☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۲ بهمن زادروز پروین دولتآبادی
(زاده ۲۲ بهمن ۱۳۰۳ اصفهان – درگذشته ۲۷ فروردین ۱۳۸۷ تهران) شاعر و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک
او از مادری فرهنگی و مدیر مدرسه ناموس به نام فخرگیتی و پدری بهنام حسامالدین دولتآبادی که رئیس اداره اوقاف اصفهان بود، زاده شد. وی سالهای اولیه دبیرستان را در مدرسه نور و صداقت که آموزگاران انگلیسی داشت گذراند و سالهای بعد را در مدرسه آمریکایی نوربخش تحصیل کرد. تحصیلاتش را در رشته نقاشی و مجسمهسازی در دانشکده هنرهای زیبا ادامه دهد و چند جلسه هم در دانشگاه شرکت کرد، اما با بازدید از یک پرورشگاه مسیرش تغییر یافت. پرورشگاه متعلق بهشهرداری تهران بود و پدرش ریاست کل آن را برعهده داشت و خواهرش مهین نیز بخش شیرخوارگاه آن پرورشگاه را مدیریت میکرد. وی تصمیم گرفت بهسرپرستی و تربیت کودکان پرورشگاه بپردازد. در پرورشگاه شعرهایی که برای کودکان سرود بسیار مورد توجه آنان قرارگرفت.
او تلاش کرد تا شعر کودکان را از حالت پندگونه خارج کرده و اشعاری که جنبه سرگرمی و تفریح داشته باشد ارائه کند. وی همچنین آثاری برای بزرگسالان نیز در هر دو سبک سنتی و نیمایی سروده و از معدود شاعرانی است که آثارش در کتب درسی نیز آمده است.
کتاب شعر گل بادام او، برنده جایزه شعر شورای کتاب کودک در سال ۱۳۶۶ شد. وی بیشتر با اشعاری که برای کودکان سروده و بهویژه اشعاری که در کتب درسی بهچاپ رسیده است شهرت دارد، در حالی که وی شاعری توانا در سبک های گوناگون غزل، قصیده، مثنوی و شعرنو نیز بود.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
آثار:
گل بادام (برگزیده)
بر قایق ابرها
شوراب
هلال نقرهسا
آتش و آب
باز میآید پرستو نغمهخوان
گنجشک و وزغ
شهر سنگ
در بلورین جامه انگور
جمجمک برگ خزان
گذری در ادبیات کودکان
یک بازیگر
و ویرایش بیش از ۲۰ کتاب کودکان.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پروین_دولت_آبادی، ز
۲۲ بهمن زادروز پروین دولتآبادی
(زاده ۲۲ بهمن ۱۳۰۳ اصفهان – درگذشته ۲۷ فروردین ۱۳۸۷ تهران) شاعر و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک
او از مادری فرهنگی و مدیر مدرسه ناموس به نام فخرگیتی و پدری بهنام حسامالدین دولتآبادی که رئیس اداره اوقاف اصفهان بود، زاده شد. وی سالهای اولیه دبیرستان را در مدرسه نور و صداقت که آموزگاران انگلیسی داشت گذراند و سالهای بعد را در مدرسه آمریکایی نوربخش تحصیل کرد. تحصیلاتش را در رشته نقاشی و مجسمهسازی در دانشکده هنرهای زیبا ادامه دهد و چند جلسه هم در دانشگاه شرکت کرد، اما با بازدید از یک پرورشگاه مسیرش تغییر یافت. پرورشگاه متعلق بهشهرداری تهران بود و پدرش ریاست کل آن را برعهده داشت و خواهرش مهین نیز بخش شیرخوارگاه آن پرورشگاه را مدیریت میکرد. وی تصمیم گرفت بهسرپرستی و تربیت کودکان پرورشگاه بپردازد. در پرورشگاه شعرهایی که برای کودکان سرود بسیار مورد توجه آنان قرارگرفت.
او تلاش کرد تا شعر کودکان را از حالت پندگونه خارج کرده و اشعاری که جنبه سرگرمی و تفریح داشته باشد ارائه کند. وی همچنین آثاری برای بزرگسالان نیز در هر دو سبک سنتی و نیمایی سروده و از معدود شاعرانی است که آثارش در کتب درسی نیز آمده است.
کتاب شعر گل بادام او، برنده جایزه شعر شورای کتاب کودک در سال ۱۳۶۶ شد. وی بیشتر با اشعاری که برای کودکان سروده و بهویژه اشعاری که در کتب درسی بهچاپ رسیده است شهرت دارد، در حالی که وی شاعری توانا در سبک های گوناگون غزل، قصیده، مثنوی و شعرنو نیز بود.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
آثار:
گل بادام (برگزیده)
بر قایق ابرها
شوراب
هلال نقرهسا
آتش و آب
باز میآید پرستو نغمهخوان
گنجشک و وزغ
شهر سنگ
در بلورین جامه انگور
جمجمک برگ خزان
گذری در ادبیات کودکان
یک بازیگر
و ویرایش بیش از ۲۰ کتاب کودکان.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پروین_دولت_آبادی، ز
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۲ بهمن سالروز درگذشت جواد اقبال
(زاده ۵ اسفند ۱۳۰۱ تهران -- درگذشته ۲۲ بهمن ۱۳۹۰ تهران) از پیشکسوتان صنعت نشر ایران
او همراه با ابراهیم رمضانی، حسن معرفت و عبدالغفار طهوری و چندتن دیگر، نسل اول ناشران ایران بودند و وی بنیانگذار «سازمان چاپ و انتشارات اقبال» و از بنیانگذاران «شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران» بود که به انتشار آثار کلاسیک در حوزه ادبیات و تاریخ نیز میپرداخت. خانواده اقبال از نخستین کسانی بودند که صاحب چاپخانه شدند و در سالهای آغازین دههی ۲۰، اقبال در کتابفروشی پدر مشغول به کار شد و پس از درگذشت پدرش، انتشارات و کتابفروشی را با هم اداره کرد، همچنین او از موسسان شرکت تعاونی ناشران و کتابفروشان نیز بود.
در هشتم اسفندماه ۱۳۸۱ بزرگداشتی برای صدمین سال تاسیس انتشارات اقبال و بزرگداشت جواد اقبال در تالار وحدت با شرکت ناشران، نویسندگان، ارباب جراید، اهالی فرهنگ و وزیر ارشاد برگزار شد و انتشارات اقبال "میراث فرهنگی کشور" نامیده شد.
از موسسین اتحادیه ناشران و کتابفروشان، جواد اقبال (اقبال) محمدحسین اقبال (اقبال) نصراله سبوحی (مرکزی) محمد رمضانی (کلاله خاور) اکبر زوار (زوار) محمدعلی ترقی (خیام) و عبدالغفار طهوری (طهوری) بودند.
«تقویم نجومی» و «اولین سررسید در ایران»، توسط انتشارات اقبال به چاپ رسید که این تقویمها هنوز هم هرساله توسط همین انتشارات چاپ میشود.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#جواد_اقبال، د
۲۲ بهمن سالروز درگذشت جواد اقبال
(زاده ۵ اسفند ۱۳۰۱ تهران -- درگذشته ۲۲ بهمن ۱۳۹۰ تهران) از پیشکسوتان صنعت نشر ایران
او همراه با ابراهیم رمضانی، حسن معرفت و عبدالغفار طهوری و چندتن دیگر، نسل اول ناشران ایران بودند و وی بنیانگذار «سازمان چاپ و انتشارات اقبال» و از بنیانگذاران «شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران» بود که به انتشار آثار کلاسیک در حوزه ادبیات و تاریخ نیز میپرداخت. خانواده اقبال از نخستین کسانی بودند که صاحب چاپخانه شدند و در سالهای آغازین دههی ۲۰، اقبال در کتابفروشی پدر مشغول به کار شد و پس از درگذشت پدرش، انتشارات و کتابفروشی را با هم اداره کرد، همچنین او از موسسان شرکت تعاونی ناشران و کتابفروشان نیز بود.
در هشتم اسفندماه ۱۳۸۱ بزرگداشتی برای صدمین سال تاسیس انتشارات اقبال و بزرگداشت جواد اقبال در تالار وحدت با شرکت ناشران، نویسندگان، ارباب جراید، اهالی فرهنگ و وزیر ارشاد برگزار شد و انتشارات اقبال "میراث فرهنگی کشور" نامیده شد.
از موسسین اتحادیه ناشران و کتابفروشان، جواد اقبال (اقبال) محمدحسین اقبال (اقبال) نصراله سبوحی (مرکزی) محمد رمضانی (کلاله خاور) اکبر زوار (زوار) محمدعلی ترقی (خیام) و عبدالغفار طهوری (طهوری) بودند.
«تقویم نجومی» و «اولین سررسید در ایران»، توسط انتشارات اقبال به چاپ رسید که این تقویمها هنوز هم هرساله توسط همین انتشارات چاپ میشود.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#جواد_اقبال، د
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا یکی از جلوه های تمدن کهن نیاکان ماست،
قدیمیترین نیایشگاه جهان
🔹 زیگورات دوراونتاش یا چغازنبیل، نیایشگاهی باستانی در تمدن ایلام است که حدود ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد ساخته شده و نزدیک شوش در خوزستان واقع شده است. این بنا به عنوان قدیمیترین ساختمان مذهبی ایران شناخته میشود و در ستایش ایزد نگهبان شوش، «اینشوشیناک»، بنا شده است.
🔹چغازنبیل در سال ۱۹۷۹ به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد. در سال ۱۸۹۰، وجود معادن نفت در این ناحیه گزارش شد و حفاریها در دهههای بعد منجر به کشف این بنا گردید. رومن گیرشمن در سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ به کاوشهای بیشتری پرداخت. با این حال، عوامل طبیعی آسیبهای زیادی به این اثر تاریخی وارد کردهاند و نیاز به اقدامات حفاظتی دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
قدیمیترین نیایشگاه جهان
🔹 زیگورات دوراونتاش یا چغازنبیل، نیایشگاهی باستانی در تمدن ایلام است که حدود ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد ساخته شده و نزدیک شوش در خوزستان واقع شده است. این بنا به عنوان قدیمیترین ساختمان مذهبی ایران شناخته میشود و در ستایش ایزد نگهبان شوش، «اینشوشیناک»، بنا شده است.
🔹چغازنبیل در سال ۱۹۷۹ به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد. در سال ۱۸۹۰، وجود معادن نفت در این ناحیه گزارش شد و حفاریها در دهههای بعد منجر به کشف این بنا گردید. رومن گیرشمن در سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ به کاوشهای بیشتری پرداخت. با این حال، عوامل طبیعی آسیبهای زیادی به این اثر تاریخی وارد کردهاند و نیاز به اقدامات حفاظتی دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
❤2🔥1
#ابوالفضل_خطیبی :
در زمانی که شاهنامه سروده شد نشانی از ایرانشهر با مرکزیت واحد وجود نداشت و هر گوشه ای از ایران در دست حکومتی مستقل بود. در چنین زمانی که ایرانشهر در دست دولت های متعدد بود ، فردوسی سنگ بنایی گذاشت که باعث ماندگاری ایران شد . این که می گویند فردوسی ایران را زنده کرد ، اشاره به همین معنا دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
در زمانی که شاهنامه سروده شد نشانی از ایرانشهر با مرکزیت واحد وجود نداشت و هر گوشه ای از ایران در دست حکومتی مستقل بود. در چنین زمانی که ایرانشهر در دست دولت های متعدد بود ، فردوسی سنگ بنایی گذاشت که باعث ماندگاری ایران شد . این که می گویند فردوسی ایران را زنده کرد ، اشاره به همین معنا دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
👍3❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نام "ایران" با خط پهلوی بر سکهی اردشیر اول ملقب به اردشیر بابکان، سَردودمان ساسانیان، با قدمت ۱۸۰۰ سال!
نوشتار پهلوی سکه:
"مزدیسن بگ اَرتَخشتَر ملکان ملکا ایران"
(خدایپرست، اردشیر شاهنشاه ایران)
💎
🆔 @maneshparsi
نوشتار پهلوی سکه:
"مزدیسن بگ اَرتَخشتَر ملکان ملکا ایران"
(خدایپرست، اردشیر شاهنشاه ایران)
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پشت پرده و نقش کاروانسراها در سیر زندگی ایرانیان
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱۰ زن برتر تاریخ ایران زمین توسط هوش مصنوعی
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آهنگ #شش_هزار_ساله
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
👍3❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آتشکدۀ آذرگُشَسب در حوالی شهر تکاب استان آذربایجان غربی یکی از سه آتشکدۀ مهم ایران
ویدئو از خشایار لهراسبی
💎
🆔 @maneshparsi
ویدئو از خشایار لهراسبی
💎
🆔 @maneshparsi
🔥4👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقاشیهای جهانگردان اروپایی از تخت جمشید.
🔹در ایران معاصر و به ویژه در دوره صفوی جهانگردان اروپایی بسیاری به ایران آمدند. برخی از این جهانگردان که در زمینه هنر نقاشی نیز مهارت بالایی داشتند، با حوصله و دقت به کشیدن نقاشیهایی از تختجمشید دست زدند
💎
🆔 @maneshparsi
🔹در ایران معاصر و به ویژه در دوره صفوی جهانگردان اروپایی بسیاری به ایران آمدند. برخی از این جهانگردان که در زمینه هنر نقاشی نیز مهارت بالایی داشتند، با حوصله و دقت به کشیدن نقاشیهایی از تختجمشید دست زدند
💎
🆔 @maneshparsi
❤3
۲۶ بهمن ۱۲۹۸ زادروز محمد بهمن بیگی نویسنده، بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری در ایران و یکی از خادمان صدیق فرهنگ ایران در شهر شیراز از ایل قشقایی بود. «کتاب بخارای من ایل من»، از بهترین ترین آثار اوست.
یادش گرامی
💎
🆔 @maneshparsi
یادش گرامی
💎
🆔 @maneshparsi
❤7👎1
بیست و ششم بهمنماه زادروز محمد بهمنبیگی
🔹من گمان میکنم که قسمت مهمی از راز بقای زبان فارسی در ذات و طبیعت خود این زبان نهفته است. کلماتش کوتاه و نرم و شیرین است. این کلمات دعوایی با هم ندارند. به یکدیگر انس و الفت میورزند. بهراحتی در آغوش هم قرار میگیرند. میغلطند، میلغزند، با هم بازی میکنند و از بازیها، نرمشها و لغزشهای خود آهنگی مطبوع به وجود میآورند و تکلّم را به ترنّم نزدیک میسازند.
🔹من عشقی افسانهای به زبان فارسی داشتم و این زبان فاخر و فصیح را مایۀ فخر و استقلال معنوی و فرهنگی کشور میپنداشتم. من در طول مدّت خدمتم، خدمتی که نزدیک به سی سال از عمرم را در بر گرفت هیچگاه از پای ننشستم و از ترویج شعر و نثر فارسی بازنایستادم. چادرهای سفیدم بسیاری از ساکنان چادرهای سیاه را غرق سواد کرد.
🔹در دبستانهای عشایر اهمیّت و حرمت درس فارسی بیش از همۀ درسها بود. شعر فارسی تاج سر درسها بود. من شعر نمیگفتم. کارم شعر بود.
🔹برای دیدار مدارس عشایری پیوسته در سفر بودم. به مدارس کوچک عشایری احترام میگذاشتم. اینها معبدهای مقدس من بودند. احترامشان کمتر از سالنهای پرآوازۀ شهرها نبود. هنگام دیدار این معبدها بهترین لباسهایم را میپوشیدم. پیراهنم را هر صبح عوض میکردم و به پاکیزگی سر و صورتم میپرداختم. من به این مقدمات اکتفا نمیکردم. در اندیشۀ تلطیف و تطهیر روحم نیز بودم و تا شعری از اشعار بوستان سعدی را نمیخواندم پای به مدرسه نمینهادم.
🔹آموزش عشایر با همت گروهی جوان مشتاق و غیرتمند، در زوایای دورافتادۀ کشور سرگرم خدمت به زبان فارسی بود و این زبان شایستۀ خدمت بود؛ زبانی بود که در کشوری مغلوب و مفتوح، ملّتی غالب و فاتح آفریده بود.
🔹شعر فارسی راه دشوار و پرپیچوخمی را در طول بیش از هزار سال پیمود و به دوران معاصر رسید. در این دوران با طلوع نثری زلال و دلاویز یار و مددکار تازهای یافت. ظهور گویندگان و نویسندگان و مترجمان هنرمند این امید و نوید را میداد و میدهد که ادبیات فارسی پایدار است و ریشه در اعماق قرون دارد.
من پیوسته در این آرزو بودم که کاش به جای اتومبیل هلیکوپتر داشتم تا این اوراق و دفاتر را زودتر و بیشتر بر سر نوجوانان عشایر فروریزم.
«زبان فارسی و آموزش عشایر»، محمّد بهمنبیگی
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۱۳۴۸-۱۳۵۲]
💎
🆔 @maneshparsi
🔹من گمان میکنم که قسمت مهمی از راز بقای زبان فارسی در ذات و طبیعت خود این زبان نهفته است. کلماتش کوتاه و نرم و شیرین است. این کلمات دعوایی با هم ندارند. به یکدیگر انس و الفت میورزند. بهراحتی در آغوش هم قرار میگیرند. میغلطند، میلغزند، با هم بازی میکنند و از بازیها، نرمشها و لغزشهای خود آهنگی مطبوع به وجود میآورند و تکلّم را به ترنّم نزدیک میسازند.
🔹من عشقی افسانهای به زبان فارسی داشتم و این زبان فاخر و فصیح را مایۀ فخر و استقلال معنوی و فرهنگی کشور میپنداشتم. من در طول مدّت خدمتم، خدمتی که نزدیک به سی سال از عمرم را در بر گرفت هیچگاه از پای ننشستم و از ترویج شعر و نثر فارسی بازنایستادم. چادرهای سفیدم بسیاری از ساکنان چادرهای سیاه را غرق سواد کرد.
🔹در دبستانهای عشایر اهمیّت و حرمت درس فارسی بیش از همۀ درسها بود. شعر فارسی تاج سر درسها بود. من شعر نمیگفتم. کارم شعر بود.
🔹برای دیدار مدارس عشایری پیوسته در سفر بودم. به مدارس کوچک عشایری احترام میگذاشتم. اینها معبدهای مقدس من بودند. احترامشان کمتر از سالنهای پرآوازۀ شهرها نبود. هنگام دیدار این معبدها بهترین لباسهایم را میپوشیدم. پیراهنم را هر صبح عوض میکردم و به پاکیزگی سر و صورتم میپرداختم. من به این مقدمات اکتفا نمیکردم. در اندیشۀ تلطیف و تطهیر روحم نیز بودم و تا شعری از اشعار بوستان سعدی را نمیخواندم پای به مدرسه نمینهادم.
🔹آموزش عشایر با همت گروهی جوان مشتاق و غیرتمند، در زوایای دورافتادۀ کشور سرگرم خدمت به زبان فارسی بود و این زبان شایستۀ خدمت بود؛ زبانی بود که در کشوری مغلوب و مفتوح، ملّتی غالب و فاتح آفریده بود.
🔹شعر فارسی راه دشوار و پرپیچوخمی را در طول بیش از هزار سال پیمود و به دوران معاصر رسید. در این دوران با طلوع نثری زلال و دلاویز یار و مددکار تازهای یافت. ظهور گویندگان و نویسندگان و مترجمان هنرمند این امید و نوید را میداد و میدهد که ادبیات فارسی پایدار است و ریشه در اعماق قرون دارد.
من پیوسته در این آرزو بودم که کاش به جای اتومبیل هلیکوپتر داشتم تا این اوراق و دفاتر را زودتر و بیشتر بر سر نوجوانان عشایر فروریزم.
«زبان فارسی و آموزش عشایر»، محمّد بهمنبیگی
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۱۳۴۸-۱۳۵۲]
💎
🆔 @maneshparsi
❤4
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
فایل صوتی
تاریخچه زبان فارسی
چرا زبان رسمی ایران فارسی شد؟
💎
🆔 @maneshparsi
تاریخچه زبان فارسی
چرا زبان رسمی ایران فارسی شد؟
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۸ بهمن زادروز شهرنوش پارسیپور
(زاده ۲۸ بهمن ۱۳۲۴ تهران) داستاننویس و مترجم
او که داستانهایش به زبانهای گوناگون ترجمه شده، از سوی هجدهمین کنفرانس پژوهشهای زنان در آمریکا، بهعنوان زن سال برگزیده شد و برنده جایزه بیتای ۲۰۱۶ است. وی در اواخر دهه ۷۰ و مدتی پس از انتشار کتاب «زنان بدون مردان» و ممنوع شدن آن در ایران، به آمریکا مهاجرت کرد و اکنون در حومه سانفرانسیسکو زندگی میکند.
وی در رشته علوم اجتماعی در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه تهران دانشآموخته شد و سپس برای ادامه تحصیل در رشته زبان و فرهنگ چینی به دانشگاه سوربن رفت. در سال ۱۳۴۶ با ناصر تقوایی ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۲ از او جدا شد و در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت.
وی نویسندگی را از ۱۳ سالگی آغاز کرد و از ۱۶ سالگی داستانهایش با نام مستعار در گاهنامههای گوناگون بهچاپ میرسید. نخستین رمان او سگ و زمستان بلند نام دارد که در تابستان ۱۳۵۳ کار نوشتن آن پایان یافت.
او همچنین در تلویزیون ملی ایران تهیهکننده برنامه «زنان روستایی» بود و در بهمن ۱۳۵۳ در اعتراض به اعدام خسرو گلسرخی و کرامتاله دانشیان و دستگیری غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری، فریده لاشایی و پرویز زاهدی استعفا داد و پس از مدتی به فکر مهاجرت به کانادا افتاد، اما منصرف شد. در امرداد ۱۳۶۰ با اینکه خود وابسته به هیچ سازمان سیاسی نبود، بهخاطر همراه داشتن نشریات متعلق به برادرش دستگیر شد و برای ۴ سال به زندان افتاد و پس از آزادی، بهکار ترجمه و تأسیس کتابفروشی در زیرزمینی در خیابان سنایی مشغول شد. بعد از چاپ کتاب زنان بدون مردان، کمیته منکرات او را احضار کرد و درباره کتاب و اینکه چرا از بکارت نوشته است او را بازجویی و زندانی کردند و پس از آن بود که به آمریکا مهاجرت کرد.
در مصاحبهای که واکنشهای بسیاری برانگیخت، او عنوان کرد که با صیغه (متعه) موافق است و اگر مردهایی هستند که از این قانون سوءاستفاده میکنند، مسئلهای دیگر است که باید جداگانه بررسی شود.
داستانها:
آویزههای بلور، مجموعه داستان (۱۳۵۶)
زنان بدون مردان (۱۳۶۸)
آداب صرف چای در حضور گرگ (۱۳۷۲)
توپک قرمز (داستان کوتاه ۱۳۴۸)
ماجراهای کوچک
خاطرات زندان
گرما در سال صفر (۱۳۸۲)
ترجمهها:
شکار جادوگران در دهکده سلیم (شرلی جکسن)
پیراروانشناسی
از کنفسیوس تا راهپیمایی دراز دلفین دولرس
تاریخ چین (چهار جلد)
لائودزه و مرشدان دائویی (ماکس کالتن مارک)
داستانهای مردان تمدنهای مختلف
صخره تانیوس از امین معلوف
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شهرنوش_پارسی_پور، ز
۲۸ بهمن زادروز شهرنوش پارسیپور
(زاده ۲۸ بهمن ۱۳۲۴ تهران) داستاننویس و مترجم
او که داستانهایش به زبانهای گوناگون ترجمه شده، از سوی هجدهمین کنفرانس پژوهشهای زنان در آمریکا، بهعنوان زن سال برگزیده شد و برنده جایزه بیتای ۲۰۱۶ است. وی در اواخر دهه ۷۰ و مدتی پس از انتشار کتاب «زنان بدون مردان» و ممنوع شدن آن در ایران، به آمریکا مهاجرت کرد و اکنون در حومه سانفرانسیسکو زندگی میکند.
وی در رشته علوم اجتماعی در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه تهران دانشآموخته شد و سپس برای ادامه تحصیل در رشته زبان و فرهنگ چینی به دانشگاه سوربن رفت. در سال ۱۳۴۶ با ناصر تقوایی ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۲ از او جدا شد و در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت.
وی نویسندگی را از ۱۳ سالگی آغاز کرد و از ۱۶ سالگی داستانهایش با نام مستعار در گاهنامههای گوناگون بهچاپ میرسید. نخستین رمان او سگ و زمستان بلند نام دارد که در تابستان ۱۳۵۳ کار نوشتن آن پایان یافت.
او همچنین در تلویزیون ملی ایران تهیهکننده برنامه «زنان روستایی» بود و در بهمن ۱۳۵۳ در اعتراض به اعدام خسرو گلسرخی و کرامتاله دانشیان و دستگیری غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری، فریده لاشایی و پرویز زاهدی استعفا داد و پس از مدتی به فکر مهاجرت به کانادا افتاد، اما منصرف شد. در امرداد ۱۳۶۰ با اینکه خود وابسته به هیچ سازمان سیاسی نبود، بهخاطر همراه داشتن نشریات متعلق به برادرش دستگیر شد و برای ۴ سال به زندان افتاد و پس از آزادی، بهکار ترجمه و تأسیس کتابفروشی در زیرزمینی در خیابان سنایی مشغول شد. بعد از چاپ کتاب زنان بدون مردان، کمیته منکرات او را احضار کرد و درباره کتاب و اینکه چرا از بکارت نوشته است او را بازجویی و زندانی کردند و پس از آن بود که به آمریکا مهاجرت کرد.
در مصاحبهای که واکنشهای بسیاری برانگیخت، او عنوان کرد که با صیغه (متعه) موافق است و اگر مردهایی هستند که از این قانون سوءاستفاده میکنند، مسئلهای دیگر است که باید جداگانه بررسی شود.
داستانها:
آویزههای بلور، مجموعه داستان (۱۳۵۶)
زنان بدون مردان (۱۳۶۸)
آداب صرف چای در حضور گرگ (۱۳۷۲)
توپک قرمز (داستان کوتاه ۱۳۴۸)
ماجراهای کوچک
خاطرات زندان
گرما در سال صفر (۱۳۸۲)
ترجمهها:
شکار جادوگران در دهکده سلیم (شرلی جکسن)
پیراروانشناسی
از کنفسیوس تا راهپیمایی دراز دلفین دولرس
تاریخ چین (چهار جلد)
لائودزه و مرشدان دائویی (ماکس کالتن مارک)
داستانهای مردان تمدنهای مختلف
صخره تانیوس از امین معلوف
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شهرنوش_پارسی_پور، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تازی و تازیانه
📚 بُنمایهها:
ـ فرهنگ ریشهشناختی زبان پارسی / دکتر محمد حسندوست
ـ واژهنامۀ دهخدا
💎
🆔 @maneshparsi
📚 بُنمایهها:
ـ فرهنگ ریشهشناختی زبان پارسی / دکتر محمد حسندوست
ـ واژهنامۀ دهخدا
💎
🆔 @maneshparsi
👍2👎1
#حکایت_ضرب_المثل_پند
ريشه "نوش جان" گفتن از كجاست؟
🔹يكي از تعارفاتي كه خيلي استفاده ميشود «نوش جان!» است كه كمتر كسي معني آن را ميداند. و اكثرا همان معناى "گواراى وجود" را در ذهن دارند.
🔹«نوش» از ريشه « اَ اُو شَه » اوستايي به معني «ميرا، ناپايدار، ناجاودان و غيرزنده» بوده و از صفات اهريمن است. در زبان اوستايي چند سنت منفي ساز وجود دارد كه با كمك آنها فعل يا صفتي معكوس ميشود. يعني صفتي اهورايي تبديل به صفتي اهريمني ميشود و بر عكس. يكي از اين سنتها يا به عبارتي شيوه دستوري، افزودن هِجايِ « اَ » به ابتداي صفت يا فعل مذكور است. در اينجا هم با همين روش كلمه اَاوشه به « اَ اَاوشَه »، به معني «ناميرار و زنده جاويدان» تغيير كرده است. بعدها در سير تغييرات زباني، اَ اَاوشَه به «اَن اَاوشَه » ، « اَنوشَه » و « نوشَ » تغيير كرده كه همگي به همان معني ناميرا و زندهي جاويد هستند. (هنوز نام انوشه و انوش از اين صفت باقي ماندهاند كه براي آقايان انتخاب ميشود. نامهاي زنانه نوشين ، نوشان، مهرنوش، نوش آفرين و … هم از همين ريشهاند.)
🔹با اين تعريف نوشَ به معني جاودان بوده و در تركيب با ساير كلمات اين معني را تداعي ميكند. پس «نوشَ جان» يعني جانتان ناميرا و جاودان. «نوشين» يعني ناميرا ، «نوشان» زندهيِ جاويد كننده، «مهرنوش» يعني عهد و پيمان جاودان (مهر = عهد و پيمان) ، «نوشآفرين» يعني دعاي خيرِ هميشگي (آفرين = دعاي خير. كه به شكل منفي ميشود « نه آفرين» يا نفرين ، يعني دعاي بد و ناخير) و همچنین مرداد یعنی مرگ و نیستی و درست آن اَمرداد است به معنای جاودانگی و بی مرگی و از اين دست...
💎
🆔 @maneshparsi
ريشه "نوش جان" گفتن از كجاست؟
🔹يكي از تعارفاتي كه خيلي استفاده ميشود «نوش جان!» است كه كمتر كسي معني آن را ميداند. و اكثرا همان معناى "گواراى وجود" را در ذهن دارند.
🔹«نوش» از ريشه « اَ اُو شَه » اوستايي به معني «ميرا، ناپايدار، ناجاودان و غيرزنده» بوده و از صفات اهريمن است. در زبان اوستايي چند سنت منفي ساز وجود دارد كه با كمك آنها فعل يا صفتي معكوس ميشود. يعني صفتي اهورايي تبديل به صفتي اهريمني ميشود و بر عكس. يكي از اين سنتها يا به عبارتي شيوه دستوري، افزودن هِجايِ « اَ » به ابتداي صفت يا فعل مذكور است. در اينجا هم با همين روش كلمه اَاوشه به « اَ اَاوشَه »، به معني «ناميرار و زنده جاويدان» تغيير كرده است. بعدها در سير تغييرات زباني، اَ اَاوشَه به «اَن اَاوشَه » ، « اَنوشَه » و « نوشَ » تغيير كرده كه همگي به همان معني ناميرا و زندهي جاويد هستند. (هنوز نام انوشه و انوش از اين صفت باقي ماندهاند كه براي آقايان انتخاب ميشود. نامهاي زنانه نوشين ، نوشان، مهرنوش، نوش آفرين و … هم از همين ريشهاند.)
🔹با اين تعريف نوشَ به معني جاودان بوده و در تركيب با ساير كلمات اين معني را تداعي ميكند. پس «نوشَ جان» يعني جانتان ناميرا و جاودان. «نوشين» يعني ناميرا ، «نوشان» زندهيِ جاويد كننده، «مهرنوش» يعني عهد و پيمان جاودان (مهر = عهد و پيمان) ، «نوشآفرين» يعني دعاي خيرِ هميشگي (آفرين = دعاي خير. كه به شكل منفي ميشود « نه آفرين» يا نفرين ، يعني دعاي بد و ناخير) و همچنین مرداد یعنی مرگ و نیستی و درست آن اَمرداد است به معنای جاودانگی و بی مرگی و از اين دست...
💎
🆔 @maneshparsi
به پیشواز جشن اسفندگان، روز مهر ایرانی
(۲۹ بهمن)
روز مهر و مهرورزی به آفریننده و آفرینش
روز مهر و سپاس به زن و زمین
روز مهر ایرانیان به ایرانیان
روز مهر ایرانیان به سرزمین ایران
💎
🆔 @maneshparsi
(۲۹ بهمن)
روز مهر و مهرورزی به آفریننده و آفرینش
روز مهر و سپاس به زن و زمین
روز مهر ایرانیان به ایرانیان
روز مهر ایرانیان به سرزمین ایران
💎
🆔 @maneshparsi
🔥1
#سپندارمذ
۲۹ بهمنماه، جشنِ #اسفندگان: «اسفندگان»، جشنِ گرامیداشتِ زن و زمین
«میستاییم این زمین را، میستاییم آن آسمان را،
میستاییم همهی چیزهای خوب میانِ زمین و آسمان را،
میستاییم آنچه را که برازندهی ستایش و شایستهی نیایش و درخورِ پرستشِ مردمِ پارسا است،
میستاییم روانهای جانورانِ سودمندِ دشتی را،
میستاییم روانهای مردانِ پیروِ راستی را،
میستاییم روانهای زنانِ پیروِ راستی را،
در هر سرزمینی که زاده شده باشند،
مردان و زنانی که برای پیروزیِ آیینِ راستی کوشیدهاند،
میکوشند و خواهند کوشید»
(فروردینیشت، بندهای ۱۵۳ و ۱۵۴).
جشنِ «اسفندگان» یا «سپندارمذگان» روزِ اسفند از ماهِ اسفند، ۵ اسفندماه به گاهشماریِ یزدگردی و ۲۹ بهمنماه به گاهشماریِ کنونی، برپا میشود.
اسفندگان جشنی در ستایش و گرامیداشتِ ایزدبانوی «اسفند» یا «سپندارمذ» (در زبانِ اوستایی «سْپِنتاآرمَیتی» و در زبانِ پارسیگ «سْپِندَرمِد») به چمِ فروتنی و بردباریِ پاک است.
سپندارمذ در جهانِ مینوی نمایندهی مهر و فروتنی و در جهانِ مادی نگهبانی زمین با او است و از آنجا که زنان نیز همچون زمین بارور و باردهاند جشنِ اسفندگان در ارجنهی به زنانی که مانندِ زمین نیکوکار هستند برگزار میشود.
چنین، جشنِ اسفندگان یا سپندارمذگان روزِ گرامیداشتِ زنان در ایران بوده است و این روز به نامِ «مَردگیران» (پیشکش گرفتن از مردان) در ادبِ پارسی بسیار به کار رفته است.
ابوریحان بیرونی در نبیگ «آثارِ باقیه از مردمانِ گذشته» در بخشِ «گفتار دربارهی ماههای ایرانی»، بندِ ۷۵، دربارهی اسفندگان مینویسد: «اسفندارمذماه روزِ پنجم آن «روزِ اسفندارمذ» جشن است، هم از سازواریِ دو نام، و معنای آن «خِرَد و بردباری» باشد؛ و اسفندارمذ فرشتهی گماشته بر زمین، و هم گماشته بر زنِ شایستهی پاکدامنِ نیکوکار و شویدوست است. این ماه و همین روزِ آن ویژه است ـ مر جشنِ زنان را که مردان بر آنان بخششها کنند؛ و این رسم در سپاهان و ری و دیگر شهرهای «پهله» بر جای مانده و به پارسی «مردگیران» مینامند.» (گردانشِ پرویزِ سپیتمان، برگِ ۳۰۵).
«پهله» یا پهلو نام سرزمینی وسیع در باختر ایران بوده است که بیشتر شهرها و نواحی زاگرس فعلی را فرا میگرفته است. ایالت پهله در زمان ساسانیان به این نام نهاده شده و پهلوی، به مردم، زبان و خط مربوط به پهله اشاره میکند. نام پهله پس از حمله تازیان به ایران به «جبال» و بعدها «کوهستان» تغییر یافته است.
💎
🆔 @maneshparsi
۲۹ بهمنماه، جشنِ #اسفندگان: «اسفندگان»، جشنِ گرامیداشتِ زن و زمین
«میستاییم این زمین را، میستاییم آن آسمان را،
میستاییم همهی چیزهای خوب میانِ زمین و آسمان را،
میستاییم آنچه را که برازندهی ستایش و شایستهی نیایش و درخورِ پرستشِ مردمِ پارسا است،
میستاییم روانهای جانورانِ سودمندِ دشتی را،
میستاییم روانهای مردانِ پیروِ راستی را،
میستاییم روانهای زنانِ پیروِ راستی را،
در هر سرزمینی که زاده شده باشند،
مردان و زنانی که برای پیروزیِ آیینِ راستی کوشیدهاند،
میکوشند و خواهند کوشید»
(فروردینیشت، بندهای ۱۵۳ و ۱۵۴).
جشنِ «اسفندگان» یا «سپندارمذگان» روزِ اسفند از ماهِ اسفند، ۵ اسفندماه به گاهشماریِ یزدگردی و ۲۹ بهمنماه به گاهشماریِ کنونی، برپا میشود.
اسفندگان جشنی در ستایش و گرامیداشتِ ایزدبانوی «اسفند» یا «سپندارمذ» (در زبانِ اوستایی «سْپِنتاآرمَیتی» و در زبانِ پارسیگ «سْپِندَرمِد») به چمِ فروتنی و بردباریِ پاک است.
سپندارمذ در جهانِ مینوی نمایندهی مهر و فروتنی و در جهانِ مادی نگهبانی زمین با او است و از آنجا که زنان نیز همچون زمین بارور و باردهاند جشنِ اسفندگان در ارجنهی به زنانی که مانندِ زمین نیکوکار هستند برگزار میشود.
چنین، جشنِ اسفندگان یا سپندارمذگان روزِ گرامیداشتِ زنان در ایران بوده است و این روز به نامِ «مَردگیران» (پیشکش گرفتن از مردان) در ادبِ پارسی بسیار به کار رفته است.
ابوریحان بیرونی در نبیگ «آثارِ باقیه از مردمانِ گذشته» در بخشِ «گفتار دربارهی ماههای ایرانی»، بندِ ۷۵، دربارهی اسفندگان مینویسد: «اسفندارمذماه روزِ پنجم آن «روزِ اسفندارمذ» جشن است، هم از سازواریِ دو نام، و معنای آن «خِرَد و بردباری» باشد؛ و اسفندارمذ فرشتهی گماشته بر زمین، و هم گماشته بر زنِ شایستهی پاکدامنِ نیکوکار و شویدوست است. این ماه و همین روزِ آن ویژه است ـ مر جشنِ زنان را که مردان بر آنان بخششها کنند؛ و این رسم در سپاهان و ری و دیگر شهرهای «پهله» بر جای مانده و به پارسی «مردگیران» مینامند.» (گردانشِ پرویزِ سپیتمان، برگِ ۳۰۵).
«پهله» یا پهلو نام سرزمینی وسیع در باختر ایران بوده است که بیشتر شهرها و نواحی زاگرس فعلی را فرا میگرفته است. ایالت پهله در زمان ساسانیان به این نام نهاده شده و پهلوی، به مردم، زبان و خط مربوط به پهله اشاره میکند. نام پهله پس از حمله تازیان به ایران به «جبال» و بعدها «کوهستان» تغییر یافته است.
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز روز سپاس گذاری از خداوند است زیرا که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق بودن
#سپندارمذگان يا روز عشق ايرانى در گاهشمار خورشيدى برابر با ۲۹ بهمن و در گاهشمار زرتشتى برابر با ۵ اسفند است.
#سپندارمذ لقب زمین و به معنی گستراننده، مقدس و فروتن میباشد. زمینی که نماد عشق است و با فروتنی و از خودگذشتگی، آغوش خود را برای همه گسترانیده و زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد. بدین روی نیاکانمان در این روز با دادن هدیه به بانوان و دوشیزگان "مهر و عشق" خود را به آنان ابراز میداشتند.
۲۹ بهمن ماه روز بزرگداشت زن و زمین، روز عشق آریایی، سپندارمذگان فرخنده باد ❤️
💎
🆔 @maneshparsi
#سپندارمذگان يا روز عشق ايرانى در گاهشمار خورشيدى برابر با ۲۹ بهمن و در گاهشمار زرتشتى برابر با ۵ اسفند است.
#سپندارمذ لقب زمین و به معنی گستراننده، مقدس و فروتن میباشد. زمینی که نماد عشق است و با فروتنی و از خودگذشتگی، آغوش خود را برای همه گسترانیده و زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد. بدین روی نیاکانمان در این روز با دادن هدیه به بانوان و دوشیزگان "مهر و عشق" خود را به آنان ابراز میداشتند.
۲۹ بهمن ماه روز بزرگداشت زن و زمین، روز عشق آریایی، سپندارمذگان فرخنده باد ❤️
💎
🆔 @maneshparsi
❤3
جشن #سپندارمذ #اسپندگان بر دلدادگان خجسته باد🌹
جشن #سپندارمذگان
گرامی_داشتن_زمین_زندگی_زن
🔹ایرانیان از دیرباز، روز سپندارمذ از ماه سپندارمذ (اسفند) در گاهشمار زرتشتی که نام روز و نام ماه برابر میشود جشنی برای گرامیداشت زمین ،زندگی ،جایگاه شایستهی بانوان برگزار میکردند.
🔹در زبان پارسی امروزی به آرمئیتی اسفند (اسپند) میگوییم. آرمئیتی نماینده مهروزی، عشق، فروتنی و باورمندی است.
🔹در اوستا «سپنتا آرمئیتی» و به چم بردباری و فروتنی مقدس است. این امشاسپند در جهان مینوی نماد بردباری، شکیبایی و از خودگذشتگی است و در جهان مادی نماد مادر ,زمین وزندگی است.
🔹خویشکاری سپندارمذخرم و پاک و آباد و بارور نگه داشتن زمین است. خشنودی سپندارمذ هنگامی فراهم میشود که روی زمین کشت و کار شود.به همسر و زن احترام گذاشته شود وجایگاه خود در خانواده و زندگی داشته باشد
💎
🆔 @maneshparsi
جشن #سپندارمذگان
گرامی_داشتن_زمین_زندگی_زن
🔹ایرانیان از دیرباز، روز سپندارمذ از ماه سپندارمذ (اسفند) در گاهشمار زرتشتی که نام روز و نام ماه برابر میشود جشنی برای گرامیداشت زمین ،زندگی ،جایگاه شایستهی بانوان برگزار میکردند.
🔹در زبان پارسی امروزی به آرمئیتی اسفند (اسپند) میگوییم. آرمئیتی نماینده مهروزی، عشق، فروتنی و باورمندی است.
🔹در اوستا «سپنتا آرمئیتی» و به چم بردباری و فروتنی مقدس است. این امشاسپند در جهان مینوی نماد بردباری، شکیبایی و از خودگذشتگی است و در جهان مادی نماد مادر ,زمین وزندگی است.
🔹خویشکاری سپندارمذخرم و پاک و آباد و بارور نگه داشتن زمین است. خشنودی سپندارمذ هنگامی فراهم میشود که روی زمین کشت و کار شود.به همسر و زن احترام گذاشته شود وجایگاه خود در خانواده و زندگی داشته باشد
💎
🆔 @maneshparsi
❤2👍1