و سارتر در زندگینامهاش آورده: «آرام آرام به آخر کارم نزدیک میشوم … و یقین داشتم که آخرین تپشهای قلبم در آخرین صفحههای کارم ثبت میشود و مرگ فقط مردی مرده را درخواهد یافت».
اروین یالوم، از کتاب خیره به خورشید، ترجمه مهدی غبرایی
🍃
یک رابطه دیالکتیک میان بیاحساسی و خشونت وجود دارد. در بیاحساسی زیستن، خشونت پدید میآورد؛ و… خشونت، بیاحساسی ایجاد میکند. خشونت جایگزین نهایی و ویرانگریست که ناگهان سر برمیآورد تا خلایی را که هیچگونه وابستگی و رابطهای در آن نیست، پر کند…
وقتی زندگی درونی خشک میشود، وقتی احساس رو به کاهش است و بیاحساسی رو به فزونی، وقتی فرد نمیتواند بر دیگری تاثیر بگذارد یا حتی تماسی اصیل داشته باشد، خشونت مانند ضرورتی دیوآسا برای ارتباط شعلهور میشود، سائقی آتشین که تماس را با سرراستترین شیوه ممکن، به دیگری تحمیل میکند.
رولو می، از کتاب عشق و اراده، ترجمه سپیده حبیب
🍃
وقتی زندگی درونی خشک میشود، وقتی احساس رو به کاهش است و بیاحساسی رو به فزونی، وقتی فرد نمیتواند بر دیگری تاثیر بگذارد یا حتی تماسی اصیل داشته باشد، خشونت مانند ضرورتی دیوآسا برای ارتباط شعلهور میشود، سائقی آتشین که تماس را با سرراستترین شیوه ممکن، به دیگری تحمیل میکند.
رولو می، از کتاب عشق و اراده، ترجمه سپیده حبیب
🍃
| ساختار دعواها در رابطه |
مرحله اول: اختلاف نظر
وقتی اختلاف نظر افزایش مییابد و حل نمیشود، تنش افزایش مییابد. و همین باعث ایجاد سوءتفاهم میشود. تنش و سوءتفاهم ادامهدار، باعث پیدایش استرس میشود.
مرحله دوم: دعوا
ادامه سوءتفاهم و استرس باعث صرف انرژی زیاد میشود و میتواند خستهکننده باشد. ادامهی خستگی و استرس روی قابلیت درک مسائل و پاسخگویی به آنها اثر میگذارد. حال با انرژی بیشتری که گرفته میشود؛ وجوه منفی ساختار روانی زوجین بیرون میزد.
مرحله سوم: جنگ
افزایش تضاد، باعث مخالفت شدیدی میشود که طی آن طرفین، روی درستی و اعتبار نظر خودشان پافشاری میکنند. با تشدید احساس خشم و رنجش و استرس شدید، اختلاف نظر را به تهمتزنی میکشاند؛ و تلاش برای رسیدن به یک راهحل خوشایند با مشکل مواجه میشود.
🌱
مرحله اول: اختلاف نظر
وقتی اختلاف نظر افزایش مییابد و حل نمیشود، تنش افزایش مییابد. و همین باعث ایجاد سوءتفاهم میشود. تنش و سوءتفاهم ادامهدار، باعث پیدایش استرس میشود.
مرحله دوم: دعوا
ادامه سوءتفاهم و استرس باعث صرف انرژی زیاد میشود و میتواند خستهکننده باشد. ادامهی خستگی و استرس روی قابلیت درک مسائل و پاسخگویی به آنها اثر میگذارد. حال با انرژی بیشتری که گرفته میشود؛ وجوه منفی ساختار روانی زوجین بیرون میزد.
مرحله سوم: جنگ
افزایش تضاد، باعث مخالفت شدیدی میشود که طی آن طرفین، روی درستی و اعتبار نظر خودشان پافشاری میکنند. با تشدید احساس خشم و رنجش و استرس شدید، اختلاف نظر را به تهمتزنی میکشاند؛ و تلاش برای رسیدن به یک راهحل خوشایند با مشکل مواجه میشود.
🌱