🌲 همراهان گرامی 🌲
👈در لیست ذیل چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
👈در لیست ذیل چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
❤1
💢حقایقی درباره دروغگویی در محل کار!
🔸یکی از جنبههای دروغگویی که باعث ضرر و زیان به کسبوکارها میشود، دروغگویی در محل کار است. کارمندان گاهی برای فرار از زیر کار، بهانههایی به دروغ میآورند؛ بهانههایی مانند بیماری خود یا اعضای خانواده، نوبت پزشک، مرگ آشنایان و… از جمله این دروغهاست.
🔸بر مبنای تحقیقاتی که در سال ۲۰۲۰ در این زمینه روی هزار کارمند در آمریکا انجام شده است، نتایج زیر به دست آمده است:
▪️مردان بیشتر از زنان برای فرار از کار بهانههای دروغین ساختند.
▪️۹۱ درصد افرادی که بهانه آوردند و از زیر کار گریختند، هرگز لو نرفتند.
▪️بهطور میانگین، هر فرد ۷ بهانه مختلف را برای فرار از کار استفاده کرده است.
▪️جوانان شاغل بیشتر از افراد مسن و باتجربه در این زمینه به دروغگویی متوسل شدهاند.
▪️فقط ۲۷ درصد از دروغگویان از کار خود پشیمان شدند و ۴۱ درصد گفتند که دوباره حاضرند چنین کاری کنند.
🔸این موضوع نشان میدهد باید برای پیشگیری از دروغگویی و بهانهجویی در محل کار راهحلی یافت. یکی از راههایی که میتوان جلوی دروغگویی سر کار را گرفت تغییر فرهنگ محیط کار است.
🔸مهمترین دلیلی که اغلب افراد شاغل را به سمت دروغگویی سوق میدهد، ترس از قضاوت دیگران یا بهخطرافتادن وجهه آنها در نزد مدیران است. اگر محیط کاری فضایی صمیمی و امن باشد و افراد اجازه داشته باشند گاهی خسته و درمانده شوند و بابت این مسئله درک شوند، آنگاه تمایل کمتری برای دروغ گفتن خواهند داشت.
✍منبع: forbes
@management_technique
🔸یکی از جنبههای دروغگویی که باعث ضرر و زیان به کسبوکارها میشود، دروغگویی در محل کار است. کارمندان گاهی برای فرار از زیر کار، بهانههایی به دروغ میآورند؛ بهانههایی مانند بیماری خود یا اعضای خانواده، نوبت پزشک، مرگ آشنایان و… از جمله این دروغهاست.
🔸بر مبنای تحقیقاتی که در سال ۲۰۲۰ در این زمینه روی هزار کارمند در آمریکا انجام شده است، نتایج زیر به دست آمده است:
▪️مردان بیشتر از زنان برای فرار از کار بهانههای دروغین ساختند.
▪️۹۱ درصد افرادی که بهانه آوردند و از زیر کار گریختند، هرگز لو نرفتند.
▪️بهطور میانگین، هر فرد ۷ بهانه مختلف را برای فرار از کار استفاده کرده است.
▪️جوانان شاغل بیشتر از افراد مسن و باتجربه در این زمینه به دروغگویی متوسل شدهاند.
▪️فقط ۲۷ درصد از دروغگویان از کار خود پشیمان شدند و ۴۱ درصد گفتند که دوباره حاضرند چنین کاری کنند.
🔸این موضوع نشان میدهد باید برای پیشگیری از دروغگویی و بهانهجویی در محل کار راهحلی یافت. یکی از راههایی که میتوان جلوی دروغگویی سر کار را گرفت تغییر فرهنگ محیط کار است.
🔸مهمترین دلیلی که اغلب افراد شاغل را به سمت دروغگویی سوق میدهد، ترس از قضاوت دیگران یا بهخطرافتادن وجهه آنها در نزد مدیران است. اگر محیط کاری فضایی صمیمی و امن باشد و افراد اجازه داشته باشند گاهی خسته و درمانده شوند و بابت این مسئله درک شوند، آنگاه تمایل کمتری برای دروغ گفتن خواهند داشت.
✍منبع: forbes
@management_technique
👍2
Forwarded from تعالی منابع انسانی
💢«دستکشهای وارونه در فرآیند جذب»
فرآیند جذب و استخدام را مثل پوشیدن یک دستکش تصور کنید. اگر دستکش اندازهی دستتان نباشد، یا اگر آن را وارونه بپوشید، چه میشود؟ در نگاه اول شاید همهچیز ظاهراً درست بهنظر برسد—رنگش خوب است، برند معروفی دارد، حتی جنس مناسبی دارد. اما در عمل، انگشتها درست حرکت نمیکنند، احساس ناراحتی میکنید، و نمیتوانید کار را درست انجام دهید. انگار همهچیز هست، اما هیچچیز سر جایش نیست.
بسیاری از فرآیندهای جذب در سازمانها دقیقاً همین وضعیت را دارند.
آگهیهای شغلی، اغلب کپیپیستشده و کلیشهای هستند؛ پر از اصطلاحاتی مثل «روابط عمومی قوی»، «توانمند در کار تیمی»، «مسلط به نرمافزارهای مرتبط»—بدون اینکه مشخص باشد این ویژگیها دقیقاً در بستر آن سازمان چه معنایی دارند.
در مصاحبهها، سوالاتی پرسیده میشود که دهههاست بدون بازنگری تکرار میشوند؛ مثل «بزرگترین ضعفتان چیست؟» یا «پنج سال آینده خودتان را کجا میبینید؟»
ارزیابیها هم اغلب روی مدارک، سالهای سابقه و مهارتهای فنی متمرکزند، بیتوجه به اینکه آیا این فرد، از نظر فرهنگی، ارزشی و رفتاری، با تیم فعلی جور در میآید یا نه.
نتیجه؟
یا افراد مناسبی اصلاً جذب نمیشوند—چون در نگاه اول جذب آگهی نشدهاند یا از فرآیند اولیه عبور نکردهاند.
یا افراد نامناسبی وارد سازمان میشوند، فقط به این دلیل که ظاهرشان با دستکش سازمان جور بوده—اما در واقع، در درازمدت احساس گمگشتگی، ناهمخوانی و نارضایتی میکنند.
و از آن سو، کاندیداها هم فقط ظاهر را میبینند:
دفتر شیک، لوگوی جذاب، و وعدههای بزرگ در مصاحبه.
اما وارد که میشوند، متوجه میشوند این دستکش، اگرچه گرانقیمت و شیک است، اما اصلاً برای دست آنها طراحی نشده.
شاید با ریتم کار سازمان هماهنگ نیستند.
شاید فرهنگ سازمان بیشازحد رقابتی، رسمی، یا مبهم است.
شاید نحوهی تصمیمگیری یا شیوهی مدیریت برایشان خستهکننده یا خفهکننده باشد.
فرآیند جذب مؤثر، یعنی دستکش مناسب و رو بهدرست
استخدام مؤثر، یعنی هم سازمان و هم کاندیدا، نیازهای واقعی خود را بشناسند و آنها را صادقانه بیان کنند.
یعنی فرآیند جذب:
• فقط مهارتها و رزومه را بررسی نکند، بلکه شخصیت، سبک کاری و ارزشهای فرد را هم مدنظر قرار دهد؛
• و مهمتر از آن، سازمان نیز خودش را همانگونه که هست معرفی کند، نه آنگونه که دوست دارد باشد.
وقتی سازمانی در مصاحبه وعدهی فرهنگ باز و چابک میدهد، اما در واقع با ساختار بوروکراتیک، تاییدهای چندلایه و ترس از اشتباه اداره میشود، نتیجهاش ناامیدی متقابل است.
درست پوشیدن دستکش، یک مهارت ساده اما حیاتی است.
نه فقط برای اینکه «ظاهر» خوبی داشته باشیم، بلکه برای اینکه «عملکرد» واقعی داشته باشیم.
✍ Hrhub
@hrm_academy
فرآیند جذب و استخدام را مثل پوشیدن یک دستکش تصور کنید. اگر دستکش اندازهی دستتان نباشد، یا اگر آن را وارونه بپوشید، چه میشود؟ در نگاه اول شاید همهچیز ظاهراً درست بهنظر برسد—رنگش خوب است، برند معروفی دارد، حتی جنس مناسبی دارد. اما در عمل، انگشتها درست حرکت نمیکنند، احساس ناراحتی میکنید، و نمیتوانید کار را درست انجام دهید. انگار همهچیز هست، اما هیچچیز سر جایش نیست.
بسیاری از فرآیندهای جذب در سازمانها دقیقاً همین وضعیت را دارند.
آگهیهای شغلی، اغلب کپیپیستشده و کلیشهای هستند؛ پر از اصطلاحاتی مثل «روابط عمومی قوی»، «توانمند در کار تیمی»، «مسلط به نرمافزارهای مرتبط»—بدون اینکه مشخص باشد این ویژگیها دقیقاً در بستر آن سازمان چه معنایی دارند.
در مصاحبهها، سوالاتی پرسیده میشود که دهههاست بدون بازنگری تکرار میشوند؛ مثل «بزرگترین ضعفتان چیست؟» یا «پنج سال آینده خودتان را کجا میبینید؟»
ارزیابیها هم اغلب روی مدارک، سالهای سابقه و مهارتهای فنی متمرکزند، بیتوجه به اینکه آیا این فرد، از نظر فرهنگی، ارزشی و رفتاری، با تیم فعلی جور در میآید یا نه.
نتیجه؟
یا افراد مناسبی اصلاً جذب نمیشوند—چون در نگاه اول جذب آگهی نشدهاند یا از فرآیند اولیه عبور نکردهاند.
یا افراد نامناسبی وارد سازمان میشوند، فقط به این دلیل که ظاهرشان با دستکش سازمان جور بوده—اما در واقع، در درازمدت احساس گمگشتگی، ناهمخوانی و نارضایتی میکنند.
و از آن سو، کاندیداها هم فقط ظاهر را میبینند:
دفتر شیک، لوگوی جذاب، و وعدههای بزرگ در مصاحبه.
اما وارد که میشوند، متوجه میشوند این دستکش، اگرچه گرانقیمت و شیک است، اما اصلاً برای دست آنها طراحی نشده.
شاید با ریتم کار سازمان هماهنگ نیستند.
شاید فرهنگ سازمان بیشازحد رقابتی، رسمی، یا مبهم است.
شاید نحوهی تصمیمگیری یا شیوهی مدیریت برایشان خستهکننده یا خفهکننده باشد.
فرآیند جذب مؤثر، یعنی دستکش مناسب و رو بهدرست
استخدام مؤثر، یعنی هم سازمان و هم کاندیدا، نیازهای واقعی خود را بشناسند و آنها را صادقانه بیان کنند.
یعنی فرآیند جذب:
• فقط مهارتها و رزومه را بررسی نکند، بلکه شخصیت، سبک کاری و ارزشهای فرد را هم مدنظر قرار دهد؛
• و مهمتر از آن، سازمان نیز خودش را همانگونه که هست معرفی کند، نه آنگونه که دوست دارد باشد.
وقتی سازمانی در مصاحبه وعدهی فرهنگ باز و چابک میدهد، اما در واقع با ساختار بوروکراتیک، تاییدهای چندلایه و ترس از اشتباه اداره میشود، نتیجهاش ناامیدی متقابل است.
درست پوشیدن دستکش، یک مهارت ساده اما حیاتی است.
نه فقط برای اینکه «ظاهر» خوبی داشته باشیم، بلکه برای اینکه «عملکرد» واقعی داشته باشیم.
✍ Hrhub
@hrm_academy
Forwarded from مدیریت به زبان ساده
💢جذب و استخدام روز به روز چالش بزرگتری برای شرکتها ایجاد و رشد تکنولوژی و علم، نیازمندی ما به کارکنان خبره و توانمند را بیشتر کرده است.
81 درصد شرکت های ژاپنی (10 نفر به بالا) می گویند کارمند خوب پیدا نمی کنند!
✍کانال مدیریت منابع انسانی
@management_simple
81 درصد شرکت های ژاپنی (10 نفر به بالا) می گویند کارمند خوب پیدا نمی کنند!
✍کانال مدیریت منابع انسانی
@management_simple
Forwarded from موفقیت و توسعه فردی
💢عادت چیست و چگونه ایجاد میشود؟
این عقل نیست که زندگی را هدایت میکند؛ بلکه عادت است.
👤دیوید هیوم
هر عملی که انسان می خواهد انجام دهد یا انجام می دهد بلافاصله موحب فعل و انفعالات شیمیایی در مغز می شود و سلول های مرتبط فعال می شوند این سلول ها برای ارسال پیام های عصبی بین خود مسیری را ایجاد می کنند این مسیر با تکرار رفتار شبیه یک ردپا در مغز می شود و سلول های عصبی پیام های خود را از آن مسیر به کمک تارهای عصبی که ایجاد می کنند انتقال می دهند.
✅وقتی رفتار خاص به قدر کافی تکرار شود اینکار به صورت خودکار در می آید که در این حالت دیگر نیازی نیست فرد برای این رفتار خاص فکر کند بلکه به محض دریافت محرک به صورت خودکار انجام می شود.
✅در این حالت دیگر نیازی به مداخله ذهن آگاه در رفتار نیست و هدایت رفتاری که به صورت عادت درآمده است از بخش ذهن آگاه به ضمیرناحودآگاه منتقل می شود و از اینجاست که ضمیر ناخود آگاه بر آن رفتار انسان مسلط می شود.
✅عادت ها بیانگر رفتارهایی است که به صورت خودکار در زمان ها، مکان ها، موقعیت ها و شرایط روحی و روانی مختلف از ما سر می زند؛ آن ها تعیین می کنند که شما کی هستید و در حقیقت عادت های هر فرد بیانگر شخصیت اوست.
⭕️ضمیر ناخودآگاه از طریق عادت ها بیش از 95 رفتار آدمی را شکل داده و هدایت می کند و می توان گفت انسان برده عادت های خودش است؛ انسان هایی موفق کسانی هستند که عادت های ذهنی و رفتاری خوبی را در خود ایجاد کرده اند عادت هایی که آنها را در دستیابی به اهداف مختلف زندگی شان توانمند می سازند.
🔅خبر خوب این است که عادت ها قابل یادگیری هستند و به راحتی می توان عادت های مزاحم و مخرب را با عادت های جدید جایگزین نمود.
✳️ راهکار های عملی:
1⃣عادت هایی که روزانه در موقعیت ها و ساعت ها ی مختلف از شما سر می زند را لیست کنید.
2⃣ارتباط هر کدام از این عادت ها را با هدف های اصلی زندگی تان مانند اهداف رشد شخصیتی ، خانوادگی ، اجتماعی ، شغلی ، معنوی شناسایی کنید.
3⃣تاثیر مثبت یا منفی آن ها را روی اهداف تان شناسایی کنید.
4⃣عادت هایی که برای اهداف تان مضر هستند را با یک برنامه مناسب براساس اصل پارتو حذف یا با عادت های مفید جایگزین کنید.
5⃣عادت های مفید برای پیشبرد اهداف تان را تقویت نمایید.
@success_pd
این عقل نیست که زندگی را هدایت میکند؛ بلکه عادت است.
👤دیوید هیوم
هر عملی که انسان می خواهد انجام دهد یا انجام می دهد بلافاصله موحب فعل و انفعالات شیمیایی در مغز می شود و سلول های مرتبط فعال می شوند این سلول ها برای ارسال پیام های عصبی بین خود مسیری را ایجاد می کنند این مسیر با تکرار رفتار شبیه یک ردپا در مغز می شود و سلول های عصبی پیام های خود را از آن مسیر به کمک تارهای عصبی که ایجاد می کنند انتقال می دهند.
✅وقتی رفتار خاص به قدر کافی تکرار شود اینکار به صورت خودکار در می آید که در این حالت دیگر نیازی نیست فرد برای این رفتار خاص فکر کند بلکه به محض دریافت محرک به صورت خودکار انجام می شود.
✅در این حالت دیگر نیازی به مداخله ذهن آگاه در رفتار نیست و هدایت رفتاری که به صورت عادت درآمده است از بخش ذهن آگاه به ضمیرناحودآگاه منتقل می شود و از اینجاست که ضمیر ناخود آگاه بر آن رفتار انسان مسلط می شود.
✅عادت ها بیانگر رفتارهایی است که به صورت خودکار در زمان ها، مکان ها، موقعیت ها و شرایط روحی و روانی مختلف از ما سر می زند؛ آن ها تعیین می کنند که شما کی هستید و در حقیقت عادت های هر فرد بیانگر شخصیت اوست.
⭕️ضمیر ناخودآگاه از طریق عادت ها بیش از 95 رفتار آدمی را شکل داده و هدایت می کند و می توان گفت انسان برده عادت های خودش است؛ انسان هایی موفق کسانی هستند که عادت های ذهنی و رفتاری خوبی را در خود ایجاد کرده اند عادت هایی که آنها را در دستیابی به اهداف مختلف زندگی شان توانمند می سازند.
🔅خبر خوب این است که عادت ها قابل یادگیری هستند و به راحتی می توان عادت های مزاحم و مخرب را با عادت های جدید جایگزین نمود.
✳️ راهکار های عملی:
1⃣عادت هایی که روزانه در موقعیت ها و ساعت ها ی مختلف از شما سر می زند را لیست کنید.
2⃣ارتباط هر کدام از این عادت ها را با هدف های اصلی زندگی تان مانند اهداف رشد شخصیتی ، خانوادگی ، اجتماعی ، شغلی ، معنوی شناسایی کنید.
3⃣تاثیر مثبت یا منفی آن ها را روی اهداف تان شناسایی کنید.
4⃣عادت هایی که برای اهداف تان مضر هستند را با یک برنامه مناسب براساس اصل پارتو حذف یا با عادت های مفید جایگزین کنید.
5⃣عادت های مفید برای پیشبرد اهداف تان را تقویت نمایید.
@success_pd
Forwarded from مدیریت رفتار سازمانی
💢کوتاه؛ دربارهٔ این روزها
✍ محمدرضا شعبانعلی
قصد نداشتم در این چند روز - که امیدواریم کوتاه باشد - چیزی در اینجا بنویسم. اما گفتم شاید بد نباشد به یک نکته اشاره کنم.
وضعیتی که امروز در آن قرار گرفتهایم، وضعیت سادهای نیست. و طبیعی است که هیچکس نداند رفتار و عکسالعمل درست در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی چیست.
بنابراین طبیعی است هر کس به سبکی که مناسب میداند رفتار کند و با تنش سنگین این روزها کنار بیاید:
یکی سکوت میکند،
یکی زیاد حرف میزند،
یکی ناسزا (یا: سزا) میگوید،
یکی مثل شبکههای خبری مدام خبر منتشر میکند،
یکی شعرهای احساسی مینویسد،
یکی معتقد است دستورالعملهایی برای ایمنی یا امنیت میداند و آنها به دیگران میگوید
و ...
نمیشود به سادگی گفت "یک روش درست است و هر روش دیگری غلط است".
اصلاً همین باور که "یک روش درست است و هر روش دیگری غلط است" ما را به این نقطه رسانده است.
💡تنها کار همدلانهای که میتوانیم بکنیم این است که دقیق و آگاهانه دربارهٔ اینکه حرفها، رفتارها، توصیهها و گزارشهای چه کسانی/منابعی را دنبال کنیم تصمیم بگیریم و چشممان را به حرفها، رفتارها، توصیهها و گزارشهای دیگران ببندیم.
این روزها - با همهٔ هزینهٔ جبرانناپذیری که به منابع ملی تحمیل شده - میگذرد. حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که فشار روانی را بر روی خودمان و نزدیکانمان افزایش ندهیم.
@organizationalbehavior
✍ محمدرضا شعبانعلی
قصد نداشتم در این چند روز - که امیدواریم کوتاه باشد - چیزی در اینجا بنویسم. اما گفتم شاید بد نباشد به یک نکته اشاره کنم.
وضعیتی که امروز در آن قرار گرفتهایم، وضعیت سادهای نیست. و طبیعی است که هیچکس نداند رفتار و عکسالعمل درست در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی چیست.
بنابراین طبیعی است هر کس به سبکی که مناسب میداند رفتار کند و با تنش سنگین این روزها کنار بیاید:
یکی سکوت میکند،
یکی زیاد حرف میزند،
یکی ناسزا (یا: سزا) میگوید،
یکی مثل شبکههای خبری مدام خبر منتشر میکند،
یکی شعرهای احساسی مینویسد،
یکی معتقد است دستورالعملهایی برای ایمنی یا امنیت میداند و آنها به دیگران میگوید
و ...
نمیشود به سادگی گفت "یک روش درست است و هر روش دیگری غلط است".
اصلاً همین باور که "یک روش درست است و هر روش دیگری غلط است" ما را به این نقطه رسانده است.
💡تنها کار همدلانهای که میتوانیم بکنیم این است که دقیق و آگاهانه دربارهٔ اینکه حرفها، رفتارها، توصیهها و گزارشهای چه کسانی/منابعی را دنبال کنیم تصمیم بگیریم و چشممان را به حرفها، رفتارها، توصیهها و گزارشهای دیگران ببندیم.
این روزها - با همهٔ هزینهٔ جبرانناپذیری که به منابع ملی تحمیل شده - میگذرد. حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که فشار روانی را بر روی خودمان و نزدیکانمان افزایش ندهیم.
@organizationalbehavior
👍5
💢شرکتی که در آن همه کارکنان خودی محسوب میشوند!
🔸در شرکت "هاباسپات" که شرکت بزرگ فعال در زمینه بازاریابی اینترنتی است، همه کارکنان خودی محسوب میشوند و مدیریت شرکت هرگونه اطلاعاتی را که به هر شکلی به درد کارکنان بخورد و به آنها در مسیر رسیدن به اهداف تعریفشده کمک کند، بدون هیچگونه محافظهکاری و هراسی در اختیارشان قرار میدهد.
🔸برایان هالیگان و دارمش شاه، بنیانگذاران هاباسپات از همان آغاز پیدایش شرکت بر این اعتقاد بودند که وجود نخبهترین کارکنان در یک شرکت بهتنهایی و بدون ارائه اطلاعات کافی به آنها، دردی از شرکت دوا نخواهد کرد و برای کسب جهشهای بزرگ در کسبوکار باید به کارکنان اعتماد داشت و بدون در نظر گرفتن محافظهکاریهای مرسوم، باید حجم نامحدودی از اطلاعاتی را که به درد کارکنان میخورد، در اختیار آنها قرار داد و پس از آن، از آنها انتظار انجام کارهای بزرگ را داشت.
🔸به همین دلیل بود که فرهنگ سازمانی شرکت هاباسپات از همان آغاز براساس اصولی شکل گرفت که حروف اختصاری آن به انگلیسی به صورت HEART بود که حرف اول پنج کلمه فروتنی (Humble)، همدلی (Empathetic)، سازگاری (Adaptable)، چشمگیر بودن (Remarkable) و شفاف بودن (Transparent) است.
🔸با نگاهی به پنج ضلع تشکیلدهنده فرهنگ سازمانی هاباسپات میتوان دریافت که در این شرکت کارکنان بیشتر از هرکس دیگری مورد اعتماد مدیریت هستند و این فرصت برای تمام کارکنان فراهم میآید تا از حجم وسیعی از انواع اطلاعاتی که در بسیاری از شرکتهای دیگر محرمانه یا ویژه مدیریت شرکت طبقهبندی میشوند، در جهت تحقق اهداف کاری خود و کلیت شرکت استفاده کنند.
🔸بنابراین بهنظر میرسد یکی از دلایل اصلی موفقیتهای چشمگیر شرکت هاباسپات در صنعت بازاریابی اینترنتی که صدها هزار مشتری وفادار و بینالمللی را برای این شرکت به ارمغان آورده است، به شفافیت و اعتماد و خودی دانستن کارکنان از سوی مدیریت شرکت و جریان کاملا آزاد اطلاعات در تمام ارکان آن مربوط میشود.
✍ سوجان پاتل
@management_technique
🔸در شرکت "هاباسپات" که شرکت بزرگ فعال در زمینه بازاریابی اینترنتی است، همه کارکنان خودی محسوب میشوند و مدیریت شرکت هرگونه اطلاعاتی را که به هر شکلی به درد کارکنان بخورد و به آنها در مسیر رسیدن به اهداف تعریفشده کمک کند، بدون هیچگونه محافظهکاری و هراسی در اختیارشان قرار میدهد.
🔸برایان هالیگان و دارمش شاه، بنیانگذاران هاباسپات از همان آغاز پیدایش شرکت بر این اعتقاد بودند که وجود نخبهترین کارکنان در یک شرکت بهتنهایی و بدون ارائه اطلاعات کافی به آنها، دردی از شرکت دوا نخواهد کرد و برای کسب جهشهای بزرگ در کسبوکار باید به کارکنان اعتماد داشت و بدون در نظر گرفتن محافظهکاریهای مرسوم، باید حجم نامحدودی از اطلاعاتی را که به درد کارکنان میخورد، در اختیار آنها قرار داد و پس از آن، از آنها انتظار انجام کارهای بزرگ را داشت.
🔸به همین دلیل بود که فرهنگ سازمانی شرکت هاباسپات از همان آغاز براساس اصولی شکل گرفت که حروف اختصاری آن به انگلیسی به صورت HEART بود که حرف اول پنج کلمه فروتنی (Humble)، همدلی (Empathetic)، سازگاری (Adaptable)، چشمگیر بودن (Remarkable) و شفاف بودن (Transparent) است.
🔸با نگاهی به پنج ضلع تشکیلدهنده فرهنگ سازمانی هاباسپات میتوان دریافت که در این شرکت کارکنان بیشتر از هرکس دیگری مورد اعتماد مدیریت هستند و این فرصت برای تمام کارکنان فراهم میآید تا از حجم وسیعی از انواع اطلاعاتی که در بسیاری از شرکتهای دیگر محرمانه یا ویژه مدیریت شرکت طبقهبندی میشوند، در جهت تحقق اهداف کاری خود و کلیت شرکت استفاده کنند.
🔸بنابراین بهنظر میرسد یکی از دلایل اصلی موفقیتهای چشمگیر شرکت هاباسپات در صنعت بازاریابی اینترنتی که صدها هزار مشتری وفادار و بینالمللی را برای این شرکت به ارمغان آورده است، به شفافیت و اعتماد و خودی دانستن کارکنان از سوی مدیریت شرکت و جریان کاملا آزاد اطلاعات در تمام ارکان آن مربوط میشود.
✍ سوجان پاتل
@management_technique
Forwarded from موفقیت و توسعه فردی
💢عادت چیست و چگونه ایجاد میشود؟
این عقل نیست که زندگی را هدایت میکند؛ بلکه عادت است.
👤دیوید هیوم
هر عملی که انسان می خواهد انجام دهد یا انجام می دهد بلافاصله موحب فعل و انفعالات شیمیایی در مغز می شود و سلول های مرتبط فعال می شوند این سلول ها برای ارسال پیام های عصبی بین خود مسیری را ایجاد می کنند این مسیر با تکرار رفتار شبیه یک ردپا در مغز می شود و سلول های عصبی پیام های خود را از آن مسیر به کمک تارهای عصبی که ایجاد می کنند انتقال می دهند.
✅وقتی رفتار خاص به قدر کافی تکرار شود اینکار به صورت خودکار در می آید که در این حالت دیگر نیازی نیست فرد برای این رفتار خاص فکر کند بلکه به محض دریافت محرک به صورت خودکار انجام می شود.
✅در این حالت دیگر نیازی به مداخله ذهن آگاه در رفتار نیست و هدایت رفتاری که به صورت عادت درآمده است از بخش ذهن آگاه به ضمیرناحودآگاه منتقل می شود و از اینجاست که ضمیر ناخود آگاه بر آن رفتار انسان مسلط می شود.
✅عادت ها بیانگر رفتارهایی است که به صورت خودکار در زمان ها، مکان ها، موقعیت ها و شرایط روحی و روانی مختلف از ما سر می زند؛ آن ها تعیین می کنند که شما کی هستید و در حقیقت عادت های هر فرد بیانگر شخصیت اوست.
⭕️ضمیر ناخودآگاه از طریق عادت ها بیش از 95 رفتار آدمی را شکل داده و هدایت می کند و می توان گفت انسان برده عادت های خودش است؛ انسان هایی موفق کسانی هستند که عادت های ذهنی و رفتاری خوبی را در خود ایجاد کرده اند عادت هایی که آنها را در دستیابی به اهداف مختلف زندگی شان توانمند می سازند.
🔅خبر خوب این است که عادت ها قابل یادگیری هستند و به راحتی می توان عادت های مزاحم و مخرب را با عادت های جدید جایگزین نمود.
✳️ راهکار های عملی:
1⃣عادت هایی که روزانه در موقعیت ها و ساعت ها ی مختلف از شما سر می زند را لیست کنید.
2⃣ارتباط هر کدام از این عادت ها را با هدف های اصلی زندگی تان مانند اهداف رشد شخصیتی ، خانوادگی ، اجتماعی ، شغلی ، معنوی شناسایی کنید.
3⃣تاثیر مثبت یا منفی آن ها را روی اهداف تان شناسایی کنید.
4⃣عادت هایی که برای اهداف تان مضر هستند را با یک برنامه مناسب براساس اصل پارتو حذف یا با عادت های مفید جایگزین کنید.
5⃣عادت های مفید برای پیشبرد اهداف تان را تقویت نمایید.
@success_pd
این عقل نیست که زندگی را هدایت میکند؛ بلکه عادت است.
👤دیوید هیوم
هر عملی که انسان می خواهد انجام دهد یا انجام می دهد بلافاصله موحب فعل و انفعالات شیمیایی در مغز می شود و سلول های مرتبط فعال می شوند این سلول ها برای ارسال پیام های عصبی بین خود مسیری را ایجاد می کنند این مسیر با تکرار رفتار شبیه یک ردپا در مغز می شود و سلول های عصبی پیام های خود را از آن مسیر به کمک تارهای عصبی که ایجاد می کنند انتقال می دهند.
✅وقتی رفتار خاص به قدر کافی تکرار شود اینکار به صورت خودکار در می آید که در این حالت دیگر نیازی نیست فرد برای این رفتار خاص فکر کند بلکه به محض دریافت محرک به صورت خودکار انجام می شود.
✅در این حالت دیگر نیازی به مداخله ذهن آگاه در رفتار نیست و هدایت رفتاری که به صورت عادت درآمده است از بخش ذهن آگاه به ضمیرناحودآگاه منتقل می شود و از اینجاست که ضمیر ناخود آگاه بر آن رفتار انسان مسلط می شود.
✅عادت ها بیانگر رفتارهایی است که به صورت خودکار در زمان ها، مکان ها، موقعیت ها و شرایط روحی و روانی مختلف از ما سر می زند؛ آن ها تعیین می کنند که شما کی هستید و در حقیقت عادت های هر فرد بیانگر شخصیت اوست.
⭕️ضمیر ناخودآگاه از طریق عادت ها بیش از 95 رفتار آدمی را شکل داده و هدایت می کند و می توان گفت انسان برده عادت های خودش است؛ انسان هایی موفق کسانی هستند که عادت های ذهنی و رفتاری خوبی را در خود ایجاد کرده اند عادت هایی که آنها را در دستیابی به اهداف مختلف زندگی شان توانمند می سازند.
🔅خبر خوب این است که عادت ها قابل یادگیری هستند و به راحتی می توان عادت های مزاحم و مخرب را با عادت های جدید جایگزین نمود.
✳️ راهکار های عملی:
1⃣عادت هایی که روزانه در موقعیت ها و ساعت ها ی مختلف از شما سر می زند را لیست کنید.
2⃣ارتباط هر کدام از این عادت ها را با هدف های اصلی زندگی تان مانند اهداف رشد شخصیتی ، خانوادگی ، اجتماعی ، شغلی ، معنوی شناسایی کنید.
3⃣تاثیر مثبت یا منفی آن ها را روی اهداف تان شناسایی کنید.
4⃣عادت هایی که برای اهداف تان مضر هستند را با یک برنامه مناسب براساس اصل پارتو حذف یا با عادت های مفید جایگزین کنید.
5⃣عادت های مفید برای پیشبرد اهداف تان را تقویت نمایید.
@success_pd
Forwarded from تفکر استراتژیک
💢شش درجه فاصله در زمان جنگ
✍مجتبی لشکربلوکی
می دانستم ایران دشمنان فراوان دارد و دوستان بسیار محدود. اما این حجم از خائنان را هیچگاه باور نمی کردم. [تحلیل چرایی تنهایی استراتژیک ایران یعنی کمی دوستان و زیادی مخالفان بماند برای بعد] این روزها که ایران ما درگیر تجاوز دشمنان، نظاره گری جهانیان و خیانت خائنان است. به این سه نکته توجه کنیم:
۱) قرار نیست همفکر باشیم کافیست همدل باشیم. در هیاهوی گلولهها، صدای مهربانی را بلندتر کنیم. بگذاریم صدای مهربانی ما بیش از صدای گلوله ها باشد. اختلاف نظرهای سیاسی، جناحی، خانوادگی، فکری و عقیدتی را دست کم تا پس از جنگ کنار بگذاریم. انفجارها می توانند خانه ها، اماکن و تاسیسات ما را نابود کنند اما تا زمانی که انفجار در اتحاد ما رخ ندهد، اثرگذار نخواهد بود.
فراموش نکنیم وقتی گلوله فرقی میان ما نمیگذارد، ما چرا بگذاریم؟
۲) تاثیرگذاری از طریق نفر ششم! نظریه ای وجود دارد به نام شش درجه فاصله (که البته ترجمه معنادارتر و غیرلفظی آن می شود شش واسطه) و معتقد است که هر دو انسان روی زمین تنها با شش واسطه (یا کمتر) به هم متصلاند. به عبارت دیگر، شما میتوانید از طریق زنجیرهای متشکل از حداکثر شش نفر، با هر فرد دیگری در جهان ارتباط غیرمستقیم برقرار کنید. ظاهرا ریشه ایده به نویسنده مجارستانی فریگیس کارینتی در اواخر دهه ۱۹۲۰ برمیگردد. او در داستان کوتاهش به نام زنجیرها افزایش ارتباطات انسانی را با پیشرفت فناوری بررسی کرد.
سال ها بعد استنلی میلگرام، روانشناس معروف، در دهه ۱۹۶۰ آزمایشی با عنوان «جهان کوچک» طراحی کرد تا این فرضیه را آزمایش کند. او نامههایی را به طور تصادفی به افراد مختلف در یک شهر فرستاد و از آنها خواست تا نامه را به یک فرد مشخصی که آن ها نمی شناختند در شهر دیگری برسانند، به شرطی که فقط بتوانند آن را به کسی بدهند که شخصاً میشناسند. نتایج این آزمایش نشان داد که به طور متوسط، نامهها پس از حدود ۵ تا ۶ واسطه به مقصد میرسیدند.
هر چند نقدهایی به این نظریه وارد است از جمله بی توجهی به کیفیت پیوندها. چه اینکه همه ارتباطات انسانی از نظر اعتماد، نفوذ یا صمیمیت یکسان نیستند. اما این نظریه همچنان الهام بخش است.
با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین مانند فیسبوک، لینکدین و... مطالعات جدیدی انجام شده است. به عنوان مثال، مطالعهای در مایکروسافت در سال ۲۰۰۸ و مطالعهای در فیسبوک در سال ۲۰۱۱ نشان داد که میانگین درجه جدایی حتی کمتر از شش درجه است (حدود ۴.۷ یا حتی ۳.۵). این موضوع نشان میدهد که با وجود فناوری، دنیا کوچکتر شده است.
این را گفتم که یادآوری کنم هر کدام از ما باید پیام هایی به جهانیان (نفر اولی که می شناسیم ارسال کنیم) تا برسد به نفر ششم. نفر ششم کیست؟ روسای جمهور جهان، رهبران مذهبی جهان، پاپ اعظم، نمایندگان پارلمان کشورهای اروپایی، احزاب سیاسی با نفوذ در کشورها. آن ها انسانند و تحت تاثیر دوستان، خانواده، افکار عمومی. در جهانی که افکار عمومی بی اطلاع یا بی تفاوت است نمی توان به پایان جنگ امیدوار بود. هر کدام از ما یک دیپلمات است، یک رسانه است و حلقه اول یک زنجیره شش تایی و یا حتی کمتر. فراموش نکنیم فقط شش واسطه میان ماست!
۳) امیدوارم این جنگی که می توانست اصلا شروع نشود به زودی خاتمه پیدا کند، اما عقل حکم می کند که خود را آماده کنیم برای شرایط بدتر از این. آموزش های بقا در زمان جنگ و بحران رو بیاموزیم به چند تایش اشاره می کنم (برخی از این نکات فقط برای شهرهای خاص هست نه کل کشور):
◽️در شرایط جنگی، شایعه و اطلاعات جعلی میتواند از بمب هم خطرناکتر باشد. اطلاعات فقط از منابع رسمی.
◽️تهیه کوله اضطراری از مواد موجود در خانه برای ۷۲ ساعت حاوی آب، غذا، دارو، مدارک مهم، چراغقوه، پول نقد، پاوربانک، لوازم بهداشتی و لباس اضافه
◽️شناسایی محل های امن خانه و راه های فرار و همچنین پناهگاههای شهری
◽️آمادگی برای قطع برق، آب، گاز و اینترنت.
◽️عدم ارسال تصویر مناطق آسیب دیده در شبکه های اجتماعی این رسما یعنی خبرچینی برای دشمن
◽️برنامه ریزی ارتباط اضطراری شامل تعیین نقاط ملاقات در صورت قطع ارتباط و شماره تماسهای جایگزین
◽️یادگیری مهارتهای ابتدایی بقا و کمکهای اولیه: پانسمان، خاموشی آتش، قطع گاز و ...
این ها را نگفتم که بترسیم! ترس، خود ابزار جنگ روانی است. مدیریت هیجانات و حفظ خونسردی، اولین خط دفاع روانی ماست. دلهای ما سنگر واقعی این سرزمیناند. این سنگر را نباید به دشمن داد. گفتم که هشیارتر و آماده تر باشیم.
امیدوارم هیچ گاه لازم نباشد نکات زندگی در شرایط جنگی را به کار بگیریم و خداوند حافظ و نگاه دار ایران و ایرانیان باشد.
@strategym_academy
✍مجتبی لشکربلوکی
می دانستم ایران دشمنان فراوان دارد و دوستان بسیار محدود. اما این حجم از خائنان را هیچگاه باور نمی کردم. [تحلیل چرایی تنهایی استراتژیک ایران یعنی کمی دوستان و زیادی مخالفان بماند برای بعد] این روزها که ایران ما درگیر تجاوز دشمنان، نظاره گری جهانیان و خیانت خائنان است. به این سه نکته توجه کنیم:
۱) قرار نیست همفکر باشیم کافیست همدل باشیم. در هیاهوی گلولهها، صدای مهربانی را بلندتر کنیم. بگذاریم صدای مهربانی ما بیش از صدای گلوله ها باشد. اختلاف نظرهای سیاسی، جناحی، خانوادگی، فکری و عقیدتی را دست کم تا پس از جنگ کنار بگذاریم. انفجارها می توانند خانه ها، اماکن و تاسیسات ما را نابود کنند اما تا زمانی که انفجار در اتحاد ما رخ ندهد، اثرگذار نخواهد بود.
فراموش نکنیم وقتی گلوله فرقی میان ما نمیگذارد، ما چرا بگذاریم؟
۲) تاثیرگذاری از طریق نفر ششم! نظریه ای وجود دارد به نام شش درجه فاصله (که البته ترجمه معنادارتر و غیرلفظی آن می شود شش واسطه) و معتقد است که هر دو انسان روی زمین تنها با شش واسطه (یا کمتر) به هم متصلاند. به عبارت دیگر، شما میتوانید از طریق زنجیرهای متشکل از حداکثر شش نفر، با هر فرد دیگری در جهان ارتباط غیرمستقیم برقرار کنید. ظاهرا ریشه ایده به نویسنده مجارستانی فریگیس کارینتی در اواخر دهه ۱۹۲۰ برمیگردد. او در داستان کوتاهش به نام زنجیرها افزایش ارتباطات انسانی را با پیشرفت فناوری بررسی کرد.
سال ها بعد استنلی میلگرام، روانشناس معروف، در دهه ۱۹۶۰ آزمایشی با عنوان «جهان کوچک» طراحی کرد تا این فرضیه را آزمایش کند. او نامههایی را به طور تصادفی به افراد مختلف در یک شهر فرستاد و از آنها خواست تا نامه را به یک فرد مشخصی که آن ها نمی شناختند در شهر دیگری برسانند، به شرطی که فقط بتوانند آن را به کسی بدهند که شخصاً میشناسند. نتایج این آزمایش نشان داد که به طور متوسط، نامهها پس از حدود ۵ تا ۶ واسطه به مقصد میرسیدند.
هر چند نقدهایی به این نظریه وارد است از جمله بی توجهی به کیفیت پیوندها. چه اینکه همه ارتباطات انسانی از نظر اعتماد، نفوذ یا صمیمیت یکسان نیستند. اما این نظریه همچنان الهام بخش است.
با ظهور شبکههای اجتماعی آنلاین مانند فیسبوک، لینکدین و... مطالعات جدیدی انجام شده است. به عنوان مثال، مطالعهای در مایکروسافت در سال ۲۰۰۸ و مطالعهای در فیسبوک در سال ۲۰۱۱ نشان داد که میانگین درجه جدایی حتی کمتر از شش درجه است (حدود ۴.۷ یا حتی ۳.۵). این موضوع نشان میدهد که با وجود فناوری، دنیا کوچکتر شده است.
این را گفتم که یادآوری کنم هر کدام از ما باید پیام هایی به جهانیان (نفر اولی که می شناسیم ارسال کنیم) تا برسد به نفر ششم. نفر ششم کیست؟ روسای جمهور جهان، رهبران مذهبی جهان، پاپ اعظم، نمایندگان پارلمان کشورهای اروپایی، احزاب سیاسی با نفوذ در کشورها. آن ها انسانند و تحت تاثیر دوستان، خانواده، افکار عمومی. در جهانی که افکار عمومی بی اطلاع یا بی تفاوت است نمی توان به پایان جنگ امیدوار بود. هر کدام از ما یک دیپلمات است، یک رسانه است و حلقه اول یک زنجیره شش تایی و یا حتی کمتر. فراموش نکنیم فقط شش واسطه میان ماست!
۳) امیدوارم این جنگی که می توانست اصلا شروع نشود به زودی خاتمه پیدا کند، اما عقل حکم می کند که خود را آماده کنیم برای شرایط بدتر از این. آموزش های بقا در زمان جنگ و بحران رو بیاموزیم به چند تایش اشاره می کنم (برخی از این نکات فقط برای شهرهای خاص هست نه کل کشور):
◽️در شرایط جنگی، شایعه و اطلاعات جعلی میتواند از بمب هم خطرناکتر باشد. اطلاعات فقط از منابع رسمی.
◽️تهیه کوله اضطراری از مواد موجود در خانه برای ۷۲ ساعت حاوی آب، غذا، دارو، مدارک مهم، چراغقوه، پول نقد، پاوربانک، لوازم بهداشتی و لباس اضافه
◽️شناسایی محل های امن خانه و راه های فرار و همچنین پناهگاههای شهری
◽️آمادگی برای قطع برق، آب، گاز و اینترنت.
◽️عدم ارسال تصویر مناطق آسیب دیده در شبکه های اجتماعی این رسما یعنی خبرچینی برای دشمن
◽️برنامه ریزی ارتباط اضطراری شامل تعیین نقاط ملاقات در صورت قطع ارتباط و شماره تماسهای جایگزین
◽️یادگیری مهارتهای ابتدایی بقا و کمکهای اولیه: پانسمان، خاموشی آتش، قطع گاز و ...
این ها را نگفتم که بترسیم! ترس، خود ابزار جنگ روانی است. مدیریت هیجانات و حفظ خونسردی، اولین خط دفاع روانی ماست. دلهای ما سنگر واقعی این سرزمیناند. این سنگر را نباید به دشمن داد. گفتم که هشیارتر و آماده تر باشیم.
امیدوارم هیچ گاه لازم نباشد نکات زندگی در شرایط جنگی را به کار بگیریم و خداوند حافظ و نگاه دار ایران و ایرانیان باشد.
@strategym_academy
❤1
📣 شروع ثبتنام دوره جامع برند (راهبری یکپارچه و ۳۶۰ درجه کسبوکار)
✔️ برندهای بزرگ نمیجنگند؛ مسیر تازه میسازند.
🔗اگر شما هم بهجای رقابت، به ساخت مسیر اختصاصی خودتان فکر میکنید، این دوره برای شما طراحی شده است.
🏠 محل برگزاری: مؤسسه آموزش عالی آزاد بهار
✅ مدرس: دکتر بهنود اللهوردی
🎁 مشاوره تخصصی رایگان + ظرفیت محدود
📌 فرصتی برای یادگیری واقعی، نه فقط تئوری!
📝 جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام روی لینک زیر کلیک کنید :
https://tonl.ir/qhmHI
🌍 www.bahar.ac.ir
☎️ 02188730184
✔️ @Baharbusinessschool
✔️ برندهای بزرگ نمیجنگند؛ مسیر تازه میسازند.
🔗اگر شما هم بهجای رقابت، به ساخت مسیر اختصاصی خودتان فکر میکنید، این دوره برای شما طراحی شده است.
🏠 محل برگزاری: مؤسسه آموزش عالی آزاد بهار
✅ مدرس: دکتر بهنود اللهوردی
🎁 مشاوره تخصصی رایگان + ظرفیت محدود
📌 فرصتی برای یادگیری واقعی، نه فقط تئوری!
📝 جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام روی لینک زیر کلیک کنید :
https://tonl.ir/qhmHI
🌍 www.bahar.ac.ir
☎️ 02188730184
✔️ @Baharbusinessschool
Forwarded from موفقیت و توسعه فردی
💢قانون ۷۲ساعت: شروع سریع برای موفقیت
چگونه ایدههایمان را به واقعیت تبدیل کنیم؟ایدههای بزرگ بدون اقدام، فقط رویا باقی میمانند. قانون ۷۲ ساعت، یک اصل روانشناختی است که میگوید: اگر ظرف ۷۲ ساعت پس از شکلگیری یک ایده اقدامی نکنید، احتمال اجرای آن به شدت کاهش مییابد. این قانون به شما کمک میکند تا انگیزه اولیه را به عمل تبدیل کنید.
🔰سه گام برای اجرای این قانون
۱. ایده را ثبت کنید:
ایده خود را فوراً در یک دفترچه یا اپلیکیشن یادداشت کنید. مثلاً: "راهاندازی یک وبینار آموزشی."
۲. اولین قدم کوچک را مشخص کنید:
یک اقدام ساده و مشخص برای شروع انتخاب کنید. مثلاً: "نوشتن طرح کلی وبینار تا فردا."
۳. مهلت ۷۲ ساعته تعیین کنید:
خود را متعهد کنید که ظرف ۷۲ ساعت اولین قدم را بردارید. این کار انگیزه شما را حفظ میکند.
✍آکادمی مدیریت استراتژیک
@success_pd
چگونه ایدههایمان را به واقعیت تبدیل کنیم؟ایدههای بزرگ بدون اقدام، فقط رویا باقی میمانند. قانون ۷۲ ساعت، یک اصل روانشناختی است که میگوید: اگر ظرف ۷۲ ساعت پس از شکلگیری یک ایده اقدامی نکنید، احتمال اجرای آن به شدت کاهش مییابد. این قانون به شما کمک میکند تا انگیزه اولیه را به عمل تبدیل کنید.
🔰سه گام برای اجرای این قانون
۱. ایده را ثبت کنید:
ایده خود را فوراً در یک دفترچه یا اپلیکیشن یادداشت کنید. مثلاً: "راهاندازی یک وبینار آموزشی."
۲. اولین قدم کوچک را مشخص کنید:
یک اقدام ساده و مشخص برای شروع انتخاب کنید. مثلاً: "نوشتن طرح کلی وبینار تا فردا."
۳. مهلت ۷۲ ساعته تعیین کنید:
خود را متعهد کنید که ظرف ۷۲ ساعت اولین قدم را بردارید. این کار انگیزه شما را حفظ میکند.
قانون ۷۲ ساعت مانند یک کاتالیزور است که ایدههای شما را به واقعیت تبدیل میکند. از امروز، یک ایده را انتخاب کنید و ظرف ۷۲ ساعت شروع کنید!
✍آکادمی مدیریت استراتژیک
@success_pd
👍1
Forwarded from تعالی منابع انسانی
💢خودآگاهی را مانند یک پیاز تصور کنید. خودآگاهی مانند یک پیاز لایه لایه است و هر لایه از آن را که بردارید، احتمال اینکه به گریه بیافتید بیشتر است.
✍هنر ظریف بی خیالی - مارک منسن
@hrm_academy
✍هنر ظریف بی خیالی - مارک منسن
@hrm_academy
❤3
Forwarded from مدرسه کسب وکار
💢مدیریت مبتنی بر یادگیری
در جهانی که سرعت تغییرات فناوری و بازارها سازمانها را به چالش میکشد، "مدیریت مبتنی بر یادگیری" بهعنوان یک رویکرد استراتژیک برای حفظ مزیت رقابتی و پرورش نوآوری مطرح شده است. این رویکرد، که ریشه در نظریههای سازمان یادگیرنده پیتر سنگه و مطالعات مدیریت دانش دارد، بر این اصل استوار است که سازمانها باید بهطور مداوم یاد بگیرند، سازگار شوند و دانش را در تمام سطوح نهادینه کنند.
✍آکادمی مدیریت استراتژیک
@business_school2022
در جهانی که سرعت تغییرات فناوری و بازارها سازمانها را به چالش میکشد، "مدیریت مبتنی بر یادگیری" بهعنوان یک رویکرد استراتژیک برای حفظ مزیت رقابتی و پرورش نوآوری مطرح شده است. این رویکرد، که ریشه در نظریههای سازمان یادگیرنده پیتر سنگه و مطالعات مدیریت دانش دارد، بر این اصل استوار است که سازمانها باید بهطور مداوم یاد بگیرند، سازگار شوند و دانش را در تمام سطوح نهادینه کنند.
✍آکادمی مدیریت استراتژیک
@business_school2022
👍1
🌲 همراهان گرامی 🌲
👈در لیست ذیل چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
👈در لیست ذیل چند کانال ارزشمند خدمت شما تقدیم می شود.
🔸شاید رمز توسعه فردی و موفقیت شغلی شما در یکی از نکاتی باشد که در این کانال ها ارائه شده است.
👇👇👇👇👇👇👇👇
📲 هوش مصنوعی در کسب وکار
@management_ai
💸 آکادمی اقتصاد ایران
@monetary_academy
💢مدیریت رفتار سازمانی
@organizationalbehavior
✅مهارت های مدیریت
@management_skill
🈵 برنامه ریزی و مدیریت زمان
@planing_tm
⭕️تکنیک های مدیریت
@management_technique
❌مدیریت به زبان ساده
@management_simple
🈷 مهارت های زندگی
@life_skills2022
🆗 موفقیت و توسعه فردی
@success_pd
💲 هوش مالی
@fqskill
✝ تفکر استراتژیک
@strategym_academy
🉑 تعالی منابع انسانی
@hrm_academy
📠 مدرسه کسب وکار
@business_school2022
💄ترفند بازاریابی
@tarfandbazaryabi
🏦 آکادمی استارتاپ و کارآفرینی
@startups_academy
🎯 تغییر و تحول سازمانی
@transformation_m
🆗 مدیریت کسب وکار MBA &DBA
@mba_event
💢کارانه و پاداش میدهیم اما بازهم کارکنان ناراضیاند.
چرا و راهکار چیست؟
نارضایتیها در این خصوص انواع مختلفی دارد که ابتدا به آنها میپردازم و سپس راهکار ارائه میکنم.
۱- عدم وجود مبنایی برای ارزیابی عملکرد:
زمانی که بخواهید پاداش بدهید، یکی از اصلیترین معیارهای تصمیمگیری، عملکرد افراد است. زمانی که بدون هیچ ارزیابی عملکردی کارانه میدهید، چه کم چه زیاد، افراد متوجه سطح عملکرد خود نمیشوند و بازخورد مثبت یا منفی رد و بدل نمیشود. لذا اکثرا حس میکنند شاید حقشان ضایع شده یا زحماتشان به اندازهی کافی دیده نشده است.
۲- پرداخت یکسان کارانه و پاداش به افراد:
این شاید زجرآورترین نوع پرداخت پاداش یا کارانه باشد. بدون توجه به سطح عملکردی و سطح اثرگذاری سازمانی افراد، پرداخت یکسان موجب از بین رفتن انگیزه میشود.
۳- عدم وجود تفاوت کافی میان افراد:
خواه ناخواه بصورت غیررسمی افراد از میزان کارانه یا پاداش یکدیگر با خبر میشوند. اگر سیستم ارزیابی عملکرد شما نتواند بین عملکرد عالی، خوب، متوسط و ضعیف تفاوت معناداری قائل شود، همین موضوع باعث نارضایتی افراد می شود. فرض کنید نمره عملکرد عالی ۱۰۰ باشد و عملکرد خوب و متوسط ۹۵ و ۹۰ باشد. این عدم تفاوت معنی دار در نتایج، در نهایت به عملکرد سازمان تان ضربه میزند.
۴- غلط بودن مبنای جبران خدمات:
به عقیده من، پرداخت کارانه یا پاداش بصورت زیر است:
مبلغ حقوق فرد × نمره ارزیابی عملکرد
در هر صورت ضریبی از حقوق افراد به عنوان پاداش درنظر گرفته میشود. اگر سیستم ارزیابی عملکرد یا مدیریت عملکرد خوبی دارید، باید مبنای پرداخت حقوق ها نیز درست باشد تا حاصل ضرب منجر به کارانه و پاداش عادلانهای شود.
سیستم جبران خدمات 4P میتواند سیستم خوبی برای عادلانه کردن سیستم جبران خدمات شما باشد.
آیا میتوانم کلا کارانه یا پاداش ندهم؟ بله. اما در این مورد عجله نکنید.
اگر سطح دستمزدهای شما نسبت به بازار کمتر است، این پاداش یا کارانه میتواند به عنوان ترمیم حقوق، رضایت نسبی و کوتاه مدت ایجاد کند. چرا که کارانه اگر همیشه به عنوان ترمیم حقوق استفاده شود، قدرت شما را در جذب کم میکند و به عملکرد سازمان در بلندمدت ضربه خواهد زد.
معمولا در پایان سال عرف این است که پاداش داده شود ولی میزان آن بستگی به شما دارد و باتوجه به سطح عملکرد سازمان تان و شاخصهای مهم عملکرد میتوانید تصمیم بهتری بگیرید. پس بهتر است پاداش داده شود با اینکه به هیچ عنوان اجباری در کار نیست.
پیشنهادم برای پرداخت پاداش، استفاده از فرمول PUC است.
امتیاز عملکرد فرد (P) × امتیاز عملکرد واحد (U) × امتیاز عملکرد سازمان (C)
این فرمول پاداش دهی، علاوه بر اینکه فردگرایی را کمرنگ کرده و تیم گرایی را تقویت میکند، در صورتی که سازمان به اهداف خودش نرسد (C) در دو امتیاز دیگر ضرب شده و طبیعتا با نرسیدن سازمان به اهدافش همه متضرر میشوند.
حتی برخی سازمان ها عنوان میکنند که اگر سازمان شان به کمتر از ۷۰ درصد اهدافش دست پیدا کند، پاداشی درکار نیست چرا که افراد در حد انتظار کار کردهاند نه فراتر از انتظار که مستحق پاداش باشند.
اما اگر میخواهید کارانه بدهید، سعی کنید حداقل متفاوت بودن سطوح عملکردی را لحاظ کنید. یعنی حتما دومین دلیل نارضایتی را درنظر داشته باشید.
استفاده از نرم افزار و راهکارهای تخصصی منابع انسانی یک مشاور خبره میتواند کمک کننده باشد. تا بتوانید پکیج کاملی از مدیریت عملکرد سه سطحی، سیستم پاداش عادلانه، سیستم جبران خدمات و مدیریت استعدادها و جانشینپروری داشته باشید و علاوه بر افزایش بهرهوری، کارکنان راضیتر، توانمندتر و با ماندگاری بالاتر در اختیار داشته و از نهایت پتانسیل ایشان بهره ببرید.
✍ ردی از تجارب منابع انسانی
@management_technique
چرا و راهکار چیست؟
نارضایتیها در این خصوص انواع مختلفی دارد که ابتدا به آنها میپردازم و سپس راهکار ارائه میکنم.
۱- عدم وجود مبنایی برای ارزیابی عملکرد:
زمانی که بخواهید پاداش بدهید، یکی از اصلیترین معیارهای تصمیمگیری، عملکرد افراد است. زمانی که بدون هیچ ارزیابی عملکردی کارانه میدهید، چه کم چه زیاد، افراد متوجه سطح عملکرد خود نمیشوند و بازخورد مثبت یا منفی رد و بدل نمیشود. لذا اکثرا حس میکنند شاید حقشان ضایع شده یا زحماتشان به اندازهی کافی دیده نشده است.
۲- پرداخت یکسان کارانه و پاداش به افراد:
این شاید زجرآورترین نوع پرداخت پاداش یا کارانه باشد. بدون توجه به سطح عملکردی و سطح اثرگذاری سازمانی افراد، پرداخت یکسان موجب از بین رفتن انگیزه میشود.
۳- عدم وجود تفاوت کافی میان افراد:
خواه ناخواه بصورت غیررسمی افراد از میزان کارانه یا پاداش یکدیگر با خبر میشوند. اگر سیستم ارزیابی عملکرد شما نتواند بین عملکرد عالی، خوب، متوسط و ضعیف تفاوت معناداری قائل شود، همین موضوع باعث نارضایتی افراد می شود. فرض کنید نمره عملکرد عالی ۱۰۰ باشد و عملکرد خوب و متوسط ۹۵ و ۹۰ باشد. این عدم تفاوت معنی دار در نتایج، در نهایت به عملکرد سازمان تان ضربه میزند.
۴- غلط بودن مبنای جبران خدمات:
به عقیده من، پرداخت کارانه یا پاداش بصورت زیر است:
مبلغ حقوق فرد × نمره ارزیابی عملکرد
در هر صورت ضریبی از حقوق افراد به عنوان پاداش درنظر گرفته میشود. اگر سیستم ارزیابی عملکرد یا مدیریت عملکرد خوبی دارید، باید مبنای پرداخت حقوق ها نیز درست باشد تا حاصل ضرب منجر به کارانه و پاداش عادلانهای شود.
سیستم جبران خدمات 4P میتواند سیستم خوبی برای عادلانه کردن سیستم جبران خدمات شما باشد.
آیا میتوانم کلا کارانه یا پاداش ندهم؟ بله. اما در این مورد عجله نکنید.
اگر سطح دستمزدهای شما نسبت به بازار کمتر است، این پاداش یا کارانه میتواند به عنوان ترمیم حقوق، رضایت نسبی و کوتاه مدت ایجاد کند. چرا که کارانه اگر همیشه به عنوان ترمیم حقوق استفاده شود، قدرت شما را در جذب کم میکند و به عملکرد سازمان در بلندمدت ضربه خواهد زد.
معمولا در پایان سال عرف این است که پاداش داده شود ولی میزان آن بستگی به شما دارد و باتوجه به سطح عملکرد سازمان تان و شاخصهای مهم عملکرد میتوانید تصمیم بهتری بگیرید. پس بهتر است پاداش داده شود با اینکه به هیچ عنوان اجباری در کار نیست.
پیشنهادم برای پرداخت پاداش، استفاده از فرمول PUC است.
امتیاز عملکرد فرد (P) × امتیاز عملکرد واحد (U) × امتیاز عملکرد سازمان (C)
این فرمول پاداش دهی، علاوه بر اینکه فردگرایی را کمرنگ کرده و تیم گرایی را تقویت میکند، در صورتی که سازمان به اهداف خودش نرسد (C) در دو امتیاز دیگر ضرب شده و طبیعتا با نرسیدن سازمان به اهدافش همه متضرر میشوند.
حتی برخی سازمان ها عنوان میکنند که اگر سازمان شان به کمتر از ۷۰ درصد اهدافش دست پیدا کند، پاداشی درکار نیست چرا که افراد در حد انتظار کار کردهاند نه فراتر از انتظار که مستحق پاداش باشند.
اما اگر میخواهید کارانه بدهید، سعی کنید حداقل متفاوت بودن سطوح عملکردی را لحاظ کنید. یعنی حتما دومین دلیل نارضایتی را درنظر داشته باشید.
استفاده از نرم افزار و راهکارهای تخصصی منابع انسانی یک مشاور خبره میتواند کمک کننده باشد. تا بتوانید پکیج کاملی از مدیریت عملکرد سه سطحی، سیستم پاداش عادلانه، سیستم جبران خدمات و مدیریت استعدادها و جانشینپروری داشته باشید و علاوه بر افزایش بهرهوری، کارکنان راضیتر، توانمندتر و با ماندگاری بالاتر در اختیار داشته و از نهایت پتانسیل ایشان بهره ببرید.
✍ ردی از تجارب منابع انسانی
@management_technique
❤1👍1
💢تکنیک ۵M: تحلیل ریشهای مشکلات برای راهحلهای پایدار
چگونه ریشه مشکلات را شناسایی و حل کنیم؟مشکلات سازمانی مانند موانعی هستند که پیشرفت را متوقف میکنند. تکنیک
۵M (Man, Machine, Material, Method, Measurement)،
یک روش علمی است که برای شناسایی علل اصلی مشکلات استفاده میشود. با تحلیل پنج مؤلفه کلیدی، میتوانید راهحلهای پایدار طراحی کنید. در ادامه، تمام پنج مؤلفه ۵M بهطور کامل توضیح داده میشود:
۱. انسان (Man)
نقش نیروی انسانی را بررسی کنید.
۲. ماشین (Machine)
تجهیزات و فناوری را ارزیابی کنید.
۳. مواد (Material)
کیفیت ورودیها را چک کنید.
۴. روش (Method)
فرآیندها را تحلیل کنید.
۵. اندازهگیری (Measurement)
دقت دادهها را بررسی کنید.
✍آکادمی مدیریت استراتژیک
@management_technique
چگونه ریشه مشکلات را شناسایی و حل کنیم؟مشکلات سازمانی مانند موانعی هستند که پیشرفت را متوقف میکنند. تکنیک
۵M (Man, Machine, Material, Method, Measurement)،
یک روش علمی است که برای شناسایی علل اصلی مشکلات استفاده میشود. با تحلیل پنج مؤلفه کلیدی، میتوانید راهحلهای پایدار طراحی کنید. در ادامه، تمام پنج مؤلفه ۵M بهطور کامل توضیح داده میشود:
۱. انسان (Man)
نقش نیروی انسانی را بررسی کنید.
۲. ماشین (Machine)
تجهیزات و فناوری را ارزیابی کنید.
۳. مواد (Material)
کیفیت ورودیها را چک کنید.
۴. روش (Method)
فرآیندها را تحلیل کنید.
۵. اندازهگیری (Measurement)
دقت دادهها را بررسی کنید.
تکنیک ۵M مانند یک ابزار تشخیصی است که ریشه مشکلات را آشکار میکند. از امروز، یک مشکل را با ۵M تحلیل کنید و راهحلی ماندگار خلق کنید!
✍آکادمی مدیریت استراتژیک
@management_technique
👍1