🔺بافت تاریخی گرگان در قاب تصویر صادق میری
🔸بافت تاریخی گرگان نخستین بافت ثبت ملی ایران است که در سال ۱۳۱۰ به شماره ۴۱ به ثبت رسیده است.
این بافت سومین بافت باارزش و دارای سبک معماری پس از اصفهان و یزد بوده است. ۸۰۰ بنای تاریخی در محدوده بافت تاریخی وجود دارد.
عکس: صادق میری
#گرگان #بافت_تاریخی_گرگان
💎
🆔 @maneshparsi
🔸بافت تاریخی گرگان نخستین بافت ثبت ملی ایران است که در سال ۱۳۱۰ به شماره ۴۱ به ثبت رسیده است.
این بافت سومین بافت باارزش و دارای سبک معماری پس از اصفهان و یزد بوده است. ۸۰۰ بنای تاریخی در محدوده بافت تاریخی وجود دارد.
عکس: صادق میری
#گرگان #بافت_تاریخی_گرگان
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گورستان صخره ای سیراف شگفت انگیز ترین گورستان ایران است که معروف به گورستان تمدن هاست❤️
🔹این گورستان با وجود دو زلزله ی مهیب در این منطقه همچنان سالم و پابرجا مانده و احتمال میدهند که اینجا مربوط به دوران ساسانی باشد.
🔹گورستان صخرهای سیراف را به زرتشتيان نسبت مىدهند. زرتشتيان ابتدا مردهها را در گورهاى روباز قرار مىدادند تا در هواى آزاد گوشت آنها تجزيه شود. سپس استخوانها را جمعآورى میکردند و در استودانها مىگذاشتند.
🔹با دقت بر گورهای یافته شده و وجود لایهای از قشر نفوذناپذیر ساروج درون حوضچههای استفاده شده بهعنوان قبر، میتوان به نکاتی درباره روش تامین آب در شهر باستانی سیراف پی برد.
تا به حال در مورد این مکان شگفت انگیز شنیده بودین؟؟؟؟
🔹بندر سیراف پیش و اوایل ظهور اسلام یکی از پررونقترین بندرهای ایران بود و مردم ثروتمندی در آن زندگی میکردند. سیراف درحالحاضر یکی از بندرهای منطقه کنگان است.
💎
🆔 @maneshparsi
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ایران سخت جان
ای سرزمین من،
ای پیر سخت جان،
ای از هزار دام دد و اژدها رها،
در بند بسته پنجه دهاک های مست،
در هم شکسته جادوی پتیارگان پست،
سد بار جسته از زبر دام سرنوشت !
تا آسمان به پا ست
خدا تکیه گاه تو ست.
سراینده و گوینده:
استاد #هما ارژنگی(🪷زاد روزت خجسته🪷)
💎
🆔 @maneshparsi
ای سرزمین من،
ای پیر سخت جان،
ای از هزار دام دد و اژدها رها،
در بند بسته پنجه دهاک های مست،
در هم شکسته جادوی پتیارگان پست،
سد بار جسته از زبر دام سرنوشت !
تا آسمان به پا ست
خدا تکیه گاه تو ست.
سراینده و گوینده:
استاد #هما ارژنگی(🪷زاد روزت خجسته🪷)
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
مجتبی گهستونی
با کشف یک سازه تاریخی در محوطه ترمینال برون شهری شهر شوشتر، آیا پایتخت سازههای آبی تاریخی ایران، بار دیگر افکار عمومی را شگفتزده خواهد کرد و اثر دیگری را به مجموعه سازههای آبی تاریخی اضافه خواهد کرد؟
البته اگر عوامل شهرداری شوشتر و برخی ذینفعان دیگر بگذارند، شهر شوشتر با بررسیهای باستانشناسی یک به یک حلقههای آبی خود را شناسایی خواهد و در فهرست میراث ملی و جهانی ثبت خواهد کرد.
در این نوشتار تصاویری از یک تونل باستانی که طی روزهای گذشته در محوطه ترمینال در حین گودبرداری جهت ساخت و ساز نمایان شد و با اطلاع رسانی شهروندان متعهد و شرافتمند و ورود میراثفرهنگی جهت گمانهزنی باستانشناسی متوقف شد را مشاهده میکنید.
مشاهده نمونههایی از سفالها و کوزههای شکسته نشان از ناگفتههای تاریخی شوشتر در این مکان دارد که امید است پژوهشگاه میراثفرهنگی کشور ایران و متولیان حفظ و احیا میراث فرهنگی استان خوزستان اقدامات لازم جهت تخلیه و گمانهزنیهای باستانی را در این مکان شروع کنند.
اگر اثبات شود که این سازه نو یافته یکی از آبراهههای منشعب شده از نهرهای باستانی ثبت جهانی شوشتر باشد کشف مهمی است و فصل جدیدی از قناتهای رودخانهای را در شوشتر باز میکند. لازم به یادآوری است که باغ خان شوشتر از طریق قناتهای رودخانهای در حال سیراب شدن است.
در پی مشاهده یک تونل باستانی که طی روزهای گذشته در محوطه ترمینال مشاهده شد، شهرداری و برخی عوامل که از این کشف ناگهانی پریشان شدند، تمام تلاش خود را بعمل آوردند تا تونل کشف شده را با نخاله پر کنند. فشارهای شهرداری شوشتر بر متولی میراثفرهنگی برای مسکوت گذاشتن این پرونده کم نیست. در این میان یکی از متولیان میراث فرهنگی خوزستان به اینجانب گفت: «بقایای قسمتی از کانال آبرسانی را مشاهده کردیم اما متاسفانه با توجه به ساخت و سازهای دورههای قبل مابقی کانال مسدود شده و به جز دو تیکه سفال اسلامی چیز دیگهای مشاهده نشده است.»
با این حال از یک مقام مسئول میراثفرهنگی انتظار میرود که وقتی خبرنگار دریاره کشف اثر پرسش میکند، آن مقام مسئول به گونهای تداعی نکند که اثر با ارزشی مشاهده نشده و با اظهار نظر خود زمینه را برای سوءاستفاده دیگر نهادها فراهم نکنند. چون وقتی سازهای تاریخی مشاهده میشود انتظار میرود که کلیه اقدامات پژوهشی، حفاظتی و احیا در آن صورت بگیرد.
گفتنی است که سازه کشف شده به دلیل قرار گرفتن در جهت شمالی و جنوبی آن یکی از آبراهههای منشعب شده از نهر داریون باشد که به سمت مراکز جنوبی در بافت تاریخی آبرسانی میکرده است. اگر بررسیها وجود یک سازه آبی باستانی را تایید کند که البته کتاب تذکره شوشتر فعال بودن چنین کانالهایی تا دوره صفویه را فعال عنوان میکند، درباره وجود این سازه، باید دفتر گنجینه آب سازمان آب و برق خوزستان، مدیریت پایگاه سازههای آبی تاریخی در کنار اداره میزاثفرهنگی شوشتر ورود کرده و تکلیف سازه مورد نظر را در پایتخت سازههای آبی تاریخی ایران مشخص کنند. البته احتمالهای دیگری درباره دیگر کاربریهای سازه داد که دانستن آن منوط به بررسی هرچه بیشتر توسط باستان شناسان است.
این سازه حتی اگر کانال نباشد و متعلق به یک شوادان از یک منزل باشد باز قابل بررسی است و اهمیت دارد. چون در عکسهای هوایی سال 1335 آثاری از خانه در جنوب غربی شوشتر مشاهده نمیشود و کارشناسان احتمال میدهند در سدههای قبلتر در این مکان خانه وجود داشته باشد که خود نکته بسیار مهمی است.
از اداره کل میراثفرهنگی خوزستان و شهرستان شوشتر انتظار میرود که نسبت به فشارهای بیرونی برای سرپوش گذاشتن بر روی برخی موضوعات مقاومتر باشند و برای حفاظت از آثار و محوطههای تاریخی منفعلانه عمل نکنند و به قانون اتکا کنند.
برای دیدن عکسهای بیشتر به اینستاگرام میراث خبر مراجعه کنید.
.
💎
🆔 @maneshparsi
مجتبی گهستونی
با کشف یک سازه تاریخی در محوطه ترمینال برون شهری شهر شوشتر، آیا پایتخت سازههای آبی تاریخی ایران، بار دیگر افکار عمومی را شگفتزده خواهد کرد و اثر دیگری را به مجموعه سازههای آبی تاریخی اضافه خواهد کرد؟
البته اگر عوامل شهرداری شوشتر و برخی ذینفعان دیگر بگذارند، شهر شوشتر با بررسیهای باستانشناسی یک به یک حلقههای آبی خود را شناسایی خواهد و در فهرست میراث ملی و جهانی ثبت خواهد کرد.
در این نوشتار تصاویری از یک تونل باستانی که طی روزهای گذشته در محوطه ترمینال در حین گودبرداری جهت ساخت و ساز نمایان شد و با اطلاع رسانی شهروندان متعهد و شرافتمند و ورود میراثفرهنگی جهت گمانهزنی باستانشناسی متوقف شد را مشاهده میکنید.
مشاهده نمونههایی از سفالها و کوزههای شکسته نشان از ناگفتههای تاریخی شوشتر در این مکان دارد که امید است پژوهشگاه میراثفرهنگی کشور ایران و متولیان حفظ و احیا میراث فرهنگی استان خوزستان اقدامات لازم جهت تخلیه و گمانهزنیهای باستانی را در این مکان شروع کنند.
اگر اثبات شود که این سازه نو یافته یکی از آبراهههای منشعب شده از نهرهای باستانی ثبت جهانی شوشتر باشد کشف مهمی است و فصل جدیدی از قناتهای رودخانهای را در شوشتر باز میکند. لازم به یادآوری است که باغ خان شوشتر از طریق قناتهای رودخانهای در حال سیراب شدن است.
در پی مشاهده یک تونل باستانی که طی روزهای گذشته در محوطه ترمینال مشاهده شد، شهرداری و برخی عوامل که از این کشف ناگهانی پریشان شدند، تمام تلاش خود را بعمل آوردند تا تونل کشف شده را با نخاله پر کنند. فشارهای شهرداری شوشتر بر متولی میراثفرهنگی برای مسکوت گذاشتن این پرونده کم نیست. در این میان یکی از متولیان میراث فرهنگی خوزستان به اینجانب گفت: «بقایای قسمتی از کانال آبرسانی را مشاهده کردیم اما متاسفانه با توجه به ساخت و سازهای دورههای قبل مابقی کانال مسدود شده و به جز دو تیکه سفال اسلامی چیز دیگهای مشاهده نشده است.»
با این حال از یک مقام مسئول میراثفرهنگی انتظار میرود که وقتی خبرنگار دریاره کشف اثر پرسش میکند، آن مقام مسئول به گونهای تداعی نکند که اثر با ارزشی مشاهده نشده و با اظهار نظر خود زمینه را برای سوءاستفاده دیگر نهادها فراهم نکنند. چون وقتی سازهای تاریخی مشاهده میشود انتظار میرود که کلیه اقدامات پژوهشی، حفاظتی و احیا در آن صورت بگیرد.
گفتنی است که سازه کشف شده به دلیل قرار گرفتن در جهت شمالی و جنوبی آن یکی از آبراهههای منشعب شده از نهر داریون باشد که به سمت مراکز جنوبی در بافت تاریخی آبرسانی میکرده است. اگر بررسیها وجود یک سازه آبی باستانی را تایید کند که البته کتاب تذکره شوشتر فعال بودن چنین کانالهایی تا دوره صفویه را فعال عنوان میکند، درباره وجود این سازه، باید دفتر گنجینه آب سازمان آب و برق خوزستان، مدیریت پایگاه سازههای آبی تاریخی در کنار اداره میزاثفرهنگی شوشتر ورود کرده و تکلیف سازه مورد نظر را در پایتخت سازههای آبی تاریخی ایران مشخص کنند. البته احتمالهای دیگری درباره دیگر کاربریهای سازه داد که دانستن آن منوط به بررسی هرچه بیشتر توسط باستان شناسان است.
این سازه حتی اگر کانال نباشد و متعلق به یک شوادان از یک منزل باشد باز قابل بررسی است و اهمیت دارد. چون در عکسهای هوایی سال 1335 آثاری از خانه در جنوب غربی شوشتر مشاهده نمیشود و کارشناسان احتمال میدهند در سدههای قبلتر در این مکان خانه وجود داشته باشد که خود نکته بسیار مهمی است.
از اداره کل میراثفرهنگی خوزستان و شهرستان شوشتر انتظار میرود که نسبت به فشارهای بیرونی برای سرپوش گذاشتن بر روی برخی موضوعات مقاومتر باشند و برای حفاظت از آثار و محوطههای تاریخی منفعلانه عمل نکنند و به قانون اتکا کنند.
برای دیدن عکسهای بیشتر به اینستاگرام میراث خبر مراجعه کنید.
.
💎
🆔 @maneshparsi
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پارسه یک بنای صد زلزله میباشد
این بنای تاریخی بر پایه دو پی نهاده شده که موجب مقاومت تا ۷.۵ ربشتر میشود
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱ بهمن سالروز درگذشت عارف قزوینی
(زاده سال ۱۲۵۹ قزوین -- درگذشته ۱ بهمن ۱۳۱۲ همدان) شاعر و آهنگساز
او صرف و نحو عربی و فارسی را در قزوین فراگرفت و خط شکسته و نستعلیق را بسیار خوب مینوشت و موسیقی را نزد صادق خرازی فراگرفت.
در ۱۷ سالگی به دختری به نام «خانمبالا» علاقهمند شد و با او پنهانی ازدواج کرد. "تصنیف دیدم صنمی را در وصف وی سرود" فشارهای خانواده دختر، پس از اطلاع زیاد شد و عارف به ناچار به رشت رفت و پس از بازگشت با وجود عشق بسیار، آن دختر را طلاق داد و تا آخر عمر ازدواج نکرد.
وی در سال ۱۲۷۷ به تهران رفت و چون صدای خوشی داشت با شاهزادگان قاجار آشنا شد و مظفرالدینشاه خواست او را در ردیف فراش خلوتها درآورد، اما عارف به قزوین بازگشت.
در سال ۱۲۸۴ که زمزمه مشروطیت بلند شده بود، عارف نیز با غزلهای خود به موفقیت مشروطیت کمک کرد و در سال ۱۲۹۹ به تهران بازگشت و کنسرت باشکوهی ترتیب داد.
او در سال ۱۳۰۵ به دعوت دوستی به بروجرد رفت تا شرح احوال دوره آزادیخواهی را بنویسد. اما از بروجرد بر اثر حادثهای ناخوشایند "مسموم کردن یکی از سگهایش و شایعاتی مبنی بر دفن جسد سگ در یک امامزاده" به اراک پناه برد، اما آنجا هم او را راحت نگذاشتند.
در آنزمان بیماریاش شدت یافت و حنجرهاش گرفت، از خواندن بازماند و از معالجه ناتوان بود
"او میگفت: آیا به که میشود گفت که سینه من گرفت و من استطاعت معالجه آن را نداشتم تا اینکه به کلی صدایم از بین رفت."
وی سرانجام در سال ۱۳۰۷ برای معالجه نزد دکتر بدیع به همدان رفت و برای همیشه در آنجا ماند. در همدان بیمار و رنجدیده و مأیوس بود و از همه بهجز اندک دوستانی یک دل و صمیمی کناره گرفت و انسانها را شیطان و دروغگو مینامید.
عارف باقی مانده زندگی را در خانهای اجارهای در یک قلعه کوچک در دره مراد بیک با یک کلفت به صورت تبعیدی و خودخواسته سکونت گزید، در حالی که دارایی او سه سگ و دو دست لباس کهنه بود. او در سالهای پایانی با فقر دست به گریبان بود و اگرچه دوستانی دور و نزدیک به او کمک میکردند، این امر به روح آزاده شاعر لطمه میزد و او را شرمنده میساخت.
عارف در سال ۱۳۰۸ سر مکاتبه با زرتشتیان هند را باز کرد و برخی پژوهشهایش را برای «سردین شاه پارسی» به هند فرستاد. زرتشتیان او را به هند دعوت کردند، اما جواب رد داد و دیری نگذشت که از کرده خود پشیمان شد.
جیران، کلفتش که او را به عقد خویش درآورده بود، حکایت کرده که عارف در آخرین دم از او خواست که وی را نزدیک پنجره ببرد تا آفتاب و آسمان میهن را ببیند و او پس از دیدن آفتاب چنین خواند:
ستایش مر آن ایزد تابناک، که پاک آمدم پاک رفتم به خاک
سپس به بستر بازگشت و لحظاتی بعد جان سپرد.
آرامگاه وی در کنار آرامگاه بوعلی سینا در همدان است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عارف_قزوینی، د
۱ بهمن سالروز درگذشت عارف قزوینی
(زاده سال ۱۲۵۹ قزوین -- درگذشته ۱ بهمن ۱۳۱۲ همدان) شاعر و آهنگساز
او صرف و نحو عربی و فارسی را در قزوین فراگرفت و خط شکسته و نستعلیق را بسیار خوب مینوشت و موسیقی را نزد صادق خرازی فراگرفت.
در ۱۷ سالگی به دختری به نام «خانمبالا» علاقهمند شد و با او پنهانی ازدواج کرد. "تصنیف دیدم صنمی را در وصف وی سرود" فشارهای خانواده دختر، پس از اطلاع زیاد شد و عارف به ناچار به رشت رفت و پس از بازگشت با وجود عشق بسیار، آن دختر را طلاق داد و تا آخر عمر ازدواج نکرد.
وی در سال ۱۲۷۷ به تهران رفت و چون صدای خوشی داشت با شاهزادگان قاجار آشنا شد و مظفرالدینشاه خواست او را در ردیف فراش خلوتها درآورد، اما عارف به قزوین بازگشت.
در سال ۱۲۸۴ که زمزمه مشروطیت بلند شده بود، عارف نیز با غزلهای خود به موفقیت مشروطیت کمک کرد و در سال ۱۲۹۹ به تهران بازگشت و کنسرت باشکوهی ترتیب داد.
او در سال ۱۳۰۵ به دعوت دوستی به بروجرد رفت تا شرح احوال دوره آزادیخواهی را بنویسد. اما از بروجرد بر اثر حادثهای ناخوشایند "مسموم کردن یکی از سگهایش و شایعاتی مبنی بر دفن جسد سگ در یک امامزاده" به اراک پناه برد، اما آنجا هم او را راحت نگذاشتند.
در آنزمان بیماریاش شدت یافت و حنجرهاش گرفت، از خواندن بازماند و از معالجه ناتوان بود
"او میگفت: آیا به که میشود گفت که سینه من گرفت و من استطاعت معالجه آن را نداشتم تا اینکه به کلی صدایم از بین رفت."
وی سرانجام در سال ۱۳۰۷ برای معالجه نزد دکتر بدیع به همدان رفت و برای همیشه در آنجا ماند. در همدان بیمار و رنجدیده و مأیوس بود و از همه بهجز اندک دوستانی یک دل و صمیمی کناره گرفت و انسانها را شیطان و دروغگو مینامید.
عارف باقی مانده زندگی را در خانهای اجارهای در یک قلعه کوچک در دره مراد بیک با یک کلفت به صورت تبعیدی و خودخواسته سکونت گزید، در حالی که دارایی او سه سگ و دو دست لباس کهنه بود. او در سالهای پایانی با فقر دست به گریبان بود و اگرچه دوستانی دور و نزدیک به او کمک میکردند، این امر به روح آزاده شاعر لطمه میزد و او را شرمنده میساخت.
عارف در سال ۱۳۰۸ سر مکاتبه با زرتشتیان هند را باز کرد و برخی پژوهشهایش را برای «سردین شاه پارسی» به هند فرستاد. زرتشتیان او را به هند دعوت کردند، اما جواب رد داد و دیری نگذشت که از کرده خود پشیمان شد.
جیران، کلفتش که او را به عقد خویش درآورده بود، حکایت کرده که عارف در آخرین دم از او خواست که وی را نزدیک پنجره ببرد تا آفتاب و آسمان میهن را ببیند و او پس از دیدن آفتاب چنین خواند:
ستایش مر آن ایزد تابناک، که پاک آمدم پاک رفتم به خاک
سپس به بستر بازگشت و لحظاتی بعد جان سپرد.
آرامگاه وی در کنار آرامگاه بوعلی سینا در همدان است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عارف_قزوینی، د
👍3👎1
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱ بهمن زادروز سیروس رادمنش
(زاده ۱ بهمن ۱۳۳۴ هفتکل -- درگذشته ۱۷ شهریور ۱۳۸۷ هفتکل) شاعر نوپرداز
او دوره تحصیلی تا مقطع دیپلم را در مسجدسلیمان سپری نمود و سپس برای اخذ دیپلم هنرستان فنی در رشته مکانیک به اهواز رفت و پس از آن موفق به گرفتن دیپلم ادبیات نیز شد.
در سالهای پیش از انقلاب آثاری از وی در نشریات ادبی همچون: تماشا، دنیای سخن، آدینه، کلک، عصر پنجشنبه و… نیز، نشریاتی در کشورهای سوئد و فرانسه به چاپ رسید و علاوه بر نشریات در کتاب “شعر به دقیقه اکنون” نیز اشعار او چاپ شده است. از وی مقالات متعددی در خصوص موسیقی، سینما، نقاشی و رمان در دست است که تنها تعداد معدودی از آنها به صورت پراکنده در نشریات مختلف به چاپ رسیده است. آشنایی و شناخت وی از فلسفه در اشعارش بازتاب داشته است.
او در سالهایی پایانی زندگی، به فعالیت مطبوعاتی پرداخته بود و سردبیری چند نشریه ادبی را بر عهده داشت. وی که برای شاعران هم نسل خود و نیز شاعران نسل بعد، همواره به مثابه آموزگار بود، یکی از بنیانگذاران موج شعری ناب است که در سال ۱۳۵۷ توسط “منوچهر آتشی” در مجله تماشا به دنیای ادبیات معرفی شد. همچنین آخرین مدافع شعر ناب و نامگذار شعر میتراییک بود.
مجموعه شعر “به نامی كه ديگر نيست” اثری در سالهای دور و نزديك است كه از سوی انتشارات آوا نوشت در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسیده است.
آرامگاه وی در بهشتزهرای هفتگل است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سیروس_رادمنش، ز
۱ بهمن زادروز سیروس رادمنش
(زاده ۱ بهمن ۱۳۳۴ هفتکل -- درگذشته ۱۷ شهریور ۱۳۸۷ هفتکل) شاعر نوپرداز
او دوره تحصیلی تا مقطع دیپلم را در مسجدسلیمان سپری نمود و سپس برای اخذ دیپلم هنرستان فنی در رشته مکانیک به اهواز رفت و پس از آن موفق به گرفتن دیپلم ادبیات نیز شد.
در سالهای پیش از انقلاب آثاری از وی در نشریات ادبی همچون: تماشا، دنیای سخن، آدینه، کلک، عصر پنجشنبه و… نیز، نشریاتی در کشورهای سوئد و فرانسه به چاپ رسید و علاوه بر نشریات در کتاب “شعر به دقیقه اکنون” نیز اشعار او چاپ شده است. از وی مقالات متعددی در خصوص موسیقی، سینما، نقاشی و رمان در دست است که تنها تعداد معدودی از آنها به صورت پراکنده در نشریات مختلف به چاپ رسیده است. آشنایی و شناخت وی از فلسفه در اشعارش بازتاب داشته است.
او در سالهایی پایانی زندگی، به فعالیت مطبوعاتی پرداخته بود و سردبیری چند نشریه ادبی را بر عهده داشت. وی که برای شاعران هم نسل خود و نیز شاعران نسل بعد، همواره به مثابه آموزگار بود، یکی از بنیانگذاران موج شعری ناب است که در سال ۱۳۵۷ توسط “منوچهر آتشی” در مجله تماشا به دنیای ادبیات معرفی شد. همچنین آخرین مدافع شعر ناب و نامگذار شعر میتراییک بود.
مجموعه شعر “به نامی كه ديگر نيست” اثری در سالهای دور و نزديك است كه از سوی انتشارات آوا نوشت در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسیده است.
آرامگاه وی در بهشتزهرای هفتگل است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سیروس_رادمنش، ز
👎1
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۱ بهمن زادروز حسن احمدیگیوی
(زاده ۱ بهمن ۱۳۰۶ گیوی -- درگذشته ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ تهران) ادیب، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه
او مدرک دکتری را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دریافت کرد و سالها در این دانشگاه و دانشگاههای دیگر از جمله علامه طباطبایی، دانشگاه آزاد واحدهای شمال و خلخال تدریس کرد. وی از معروفترین شاگردان بدیعالزمان فروزانفر بود و بیش از چهار دهه با موسسه لغتنامه دهخدا همکاری داشت. از او تاکنون بیش از ۵۰ جلد اثر در حوزه دستور زبان و ادبیات فارسی منتشر شدهاست. وی درسال ۱۳۹۱ در رشته ادبیات، بهعنوان چهره ماندگار انتخاب شد و در سال ۱۳۶۶ از دانشگاه تهران بهدرجه بازنشستگی نایل آمد.
.
فعالیتهای ادبی و آثار:
مولف بیش از ۵۰ جلد کتاب در زمینه ادبیات فارسی.
آغاز بهکار تالیف کتاب دستور تاریخی فعل در سال ۱۳۴۲ به پیشنهاد دکتر محمد معین.
نگارش دستور زبان ترکی.
انتخاب بهعنوان نویسنده کتاب برتر سال از سوی وزارت ارشاد برای دستور تاریخی فعل.
بیش از چهاردهه فعالیت پژوهشی در مؤسسه لغتنامه دهخدا.
نگارش ۲۴ جلد از ۲۲۲ جلد مجموعه لغتنامه دهخدا.
ویرایش و همکاری در تدوین فرهنگ سخن.
آیین پژوهش و مرجعشناسی
از فن نگارش تا هنر نویسندگی.
دستور تطبیقی زبان ترکی و فارسی
دستور تاریخی فعل.
شوریده و بیقرار
گزیده اشعار و مقالات دهخدا.
دستور زبان فارسی ۱و۲ انتشارات فاطمی
گلستان سعدی مقدمه، شرح و تعلیقات سازمان چاپ و انتشارات وابسته به اوقاف و امور خیریه چاپ اول.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسن_احمدی_گیوی، ز
۱ بهمن زادروز حسن احمدیگیوی
(زاده ۱ بهمن ۱۳۰۶ گیوی -- درگذشته ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ تهران) ادیب، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه
او مدرک دکتری را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دریافت کرد و سالها در این دانشگاه و دانشگاههای دیگر از جمله علامه طباطبایی، دانشگاه آزاد واحدهای شمال و خلخال تدریس کرد. وی از معروفترین شاگردان بدیعالزمان فروزانفر بود و بیش از چهار دهه با موسسه لغتنامه دهخدا همکاری داشت. از او تاکنون بیش از ۵۰ جلد اثر در حوزه دستور زبان و ادبیات فارسی منتشر شدهاست. وی درسال ۱۳۹۱ در رشته ادبیات، بهعنوان چهره ماندگار انتخاب شد و در سال ۱۳۶۶ از دانشگاه تهران بهدرجه بازنشستگی نایل آمد.
.
فعالیتهای ادبی و آثار:
مولف بیش از ۵۰ جلد کتاب در زمینه ادبیات فارسی.
آغاز بهکار تالیف کتاب دستور تاریخی فعل در سال ۱۳۴۲ به پیشنهاد دکتر محمد معین.
نگارش دستور زبان ترکی.
انتخاب بهعنوان نویسنده کتاب برتر سال از سوی وزارت ارشاد برای دستور تاریخی فعل.
بیش از چهاردهه فعالیت پژوهشی در مؤسسه لغتنامه دهخدا.
نگارش ۲۴ جلد از ۲۲۲ جلد مجموعه لغتنامه دهخدا.
ویرایش و همکاری در تدوین فرهنگ سخن.
آیین پژوهش و مرجعشناسی
از فن نگارش تا هنر نویسندگی.
دستور تطبیقی زبان ترکی و فارسی
دستور تاریخی فعل.
شوریده و بیقرار
گزیده اشعار و مقالات دهخدا.
دستور زبان فارسی ۱و۲ انتشارات فاطمی
گلستان سعدی مقدمه، شرح و تعلیقات سازمان چاپ و انتشارات وابسته به اوقاف و امور خیریه چاپ اول.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسن_احمدی_گیوی، ز
👎1
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱ بهمن زادروز حکیم ابوالقاسم فردوسی
(زاده ۱ بهمن ۳۱۹ توس – درگذشته سال ۳۹۹ توس) حماسهسرای بزرگ، سراینده شاهنامه
او در روستای پاژ، از توابع طبران توس در خراسان دیده به جهان گشود. پدرش دهقان بود و ثروت و موقعیت قابل توجهی داشت. وی از کودکی به کسب علم و دانش پرداخت و به خواندن داستان علاقهمند بود.
همانگونه که در زندگینامه فردوسی آمده است، آغاز زندگی وی هم زمان با جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سده سوم هجری آغاز شده و دنباله و اوج آن به سده چهارم رسید. فردوسی از همان روزگار کودکی، بیننده کوششهای مردم پیرامونش برای پاسداری ارزشهای دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینهای پا بهپای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سختگام همان راه شد.
کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شد. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بودند. آغاز سرودن شاهنامه را برپایه شاهنامه ابومنصوری از زمان سیسالگی فردوسی میدانند، اما با مطالعه زندگینامه فردوسی، میتوان چنین برداشت کرد که وی در جوانی نیز به سرایندگی میپرداخته و چه بسا سرودن داستانهای شاهنامه را در همان زمان و برپایه داستانهای کهنی که در داستانهای گفتاری مردم جای داشتهاند، آغاز کرده است. از میان داستانهای شاهنامه که گمان میرود در زمان جوانی وی گفته شده باشد، میتوان داستانهای بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.
شاهنامه پرآوازهترین سروده فردوسی و یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی است. شاهنامه، منظومه مفصلی است که از حدود ۶۰ هزار بیت تشکیل شده و دارای ۳ دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. شاهنامه روایت نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان، جنگجویان این نبرد دائمی در هستیاند. پهلوانانی همچون فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و طوس از این دسته هستند. شخصیتهای دیگری نیز همچون ضحاک و سلم و تور وجودشان آکنده از شرارت و بدخویی و فساد است.
فردوسی پس از سرودن نزدیک به بیست سال در تکمیل آن کوشید. این سالها همزمان با برافتادن سامانیان و برآمدن سلطان محمود غزنوی بود. فردوسی در سال ۳۹۴ هجری قمری در ۶۵ سالگی بر آن شد که شاهنامه را به سلطان محمود اهدا کند و از اینرو دست به کار تدوین ویرایش تازهای از شاهنامه شد. او در ویرایش دوم، بخشهای مربوط به پادشاهی ساسانیان را تکمیل کرد. پایان ویرایش دوم شاهنامه در سال ۴۰۰ هجری قمری در ۷۱ سالگی او بوده است.
وی شاهنامه را در شش یا هفت دفتر به دربار غزنه نزد سلطان محمود فرستاد. به گفته خود فردوسی، سلطان محمود «نکرد اندر این داستانها نگاه» و پاداشی هم برای وی نفرستاد. از این رویداد تا پایان زندگانی، فردوسی بخشهای دیگری نیز به شاهنامه افزود که بیشتر در گله و انتقاد از محمود و تلخکامی سراینده از اوضاع زمانه بودهاست. فردوسی در روزهای پایانی زندگی، خود را ۸۰ ساله و جای دیگر ۷۶ ساله خوانده است.
وی را در شهر توس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.
از زمان خاکسپاری فردوسی، آرامگاه او چندین بار ویران شد. در سال ۱۳۰۲ به دستور «میرزا عبدالوهاب شیرازی» والی خراسان، محل آرامگاه را تعیین کردند و ساختمانی آجری در آنجا ساختند.
پس از تخریب تدریجی این ساختمان، انجمن آثارملی به اصرار رئیس و نایب رئیس، «محمدعلی فروغی» و «حسن تقیزاده» بنای آرامگاه فردوسی با جمعآوری هزینه این کار از مردم و بدون استفاده از بودجه دولتی در ۱۳۰۴ آغاز شد و آرامگاهی ساختند که در سال ۱۳۱۳ افتتاح شد.
شاهنامه متعلق به همه اقوام ایرانی از کرد تا آذری و لر و بلوچ و خراسان و گیلکی است و همه در این کتاب اقوام آریایی ایران نامیده شدهاند.
یونسکو شاهنامه فردوسی را یکی از سه اثر برجسته جهان معرفی کرده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فردوسی، ز
۱ بهمن زادروز حکیم ابوالقاسم فردوسی
(زاده ۱ بهمن ۳۱۹ توس – درگذشته سال ۳۹۹ توس) حماسهسرای بزرگ، سراینده شاهنامه
او در روستای پاژ، از توابع طبران توس در خراسان دیده به جهان گشود. پدرش دهقان بود و ثروت و موقعیت قابل توجهی داشت. وی از کودکی به کسب علم و دانش پرداخت و به خواندن داستان علاقهمند بود.
همانگونه که در زندگینامه فردوسی آمده است، آغاز زندگی وی هم زمان با جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سده سوم هجری آغاز شده و دنباله و اوج آن به سده چهارم رسید. فردوسی از همان روزگار کودکی، بیننده کوششهای مردم پیرامونش برای پاسداری ارزشهای دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینهای پا بهپای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سختگام همان راه شد.
کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شد. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بودند. آغاز سرودن شاهنامه را برپایه شاهنامه ابومنصوری از زمان سیسالگی فردوسی میدانند، اما با مطالعه زندگینامه فردوسی، میتوان چنین برداشت کرد که وی در جوانی نیز به سرایندگی میپرداخته و چه بسا سرودن داستانهای شاهنامه را در همان زمان و برپایه داستانهای کهنی که در داستانهای گفتاری مردم جای داشتهاند، آغاز کرده است. از میان داستانهای شاهنامه که گمان میرود در زمان جوانی وی گفته شده باشد، میتوان داستانهای بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.
شاهنامه پرآوازهترین سروده فردوسی و یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی است. شاهنامه، منظومه مفصلی است که از حدود ۶۰ هزار بیت تشکیل شده و دارای ۳ دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. شاهنامه روایت نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان، جنگجویان این نبرد دائمی در هستیاند. پهلوانانی همچون فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و طوس از این دسته هستند. شخصیتهای دیگری نیز همچون ضحاک و سلم و تور وجودشان آکنده از شرارت و بدخویی و فساد است.
فردوسی پس از سرودن نزدیک به بیست سال در تکمیل آن کوشید. این سالها همزمان با برافتادن سامانیان و برآمدن سلطان محمود غزنوی بود. فردوسی در سال ۳۹۴ هجری قمری در ۶۵ سالگی بر آن شد که شاهنامه را به سلطان محمود اهدا کند و از اینرو دست به کار تدوین ویرایش تازهای از شاهنامه شد. او در ویرایش دوم، بخشهای مربوط به پادشاهی ساسانیان را تکمیل کرد. پایان ویرایش دوم شاهنامه در سال ۴۰۰ هجری قمری در ۷۱ سالگی او بوده است.
وی شاهنامه را در شش یا هفت دفتر به دربار غزنه نزد سلطان محمود فرستاد. به گفته خود فردوسی، سلطان محمود «نکرد اندر این داستانها نگاه» و پاداشی هم برای وی نفرستاد. از این رویداد تا پایان زندگانی، فردوسی بخشهای دیگری نیز به شاهنامه افزود که بیشتر در گله و انتقاد از محمود و تلخکامی سراینده از اوضاع زمانه بودهاست. فردوسی در روزهای پایانی زندگی، خود را ۸۰ ساله و جای دیگر ۷۶ ساله خوانده است.
وی را در شهر توس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.
از زمان خاکسپاری فردوسی، آرامگاه او چندین بار ویران شد. در سال ۱۳۰۲ به دستور «میرزا عبدالوهاب شیرازی» والی خراسان، محل آرامگاه را تعیین کردند و ساختمانی آجری در آنجا ساختند.
پس از تخریب تدریجی این ساختمان، انجمن آثارملی به اصرار رئیس و نایب رئیس، «محمدعلی فروغی» و «حسن تقیزاده» بنای آرامگاه فردوسی با جمعآوری هزینه این کار از مردم و بدون استفاده از بودجه دولتی در ۱۳۰۴ آغاز شد و آرامگاهی ساختند که در سال ۱۳۱۳ افتتاح شد.
شاهنامه متعلق به همه اقوام ایرانی از کرد تا آذری و لر و بلوچ و خراسان و گیلکی است و همه در این کتاب اقوام آریایی ایران نامیده شدهاند.
یونسکو شاهنامه فردوسی را یکی از سه اثر برجسته جهان معرفی کرده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فردوسی، ز
❤2
فرهنگ و منش پارسی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘ ۱ بهمن زادروز حکیم ابوالقاسم فردوسی (زاده ۱ بهمن ۳۱۹ توس – درگذشته سال ۳۹۹ توس) حماسهسرای بزرگ، سراینده شاهنامه او در روستای پاژ، از توابع طبران توس در خراسان دیده به جهان گشود. پدرش دهقان بود و ثروت و موقعیت قابل توجهی…
روز تولّد فردوسی (یکم بهمن)
فاقد اعتبار است.
بر طبق بررسی چند تاریخ که فردوسی خود در شاهنامه به دست داده است، احتمال نزدیک به یقین سال تولّدِ او ۳۲۹ هجری قمری است که سال درگذشتِ رودکی نیز هست. دربارهٔ روزِ تولّدِ شاعر هیچ اطلاعی نداریم و آنچه ادّعا شده فاقد اعتبار است. سال پایان سرایش شاهنامه ۲۵ اسفند ۴۰۰ هجری است و سالِ درگذشتِ شاعر، از دو تاریخ ۴۱۱ و ۴۱۶ که گزارش کردهاند، دومین محتملتر است.
با درود خالقی
دکتر جلال خالقی مطلق،
پیام به بنیاد فردوسی، یکم بهمن ۱۳۹۶
💎
🆔 @maneshparsi
فاقد اعتبار است.
بر طبق بررسی چند تاریخ که فردوسی خود در شاهنامه به دست داده است، احتمال نزدیک به یقین سال تولّدِ او ۳۲۹ هجری قمری است که سال درگذشتِ رودکی نیز هست. دربارهٔ روزِ تولّدِ شاعر هیچ اطلاعی نداریم و آنچه ادّعا شده فاقد اعتبار است. سال پایان سرایش شاهنامه ۲۵ اسفند ۴۰۰ هجری است و سالِ درگذشتِ شاعر، از دو تاریخ ۴۱۱ و ۴۱۶ که گزارش کردهاند، دومین محتملتر است.
با درود خالقی
دکتر جلال خالقی مطلق،
پیام به بنیاد فردوسی، یکم بهمن ۱۳۹۶
💎
🆔 @maneshparsi
❤2👍2
خوشا باد نوشین ایران زمین
نگاهی به نامه رستم فرخزاد به برادر
#جلال_خالقی_مطلق:
سراسر نامه رستم به برادرش پر از احساسات گرم میهن دوستی است و مضمون مصرع دوم بیت 80 (داستان یزدگرد شهریار) نقطه اوج آن .
حافظ به خاطر «هوای مسکن مالوف و عهد یارقدیم» از سفر عذر می خواهد،
رستم با دریغ از «باد نوشین ایران زمین» به سفر مرگ می رود.
در بندهش سخن از «ایرانشهر آبادان خوشبوی» است و این صفت «خوشبوی» در واقع برابر همان «باد نوشین» است.
در دینکرد در توصیف ستایش آمیز ایرن آمده است :در بارۀ رنگ خودی و رنگ بیرونی ایرانشهر از دیدگاه دین بهی ، چنین است رنگ خودی ایرانشهر؛ نیکو آفرینش بر آیین دین مزدیسنا، و رنگ بیرونی آن، چند گونه است و ... آراسته و پاک و خوبچهر و خوب بوی و پرشادمانی.
💎
🆔 @maneshparsi
نگاهی به نامه رستم فرخزاد به برادر
#جلال_خالقی_مطلق:
سراسر نامه رستم به برادرش پر از احساسات گرم میهن دوستی است و مضمون مصرع دوم بیت 80 (داستان یزدگرد شهریار) نقطه اوج آن .
حافظ به خاطر «هوای مسکن مالوف و عهد یارقدیم» از سفر عذر می خواهد،
رستم با دریغ از «باد نوشین ایران زمین» به سفر مرگ می رود.
در بندهش سخن از «ایرانشهر آبادان خوشبوی» است و این صفت «خوشبوی» در واقع برابر همان «باد نوشین» است.
در دینکرد در توصیف ستایش آمیز ایرن آمده است :در بارۀ رنگ خودی و رنگ بیرونی ایرانشهر از دیدگاه دین بهی ، چنین است رنگ خودی ایرانشهر؛ نیکو آفرینش بر آیین دین مزدیسنا، و رنگ بیرونی آن، چند گونه است و ... آراسته و پاک و خوبچهر و خوب بوی و پرشادمانی.
💎
🆔 @maneshparsi
👍2❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روستا و دژ فورگ - درمیان - خراسان جنوبی
🔹فورگ در مرکز دو شهر درمیان و بیرجند جای دارد و ۱۰ کیلومتر دورتر از شهر اسدیه، مرکز شهرستان درمیان است. این فاصله چنان اندک است که میتوان فورگ و اسدیه را همسایه و بهرهور از یک اقلیم و آبوهوا دانست.
🔹روستای فورگ گرداگرد دژ تاریخیاش شکلگرفته وتاریخ فورگ بسیار دیرینهتر از دژی بوده که در سده دوازدهم قمری ساخته شده است. کوهها نیز مانند باروهای طبیعی، فورگ را نگهبانی میکنند. روستا در دامنه کوه مومنآباد پاگرفته و بالیده است. کوهی بلند که از شمال باختری تا جنوب کشیده شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹فورگ در مرکز دو شهر درمیان و بیرجند جای دارد و ۱۰ کیلومتر دورتر از شهر اسدیه، مرکز شهرستان درمیان است. این فاصله چنان اندک است که میتوان فورگ و اسدیه را همسایه و بهرهور از یک اقلیم و آبوهوا دانست.
🔹روستای فورگ گرداگرد دژ تاریخیاش شکلگرفته وتاریخ فورگ بسیار دیرینهتر از دژی بوده که در سده دوازدهم قمری ساخته شده است. کوهها نیز مانند باروهای طبیعی، فورگ را نگهبانی میکنند. روستا در دامنه کوه مومنآباد پاگرفته و بالیده است. کوهی بلند که از شمال باختری تا جنوب کشیده شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دخمهی سنگی معروف به داو دختر "مادر و دختر" در فهلیان فارس
🔹 نکتهی قابل توجه این بنا بهرهگیری از ستونها و کنگرههای دندانهدار به سبک بناهای دورهی هخامنشی تختجمشید و حجاریهای آن در ارتفاع تقریبی سیصد متری است.
برخی این بنا را منتسب به آریوبرزن میدانند.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹 نکتهی قابل توجه این بنا بهرهگیری از ستونها و کنگرههای دندانهدار به سبک بناهای دورهی هخامنشی تختجمشید و حجاریهای آن در ارتفاع تقریبی سیصد متری است.
برخی این بنا را منتسب به آریوبرزن میدانند.
💎
🆔 @maneshparsi
❤2👍1
گرز «بهرام دوم» فرو ریخت!
بخش زیادی از گُرزِ اَسبِ سنگنگارۀ بهرام دوم ساسانی در تنگ چوگانِ کازرون که پیشتر آسیب دیده و مرمت شده بود، فرو ریخت.
سیاوُش آریا، پژوهشگر و کُنشگر میراث فرهنگی تصاویری را از این نقش برجسته در اختیار ایسنا قرار داد و درباره آنچه اتفاق افتاده است، گفت: در آذرماه سال ۱۳۹۰خورشیدی خبری تیتر خبرگزاریها و روزنامهها شد، که مایۀ نگرانی دوستداران میراث فرهنگی شد. آن خبر ناگوار این بود: «بخشی از سنگنگارۀ ساسانی بهرام دوم در تنگِ چوگان شهرستان کازرون با پُتک شکسته و فرو ریخت!» درخبرها آمده بود افرادی ناشناس با وسیله ای همانند پُتک به جان سنگنگارۀ پیروزی بهرام دوم بر تازیان در تنگِ چوگان افتاده و بخش زیادی از گُرزِ اَسبِ شاهنشاه ساسانی را شکسته و فرار کردهاند. پس از آن نیز با ابراز نگرانی دوستداران و کارشناسان میراث فرهنگی و فشارهای رسانهای، سازمان میراث فرهنگی وقت استان با شتاب در دی ماه همان سال، مرمت بخش آسیبدیده را آغاز کند.
دنباله نوشتار:
isna.ir/xdSHpQ
💎
🆔 @maneshparsi
بخش زیادی از گُرزِ اَسبِ سنگنگارۀ بهرام دوم ساسانی در تنگ چوگانِ کازرون که پیشتر آسیب دیده و مرمت شده بود، فرو ریخت.
سیاوُش آریا، پژوهشگر و کُنشگر میراث فرهنگی تصاویری را از این نقش برجسته در اختیار ایسنا قرار داد و درباره آنچه اتفاق افتاده است، گفت: در آذرماه سال ۱۳۹۰خورشیدی خبری تیتر خبرگزاریها و روزنامهها شد، که مایۀ نگرانی دوستداران میراث فرهنگی شد. آن خبر ناگوار این بود: «بخشی از سنگنگارۀ ساسانی بهرام دوم در تنگِ چوگان شهرستان کازرون با پُتک شکسته و فرو ریخت!» درخبرها آمده بود افرادی ناشناس با وسیله ای همانند پُتک به جان سنگنگارۀ پیروزی بهرام دوم بر تازیان در تنگِ چوگان افتاده و بخش زیادی از گُرزِ اَسبِ شاهنشاه ساسانی را شکسته و فرار کردهاند. پس از آن نیز با ابراز نگرانی دوستداران و کارشناسان میراث فرهنگی و فشارهای رسانهای، سازمان میراث فرهنگی وقت استان با شتاب در دی ماه همان سال، مرمت بخش آسیبدیده را آغاز کند.
دنباله نوشتار:
isna.ir/xdSHpQ
💎
🆔 @maneshparsi
ایسنا
گُرزِ «بهرام دوم» فروریخت!
بخش زیادی از گُرزِ اَسبِ سنگنگارۀ بهرام دوم ساسانی در تنگ چوگانِ کازرون که پیشتر آسیب دیده و مرمت شده بود، فرو ریخت.
😢1