This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا یکی از جلوه های تمدن کهن نیاکان ماست،
قدیمیترین نیایشگاه جهان
🔹 زیگورات دوراونتاش یا چغازنبیل، نیایشگاهی باستانی در تمدن ایلام است که حدود ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد ساخته شده و نزدیک شوش در خوزستان واقع شده است. این بنا به عنوان قدیمیترین ساختمان مذهبی ایران شناخته میشود و در ستایش ایزد نگهبان شوش، «اینشوشیناک»، بنا شده است.
🔹چغازنبیل در سال ۱۹۷۹ به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد. در سال ۱۸۹۰، وجود معادن نفت در این ناحیه گزارش شد و حفاریها در دهههای بعد منجر به کشف این بنا گردید. رومن گیرشمن در سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ به کاوشهای بیشتری پرداخت. با این حال، عوامل طبیعی آسیبهای زیادی به این اثر تاریخی وارد کردهاند و نیاز به اقدامات حفاظتی دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
قدیمیترین نیایشگاه جهان
🔹 زیگورات دوراونتاش یا چغازنبیل، نیایشگاهی باستانی در تمدن ایلام است که حدود ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد ساخته شده و نزدیک شوش در خوزستان واقع شده است. این بنا به عنوان قدیمیترین ساختمان مذهبی ایران شناخته میشود و در ستایش ایزد نگهبان شوش، «اینشوشیناک»، بنا شده است.
🔹چغازنبیل در سال ۱۹۷۹ به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد. در سال ۱۸۹۰، وجود معادن نفت در این ناحیه گزارش شد و حفاریها در دهههای بعد منجر به کشف این بنا گردید. رومن گیرشمن در سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ به کاوشهای بیشتری پرداخت. با این حال، عوامل طبیعی آسیبهای زیادی به این اثر تاریخی وارد کردهاند و نیاز به اقدامات حفاظتی دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
❤2🔥1
#ابوالفضل_خطیبی :
در زمانی که شاهنامه سروده شد نشانی از ایرانشهر با مرکزیت واحد وجود نداشت و هر گوشه ای از ایران در دست حکومتی مستقل بود. در چنین زمانی که ایرانشهر در دست دولت های متعدد بود ، فردوسی سنگ بنایی گذاشت که باعث ماندگاری ایران شد . این که می گویند فردوسی ایران را زنده کرد ، اشاره به همین معنا دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
در زمانی که شاهنامه سروده شد نشانی از ایرانشهر با مرکزیت واحد وجود نداشت و هر گوشه ای از ایران در دست حکومتی مستقل بود. در چنین زمانی که ایرانشهر در دست دولت های متعدد بود ، فردوسی سنگ بنایی گذاشت که باعث ماندگاری ایران شد . این که می گویند فردوسی ایران را زنده کرد ، اشاره به همین معنا دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
👍3❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نام "ایران" با خط پهلوی بر سکهی اردشیر اول ملقب به اردشیر بابکان، سَردودمان ساسانیان، با قدمت ۱۸۰۰ سال!
نوشتار پهلوی سکه:
"مزدیسن بگ اَرتَخشتَر ملکان ملکا ایران"
(خدایپرست، اردشیر شاهنشاه ایران)
💎
🆔 @maneshparsi
نوشتار پهلوی سکه:
"مزدیسن بگ اَرتَخشتَر ملکان ملکا ایران"
(خدایپرست، اردشیر شاهنشاه ایران)
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پشت پرده و نقش کاروانسراها در سیر زندگی ایرانیان
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱۰ زن برتر تاریخ ایران زمین توسط هوش مصنوعی
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آهنگ #شش_هزار_ساله
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
👍3❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آتشکدۀ آذرگُشَسب در حوالی شهر تکاب استان آذربایجان غربی یکی از سه آتشکدۀ مهم ایران
ویدئو از خشایار لهراسبی
💎
🆔 @maneshparsi
ویدئو از خشایار لهراسبی
💎
🆔 @maneshparsi
🔥4👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقاشیهای جهانگردان اروپایی از تخت جمشید.
🔹در ایران معاصر و به ویژه در دوره صفوی جهانگردان اروپایی بسیاری به ایران آمدند. برخی از این جهانگردان که در زمینه هنر نقاشی نیز مهارت بالایی داشتند، با حوصله و دقت به کشیدن نقاشیهایی از تختجمشید دست زدند
💎
🆔 @maneshparsi
🔹در ایران معاصر و به ویژه در دوره صفوی جهانگردان اروپایی بسیاری به ایران آمدند. برخی از این جهانگردان که در زمینه هنر نقاشی نیز مهارت بالایی داشتند، با حوصله و دقت به کشیدن نقاشیهایی از تختجمشید دست زدند
💎
🆔 @maneshparsi
❤3
۲۶ بهمن ۱۲۹۸ زادروز محمد بهمن بیگی نویسنده، بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری در ایران و یکی از خادمان صدیق فرهنگ ایران در شهر شیراز از ایل قشقایی بود. «کتاب بخارای من ایل من»، از بهترین ترین آثار اوست.
یادش گرامی
💎
🆔 @maneshparsi
یادش گرامی
💎
🆔 @maneshparsi
❤7👎1
بیست و ششم بهمنماه زادروز محمد بهمنبیگی
🔹من گمان میکنم که قسمت مهمی از راز بقای زبان فارسی در ذات و طبیعت خود این زبان نهفته است. کلماتش کوتاه و نرم و شیرین است. این کلمات دعوایی با هم ندارند. به یکدیگر انس و الفت میورزند. بهراحتی در آغوش هم قرار میگیرند. میغلطند، میلغزند، با هم بازی میکنند و از بازیها، نرمشها و لغزشهای خود آهنگی مطبوع به وجود میآورند و تکلّم را به ترنّم نزدیک میسازند.
🔹من عشقی افسانهای به زبان فارسی داشتم و این زبان فاخر و فصیح را مایۀ فخر و استقلال معنوی و فرهنگی کشور میپنداشتم. من در طول مدّت خدمتم، خدمتی که نزدیک به سی سال از عمرم را در بر گرفت هیچگاه از پای ننشستم و از ترویج شعر و نثر فارسی بازنایستادم. چادرهای سفیدم بسیاری از ساکنان چادرهای سیاه را غرق سواد کرد.
🔹در دبستانهای عشایر اهمیّت و حرمت درس فارسی بیش از همۀ درسها بود. شعر فارسی تاج سر درسها بود. من شعر نمیگفتم. کارم شعر بود.
🔹برای دیدار مدارس عشایری پیوسته در سفر بودم. به مدارس کوچک عشایری احترام میگذاشتم. اینها معبدهای مقدس من بودند. احترامشان کمتر از سالنهای پرآوازۀ شهرها نبود. هنگام دیدار این معبدها بهترین لباسهایم را میپوشیدم. پیراهنم را هر صبح عوض میکردم و به پاکیزگی سر و صورتم میپرداختم. من به این مقدمات اکتفا نمیکردم. در اندیشۀ تلطیف و تطهیر روحم نیز بودم و تا شعری از اشعار بوستان سعدی را نمیخواندم پای به مدرسه نمینهادم.
🔹آموزش عشایر با همت گروهی جوان مشتاق و غیرتمند، در زوایای دورافتادۀ کشور سرگرم خدمت به زبان فارسی بود و این زبان شایستۀ خدمت بود؛ زبانی بود که در کشوری مغلوب و مفتوح، ملّتی غالب و فاتح آفریده بود.
🔹شعر فارسی راه دشوار و پرپیچوخمی را در طول بیش از هزار سال پیمود و به دوران معاصر رسید. در این دوران با طلوع نثری زلال و دلاویز یار و مددکار تازهای یافت. ظهور گویندگان و نویسندگان و مترجمان هنرمند این امید و نوید را میداد و میدهد که ادبیات فارسی پایدار است و ریشه در اعماق قرون دارد.
من پیوسته در این آرزو بودم که کاش به جای اتومبیل هلیکوپتر داشتم تا این اوراق و دفاتر را زودتر و بیشتر بر سر نوجوانان عشایر فروریزم.
«زبان فارسی و آموزش عشایر»، محمّد بهمنبیگی
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۱۳۴۸-۱۳۵۲]
💎
🆔 @maneshparsi
🔹من گمان میکنم که قسمت مهمی از راز بقای زبان فارسی در ذات و طبیعت خود این زبان نهفته است. کلماتش کوتاه و نرم و شیرین است. این کلمات دعوایی با هم ندارند. به یکدیگر انس و الفت میورزند. بهراحتی در آغوش هم قرار میگیرند. میغلطند، میلغزند، با هم بازی میکنند و از بازیها، نرمشها و لغزشهای خود آهنگی مطبوع به وجود میآورند و تکلّم را به ترنّم نزدیک میسازند.
🔹من عشقی افسانهای به زبان فارسی داشتم و این زبان فاخر و فصیح را مایۀ فخر و استقلال معنوی و فرهنگی کشور میپنداشتم. من در طول مدّت خدمتم، خدمتی که نزدیک به سی سال از عمرم را در بر گرفت هیچگاه از پای ننشستم و از ترویج شعر و نثر فارسی بازنایستادم. چادرهای سفیدم بسیاری از ساکنان چادرهای سیاه را غرق سواد کرد.
🔹در دبستانهای عشایر اهمیّت و حرمت درس فارسی بیش از همۀ درسها بود. شعر فارسی تاج سر درسها بود. من شعر نمیگفتم. کارم شعر بود.
🔹برای دیدار مدارس عشایری پیوسته در سفر بودم. به مدارس کوچک عشایری احترام میگذاشتم. اینها معبدهای مقدس من بودند. احترامشان کمتر از سالنهای پرآوازۀ شهرها نبود. هنگام دیدار این معبدها بهترین لباسهایم را میپوشیدم. پیراهنم را هر صبح عوض میکردم و به پاکیزگی سر و صورتم میپرداختم. من به این مقدمات اکتفا نمیکردم. در اندیشۀ تلطیف و تطهیر روحم نیز بودم و تا شعری از اشعار بوستان سعدی را نمیخواندم پای به مدرسه نمینهادم.
🔹آموزش عشایر با همت گروهی جوان مشتاق و غیرتمند، در زوایای دورافتادۀ کشور سرگرم خدمت به زبان فارسی بود و این زبان شایستۀ خدمت بود؛ زبانی بود که در کشوری مغلوب و مفتوح، ملّتی غالب و فاتح آفریده بود.
🔹شعر فارسی راه دشوار و پرپیچوخمی را در طول بیش از هزار سال پیمود و به دوران معاصر رسید. در این دوران با طلوع نثری زلال و دلاویز یار و مددکار تازهای یافت. ظهور گویندگان و نویسندگان و مترجمان هنرمند این امید و نوید را میداد و میدهد که ادبیات فارسی پایدار است و ریشه در اعماق قرون دارد.
من پیوسته در این آرزو بودم که کاش به جای اتومبیل هلیکوپتر داشتم تا این اوراق و دفاتر را زودتر و بیشتر بر سر نوجوانان عشایر فروریزم.
«زبان فارسی و آموزش عشایر»، محمّد بهمنبیگی
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۱۳۴۸-۱۳۵۲]
💎
🆔 @maneshparsi
❤4
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
فایل صوتی
تاریخچه زبان فارسی
چرا زبان رسمی ایران فارسی شد؟
💎
🆔 @maneshparsi
تاریخچه زبان فارسی
چرا زبان رسمی ایران فارسی شد؟
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۸ بهمن زادروز شهرنوش پارسیپور
(زاده ۲۸ بهمن ۱۳۲۴ تهران) داستاننویس و مترجم
او که داستانهایش به زبانهای گوناگون ترجمه شده، از سوی هجدهمین کنفرانس پژوهشهای زنان در آمریکا، بهعنوان زن سال برگزیده شد و برنده جایزه بیتای ۲۰۱۶ است. وی در اواخر دهه ۷۰ و مدتی پس از انتشار کتاب «زنان بدون مردان» و ممنوع شدن آن در ایران، به آمریکا مهاجرت کرد و اکنون در حومه سانفرانسیسکو زندگی میکند.
وی در رشته علوم اجتماعی در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه تهران دانشآموخته شد و سپس برای ادامه تحصیل در رشته زبان و فرهنگ چینی به دانشگاه سوربن رفت. در سال ۱۳۴۶ با ناصر تقوایی ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۲ از او جدا شد و در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت.
وی نویسندگی را از ۱۳ سالگی آغاز کرد و از ۱۶ سالگی داستانهایش با نام مستعار در گاهنامههای گوناگون بهچاپ میرسید. نخستین رمان او سگ و زمستان بلند نام دارد که در تابستان ۱۳۵۳ کار نوشتن آن پایان یافت.
او همچنین در تلویزیون ملی ایران تهیهکننده برنامه «زنان روستایی» بود و در بهمن ۱۳۵۳ در اعتراض به اعدام خسرو گلسرخی و کرامتاله دانشیان و دستگیری غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری، فریده لاشایی و پرویز زاهدی استعفا داد و پس از مدتی به فکر مهاجرت به کانادا افتاد، اما منصرف شد. در امرداد ۱۳۶۰ با اینکه خود وابسته به هیچ سازمان سیاسی نبود، بهخاطر همراه داشتن نشریات متعلق به برادرش دستگیر شد و برای ۴ سال به زندان افتاد و پس از آزادی، بهکار ترجمه و تأسیس کتابفروشی در زیرزمینی در خیابان سنایی مشغول شد. بعد از چاپ کتاب زنان بدون مردان، کمیته منکرات او را احضار کرد و درباره کتاب و اینکه چرا از بکارت نوشته است او را بازجویی و زندانی کردند و پس از آن بود که به آمریکا مهاجرت کرد.
در مصاحبهای که واکنشهای بسیاری برانگیخت، او عنوان کرد که با صیغه (متعه) موافق است و اگر مردهایی هستند که از این قانون سوءاستفاده میکنند، مسئلهای دیگر است که باید جداگانه بررسی شود.
داستانها:
آویزههای بلور، مجموعه داستان (۱۳۵۶)
زنان بدون مردان (۱۳۶۸)
آداب صرف چای در حضور گرگ (۱۳۷۲)
توپک قرمز (داستان کوتاه ۱۳۴۸)
ماجراهای کوچک
خاطرات زندان
گرما در سال صفر (۱۳۸۲)
ترجمهها:
شکار جادوگران در دهکده سلیم (شرلی جکسن)
پیراروانشناسی
از کنفسیوس تا راهپیمایی دراز دلفین دولرس
تاریخ چین (چهار جلد)
لائودزه و مرشدان دائویی (ماکس کالتن مارک)
داستانهای مردان تمدنهای مختلف
صخره تانیوس از امین معلوف
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شهرنوش_پارسی_پور، ز
۲۸ بهمن زادروز شهرنوش پارسیپور
(زاده ۲۸ بهمن ۱۳۲۴ تهران) داستاننویس و مترجم
او که داستانهایش به زبانهای گوناگون ترجمه شده، از سوی هجدهمین کنفرانس پژوهشهای زنان در آمریکا، بهعنوان زن سال برگزیده شد و برنده جایزه بیتای ۲۰۱۶ است. وی در اواخر دهه ۷۰ و مدتی پس از انتشار کتاب «زنان بدون مردان» و ممنوع شدن آن در ایران، به آمریکا مهاجرت کرد و اکنون در حومه سانفرانسیسکو زندگی میکند.
وی در رشته علوم اجتماعی در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه تهران دانشآموخته شد و سپس برای ادامه تحصیل در رشته زبان و فرهنگ چینی به دانشگاه سوربن رفت. در سال ۱۳۴۶ با ناصر تقوایی ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۲ از او جدا شد و در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت.
وی نویسندگی را از ۱۳ سالگی آغاز کرد و از ۱۶ سالگی داستانهایش با نام مستعار در گاهنامههای گوناگون بهچاپ میرسید. نخستین رمان او سگ و زمستان بلند نام دارد که در تابستان ۱۳۵۳ کار نوشتن آن پایان یافت.
او همچنین در تلویزیون ملی ایران تهیهکننده برنامه «زنان روستایی» بود و در بهمن ۱۳۵۳ در اعتراض به اعدام خسرو گلسرخی و کرامتاله دانشیان و دستگیری غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری، فریده لاشایی و پرویز زاهدی استعفا داد و پس از مدتی به فکر مهاجرت به کانادا افتاد، اما منصرف شد. در امرداد ۱۳۶۰ با اینکه خود وابسته به هیچ سازمان سیاسی نبود، بهخاطر همراه داشتن نشریات متعلق به برادرش دستگیر شد و برای ۴ سال به زندان افتاد و پس از آزادی، بهکار ترجمه و تأسیس کتابفروشی در زیرزمینی در خیابان سنایی مشغول شد. بعد از چاپ کتاب زنان بدون مردان، کمیته منکرات او را احضار کرد و درباره کتاب و اینکه چرا از بکارت نوشته است او را بازجویی و زندانی کردند و پس از آن بود که به آمریکا مهاجرت کرد.
در مصاحبهای که واکنشهای بسیاری برانگیخت، او عنوان کرد که با صیغه (متعه) موافق است و اگر مردهایی هستند که از این قانون سوءاستفاده میکنند، مسئلهای دیگر است که باید جداگانه بررسی شود.
داستانها:
آویزههای بلور، مجموعه داستان (۱۳۵۶)
زنان بدون مردان (۱۳۶۸)
آداب صرف چای در حضور گرگ (۱۳۷۲)
توپک قرمز (داستان کوتاه ۱۳۴۸)
ماجراهای کوچک
خاطرات زندان
گرما در سال صفر (۱۳۸۲)
ترجمهها:
شکار جادوگران در دهکده سلیم (شرلی جکسن)
پیراروانشناسی
از کنفسیوس تا راهپیمایی دراز دلفین دولرس
تاریخ چین (چهار جلد)
لائودزه و مرشدان دائویی (ماکس کالتن مارک)
داستانهای مردان تمدنهای مختلف
صخره تانیوس از امین معلوف
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شهرنوش_پارسی_پور، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تازی و تازیانه
📚 بُنمایهها:
ـ فرهنگ ریشهشناختی زبان پارسی / دکتر محمد حسندوست
ـ واژهنامۀ دهخدا
💎
🆔 @maneshparsi
📚 بُنمایهها:
ـ فرهنگ ریشهشناختی زبان پارسی / دکتر محمد حسندوست
ـ واژهنامۀ دهخدا
💎
🆔 @maneshparsi
👍2👎1
#حکایت_ضرب_المثل_پند
ريشه "نوش جان" گفتن از كجاست؟
🔹يكي از تعارفاتي كه خيلي استفاده ميشود «نوش جان!» است كه كمتر كسي معني آن را ميداند. و اكثرا همان معناى "گواراى وجود" را در ذهن دارند.
🔹«نوش» از ريشه « اَ اُو شَه » اوستايي به معني «ميرا، ناپايدار، ناجاودان و غيرزنده» بوده و از صفات اهريمن است. در زبان اوستايي چند سنت منفي ساز وجود دارد كه با كمك آنها فعل يا صفتي معكوس ميشود. يعني صفتي اهورايي تبديل به صفتي اهريمني ميشود و بر عكس. يكي از اين سنتها يا به عبارتي شيوه دستوري، افزودن هِجايِ « اَ » به ابتداي صفت يا فعل مذكور است. در اينجا هم با همين روش كلمه اَاوشه به « اَ اَاوشَه »، به معني «ناميرار و زنده جاويدان» تغيير كرده است. بعدها در سير تغييرات زباني، اَ اَاوشَه به «اَن اَاوشَه » ، « اَنوشَه » و « نوشَ » تغيير كرده كه همگي به همان معني ناميرا و زندهي جاويد هستند. (هنوز نام انوشه و انوش از اين صفت باقي ماندهاند كه براي آقايان انتخاب ميشود. نامهاي زنانه نوشين ، نوشان، مهرنوش، نوش آفرين و … هم از همين ريشهاند.)
🔹با اين تعريف نوشَ به معني جاودان بوده و در تركيب با ساير كلمات اين معني را تداعي ميكند. پس «نوشَ جان» يعني جانتان ناميرا و جاودان. «نوشين» يعني ناميرا ، «نوشان» زندهيِ جاويد كننده، «مهرنوش» يعني عهد و پيمان جاودان (مهر = عهد و پيمان) ، «نوشآفرين» يعني دعاي خيرِ هميشگي (آفرين = دعاي خير. كه به شكل منفي ميشود « نه آفرين» يا نفرين ، يعني دعاي بد و ناخير) و همچنین مرداد یعنی مرگ و نیستی و درست آن اَمرداد است به معنای جاودانگی و بی مرگی و از اين دست...
💎
🆔 @maneshparsi
ريشه "نوش جان" گفتن از كجاست؟
🔹يكي از تعارفاتي كه خيلي استفاده ميشود «نوش جان!» است كه كمتر كسي معني آن را ميداند. و اكثرا همان معناى "گواراى وجود" را در ذهن دارند.
🔹«نوش» از ريشه « اَ اُو شَه » اوستايي به معني «ميرا، ناپايدار، ناجاودان و غيرزنده» بوده و از صفات اهريمن است. در زبان اوستايي چند سنت منفي ساز وجود دارد كه با كمك آنها فعل يا صفتي معكوس ميشود. يعني صفتي اهورايي تبديل به صفتي اهريمني ميشود و بر عكس. يكي از اين سنتها يا به عبارتي شيوه دستوري، افزودن هِجايِ « اَ » به ابتداي صفت يا فعل مذكور است. در اينجا هم با همين روش كلمه اَاوشه به « اَ اَاوشَه »، به معني «ناميرار و زنده جاويدان» تغيير كرده است. بعدها در سير تغييرات زباني، اَ اَاوشَه به «اَن اَاوشَه » ، « اَنوشَه » و « نوشَ » تغيير كرده كه همگي به همان معني ناميرا و زندهي جاويد هستند. (هنوز نام انوشه و انوش از اين صفت باقي ماندهاند كه براي آقايان انتخاب ميشود. نامهاي زنانه نوشين ، نوشان، مهرنوش، نوش آفرين و … هم از همين ريشهاند.)
🔹با اين تعريف نوشَ به معني جاودان بوده و در تركيب با ساير كلمات اين معني را تداعي ميكند. پس «نوشَ جان» يعني جانتان ناميرا و جاودان. «نوشين» يعني ناميرا ، «نوشان» زندهيِ جاويد كننده، «مهرنوش» يعني عهد و پيمان جاودان (مهر = عهد و پيمان) ، «نوشآفرين» يعني دعاي خيرِ هميشگي (آفرين = دعاي خير. كه به شكل منفي ميشود « نه آفرين» يا نفرين ، يعني دعاي بد و ناخير) و همچنین مرداد یعنی مرگ و نیستی و درست آن اَمرداد است به معنای جاودانگی و بی مرگی و از اين دست...
💎
🆔 @maneshparsi
به پیشواز جشن اسفندگان، روز مهر ایرانی
(۲۹ بهمن)
روز مهر و مهرورزی به آفریننده و آفرینش
روز مهر و سپاس به زن و زمین
روز مهر ایرانیان به ایرانیان
روز مهر ایرانیان به سرزمین ایران
💎
🆔 @maneshparsi
(۲۹ بهمن)
روز مهر و مهرورزی به آفریننده و آفرینش
روز مهر و سپاس به زن و زمین
روز مهر ایرانیان به ایرانیان
روز مهر ایرانیان به سرزمین ایران
💎
🆔 @maneshparsi
🔥1
#سپندارمذ
۲۹ بهمنماه، جشنِ #اسفندگان: «اسفندگان»، جشنِ گرامیداشتِ زن و زمین
«میستاییم این زمین را، میستاییم آن آسمان را،
میستاییم همهی چیزهای خوب میانِ زمین و آسمان را،
میستاییم آنچه را که برازندهی ستایش و شایستهی نیایش و درخورِ پرستشِ مردمِ پارسا است،
میستاییم روانهای جانورانِ سودمندِ دشتی را،
میستاییم روانهای مردانِ پیروِ راستی را،
میستاییم روانهای زنانِ پیروِ راستی را،
در هر سرزمینی که زاده شده باشند،
مردان و زنانی که برای پیروزیِ آیینِ راستی کوشیدهاند،
میکوشند و خواهند کوشید»
(فروردینیشت، بندهای ۱۵۳ و ۱۵۴).
جشنِ «اسفندگان» یا «سپندارمذگان» روزِ اسفند از ماهِ اسفند، ۵ اسفندماه به گاهشماریِ یزدگردی و ۲۹ بهمنماه به گاهشماریِ کنونی، برپا میشود.
اسفندگان جشنی در ستایش و گرامیداشتِ ایزدبانوی «اسفند» یا «سپندارمذ» (در زبانِ اوستایی «سْپِنتاآرمَیتی» و در زبانِ پارسیگ «سْپِندَرمِد») به چمِ فروتنی و بردباریِ پاک است.
سپندارمذ در جهانِ مینوی نمایندهی مهر و فروتنی و در جهانِ مادی نگهبانی زمین با او است و از آنجا که زنان نیز همچون زمین بارور و باردهاند جشنِ اسفندگان در ارجنهی به زنانی که مانندِ زمین نیکوکار هستند برگزار میشود.
چنین، جشنِ اسفندگان یا سپندارمذگان روزِ گرامیداشتِ زنان در ایران بوده است و این روز به نامِ «مَردگیران» (پیشکش گرفتن از مردان) در ادبِ پارسی بسیار به کار رفته است.
ابوریحان بیرونی در نبیگ «آثارِ باقیه از مردمانِ گذشته» در بخشِ «گفتار دربارهی ماههای ایرانی»، بندِ ۷۵، دربارهی اسفندگان مینویسد: «اسفندارمذماه روزِ پنجم آن «روزِ اسفندارمذ» جشن است، هم از سازواریِ دو نام، و معنای آن «خِرَد و بردباری» باشد؛ و اسفندارمذ فرشتهی گماشته بر زمین، و هم گماشته بر زنِ شایستهی پاکدامنِ نیکوکار و شویدوست است. این ماه و همین روزِ آن ویژه است ـ مر جشنِ زنان را که مردان بر آنان بخششها کنند؛ و این رسم در سپاهان و ری و دیگر شهرهای «پهله» بر جای مانده و به پارسی «مردگیران» مینامند.» (گردانشِ پرویزِ سپیتمان، برگِ ۳۰۵).
«پهله» یا پهلو نام سرزمینی وسیع در باختر ایران بوده است که بیشتر شهرها و نواحی زاگرس فعلی را فرا میگرفته است. ایالت پهله در زمان ساسانیان به این نام نهاده شده و پهلوی، به مردم، زبان و خط مربوط به پهله اشاره میکند. نام پهله پس از حمله تازیان به ایران به «جبال» و بعدها «کوهستان» تغییر یافته است.
💎
🆔 @maneshparsi
۲۹ بهمنماه، جشنِ #اسفندگان: «اسفندگان»، جشنِ گرامیداشتِ زن و زمین
«میستاییم این زمین را، میستاییم آن آسمان را،
میستاییم همهی چیزهای خوب میانِ زمین و آسمان را،
میستاییم آنچه را که برازندهی ستایش و شایستهی نیایش و درخورِ پرستشِ مردمِ پارسا است،
میستاییم روانهای جانورانِ سودمندِ دشتی را،
میستاییم روانهای مردانِ پیروِ راستی را،
میستاییم روانهای زنانِ پیروِ راستی را،
در هر سرزمینی که زاده شده باشند،
مردان و زنانی که برای پیروزیِ آیینِ راستی کوشیدهاند،
میکوشند و خواهند کوشید»
(فروردینیشت، بندهای ۱۵۳ و ۱۵۴).
جشنِ «اسفندگان» یا «سپندارمذگان» روزِ اسفند از ماهِ اسفند، ۵ اسفندماه به گاهشماریِ یزدگردی و ۲۹ بهمنماه به گاهشماریِ کنونی، برپا میشود.
اسفندگان جشنی در ستایش و گرامیداشتِ ایزدبانوی «اسفند» یا «سپندارمذ» (در زبانِ اوستایی «سْپِنتاآرمَیتی» و در زبانِ پارسیگ «سْپِندَرمِد») به چمِ فروتنی و بردباریِ پاک است.
سپندارمذ در جهانِ مینوی نمایندهی مهر و فروتنی و در جهانِ مادی نگهبانی زمین با او است و از آنجا که زنان نیز همچون زمین بارور و باردهاند جشنِ اسفندگان در ارجنهی به زنانی که مانندِ زمین نیکوکار هستند برگزار میشود.
چنین، جشنِ اسفندگان یا سپندارمذگان روزِ گرامیداشتِ زنان در ایران بوده است و این روز به نامِ «مَردگیران» (پیشکش گرفتن از مردان) در ادبِ پارسی بسیار به کار رفته است.
ابوریحان بیرونی در نبیگ «آثارِ باقیه از مردمانِ گذشته» در بخشِ «گفتار دربارهی ماههای ایرانی»، بندِ ۷۵، دربارهی اسفندگان مینویسد: «اسفندارمذماه روزِ پنجم آن «روزِ اسفندارمذ» جشن است، هم از سازواریِ دو نام، و معنای آن «خِرَد و بردباری» باشد؛ و اسفندارمذ فرشتهی گماشته بر زمین، و هم گماشته بر زنِ شایستهی پاکدامنِ نیکوکار و شویدوست است. این ماه و همین روزِ آن ویژه است ـ مر جشنِ زنان را که مردان بر آنان بخششها کنند؛ و این رسم در سپاهان و ری و دیگر شهرهای «پهله» بر جای مانده و به پارسی «مردگیران» مینامند.» (گردانشِ پرویزِ سپیتمان، برگِ ۳۰۵).
«پهله» یا پهلو نام سرزمینی وسیع در باختر ایران بوده است که بیشتر شهرها و نواحی زاگرس فعلی را فرا میگرفته است. ایالت پهله در زمان ساسانیان به این نام نهاده شده و پهلوی، به مردم، زبان و خط مربوط به پهله اشاره میکند. نام پهله پس از حمله تازیان به ایران به «جبال» و بعدها «کوهستان» تغییر یافته است.
💎
🆔 @maneshparsi
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز روز سپاس گذاری از خداوند است زیرا که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق بودن
#سپندارمذگان يا روز عشق ايرانى در گاهشمار خورشيدى برابر با ۲۹ بهمن و در گاهشمار زرتشتى برابر با ۵ اسفند است.
#سپندارمذ لقب زمین و به معنی گستراننده، مقدس و فروتن میباشد. زمینی که نماد عشق است و با فروتنی و از خودگذشتگی، آغوش خود را برای همه گسترانیده و زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد. بدین روی نیاکانمان در این روز با دادن هدیه به بانوان و دوشیزگان "مهر و عشق" خود را به آنان ابراز میداشتند.
۲۹ بهمن ماه روز بزرگداشت زن و زمین، روز عشق آریایی، سپندارمذگان فرخنده باد ❤️
💎
🆔 @maneshparsi
#سپندارمذگان يا روز عشق ايرانى در گاهشمار خورشيدى برابر با ۲۹ بهمن و در گاهشمار زرتشتى برابر با ۵ اسفند است.
#سپندارمذ لقب زمین و به معنی گستراننده، مقدس و فروتن میباشد. زمینی که نماد عشق است و با فروتنی و از خودگذشتگی، آغوش خود را برای همه گسترانیده و زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد. بدین روی نیاکانمان در این روز با دادن هدیه به بانوان و دوشیزگان "مهر و عشق" خود را به آنان ابراز میداشتند.
۲۹ بهمن ماه روز بزرگداشت زن و زمین، روز عشق آریایی، سپندارمذگان فرخنده باد ❤️
💎
🆔 @maneshparsi
❤3
جشن #سپندارمذ #اسپندگان بر دلدادگان خجسته باد🌹
جشن #سپندارمذگان
گرامی_داشتن_زمین_زندگی_زن
🔹ایرانیان از دیرباز، روز سپندارمذ از ماه سپندارمذ (اسفند) در گاهشمار زرتشتی که نام روز و نام ماه برابر میشود جشنی برای گرامیداشت زمین ،زندگی ،جایگاه شایستهی بانوان برگزار میکردند.
🔹در زبان پارسی امروزی به آرمئیتی اسفند (اسپند) میگوییم. آرمئیتی نماینده مهروزی، عشق، فروتنی و باورمندی است.
🔹در اوستا «سپنتا آرمئیتی» و به چم بردباری و فروتنی مقدس است. این امشاسپند در جهان مینوی نماد بردباری، شکیبایی و از خودگذشتگی است و در جهان مادی نماد مادر ,زمین وزندگی است.
🔹خویشکاری سپندارمذخرم و پاک و آباد و بارور نگه داشتن زمین است. خشنودی سپندارمذ هنگامی فراهم میشود که روی زمین کشت و کار شود.به همسر و زن احترام گذاشته شود وجایگاه خود در خانواده و زندگی داشته باشد
💎
🆔 @maneshparsi
جشن #سپندارمذگان
گرامی_داشتن_زمین_زندگی_زن
🔹ایرانیان از دیرباز، روز سپندارمذ از ماه سپندارمذ (اسفند) در گاهشمار زرتشتی که نام روز و نام ماه برابر میشود جشنی برای گرامیداشت زمین ،زندگی ،جایگاه شایستهی بانوان برگزار میکردند.
🔹در زبان پارسی امروزی به آرمئیتی اسفند (اسپند) میگوییم. آرمئیتی نماینده مهروزی، عشق، فروتنی و باورمندی است.
🔹در اوستا «سپنتا آرمئیتی» و به چم بردباری و فروتنی مقدس است. این امشاسپند در جهان مینوی نماد بردباری، شکیبایی و از خودگذشتگی است و در جهان مادی نماد مادر ,زمین وزندگی است.
🔹خویشکاری سپندارمذخرم و پاک و آباد و بارور نگه داشتن زمین است. خشنودی سپندارمذ هنگامی فراهم میشود که روی زمین کشت و کار شود.به همسر و زن احترام گذاشته شود وجایگاه خود در خانواده و زندگی داشته باشد
💎
🆔 @maneshparsi
❤2👍1
#سپندارمذگان(روز زن و..)
سپندارمذگان شد ای جان من
کنون باجهانی بخوان روز زن
فروتن زنان چون زمین پر گهر
همیشه پر از مهر و شور و هنر
به دامان پرمهرِ خود پرورد
جهان را سویِ روشنی ها برد
به لبخندِگل گونه اش جان دهد
رهایی و شادی به جانان دهد
که سرشار و دارد ز خورشیدچهر
که شادی ببخشد جهان را به مهر
ز دامانِ پُر مهرش آزادگان
پیام آورِ آذر آبادگان
مِهینِ زنان، میهنم ، کشورم
که دارم همیشه به دل در بَرَم
به مادربه همسر به زن،این جهان
همی بوده از مهرِ او جاودان
زمین داده بر من کنون زندگی
که هرگز نیارم سرِ بندگی
به ایران گهِ باستان انجمن
سپندارمذ روز مهر است و زن
چامه از سیاوش تات۲۹/۱۱/۹۸
سپندارمذگان
روز زن ، روز مهر و فروتنی و زمین خجسته باد🌹
💎
🆔 @maneshparsi
سپندارمذگان شد ای جان من
کنون باجهانی بخوان روز زن
فروتن زنان چون زمین پر گهر
همیشه پر از مهر و شور و هنر
به دامان پرمهرِ خود پرورد
جهان را سویِ روشنی ها برد
به لبخندِگل گونه اش جان دهد
رهایی و شادی به جانان دهد
که سرشار و دارد ز خورشیدچهر
که شادی ببخشد جهان را به مهر
ز دامانِ پُر مهرش آزادگان
پیام آورِ آذر آبادگان
مِهینِ زنان، میهنم ، کشورم
که دارم همیشه به دل در بَرَم
به مادربه همسر به زن،این جهان
همی بوده از مهرِ او جاودان
زمین داده بر من کنون زندگی
که هرگز نیارم سرِ بندگی
به ایران گهِ باستان انجمن
سپندارمذ روز مهر است و زن
چامه از سیاوش تات۲۹/۱۱/۹۸
سپندارمذگان
روز زن ، روز مهر و فروتنی و زمین خجسته باد🌹
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
جشن سپندارمذ (اسفندگان) - دانیال. پ
واژه «سپنته آرمئی تی» که فرونتی و بردباری معنی میدهد یکی از فروزههای اهورایی است که انسان نیز میتواند آن را در خود پرورش دهد، این واژه در پارسی به سپندارمذ و اسفند تبدیل شده که نام پنجمین روز از هر ماه درگاهشماری ایرانی است بنابراین در روز اسفند ازماه اسفند از زمانهای بسیار دور تاکنون جشن برگزار میشود که آن را جشن اسفندگان و روز مادر نامیدهاند زیرا فروتنی، شکیبایی و مهربانی در سرشت زن و مادر با شکوهتر جلوه میکند.
در این روز مادران از فرزندان خود و زنان از مردان پیشکشهایی دریافت میکنند و زنان نیکوکار، پاکدامن و پرهیزگار مورد تشویق قرار میگیرند. در سفره این جشن جامی از شیر و تخم مرغ که نشانه ماه بهمن است قرار دارد. به جز آنها میوههای فصل به ویژه انار و سیب، شاخههای گل، شربت و شیرینی، برگهای خشک آویشن با دانههایی از سنجد و بادام در چهار گوشه سفره قرار میدهند و مواد خوشبو و کندر بر روی آتش میگذارند و مقدار کمی از هفت گونه حبوبات و دانهها که در جشن مهرگان برای سفارش کاشتن در آن فصل در سفره جشن مهرگان قرار دادهاند میگذارند.
فروزه از خودگذشتگی:
آنچه از این جشن مکتوب مانده ویژگی این جشن است که به نام «سپنته آرمئی تی» یا فروزه از خودگذشتگی و فروتنی و مهر بی پایان، شناخته شده است. «سپنته آرمئی تی» یا سپندارمذ یا اسفند امروزی، نام چهارمین امشاسپند و نام پنجمین روز هر ماه است که در جهان مادی به خاطر داشتن صفت پاک و ارزشمند «سپنته آرمئی تی» نگهبان زمین نام گرفته است. در کتابهای آمده است: «سپنته آرمئی تی، فروزهای است با ویژگیهای زنانه و مادرانه یعنی مهر و عشق بی پایان و تواضع و فروتنی که به راستی زمین نمادی نیکو بر آن است.»
در ایران باستان، به دلیل برخی ویژگیهای مشترک زمین با زن همچون آفرینندگی و زایندگی، این روز به نام «زن و زمین» نام گرفته است.
گفتار دکتر کوروش نیکنام:
در فرهنگ و سنت مردم ایران باستان جشن و شادامانی یکی از جلوههای نیک زندگی بوده و شادمان زیستن برای همگان آرزو شده است. با پژوهش در کتاب اوستا و تاریخ دینی ایران باستان و با بررسی سنتهای ملی این سرزمین درمییابیم که جشنهای بسیاری از روزگاران دور در ایران وجود داشته است و نیاکان فرزانه ما به پیروی از سفارش اشوزرشت (پیامبر ایران زمین) همواره بر آن بودند تا جشن و شادمانی را گسترش دهند. به همین انگیزه جشنهایی به مناسبتهای گوناگون تاریخی، ملی و دینی برپا داشتهاند. برخی از آنها چون جشن نوروز، مهرگان و سده از آیینها و جشنهای ملی ایران به شمار میآیند. در گاهشمار (تقویم) ویژهی مزدیسنا هر سال 12 ماه دارد و هر ماه سی روز است که هر روز با نامی ویژه شناخته میشود.
آرمئی تی چون نماد مهر و محبت، عشق و پاکی، ایمان به خدا و فکر رسا است پس به هنگام تردید و دودلی با یاری از او میخواهیم تا نور ایمان و عشق به خدا را در دلهای ما به وجود آورد و ما را به سوی رسایی راهنمایی کند.
در فرهنگ ایران باستان شش فروزه و صفت بین انسان و خداوند مشترک است به گونهای که انسان میتواند با بهرهمندی و به کارگیری هر یک از این صفتها به اهورامزدا نزدیکتر شود. در بین این ویژگیها چهارمین صفت و فروزه سپنته آرمئی تی نام دارد که در فارسی به سپندارمذ و اسفند تبدیل شده و به معنی عشق پاک و آرمان مقدس است و از آنجا که عشق، فداکاری مهر، محبت، ایثار و از خودگذشتکی همواره با نام زن و مادر همراه بوده است به همین روی در ایران باستان برابر شدن روز سپندارمذ از ماه اسفند را جشن میگرفتند و آن را اسفندگان میگفتند.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه آورده است: «اسفندارمذ فرشته موکل بر زمین است ... روز سپندارمذ در ماه سپندارمذ به جهت یکی شدن نام روز و ماه، عید زنان بوده است و مردان به زنان هدیه میدادند و هنوز این رسم در شهرهایی چون اصفهان، ری و پهله (ناحیه مرکزی و غرب ایران) باقی مانده است و به فارسی مزدگیران گویند.» چنانکه بیرونی نیز اشاره کرده است سپاس و ستایش مادران و زنان از ویژگیهای اسفندگان است. در این روز مردان و فرزندان با برگزاری مراسم شادمان و هدیه دادن از محبت و مهر مادران سپاسگزاری میکنند. در این روز زنان و مادران لباس نو میپوشند و انجام کارهای خانه بر عهده پدران و فرزندان است. در اوستا مجموعه نوشتههای دین و آئینی نیز بارها به زنان پارسا و نیک، درود فرستاده شده و جایگاه و مقام بلند معنوی برای آنها آرزو میشود.»
«... از بین زنان و مردان، کسی که برابر آئین راستی ستایشش بهتر است، مزدا اهورا از آن آگاه است. اینگونه زنان و مردان را ما میستاییم ...
💎
🆔 @maneshparsi
واژه «سپنته آرمئی تی» که فرونتی و بردباری معنی میدهد یکی از فروزههای اهورایی است که انسان نیز میتواند آن را در خود پرورش دهد، این واژه در پارسی به سپندارمذ و اسفند تبدیل شده که نام پنجمین روز از هر ماه درگاهشماری ایرانی است بنابراین در روز اسفند ازماه اسفند از زمانهای بسیار دور تاکنون جشن برگزار میشود که آن را جشن اسفندگان و روز مادر نامیدهاند زیرا فروتنی، شکیبایی و مهربانی در سرشت زن و مادر با شکوهتر جلوه میکند.
در این روز مادران از فرزندان خود و زنان از مردان پیشکشهایی دریافت میکنند و زنان نیکوکار، پاکدامن و پرهیزگار مورد تشویق قرار میگیرند. در سفره این جشن جامی از شیر و تخم مرغ که نشانه ماه بهمن است قرار دارد. به جز آنها میوههای فصل به ویژه انار و سیب، شاخههای گل، شربت و شیرینی، برگهای خشک آویشن با دانههایی از سنجد و بادام در چهار گوشه سفره قرار میدهند و مواد خوشبو و کندر بر روی آتش میگذارند و مقدار کمی از هفت گونه حبوبات و دانهها که در جشن مهرگان برای سفارش کاشتن در آن فصل در سفره جشن مهرگان قرار دادهاند میگذارند.
فروزه از خودگذشتگی:
آنچه از این جشن مکتوب مانده ویژگی این جشن است که به نام «سپنته آرمئی تی» یا فروزه از خودگذشتگی و فروتنی و مهر بی پایان، شناخته شده است. «سپنته آرمئی تی» یا سپندارمذ یا اسفند امروزی، نام چهارمین امشاسپند و نام پنجمین روز هر ماه است که در جهان مادی به خاطر داشتن صفت پاک و ارزشمند «سپنته آرمئی تی» نگهبان زمین نام گرفته است. در کتابهای آمده است: «سپنته آرمئی تی، فروزهای است با ویژگیهای زنانه و مادرانه یعنی مهر و عشق بی پایان و تواضع و فروتنی که به راستی زمین نمادی نیکو بر آن است.»
در ایران باستان، به دلیل برخی ویژگیهای مشترک زمین با زن همچون آفرینندگی و زایندگی، این روز به نام «زن و زمین» نام گرفته است.
گفتار دکتر کوروش نیکنام:
در فرهنگ و سنت مردم ایران باستان جشن و شادامانی یکی از جلوههای نیک زندگی بوده و شادمان زیستن برای همگان آرزو شده است. با پژوهش در کتاب اوستا و تاریخ دینی ایران باستان و با بررسی سنتهای ملی این سرزمین درمییابیم که جشنهای بسیاری از روزگاران دور در ایران وجود داشته است و نیاکان فرزانه ما به پیروی از سفارش اشوزرشت (پیامبر ایران زمین) همواره بر آن بودند تا جشن و شادمانی را گسترش دهند. به همین انگیزه جشنهایی به مناسبتهای گوناگون تاریخی، ملی و دینی برپا داشتهاند. برخی از آنها چون جشن نوروز، مهرگان و سده از آیینها و جشنهای ملی ایران به شمار میآیند. در گاهشمار (تقویم) ویژهی مزدیسنا هر سال 12 ماه دارد و هر ماه سی روز است که هر روز با نامی ویژه شناخته میشود.
آرمئی تی چون نماد مهر و محبت، عشق و پاکی، ایمان به خدا و فکر رسا است پس به هنگام تردید و دودلی با یاری از او میخواهیم تا نور ایمان و عشق به خدا را در دلهای ما به وجود آورد و ما را به سوی رسایی راهنمایی کند.
در فرهنگ ایران باستان شش فروزه و صفت بین انسان و خداوند مشترک است به گونهای که انسان میتواند با بهرهمندی و به کارگیری هر یک از این صفتها به اهورامزدا نزدیکتر شود. در بین این ویژگیها چهارمین صفت و فروزه سپنته آرمئی تی نام دارد که در فارسی به سپندارمذ و اسفند تبدیل شده و به معنی عشق پاک و آرمان مقدس است و از آنجا که عشق، فداکاری مهر، محبت، ایثار و از خودگذشتکی همواره با نام زن و مادر همراه بوده است به همین روی در ایران باستان برابر شدن روز سپندارمذ از ماه اسفند را جشن میگرفتند و آن را اسفندگان میگفتند.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه آورده است: «اسفندارمذ فرشته موکل بر زمین است ... روز سپندارمذ در ماه سپندارمذ به جهت یکی شدن نام روز و ماه، عید زنان بوده است و مردان به زنان هدیه میدادند و هنوز این رسم در شهرهایی چون اصفهان، ری و پهله (ناحیه مرکزی و غرب ایران) باقی مانده است و به فارسی مزدگیران گویند.» چنانکه بیرونی نیز اشاره کرده است سپاس و ستایش مادران و زنان از ویژگیهای اسفندگان است. در این روز مردان و فرزندان با برگزاری مراسم شادمان و هدیه دادن از محبت و مهر مادران سپاسگزاری میکنند. در این روز زنان و مادران لباس نو میپوشند و انجام کارهای خانه بر عهده پدران و فرزندان است. در اوستا مجموعه نوشتههای دین و آئینی نیز بارها به زنان پارسا و نیک، درود فرستاده شده و جایگاه و مقام بلند معنوی برای آنها آرزو میشود.»
«... از بین زنان و مردان، کسی که برابر آئین راستی ستایشش بهتر است، مزدا اهورا از آن آگاه است. اینگونه زنان و مردان را ما میستاییم ...
💎
🆔 @maneshparsi
❤2