☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۴ تیر سالروز درگذشت مهرانگیز منوچهریان
(زاده ۱۵ مهر ۱۲۸۵ مشهد -- درگذشته ۱۴ تیر ۱۳۷۹ تهران) حقوقدان، موسیقیدان و نخستین سناتور زن در ایران
در نوجوانی فراگيری موسيقی را زير نظر استادان علینقی وزيری و روحاله خالقی آغاز کرد و درسال ۱۳۱۱ در مدرسه ژاندارک به تدریس زبان فرانسه پرداخت. در سال ۱۳۱۳ وارد دانشسرای عالی دانشکده فلسفه و علوم تربیتی شد و در سال ۱۳۱۷ مدرک لیسانس دریافت کرد. در سال ۱۳۲۵ وارد دانشکده حقوق شد و همراه با ۱۳ دختر دیگر از نخستین دانشجویان دانشکده حقوق بودند.
وی در سال ۱۳۴۱ مدرک دکترا در رشته حقوق قضاییجزا از دانشگاه تهران دریافت کرد و در دانشکده حقوق بود که با همسرش آشنا شد و با دکتر حسینقلی حسینینژاد استاد دانشکده حقوق ازدواج کرد. موضوع پایاننامه دکترای او نیز «جرایم اطفال - طرح تاسیس محاکم اختصاصی اطفال» بود.
وی که بهزبانهای فرانسه و انگلیسی مسلط بود و با زبانهای آلمانی و عربی آشنایی داشت، در کنار دیگر فعالیتها، سابقه فراوانی در تدریس نیز داشت و در دانشگاهها و موسساتی چون «موسسه عالی حسابداری» «دانشگاه ملی ایران» «مرکز آموزش سازمان امور استخدامی کشور» به تدریس رشته حقوق پرداخت.
وی دارای سِمتهای داخلی و بینالمللی زیادی بود که عضویت در کانون وکلای دادگستری ایران، عضو اتحادیه بینالمللی وکلای دادگستری، ریاست افتخاری مادامالعمر اتحادیه بینالمللی زنان حقوقدان، عضو کمیته مکاتبات وابسته بهشورای ملی زنان آمریکا، عضو اتحادیه بینالمجالس و عضو انجمن بینالمللی حقوقدانان، از آن جمله بود.
وی در سال ۱۹۶۸ بههمراه «النور روزولت» اولین جایزه «صلح حقوق بشر سازمان ملل متحد» را دریافت کرد و در سال ۱۹۷۱ نیز برنده «جایزه صلح مرکز صلح جهانی از طریق حقوق» شد.
او یک کتاب در انتقاد از قوانین بهلحاظ حقوق زن بهچاپ رساند که اولین کتابی است که یک زن حقوقدان نوشته است.
یکی دیگر از اقدامات بسیار مهم وی، تاسیس «اتحادیه زنان حقوقدان ایران» است که سالها رئیس این اتحادیه بود. در واقع این یک اتحادیه بینالمللی بود که او در راه اندازی شعبه ایران آن نقشی به یادماندنی و منحصر بهفرد داشت. «توران شهریاری» که خود کارآموز منوچهریان بوده است، این اقدام او را «بسیار مهم» توصیف میکند. اقدامی که در نتیجه آن، بیش از ۵۰ زن حقوقدان از سراسر جهان به تهران آمدند و جلسه جهانی زنان حقوقدان در ایران تاسیس شد.
منوچهریان در سال ۱۹۷۱ برنده «جایزه صلح مرکز صلح جهانی از طریق حقوق» شد
او جزو نخستین زنان سناتور ایرانی بود و از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۱ و از دوره چهارم تا ششم مجلس سنا در آن عضویت داشت.
وی در سال ۱۳۵۱ در اعتراض به قانون گذرنامه در مجلس سنا، از سناتوری استعفا کرد و با وجود اصرار مقامات، حاضر به بازپس گیری آن نشد. قانون گذرنامه مسافرت زنان بهخارج از کشور را مشروط به اجازه همسر میدانست و او در اعتراض خود به این قانون، آن را با ماده ۱۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر- که دولت ایران آن را امضا کرده بود - در تعارض میدانست. او پس از استعفا، با پیشنهاداتی چون وزارت دادگستری، آموزش و پرورش، و ریاست دانشکده حقوق دانشگاه تهران رو به رو شد که همه را رد کرد.
وی یکی از معدود افرادی بود که فعالانه با اعدامهای اول انقلاب مخالفت کرد و بهقوانینی چون لغو قضاوت زنان نیز اعتراض داشت.
او بارها به دادگاههای حکومت اسلامی احضار شد و در یکی از این احضارها نیز، درسال ۱۳۶۱، پروانه وکالتش برای همیشه لغو شد.
آرامگاه وی در قطعه ۷۴ بهشت زهرا است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مهر_انگیز_منوچهریان، د
۱۴ تیر سالروز درگذشت مهرانگیز منوچهریان
(زاده ۱۵ مهر ۱۲۸۵ مشهد -- درگذشته ۱۴ تیر ۱۳۷۹ تهران) حقوقدان، موسیقیدان و نخستین سناتور زن در ایران
در نوجوانی فراگيری موسيقی را زير نظر استادان علینقی وزيری و روحاله خالقی آغاز کرد و درسال ۱۳۱۱ در مدرسه ژاندارک به تدریس زبان فرانسه پرداخت. در سال ۱۳۱۳ وارد دانشسرای عالی دانشکده فلسفه و علوم تربیتی شد و در سال ۱۳۱۷ مدرک لیسانس دریافت کرد. در سال ۱۳۲۵ وارد دانشکده حقوق شد و همراه با ۱۳ دختر دیگر از نخستین دانشجویان دانشکده حقوق بودند.
وی در سال ۱۳۴۱ مدرک دکترا در رشته حقوق قضاییجزا از دانشگاه تهران دریافت کرد و در دانشکده حقوق بود که با همسرش آشنا شد و با دکتر حسینقلی حسینینژاد استاد دانشکده حقوق ازدواج کرد. موضوع پایاننامه دکترای او نیز «جرایم اطفال - طرح تاسیس محاکم اختصاصی اطفال» بود.
وی که بهزبانهای فرانسه و انگلیسی مسلط بود و با زبانهای آلمانی و عربی آشنایی داشت، در کنار دیگر فعالیتها، سابقه فراوانی در تدریس نیز داشت و در دانشگاهها و موسساتی چون «موسسه عالی حسابداری» «دانشگاه ملی ایران» «مرکز آموزش سازمان امور استخدامی کشور» به تدریس رشته حقوق پرداخت.
وی دارای سِمتهای داخلی و بینالمللی زیادی بود که عضویت در کانون وکلای دادگستری ایران، عضو اتحادیه بینالمللی وکلای دادگستری، ریاست افتخاری مادامالعمر اتحادیه بینالمللی زنان حقوقدان، عضو کمیته مکاتبات وابسته بهشورای ملی زنان آمریکا، عضو اتحادیه بینالمجالس و عضو انجمن بینالمللی حقوقدانان، از آن جمله بود.
وی در سال ۱۹۶۸ بههمراه «النور روزولت» اولین جایزه «صلح حقوق بشر سازمان ملل متحد» را دریافت کرد و در سال ۱۹۷۱ نیز برنده «جایزه صلح مرکز صلح جهانی از طریق حقوق» شد.
او یک کتاب در انتقاد از قوانین بهلحاظ حقوق زن بهچاپ رساند که اولین کتابی است که یک زن حقوقدان نوشته است.
یکی دیگر از اقدامات بسیار مهم وی، تاسیس «اتحادیه زنان حقوقدان ایران» است که سالها رئیس این اتحادیه بود. در واقع این یک اتحادیه بینالمللی بود که او در راه اندازی شعبه ایران آن نقشی به یادماندنی و منحصر بهفرد داشت. «توران شهریاری» که خود کارآموز منوچهریان بوده است، این اقدام او را «بسیار مهم» توصیف میکند. اقدامی که در نتیجه آن، بیش از ۵۰ زن حقوقدان از سراسر جهان به تهران آمدند و جلسه جهانی زنان حقوقدان در ایران تاسیس شد.
منوچهریان در سال ۱۹۷۱ برنده «جایزه صلح مرکز صلح جهانی از طریق حقوق» شد
او جزو نخستین زنان سناتور ایرانی بود و از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۱ و از دوره چهارم تا ششم مجلس سنا در آن عضویت داشت.
وی در سال ۱۳۵۱ در اعتراض به قانون گذرنامه در مجلس سنا، از سناتوری استعفا کرد و با وجود اصرار مقامات، حاضر به بازپس گیری آن نشد. قانون گذرنامه مسافرت زنان بهخارج از کشور را مشروط به اجازه همسر میدانست و او در اعتراض خود به این قانون، آن را با ماده ۱۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر- که دولت ایران آن را امضا کرده بود - در تعارض میدانست. او پس از استعفا، با پیشنهاداتی چون وزارت دادگستری، آموزش و پرورش، و ریاست دانشکده حقوق دانشگاه تهران رو به رو شد که همه را رد کرد.
وی یکی از معدود افرادی بود که فعالانه با اعدامهای اول انقلاب مخالفت کرد و بهقوانینی چون لغو قضاوت زنان نیز اعتراض داشت.
او بارها به دادگاههای حکومت اسلامی احضار شد و در یکی از این احضارها نیز، درسال ۱۳۶۱، پروانه وکالتش برای همیشه لغو شد.
آرامگاه وی در قطعه ۷۴ بهشت زهرا است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مهر_انگیز_منوچهریان، د
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۵ تیر زادروز بتول مومن با شناسه "آذرمهر"
(زاده ۱۵ تیر ۱۳۲۰ اهواز) شاعر، نویسنده، ویراستار
از دانشگاه جندیشاپور اهواز، لیسانس ادبیات فارسی گرفت. از ۱۲ سالگی اشعارش در مجلات و روزنامههای آن روزگار در تهران، اهواز و آبادان منتشر میشد و سال ۱۳۴۸ از طرف وزارت فرهنگ و هنر به تهران منتقل شد.
بیشتر سرودههایش با موضوع حماسی، ایران، میهن، اساطیر و مناسبتهای ایرانی و نامدارانی مانند فردوسی، سعدی، حافظ، رودکی، خاقانی و دیگر شاعران نامدار ایران و بزرگانی همچو زرتشت، سیاوش، رستم، کاوه، بابک، یعقوب لیث صفاری، آرش و ... است.
همچنین در وصف شاعران معاصر: سیمین بهبهانی، محمدعلی اسلامی ندوشن، پروفسور حسن امین، ادیب برومند و رفیع حقیقت نیز سرودههایی دارد.
وی که سالها با اداره فرهنگ و هنر همکاری میکرد، پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹ بهعلت بیحجابی، بدون حقوق و مزایا و حتی بازنشستگی اخراج شد؛ اما با تمام محدودیتها مصمم و قاطع در زمینه هنر شعر و نویسندگی به فعالیتش ادامه میداد.
از سالها پیش یعنی از بدو تأسیس کانون نویسندگان کودک و نوجوان عضو آن انجمن بود که بیش از یکصد کتاب کودک و نوجوان چاپ و منتشر کرده است و از سالها پیش نیز عضو انجمن قلم و خانه کتاب است.
از سال ۱۹۹۲ تابعیت کشور کانادا را گرفت و آثارش در رادیوتلویزیون تورنتو ایرانیان پخش میشد. هم اکنون نیز اشعارش در مجله فردوسینو (عباس پهلوان) با سردبیری عسل پهلوان در آمریکا چاپ و منتشر میشود.
وی بیشتر اوقات در ایران بسر میبرد و یکی از مهمترین دغدغههایش این است که در ایران بماند و سرانجام آرامگاهش ایران باشد.
آثار:
او در شهرهای تهران، اهواز، دزفول و آبادان عضو بزرگترین انجمنهای شعر است.
• دو کتاب سبزه زاران و قهر روزگار که در سالهای جوانی به چاپ رسیدند، متاسفانه در بمبارانهای شهر اهواز و خانه پدریاش نابود شدند.
کتابهای شعر:
- گلِ آتش
- دیر نیست
- زهره در خورشید
- سیلاب
- زاگرس
- پرستوی پیر
- این وطن
- گل های بهاری (در دو جلد)
- دو دریا
- هست توفان
- شیونآباد
- ضرب المثلهای دزفولی (که در قالب شعر درآمده)
کتابهای داستان کوتاه:
- گنجینه اسرار
- زخم زبان
کتابهای قصه و داستانهای بلند:
- زن زیرک و قاضی
- پرِ گل، دانِ انار (در دو جلد)
• رمان
- کوسه و بَلَمچی
کتاب گفتهها و نکتهها (گفتههای بزرگان) و کتاب دزفول، بهشت گمشده و بیش از یکصد عنوان کتاب کودک و نوجوان.
وی هماکنون نیزکتابهایی در دست تهیه و انتشار دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بتول_مومن #آذرمهر، ز
۱۵ تیر زادروز بتول مومن با شناسه "آذرمهر"
(زاده ۱۵ تیر ۱۳۲۰ اهواز) شاعر، نویسنده، ویراستار
از دانشگاه جندیشاپور اهواز، لیسانس ادبیات فارسی گرفت. از ۱۲ سالگی اشعارش در مجلات و روزنامههای آن روزگار در تهران، اهواز و آبادان منتشر میشد و سال ۱۳۴۸ از طرف وزارت فرهنگ و هنر به تهران منتقل شد.
بیشتر سرودههایش با موضوع حماسی، ایران، میهن، اساطیر و مناسبتهای ایرانی و نامدارانی مانند فردوسی، سعدی، حافظ، رودکی، خاقانی و دیگر شاعران نامدار ایران و بزرگانی همچو زرتشت، سیاوش، رستم، کاوه، بابک، یعقوب لیث صفاری، آرش و ... است.
همچنین در وصف شاعران معاصر: سیمین بهبهانی، محمدعلی اسلامی ندوشن، پروفسور حسن امین، ادیب برومند و رفیع حقیقت نیز سرودههایی دارد.
وی که سالها با اداره فرهنگ و هنر همکاری میکرد، پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹ بهعلت بیحجابی، بدون حقوق و مزایا و حتی بازنشستگی اخراج شد؛ اما با تمام محدودیتها مصمم و قاطع در زمینه هنر شعر و نویسندگی به فعالیتش ادامه میداد.
از سالها پیش یعنی از بدو تأسیس کانون نویسندگان کودک و نوجوان عضو آن انجمن بود که بیش از یکصد کتاب کودک و نوجوان چاپ و منتشر کرده است و از سالها پیش نیز عضو انجمن قلم و خانه کتاب است.
از سال ۱۹۹۲ تابعیت کشور کانادا را گرفت و آثارش در رادیوتلویزیون تورنتو ایرانیان پخش میشد. هم اکنون نیز اشعارش در مجله فردوسینو (عباس پهلوان) با سردبیری عسل پهلوان در آمریکا چاپ و منتشر میشود.
وی بیشتر اوقات در ایران بسر میبرد و یکی از مهمترین دغدغههایش این است که در ایران بماند و سرانجام آرامگاهش ایران باشد.
آثار:
او در شهرهای تهران، اهواز، دزفول و آبادان عضو بزرگترین انجمنهای شعر است.
• دو کتاب سبزه زاران و قهر روزگار که در سالهای جوانی به چاپ رسیدند، متاسفانه در بمبارانهای شهر اهواز و خانه پدریاش نابود شدند.
کتابهای شعر:
- گلِ آتش
- دیر نیست
- زهره در خورشید
- سیلاب
- زاگرس
- پرستوی پیر
- این وطن
- گل های بهاری (در دو جلد)
- دو دریا
- هست توفان
- شیونآباد
- ضرب المثلهای دزفولی (که در قالب شعر درآمده)
کتابهای داستان کوتاه:
- گنجینه اسرار
- زخم زبان
کتابهای قصه و داستانهای بلند:
- زن زیرک و قاضی
- پرِ گل، دانِ انار (در دو جلد)
• رمان
- کوسه و بَلَمچی
کتاب گفتهها و نکتهها (گفتههای بزرگان) و کتاب دزفول، بهشت گمشده و بیش از یکصد عنوان کتاب کودک و نوجوان.
وی هماکنون نیزکتابهایی در دست تهیه و انتشار دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بتول_مومن #آذرمهر، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅اینجا نقش رستم،خاستگاه و آرامگاه پادشاهان هخامنشی همچون داریوش بزرگ و خشایارشا و اردشیر هخامنشی،در آغوش کوه و آرامگاهی تنیده در دل خاک و سنگ و در مقابل کعبه زرتشت در شهرستان مرودشت و در پنج کیلومتری تخت جمشید قرار دارد
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
فرهنگ و منش پارسی
Photo
استخر؛ شهری که آینهدار شکوه و اندوه ایرانزمین است
🔹استخر، نه تنها نام شهری است در دل استان فارس، بلکه گنجینهای است از رازها، خاطرات و شکوه تمدنی که قرنها در صدر تاریخ ایرانزمین درخشید. سرزمینی که چشمهسارانش از دل کوهها میجوشید، باغهایش نشانی از پیوند انسان و طبیعت داشتند و کوههای پیرامونش، چونان نگهبانانی خاموش، پاسدار خاطرهی هزاران سال شکوه و درد بودند. رودها و جویبارهایش، نغمههایی آرام از روزگاری طلایی را در گوش زمین زمزمه میکردند.
🔹در دل تاریخ ایران، استخر جایگاهی ممتاز داشت. از دورهی هخامنشیان، این شهر بهعنوان مرکز مهم دینی و سیاسی شناخته میشد، اما شکوفایی اصلی آن در دوران ساسانیان رقم خورد. استخر در این دوره بهعنوان مرکز مذهبی آیین زرتشت و مقر یکی از آتشکدههای مهم، جایگاهی بیبدیل یافت. ستونهای سر به آسمانکشیدهی معابد، کاخهای باعظمت و خیابانهای سنگفرششدهاش، در کنار بازارهای پرجنبوجوش، شکوه تمدن ایرانی را بازمیتاباندند. صدای تاریخ در کوچههای آن میپیچید، مردمانش به فرهنگ و هنر میبالیدند و استخر، همچون نگینی بر انگشتر ایرانزمین میدرخشید.
🔹اما تاریخ، همواره با طوفانهای بیامان همراه است. استخر نیز از این قاعده مستثنی نبود. با حملهی اعراب در قرن هفتم میلادی (در سال ۶۵۰ میلادی)، این شهر یکی از آخرین پایگاههای مقاومت ایران در برابر سپاه خلافت بود. پس از سقوط، تدریجاً به فراموشی سپرده شد. یعقوبی، مورخ قرن سوم هجری، از ویرانههای استخر یاد میکند و ابن بلخی در فارسنامه، آن را شهری باشکوه میداند که اکنون جز خاطرهای از عظمت آن باقی نمانده است.
🔹موقعیت جغرافیایی استخر نیز شایان توجه بود. این شهر در نزدیکی تختجمشید (پارسه) قرار داشت و در کنار رود پلوار، میان رشتهکوههای زاگرس، از جایگاه دفاعی و مذهبی ویژهای برخوردار بود. برخی پژوهشگران چون «اریک اشمیت»، باستانشناس آمریکایی، در کاوشهای خود در دههٔ ۱۹۳۰ میلادی، آثار ارزشمندی از دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی در این منطقه کشف کردند.
🔹امروزه، اگرچه چیزی جز ویرانههایی خاموش از استخر برجای نمانده، اما این ویرانهها گواهی خاموش از هزاران سال تاریخ، غرور، اندوه و مقاومتاند. استخر نه فقط یک شهر، که سندی زنده از عروج و افول تمدن ایرانی است. هنوز هم در آسمان ساکت این ویرانهها، پژواک شکوه دیروز به گوش جان میرسد.
منابع و مآخذ تاریخی:
1. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، قرن ۳ هجری.
2. ابن بلخی، فارسنامه، قرن ۶ هجری.
3. طبری، تاریخ الرسل و الملوک.
4. اریک اشمیت، پژوهشهای باستانشناسی در تختجمشید و استخر (Persepolis II, University of Chicago, 1957).
5. ژان کلود بوردو، شهرهای ایران باستان.
6. پیر بریان، ایران هخامنشی.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹استخر، نه تنها نام شهری است در دل استان فارس، بلکه گنجینهای است از رازها، خاطرات و شکوه تمدنی که قرنها در صدر تاریخ ایرانزمین درخشید. سرزمینی که چشمهسارانش از دل کوهها میجوشید، باغهایش نشانی از پیوند انسان و طبیعت داشتند و کوههای پیرامونش، چونان نگهبانانی خاموش، پاسدار خاطرهی هزاران سال شکوه و درد بودند. رودها و جویبارهایش، نغمههایی آرام از روزگاری طلایی را در گوش زمین زمزمه میکردند.
🔹در دل تاریخ ایران، استخر جایگاهی ممتاز داشت. از دورهی هخامنشیان، این شهر بهعنوان مرکز مهم دینی و سیاسی شناخته میشد، اما شکوفایی اصلی آن در دوران ساسانیان رقم خورد. استخر در این دوره بهعنوان مرکز مذهبی آیین زرتشت و مقر یکی از آتشکدههای مهم، جایگاهی بیبدیل یافت. ستونهای سر به آسمانکشیدهی معابد، کاخهای باعظمت و خیابانهای سنگفرششدهاش، در کنار بازارهای پرجنبوجوش، شکوه تمدن ایرانی را بازمیتاباندند. صدای تاریخ در کوچههای آن میپیچید، مردمانش به فرهنگ و هنر میبالیدند و استخر، همچون نگینی بر انگشتر ایرانزمین میدرخشید.
🔹اما تاریخ، همواره با طوفانهای بیامان همراه است. استخر نیز از این قاعده مستثنی نبود. با حملهی اعراب در قرن هفتم میلادی (در سال ۶۵۰ میلادی)، این شهر یکی از آخرین پایگاههای مقاومت ایران در برابر سپاه خلافت بود. پس از سقوط، تدریجاً به فراموشی سپرده شد. یعقوبی، مورخ قرن سوم هجری، از ویرانههای استخر یاد میکند و ابن بلخی در فارسنامه، آن را شهری باشکوه میداند که اکنون جز خاطرهای از عظمت آن باقی نمانده است.
🔹موقعیت جغرافیایی استخر نیز شایان توجه بود. این شهر در نزدیکی تختجمشید (پارسه) قرار داشت و در کنار رود پلوار، میان رشتهکوههای زاگرس، از جایگاه دفاعی و مذهبی ویژهای برخوردار بود. برخی پژوهشگران چون «اریک اشمیت»، باستانشناس آمریکایی، در کاوشهای خود در دههٔ ۱۹۳۰ میلادی، آثار ارزشمندی از دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی در این منطقه کشف کردند.
🔹امروزه، اگرچه چیزی جز ویرانههایی خاموش از استخر برجای نمانده، اما این ویرانهها گواهی خاموش از هزاران سال تاریخ، غرور، اندوه و مقاومتاند. استخر نه فقط یک شهر، که سندی زنده از عروج و افول تمدن ایرانی است. هنوز هم در آسمان ساکت این ویرانهها، پژواک شکوه دیروز به گوش جان میرسد.
منابع و مآخذ تاریخی:
1. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، قرن ۳ هجری.
2. ابن بلخی، فارسنامه، قرن ۶ هجری.
3. طبری، تاریخ الرسل و الملوک.
4. اریک اشمیت، پژوهشهای باستانشناسی در تختجمشید و استخر (Persepolis II, University of Chicago, 1957).
5. ژان کلود بوردو، شهرهای ایران باستان.
6. پیر بریان، ایران هخامنشی.
💎
🆔 @maneshparsi