ستونهای یادبود شهر تاریخی بیشاپور
🔸یکی از شاخصترین جاذبههای مجموعه میراث جهانی بیشاپور ستونهای یادبود آن است
این دو ستون برای نخستینبار توسط رومن گریشمن باستانشناس فرانسوی شناسایی شد
🔸در میانه شهر بیشاپور فضایی وجود دارد که به خاطر وجود دو ستون که یکی از آنان کتیبه دارد از اهمیت زیادی برخوردار است متن موجود روی کتیبهها نشان میدهد که شهر از شکوه و معماری خاصی برخوردار بوده و شاپور یکم از آن بازدید کرده است
🔸این کتیبهها به خط پهلوی اشکانی در ۱۲ سطر و پهلوی ساسانی در ۱۶ سطر نقر شده است متن این کتیبهها شرححالی از شاپور اول است که هنگام بازدید از شهر، مجسمه خودش را از طرف فردی به نام اپسا یا افسای دبیر که از اهالی حران سوریه امروزی بوده به عنوان هدیه دریافت میکند و پادشاه در قبال آن مال فراوان به اپسای دبیر هدیه داده است
🔹شهر باستانی بیشاپور در ۲۴ شهریور سال ۱۳۱۰ خورشیدی، به شماره ۲۴ در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسید
عکس: حسام کرمی
💎
🆔 @maneshparsi
🔸یکی از شاخصترین جاذبههای مجموعه میراث جهانی بیشاپور ستونهای یادبود آن است
این دو ستون برای نخستینبار توسط رومن گریشمن باستانشناس فرانسوی شناسایی شد
🔸در میانه شهر بیشاپور فضایی وجود دارد که به خاطر وجود دو ستون که یکی از آنان کتیبه دارد از اهمیت زیادی برخوردار است متن موجود روی کتیبهها نشان میدهد که شهر از شکوه و معماری خاصی برخوردار بوده و شاپور یکم از آن بازدید کرده است
🔸این کتیبهها به خط پهلوی اشکانی در ۱۲ سطر و پهلوی ساسانی در ۱۶ سطر نقر شده است متن این کتیبهها شرححالی از شاپور اول است که هنگام بازدید از شهر، مجسمه خودش را از طرف فردی به نام اپسا یا افسای دبیر که از اهالی حران سوریه امروزی بوده به عنوان هدیه دریافت میکند و پادشاه در قبال آن مال فراوان به اپسای دبیر هدیه داده است
🔹شهر باستانی بیشاپور در ۲۴ شهریور سال ۱۳۱۰ خورشیدی، به شماره ۲۴ در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسید
عکس: حسام کرمی
💎
🆔 @maneshparsi
«فرهاد ارژنگی» جدا از پیشینهی پرافتخار دودمان هنرمند خود، نمادی از استعداد ذاتی و تلاش در موسیقی و نقاشی بود. او همچون شهابی سوزان در آسمان هنر ایران بود، پر فروغ ولی به ناگاه خاموش شد(در 22 سالگی چشم از جهان فرو بست). وی پس از بازنشستگی «موسی معروفی» در مسابقهای که توسط آکادمی موزیک ایران برگزار شد، در سن بسیار پایین جانشین وی شد. فرهاد ارژنگی استادیار هنرستان عالی موسیقی بود و از سوی ادارهی هنرهای زیبای تلویزیون و با سفر به پاکستان، ترکیه و افغانستان آن کشورها را با موسیقی سنتی ایران بیشتر آشنا کرد. کتاب نقش فرهاد که نیم قرن پس از درگذشتش به کوشش بانو هما ارژنگی منتشر شد، دربردارندهی آثار موسیقی خود اوست. همچنین کتابهای؛ دورهی ردیف کلاسیک در ایران(:از مکتب آقا حسینقلی)، دوره ردیف عالی(:ساختهی علیاکبرخان شهنازی) و سازشناسی و موسیقی در خاورزمین از او برجای مانده است. بسیاری او را بهترین نوازندهی تار در آن روزها میدانستند.
.
💎
🆔 @maneshparsi
.
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۵ بهمن زادروز فرهاد ارژنگی
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۷ تهران -- درگذشته ۴ خرداد ۱۳۴۰ تهران) آهنگساز، نوازنده تار و نقاش
او فرزند نقاش نامدار رسام ارژنگی بود که از ۵۰۰ سال پیش خانوادهاش نقاش و پیکرتراش بودهاند.
وی از هفت سالگی نواختن تار را نزد علیاکبر شهنازی آغاز کرد و در ۱۵ سال تمرین و نواختن تار، بهچنان پیشرفتی رسید که پس از بازنشستگی موسیمعروفی از آکادمی موزیک ایران، برای جایگزینی او در مسابقهای، وی برنده این آزمون دشوار شد. او در ۲۰ سالگی بهعنوان استادیار در هنرستان عالی موسیقی به آموزش هنرجویان پرداخت. چندی بعد بهدرخواست اداره هنرهای زیبا در تلویزیون که تازه آغاز بهکار کرده بود، تار نواخت و با سفر بهترکیه، افغانستان و پاکستان، موسیقی ایرانی را بهمردمان آن کشورها بیشتر شناساند.
آثار:
از آثار موسیقیایی وی
کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران "از مکتب آقاحسینقلی"
دوره ردیف عالی "ساخته علیاکبر شهنازی"
سازشناسی و موسیقی در خاور زمین
و پیشدرآمد و رنگهای قدیمی.
وی آهنگهای بسیاری را نیز ساخت و آنچه که از او اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
نظر دیگران:
هوشنگ ظریف: «فرهاد ارژنگی بسیار پرتکنیک و با احساس ساز میزد و اگر اکنون بود، بهترین نوازنده تار بود.»
علیرضا میرعلینقی با اظهار تأسف از اینکه چرا خانواده موسیقی ۵۰ سال از ارژنگی یادی نکردهاست، گله کرد:
«به همان نسبت که در این سالها تجلیلها زیاد شده، اصل موسیقی بهمحاق بیاعتنایی رفتهاست.»
یادروز:
در ۲۴ مهر ۱۳۹۰ در فرهنگسرای ارسباران بعد از ۵۰ سال از زمان درگذشت، یادروز وی برگزار شد و از کتاب «نقش فرهاد» که دربردارنده آثار نتنویسی شده اوست، رونمایی شد.
.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرهاد_ارژنگی، ز
۱۵ بهمن زادروز فرهاد ارژنگی
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۷ تهران -- درگذشته ۴ خرداد ۱۳۴۰ تهران) آهنگساز، نوازنده تار و نقاش
او فرزند نقاش نامدار رسام ارژنگی بود که از ۵۰۰ سال پیش خانوادهاش نقاش و پیکرتراش بودهاند.
وی از هفت سالگی نواختن تار را نزد علیاکبر شهنازی آغاز کرد و در ۱۵ سال تمرین و نواختن تار، بهچنان پیشرفتی رسید که پس از بازنشستگی موسیمعروفی از آکادمی موزیک ایران، برای جایگزینی او در مسابقهای، وی برنده این آزمون دشوار شد. او در ۲۰ سالگی بهعنوان استادیار در هنرستان عالی موسیقی به آموزش هنرجویان پرداخت. چندی بعد بهدرخواست اداره هنرهای زیبا در تلویزیون که تازه آغاز بهکار کرده بود، تار نواخت و با سفر بهترکیه، افغانستان و پاکستان، موسیقی ایرانی را بهمردمان آن کشورها بیشتر شناساند.
آثار:
از آثار موسیقیایی وی
کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران "از مکتب آقاحسینقلی"
دوره ردیف عالی "ساخته علیاکبر شهنازی"
سازشناسی و موسیقی در خاور زمین
و پیشدرآمد و رنگهای قدیمی.
وی آهنگهای بسیاری را نیز ساخت و آنچه که از او اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
نظر دیگران:
هوشنگ ظریف: «فرهاد ارژنگی بسیار پرتکنیک و با احساس ساز میزد و اگر اکنون بود، بهترین نوازنده تار بود.»
علیرضا میرعلینقی با اظهار تأسف از اینکه چرا خانواده موسیقی ۵۰ سال از ارژنگی یادی نکردهاست، گله کرد:
«به همان نسبت که در این سالها تجلیلها زیاد شده، اصل موسیقی بهمحاق بیاعتنایی رفتهاست.»
یادروز:
در ۲۴ مهر ۱۳۹۰ در فرهنگسرای ارسباران بعد از ۵۰ سال از زمان درگذشت، یادروز وی برگزار شد و از کتاب «نقش فرهاد» که دربردارنده آثار نتنویسی شده اوست، رونمایی شد.
.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرهاد_ارژنگی، ز
❤1
از او دورم
شهیندخت شبیری
اهنگساز. شادروان.🖤🖤🖤 فرهاد ارژنگی❤️1340_1317
.
💎
🆔 @maneshparsi
.
💎
🆔 @maneshparsi
❄️ جشن میانهی زمستان و روزشماری فرارسیدن بهار دلانگیز
جشن میانهی زمستان یکی از جشنهای بخشبندی سال بود که ایرانیان در این روز برای گذشتن نیمی از زمستان سخت و نزدیک شدن به بهار دلانگیز پایکوبی میکردند.
در گذشتههای دور که هنوز گاهشمار هفته و ماه نبود، ایرانیان برای بخشبندی سال، یک سال را به چهار وَرشیم (فصل) و هر وَرشیم را با برگزاری جشنی در میانهی آن به دو بخش میکردند و این بخشبندی، راهکاری ساده و باریکبینانه برای شمارش روزها و آگاه شدن از آغاز و پایان سال بود. یکی دیگر از انگیزههای برگزاری جشنهای نیمهی بهار، تابستان، پاییز و زمستان این بود که کشاورزان و دامداران بتوانند برای کشتوکار خود برنامهریزی کنند. در گذشتههای دور به این جشنها گاهنباری میگفتند.
پژوهشگران بر این باورند که جشنهای گاهنباری هشت جشن بودند. ولی موبدان ساسانی با دستبَری (تحریف) آیینهای کهن، دو جشن را زدودهاند تا جشنهای گاهنباری ششگانه شود و با شش گام آفرینش در باورهای مزدیسنایی و برخی از باورهای دینی نوساختهی این موبدان هماهنگ شود. از سویی جشنها را دارای ریشهی دینی بنمایانند.
گروهی از پژوهشگران گفتهاند که سال گاهنباری از هنگام دگرگونی (انقلاب) تابستانی یا نخستین روز تابستان (بلندترین روز سال) آغاز میشد و پس از هفت پارهی زمانی (سه پایان ورشیم و چهار میانه) به آغاز سال پسین میرسید. پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر ورشیمها، دارای جشن گاهنباری نبود و جشن آغاز سال نو بهشمار میرفت.
اگر جشن میانهی زمستان یکی از جشنهای گاهنباری باشد، برجستهترین آیین آن بخشش و دهش بود. زیرا انگیزه و آیینهای جشنهای گاهنباری یکی بودند. در سدههای پس از آن هم مردمان استانها و روستاهای گوناگون با برگزاری آیینهایی، جشن میانهی زمستان را زنده نگاه میداشتند. نواختن ساز و سر دادن آواز، پایکوبی، پختن و خوردن آش، نیایش و شبنشینی بخشهایی از آیینهای گذشتههای نهچندان دور بود.
شاید بتوان گفت جشن «پیرشالیار» در کردستان، جشن «میرما» در مازندران و اَپاختر (شمال) کوهستانهای هندوکش (استانهای تخار، بغلان و سمنگان)، جشن کوسهگلدی یا کوسهناقالی و... که در این روزها برگزار میشوند بهجا مانده از جشن میانهی زمستان هستند. گفته شده نیمهی زمستان در برخی گاهشمارهای بومی مانند گاهشمار «وهار کردی» که در لرستان، بختیاری و کردستان نشانههای آن تا به امروز مانده است، آغاز سال نو به شمار میرفت.
✍️ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_میانه_زمستان #بهمنگان
برای آشنایی با افسانهها، پیدایش، کارکرد و آیینهای #جشن_گاهنباری این برچسب را در ادبسار بجویید.
برگرفته از:
- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایرانیان «رضا مرادی غیاثآبادی»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
.
💎
🆔 @maneshparsi
جشن میانهی زمستان یکی از جشنهای بخشبندی سال بود که ایرانیان در این روز برای گذشتن نیمی از زمستان سخت و نزدیک شدن به بهار دلانگیز پایکوبی میکردند.
در گذشتههای دور که هنوز گاهشمار هفته و ماه نبود، ایرانیان برای بخشبندی سال، یک سال را به چهار وَرشیم (فصل) و هر وَرشیم را با برگزاری جشنی در میانهی آن به دو بخش میکردند و این بخشبندی، راهکاری ساده و باریکبینانه برای شمارش روزها و آگاه شدن از آغاز و پایان سال بود. یکی دیگر از انگیزههای برگزاری جشنهای نیمهی بهار، تابستان، پاییز و زمستان این بود که کشاورزان و دامداران بتوانند برای کشتوکار خود برنامهریزی کنند. در گذشتههای دور به این جشنها گاهنباری میگفتند.
پژوهشگران بر این باورند که جشنهای گاهنباری هشت جشن بودند. ولی موبدان ساسانی با دستبَری (تحریف) آیینهای کهن، دو جشن را زدودهاند تا جشنهای گاهنباری ششگانه شود و با شش گام آفرینش در باورهای مزدیسنایی و برخی از باورهای دینی نوساختهی این موبدان هماهنگ شود. از سویی جشنها را دارای ریشهی دینی بنمایانند.
گروهی از پژوهشگران گفتهاند که سال گاهنباری از هنگام دگرگونی (انقلاب) تابستانی یا نخستین روز تابستان (بلندترین روز سال) آغاز میشد و پس از هفت پارهی زمانی (سه پایان ورشیم و چهار میانه) به آغاز سال پسین میرسید. پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر ورشیمها، دارای جشن گاهنباری نبود و جشن آغاز سال نو بهشمار میرفت.
اگر جشن میانهی زمستان یکی از جشنهای گاهنباری باشد، برجستهترین آیین آن بخشش و دهش بود. زیرا انگیزه و آیینهای جشنهای گاهنباری یکی بودند. در سدههای پس از آن هم مردمان استانها و روستاهای گوناگون با برگزاری آیینهایی، جشن میانهی زمستان را زنده نگاه میداشتند. نواختن ساز و سر دادن آواز، پایکوبی، پختن و خوردن آش، نیایش و شبنشینی بخشهایی از آیینهای گذشتههای نهچندان دور بود.
شاید بتوان گفت جشن «پیرشالیار» در کردستان، جشن «میرما» در مازندران و اَپاختر (شمال) کوهستانهای هندوکش (استانهای تخار، بغلان و سمنگان)، جشن کوسهگلدی یا کوسهناقالی و... که در این روزها برگزار میشوند بهجا مانده از جشن میانهی زمستان هستند. گفته شده نیمهی زمستان در برخی گاهشمارهای بومی مانند گاهشمار «وهار کردی» که در لرستان، بختیاری و کردستان نشانههای آن تا به امروز مانده است، آغاز سال نو به شمار میرفت.
✍️ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_میانه_زمستان #بهمنگان
برای آشنایی با افسانهها، پیدایش، کارکرد و آیینهای #جشن_گاهنباری این برچسب را در ادبسار بجویید.
برگرفته از:
- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایرانیان «رضا مرادی غیاثآبادی»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
.
💎
🆔 @maneshparsi
❤5👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پویانمایی سنگ نگارههای تخت جمشید
پویانما: مصطفی هروی
نواگر: فریا فرجی
ویرایشگر: کارتاگ دخت
💎
🆔 @maneshparsi
پویانما: مصطفی هروی
نواگر: فریا فرجی
ویرایشگر: کارتاگ دخت
💎
🆔 @maneshparsi
❤3
Forwarded from بدانیم🌏
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تهران ، کاخ گلستان
•🍃☘ @didYouKonw
•🍃☘ @didYouKonw
❤3
#آبزن چیست؟
در ایران باستان محفظه ای از سفال یا فلز به اندازه یک نفر ساخته میشد که ایرانیان خود را
در آن شستشو میدادند زیرا در نظر ایرانیان آلوده کردن آب بسیار گناه بود و برای جلوگیری از آلودگی آب روان یا استخرها یا هر آب بزرگ همان مقدار آبی را که برای شستشوی یک نفر لازم بود استفاده میکردند.(حافظان محیط زیست تازه امروزه به این اصل پی برده اند)
در گزارش شاهنامه فردوسی در بخش پادشاهی ضحاک از آبزن سخن به میان آمده که ضحاک برای رستن از آزار ماران همه روزه تن در آبزنی پر از خون دد و دام و مرد و زن شستشو میداد.
آبزن همی خون دام و دد و مرد و زن
بریزد کند در یکی آبدن
مگر کاو سرو تن بشوید به خون
شود فال اخترشناسان نگون
و نیز در کتاب کارنامه اردشیر بابکان آمده است که بابک شاه به ساسان دستور داد تا تن در آبزن بشوید و دستی جامه شاهوار بر تن کند
این آبزن که از عهد باستان در میان ایرانیان رایج بود را برای نخستین بار سفیر فتحعلی شاه قاجار در پاریس بساخت و از آنجا که که آنان گرمابه نمیشناختند همین آبزن بعدهادراروپابه خودنام "وان" گرفت و وقتی به ایران بازگشت گمان رفت که پدیده ای اروپایی است
در ایران باستان محفظه ای از سفال یا فلز به اندازه یک نفر ساخته میشد که ایرانیان خود را
در آن شستشو میدادند زیرا در نظر ایرانیان آلوده کردن آب بسیار گناه بود و برای جلوگیری از آلودگی آب روان یا استخرها یا هر آب بزرگ همان مقدار آبی را که برای شستشوی یک نفر لازم بود استفاده میکردند.(حافظان محیط زیست تازه امروزه به این اصل پی برده اند)
در گزارش شاهنامه فردوسی در بخش پادشاهی ضحاک از آبزن سخن به میان آمده که ضحاک برای رستن از آزار ماران همه روزه تن در آبزنی پر از خون دد و دام و مرد و زن شستشو میداد.
آبزن همی خون دام و دد و مرد و زن
بریزد کند در یکی آبدن
مگر کاو سرو تن بشوید به خون
شود فال اخترشناسان نگون
و نیز در کتاب کارنامه اردشیر بابکان آمده است که بابک شاه به ساسان دستور داد تا تن در آبزن بشوید و دستی جامه شاهوار بر تن کند
این آبزن که از عهد باستان در میان ایرانیان رایج بود را برای نخستین بار سفیر فتحعلی شاه قاجار در پاریس بساخت و از آنجا که که آنان گرمابه نمیشناختند همین آبزن بعدهادراروپابه خودنام "وان" گرفت و وقتی به ایران بازگشت گمان رفت که پدیده ای اروپایی است
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علتِ اهمیت شاهنامه فردوسی برای ملت ایران از منظر زندهیاد استاد مجتبی مینُوی
ششم بهمنماه، سالروز درگذشتِ استاد مجتبی مینوی طهرانی (۱۲۸۲ - ۱۳۵۵ خورشیدی)، ادیب، نویسنده، مصحح، مورخ و مترجم برجستۀ ایرانی است.
💎
🆔 @maneshparsi
ششم بهمنماه، سالروز درگذشتِ استاد مجتبی مینوی طهرانی (۱۲۸۲ - ۱۳۵۵ خورشیدی)، ادیب، نویسنده، مصحح، مورخ و مترجم برجستۀ ایرانی است.
💎
🆔 @maneshparsi
*«زبان فارسی»*
*بخشی از مقالهٔ زنده یاد
استاد مجتبی مینُوی*
🔹فکر ایرانی با فریدون و کاوه و ایرج و منوچهر و رستم و سهراب و سیاوش و اسفندیار، با فردوسی و سعدی و مولوی و حافظ، با فارابی و ابن سینا و بیرونی، با نظامالملک و غزالی و خیام، با بیهقی و کلیله و دمنه و ویس و رامین، با اسکندرنامه و حسین کرد و امیرارسلان و حاجیبابا، با هزاران چیز و هزاران کس از این قبیل آمیخته است. اگر ایرانی بدون این چیزها بزرگ شود ایرانی نیست. مایه اشتراک افراد ملّت ما با یکدیگر همین چیزهاست. تاریخ ما این است و ملّیت ما در این معنویان محصور است.
🔹صبح تا شب کار میکنیم تا نانی به دست آوریم و بخوریم و سیر بشویم و در اطاق راحتی بنشینیم و شاهنامه و غزل حافظ و بوستان سعدی و سیاستنامه و قابوسنامه بخوانیم و از آن لذت ببریم و حس بکنیم که بیست میلیون نفر هموطن داریم که آنها هم همین کار را میکنند و بنابراین تنها نیستیم. نیز حس بکنیم که در میان سایر اقوام جهان شهرتی اگر داریم به همین آثار ادبی و همین معنویات و ذوقیات است، خارجیان زبان ما را تحصیل میکنند از برای اینکه آثار خامهٔ شعرا و نویسندگان ما را بخوانند، سوئدی و نروژی و انگلیسی و امریکائی و فرانسوی و ایتالیائی و سویسی و روسی در باب ما کتاب مینویسند و کتابشان را در باب این محصولات فکری و ادبی ما مینویسند نه در باب سیاست جاری و اوضاع فعلی مملکت ما.
«مینوی بر گسترهٔ ادبیات فارسی»
به کوشش ماهمنیر مینوی، انتشارات توس، ۱۳۸۱
💎
🆔 @maneshparsi
*بخشی از مقالهٔ زنده یاد
استاد مجتبی مینُوی*
🔹فکر ایرانی با فریدون و کاوه و ایرج و منوچهر و رستم و سهراب و سیاوش و اسفندیار، با فردوسی و سعدی و مولوی و حافظ، با فارابی و ابن سینا و بیرونی، با نظامالملک و غزالی و خیام، با بیهقی و کلیله و دمنه و ویس و رامین، با اسکندرنامه و حسین کرد و امیرارسلان و حاجیبابا، با هزاران چیز و هزاران کس از این قبیل آمیخته است. اگر ایرانی بدون این چیزها بزرگ شود ایرانی نیست. مایه اشتراک افراد ملّت ما با یکدیگر همین چیزهاست. تاریخ ما این است و ملّیت ما در این معنویان محصور است.
🔹صبح تا شب کار میکنیم تا نانی به دست آوریم و بخوریم و سیر بشویم و در اطاق راحتی بنشینیم و شاهنامه و غزل حافظ و بوستان سعدی و سیاستنامه و قابوسنامه بخوانیم و از آن لذت ببریم و حس بکنیم که بیست میلیون نفر هموطن داریم که آنها هم همین کار را میکنند و بنابراین تنها نیستیم. نیز حس بکنیم که در میان سایر اقوام جهان شهرتی اگر داریم به همین آثار ادبی و همین معنویات و ذوقیات است، خارجیان زبان ما را تحصیل میکنند از برای اینکه آثار خامهٔ شعرا و نویسندگان ما را بخوانند، سوئدی و نروژی و انگلیسی و امریکائی و فرانسوی و ایتالیائی و سویسی و روسی در باب ما کتاب مینویسند و کتابشان را در باب این محصولات فکری و ادبی ما مینویسند نه در باب سیاست جاری و اوضاع فعلی مملکت ما.
«مینوی بر گسترهٔ ادبیات فارسی»
به کوشش ماهمنیر مینوی، انتشارات توس، ۱۳۸۱
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۷ بهمن سالروز درگذشت محسن ابوالقاسمی
(زاده ۱۰ آذر ۱۳۱۵ ملایر -- درگذشته ۱۷ بهمن ۱۳۹۷ تهران) استاد زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ و زبانهای باستانی
او دانشآموخته زبانهای فارسینو و باستان از دانشکده مطالعات مشرقزمین و آفریقا در لندن و از شاگردان استادان بنامی چون هنینگ و بویس بود. بهپاس خدماتش، جشننامهای باعنوان یشت فرزانگی به اهتمام سیروس نصرالهزاده و عسکر بهرامی در سال ۱۳۸۴ منتشر شد.
گزیده آثار:
تاریخ زبان فارسی ۱۳۷۳ (چاپ سوم و چاپ دوازدهم با تجدیدنظر)
قاموس: دفترنخست (آ ـ آپونیس)
تحول معنی واژه در زبان فارسی
دستور تاریخی زبان فارسی ۱۳۷۵ (چاپ چهارم با تجدیدنظر و چاپ نهم با اصلاحات)
پنج گفتار در دستور تاریخی زبان فارسی
تاریخ مختصر زبان فارسی
ریشهشناسی (اتیمولوژی)
مادههای فعلهای فارسی دری
زبان فارسی و سرگذشت آن
راهنمای زبانهای باستانی ایران
مانی به روایت ابنالندیم (ترجمه)
دینها و کیشهای ایرانی در دوران باستان به روایت شهرستانی (مترجم)
یسن ۵۳: وهیشتوایشگات: اندرز زردشت
شعر در ایران پیش از اسلام.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محسن_ابوالقاسمی، د
۱۷ بهمن سالروز درگذشت محسن ابوالقاسمی
(زاده ۱۰ آذر ۱۳۱۵ ملایر -- درگذشته ۱۷ بهمن ۱۳۹۷ تهران) استاد زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ و زبانهای باستانی
او دانشآموخته زبانهای فارسینو و باستان از دانشکده مطالعات مشرقزمین و آفریقا در لندن و از شاگردان استادان بنامی چون هنینگ و بویس بود. بهپاس خدماتش، جشننامهای باعنوان یشت فرزانگی به اهتمام سیروس نصرالهزاده و عسکر بهرامی در سال ۱۳۸۴ منتشر شد.
گزیده آثار:
تاریخ زبان فارسی ۱۳۷۳ (چاپ سوم و چاپ دوازدهم با تجدیدنظر)
قاموس: دفترنخست (آ ـ آپونیس)
تحول معنی واژه در زبان فارسی
دستور تاریخی زبان فارسی ۱۳۷۵ (چاپ چهارم با تجدیدنظر و چاپ نهم با اصلاحات)
پنج گفتار در دستور تاریخی زبان فارسی
تاریخ مختصر زبان فارسی
ریشهشناسی (اتیمولوژی)
مادههای فعلهای فارسی دری
زبان فارسی و سرگذشت آن
راهنمای زبانهای باستانی ایران
مانی به روایت ابنالندیم (ترجمه)
دینها و کیشهای ایرانی در دوران باستان به روایت شهرستانی (مترجم)
یسن ۵۳: وهیشتوایشگات: اندرز زردشت
شعر در ایران پیش از اسلام.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محسن_ابوالقاسمی، د
Telegram
attach 📎
❤1
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۷ بهمن سالروز درگذشت عبدالکریم قریب
(زاده سال ۱۲۹۱ آشتیان -- درگذشته ۱۷ بهمن ۱۳۸۱ آشتیان) استاد زمینشناسی
او در مدت سه سال لیسانس علوم طبیعی دریافت کرد و به سبب ده سال سابقه کار در دانشگاه و تحقیق در زمینه بلورشناسی، مدرک لیسانس وی را معادل دکترا شناختند و در سال ۱۳۳۳ بهعنوان دانشیار دانشسرای عالی مشغول به تدریس شد.
پروفسور ریموند فورون، استاد زمینشناسی او بود و همراه با وی به گوشه گوشه ایران سفر کرد و تحقیقات زیادی را در علم زمینشناسی ایران انجام داد. او در هرجا نمونههایی از سنگها و کانیها را همراهش میآورد که در دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه آزاد آشتیان موزههای زیبایی از سنگ را از خود به یادگار گذاشته است.
دکتر فرهاد قریب فرزند این دانشمند هم پا جای پدر گذاشت و استاد دانشگاه در رشته زمینشناسی است.
او میگوید پدرش نقش مهمی در زندگی و تحصیلش داشت و از کودکی همراه پدر بوده و بهتحقیق در زمینه زمینشناسی و کتابهای پدر پرداخته است.
وی میافزاید: نه تنها من که برادر و فرزندانم نیز به سمت این رشته تحصیلی هدایت شده و در خانوادهای زندگی میکنیم که هفت زمینشناس در آن وجود دارد.
دکترعبدالکریم قریب در مدت ۵۰ سال کار موفق به ترجمه، تالیف و چاپ ۴۳۰ مقاله و ۳۰ کتاب در زمینه علم زمینشناسی شد تا جایی که بهواسطه تألیفها و ترجمههای متعدد به پدر علم زمینشناسی ایران شهرت یافته است.
بلورشناسی، کانیشناسی درباره کانیهای جزیره هرمز ، سنگشناسی، شناخت سنگها با نگاهی ویژه به سنگهای ایران، گرکان، زمین در فضا، غارها و موارد استفاده از آنها از جمله تالیفات اوست.
عضویت در سازمان انرژی اتمی از سال ۱۳۵۸، عضو کمیسیون واژهگزینی جغرافیا در سازمان جغرافیای ارتش، مؤسس مدرسهعالی علوم اراک، مؤسس رشته زمینشناسی در دانشگاه آزاد آشتیان و ریاست کمیته غارشناسی ایران از جمله فعالیتهای وی بود.
دکتر روشنایی رئیس دانشگاه آزاد آشتیان میگوید از سال ۷۶ با دکتر قریب همکار داشته و در این مدت شاهد بوده وی همیشه با اشتیاق سرکلاس حاضر میشده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عبدالکریم_قریب، د
۱۷ بهمن سالروز درگذشت عبدالکریم قریب
(زاده سال ۱۲۹۱ آشتیان -- درگذشته ۱۷ بهمن ۱۳۸۱ آشتیان) استاد زمینشناسی
او در مدت سه سال لیسانس علوم طبیعی دریافت کرد و به سبب ده سال سابقه کار در دانشگاه و تحقیق در زمینه بلورشناسی، مدرک لیسانس وی را معادل دکترا شناختند و در سال ۱۳۳۳ بهعنوان دانشیار دانشسرای عالی مشغول به تدریس شد.
پروفسور ریموند فورون، استاد زمینشناسی او بود و همراه با وی به گوشه گوشه ایران سفر کرد و تحقیقات زیادی را در علم زمینشناسی ایران انجام داد. او در هرجا نمونههایی از سنگها و کانیها را همراهش میآورد که در دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه آزاد آشتیان موزههای زیبایی از سنگ را از خود به یادگار گذاشته است.
دکتر فرهاد قریب فرزند این دانشمند هم پا جای پدر گذاشت و استاد دانشگاه در رشته زمینشناسی است.
او میگوید پدرش نقش مهمی در زندگی و تحصیلش داشت و از کودکی همراه پدر بوده و بهتحقیق در زمینه زمینشناسی و کتابهای پدر پرداخته است.
وی میافزاید: نه تنها من که برادر و فرزندانم نیز به سمت این رشته تحصیلی هدایت شده و در خانوادهای زندگی میکنیم که هفت زمینشناس در آن وجود دارد.
دکترعبدالکریم قریب در مدت ۵۰ سال کار موفق به ترجمه، تالیف و چاپ ۴۳۰ مقاله و ۳۰ کتاب در زمینه علم زمینشناسی شد تا جایی که بهواسطه تألیفها و ترجمههای متعدد به پدر علم زمینشناسی ایران شهرت یافته است.
بلورشناسی، کانیشناسی درباره کانیهای جزیره هرمز ، سنگشناسی، شناخت سنگها با نگاهی ویژه به سنگهای ایران، گرکان، زمین در فضا، غارها و موارد استفاده از آنها از جمله تالیفات اوست.
عضویت در سازمان انرژی اتمی از سال ۱۳۵۸، عضو کمیسیون واژهگزینی جغرافیا در سازمان جغرافیای ارتش، مؤسس مدرسهعالی علوم اراک، مؤسس رشته زمینشناسی در دانشگاه آزاد آشتیان و ریاست کمیته غارشناسی ایران از جمله فعالیتهای وی بود.
دکتر روشنایی رئیس دانشگاه آزاد آشتیان میگوید از سال ۷۶ با دکتر قریب همکار داشته و در این مدت شاهد بوده وی همیشه با اشتیاق سرکلاس حاضر میشده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عبدالکریم_قریب، د
❤1
✅به گیتی همانند این چامه در ستایش #ایران سروده نشده است:
ﺟﻬﺎﻥ ﺷﺪ ﭼﻮ ﺑﺮ ﻣﺮﺩ ﺩﺍﻧﺎ ﭘﺪﯾﺪ
ﺟﻬﺎﻥبین ﺶ ﮔﻮﯾﯽ ﭼﻮ #ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﺪﯾﺪ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﻬﺮ #ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﺟﺎﻥ ﻭﯼ
ﭼﻮ ﺟﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﺑﺎﺷﺪ ﺯ ﻣَﯽ
ﺑﺮﺵ ﻣﺸﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ #ﺍﯾﺮﺍﻥ_ﺯﻣﯿﻦ
ﮔﺮﺍﻣﯽﺗﺮ ﺍﺭ ﺧﺎﮎ ﻫﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﯿﻦ
ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺶ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﯾﮑﺴﺮ ﺯ ﺧﺎﮎ
ﻣﮕﺮ ﺧﺎﮎ #ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﺟﺎﯾﯽﺳﺖ ﭘﺎﮎ
ﻧﻪ #ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯ ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﮔﯿﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﭘﺎ ﻭ #ﺍﯾﺮﺍﻥ سرست
ﺟﻬﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﻭ #ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺷﻨﯽﺳﺖ
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫِﻤﺎﻝ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﺲ
ﮐﻪ #ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯ ﭘﯿﺶ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﯿﺘﯽ ﺯ ﭘﺲ
ﭼﻮ ﮔﺮﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺩﺷﺖ ﻧﺎﻭﺭﺩ ﺭﺍ
ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﺘﺎﯾﺪ ﻫﻤﯽ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﺯﻥ ﻧﯿﺰ ﺭﺯﻡ ﺁﺭﺍﯾﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺍﻧﺪﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﻮﺩ ﺯﺍﺩﻩﯼ ﮐﺎﻭﻩ ﺷﻤﺸﯿﺮﺯﻥ
ﺍﮔﺮ ﺷﯿﺮ ﻣﺮﺩﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﭘﯿﺮ ﺯﻥ
ﺷﮕﻔﺖ ﺁﻣﺪﺵ ﮔﻔﺖ ﺯ #ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﭙﺎﻩ
ﭼﻨﯿﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺁﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﻭﺭﺩﮔﺎﻩ
ﺳﻮﺍﺭﺍﻥ ﺟﻨﮕﯽ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﻧﺒﺮﺩ
ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﺮ ﺍﻧﺪﺭ ﺁﺭﻧﺪ ﮔﺮﺩ
ﺯﻧﺎﻧﺸﺎﻥ ﭼﻨﯿﻦﺍﻧﺪ #ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﺮﺍﻥ
ﭼﮕﻮﻧﻪﺍﻧﺪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺟﻨﮕﺎﻭﺭﺍﻥ؟
✍پژمان بختیاری
#شاهنامـه
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای ساز اشکانیان را بشنويد
سند ملی توسعه صنایع دستی کشور امروز طی مراسمی با حضور فعالان این حوزه رونمایی و معرفی شد.
در این مراسم یکی از پژوهشگران میراثفرهنگی سازی از دوره اشکانیان رونمایی کرد که شبیه اسب پارتی بود .
او در یک پژوهش متوجه میشود که این یک ساز است و صدای ویژه دارد.
آنها یکی شبیه آن را با مهندسی معکوس می سازند و پژوهشگر که میگوید کار اصلی را هنرمند دوره اشکانی انجام داده و اعجاز کرده است و در این مراسم صدايش را کاملا شفاف می شنويم .
اجرای آقای سعید سالکی هنرمند سفالگر را می بینید
این صدایی است که ایرانیان دوره اشکانی می شنيدند .
زیباست 👌
💎
🆔 @maneshparsi
👍2
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۸ بهمن سالروز درگذشت هاشم رضی
(زاده ۲۶ تیر ۱۳۱۳ تهران -- درگذشته ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ تهران) نویسنده و پژوهشگر تاریخ ادیان ایران و جهان
او به یادگیری زبانهای فرانسه، انگلیسی و آلمانی پرداخت و به کتابهای باستانشناسی و دین زرتشت و نیچه علاقهمند بود. توسط مدیر کتابفروشی طهوری با محمد مکری "محقق و زبانشناس" آشنا شد و از کتابخانه ارزشمند او بهره برد. از کتابهایی که در آغاز تألیف کرد، پنج آیین بزرگ جهان بود و سپس وندیداد، را از روی متن اصلی ترجمه کرد و برای آشنایی با لغات اوستایی و سانسکریت، نزد محمدرضا جلالی نائینی "هندشناس و تاریخ پژوه" به آموختن زبانهای باستانی پرداخت.
وی با تنی چند از ایرانشناسان زمان خود، ازجمله محمدجواد مشکور، رحیم عفیفی و ماهیار نوابی رفت و آمد داشت.
او به توصیه مهرداد بهار کتاب "آیین پر رمز و راز میترایی" اثر فرانتس کومن را ترجمه کرد که در دو جلد از سوی انتشارات بهجت منتشر شد.
وی از جهت روحیه، اهل گفتگو و مصاحبه نبود و بارها به مجامع گوناگون دانشگاهی در داخل و خارج از کشور دعوت میشد، اما علاقهمند به شرکت در آن جلسات نبود.
حکمت خسروانی، اوستا، گاهشماری جشنهای ایران باستان، آیین زروانی، دین و فرهنگ ایرانی در عهد اوستایی، ازدواج مقدس، تاریخ زرتشتیان، جشنهای آب، جشنهای آتش، جشنهای گاهنبار، آیین پر رمز و راز میترایی، معاد و آخرتشناسی در ایران باستان، زرتشت پیامبر ایران باستان، تاریخ مطالعات دینهای ایرانی و آموزش خط میخی برخی از آثار هاشم رضی هستند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#هاشم_رضی، د
۱۸ بهمن سالروز درگذشت هاشم رضی
(زاده ۲۶ تیر ۱۳۱۳ تهران -- درگذشته ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ تهران) نویسنده و پژوهشگر تاریخ ادیان ایران و جهان
او به یادگیری زبانهای فرانسه، انگلیسی و آلمانی پرداخت و به کتابهای باستانشناسی و دین زرتشت و نیچه علاقهمند بود. توسط مدیر کتابفروشی طهوری با محمد مکری "محقق و زبانشناس" آشنا شد و از کتابخانه ارزشمند او بهره برد. از کتابهایی که در آغاز تألیف کرد، پنج آیین بزرگ جهان بود و سپس وندیداد، را از روی متن اصلی ترجمه کرد و برای آشنایی با لغات اوستایی و سانسکریت، نزد محمدرضا جلالی نائینی "هندشناس و تاریخ پژوه" به آموختن زبانهای باستانی پرداخت.
وی با تنی چند از ایرانشناسان زمان خود، ازجمله محمدجواد مشکور، رحیم عفیفی و ماهیار نوابی رفت و آمد داشت.
او به توصیه مهرداد بهار کتاب "آیین پر رمز و راز میترایی" اثر فرانتس کومن را ترجمه کرد که در دو جلد از سوی انتشارات بهجت منتشر شد.
وی از جهت روحیه، اهل گفتگو و مصاحبه نبود و بارها به مجامع گوناگون دانشگاهی در داخل و خارج از کشور دعوت میشد، اما علاقهمند به شرکت در آن جلسات نبود.
حکمت خسروانی، اوستا، گاهشماری جشنهای ایران باستان، آیین زروانی، دین و فرهنگ ایرانی در عهد اوستایی، ازدواج مقدس، تاریخ زرتشتیان، جشنهای آب، جشنهای آتش، جشنهای گاهنبار، آیین پر رمز و راز میترایی، معاد و آخرتشناسی در ایران باستان، زرتشت پیامبر ایران باستان، تاریخ مطالعات دینهای ایرانی و آموزش خط میخی برخی از آثار هاشم رضی هستند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#هاشم_رضی، د
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۸ بهمن، انتشار پول کاغذی در ایران هفت قرن پیش
۷ فوریه ۱۲۹۴ در دوران حکومت گیخاتوخان، ایلخان مغول و حکمران وقت ایران، این کشور همانند چین دارای پول کاغذی "اسکناس" شد که «چاو» نام داشت. حکام مغولی چین "دودمان یوان" از دو دهه پیشتر، پول کاغذی را در آن کشور رایج کرده بودند.
با صدور یک یرلیغ "فرمان حکومتی" گیخاتوخان، کار تهیه پول کاغذی بهنام «چاو» در تبریز و در محلی بهنام «چاوخانه» آغاز شد که از چهارماه بعد در سراسر قلمرو این خان، جای سکههای طلا و نقره را گرفت و پول رایج شد. این عمل به اقتباس از خان بزرگ مغولان "قاآن" که در خان بالیغ "پکن" مینشست صورت گرفته بود. خان بزرگ که تمامی حاکمان قلمرو مغولان، از روسیه تا شبه جزیره کره و از رود فرات تا رود سند ـ واقعا و یا ظاهرا ـ مطیع او بودند، پول کاغذی را از سال ۱۲۷۱ میلادی در چین رایج کرده بود، زیرا که طلا و نقره موجود در چین تکافوی هزینههای سنگین و ولخرجی و اسراف آنان نبود. قدمت پول کاغذی در چین که بهصورت «بلوکی ـ نوعی مُهرزنی» چاپ میشد بهسال ۶۰۰ میلادی باز میگردد ولی پولی دائمی نبود و هرگاه که هزینههای دولت بالا میرفت و طلا برای ضرب سکه کافی نبود، پول کاغذی چاپ میکردند که نوعی برات "حواله خزانه داری دولت" بود که بعداً و پس از حل مسئله، این پول کاغذی جمعآوری میشد، به این صورت که دارندگان آن به خزانهداری و کارگزاران آن مراجعه و پول کاغذی را میدادند و طلا و نقره میگرفتند.
خزانه گیخاتوخان هم که مانند قاآن "خان بزرگ همه مغولان" مردی ولخرج و سطحینگر بود و بزرگ وزیرش ـ صدر جهان "صدرالدین احمد خالدی زنجانی" ولخرجتر از او ـ تهی از طلا و نقره شده بود. وی و صدر جهان پس از مشورت با «چینگ سانگ» نماینده تامالاختیار «خان بزرگ» تصمیم به تهیه و رایج کردن پول کاغذی گرفتند بهنام «چاوِ مُبارک».
این تصمیم به اجرا درآمد و «چاو» که قطعی بزرگ داشت با نقوش و برخی حروفچینی به جریان گذارده شد. طولی نکشید که مخالفت با این پول از تبریز و شیراز آغاز شد، مغازهها از فروش کالا به چاو خودداری کردند، مردم آن را «چاو نامبارک» اسم گذاردند و چون بیم شورش و انقلاب میرفت چندماه بیشتر عمر نکرد و گیخاتوخان اعتبار آن را لغو کرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#انتشار_پول_کاغذی
۱۸ بهمن، انتشار پول کاغذی در ایران هفت قرن پیش
۷ فوریه ۱۲۹۴ در دوران حکومت گیخاتوخان، ایلخان مغول و حکمران وقت ایران، این کشور همانند چین دارای پول کاغذی "اسکناس" شد که «چاو» نام داشت. حکام مغولی چین "دودمان یوان" از دو دهه پیشتر، پول کاغذی را در آن کشور رایج کرده بودند.
با صدور یک یرلیغ "فرمان حکومتی" گیخاتوخان، کار تهیه پول کاغذی بهنام «چاو» در تبریز و در محلی بهنام «چاوخانه» آغاز شد که از چهارماه بعد در سراسر قلمرو این خان، جای سکههای طلا و نقره را گرفت و پول رایج شد. این عمل به اقتباس از خان بزرگ مغولان "قاآن" که در خان بالیغ "پکن" مینشست صورت گرفته بود. خان بزرگ که تمامی حاکمان قلمرو مغولان، از روسیه تا شبه جزیره کره و از رود فرات تا رود سند ـ واقعا و یا ظاهرا ـ مطیع او بودند، پول کاغذی را از سال ۱۲۷۱ میلادی در چین رایج کرده بود، زیرا که طلا و نقره موجود در چین تکافوی هزینههای سنگین و ولخرجی و اسراف آنان نبود. قدمت پول کاغذی در چین که بهصورت «بلوکی ـ نوعی مُهرزنی» چاپ میشد بهسال ۶۰۰ میلادی باز میگردد ولی پولی دائمی نبود و هرگاه که هزینههای دولت بالا میرفت و طلا برای ضرب سکه کافی نبود، پول کاغذی چاپ میکردند که نوعی برات "حواله خزانه داری دولت" بود که بعداً و پس از حل مسئله، این پول کاغذی جمعآوری میشد، به این صورت که دارندگان آن به خزانهداری و کارگزاران آن مراجعه و پول کاغذی را میدادند و طلا و نقره میگرفتند.
خزانه گیخاتوخان هم که مانند قاآن "خان بزرگ همه مغولان" مردی ولخرج و سطحینگر بود و بزرگ وزیرش ـ صدر جهان "صدرالدین احمد خالدی زنجانی" ولخرجتر از او ـ تهی از طلا و نقره شده بود. وی و صدر جهان پس از مشورت با «چینگ سانگ» نماینده تامالاختیار «خان بزرگ» تصمیم به تهیه و رایج کردن پول کاغذی گرفتند بهنام «چاوِ مُبارک».
این تصمیم به اجرا درآمد و «چاو» که قطعی بزرگ داشت با نقوش و برخی حروفچینی به جریان گذارده شد. طولی نکشید که مخالفت با این پول از تبریز و شیراز آغاز شد، مغازهها از فروش کالا به چاو خودداری کردند، مردم آن را «چاو نامبارک» اسم گذاردند و چون بیم شورش و انقلاب میرفت چندماه بیشتر عمر نکرد و گیخاتوخان اعتبار آن را لغو کرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#انتشار_پول_کاغذی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۸ بهمن سالروز تصویب اولین قانون مطبوعات
۱۸ بهمن سال ۱۲۸۶ اولین قانون مطبوعات ایران در ۵۲ ماده بهتصویب مجلس شورایملی رسید. این قانون در ۶ فصل با عناوین: چاپخانه و کتابفروشی، طبع کتب، روزنامههای مقرره، اعلانات، حدود تقصیر نسبت به جماعت و محاکمه تدوین شده بود که هریک از این عناوین موادی در شرح چگونگی اقدام برای صاحبان قلم و ناشران و شیوههای کنترل و نظارت بر مطبوعات آورده شده بود. در مقدمه این قانون چنین آمده است:
«موافق اصل بیستم قانون اساسی، عامه مطبوعات غیر از کتب ضاله و مواد مضره و علیه دین مبین، آزاد و ممیزی در آنها ممنوع است. ولی هرگاه چیزی خلاف قانون مطبوعات در آن مشاهده شود، نشردهنده یا نویسنده بر طبق قانون مطبوعات مجازات میشود و اگر نویسنده معروف و مقیم ایران باشد، ناشر و طابع و موزع از تعرض مصون هستند، مقرر میشود طبع کتب و روزنامهجات و اعلانات و لوایح با قوانین مقرره زیر که از برای حفظ حقوقعموم و سد ابواب مضار از تجاوزات ارباب قلم و مطبوعات وضع میشود آزاد است هرکس بخواهد مطبعهای دایر کند و یا کتاب و جریده و اعلاناتی بهطبع برساند یا مطبوعات را بفروشد باید بدواً عدم تخلف از فصول این قوانین را نزد وزارت معارف به التزام شرعی ملتزم و متعهد شود.»
این متن اگرچه در نهایت محدودیت چندانی برای نشریات و مطبوعات ایجاد نکرده بود اما به جهت ناپختگی متن و بیتجربگی قانونگذاران، راه برای تفسیر آن باز بود و در عمل نتوانست نظم و نسق چندانی را برای مطبوعات در این دوران بهوجود آورد با این وجود تا زمان تصویب دومین قانون مطبوعات در ۱۳۰۵ دارای اعتبار بود.
همچنین در چنین روزی نخستین شماره از روزنامه وقایعاتفاقیه بهکوشش امیرکبیر در ایران منتشر شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#اولین_قانون_مطبوعات
۱۸ بهمن سالروز تصویب اولین قانون مطبوعات
۱۸ بهمن سال ۱۲۸۶ اولین قانون مطبوعات ایران در ۵۲ ماده بهتصویب مجلس شورایملی رسید. این قانون در ۶ فصل با عناوین: چاپخانه و کتابفروشی، طبع کتب، روزنامههای مقرره، اعلانات، حدود تقصیر نسبت به جماعت و محاکمه تدوین شده بود که هریک از این عناوین موادی در شرح چگونگی اقدام برای صاحبان قلم و ناشران و شیوههای کنترل و نظارت بر مطبوعات آورده شده بود. در مقدمه این قانون چنین آمده است:
«موافق اصل بیستم قانون اساسی، عامه مطبوعات غیر از کتب ضاله و مواد مضره و علیه دین مبین، آزاد و ممیزی در آنها ممنوع است. ولی هرگاه چیزی خلاف قانون مطبوعات در آن مشاهده شود، نشردهنده یا نویسنده بر طبق قانون مطبوعات مجازات میشود و اگر نویسنده معروف و مقیم ایران باشد، ناشر و طابع و موزع از تعرض مصون هستند، مقرر میشود طبع کتب و روزنامهجات و اعلانات و لوایح با قوانین مقرره زیر که از برای حفظ حقوقعموم و سد ابواب مضار از تجاوزات ارباب قلم و مطبوعات وضع میشود آزاد است هرکس بخواهد مطبعهای دایر کند و یا کتاب و جریده و اعلاناتی بهطبع برساند یا مطبوعات را بفروشد باید بدواً عدم تخلف از فصول این قوانین را نزد وزارت معارف به التزام شرعی ملتزم و متعهد شود.»
این متن اگرچه در نهایت محدودیت چندانی برای نشریات و مطبوعات ایجاد نکرده بود اما به جهت ناپختگی متن و بیتجربگی قانونگذاران، راه برای تفسیر آن باز بود و در عمل نتوانست نظم و نسق چندانی را برای مطبوعات در این دوران بهوجود آورد با این وجود تا زمان تصویب دومین قانون مطبوعات در ۱۳۰۵ دارای اعتبار بود.
همچنین در چنین روزی نخستین شماره از روزنامه وقایعاتفاقیه بهکوشش امیرکبیر در ایران منتشر شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#اولین_قانون_مطبوعات