tgoop.com/managersclub/16001
Last Update:
🔹باور رایج این است که افراد و سازمانها باید از شکستهای خود درس بگیرند، اما بسیاری از ما از تأمل در اشتباهاتمان طفره میرویم، آنها را انکار کرده یا به گردن دیگران میاندازیم. این عادت از کودکی شکل میگیرد و ما را از پذیرش چالشهای جدید و رشد بازمیدارد. در نتیجه، فرصتهای ارزشمندی برای یادگیری از دست میروند.
شکست سازنده به دلیل بیزاری، سردرگمی و ترس چالشبرانگیز است. بیزاری، واکنشی غریزی نسبت به شکست است. سردرگمی ناشی از نداشتن چارچوبی برای تشخیص انواع شکستهاست. ترس نیز از فشارهای اجتماعی و قضاوت دیگران نشأت میگیرد.
🔹برای یادگیری مؤثر از شکست، باید محیطی ایجاد شود که افراد بدون ترس از قضاوت، ایدههایشان را مطرح کرده و ریسکهای حسابشده انجام دهند. تیمهایی که امنیت روانی بالاتری دارند، بیشتر در بحثها مشارکت میکنند و نوآوریهای ارزشمندتری خلق میکنند.
◽️۱. شکستهای قابل سرزنش
ناشی از بیدقتی، سهلانگاری یا نادیده گرفتن دستورالعملها هستند و باید از تکرارشان جلوگیری شود.
◽️۲. شکستهای قابل تحسین
حاصل ریسکهای حسابشده برای نوآوری و بهبودند و باید برای استخراج بینشهای ارزشمند مورد بررسی قرار گیرند.
◽️۳. شکستهای پیچیده
ترکیبی از عوامل مختلف مانند نقص سیستمها یا مشکلات ارتباطی هستند که نیاز به تحلیل دقیق دارند.
◾️در حوزهای جدید رخ دهد.
◾️فرصتی برای پیشرفت فراهم کند.
◾️از دانش موجود بهره ببرد.
◾️در مقیاسی کوچک باشد تا بتوان از آن درس گرفت.
◽️۱. بررسی پس از وقوع
تحلیل ساختارمند شکستها برای شناسایی علل و جلوگیری از تکرار آنها.
◽️۲. تشویق به آزمایش و ریسکپذیری حسابشده
ایجاد فرهنگی که در آن شکستهای هدفمند ارزشمند تلقی شوند.
◽️۳. به اشتراکگذاری درسهای آموختهشده
ایجاد بستری برای انتقال دانش شکستها بین تیمها و بخشهای مختلف سازمان.
◽️۴. استفاده از داستانسرایی
بیان تجربیات شکست به شکل روایتهای الهامبخش برای درک و ماندگاری بهتر درسها.
🔹با درک درست شکست و مدیریت آن، میتوان نهتنها از اشتباهات اجتنابناپذیر، بلکه از خود شکست بهعنوان ابزاری برای رشد و نوآوری بهره برد.