Telegram Web
☄️ کوروش کبیر: میراث مدیریت و انسانیت

🔸کوروش کبیر، بنیانگذار سلسله هخامنشی، به عنوان یکی از بزرگترین فاتحان و حکمرانان تاریخ شناخته می‌شود. اما فراتر از فتح و قدرت، او به خاطر تعهدش به عدالت، شایسته‌سالاری و احترام به تنوع فرهنگی نیز مورد تحسین قرار می‌گیرد. در این مقاله، که برگرفته از فصل ۱۸ کتاب کوروش‌نامه؛ هنر رهبری و جنگ است، به بررسی عمیق‌تر مدیریت و فلسفه #کوروش_کبیر می‌پردازیم و با جزئیات بیشتری به اقدامات و میراث ماندگارش نگاه می‌کنیم...

📜 این مقاله نسبتا مفصل را میتوانید « اینجا » مطالعه نمایید.

🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ آموزه‌های مدیریت از کوروش کبیر: رهبری و زیرکی

🔸کوروش کبیر، بنیانگذار امپراطوری هخامنشی، به عنوان یکی از بزرگترین رهبران تاریخ شناخته می‌شود. مهارت‌های مدیریت استراتژیک، دیپلماسی و انسانی او نقشی اساسی در موفقیت‌های چشمگیرش ایفا کرد. فراتر از دستاوردهای نظامی، آموزه‌های مدیریتی #کوروش_کبیر درسی ارزشمند برای رهبران در هر عصری ارائه می‌دهد. در این مقاله، که برگرفته از فصل ۱۷ کتاب کوروش‌نامه؛ هنر رهبری و جنگ است با بررسی داستان‌ها و حکایات برجسته از زندگی کوروش، به کاوش در آموزه‌های مدیریتی او می‌پردازیم.

📜 این مقاله نسبتا مفصل را می‌توانید « اینجا » مطالعه نمایید.

🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ با مشتریان‌تان یکسان برخورد نکنید!

🔸تیم کانِر در کتاب «۹۱ خطای فروشندگان» می‌نویسد: یکی از اشتباهاتی که خیلی از فروشندگان مرتکب می‌شوند این است که با یک روش یکسان با تمام مشتریان‌شان تعامل و مذاکره می‌کنند.

🔹این دسته از فروشندگان فراموش می‌کنند که هر مشتری، ویژگی‌های شخصیتی، انگیزه‌ها و نیازهای خاص خودش را دارد و نمی‌توانیم با همۀ آنها به یک صورت تعامل کنیم. در حقیقت، این فروشندگان، به روشی با مشتریان تعامل می‌کنند که خودشان می‌پسندند نه مشتریان.

🔹در مقابل، فروشندگان حرفه‌ای و آموزش‌دیده، ابتدا روحیات مشتریان‌شان را بررسی و سپس روش تعامل با آنها را تعیین می‌کنند. بر این اساس می‌توانیم مشتریان بالقوه‌مان را به این چهار دسته اصلی تقسیم کنیم:

◽️۱. مشتریانی که خواهان پاسخ‌ سریع و خلاصۀ ما به سوالات و خواسته‌هایشان هستند.

◽️۲. مشتریانی که خواهان پاسخ‌های مفصل و با جزئیات هستند.

◽️۳. مشتریانی که ابتدا می‌خواهند با ما ارتباط بگیرند و مطمئن شوند که فروشنده قابل اطمینانی هستیم.

◽️۴. مشتریانی که دوست دارند از خریدشان لذت ببرند و به خرید به عنوان یک تعامل اجتماعی نگاه می‌کنند.

🔹پس برای تعامل درست با مشتری‌مان، ابتدا باید ببینیم جزء کدام یک از این گروه‌هاست و سپس نوع تعامل‌مان را با روحیات او هماهنگ کنیم. برای مثال، اگر مشتری خواهان پاسخ‌های مفصل و با جزئیات است، باید پاسخ‌هایمان را به صورت مکتوب و همراه با عدد و رقم و جدول و نمودار به او ارائه کنیم. بدیهی است که اگر این گونه رفتار نکنیم، نمی‌توانیم مشتری را جذب کنیم.

🔹ولی اگر مشتری بالقوه‌مان خواهان یک خرید لذت‌بخش است، باید از ارائه جزئیات اضافی خودداری کنیم و مثلاً با او در یک رستوران یا استخر قرار بگذایم و هم‌زمان با صرف شام یا شنا کردن، دربارۀ فروش محصول‌مان هم مذاکره کنیم.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ در مذاکرات دشوار از «ما» به‌جای «شما»‌‏‌ استفاده کنید

#Wall_Street_Journal

🔸اگر می‌‌‌خواهید پیامی به کسی بفرستید که احتمال می‌‌‌دهید او را ناراحت کند، یک فرمول ساده وجود دارد که می‌تواند مسوولیت را به طور کامل گردن طرف مقابل نیندازد: به جای «شما» از «ما» استفاده کنید.

🔹محققان، در مجموعه مطالعاتی دریافته‌‌‌اند در تعاملاتی که احتمال تعارض در آنها وجود دارد – مثل بررسی عملکرد کارکنان یا گفت‌‌‌وگوهای سیاسی – خطاب قرار دادن با ضمیر «شما» باعث می‌شود طرف مقابل فکر کند هدف حمله قرار گرفته و حالت دفاعی به خودش می‌گیرد. در مقابل، استفاده از «ما» حس مشارکت ایجاد می‌کند و باعث می‌شود دیگران علاقه بیشتری به تعامل برقرار کردن داشته باشند.

🔹یکی از پنج مطالعه‌‌‌ای که در این باره صورت گرفته، به کامنت‌‌‌های مردم در گروه‌‌‌های بحث و گفت‌‌‌وگوی سایت «ردیت» پرداخته که برچسب لیبرال و محافظه‌‌‌کار داشتند. این مطالعه دریافته، کامنت‌‌‌هایی که از ضمیر «شما» استفاده کرده بودند، بیشتر از آنهایی که از «ما» استفاده کرده بودند، توسط مسوولان نظارت بر محتوا سانسور شده بودند.

🔹در یک آزمایش، از شرکت‌کننده‌‌‌ها خواسته شد نظرشان را در مورد پایین آوردن سن مجاز استفاده از دخانیات مطرح کنند. هر شرکت‌کننده باید صحبتی متقاعدکننده در این زمینه می‌‌‌کرد. مثلا یکی که با پایین آوردن سن مجاز استفاده از دخانیات مخالف بود، گفته بود: «شما نباید اجازه دهید تردیدتان در مورد سن استفاده از دخانیات، بر قضاوتتان تاثیر بگذارد و سلامت دیگران را به خطر بیندازد.»
یک نفر دیگر گفته بود: «ما نباید اجازه دهیم تردیدمان در مورد سن استفاده از دخانیات، بر قضاوتمان تاثیر بگذارد و سلامت دیگران را به خطر بیندازد.»

🔹نتایج نشان داد وقتی افراد گزاره‌‌‌ای را می‌‌‌خوانند که در آن از ضمیر «شما» استفاده شده، کمتر پذیرای آن هستند و با گزاره‌‌‌ای که در آن از ضمیر «ما» استفاده شده، بیشتر ارتباط می‌‌‌گیرند و متقاعد می‌‌‌شوند.

🔹بعد از آن، آزمایشی انجام شد که از شرکت‌کنندگان خواسته شد تصور کنند روی پروژه‌‌‌ای کار می‌کنند که یک سرپرست هدایت آن را بر عهده دارد و کارها به خوبی پیش نمی‌رود. سپس از شرکت‌کنندگان خواستند در مورد اینکه می‌‌‌خواهند بازخوردهای منفی در مورد پروژه را با سرپرست به اشتراک بگذارند یا نه، تصمیم‌گیری کنند.
وقتی انتقادها شامل ضمیر «ما» بودند، شرکت‌کننده‌‌‌ها ۱۶‌درصد تمایل بیشتری داشتند که آن را با سرپرست تیم به اشتراک بگذارند تا انتقادهایی که از ضمیر «شما» استفاده کرده بودند.

◀️ این تحقیقات ثابت می‌کنند وقتی مدیران در گفت‌‌‌وگوهای سخت با کارکنان یا اعضای تیمشان از «ما» به جای «شما» استفاده کنند، طرف مقابلشان بیشتر پذیرای انتقاد و بازخوردهای آنها خواهد بود. این موضوع در مورد بحث‌‌‌های سیاسی یا هر گونه تعاملات پرتنش دیگری هم صدق می‌کند.

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۲ خصوصیت طلایی یک مدیر موفق

◽️۱‌. در دام افکار منفی گرفتار نمی شوند
غرق شدن در آنچه روانشناسان از آن با عنوان ذهنیت عملکرد یاد می کنند اغلب به معنای گیر افتادن در دام چرخه معیوب احساس بی کفایتی و محدودیت است. زمانی که نواقص خود را بزرگنمایی کرده و اجازه دهید اعتماد به نفس تان را تحت الشعاع قرار دهد، فراموش میکنید که قابلیت پیشرفت  بهبود دارید. و زمانی که این اتفاق افتاد دست از تلاش برای بهتر بودن خواهید برداشت.

🔹اجازه ندهید عملکردتان ولو ضعیف؛ افکارتان را تحت سلطه دراورد. آنچه در نظر شما نقص جلوه میکند میتواند فرصتی برای توسعه باشد. این هم نیازمند تغییری ساده در ذهنیت ما است: هر وظیفه چالش زایی را بعنوان فرصتی برای بهبود یک مهارت در نظر بگیرید نه دروازه ای رو به شکست و ناکامی.

◽️٢. همواره متواضع و البته قاطع هستند
متواضع بودن و در عین حال قاطع بودن سخت است. وقتی شما قاطعیت دارید، به شما لقب مغرور خواهند داد. اما این شما هستید که می توانید با عملکردی درست به دیگران بفهمانید که انسانی متواضع هستید. اما درباره حرفه خود و شیوه مدیریت خود قاطعانه عمل می کنید.

🔹بهترین راه حل آن است که با نگرشی متواضعانه و ذهنیت یادگیرنده و باز با شغل جدید خود مواجه شوید. شما ارتقا یافتید چرا که از دیدگاه راس سازمان، پتانسیل لازم را داشته اید. اما این ابدا به معنای آن نیست که شما همه چیز را میدانید و زیردستانتان از این نعمت بی بهره اند. در واقع برترین رهبران میدانند که همیشه باهوش تر از آنها نیز در حلقه خانواده کاری شان وجود دارد.کنترل نفس موجب ایجاد احترام از سوی دیگر همکاران میشود و خصوصیات رهبری در فرد را تقویت میکند.

[آکادمی مدیریت]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۳ اشتباه که هنگام تغییر حوزه کاری باید از آنها اجتناب کرد
#Forbes

🔸شاید به دنبال تجربه‌ای تازه هستید یا شغل فعلی‌تان دیگر برایتان جذابیتی ندارد یا شاید هم دلتان می‌خواهد همه‌ چیز را زیرورو کنید. حالا بعد از چند ماه یا شاید چند سال فکر کردن به این موضوع به این نتیجه رسیده‌اید که وقت تغییر است. حرکت بزرگی است! اما تا دست به کار نشده‌اید، حواستان باشد مرتکب این سه اشتباه نشوید تا فرآیند ساده‌تری را تجربه کنید.

◽️۱. باید از صفر شروع کنید
اگر سال‌ها سخت تلاش کرده و برای جایگاه حرفه‌ای کنونی‌تان زحمت کشیده باشید، تصور از نو شروع کردن می‌تواند ترسناک باشد. اما بیشتر تغییرات شغلی معمولا آنقدری که به نظر می‌رسد ریشه‌ای و دراماتیک نیستند. پس قرار نیست همه مهارت‌هایتان را دور بریزید.

🔹برای شروع می‌توانید شرح شغلی خود را مرور و مهارت‌های اکتسابی‌تان را لیست کنید. چه مهارت‌هایی بین‌شاخه‌ای هستند؟ کدام‌‌ها در نقش کاملا متفاوتی به کار می‌آیند؟ وقتی بفهمید چقدر از مهارت‌هایتان را می‌توانید با خودتان ببرید شگفت‌زده می‌شوید.

🔹به عنوان مثال فرض کنید متخصصی در حوزه خدمات مشتری هستید و حالا می‌خواهید مدیر پروژه شوید. تجربه شما در برخورد با مشتریان، حل مشکلات و سروکار داشتن با آدم‌های متفاوتی از بخش‌‌های گوناگون سازمان در نقش جدید، بسیار به کارتان می‌آید، پس جعبه‌ابزار شغل جدیدتان اصلا آن طور که فکر می‌کنید خالی نیست و بیش از آنچه که فکرش را می‌کنید به درد بخور و کار راه انداز است.

◽️۲. باید به دانشگاه برگردید
عده‌ای بر این باورند که یک مدرک جدید، حالا چه کارشناسی باشد یا کارشناسی ارشد، خیلی جادویی بلاتکلیفی‌ها و مشکلات شغلی‌شان را از بین می‌برد و آنها را به شغل رویایی‌شان می‌رساند. اما متاسفانه همیشه از این خبرها نیست. درست است که اگر قصد داشته باشید وکیل یا پزشک شوید، حتما به مدرک مرتبطش احتیاج خواهید داشت، اما برای خیلی از حوزه‌های دیگر چنین الزام سفت و سختی وجود ندارد.

🔹مثلا اگر تصمیم گرفته‌اید که تدریس را رها کنید و وارد حوزه بازاریابی دیجیتال شوید لازم نیست همه‌چیز را رها کنید و به دانشگاه برگردید تا مدرک بازاریابی‌تان را بگیرید. برای این مورد استعداد در تولید محتوا و مدیریت پروژه‌ها به همان اندازه لازم و ارزشمند است. در حوزه‌هایی مثل بازاریابی دیجیتال یا مدیریت پروژه، مهارت‌های عملی، گواهینامه‌ها و تجربیات مرتبط اغلب از مدرک تحصیلی ارزشمندتر هستند.

◽️۳. خراب‌کردن پل‌های پشت سر
فراموش نکنید که کارفرمایان آینده برایشان مهم است که شما کار قبلی را چگونه ترک کرده‌اید و یک سابقه بد، پیدا کردن فرصت خوب بعدی را تبدیل به یک چالش سخت می‌کند. دنیای کسب‌وکار کوچک‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کنید و هرگز نمی‌دانید کی و کجا دوباره با همکاری قدیمی مواجه می‌شوید یا به توصیه او احتیاج پیدا می‌کنید. به همین دلیل، ترک کار حرفه‌ای و حفظ روابط دوستانه بسیار مهم است.

🔹موفقیت در درازمدت به گسترش شبکه روابط حرفه‌ای‌تان وابسته است. ارتباطات شما می‌توانند درهای منتهی به مشتریان جدید، مشاغل تازه و هرآنچه را که فکرش را بکنید به رویتان باز کنند. اگر حالا زمان بگذارید و این روابط را ایجاد و تقویت کنید، در آینده نتیجه‌اش را می‌بینید.

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ توجه ویژه به کودکان، راهکار نوین بازاریابی

🔸جیم بلیت در کتاب «۱۰۰ ایده بزرگ بازاریابی» می‌نویسد: کودکان به نوبه خود بازار مهمی به شمار می‌روند. هر چند که والدین آنها هم به اندازه خودشان اهمیت دارند و می‌توانید با تمرکز روی کودکان، والدین آنها را جذب کنید، حتی اگر محصول‌تان هیچ ربطی به کودکان نداشته باشد.

🔹با این حال، بسیاری از شرکت‌ها، خدمات خوبی به کودکان ارایه نمی‌کنند و تجربه خوبی برای آنها نمی‌آفرینند.

🔹برای مثال، به طور تعجب‌آوری، برخی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای بخش پوشاک کودکان را در طبقه بالای فروشگاه طراحی می‌کنند و کودک طفل معصوم مجبور است کلی پله را بالا برود. ضمن آن که برای مادرانی با کالسکه بچه، بازدید از بخش کودکان تقریبا غیرممکن است.

🔹به همین دلیل است که بسیاری از شرکت‌ها، به خصوص فروشگاه‌ها تلاش می‌کنند به فروشگاه‌هایی سازگار با کودکان تبدیل شوند.

🔹البته یک فروشگاه سازگار با کودکان، چیزی فراتر از داشتن اتاق کودک و مادر یا گنجاندن غذای مناسب برای کودکان در منوی غذایی‌اش است؛ برای مثال، رستوران زنجیره‌ای بُلو کانگورو در انگلستان به معنای واقعی کلمه سازگار با کودکان و دوست‌دار آنهاست.

🔹در طبقه پایین تمام رستوران‌های این شرکت یک زمین بازی برای کودکان در نظر گرفته شده که با تلویزیون مداربسته‌ای کنترل می‌شود.

🔹پدر و مادرها می‌توانند به دور از سر و صدا و با خیال راحت در طبقه بالا غذایشان را بخورند و کودک‌شان را هم تحت نظر داشته باشند.

🔹بخش دیگری هم در کنار زمین بازی کودکان وجود دارد که می‌توانند قبل از بازی، با پدر و مادرشان غذا بخورند و والدین هم از خوردن یک دسر یا قهوه لذت ببرند.

🔹نکته جالب منوی بخش کودکان این است که تمام غذاهای گوناگونی که برای بزرگ‌ترها سِرو می‌شود، در اندازه کوچک‌تر برای بچه‌ها هم ارائه می‌شود.

🔹ضمن آن که غذاهای بخش کودکان به طور کامل ارگانیک هستند که این هم به نوبه خود یک ارزش بسیار جذاب برای والدین به حساب می‌آید.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۱۰ تصمیم مدیریتی که کارکنان را از سازمان دور می‌سازد

🔸ده تصمیم مدیریتی که به فرهنگ سازمانی آسیب می‌زند و موجب ترک سازمان توسط کارکنان می‌شود، عبارتند از:

◽️۱‌. تصمیم به رتبه بندی و امتیازدهی کارکنان خود، یکی در مقابل دیگری

◽️۲. تصمیم به اجرای بازخور ۳۶۰ درجه که کارکنان را تشویق (یا حتی وادار) به بازخورد ناشناس به یکدیگر می کند.

◽️۳. درخواست از کارکنانی که می خواهند در داخل سازمان جابجایی شغلی داشته باشند ، برای کسب اجازه از مدیر فعلی خود

◽️۴. درخواست از کارکنان برای ارائه دلیل مستند ( مانند اطلاعیه فوت هنگام فوت یکی از اعضای خانواده شان، جهت ارائه مرخصی)

◽️۵. تصمیم به محاسبه هر غیبت کوچک از کار، در برابر کارکنان

◽️۶. تصمیم به ثبت و یادداشت تخلفات، بجای توانمندسازی و شناخت موفقیت های کارکنان

◽️٧. تصمیم به پر کردن پست سازمانی خالی با استخدام های خارج از سازمان، زمانیکه افراد مناسبی در حال حاضر در داخل سازمان وجود دارند.

◽️٨. تصمیم به اینکه مدیریت سرمایه انسانی بجای تیم حل مساله و فرهنگ ساز ، به یک تیم اجرای قانون تبدیل شود.

◽️٩. تصمیم به استخدام افراد با حقوق کمتر از نرخ بازار برای پست سازمانی مربوطه، به دلیل صرفه جویی در هزینه ها.

◽️١٠. تصمیم به اداره سازمان بوسیله مطالعه تئوریها، بجای گوش دادن به کارکنان شایسته ای که استخدام شده اند.

[آکادمی مدیریت]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۱۴ نشانه‌ای که نشان می‌دهد از نظر ذهنی قوی هستید

🔸قدرت ذهنی یکی از ویژگی‌های اساسی برای رسیدن به موفقیت در زندگی شخصی و حرفه‌ای است. افراد با ذهن قوی می‌توانند در مواجهه با مشکلات و چالش‌های زندگی، آرامش و تمرکز خود را حفظ کرده و بهترین تصمیم‌ها را بگیرند. در اینجا به بررسی ۱۴ نشانه از قدرت ذهنی می‌پردازیم که می‌تواند به شما نشان دهد آیا از نظر ذهنی قوی هستید یا خیر.

۱. پذیرش مسئولیت اشتباهات
یکی از نشانه‌های اصلی افراد با ذهن قوی، پذیرش مسئولیت اشتباهات خود است. این افراد از سرزنش دیگران یا شرایط بیرونی برای اشتباهاتشان خودداری می‌کنند و به جای آن بر روی یادگیری و رشد از اشتباهات تمرکز می‌کنند.

۲. کنترل احساسات در موقعیت‌های استرس‌زا
قدرت ذهنی به معنای توانایی مدیریت احساسات در موقعیت‌های استرس‌زا است. افراد قوی ذهنی قادرند تا در لحظات حساس و پرتنش آرامش خود را حفظ کنند و تصمیم‌های منطقی بگیرند.

۳. توانایی نه گفتن
افراد با ذهن قوی از قدرت نه گفتن بدون احساس گناه یا نگرانی از واکنش دیگران برخوردارند. آن‌ها به نیازها و اولویت‌های خود احترام می‌گذارند و از تعهدات بی‌دلیل و نامعقول خودداری می‌کنند.

۴. تمرکز بر حل مشکلات به جای نگران شدن از آن‌ها
افراد قوی ذهنی به جای نگرانی بیش از حد درباره مشکلات، به دنبال راه‌حل‌های عملی برای آن‌ها هستند. آن‌ها وقت خود را صرف شکایت و نگرانی نمی‌کنند و به جای آن تمرکز خود را بر روی اقداماتی که می‌توانند برای حل مشکل انجام دهند، قرار می‌دهند.

۵. انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات
ذهن‌های قوی به راحتی با تغییرات سازگار می‌شوند و از انعطاف‌پذیری بالایی برخوردارند. آن‌ها می‌دانند که تغییر بخش طبیعی زندگی است و به جای مقاومت در برابر آن، خود را برای مواجهه با شرایط جدید آماده می‌کنند.

۶. اجتناب از تمرکز بر چیزهایی که خارج از کنترلشان است
افراد قوی ذهنی به خوبی می‌دانند که تمرکز بر مواردی که خارج از کنترلشان است، اتلاف انرژی و زمان است. آن‌ها انرژی خود را بر روی آنچه که می‌توانند تغییر دهند، متمرکز می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که شرایط خارج از کنترل بر روحیه و عملکردشان تأثیر بگذارد.

۷. داشتن دیدگاه بلندمدت
افراد با ذهن قوی به جای تمرکز بر لذت‌های آنی، اهداف بلندمدت خود را دنبال می‌کنند. آن‌ها از تصمیم‌گیری‌های لحظه‌ای که ممکن است به آینده‌شان آسیب بزند، اجتناب می‌کنند و به تصویر بزرگ‌تر زندگی خود نگاه می‌کنند.

۸. پذیرش نقد و یادگیری از آن
افراد قوی ذهنی به جای دفاع از خود یا احساس حمله شخصی، نقدها را به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری می‌بینند.

۹. استقلال فکری
افراد قوی ذهنی برای تصمیم‌گیری‌های خود از توانایی تحلیل و ارزیابی مستقل برخوردارند. آن‌ها به جای پیروی کورکورانه از جمع، تصمیمات خود را بر اساس منطق و اطلاعات دقیق اتخاذ می‌کنند.

۱۰.داشتن اعتماد به نفس
اعتماد به نفس قوی یکی از ویژگی‌های کلیدی افراد قوی ذهنی است. آن‌ها به خود و توانایی‌هایشان اعتماد دارند و از این اعتماد برای مواجهه با چالش‌های زندگی استفاده می‌کنند.

۱۱. اجتناب از حسادت
افراد قوی ذهنی از حسادت به موفقیت‌های دیگران اجتناب می‌کنند. آن‌ها به جای مقایسه خود با دیگران، بر روی پیشرفت شخصی و دستیابی به اهداف خود تمرکز می‌کنند.

۱۲. تعهد به رشد شخصی
افراد قوی ذهنی همواره در حال یادگیری هستند و از هر فرصت برای بهبود خود استفاده می‌کنند.

۱۳. برخورداری از توانایی بخشش
بخشش و رها کردن کینه‌ها یکی از نشانه‌های بارز افراد با ذهن قوی است. آن‌ها به جای تمرکز بر آسیب‌ها و ناراحتی‌های گذشته، از قدرت بخشش برای رهایی از احساسات منفی استفاده می‌کنند.

١۴. توانایی مدیریت زمان
افراد قوی ذهنی به خوبی می‌دانند که زمان یکی از ارزشمندترین منابع زندگی است و از آن به بهترین نحو استفاده می‌کنند. آن‌ها برنامه‌ریزی دقیقی برای روز خود دارند و تلاش می‌کنند تا هر لحظه از وقتشان را به شکلی مفید و سازنده بگذرانند.

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ چرا انتخاب متن خوش‌آمد‌گویی به کارمند جدید مهم است؟

🔸بسیار مهم است که با یک خوشامدگویی خوب از اعضای جدید تیم استقبال کنید تا بتوانید حسی صمیمی و دوستانه را منتقل کنید. یک متن خوشامدگویی به کارمند جدید همراه پکیج هدیه یا لوازم موردنیاز کاری ممکن است مزایای متعددی داشته باشد که ما در این بخش به مهم‌ترین آن‌ها اشاره خواهیم کرد. یک پکیج ممکن است شامل موارد مختلفی از جمله ساعت تبلیغاتی یا حتی یک خودکار و گلدان کوچک باشد! اما مزیت‌های مختلفی به شرح زیر دارد:

🔹در اولین برخورد، یک ذهنیت مثبت در فرد ایجاد می‌کند. به عبارتی؛ متن خوشامدگویی به کارمند جدید ممکن است اولین تعاملی باشد که با عضو جدید تیم دارید. همچنین می‌توانید از این فرصت برای ایجاد یک برداشت اولیه مثبت استفاده کنید.

🔹به ایجاد یک فرهنگ مثبت کمک می‌کند. وقتی اعضای جدید تیم احساس می‌کنند که در ورود از آن‌ها استقبال شده و برای سازمان اهمیت دارد، محیط کار را برای آن‌ها مثبت‌تر و تعهد به کار را در آن‌ها بیشتر می‌کند.

🔹علاوه‌بر این، متن خوش آمد گویی به کارمند جدید بخشی از فرآیند ورود موثر است. وقتی اعضای جدید تیم احساس ارزشمندی می‌کنند، می‌توان به افزایش مشارکت کلی کارکنان کمک کرده و نحوه تعامل را آسان‌تر می‌کند.

[مدیریت منابع انسانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۱۷ توصیه برای برنامه‌ریزی استراتژیک بهتر

🔸فِرِد آر. دیوید در کتاب «مدیریت استراتژیک» می‌نویسد: برنامه‌ریزی استراتژیک سنگ‌بنای موفقیت هر کسب و کاری است. برای آن که یک برنامه استراتژیک موثر بنویسید، باید این ۱۷ اصل را رعایت کنید:

◽️۱. در برنامه‌ریزی استراتژیک‌تان بیشتر از آن که روی کاغذبازی متمرکز شوید، روی افزایش مشارکت مدیران و کارمندان‌تان در فرایند برنامه‌ریزی تمرکز کنید.

◽️۲. شیوه مشارکت در برنامه‌ریزی استراتژیک و مفاهیم مرتبط با آن را حتما به مدیران و کارمندان‌تان بیاموزید.

◽️۳. تمام ادعاهایتان در برنامه‌ استراتژیک را با آمار و ارقام حمایت و ثابت کنید.

◽️۴. برنامه استراتژیک‌تان باید ساده، قابل فهم و قابل اجرا باشد نه یک برنامه پیچیده و غیرقابل اجرا.

◽️۵. در برنامه استراتژیک‌تان حتما وظایف واحدهای مختلف شرکت‌تان برای تحقق برنامه را مشخص کنید.

◽️۶. فرضیات بنادینی که بر اساس آن برنامه‌ریزی کرده‌اید را حتما به خوبی توضیح بدهید.

◽️۷. در برنامه استراتژیک‌تان فقط اخبار خوب و فرصت‌های بازار را بازگو نکنید بلکه اخبار بد و تهدیدهای موجود در بازار را هم تشریح کنید.

◽️۸. از مدیران و کارمندان‌تان بخواهید تا با ذهنی باز در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک مشارکت کنند و روال‌ها و قوانین جاری در شرکت را به چالش بکشند.

◽️۹. هیچ وقت فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک‌تان را به یک وظیفه اداری سخت و پیچیده تبدیل نکنید. کاری کنید مدیران و کارمندان‌تان با علاقه شخصی در این فرایند مشارکت کنند.

◽️۱۰. هیچ وقت مدیران و کارمندانی که خلاف بقیه حرف می‌زنند و فرهنگ حاکم بر شرکت را به چالش می‌کشند، از فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک کنار نگذارید.

◽️۱۱. لزوما نمی‌توانید همه چیز را در برنامه استراتژیک‌تان پیش‌بینی کنید. پس وقت‌تان را برای این کار هدر ندهید و روی مسایلی تمرکز کنید که قابل پیش‌بینی هستند.

◽️۱۲. در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک از ادبیات پیچیده و فنی استفاده نکنید، بلکه برنامه‌تان را به گونه‌ای بنویسید که حتی کم‌سوادترین کارمندان‌تان هم متوجه برنامه استراتژیک شرکت بشوند.

◽️۱۳. حتما یک فرایند دقیق را برای کنترل اجرای برنامه استراتژیک توسط واحدهای مختلف شرکت‌تان طراحی کنید.

◽️۱۴. در برنامه‌ریزی استراتژیک‌تان صرفا روی اطلاعات کمّی تمرکز نکنید. یادتان باشد خیلی وقت‌ها اطلاعات کیفی بسیار مهم‌ترند.

◽️۱۵. کنار گذاشتن کارمندان عادی شرکت و تمرکز روی کارمندان حرفه‌ای، بزرگ‌ترین خطا در فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک است.

◽️۱۶. هیچ وقت بیش از ۵ تا ۷ استراتژی را در برنامه استراتژیک‌تان نگنجانید چون قطعا نمی‌توانید تعداد زیادی استراتژی را پیاده‌سازی کنید.

◽️۱۷. در برنامه‌ریزی استراتژیک‌تان حتما روی ترویج این روحیه و فرهنگ در شرکت‌تان تمرکز کنید: رعایت اخلاق، مهم‌ترین استراتژی در هر کسب و کاری است.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ با کسی که خود را دانای کل می‌داند چطور رفتار کنیم؟

🔸همه ما یکی را می‌شناسیم که فکر می‌کند همه چیز را می‌داند در حالی که دانش و توانایی‌های واقعی خود را در نظر نمی‌گیرد. این افراد طوری رفتار می‌کنند که انگار همه‌چیز را تجربه کرده‌اند و برای هر مسئله‌ای راه‌حلی دارند. کارشناسان به چنین افرادی دانای کل می‌گویند. این افراد شنوندگان خوبی نیستند و با هر چیزی مخالفت می‌کنند تا حرف خود را به کرسی بنشانند. بعضی از آنها حتی رفتاری پرخاشگرانه دارند و با قلدری اطرافیان خود را آزار می‌دهند.

◀️ آیا دانای کل بودن نشانه بیماری روانی است؟
برخی از افراد ممکن است برای مخفی‌کردن احساس ناامنی یا جبران شکست‌های گذشته‌شان نقاب دانای کل بزنند. گاهی هم افرادی که خود را دانای کل می‌دانند، اختلال شخصیت خودشیفته دارند. این افراد معمولا دیگران را تحقیر می‌کنند تا احساس بهتری به خود داشته باشند. بر اساس راهنمای تشخیصی اختلالات روانی، اگر فردی حداقل ۵ مورد از ویژگی‌های زیر را داشته باشد، ممکن است به این بیماری مبتلا باشد:

▪️نیاز به تحسین بیش از حد دارد.
▪️درباره هوش و استعدادهای خود اغراق می‌کند.
▪️فکر می‌کند منحصربه‌فرد است و فقط افراد خاصی می‌توانند او را درک کنند.
▪️رفتارهای متکبرانه دارد.
▪️درباره عقل، زیبایی، قدرت و موفقیت خود فانتزی‌های بزرگی دارد.
▪️فکر می‌کند مستحق جایگاهی بسیار بالاست.
▪️انتظار دارد دیگران با او رفتار ویژه‌ای داشته باشند و از او اطاعت کنند.
▪️به دیگران حسادت می‌کند و فکر می‌کند دیگران به او حسودی می‌کنند.
▪️از دیگران برای منافع شخصی خود سوءاستفاده می‌کند.
▪️مایل نیست یا نمی‌تواند با دیگران همدلی کند.

🔹کارشناسان معتقدند که ژنتیک، فشار عصبی و محیط زندگی در دوران کودکی در بروز این اختلال نقش دارند. در سایر موارد هم احساس بی‌کفایتی موجب می‌شود افراد بخواهند ضعف‌های خود را پشت نقاب دانای کل پنهان کنند.

◀️ راهکارهای مقابله با این افراد
این افراد خود را برتر نشان می‌دهند و باعث می‌شوند ما احساس ناراحتی، عصبانیت، حقارت یا ناامنی کنیم. تعامل با این افراد سخت و طاقت‌فرساست و شما برای مهار واکنش‌های خود به زمان و تمرین مداوم نیاز دارید. در ادامه، برخی از روش‌های مواجهه صحیح با چنین افرادی را مطرح می‌کنیم.

▪️آرامش خود را حفظ کنید. اگر با فردی سروکار دارید که خود را دانای کل می‌داند، ممکن است عصبانیت همه‌چیز را بدتر کند.

▪️مسئله را شخصی نکنید. اگر به الگوی رفتاری آنها در طولانی‌مدت توجه کنید، می‌بینید با همه افراد چنین برخوردی دارند. پس فقط مرزهای خود را تعیین کنید.

▪️بحث نکنید. چراکه آنها شما را در دوری باطل گرفتار می‌کنند و اجازه نمی‌دهند برنده شوید.

▪️نقاط قوت خود را بدانید. اگر سعی می‌کنند شما را تخریب کنند، در این دام گرفتار نشوید.

▪️همدل باشید. این افراد اغلب از کمبود عزت نفس یا مسئله‌ای شخصی در عذاب‌اند. به‌جای عصبانی‌شدن، آنها را درک کنید.

▪️با آمار و مثال صحبت کنید. در مکالمه با او، هرچقدر آمار و اطلاعات دقیق‌تری داشته باشید، دانای کل فرصت کمتری برای مداخله در صحبت‌هایتان خواهد داشت.

▪️شوخ‌طبع بمانید. کسانی که خود را دانای کل می‌دانند رفتار تدافعی و تهاجمی دارند. بدترین کاری که در برابر آنها می‌توانید انجام دهید، ایجاد احساس خطر برای آنهاست. صحبت‌کردن با طعنه و کنایه احساس ترس را برای آنها تداعی می‌کند.

▪️سؤال بپرسید. دانای کل از مخالفت و بیان دیدگاه‌های انتقادی لذت می‌برد. اگر این موقعیت برای شما آزاردهنده است، با پرسش‌هایی او را به چالش بکشید تا بیاموزد که قبل از صحبت‌کردن، باید منابع و دلایل معتبری برای گفته‌هایش پیدا کنند.

▪️بازخورد سازنده ارائه کنید. دانای کل از تأثیر منفی رفتارش بر دیگران بی‌خبر است. اگر رفتار او شما را آزار می‌دهد، بهتر است او را به جلسه‌ای خصوصی دعوت کنید و در فضایی آرام، احساس خود را به او بگویید. ولی عزت نفس او را هدف نگیرید.

▪️اگر تمام روش‌های قبل را امتحان کردید و همچنان به نتیجه‌ای نرسیدید، رابطه خودتان را با دانای کل محدود کنید. اما اگر نمی‌توانید به‌راحتی از معاشرت با او اجتناب کنید، در این حالت مؤدبانه لبخند بزنید و سکوت کنید یا موضوع گفت‌وگو را تغییر دهید.

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📌 شما می‌توانید کارخانه‌هایم را از من بگیرید، ساختمان‌هایم را به آتش بکشید؛ اما اگر افراد و کارکنانم را به من بدهید، دوباره کسب‌وکارم را مثل قبل خواهم ساخت.

👤 هنری فورد

🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ در باب پنجره استراتژیک

🔸دیوید کِرتز در کتاب «بازاریابی مدرن» می‌نویسد: موفقیت هر محصولی در بازار تا حد زیادی به شرایط بازار بستگی دارد. بر همین اساس، پروفسور دِرِک آبِل، مفهوم «پنجره استراتژیک» را برای تعریف بازه زمانی محدودی که در آن، شرایط بازار برای موفقیت یک محصول فراهم است، توسعه داده است.

🔹پروفسور دِرِک آبِل معتقد است وقتی شرایط بازار برای عرضه یک محصول مساعد می‌شود، هر شرکتی فرصت اندکی در اختیار دارد تا با استفاده از آن شرایط، محصول مدنظرش را وارد بازار کند.

🔹وی می‌گوید برای این که به موقع تشخیص بدهید پنجره استراتژیک‌تان باز است یا بسته، باید به این سه عامل دقت کنید:

◽️۱.شرایط کنونی و آینده بازار و میزان تطابق آن با محصول مدنظر

◽️۲. توانایی‌های فعلی و آینده شرکت و میزان تطابق آن برای عرضه محصول مدنظر

◽️۳. میزان تطابق زمانی توانایی‌های شرکت برای عرضه محصول با شرایط بازار (آیا شرکت‌مان در بهترین زمان برای عرضه محصول، توانایی انجام این کار را دارد؟)

🔹برای مثال، وال مارت که اکنون بزرگ‌ترین فروشگاه زنجیره‌ای در دنیاست، زمانی وارد بازار شد که به دلیل رکود اقتصادی بزرگ، شرایط بازار برای تولد یک فروشگاه زنجیره‌ای با پایین‌ترین قیمت‌ها فراهم بود.

🔹به همین دلیل، بنیانگذاران وال مارت تصمیم گرفتند تمام منابع‌شان را روی این کار متمرکز کنند و با این شعار وارد بازار شوند: «پول پس‌انداز کنید تا بهتر زندگی کنید»

🔹بر اساس این شعار، وال مارت نه تنها قیمت‌های فوق‌العاده مناسبی را به مشتریانش پیشنهاد می‌داد، بلکه به شیوه‌های گوناگونی به آنها می‌آموخت که چگونه می‌توانند پول بیشتری پس‌انداز کنند و از پس‌انداز‌شان برای ساختن یک زندگی بهتر در آینده استفاده کنند.

🔹بدون شک، اگر وال مارت این فرصت را از دست می‌داد و بنیانگذاران آن منابع‌شان را روی این فرصت متمرکز نمی‌کردند، پنجره استراتژیک برای وال مارت بسته می‌شد و این شرکت هیچ گاه نمی‌توانست به بزرگ‌ترین فروشگاه زنجیره‌ای در دنیا تبدیل شود.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۶ نشانه‌ اشخاص نامناسب برای مشورت

🔸مشورت کردن با دیگران، چه درباره‌ی زندگی و چه درباره‌ی کسب‌وکار می‌تواند به تصمیم گیری درست و کاهش احتمال خطا کمک کند، اما به‌شرط اینکه از شخص شایسته‌ای مشورت بگیرید. گاهی افراد با اینکه نیتی جز یاری و همراهی ندارند، صرفا چون از همه‌ی جوانب قضیه مطلع نیستند، ممکن است بدون هیچ تعمدی راهنمایی اشتباه بکنند. در اینجا  ۶ نشانه در اختیار شما قرار می‌دهیم که دریابید شخص مناسبی را برای مشورت کردن انتخاب نکرده‌اید.

◽️۱. مشورت‌دهنده فاقد صلاحیت است
اگر مشورت‌دهنده شخصی تصادفی است و حتی زمینه‌ی کاری‌اش با شما یکسان نیست، باید اعتبار مشورت دریافتی و مشورت‌دهنده را دوباره ارزیابی کنید. به‌ویژه درباره‌ی مشورت کسانی که به مصلحت و منافع طرف مقابل نمی‌اندیشند، باید بسیار محتاط بود. کسانی که حواس‌شان به شما هست و به شما و موفقیت‌تان اهمیت می‌دهند، بهترین افراد برای مشورت هستند.

◽️۲. مشورت دریافتی با موقعیت شما جور نیست
افراد معمولا براساس تجربیات خودشان مشورت می‌دهند که آن هم شاید با موقعیتی که مشورت‌گیرنده درگیر آن است مطابقت نداشته باشد.

◽️۳. مشورت‌دهنده بدون اینکه گوش کند فقط حرف می‌زند
اگر مشورت‌دهنده زیاد از «باید» استفاده می‌کند مراقب باشید. مشورت‌دادن خوب نیازمند اطلاع از شرایط طرف مقابل است و زمانی مشورت‌دهنده می‌تواند به‌درستی از شرایط‌تان مطلع شود که وقت بگذارد و سؤالاتی از شما بپرسد.

◽️۴. مشورت صرفا حول محور نتیجه‌ی نهایی می‌چرخد و نه فرایند تصمیم گیری
درباره‌ی مشورت‌هایی که فقط بر خود تصمیم متمرکزند و درخصوص مراحل تصمیم گیری کمکی نمی‌کنند محتاط‌تر رفتار کنید، چراکه فرایند ارزیابی به‌اندازه‌ی جواب نهایی حائز اهمیت است.

◽️۵. مشورت‌دهنده جهت‌گیری احساسی دارد
غلیان احساسی زیاد می‌تواند نشانه‌ی جهت‌گیری مشورت‌دهنده باشد. شاید او برنامه‌ای در سر دارد که با برنامه‌‌ی شما نمی‌خواند.

◽️۶. مشورت دریافتی با حس درونی‌تان مغایر است
اگر ندای درون‌تان با مشورت دریافتی مخالف است، شاید بد نباشد که به حس درونی‌تان اعتماد کنید.

● چگونه به مشاوره‌ی غلط پاسخ بدهیم؟
اگر متوجه شدید که درحال دریافت مشورت درستی نیستید، باز هم می‌توانید ادامه‌ی صحبت‌های طرف مقابل را بشنوید. اشکالی ندارد به مشورتی که لزوما کمک‌کننده نیست گوش کنید. شاید مشورت کردن با طرف مقابل به‌کارتان نیاید، اما حداقل می‌توانید از خلال صحبت‌هایش به چیزی درباره‌ی خود آن شخص پی ببرید که بعدها به‌دردتان بخورد یا حتی می‌توانید در فکرتان، برای طرف مقابل استدلال مخالف بیاورید.

[آکادمی مدیریت]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ ۳ درس مهمی که تیم کوک از کارکردن با استیو جابز یاد گرفت

🔸سال ۲۰۱۱، بعد از مرگ استیو جابز، «تیم کوک» به‌عنوان مدیرعامل شرکت اپل انتخاب شد و توانست این شرکت را به رشد خیره‌کننده‌ای برساند. تیم کوک، هنوز درس‌هایی را که از جابز آموخته، سرلوحه خود قرار داده است و از آن‌ها در تصمیم‌گیری‌هایش استفاده می‌کند. کوک طی این سال‌ها بارها از تجربیات کارکردن با استیو جابز صحبت کرده و بخش‌هایی از توصیه‌های جابز را در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایش فاش کرده است. سه درس مهمی که او از جابز آموخته عبارت‌اند از:

◽️۱. تیم‌های کوچک می‌توانند کارهای شگفت‌انگیزی انجام دهند
مدیرعامل اپل می‌گوید تیم‌هایی که مسئولیت ساخت آیپاد و آیفون را برعهده داشتند، تیم‌های کوچکی بودند. تیم مسئول ساخت آیفون ممکن است تیم کوچکی بوده باشد اما دستگاهی ساخته که گوشی‌های هوشمند را متحول کرده است.

◽️٢. افرادی را استخدام کنید که شما را به چالش بکشند
اپل در صنعت فناوری یکی از بهترین شرکت‌ها برای کار شناخته می‌شود، اما یکی از سخت‌ترین مکان‌ها برای کار پیداکردن است. به گفته کوک، این مسئله دلیلی دارد. کوک می‌گوید جابز به او گفته است باید افرادی را استخدام کند که او را به چالش بکشند. در ادامه گفت کارکنان شما باید مهارت‌هایی داشته باشند که شما ندارید و مدیران باید از این موضوع مطمئن باشند.

◽️٣. از تغییر عقیده نترسید
خوبی استخدام بهترین افراد این است که می‌توانید به ایده‌های آنها که ممکن از ایده‌های شما بهتر باشند، اعتماد کنید. کوک می‌گوید حین کار با جابز یاد گرفته نباید روی دیدگاه‌های قدیمی تعصب داشته باشد؛ زیرا مشاغل می‌توانند با شواهد جدید درلحظه تغییر کنند.

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️نمونه رفتارسازمانی هفته اول برای انطباق کارمند جدید

◽️روز اول
یک نمای کلی از ماموریت، چشم ­انداز و ارزش­‌های شرکت ارائه دهید و توضیح دهید که استخدام جدید چگونه با ساختار سازمان تناسب دارد. استخدام جدید را به یک تور در دفتر ببرید و به آنها مکان های مهم را نشان دهید.

◽️روز دوم و سوم
یک نمای کلی از نقش، مسئولیت­‌ها و اهداف استخدام شده جدید برای این موقعیت ارائه دهید. فرهنگ شرکت، هنجارها و ارزش‌های شرکت را توضیح دهید و مثال‌هایی از نحوه عملی شدن آنها ارائه دهید.

🔹ارائه آموزش در مورد وظایف و ابزارهای خاص مرتبط با شغل که استخدام جدید با آنها کار خواهد کرد. همچنین جلساتی را با سایر اعضای تیم یا بخش‌ها ترتیب دهید تا به استخدام‌های جدید فرصتی دهید تا در مورد نقش خود و نحوه انطباق آنها با تصویر بزرگ‌تر آشنا شوند.

◽️روز چهارم و پنجم
فرصت­‌هایی را برای کارکنان جدید استخدام شده فراهم کنید تا با اعضای با تجربه تیم و با مربیان ملاقات کند.

◽️آخر هفته
فعالیت‌های هفته را خلاصه کنید و از کارمندان جدید استخدام شده بخواهید که درباره تجربه حضورشان به شما بازخورد بدهند. هرچه سؤالات خود را دقیق­تر بپرسید، پاسخ­‌های آنها مستقیم‌­تر و هدفمندتر خواهد بود و به شما کمک می‌کند تا برنامه­‌هایی را که برای چند روز آینده در نظر دارید، توسعه دهید.

🔹اکنون بیش از هر زمان دیگری، کارکنان به دنبال ارزش و هدف شخصی در کار هستند. روابط، حس قوی و کار هدفمند برای پیشرفت ضروری است. این ارزشی است که کارمندان از کارفرمایان انتظار دارند و شما باید آن را از همان ابتدا انجام دهید.

[مدیریت منابع انسانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ سلامت روان در محیط‌های کاری با ساختاردهی مجدد به کار

🔸براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی که در سپتامبر ۲۰۲۴ منتشر شده است، تخمین زده می‌شود سالانه ۱۲ میلیارد روز کاری با هزینه‌ای در حدود یک تریلیون دلار، بهره‌وری از دست‌رفته به دلیل مسائل مرتبط با سلامت روان (مانند افسردگی و اضطراب) در سطح جهان رقم می‌خورد. با این وجود، اقدام‌های مؤثری برای جلوگیری از خطرات سلامت روان در محیط کار، حفاظت و ارتقای سلامت روان در محل کار و نیز حمایت از کارکنان و تأمین شرایط بهداشت روانی آن‌ها، وجود دارد.

🔹زمانی که با مسائل سلامت روان دست و پنجه نرم می‌کنیم، گذراندن روزهای کاری بسیار سخت‌تر از حد معمول است. همواره کمیّت یا نوع کار نیست که منجر به بدتر شدن اضطراب، افسردگی یا سایر مشکلات سلامت روان می‌شود. گاهی‌اوقات، ساختار روزِ کاری به‌گونه‌ای است که با ضرب‌آهنگ طبیعی یا چالش‌های سلامت روان‌ در تضاد است.

🔹برای ساختاربخشی به روز کاری خود می‌توانید با استفاده از خودشناسی، اندوختن برخی تجربیات و متعادل‌کردن نیازهایتان با مسئولیت‌های شغلی، قدم‌هایی بردارید. در اینجا به سه عادتِ مهم کاری که به شما کمک می‌کند سلامت روانی و بهره‌وری خود را در محیط‌های کاری افزایش دهید، اشاره می‌کنیم.

◽️۱. عاداتی قوی حولِ کار عمیق ایجاد کنید
ایجاد یک روال ثابت برای کار متمرکز به شما کمک می‌کند تا کمی بیشتر بر زندگی و برنامه خود کنترل داشته باشید. برای مثال، برنامه‌ریزی روزانه برای کارهای عمیق از ساعت ۱۰ صبح تا ظهر می‌تواند به خودکارسازی الگوهای بهره‌وری شما کمک کند و آن‌ها را قابل کنترل‌تر کند.

◽️۲. برای مدیریت وظایفی که بدون موعد مقرر هستند، روال‌های روزمره ایجاد کنید
اگر مراقب نباشید ممکن است تمام روزهای کاری شما با تمرکز بر کارهای فوری و یکی پس از دیگری بگذرد. اما وقتی به این ترتیب کار می‌کنید، مسئولیت‌هایی که فوریت ندارند، فراموش شده و روی هم انباشته می‌شوند. همین موضوع باعث استرسِ فزاینده در شما خواهد شد. تخصیص دادن زمان‌های منظم برای رسیدگی به کارهای غیر فوری می‌تواند به شما کمک کند تا بر حجم کاری خود غلبه کنید. به یاد داشته باشید که ممکن است در بین همین کارهای غیر فوری، کارهای بسیار مهمی وجود داشته باشد که غلفت از آن‌ها برایتان گران تمام خواهد شد. ماتریس آیزنهاور را به خاطر دارید؟

◽️۳. در برنامه کاری خود زمان‌هایی را برای کار بدون‌تمرکز در نظر بگیرید
خیلی بعید است بتوانید همه‌روزه و در تمامِ روز، بدون حواس‌پرتی و بدون‌‌مزاحم کار کنید. متعادل کردن کار متمرکز با دوره‌های زمانی بدون ساختار می‌تواند توانایی شما برای تفکر خلاق و حل مسئله را افزایش دهد. برای مثال بعد از روزهای کاری شلوغ و جلسه‌های کاریِ متعدد، پیاده‌روی یا مطالعه معمولی می‌تواند به شما کمک کند ذهن‌تان را پاک‌سازی و بهبودی خود را بازیابی کنید.

[اچ‌اریار]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ چگونه با تجربه کم، از پس مصاحبه تغییر شغل برآییم
#Forbes

🔸یکی از دلهره‌‌‌آورترین بخش‌‌‌های تغییر شغل آن است که مجبور شوید درباره کمبود تجربیات و مهارت‌‌‌های خود در زمینه شغل جدیدی که متقاضی آن هستید صحبت کنید.
از قبل آماده بودن - چه در مصاحبه‌‌‌های رسمی و غیررسمی - کلید اصلی موفقیت برای تغییر شغلی است. اگر در مصاحبه‌‌‌ها، تجربه کم شما به وضوح مورد توجه قرار می‌گیرد، توصیه‌‌‌های زیر را به کار ببندید تا زیر پایتان خالی نشود.

◽️۱. جزئیات مرتبط را جمع‌‌‌آوری کنید
احتمالا شما در یک زمینه تجربیاتی داشته‌‌‌اید، اما سرنخ دانش مربوط به آن تجربه در ذهنتان گم شده است. ما اغلب فعالیت‌‌‌های گذشته مرتبط با حوزه شغلی جدید را نمی‌‌‌بینیم، زیرا فراموش کرده‌‌‌ایم که قبلا رخ داده‌‌‌اند یا اینکه اهمیتشان در نظر ما کمرنگ شده است و مثلا می‌‌‌گوییم «من فقط به صورت داوطلبانه این کار را انجام دادم، نه به شکل حرفه‌‌‌ای».

قبل از آنکه ادعا کنید هیچ تجربه‌‌‌ای ندارید تلاش کنید به سوالات زیر پاسخ دهید:

▪️آیا قبلا در دوران تحصیل و ... کار داوطلبانه‌‌‌ای داشته‌‌‌ام که با مهارت‌‌‌ها و حوزه جدید مرتبط بوده باشد؟
▪️آیا در مشاغلی که بابت آن حقوق می‌‌‌گرفتم، پیش آمده بود که با استفاده از این مهارت‌‌‌ها، کاری هرچند اندک انجام داده باشم؟

پس از لیست کردن تجربیات گذشته، اینک زمان بگذارید و در مورد جزئیات آنها فکر کنید. برای این کار جزئیات جزوه‌‌‌ها، پیام‌‌‌ها، ایمیل‌‌‌ها و سایر شواهد مربوطه را بررسی کنید تا ذهنتان درباره کاری که آن زمان انجام داده‌‌‌اید به‌‌‌روز شود.

◽️۲. خود را برای سوالات غیرمنتظره آماده کنید
احتمال اینکه در جریان مصاحبه با سوالاتی در رابطه با مهارت‌‌‌ها یا موقعیت‌‌‌هایی که هرگز آنها را تجربه نکرده‌‌‌اید مواجه شوید، زیاد است. معمولا در این حالت بهتر است صادق باشید و مثلا بگویید «فرصت تجربه کامل موضوع تاکنون برایم پیش نیامده است.»
یک رویکرد مفید دیگر این است که نشان دهید چقدر سریع و مشتاقانه چیزهای جدید را یاد می‌‌‌گیرید و این موضوع در مواجهه با چالش‌‌‌های جدید به شما کمک کرده است. اینکه صرفا بگویید عاشق یادگیری هستید در اینجا فاقد ارزش است و باید شواهدی از تجربیات شخصی خود برای آن ذکر کنید.

◽️۳. درباره حوزه جدید چیزهایی بیاموزید
می‌توانید از قبل زبان و استراتژی حوزه جدید را یاد بگیرید و آن را در مصاحبه تغییر شغل مورد استفاده قرار دهید. توجه کنید که لازم نیست نشان دهید همه این کارها را قبلا انجام داده‌‌‌اید، بلکه همین که بیان کنید موضوع چیست و چه کاری باید انجام داد تاثیرگذاری لازم را خواهد داشت.

◽️۴. در کلیات هم خود را به خوبی آماده کنید
علاوه بر آمادگی روی بحث درباره کمبود تجربه، باید در ارتباط با مسائل عمومی مصاحبه نیز آماده باشید. شواهدی را برای اثبات مهارت‌‌‌های عمومی خود در مصاحبه به کار ببرید؛ مواردی مثل توانایی حل و فصل تعارضات، برخورد با شرایط دشوار، کار تیمی و...

[آموزه های سازمانی]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☄️ فروش به مشتریان بداخلاق

🔸تیم کانِر در کتاب «۹۱ خطای فروشندگان» می‌نویسد: فروشندگان تازه‌کار معمولاً اولین نصیحتی که می‌شنوند این است که «باید قبل از ورود به مذاکرۀ جدی، یخ مشتری را باز کنی و با او ارتباط برقرار کنی در غیر این صورت نمی‌توانی اعتمادش را به دست بیاوری و چیزی به او بفروشی»

🔹این حرف در اکثر مذاکرات فروش درست است و ما نباید بدون برقرار کردن ارتباط دوستانه با مشتری، یک راست سر معرفی محصول‌مان برویم یا دربارۀ موضوع مورد نظرمان حرف بزنیمگ

🔹با این حال، برخی از مشتریان به هیچ وجه اجازه نمی‌دهند که با آنها ارتباط شخصی برقرار و مثلاً با آنها شوخی کنیم تا فضای مذاکره را تغییر بدهیم. این دسته از مشتریان صرفاً خواهان مذاکره‌ای جدی هستند و هدف‌شان از تعامل با ما، دوستی نیست بلکه فقط می‌خواهند مشکل‌شان را حل و نیازشان را برآورده کنیم.

🔹پس در برخورد با این مشتریان نباید مرتکب اشتباه شویم و به شوخی کردن‌مان ادامه بدهیم بلکه باید خیلی سریع روش تعامل‌مان را تغییر بدهیم و به آنها بگوییم «برای این که به شما بهترین محصول را پیشنهاد کنم، ابتدا اجازه می‌خواهم از شما چند سوال بپرسم»

🔹این روش، دو مزیت اصلی دارد:

◽️۱. به ما کمک می‌کند تا فضای جلسه با مشتری را به سمت یک فضای رسمی پیش ببریم و از عصبانی شدن مشتری جلوگیری کنیم.

◽️۲. به ما کمک می‌کند تا با پرسیدن سوالات مناسب، مشتری را به ارائه اطلاعات تشویق کنیم و به او نشان بدهیم یک فروشندۀ حرفه‌ای هستیم و در نتیجه می‌تواند به ما اعتماد کند.

[مارکتینگ آز]
🥇انجمن مدیران، بزرگترین تشکل #مدیریت در ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2025/07/11 22:44:16
Back to Top
HTML Embed Code: