🔹در گذشته، شرکتها بخشهای بیاهمیت فعالیتشان مثل نیروهای نظافتی، حمل و نقل کالا، انبارداری و غیره را برونسپاری میکردند تا خودشان را از شر این کارهای دمدستی و پرزحمت راحت کنند.
🔹اما امروزه بسیاری از شرکتها از برونسپاری این قبیل فعالیتها فراتر رفتهاند و حتی فعالیتهای مرتبط با شایستگیهای کلیدیشان را هم برونسپاری و جمعسپاری میکنند.
🔹در این روند، شرکتها فعالیتهایی مانند تولید، تامین، توزیع و حتی فروش و تبلیغات را برونسپاری میکنند تا بتوانند طبق نظر پیتر دراکر روی دو وظیفۀ اصلیشان تمرکز کنند.
🔹در حقیقت، پیتر دراکر، پدر مدیریت نوین، معتقد است که هر شرکتی فقط و فقط دو وظیفۀ اصلی دارد که باید خودش روی آنها سرمایهگذاری کند و برای همین میتواند بقیۀ فعالیتهایش را برونسپاری کند. این دو وظیفه عبارتند از:
◽️بازاریابی، به معنای یافتن فرصتهای جدید در بازار و طراحی استراتژیها، برنامهها و کمپینهایی برای اثرگذاری روی مشتریان
◽️نوآوری به معنای عرضۀ محصولات و خدمات جدید و بهبود مستمر مدل کسب و کار شرکت
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹حرکات بدن، حالت چهره و سایر ارتباطات غیرکلامی، در تفسیر لحن و ایجاد درک مشترک میان طرفین مذاکره بسیار مؤثرند. بهطور مثال ژاپنیها در طول مذاکره سکوت زیادی دارند، آمریکاییها در میانه طیف هستند و برزیلیها پرحرفاند و با سکوت احساس ناراحتی میکنند.
نحوه نزدیک شدن افراد در مذاکره نیز میتواند تفاوت فرهنگی مهمی باشد. برای مثال، مذاکرهکننده مکزیکی در آغوش گرفتن را نشانه اعتماد میداند، در حالی که آلمانیها آن را بیش از حد دوستانه تلقی میکنند. تماس چشمی در فرهنگهایی مانند آمریکا و برزیل پذیرفتهشده است، اما در فرهنگهایی مانند ژاپن، چین و کره که ارزش زیادی برای احترام و تواضع قائلاند، این کار میتواند ناراحتکننده باشد.
🔹ریچارد لوئیس، زبانشناس و فرهنگپژوه بریتانیایی، پس از بررسی صدها فرهنگ، آنها را به سه دسته تقسیم کرده است:
◽️وظیفهمحوران سازمانیافته، مانند مردم آمریکا، آلمان، بریتانیا و سوئیس. آنها به دنبال اطلاعات دقیق و فرایندهای شفافاند و روابط شخصی در اولویتشان نیست.
◽️مردمگرایان پرحرف، که بر جزئیات تمرکز دارند و میتوانند درباره چند موضوع همزمان مذاکره کنند؛ شامل کشورهای آمریکای لاتین، خاورمیانه، آفریقا، روسیه، اسپانیا و ایتالیا.
◽️شنوندگان درونگرا و احتراممحور، نظیر ژاپن، چین، کره، سنگاپور و ویتنام، که به هماهنگی جمعی و سلسلهمراتب اهمیت میدهند و ترجیح میدهند پیش از مذاکره اطلاعات کافی برای تصمیمگیری جمعآوری کنند.
🔹گریت هافستد، انسانشناس هلندی، در الگوی چهاربعدی فرهنگی خود، فرهنگها را از منظرهای مختلف بررسی کرده است.
◽️یکی از این ابعاد، «فاصله قدرت» است. در فرهنگهایی با فاصله قدرت بالا، مانند کشورهای عربی، گواتمالا، مالزی، مکزیک، هند و فیلیپین، جایگاه افراد با معیارهایی چون سن، جنسیت، موقعیت اجتماعی یا پیشینه خانوادگی تعیین میشود. در این کشورها، ساختار سلسلهمراتبی حاکم است و تصمیمگیری نهایی معمولاً بر عهده فردی با بالاترین جایگاه است. در مقابل، فرهنگهایی با فاصله قدرت کم مانند اسکاندیناوی، آلمان، نیوزیلند، بریتانیا و اتریش، به برابری میان افراد باور دارند. در این فرهنگها، تصمیمگیرنده معمولاً همان مذاکرهکننده حاضر در جلسه است و تصمیمگیریها بهصورت گروهی و دموکراتیک انجام میشود.
◽️هافتسد، تفاوت فرهنگی دیگری را نیز بررسی کرده که مربوط به شاخص «زنانه یا مردانه بودن» فرهنگهاست. فرهنگهای زنانه مانند اسکاندیناوی، تایلند و پرتغال، بر ارزشهایی چون حمایت اجتماعی، برابری و همکاری تمرکز دارند. در این کشورها، مذاکرهکنندگان به روابط توجه زیادی دارند و رقابت در اولویت نیست.
در مقابل، فرهنگهای مردانه مانند ژاپن و کشورهای آمریکای لاتین، بر قاطعیت، موفقیت فردی و رقابت تاکید دارند و مذاکرهکنندگان آنها معمولاً انعطافناپذیر و قانونمدار هستند.
◽️بُعد دیگر این الگو، میزان «جمعگرایی یا فردگرایی» است. فرهنگهای جمعگرا مانند چین و ژاپن، ترجیح میدهند بهصورت گروهی مذاکره کنند و تصمیمگیری فردی کمتر اتفاق میافتد. فرهنگهای فردگرا، مانند آمریکا، ترجیح میدهند سریع و مستقل به نتیجه برسند و روند مذاکرات در آنها معمولاً سریعتر است.
◽️آخرین بُعد مدل هافتسد، شاخص «ابهامگریزی» است. کشورهایی مانند ژاپن، فرانسه و کاستاریکا، تمایل دارند از موقعیتهای مبهم دوری کنند و به قوانین و چارچوبها پایبند باشند. در این کشورها، پذیرش ایدههای جدید دشوار است. در مقابل، کشورهایی مانند آمریکا، سوئد و هند انعطافپذیرترند و راحتتر با شرایط جدید کنار میآیند.
🔹در این میان، کلیشهسازی فرهنگی نیز مسئلهای جدی است. این دیدگاههای قالبی، حاصل تجربیات محدود، شایعات یا اطلاعات رسانهایاند و میتوانند روند مذاکره را مخدوش کنند. برای مثال، تصور میشود که فرانسویها در مذاکره لجبازند، در حالی که در واقع تنها زمانی حاضر به مصالحه نیستند که منطقشان نقض نشده باشد. درباره ژاپنیها نیز گفته میشود که نمیتوانند تصمیم بگیرند، حال آنکه تصمیمگیری در فرهنگ آنها پیش از مذاکره و با اجماع صورت میگیرد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹تعهد سازمانی به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای ادراکی و نگرشی سازمان، زیربنای مشارکت اثربخش کارکنان و در نهایت موفقیت سازمانی است.
🔹آکادمی تُو اینووِیتیو اچآر (AIHR) بر این باور است که در دنیای امروز، سازمانها برای حفظ و ارتقاء سرمایه انسانی خود، نیازمند فراتر رفتن از مشوقهای مالی هستند و لازم است با ایجاد ساختار هدفمند و بهبود ارتباطات اثربخش این مهم را تحقق بخشند.
🔹این آکادمی معتبر برای ایجاد سطح عمیقی از تعهد سازمانی، اجرای این هفت گام اساسی را ضروری میداند:
◽️۱. تعریف روشن و الهامبخشِ هدف و مأموریت سازمان
◽️۲. ارزیابی مستمر اثربخشی برنامهها و ابتکارات منابع انسانی
◽️۳. پیمایش میزان تعهد کارکنان و تحلیل دادههای بهدستآمده
◽️۴. شناسایی دقیق حوزههای نیازمند تغییر
◽️۵. بهرهگیری از جلسات طوفان فکری برای یافتن راهحلهای خلاقانهِ تقویتکننده تعهد سازمانی
◽️۶. اقدام عملی بر اساس یافتهها و تعیین مسئولیتهای مشخص برای ارتقای تعهد
◽️۷. سرمایهگذاری بر عنصر کلیدی تعامل با تقویت ارتباطات اثربخش
🔹سازمانهایی که این مسیر را بهصورت هوشمندانه طی میکنند، نهتنها کارکنانی متعهدتر خواهند داشت، بلکه به فرهنگ سازمانی قویتر و نتایج پایدارتری نیز دست مییابند.
[اچاریار]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📦 Format: epub
پ.ن. آخرین کتاب دانا پرینو در فاصله کمتر از ۱ هفته از انتشار آن تبدیل به پر فروش ترین کتاب آمازون در حوزه توسعه فردی و تحول تصمیمگیری شده است.
#Book_of_the_Week
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹مطالعات نشان میدهند دانشآموزانی که قبل از امتحان به اندازه کافی میخوابند، حتی اگر به اندازه بقیه درس نخوانده باشند، در نهایت نمره بهتری به دست میآورند.
🔹این مطالعات به ما یادآوری میکنند که کمخوابی میتواند به تصمیمگیریهای فاجعهآمیز بیانجامد. برای مثال، فاجعه اتمی در ایالت پنسیلوانیای آمریکا در شیف شب به وقوع پیوست. یا برخی از مدیران ناسا در پروژه چلنجِر که با تصمیماتشان باعث سقوط این موشک شدند از ۷۲ ساعت قبل از روز موعود خوب نخوابیده بودند.
🔹مطالعات پلیس آمریکا هم نشان میدهد که پس از حدود ۲۲ ساعت کمخوابی یا بدخوابی، سیستم محرکه و ماهیچههای بدن به گونهای رفتار میکنند که گویی الکل ۸٪ خون را فراگرفته است.
🔹برای همین است که دکتر دیوید دینگز، رییس دپارتمان خواب و خوابآلودگی دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: «هیچ وقت تصمیمهای مهمتان را در زمان خستگی، بیحوصلگی و خوابآلودگی اتخاذ نکنید»
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✍🏻 ایمی مورین
🔹قدرت ذهنی یعنی توانایی مدیریت احساسات، رفتار و افکار، حتی در سختترین شرایط.
[آکادمیمدیریت]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹کاری که انجام میدهید، اگر مهم باشد، بخشی از وجود شما میشود؛ مانند مکانیکی که روغن زیر ناخنهایش پاک نمیشود، شغل ما هم هر جا برویم همراهمان است.
🔹جوان که بودم پدرم به من میگفت: "اگر صبح که بیدار میشوی، مشتاقانه به محل کارت نروی، شغل نادرستی را انتخاب کردهای." اگر آن را انجام وظیفه در نظر نگیری و دوازده ساعت روز به سرعت برایت سپری شود، این شور و اشتیاقت را نشان میدهد.
📕برگرفته از کتاب جنس مدیر عالی اثر دبرا بنتون
[آموزههایسازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹این کمپین با نام «Scratch and Sniff» فقط به شعار اکتفا نکرده، بلکه بیلبوردی تعاملی طراحی کرده که مخاطب بتواند در کنار فان بصری، رایحه را تجربه و حس کند.
[خلاقیتبدونمرز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹کونانت برای تاسیس این موسسۀ آموزشی، به مدت پنجاه سال روی انسانهای موفق تحقیق کرد و به این نتیجۀ مهم رسید: موفقیت در هدف خلاصه میشود و هر چیز دیگری فرع بر این موضوع است.
🔹کونانت معتقد است توانایی ما در هدفگذاری دقیق در مقایسه با سایر مهارتهای ما، نقش بسیار بیشتری در موفقیتمان دارد.
🔹بر این اساس، کونانت میگوید: وقتی دقیقا میدانید که میخواهید چه کار کنید و به کجا برسید، زمینه برای موفقیت فراوان و تضمین شدۀ شما ایجاد میشود.
🔹در نتیجه، طبق تجربه و تحقیقات کونانت، قانون جهت را توسعه دادهاند که به ما تاکید میکند: هر چه روی مهمترین هدفهای خود وقت بیشتری صرف کنید، به موفقیتهای سطح بالاتری میرسید.
🔹از سوی دیگر، هر چه موفقیتهای بیشتری به دست آورید، درباره خودتان احساس بهتری پیدا میکنید و در نتیجه، بیشتر میخواهید موفق شوید.
🔹این گونه در یک مارپیچ صعودی قرار میگیرید که به موفقیتهای بیشتری میرسید و باز هم نسبت به خودتان احساس عالیتری پیدا میکنید.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📦 Format: epub
پ.ن. آخرین کتاب ویلیام مکریون در فاصله کمتر از ۱ هفته از انتشار آن تبدیل به پر فروش ترین کتاب آمازون در حوزه رهبری و تصمیمات پیچیده شده است.
#Book_of_the_Week
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹شرکت Canva از هوش مصنوعیای رونمایی کرد که کافیست شما برنامه، سایت و... که میخواهید را برایش توصیف کنید و در زمانی کوتاه کُد مورد نظر را با کیفیتی مقبول دریافت کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
وجود کاراکترهای مختلف در محل کار و روابط کاری بین افراد، دوست داشته شدن از سوی همه افراد را ناممکن کرده است. با این حال با پیروی از راهکارهای مطرح شده در ادامه مطلب میتوان روابط خوبی با اغلب همکاران برقرار کرد.
◽️۱. همیشه به دنبال نکات مثبت باشید
منفیبافی طرفدار چندانی ندارد و شرایط هر قدر هم که بد باشد منفینگر بودن و غر زدن درباره آن تنها باعث پراکنده شدن همکاران از دور و برتان خواهد شد. بنابراین بهتر است به جای آن دنبال روزنههای امید باشید و نیمه پر لیوان را ببینید. سعی کنید همیشه لبخند به لب داشته و حس مثبت نگری را به همکاران القا کنید.
◽️۲. بیدلیل درگیر رقابت نشوید
متاسفانه یا خوشبختانه در بسیاری از شرکتها جو رقابت سنگینی وجود دارد و کارکنان برای ترفیع، دریافت پاداش یا حتی خودنمایی بیشتر، همیشه درگیر رقابت با هم هستند. هرچند رقابت به خودی خود بد نیست اما افراط در آن میتواند نتایج نامطلوبی به بار بیاورد. بنابراین خود را درگیر رقابتهای بیخود نکنید، سعی نکنید به خاطر بالا بردن جایگاه خود زیرآب همکارتان را بزنید یا با روشهای نادرست، پروژههای بهتر را از دست آنها دربیاورید.
◽️۳. به دیگران کمک کنید و از کمک آنها استفاده کنید
ما به صورت طبیعی به گونه ای برنامهریزی شدهایم که از کمک به دیگران خوشحال میشویم و به کسانی هم که یاریمان دادهاند حس بهتری پیدا میکنیم. در نتیجه از کمک به دیگران خودداری نکرده و هراسی از درخواست کمک در موقع نیاز نداشته باشید. هر چه این داد و ستد بیشتر شود، پیوند شما با همکاران هم قویتر شده و شخصیتی دوستداشتنیتر خواهید داشت.
◽️۴. با افراد ارتباط فیزیکی داشته باشید
در برخی دفاتر مدرن امکان ارتباط فیزیکی میان کارکنان وجود ندارد، اما ارتباط فیزیکی مناسب میان شما و افرادی که با آنها راحت هستید، به عنوان راهی برای از بین بردن فاصله فیزیکی و عاطفی شناخته میشود. البته باید حواستان باشد در این زمینه زیادهروی نکنید.
◽️۵. از گفتگوهای کوتاه دوری کنید
شاید شما از صحبت درباره وضعیت هوا یا یک تیم ورزشی رضایت کافی داشته باشید، اما این نوع مکالمات در بلندمدت به نفع شما نخواهند بود. اگر میخواهید روی همکاران خود تاثیر مثبت بگذارید و محبوبیت خود را افزایش دهید، هرموقع که زمان کافی برای صحبتهای طولانی داشتید، از همکاران خود سوالات مناسبی درباره خانواده، سرگرمی و احساساتشان بپرسید. با این کار به اطلاعات بیشتری درباره همکاران خود پی میبرید و آنها نیز شما را بیشتر دوست خواهند داشت.
◽️۶. ثبات داشته باشید
نیازی نیست تبدیل به یک ربات قابل پیشبینی شوید، اما ثبات داشتن در رفتارها و کارهای روزانه بااهمیت است. شما نمیتوانید یک روز احساس مثبت و روز دیگری احساس منفی داشته باشید؛ باید سعی کنید در اغلب اوقات رفتار مثبتی از خود نشان دهید. یک روز سراغ مکالمات طولانی نروید و روز بعدش دوباره شروع به گفتگوهای کوتاه کنید؛ بجای چنین روندی در رفتارهای خود ثبات داشته باشید.
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹با این حال، بسیاری از فروشندگان به این اصل مهم بیتوجه هستند و تصور میکنند مشتریانی که محصول یا خدمت ما را خریدهاند، ارزش چندانی ندارند، چون نیازشان را برطرف کردهاند. برای همین، ارتباطشان را با این دسته از مشتریان قطع میکنند و در نتیجه، اگر مشتری سابق بخواهد محصول یا خدمتمان را باز هم بخرد، اصولاً یاد ما نمیافتد و در نتیجه سراغ رقبا میرود.
🔹برای همین باید برنامۀ مشخصی برای تماس با مشتریان سابقمان داشته باشیم، به خصوص اگر مدت زمان زیادی از آخرین تماس ما با آنها میگذرد.
🔹اگر بتوانیم این روش را به درستی اجرا کنیم، شانسمان برای فروش مجدد به مشتریان سابق به ۵۰ درصد افزایش مییابد، یعنی از هر ۲ مشتری سابقمان، یکی از آنها مجدداً از ما میخرد.
🔹این در حالی است که شانس موفقیت ما در فروش به یک مشتری جدید، یک به چهار است، یعنی از هر ۴ مشتری جدیدی که تلاش میکنیم به آنها بفروشیم، یک نفرشان از ما خرید میکند.
🔹این آمار در جذب مشتریان بالقوهای که اصولاً شناختی از ما و محصول و خدمتمان ندارند، به یک به ۲۰ میرسد، یعنی از هر ۲۰ مشتری بالقوهای که ما را نمیشناسند، یک نفرشان از ما خرید میکند.
🔹این آمار به ما تاکید میکند که باید برنامۀ مدنظرمان برای حفظ تماس با مشتریان سابق را جدی بگیریم و آن را به گونهای اجرا کنیم که هم مشتری از ما خسته و آزرده خاطر نشود و هم ما را فراموش نکند.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#careercast
◽️۱. حقوق فعلی شما چه نسبتی با وظایف و دستمزد سایر همکاران همرده دارد؟
شاید یک شرکت جدید بتواند حقوق بیشتری بپردازد، اما باید دید این حقوق بیشتر را در ازای چه کاری به شما پرداخت میکند. لیستی از وظایف فعلی خود تهیه کنید و آن را با شرح شغل پیشنهادی مقایسه کنید. اگر قرار است حقوق بیشتر صرفا بهعلت کار بیشتر پرداخت شود، شاید باید در تصمیم خود مبنی بر ترک شغل فعلی بازنگری کنید.
◽️۲. آیا واقعا شایسته حقوق بیشتر هستم؟
نتایج یک تحقیق در سال ۲۰۱۵ نشان داد که ۸۱ درصد کارمندان، خود را وظیفهشناستر و فداکارتر از سایر همکارانشان میدادند! مسلما هر فرد دوست دارد که خودش را بهتر ببیند؛ اما قبل از آنکه بهسراغ مدیرتان بروید و تقاضای حقوق بیشتری کنید، دلایلی محکم و مصداقی برای شایستگی خود پیدا کنید. شاید به این نتیجه برسید که فداکاریهای شما به اندازۀ دیگران است و نه بیشتر!
◽️۳. تأثیر شغل فعلی در رضایتمندی من از زندگیام چیست؟
قبل از اینکه شغل فعلی خود را بهخاطر حقوق بیشتر رها کنید، از خود بپرسید که آیا شغل جدید، رضایت بیشتری در من ایجاد میکند یا خیر؟!
شرایط کاری هر دو شرکت را بررسی کنید تا دریابید کدام شغل بیشترین هماهنگی را با شخصیت و روحیات شما دارد. آیا شغل پیشنهادی با درآمد بیشتر، با روحیات شما هم سازگار است؟
◽️۴. آیا میتوانید با کارفرما یا مدیرتان بهصراحت درباره حقوق و مزایا گفتوگو کنید؟
شک و تردید در چنین مواقعی طبیعی است. صحبت با مدیر یا کارفرمای خود را در نظر بگیرید. اگر این گفتوگو شما را نگران و عصبی میکند، شاید باید در تصمیم خود مبنی بر رد پیشنهاد جدید بازنگری کنید.
به روابطی فکر کنید که در شغل فعلی، با سایر کارکنان شرکت ایجاد کردهاید. آیا این روابط را در شغل جدید نیز تجربه خواهید کرد؟ آیا شخصیت و نحوه برخورد مدیری که به شما پیشنهاد شغل جدید داد، شما را تحتتأثیر قرار داد؟
[آموزه های سازمانی]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹به چندکاری (Multitasking) نه بگویید
چندکاری در جلسات باعث کاهش مشارکت و اثربخشی میشود. رهبران باید انتظارات واضحی را برای حضور کامل و مشارکت فعال همه اعضا تعیین کنند. این کار کیفیت جلسات را بهبود میبخشد و احترام به زمان و مشارکت افراد را نشان میدهد.
🔹جلسه را از قبل طراحی کنید – بداهه عمل نکنید
جلسات با ساختار مشخص، دستورکار شفاف و نقشهای تعریف شده به نتایج بهتری منجر میشوند. فرمت جلسه را برنامه ریزی کنید، مشارکتهای مورد انتظار از شرکت کنندگان را مشخص کنید و زمان مناسبی را به هر موضوع اختصاص دهید تا تمرکز و بهره وری حفظ شود.
🔹یک منتقد سازنده تعیین کنید
یکی از اعضا را به عنوان مدافع مخالف (Devil’s Advocate) در بحثها انتخاب کنید. این نقش به تیم کمک میکند تا مشکلات احتمالی را شناسایی کند، دیدگاههای جایگزین را در نظر بگیرد و از تفکر گروهی اجتناب کند. چرخش این مسئولیت اطمینان میدهد که دیدگاههای متنوع به طور مداوم نمایندگی شوند.
🔹واقعیت چتهای جانبی در جلسات مجازی را بپذیرید
چتهای جانبی در جلسات آنلاین اتفاق میافتند. به جای حذف آنها، استانداردهایی برای استفاده مناسب تعیین کنید و در صورت مفید بودن، بینشهای مرتبط از این گفتگوها را با کل گروه به اشتراک بگذارید.
🔹به موضوعات ناگفته بپردازید
تنشها یا مسائل بیان نشده که ممکن است بر پویایی تیم تأثیر بگذارند را مورد بحث قرار دهید. ایجاد امنیت روانی برای گفتگوهای دشوار، تصمیم گیری را بهبود میبخشد و از تأثیر مسائل حل نشده بر اثربخشی جلسات جلوگیری میکند.
🔹سؤالاتی بپرسید که افراد را به صحبت وادار کند
از سؤالات هدفمند برای جلب دیدگاههای متنوع و تشویق مشارکت همه اعضا استفاده کنید. تکنیکهایی مانند صحبت به صورت نوبتی یا دعوت مستقیم از اعضای کم حرف تر، اطمینان میدهد که همه صداها شنیده میشوند، نه فقط بلندترینها.
🔹بحث سازنده را تشویق کنید
فضایی ایجاد کنید که در آن اختلاف نظر سازنده مورد استقبال و ارزشگذاری قرار گیرد. تیمهایی که میتوانند با احترام ایده ها را به چالش بکشند، راه حلهای بهتری تولید میکنند. رهبران باید با دعوت از انتقاد نسبت به ایده های خود، این رفتار را الگو قرار دهند.
🔹روزهای بدون جلسه را اجرا کنید
روزها یا بازه های زمانی خاصی را بدون جلسه تعیین کنید تا فضایی برای کار متمرکز و استراحت فراهم شود. این کار بهره وری را افزایش میدهد و خستگی ناشی از جلسات را در بین اعضای تیم کاهش میدهد.
[اچآرگاردن]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹در این مسیر، او نگاهی تکاملی نیز به هر کدام از این تمایلات دارد؛ چرا که درک ریشههای زیستی این نیروها، ما را در پذیرش و تنظیم آنها یاری میدهد. همانطور که علیرغم تمایل ذاتی بدن به مصرف قند و چربی باید این میلها را کنترل کنیم، در برابر این شش اشتیاق نیز نمیتوان بیتفاوت بود.
◽️۱. میل به پیوستگی
احساس نیاز به پذیرفته شدن، پیوند با دیگران و بودن در جمع، در ما به عنوان انسان، نقشی حیاتی برای بقا و گسترش نسل داشته است. اما امروزه این میل گاه به ما فشار میآورد تا خودِ واقعیمان را پنهان کنیم و نقابی به چهره بزنیم تا مقبول جمع باشیم. هیز پیشنهاد میدهد که این میل را نه انکار، و نه بهطور کورکورانه دنبال کنیم؛ بلکه با پذیرش آسیبپذیریها و کنار گذاشتن نقشبازیکردن، اصالت خود را زندگی کنیم. تعلق اصیل، از صداقت درونی زاده میشود.
◽️۲. میل به یافتن جایگاه
درک جایگاه خود در جهان، حس ثبات و توان پیشبینی آینده، بخشی از سازوکار بقا در ماست. با این حال، این اشتیاق میتواند ذهن را دائماً میان گذشته و آینده سرگردان کند. نسخه پیشنهادی هیز، بازگشت به اکنون است: توجه به لحظهی حال و زندگی در زمان حال، راهی برای بازگرداندن کنترل ذهن از چنگال نگرانیهاست.
◽️۳. میل به تجربه احساسات
نیاز به تجربهی گسترهای از احساسات، حتی آنهایی که دردناکاند، در روند تکامل به ما کمک کرده تا انگیزه بگیریم، بیاموزیم، ارتباط برقرار کنیم و از تجربهها بهره بگیریم. بسیاری از ما اما در پی آن هستیم که تنها احساسات خوشایند را تجربه کنیم. هیز هشدار میدهد که فرار از احساسات، ما را از ژرفترین لایههای زندگی محروم میکند. احساسات، حتی تلخترینشان، حامل پیاماند؛ باید آنها را شنید، نه خاموش کرد.
◽️۴. میل به نظم ذهنی
انسان با نیاز به ایجاد انسجام و معنا در تجربیاتش رشد کرده است. این تمایل به نظم و درک، به ما در تصمیمگیری، کاهش اضطراب، و شکلگیری هویت کمک میکند. اما اگر نتوانیم با پیچیدگیها و تناقضهای زندگی کنار بیاییم، این میل بدل به منبع تنش میشود. هیز ما را دعوت میکند که بپذیریم جهان همیشه منظم و منطقی نیست. توان زیستن در دل ابهام، مهارتی ضروری است.
◽️۵. میل به معنا
در جستوجوی معنا، بشر توانسته است با درد روبهرو شود، انگیزه بیابد، و جوامع منسجم بسازد. اما این معنا زمانی اصیل است که از درون بجوشد، نه اینکه از معیارهای تحمیلی جامعه مانند ثروت یا موقعیت اقتباس شود. نسخهی پیشنهادی هیز: به درون بنگریم، ارزشهای شخصیمان را کشف کنیم و زندگیمان را بر پایهی آنها بنا کنیم.
◽️۶. میل به توانایی و اثرگذاری
نیاز به احساس قدرت، مهارت و اثرگذاری بر محیط، انسان را به یادگیری، پیشرفت و خودباوری سوق داده است. این میل، محرک بسیاری از پیشرفتهای فردی و جمعی ما بوده است. اما اگر افسارگسیخته رها شود، میتواند به رقابتهای فرساینده، فرسودگی روانی و نارضایتی مزمن منجر شود. هیز هشدار میدهد که باید این میل را نیز همچون بقیه، با خودآگاهی و تعادل پرورش دهیم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹شاید اگر تعداد زیادی از مردم را برای مدت طولانی زیر نظر بگیریم، سوسویی از انتخاب کاملاً منطقی را در آنها تماشا کنیم، اما این میزان تصمیمگیری منطقی در میان انسانها آن قدر زیاد نیست که بتوانیم روی آن شرطبندی کنیم.
🔹اما واقعیتی که میتوانیم روی آن شرط ببندیم، این است که «انسانها معمولاً بر اساس احساساتشان عمل میکنند و در این مسیر، اطلاعات و بقیۀ عوامل منطقی را خیلی در نظر نمیگیرند»
🔹برای مثال، کافی است به این سوالها فکر کنیم: «چرا خریداران خودروهای شاسی بلند مثل تویوتا لندکروز، با این که میدانند هیچ وقت قرار نیست با این خودرو به آفرود بروند، باز هم ۹۰ هزار دلار برای خرید آن میپردازند؟»
🔹یا چرا خریداران خودروهای اسپورت با این که میدانند هیچ وقت در شهر نمیتوانند سرعتشان را ظرف ۵ ثانیه به ۱۰۰ کیلومتر در ساعت برسانند، باز هم برای داشتن چنین خودرویی پول گزافی میپردازند؟
🔹این قبیل سوالها به ما تاکید میکنند که بازاریابی مسابقهای برای افزودن ویژگیهای منطقی به محصول یا تبلیغاتمان نیست، بلکه بازاریابی مسابقهای بیانتها برای اثرگذاری روی احساسات مشتریان است.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👤Roger Martin
#Harvard_videos
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹تا قبل از این که هشت سال پیش به همراه دوستم در یکی از همایشهای شما شرکت کنم، چیزی دربارۀ هدفگذاری نشنیده بودم.
🔹پس از تمام شدن آن همایش، به خانه رفتم و روی یک برگ کاغذ هدفهای بزرگ و کوچکم را نوشتم و برای رسیدن به آنها یک برنامۀ جامع تدارک دیدم و بیدرنگ دست به کار شدم.
🔹از آن روز تا به حال، همه روزه کاری برای نزدیک شدن به هدفهایم انجام دادهام و در مدت هشت سال، درآمدم بیش از هزار درصد افزایش یافته است.
🔹پس از آن بود که از او خواستم راز رسیدن به این موفقیت خیرهکننده را برای بقیه هم توضیح بدهد. او روی سِن آمد و خطاب به بقیه گفت: وقتی همه روزه به طور منظم هدفگذاری و برنامهریزی میکنید و بلافاصله دست به کار میشوید، به نتایجی دست پیدا میکنید که شما را شگفتزده میکند. این گونه در مدت یک تا دو سال، به اهدافی میرسید که در شرایط عادی در پنج تا ده سال به آنها دست مییابید.
[مارکتینگ آز]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM