جشن سده طلايه نوروز نامدار
محمد بهمنی قاجار
جشن سده از بزرگترین و كهنترین آیینهای باقی مانده از دوران باستان است و در توصیف آن همواره از گذشتههای بسیار كهن یاد شده است حتی گروهی از محققان قدمت آن را تا حدود 6000 سال پیش تخمین میزنند؛ اما آنچه تاریخی نسبتاً دقیق از زمان پیدایی سده به دست میدهد، آن است كه براساس روایات ملی و خصوصاً شاهنامه فردوسی، جشن سده قبل از ظهور دین زرتشتی برقرار بوده؛ زیرا فردوسی كشف و پیدایش آتش را كه موجب برپایی جشن سده شده، مربوط به دوره هوشنگ پیشدادی میداند و این میرساند كه ایرانیان از آن هنگام كه نخستین آتشكدهها را قبل از ظهور زرتشت بنا نهادند،1 به برپایی این آیین همت گماردند. در واقع قدیمیترین و نخستین آتشكده ایران، آتشكدهای است كه هوشنگ، نوه كیومرث، پس از پیدایش آتش بنا نهاد.2 هوشنگ آتش را شناخت و با دیدن ارزش آن نخستین آتشكده را بنا نهاد و به مناسبت پیدایی آن، جشن سده را برپا كرد.بر پایه این اساطیر، تا زمان هوشنگ پیشدادی مردم آتش را نمیشناختند، تا اینکه روزی هوشنگ با گروهی از یاران خود به سوی كوه میرفت، مار هولانگیزی پدیدار شد، هوشنگ سنگی به سوی او پرتاب كرد، سنگ به سنگی دیگر خورد و شرارههای آتش از آن برخاست، هوشنگ جهانآفرین را ستایش كرد و گفت: این فروغ، فروغ ایزدی است، باید آن را گرامی بداریم و بدان شاد باشیم. چون شب فرا رسید فرمان داد تا به همان گونه شراره از سنگ جهاندند و آتشی بزرگ برپا كردند و به پاس فروغی كه یزدان بر هوشنگ آشكار كرده بود،جشن ساختند و شادی كردند.
بنابراین آبان روز یعنی دهم هر ماه و ابوریحان بیرونی ضمن بیان تاریخ روز جشن سده آن را فقط آبان روز نگفته و میگوید:
«سده، مهر روز است از بهمن و آن دهم باشد كه اندر شبش كه روز دهم است و میان روز یازدهم آتشها زنند به كوز (جوز) یا (گردو) و بادام و گرد برگرد آن شراب خورند و شادی نمایند» و بدین ترتیب دقیقاً تاریخ برگزاری جشن سده با بیان دقیق ابوریحان بیرونی مشخص میشود. بیرونی این مطلب را در كتاب «التفهیم لاوائل صناعه التنجیم» كه برخلاف بیشتر آثارش به زبان فارسی نوشته، ذكر كرده است.
مراسم این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمن است كه ایرانیان بر بامها، كوهها و بلندیها آتش میافروختند و كوههای بزرگی از آتش برپا میكردند و برخلاف جشن چهارشنبه سوری كه آن را در حیاط خانه و كوچهها با بوتههای كوچك آتش برگزار كرده و از روی آن میپرند، آتش سده را بسیار بزرگ مهیا کرده و در اطراف آن به پایكوبی و خواندن آواز میپرداختند. «جشن سده در روزگار ساسانیان با شكوه بسیار برگزار میشد و این جشن را فقط خانوادهها بر بالای بلندیها و پشت بامها برگزار نمیكردند، بلكه مردم در كاخ سده گرد میآمدند و به شادی میپرداختند.»9 جشن سده در بعد از اسلام نیز با شكوه فراوان برگزار میشد، حتی خلفا در بغداد، این جشن را به همراه جشنهای نوروز و مهرگان گرامی میداشتند.10 همچنین مورخان و نویسندگانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی و مسكویه و غیره از برگزاری جشن سده در دوره غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و آلزیار بسیار نوشتهاند.
یكی از جشنهای بزرگی كه برای سده گرفته شده و در تاریخ ضبط است، جشنی است كه «مرداویج زیاری» در اصفهان برپا كرد. میدانیم كه مرداویج میخواست تمامی سنتهای باستانی ایران را دوباره زنده كند. وی فرمان داده بود تا این جشن را با شكوهی تمام برپا كنند و بر دو جانب زایندهرود و پشتههای اطراف آن، تودههای بزرگی از خار و هیزم گرد آوردند و نفتاندازان و رامشگران فراهم آورده بودند و شهر را با شمع و مشعل آراسته، تنههای توخالی نخلها را به خار و خاشاك انباشته بودند و گردوهای توخالی را به نفت و قیر انباشتند و آنها را به پای پرندگان بسته، آتش زده بودند و خوان بزرگی آراسته و هزاران گاو و گوسفند بریان بر آنها نهادند؛ ولی اینها، مرداویج را كه میخواست جشن شكوه بیشتری داشته باشد، خوش نیامد و این همه آراستگی و آتش را خرد و كوچك دید!11
غزنویان نیز جشن سده را با عظمت بسیار برگزار میكردند. ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی مورخ مشهور دوره غزنوی (470-385)
در تاریخ مسعودی معروف به تاریخ بیهقی به یكی از جشنهای سده در زمان غزنویان اشاره میكند كه در آن كوهی بزرگ از آتش چنان برافروخته بودند كه از 10 فرسنگ دورتر دیده میشد. سلطان محمود غزنوی كه دربار خود را به سبك ساسانی در آورده بود، جشن سده را همچون دوران باستان با تشریفات فراوان برگزار میكرد و شاعران در مدح او و وصف جشن سده، چکامه میسرودند.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/jashnha/79-bahman/155-jashne-sadeh.html
💎
🆔 @maneshparsi
محمد بهمنی قاجار
جشن سده از بزرگترین و كهنترین آیینهای باقی مانده از دوران باستان است و در توصیف آن همواره از گذشتههای بسیار كهن یاد شده است حتی گروهی از محققان قدمت آن را تا حدود 6000 سال پیش تخمین میزنند؛ اما آنچه تاریخی نسبتاً دقیق از زمان پیدایی سده به دست میدهد، آن است كه براساس روایات ملی و خصوصاً شاهنامه فردوسی، جشن سده قبل از ظهور دین زرتشتی برقرار بوده؛ زیرا فردوسی كشف و پیدایش آتش را كه موجب برپایی جشن سده شده، مربوط به دوره هوشنگ پیشدادی میداند و این میرساند كه ایرانیان از آن هنگام كه نخستین آتشكدهها را قبل از ظهور زرتشت بنا نهادند،1 به برپایی این آیین همت گماردند. در واقع قدیمیترین و نخستین آتشكده ایران، آتشكدهای است كه هوشنگ، نوه كیومرث، پس از پیدایش آتش بنا نهاد.2 هوشنگ آتش را شناخت و با دیدن ارزش آن نخستین آتشكده را بنا نهاد و به مناسبت پیدایی آن، جشن سده را برپا كرد.بر پایه این اساطیر، تا زمان هوشنگ پیشدادی مردم آتش را نمیشناختند، تا اینکه روزی هوشنگ با گروهی از یاران خود به سوی كوه میرفت، مار هولانگیزی پدیدار شد، هوشنگ سنگی به سوی او پرتاب كرد، سنگ به سنگی دیگر خورد و شرارههای آتش از آن برخاست، هوشنگ جهانآفرین را ستایش كرد و گفت: این فروغ، فروغ ایزدی است، باید آن را گرامی بداریم و بدان شاد باشیم. چون شب فرا رسید فرمان داد تا به همان گونه شراره از سنگ جهاندند و آتشی بزرگ برپا كردند و به پاس فروغی كه یزدان بر هوشنگ آشكار كرده بود،جشن ساختند و شادی كردند.
بنابراین آبان روز یعنی دهم هر ماه و ابوریحان بیرونی ضمن بیان تاریخ روز جشن سده آن را فقط آبان روز نگفته و میگوید:
«سده، مهر روز است از بهمن و آن دهم باشد كه اندر شبش كه روز دهم است و میان روز یازدهم آتشها زنند به كوز (جوز) یا (گردو) و بادام و گرد برگرد آن شراب خورند و شادی نمایند» و بدین ترتیب دقیقاً تاریخ برگزاری جشن سده با بیان دقیق ابوریحان بیرونی مشخص میشود. بیرونی این مطلب را در كتاب «التفهیم لاوائل صناعه التنجیم» كه برخلاف بیشتر آثارش به زبان فارسی نوشته، ذكر كرده است.
مراسم این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمن است كه ایرانیان بر بامها، كوهها و بلندیها آتش میافروختند و كوههای بزرگی از آتش برپا میكردند و برخلاف جشن چهارشنبه سوری كه آن را در حیاط خانه و كوچهها با بوتههای كوچك آتش برگزار كرده و از روی آن میپرند، آتش سده را بسیار بزرگ مهیا کرده و در اطراف آن به پایكوبی و خواندن آواز میپرداختند. «جشن سده در روزگار ساسانیان با شكوه بسیار برگزار میشد و این جشن را فقط خانوادهها بر بالای بلندیها و پشت بامها برگزار نمیكردند، بلكه مردم در كاخ سده گرد میآمدند و به شادی میپرداختند.»9 جشن سده در بعد از اسلام نیز با شكوه فراوان برگزار میشد، حتی خلفا در بغداد، این جشن را به همراه جشنهای نوروز و مهرگان گرامی میداشتند.10 همچنین مورخان و نویسندگانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی و مسكویه و غیره از برگزاری جشن سده در دوره غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و آلزیار بسیار نوشتهاند.
یكی از جشنهای بزرگی كه برای سده گرفته شده و در تاریخ ضبط است، جشنی است كه «مرداویج زیاری» در اصفهان برپا كرد. میدانیم كه مرداویج میخواست تمامی سنتهای باستانی ایران را دوباره زنده كند. وی فرمان داده بود تا این جشن را با شكوهی تمام برپا كنند و بر دو جانب زایندهرود و پشتههای اطراف آن، تودههای بزرگی از خار و هیزم گرد آوردند و نفتاندازان و رامشگران فراهم آورده بودند و شهر را با شمع و مشعل آراسته، تنههای توخالی نخلها را به خار و خاشاك انباشته بودند و گردوهای توخالی را به نفت و قیر انباشتند و آنها را به پای پرندگان بسته، آتش زده بودند و خوان بزرگی آراسته و هزاران گاو و گوسفند بریان بر آنها نهادند؛ ولی اینها، مرداویج را كه میخواست جشن شكوه بیشتری داشته باشد، خوش نیامد و این همه آراستگی و آتش را خرد و كوچك دید!11
غزنویان نیز جشن سده را با عظمت بسیار برگزار میكردند. ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی مورخ مشهور دوره غزنوی (470-385)
در تاریخ مسعودی معروف به تاریخ بیهقی به یكی از جشنهای سده در زمان غزنویان اشاره میكند كه در آن كوهی بزرگ از آتش چنان برافروخته بودند كه از 10 فرسنگ دورتر دیده میشد. سلطان محمود غزنوی كه دربار خود را به سبك ساسانی در آورده بود، جشن سده را همچون دوران باستان با تشریفات فراوان برگزار میكرد و شاعران در مدح او و وصف جشن سده، چکامه میسرودند.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/jashnha/79-bahman/155-jashne-sadeh.html
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ بهمن زادروز احمد سمیعی"گیلانی"
(زاده ۱۱ بهمن ۱۲۹۹ تهران -- درگذشته ۲ فروردین ۱۴۰۲ رشت) عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پژوهشگر، مترجم و ویراستار
او در رشته زبان و ادبيات فارسی از دانشگاه تهران ليسانس و در رشته زبانشناسی همگانی، فوقلیسانس گرفت.
دو سال با سازمان لغتنامه دهخدا همكاری کرد و در مؤسسه انتشارات فرانكلين و سپس در سازمان ويرايش و توليد فنّی دانشگاه آزاد به ويراستاری اشتغال داشت. در همین دوران به دعوت استاد زرّينكوب، مدتی در دانشگاه تهران و دانشگاه تربيت معلم و همچنین كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، به تدريس پرداخت.
در سالهای پس از انقلاب نیز در بنگاه ترجمه و نشر كتاب، مركز انتشارات علمی و فرهنگی، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگی، انتشارات سروش، مركز نشر دانشگاهی و بنياد دائرةالمعارف به ويراستاری مشغول بود. همچنين در دانشگاه گيلان و دانشگاه آزاد رشت دوره کارشناسی ارشد دانشگاه تربيت مدرّس تهران و قم، آيين نگارش و ادبيّات فارسی تدريس كرد. وی در همين دوره به عضويت شورای عالی ويرايش صداوسيما انتخاب شد.
آثار ترجمه:
دلدار و دلباخته، اثر ژرژ ساند – خيالپروریها، اثر ژان ژاك روسو -- سالامبو، اثر گوستاو فلوبر -- برادرزاده رامو، اثر ديدرو -- هنرپيشه كيست؟ -- چيزها، اثر ژرژ پرك -- چومسكی اثر جان لايِنْز -- ساختهای نحوی، اثر چومسكی -- كنفوسيوس، اثر ياسپرس -- مسيح، اثر ياسپرس -- ديدرو، اثر پيتر فرانس -- داتا گنجبخش، اثر پروفسور شيخ عبدالرشيد -- تتبعات (گزيده) همراه با شرح احوال و آثار نويسنده، اثر مونتنی -- زيباشناسی، اثر ژان برتلمی، ترجمه و تحشيه -- هزيمت "شكست رسوای امريكا در ايران" اثر ويليام لوئيس و مايكل لهدين -- جهانبينی در ايران پيش از انقلاب "تحليل ادبی آثار چند نويسنده در بافت تاريخ افكار" اثر كلاوس پدرسن.
آثار تأليفی:
آشنايی با ادبيات عصر اشكانی و ساسانی "نگاشتهها و نوشتههای زبانهای ايرانی دوره ميانه" آيين نگارش - شيوهنامه دانشنامه جهان اسلام - نگارش و ويرايش - آشنايی با زبانشناسی (كليات و واجشناسی) - گلگشتهای ادبی و زبانی (مجموعه مقالات، دفتر اول) - گلگشتهای ادبی و زبانی (مجموعه مقالات، دفتر دوم) ترجمه بيش از صد مدخل در فرهنگ آثار ششجلدی - تأليف مقالاتی، ذيل چند مدخل، در فرهنگ آثار ايرانی ـ اسلامی - همچنین مقالات متعدد از او عمدتاً در نقد و تحقيق ادبی و آداب و فنون ويراستاری و تعليم و تربيت و افكار فلسفی در مجلات و نشريات سپيده فردا، پيك جوانان، كتاب امروز، ماهنامه آموزش و پرورش، فرهنگ و زندگی، پيام (يونسكو)، ققنوس، پويه، رودكی، الفبا، سروش، نشر دانش، معارف، زبانشناسی، كيهان فرهنگی، نگاه نو، گيلان ما، جهان كتاب، مترجم، و شماری از دانشنامهها از جمله دانشنامه ادبی، فرهنگ آثار ايرانی ـ اسلامی همچنين در جشننامههای متعدد به چاپ رسيده است.
وی عضو هيئت علمی فرهنگ آثار ششجلدی بوده و سرپرستی و ويراستاری فرهنگ آثار ايرانی ـ اسلامی را نيز بر عهده داشته است که تاكنون چهار جلد آن چاپ و منتشر شده است.
همچنین به پاس ترجمه آثار نويسندگان فرانسه، از جانب سفيركبير فرانسه در ايران و انجمن دوستی ايران و فرانسه، طی مراسمی در خانه هنرمندان از وی قدردانی شده است.
او در سال ۱۳۷۰ به عضويت پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتخاب شد و از همان اوان، سردبيری نامه فرهنگستان را برعهده گرفت. وی در دوره دوم مراسم تقدير از اعضای برگزيده فرهنگستانها، به عنوان عضو برگزيده فرهنگستان زبان و ادب فارسی معرفی شد و به كسب جايزه و لوح تقدير از رياست جمهوری وقت، آقای خاتمی، مفتخر شد.
آرامگاه وی در فضای حیاط تالار مرکزی رشت است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#احمد_سمیعی_گیلانی، ز
۱۱ بهمن زادروز احمد سمیعی"گیلانی"
(زاده ۱۱ بهمن ۱۲۹۹ تهران -- درگذشته ۲ فروردین ۱۴۰۲ رشت) عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پژوهشگر، مترجم و ویراستار
او در رشته زبان و ادبيات فارسی از دانشگاه تهران ليسانس و در رشته زبانشناسی همگانی، فوقلیسانس گرفت.
دو سال با سازمان لغتنامه دهخدا همكاری کرد و در مؤسسه انتشارات فرانكلين و سپس در سازمان ويرايش و توليد فنّی دانشگاه آزاد به ويراستاری اشتغال داشت. در همین دوران به دعوت استاد زرّينكوب، مدتی در دانشگاه تهران و دانشگاه تربيت معلم و همچنین كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، به تدريس پرداخت.
در سالهای پس از انقلاب نیز در بنگاه ترجمه و نشر كتاب، مركز انتشارات علمی و فرهنگی، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگی، انتشارات سروش، مركز نشر دانشگاهی و بنياد دائرةالمعارف به ويراستاری مشغول بود. همچنين در دانشگاه گيلان و دانشگاه آزاد رشت دوره کارشناسی ارشد دانشگاه تربيت مدرّس تهران و قم، آيين نگارش و ادبيّات فارسی تدريس كرد. وی در همين دوره به عضويت شورای عالی ويرايش صداوسيما انتخاب شد.
آثار ترجمه:
دلدار و دلباخته، اثر ژرژ ساند – خيالپروریها، اثر ژان ژاك روسو -- سالامبو، اثر گوستاو فلوبر -- برادرزاده رامو، اثر ديدرو -- هنرپيشه كيست؟ -- چيزها، اثر ژرژ پرك -- چومسكی اثر جان لايِنْز -- ساختهای نحوی، اثر چومسكی -- كنفوسيوس، اثر ياسپرس -- مسيح، اثر ياسپرس -- ديدرو، اثر پيتر فرانس -- داتا گنجبخش، اثر پروفسور شيخ عبدالرشيد -- تتبعات (گزيده) همراه با شرح احوال و آثار نويسنده، اثر مونتنی -- زيباشناسی، اثر ژان برتلمی، ترجمه و تحشيه -- هزيمت "شكست رسوای امريكا در ايران" اثر ويليام لوئيس و مايكل لهدين -- جهانبينی در ايران پيش از انقلاب "تحليل ادبی آثار چند نويسنده در بافت تاريخ افكار" اثر كلاوس پدرسن.
آثار تأليفی:
آشنايی با ادبيات عصر اشكانی و ساسانی "نگاشتهها و نوشتههای زبانهای ايرانی دوره ميانه" آيين نگارش - شيوهنامه دانشنامه جهان اسلام - نگارش و ويرايش - آشنايی با زبانشناسی (كليات و واجشناسی) - گلگشتهای ادبی و زبانی (مجموعه مقالات، دفتر اول) - گلگشتهای ادبی و زبانی (مجموعه مقالات، دفتر دوم) ترجمه بيش از صد مدخل در فرهنگ آثار ششجلدی - تأليف مقالاتی، ذيل چند مدخل، در فرهنگ آثار ايرانی ـ اسلامی - همچنین مقالات متعدد از او عمدتاً در نقد و تحقيق ادبی و آداب و فنون ويراستاری و تعليم و تربيت و افكار فلسفی در مجلات و نشريات سپيده فردا، پيك جوانان، كتاب امروز، ماهنامه آموزش و پرورش، فرهنگ و زندگی، پيام (يونسكو)، ققنوس، پويه، رودكی، الفبا، سروش، نشر دانش، معارف، زبانشناسی، كيهان فرهنگی، نگاه نو، گيلان ما، جهان كتاب، مترجم، و شماری از دانشنامهها از جمله دانشنامه ادبی، فرهنگ آثار ايرانی ـ اسلامی همچنين در جشننامههای متعدد به چاپ رسيده است.
وی عضو هيئت علمی فرهنگ آثار ششجلدی بوده و سرپرستی و ويراستاری فرهنگ آثار ايرانی ـ اسلامی را نيز بر عهده داشته است که تاكنون چهار جلد آن چاپ و منتشر شده است.
همچنین به پاس ترجمه آثار نويسندگان فرانسه، از جانب سفيركبير فرانسه در ايران و انجمن دوستی ايران و فرانسه، طی مراسمی در خانه هنرمندان از وی قدردانی شده است.
او در سال ۱۳۷۰ به عضويت پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتخاب شد و از همان اوان، سردبيری نامه فرهنگستان را برعهده گرفت. وی در دوره دوم مراسم تقدير از اعضای برگزيده فرهنگستانها، به عنوان عضو برگزيده فرهنگستان زبان و ادب فارسی معرفی شد و به كسب جايزه و لوح تقدير از رياست جمهوری وقت، آقای خاتمی، مفتخر شد.
آرامگاه وی در فضای حیاط تالار مرکزی رشت است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#احمد_سمیعی_گیلانی، ز
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خَورد
سده نامِ آن جشنِ فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد
#جشن_سده
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خَورد
سده نامِ آن جشنِ فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد
#جشن_سده
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شکوه تخت جمشید با به حرکت درآمدن دیوار نگارههایش با استفاده از هوش مصنوعی
« دیوارنگاره های تخت جمشید، جلوهای بینظیر از هنر و فرهنگه ایران باستان هستند. این آثار، روایتگر تاریخ، شکوه و هنر مردمانیاند که تمدنی عظیم را بنیان نهادند. هر کتیبه و نقش، داستانی از اتحاد، صلح و قدرت امپراتوری هخامنشی را به تصویر میکشد.»👌❤️
💎
🆔 @maneshparsi
« دیوارنگاره های تخت جمشید، جلوهای بینظیر از هنر و فرهنگه ایران باستان هستند. این آثار، روایتگر تاریخ، شکوه و هنر مردمانیاند که تمدنی عظیم را بنیان نهادند. هر کتیبه و نقش، داستانی از اتحاد، صلح و قدرت امپراتوری هخامنشی را به تصویر میکشد.»👌❤️
💎
🆔 @maneshparsi
❤4👍1
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۲ بهمن زادروز زهرا سعادت
(زاده ۱۲ بهمن ۱۳۰۴ شیراز -- درگذشته ۱۸ مهر ۱۴۰۲ شیراز) بانوی نیکوکار
او نخست به تحصیل در رشته حقوق روی آورد، اما با علاقهاش به ادبیات، در آن رشته تحصیل کرد و پس از گرفتن مدرک کارشناسی به معلمی پرداخت و چندین بار به عنوان معلم نمونه انتخاب شد.
متاسفانه وقتی تنها فرزندش مبتلا به بیماری سرطان شد، چون پزشکان گفتند چارهای جز قطع پایش نیست، برای جراحی به فرانسه رفت و آنجا پای پسرش قطع شد، اما بیماری به قطع پا رضایت نداد تا اینکه در سال ۱۳۶۶ فرزندش را از دست داد. اندوه و افسردگی شدید مادر داغدیده آنچنان شد که نزدیک بود وی را نیز از پای بیندازد.
خود او در گفتگو با یک منبع خبری درباره آن دوران گفت: «از دنیا بریده و بهشدت غمگین شده بودم. من فقط همین یک فرزند را داشتم، تمام دلخوشیام او بود. اگر به هر حال با قطع پای او قلبم شکسته بود، درگذشتش کمرم را نیز شکست... اما بلند شدم؛ دست روی زانوانم گذاشتم و برخاستم. گفتم باید حتماً برخیزم و کاری کنم.»
او با زحمت زیاد در شیراز، بیمارستانی به یاد فرزندش امیر حقایق بنا کرد.
این مرکز درمانی اکنون با عنوان «بیمارستان آنکولوژی امیر» شناخته میشود و او اداره آنرا به دانشگاه علوم پزشکی شیراز سپرد.
این بانوی نیکوکار علاوه بر اینها، اقدامات خیرخواهانه و نوعدوستانه دیگری نیز انجام داده که افتتاح بنیاد فرهنگی زهرا سعادت نیز از جمله آنها بود.
این بنیاد که در ساختمانی کنار بیمارستان امیر واقع شده، به مرکزی برای پژوهش درباره سرطان تبدیل شده، تا گامی در جهت درمان این بیماری برداشته شود.
هزینههای ساختمان این مرکز که آپارتمانی ۱۲ واحدی است، تماما توسط وی پرداخت شد و به منظور بهرهبرداری صحیحتر، مالکیت آن را به دانشگاه علوم پزشکی واگذار کرد.
او میگفت: «من در دوران معلمی، چند بار بهعنوان معلم نمونه نیز انتخاب شدم و آن زمان اینطور بود که انتخاب معلم نمونه با اختصاص حقوقی جداگانه علاوه بر مدالها و تقدیرنامهها همراه میشد. بنابراین اکنون مخارج زندگیام از حقوق بازنشستگی و نمونه شدن تامین میشود.» و تاکید میکرد: «هرکسی در برابر انسانهای دیگر مسئولیت و وظیفهای دارد و من هم با اقدامات خود فقط به وظیفه انسانیام عمل کردهام».
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#زهرا_سعادت، ز
۱۲ بهمن زادروز زهرا سعادت
(زاده ۱۲ بهمن ۱۳۰۴ شیراز -- درگذشته ۱۸ مهر ۱۴۰۲ شیراز) بانوی نیکوکار
او نخست به تحصیل در رشته حقوق روی آورد، اما با علاقهاش به ادبیات، در آن رشته تحصیل کرد و پس از گرفتن مدرک کارشناسی به معلمی پرداخت و چندین بار به عنوان معلم نمونه انتخاب شد.
متاسفانه وقتی تنها فرزندش مبتلا به بیماری سرطان شد، چون پزشکان گفتند چارهای جز قطع پایش نیست، برای جراحی به فرانسه رفت و آنجا پای پسرش قطع شد، اما بیماری به قطع پا رضایت نداد تا اینکه در سال ۱۳۶۶ فرزندش را از دست داد. اندوه و افسردگی شدید مادر داغدیده آنچنان شد که نزدیک بود وی را نیز از پای بیندازد.
خود او در گفتگو با یک منبع خبری درباره آن دوران گفت: «از دنیا بریده و بهشدت غمگین شده بودم. من فقط همین یک فرزند را داشتم، تمام دلخوشیام او بود. اگر به هر حال با قطع پای او قلبم شکسته بود، درگذشتش کمرم را نیز شکست... اما بلند شدم؛ دست روی زانوانم گذاشتم و برخاستم. گفتم باید حتماً برخیزم و کاری کنم.»
او با زحمت زیاد در شیراز، بیمارستانی به یاد فرزندش امیر حقایق بنا کرد.
این مرکز درمانی اکنون با عنوان «بیمارستان آنکولوژی امیر» شناخته میشود و او اداره آنرا به دانشگاه علوم پزشکی شیراز سپرد.
این بانوی نیکوکار علاوه بر اینها، اقدامات خیرخواهانه و نوعدوستانه دیگری نیز انجام داده که افتتاح بنیاد فرهنگی زهرا سعادت نیز از جمله آنها بود.
این بنیاد که در ساختمانی کنار بیمارستان امیر واقع شده، به مرکزی برای پژوهش درباره سرطان تبدیل شده، تا گامی در جهت درمان این بیماری برداشته شود.
هزینههای ساختمان این مرکز که آپارتمانی ۱۲ واحدی است، تماما توسط وی پرداخت شد و به منظور بهرهبرداری صحیحتر، مالکیت آن را به دانشگاه علوم پزشکی واگذار کرد.
او میگفت: «من در دوران معلمی، چند بار بهعنوان معلم نمونه نیز انتخاب شدم و آن زمان اینطور بود که انتخاب معلم نمونه با اختصاص حقوقی جداگانه علاوه بر مدالها و تقدیرنامهها همراه میشد. بنابراین اکنون مخارج زندگیام از حقوق بازنشستگی و نمونه شدن تامین میشود.» و تاکید میکرد: «هرکسی در برابر انسانهای دیگر مسئولیت و وظیفهای دارد و من هم با اقدامات خود فقط به وظیفه انسانیام عمل کردهام».
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#زهرا_سعادت، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
علی دهباشی از بخارا میگوید:
شهرهای ورارود از جمله #بخارا و #مرو و -سمرقند از بخشهای جداییناپذیر فرهنگ ایرانی هستند. در اشعار شاعران بزرگ ایرانزمین نام این شهرها جاودانه شدهاند. شهرهایی که ورای معماری ایرانی، فرهنگ و آداب ایرانی در آن زنده است. پیوند پررنگ زبان فارسی میان ایران و کشورهای تاجیکستان و ازبکستان، زنده بودن اشعار فردوسی و رودکی و مولانا، آیینها و جشنهای ایرانی از خطوط پیونددهندهی حذفنشدنی ماست.
«حوزهی نوروز» که دربرگیرندهی کشورهای فارسیزبان است تجلی کامل همبستگی فرهنگی این کشورها است که دشمنان خارجی و داخلی نتوانستند پیوند مردمان این سرزمینها را قطع کنند.
💎
🆔 @maneshparsi
علی دهباشی از بخارا میگوید:
شهرهای ورارود از جمله #بخارا و #مرو و -سمرقند از بخشهای جداییناپذیر فرهنگ ایرانی هستند. در اشعار شاعران بزرگ ایرانزمین نام این شهرها جاودانه شدهاند. شهرهایی که ورای معماری ایرانی، فرهنگ و آداب ایرانی در آن زنده است. پیوند پررنگ زبان فارسی میان ایران و کشورهای تاجیکستان و ازبکستان، زنده بودن اشعار فردوسی و رودکی و مولانا، آیینها و جشنهای ایرانی از خطوط پیونددهندهی حذفنشدنی ماست.
«حوزهی نوروز» که دربرگیرندهی کشورهای فارسیزبان است تجلی کامل همبستگی فرهنگی این کشورها است که دشمنان خارجی و داخلی نتوانستند پیوند مردمان این سرزمینها را قطع کنند.
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
شکوه شاهنامه بر دیوارهای شهر
شکوه شاهنامه بر دیوارهای شهر با هنرمندی هنرمندان نقش بست.
🔹شماری از هنرمندان شهر نور به پیشنهاد هانی نجم بنیانگذار دودلینگ آرت در ایران، در قالب «گروه خط هنر» گرد هم آمدند و روی شیشههای شهرکتاب رویان به خلق نقاشی خیابانی و دیوارنگاری پرداختند. این رویداد با استقبال گسترده مردم و حضور کودکان برگزار شد و با تمرکز بر مضامین شاهنامه، جلوهای نو از پیوند هنر معاصر با ادبیات کهن ایران را به نمایش گذاشت.
🔹این برنامه از دل یکی از نشستهای هفتگی «گروه خط هنر» شکل گرفت؛ گروهی متشکل از هنرمندان رشتههایی همچون نقاشی، مجسمهسازی، معماری، گرافیک، عکاسی، سینما و ادبیات، که هر سهشنبه گرد هم میآیند تا به مباحث مرتبط با هنر شهری، گفتوگو و ایدهپردازی بپردازند. بر پایه تصمیمی مشترک در یکی از همین جلسات به پیشنهاد هانی نجم پایه گذار دودلینگ آرت درایران و مدرس نقاشی دانشگاه مازیار رویان ، اعضای گروه تصمیم گرفتند دیوارنگاری کنند و از ادبیات غنی شاهنامه برای طراحی و اجرای نقاشیهای خیابانی بهره ببرند. حضور کودکان و مشارکت شهروندانی که مسیر پیادهرو را برای تماشا انتخاب کرده بودند، فضایی پرشور و صمیمی رقم زد.
🔹این دیوارنگارهها که رویکردی آموزشی و فرهنگی نیز داشت، یادگاری هنری از تعامل ادبیات و جامعه باقی گذاشت و به تقویت فضای فرهنگی شهر کمک کرد. مدیر گروه خط هنر، آقای خدایی، هدف از این اقدام را ایجاد انگیزه در شهروندان برای تأمل بیشتر بر پیشینه فرهنگی ایران دانست و گفت: «با این کار میخواهیم روح هنری و ارزشهای فرهنگی را در سطح خیابان جاری کنیم تا مردم اهمیت شاهنامه و ادبیات کهن ایران را دوباره به یاد بیاورند.» این برنامه با هدف گسترش رویدادهای فرهنگی و هنری در سطح محلی – که از مهمترین رویکردهای شهرکتاب بهشمار میرود – و بهمنظور ایجاد شور و هیجان هنری و اجتماعی پیرامون کتاب، هنر و ادبیات برگزار شد.
🔹هانی نجم مدیر اجرایی و ایدهپرداز این اتفاق فرهنگی وهنری درباره این رویداد هنری اذعان داشت که آثار با استفاده از هنر کمتر شناخته شده دودلینگ آرت و به صورت بداهه با موضوع شاهنامه انجام شده است ، همکاری هنرمندان به صورت خود جوش باهم میتواند به زیبا تر شدن شهر کمک کند و حمایت شهرداری و تخصیص بودجه برای این اتفاق فرهنگی و هنری میتواند گامی موثر در راستای تحقق کیفیت شهر باشد .
💎
🆔 @maneshparsi
شکوه شاهنامه بر دیوارهای شهر با هنرمندی هنرمندان نقش بست.
🔹شماری از هنرمندان شهر نور به پیشنهاد هانی نجم بنیانگذار دودلینگ آرت در ایران، در قالب «گروه خط هنر» گرد هم آمدند و روی شیشههای شهرکتاب رویان به خلق نقاشی خیابانی و دیوارنگاری پرداختند. این رویداد با استقبال گسترده مردم و حضور کودکان برگزار شد و با تمرکز بر مضامین شاهنامه، جلوهای نو از پیوند هنر معاصر با ادبیات کهن ایران را به نمایش گذاشت.
🔹این برنامه از دل یکی از نشستهای هفتگی «گروه خط هنر» شکل گرفت؛ گروهی متشکل از هنرمندان رشتههایی همچون نقاشی، مجسمهسازی، معماری، گرافیک، عکاسی، سینما و ادبیات، که هر سهشنبه گرد هم میآیند تا به مباحث مرتبط با هنر شهری، گفتوگو و ایدهپردازی بپردازند. بر پایه تصمیمی مشترک در یکی از همین جلسات به پیشنهاد هانی نجم پایه گذار دودلینگ آرت درایران و مدرس نقاشی دانشگاه مازیار رویان ، اعضای گروه تصمیم گرفتند دیوارنگاری کنند و از ادبیات غنی شاهنامه برای طراحی و اجرای نقاشیهای خیابانی بهره ببرند. حضور کودکان و مشارکت شهروندانی که مسیر پیادهرو را برای تماشا انتخاب کرده بودند، فضایی پرشور و صمیمی رقم زد.
🔹این دیوارنگارهها که رویکردی آموزشی و فرهنگی نیز داشت، یادگاری هنری از تعامل ادبیات و جامعه باقی گذاشت و به تقویت فضای فرهنگی شهر کمک کرد. مدیر گروه خط هنر، آقای خدایی، هدف از این اقدام را ایجاد انگیزه در شهروندان برای تأمل بیشتر بر پیشینه فرهنگی ایران دانست و گفت: «با این کار میخواهیم روح هنری و ارزشهای فرهنگی را در سطح خیابان جاری کنیم تا مردم اهمیت شاهنامه و ادبیات کهن ایران را دوباره به یاد بیاورند.» این برنامه با هدف گسترش رویدادهای فرهنگی و هنری در سطح محلی – که از مهمترین رویکردهای شهرکتاب بهشمار میرود – و بهمنظور ایجاد شور و هیجان هنری و اجتماعی پیرامون کتاب، هنر و ادبیات برگزار شد.
🔹هانی نجم مدیر اجرایی و ایدهپرداز این اتفاق فرهنگی وهنری درباره این رویداد هنری اذعان داشت که آثار با استفاده از هنر کمتر شناخته شده دودلینگ آرت و به صورت بداهه با موضوع شاهنامه انجام شده است ، همکاری هنرمندان به صورت خود جوش باهم میتواند به زیبا تر شدن شهر کمک کند و حمایت شهرداری و تخصیص بودجه برای این اتفاق فرهنگی و هنری میتواند گامی موثر در راستای تحقق کیفیت شهر باشد .
💎
🆔 @maneshparsi
ستارهشناسی در ایران باستان - رصدخانه مراغه - بخش نخست
در روزگاری که خبری از تلسکوپ و دوربینهای نجومی نبود، خواجه نصیرالدین طوسی رصدخانهای را بنا کرد که سالها به عنوان پیشرفتهترین رصد خانه جهان شناخته میشد. رصدخانه مراغه که در مجموعه تاریخی افلاک نما برای مطالعات فصلی و نجومی دانشمندان ایرانی بنا شد دستور ساخت آن را هلاکوخان مغول صادر کرده بود. این روزها آثار کمی از آن به جا مانده است، یادگاری از دوران طلایی علم و فرهنگ ایران در دنیا به شمار میآید که در سال657 بنا شد و در برپایی آن شخصیتهای بزرگی مثل علامه قطب الدین فخرالدین مراغی، محی الدین مغربی، علی بن محمود نجم الدین الاسـطرلابی و دیگر بزرگان آن روزگار شرکت داشته اند. در سال 657 هجری قمری، خواجه نصیرالدین طوسی، فیلسوف، ریاضیدان و منجم بزرگ ایران، نقشهای به دست «فخرالدین ابوالسعادات احمد بن عثمان مراغی»، معمار معروف آن عصر داد تا ساختمانی بر فراز تپهای در شمال مراغه بسازد. این ساختمان که در دوره ایلخانی ساخته شد همان رصدخانه مشهور مراغه است.بنای رصـدخانه، 15سال طول کشید. به امر هلاکو کتابها و اسباب و آلات علمی و نجومی بسیار که از فتح بغداد به دست آورده بود درآنجا متـمرکز شد. این مجموعه تا سال 703 هجری آباد بود لیـکن پس از آن بر اثر زلزلههای سخت، بی توجهی حکام رو به ویرانی رفت و در حال حاضر آثاری از بناهای متعلقهٔ آن باقی مانده است. این بنا تا زمان سلطان محمّد خدابنده فعال بود و ویرانی آن به طور کامل و دقیق هنوز مشخص نشده است که در چه سالی بوده است ولی در نوشتههای «حمدالله مستوفی» در سال 720 به ویران بودن آن اشاره شده است.
رصدخانه مراغه 167 سال پیش از احداث رصدخانه سمرقند ساخته شد و در زمان آبادانی یکی از معتبرترین رصدخانههای جهان بود
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/8541-setare-shenasi-rasad-khane-maraghe-1.html
***
ستارهشناسی در ایران باستان - رصدخانه مراغه - بخش دوم
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/9059-setare-shenasi-rasad-khane-maraghe-2.html
💎
🆔 @maneshparsi
در روزگاری که خبری از تلسکوپ و دوربینهای نجومی نبود، خواجه نصیرالدین طوسی رصدخانهای را بنا کرد که سالها به عنوان پیشرفتهترین رصد خانه جهان شناخته میشد. رصدخانه مراغه که در مجموعه تاریخی افلاک نما برای مطالعات فصلی و نجومی دانشمندان ایرانی بنا شد دستور ساخت آن را هلاکوخان مغول صادر کرده بود. این روزها آثار کمی از آن به جا مانده است، یادگاری از دوران طلایی علم و فرهنگ ایران در دنیا به شمار میآید که در سال657 بنا شد و در برپایی آن شخصیتهای بزرگی مثل علامه قطب الدین فخرالدین مراغی، محی الدین مغربی، علی بن محمود نجم الدین الاسـطرلابی و دیگر بزرگان آن روزگار شرکت داشته اند. در سال 657 هجری قمری، خواجه نصیرالدین طوسی، فیلسوف، ریاضیدان و منجم بزرگ ایران، نقشهای به دست «فخرالدین ابوالسعادات احمد بن عثمان مراغی»، معمار معروف آن عصر داد تا ساختمانی بر فراز تپهای در شمال مراغه بسازد. این ساختمان که در دوره ایلخانی ساخته شد همان رصدخانه مشهور مراغه است.بنای رصـدخانه، 15سال طول کشید. به امر هلاکو کتابها و اسباب و آلات علمی و نجومی بسیار که از فتح بغداد به دست آورده بود درآنجا متـمرکز شد. این مجموعه تا سال 703 هجری آباد بود لیـکن پس از آن بر اثر زلزلههای سخت، بی توجهی حکام رو به ویرانی رفت و در حال حاضر آثاری از بناهای متعلقهٔ آن باقی مانده است. این بنا تا زمان سلطان محمّد خدابنده فعال بود و ویرانی آن به طور کامل و دقیق هنوز مشخص نشده است که در چه سالی بوده است ولی در نوشتههای «حمدالله مستوفی» در سال 720 به ویران بودن آن اشاره شده است.
رصدخانه مراغه 167 سال پیش از احداث رصدخانه سمرقند ساخته شد و در زمان آبادانی یکی از معتبرترین رصدخانههای جهان بود
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/8541-setare-shenasi-rasad-khane-maraghe-1.html
***
ستارهشناسی در ایران باستان - رصدخانه مراغه - بخش دوم
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/9059-setare-shenasi-rasad-khane-maraghe-2.html
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تاریخچه آوازخوانی زنان در ایران
بزرگان موسیقی ایران در میان زنان
پیشرو
💎
🆔 @maneshparsi
بزرگان موسیقی ایران در میان زنان
پیشرو
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از دکتر فریدون جنیدی[ايران شناس، و شاهنامه پژوه ايرانى] برای تدریس در دانشگاه ناپل ایتالیا دعوت شده بود.
او در پاسخ گفت: باید مراقب مادر پيرم باشم
اما مادر او چه کسی است؟
💎
🆔 @maneshparsi
او در پاسخ گفت: باید مراقب مادر پيرم باشم
اما مادر او چه کسی است؟
💎
🆔 @maneshparsi
شکوه شاهنامه بر دیوارهای شهر
شکوه شاهنامه بر دیوارهای شهر با هنرمندی هنرمندان نقش بست.
شماری از هنرمندان شهر نور به پیشنهاد هانی نجم بنیانگذار دودلینگ آرت در ایران، در قالب «گروه خط هنر» گرد هم آمدند و روی شیشههای شهرکتاب رویان به خلق نقاشی خیابانی و دیوارنگاری پرداختند. این رویداد با استقبال گسترده مردم و حضور کودکان برگزار شد و با تمرکز بر مضامین شاهنامه، جلوهای نو از پیوند هنر معاصر با ادبیات کهن ایران را به نمایش گذاشت.
این برنامه از دل یکی از نشستهای هفتگی «گروه خط هنر» شکل گرفت؛ گروهی متشکل از هنرمندان رشتههایی همچون نقاشی، مجسمهسازی، معماری، گرافیک، عکاسی، سینما و ادبیات، که هر سهشنبه گرد هم میآیند تا به مباحث مرتبط با هنر شهری، گفتوگو و ایدهپردازی بپردازند. بر پایه تصمیمی مشترک در یکی از همین جلسات به پیشنهاد هانی نجم پایه گذار دودلینگ آرت درایران و مدرس نقاشی دانشگاه مازیار رویان ، اعضای گروه تصمیم گرفتند دیوارنگاری کنند و از ادبیات غنی شاهنامه برای طراحی و اجرای نقاشیهای خیابانی بهره ببرند. حضور کودکان و مشارکت شهروندانی که مسیر پیادهرو را برای تماشا انتخاب کرده بودند، فضایی پرشور و صمیمی رقم زد.
این دیوارنگارهها که رویکردی آموزشی و فرهنگی نیز داشت، یادگاری هنری از تعامل ادبیات و جامعه باقی گذاشت و به تقویت فضای فرهنگی شهر کمک کرد. مدیر گروه خط هنر، آقای خدایی، هدف از این اقدام را ایجاد انگیزه در شهروندان برای تأمل بیشتر بر پیشینه فرهنگی ایران دانست و گفت: «با این کار میخواهیم روح هنری و ارزشهای فرهنگی را در سطح خیابان جاری کنیم تا مردم اهمیت شاهنامه و ادبیات کهن ایران را دوباره به یاد بیاورند.» این برنامه با هدف گسترش رویدادهای فرهنگی و هنری در سطح محلی – که از مهمترین رویکردهای شهرکتاب بهشمار میرود – و بهمنظور ایجاد شور و هیجان هنری و اجتماعی پیرامون کتاب، هنر و ادبیات برگزار شد.
هانی نجم مدیر اجرایی و ایدهپرداز این اتفاق فرهنگی وهنری درباره این رویداد هنری اذعان داشت که آثار با استفاده از هنر کمتر شناخته شده دودلینگ آرت و به صورت بداهه با موضوع شاهنامه انجام شده است ، همکاری هنرمندان به صورت خود جوش باهم میتواند به زیبا تر شدن شهر کمک کند و حمایت شهرداری و تخصیص بودجه برای این اتفاق فرهنگی و هنری میتواند گامی موثر در راستای تحقق کیفیت شهر باشد .
💎
🆔 @maneshparsi
شکوه شاهنامه بر دیوارهای شهر
شکوه شاهنامه بر دیوارهای شهر با هنرمندی هنرمندان نقش بست.
شماری از هنرمندان شهر نور به پیشنهاد هانی نجم بنیانگذار دودلینگ آرت در ایران، در قالب «گروه خط هنر» گرد هم آمدند و روی شیشههای شهرکتاب رویان به خلق نقاشی خیابانی و دیوارنگاری پرداختند. این رویداد با استقبال گسترده مردم و حضور کودکان برگزار شد و با تمرکز بر مضامین شاهنامه، جلوهای نو از پیوند هنر معاصر با ادبیات کهن ایران را به نمایش گذاشت.
این برنامه از دل یکی از نشستهای هفتگی «گروه خط هنر» شکل گرفت؛ گروهی متشکل از هنرمندان رشتههایی همچون نقاشی، مجسمهسازی، معماری، گرافیک، عکاسی، سینما و ادبیات، که هر سهشنبه گرد هم میآیند تا به مباحث مرتبط با هنر شهری، گفتوگو و ایدهپردازی بپردازند. بر پایه تصمیمی مشترک در یکی از همین جلسات به پیشنهاد هانی نجم پایه گذار دودلینگ آرت درایران و مدرس نقاشی دانشگاه مازیار رویان ، اعضای گروه تصمیم گرفتند دیوارنگاری کنند و از ادبیات غنی شاهنامه برای طراحی و اجرای نقاشیهای خیابانی بهره ببرند. حضور کودکان و مشارکت شهروندانی که مسیر پیادهرو را برای تماشا انتخاب کرده بودند، فضایی پرشور و صمیمی رقم زد.
این دیوارنگارهها که رویکردی آموزشی و فرهنگی نیز داشت، یادگاری هنری از تعامل ادبیات و جامعه باقی گذاشت و به تقویت فضای فرهنگی شهر کمک کرد. مدیر گروه خط هنر، آقای خدایی، هدف از این اقدام را ایجاد انگیزه در شهروندان برای تأمل بیشتر بر پیشینه فرهنگی ایران دانست و گفت: «با این کار میخواهیم روح هنری و ارزشهای فرهنگی را در سطح خیابان جاری کنیم تا مردم اهمیت شاهنامه و ادبیات کهن ایران را دوباره به یاد بیاورند.» این برنامه با هدف گسترش رویدادهای فرهنگی و هنری در سطح محلی – که از مهمترین رویکردهای شهرکتاب بهشمار میرود – و بهمنظور ایجاد شور و هیجان هنری و اجتماعی پیرامون کتاب، هنر و ادبیات برگزار شد.
هانی نجم مدیر اجرایی و ایدهپرداز این اتفاق فرهنگی وهنری درباره این رویداد هنری اذعان داشت که آثار با استفاده از هنر کمتر شناخته شده دودلینگ آرت و به صورت بداهه با موضوع شاهنامه انجام شده است ، همکاری هنرمندان به صورت خود جوش باهم میتواند به زیبا تر شدن شهر کمک کند و حمایت شهرداری و تخصیص بودجه برای این اتفاق فرهنگی و هنری میتواند گامی موثر در راستای تحقق کیفیت شهر باشد .
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۴ بهمن سالروز درگذشت عباس زریابخویی
(زاده ۲۲ تیر ۱۲۹۸ خوی -- درگذشته ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ تهران) ادیب، نویسنده، مترجم، مورخ و نسخهشناس
او از خردسالی با استعداد و حافظه نیرومند موجب حیرت دوستان و همکلاسیهایش میشد.
پس از پایان دوره اول دبیرستان به علت نبودن امکان ادامه تحصیل در خوی، ناگزیر بهترک تحصیل شد ولی به فراگیری زبان عربی و علوم دینی پرداخت و مدتی برای ادامه تحصیل بهقم رفت.
در کارنامه وی اقامت پنجساله در دانشگاههای آلمان و تحصیل و تحقیق در زمینههای تاریخ، فلسفه و علوم و معارف اسلامی و دو سال تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کالیفرنیا در آمریکا نیز وجود دارد.
وی پس از بازگشت به ایران در کتابخانه مجلس سنا بهکار ادامه داد و دوره بعدی زندگیاش با اشتغال در دانشگاه تهران آغاز شد و با ترک این شغل پس از انقلاب پایان پذیرفت.
او در دوره نهایی عمرش در تدوین دائرةالمعارف شیعه و دانشنامه جهان اسلام همکاری موثری داشت.
دکتر زریاب علاوه بر مقام استادی دانشگاه تهران در چند انجمن و موسسه علمی عضویت داشت.
انجمن بینالمللی شرقشناسی آلمان، مجمع بینالمللی کمیتههای ایران در انگلیس، انجمن فلسفه، هیئت امنای بنیاد فرهنگ ایران، فرهنگستان تاریخ و بنیاد شاهنامه فردوسی از جمله این موسسهها بود.
دو ترجمه او از ويل دورانت با نامهاى"تاريخ فلسفه"و"لذات فلسفه" الگويى در ترجمه آثار فلسفى و امانتدارى متن است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عباس_زریاب_خویی، د
۱۴ بهمن سالروز درگذشت عباس زریابخویی
(زاده ۲۲ تیر ۱۲۹۸ خوی -- درگذشته ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ تهران) ادیب، نویسنده، مترجم، مورخ و نسخهشناس
او از خردسالی با استعداد و حافظه نیرومند موجب حیرت دوستان و همکلاسیهایش میشد.
پس از پایان دوره اول دبیرستان به علت نبودن امکان ادامه تحصیل در خوی، ناگزیر بهترک تحصیل شد ولی به فراگیری زبان عربی و علوم دینی پرداخت و مدتی برای ادامه تحصیل بهقم رفت.
در کارنامه وی اقامت پنجساله در دانشگاههای آلمان و تحصیل و تحقیق در زمینههای تاریخ، فلسفه و علوم و معارف اسلامی و دو سال تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کالیفرنیا در آمریکا نیز وجود دارد.
وی پس از بازگشت به ایران در کتابخانه مجلس سنا بهکار ادامه داد و دوره بعدی زندگیاش با اشتغال در دانشگاه تهران آغاز شد و با ترک این شغل پس از انقلاب پایان پذیرفت.
او در دوره نهایی عمرش در تدوین دائرةالمعارف شیعه و دانشنامه جهان اسلام همکاری موثری داشت.
دکتر زریاب علاوه بر مقام استادی دانشگاه تهران در چند انجمن و موسسه علمی عضویت داشت.
انجمن بینالمللی شرقشناسی آلمان، مجمع بینالمللی کمیتههای ایران در انگلیس، انجمن فلسفه، هیئت امنای بنیاد فرهنگ ایران، فرهنگستان تاریخ و بنیاد شاهنامه فردوسی از جمله این موسسهها بود.
دو ترجمه او از ويل دورانت با نامهاى"تاريخ فلسفه"و"لذات فلسفه" الگويى در ترجمه آثار فلسفى و امانتدارى متن است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عباس_زریاب_خویی، د
👍1
تو بشناس کین زشت کردارها
به دلدر ز هرگونه آزارها
که با شهر #ایران شما کردهاید
چه مایه #کیان را بیازردهاید،
چه پیمان شکستن، چه کین ساختن
همیشه به سوی بدی تاختن،
چو یاد آید آن، چون کنم آشتی
که نیکی سراسر بدی گاشتی؟
از زبان گودرز به پیران ویسه در میانهٔ رزم دوازده رخ.
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
به دلدر ز هرگونه آزارها
که با شهر #ایران شما کردهاید
چه مایه #کیان را بیازردهاید،
چه پیمان شکستن، چه کین ساختن
همیشه به سوی بدی تاختن،
چو یاد آید آن، چون کنم آشتی
که نیکی سراسر بدی گاشتی؟
از زبان گودرز به پیران ویسه در میانهٔ رزم دوازده رخ.
#شاهنامه
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کنون ای خردمند وصف خرد
بدین جایگه گفتن اندر خورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
از او شادمانی و ز اویت غمی است
و ز اویت فزونی و ز اویت کمی است
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار او بر خورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کردهٔ خویش ریش
هشیوار دیوانه خواند ورا
همان خویش بیگانه داند ورا
از اویی به هر دو سرای ارجمند
گسسته خرد پای دارد به بند
خرد چشم جان است چون بنگری
تو بیچشم شادان جهان نسپری
نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جان است و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است و گوش و زبان
کز این سه رسد نیک و بد بیگمان
خرد را و جان را که یارد ستود
و گر من ستایم که یارد شنود
حکیما چو کس نیست گفتن چه سود
از این پس بگو کآفرینش چه بود
تویی کردهٔ کردگار جهان
ببینی همی آشکار و نهان
به گفتار دانندگان راه جوی
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی
ز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
#فردوسی
#شاهنامه
#خرد
بدین جایگه گفتن اندر خورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
از او شادمانی و ز اویت غمی است
و ز اویت فزونی و ز اویت کمی است
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار او بر خورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کردهٔ خویش ریش
هشیوار دیوانه خواند ورا
همان خویش بیگانه داند ورا
از اویی به هر دو سرای ارجمند
گسسته خرد پای دارد به بند
خرد چشم جان است چون بنگری
تو بیچشم شادان جهان نسپری
نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جان است و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است و گوش و زبان
کز این سه رسد نیک و بد بیگمان
خرد را و جان را که یارد ستود
و گر من ستایم که یارد شنود
حکیما چو کس نیست گفتن چه سود
از این پس بگو کآفرینش چه بود
تویی کردهٔ کردگار جهان
ببینی همی آشکار و نهان
به گفتار دانندگان راه جوی
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی
ز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
#فردوسی
#شاهنامه
#خرد
❤1
تو یزد یه گونه بسیار نادر از پرندهها به نام "عقاب شاهی" دیده شده :
عقاب شاهی همون شهبازه که طرحش روی "درفش شهباز" که درفش شاهنشاهی هخامنشی بود، نقش بسته.
💎
🆔 @maneshparsi
عقاب شاهی همون شهبازه که طرحش روی "درفش شهباز" که درفش شاهنشاهی هخامنشی بود، نقش بسته.
💎
🆔 @maneshparsi
❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارشی از جشن هنر شیراز
دهه ۵۰
💎
🆔 @maneshparsi
دهه ۵۰
💎
🆔 @maneshparsi
❤3👍1
دیدگاهی درباره #سیمرغ
سیمرغ #شاهنامه ، به تعبیری زیبا اشاره به خرد جمعی جامعه دارد. اشاره به حمایت جامعه از یک رویداد یا شخص.
هرگاه که سیمرغ در بخشی از حماسه ظاهر میشود، در واقع میتوان چنین دریافت که توده مردم یک جامعه -قشر گمنام ولی پر تاثیر هر دوره از تاریخ- وارد داستان شده و در لحظهی سقوط قهرمان، دستش را میگیرد و به سلامت از بحران میگذراند؛ به عبارتی جامعه با حمایتش، یک رویداد یا قهرمان ملی را به سمت درست خود باز میگرداند.
دقت کنید، آن هنگام که سام، فرزند خود را در دامنه کوه رها میکند، این سیمرغ است که نوزاد را سرپرستی کرده و به ثمر میرساند. آموزشش میدهد و به رشدش کمک میکند. همچنان که میداند باید روزی از زال جدا شود و جایگاه و طبقه اصلی او، بالاتر است. سپس هنگام وداع میرسد، زال را به دامان پدرش و تخت شاهی بازمیگرداند، با این دلگرمی که هر زمان پری از من در آتش اندازی خود را برای یاری به تو میرسانم!
از آن پس، هر زمان که زال و فرزندش رستم، این قویترین پهلوانان شاهنامه، از ادامه راه عاجز میشوند، باز این سیمرغ است که به یاری آنان میآید و آنها را پشتیبانی میکند...
ناگفته نماند با محو شدن سیمرغ در شاهنامه، شکوه و عظمت نیز به مرور محو میشود.
نام سیمرغ هم به نوعی گویای این برداشت میباشد.
«سی مرغ!» اشاره دارد به کثرت، که میتواند به جمعیت منجر شود و جمعیت به خرد جمعی که اگر از قهرمانی حمایت کند باعث رشد و تعالی آن میشود و اگر مقابل قهرمانی قرار گیرد، آن را مانند اسفندیار نابود میکند و چه بسا میتواند خود را نیز از میان بردارد...
💎
🆔 @maneshparsi
سیمرغ #شاهنامه ، به تعبیری زیبا اشاره به خرد جمعی جامعه دارد. اشاره به حمایت جامعه از یک رویداد یا شخص.
هرگاه که سیمرغ در بخشی از حماسه ظاهر میشود، در واقع میتوان چنین دریافت که توده مردم یک جامعه -قشر گمنام ولی پر تاثیر هر دوره از تاریخ- وارد داستان شده و در لحظهی سقوط قهرمان، دستش را میگیرد و به سلامت از بحران میگذراند؛ به عبارتی جامعه با حمایتش، یک رویداد یا قهرمان ملی را به سمت درست خود باز میگرداند.
دقت کنید، آن هنگام که سام، فرزند خود را در دامنه کوه رها میکند، این سیمرغ است که نوزاد را سرپرستی کرده و به ثمر میرساند. آموزشش میدهد و به رشدش کمک میکند. همچنان که میداند باید روزی از زال جدا شود و جایگاه و طبقه اصلی او، بالاتر است. سپس هنگام وداع میرسد، زال را به دامان پدرش و تخت شاهی بازمیگرداند، با این دلگرمی که هر زمان پری از من در آتش اندازی خود را برای یاری به تو میرسانم!
از آن پس، هر زمان که زال و فرزندش رستم، این قویترین پهلوانان شاهنامه، از ادامه راه عاجز میشوند، باز این سیمرغ است که به یاری آنان میآید و آنها را پشتیبانی میکند...
ناگفته نماند با محو شدن سیمرغ در شاهنامه، شکوه و عظمت نیز به مرور محو میشود.
نام سیمرغ هم به نوعی گویای این برداشت میباشد.
«سی مرغ!» اشاره دارد به کثرت، که میتواند به جمعیت منجر شود و جمعیت به خرد جمعی که اگر از قهرمانی حمایت کند باعث رشد و تعالی آن میشود و اگر مقابل قهرمانی قرار گیرد، آن را مانند اسفندیار نابود میکند و چه بسا میتواند خود را نیز از میان بردارد...
💎
🆔 @maneshparsi
❤2👍1🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تفسیر اثر فاخر هخامنشی در موزه ایران باستان
توسط دکتر شاهرخ رزمجو
باستانشناس و متخصص دوره هخامنشیان.
💎
🆔 @maneshparsi
توسط دکتر شاهرخ رزمجو
باستانشناس و متخصص دوره هخامنشیان.
💎
🆔 @maneshparsi
🔥2👍1