هوشنگ سیحون از طراحی مقبره خیام میگوید
🔸روایت معمار برجسته ایرانی از اثری که ماندگار شد
▫️اینجا ببینید:
https://rozanonline.ir/fa/tiny/news-4141
💎
🆔 @maneshparsi
🔸روایت معمار برجسته ایرانی از اثری که ماندگار شد
▫️اینجا ببینید:
https://rozanonline.ir/fa/tiny/news-4141
💎
🆔 @maneshparsi
روزن آنلاین
هوشنگ سیحون از طراحی مقبره خیام میگوید
بریدهای از فیم «خط در خیال» که گفتوگوی هوشنگ سیحون با امین ضرغام است را تماشا کنید. سیحون معمار، طراح، نقاش و مجسمهساز مطرح و استاد برجستهترین معماران ایرانی است. از او آثار شاخصی همچون مقبره خیام نیشابوری، فردوسی و کمالالملک به جا مانده است.
به…
به…
❤2
نوروز، درفش فرهنگ ایرانی
سیدمحسن حسینی طاها: در آستانه نوروز به دیدار دکتر میرجلالالدین کزازی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهنده بزرگ شاهنامه فردوسی رفتیم و با اودراین باره گفتوگو کردیم.
ایرانیان از چه زمانی نوروز را جشن گرفتهاند؟
کمابیش نوروز به دیرینگی تاریخ ایران است؛ بزرگترین یادگاری که ازتاریخ ایران به جای مانده. هرچند همانند جشن نوروز در کشورهای دیگر هم (مانند آشور و بابل) با نام جشن بهار برگزار میشده است اما اگر نوروز حتی در بن نیز جشنی ایرانی نبوده باشد اندکاندک به جشن و آیینی یکسره ایرانی دگرگونی یافته است؛ آنچنانکه میتوان آن را برترین نشانه و نماد فرهنگ ایرانی دانست. نوروز درفش فرهنگ ایرانی است. در هر جای جهان که نشانی از نوروز هست، ما ایرانیان میتوانیم دلآسوده باشیم که فرهنگ ایران تا بدانجا گسترش یافته است.
درباره فلسفه هفتسین به ما بگویید و اینکه این سنت دیرینه از چه زمانی شکل گرفته است؟
از دید نمادشناسی و باورشناسی میتوان بر آن بود که سنت هفتسین پیشینهای بسیار کهنتر در ایرانزمین دارد. هرکدام از این سینهای هفتگانه نمادی است که با باوری باریک و اندیشهای نغز گوشهای از این جهانشناختی را آشکار میدارد. پارهای از این نمادها با روشنایی و خورشید در پیوند است؛ بهگونهای میتوان گفت نمادهای مهری است. من به یک نمونه بسنده میکنم؛ سیب یکی از نمادهای هفتسین است؛ سیب شناور در کاسه پر آب. سیب در گونه نژاده و ایرانی خود سرخ است یا آمیزهای از دو رنگ سرخ و سپید است؛ دو رنگ بنیادین خورشید. این سیب یادآور خورشید است که درآسمان میگردد و از یکی از خانههای دوازدهگان به خانهای دیگر راه میبرد.
آیا ایرانیان عناصری از هفتسین را از دیگر ملل وام گرفتهاند؟
پاسخی روشن به این پرسش نمیتوان داد. تا آنجا که من میدانم نمادهای هفتسین به باورهای ناب ایرانی برمیگردد. اما اینکه گفته شده هفتسین در آغاز هفتشین بوده چندان پایور و پذیرفتنی نیست زیرا واژگانی که در آن هفتشین برشمرده میشود همه پارسی و ایرانی نیست. واژهها چندان ارزشی ندارند چراکه در درازنای زمان میتوانند دچار دگرگونی شوند. آنچه نژادگی این نمادها را معلوم میدارد چگونگی و کارکرد باورشناختی آنهاست که ریشه در باورهای باستانی و آیینی ایرانی دارد.
درباره تعدادشان بفرمایید؛ چرا هفت سین؟ مثلا چرا شش یا هشت سین نیست؟
پاسخ به این پرسش کمابیش روشن است زیرا «7»عددی است آیینی. از دید نمادشناسی، نماد رازآلود سرآمدگی و بوندگی(کمال) است زیرا 7 از 2شمار «3» و«4»ساخته شده است که در باورهای باستانی، جهان بر این دو استوار است. «یک»، نماد خداوند است؛ یگانگی و یکتایی.«2»، نماد جهان جز خداست. ویژگی بنیادین و ساختاری گیتی دوگانگی است. هر پدیده در گیتی ناسازی در برابر خود دارد؛ روز و شب، جان و تن، خوبی و بدی و... . گیتی از آمیختن ناسازها پدید آمده است. 2نشانه ساختاری و درونی گیتی است. 3 و 4 این دوگانگی را آشکارتر میسازد؛ یکی نشانه نرینگی یا نیروهای کارا و دیگری نشانه مادینگی یا نیروهای کارپذیر است. 5 و6 کارکردی ویژه از دید نمادشناختی ندارند و میتوان گفت گسترش همین 3 و4 هستند چون با پیوند این دو، نمودهای گوناگون آفرینش پدیدار میشوند. سرانجام میرسیم به عدد7. میبینیم که در عدد 7، یک 3 و یک 4 نهفته است؛ بیهیچ فزود وکاست؛ از اینرو نماد رازآلود سرآمدگی و بوندگی(کمال) است. ما این ویژگی را جز عدد 7 در12 میبینیم. 12 هم از 3«چهار» یا 4«سه» تشکیل شده است. شما هر عدد دیگر را بنگرید چنین ویژگی را در آن نمییابید. مثال، 5 از 2 و3 و6 از 4 و 2 تشکیل شده است.
صور آیینهای نوروز در ادوار مختلف تاریخی چگونه بوده است؟
در این چند سده دگرگونی بنیادین و اساسی در آیینهای نوروزی رخ نداده و آنچه میتوان گفت در پیوند است با جامعهشناسی نوروز؛ این است که نوروز اندکاندک از جشنی فراگیر و اجتماعی به جشنی خانوادگی دگرگون شده است.
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4278-nowrooz-derafsh-farhang-irani.html
💎
🆔 @maneshparsi
سیدمحسن حسینی طاها: در آستانه نوروز به دیدار دکتر میرجلالالدین کزازی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهنده بزرگ شاهنامه فردوسی رفتیم و با اودراین باره گفتوگو کردیم.
ایرانیان از چه زمانی نوروز را جشن گرفتهاند؟
کمابیش نوروز به دیرینگی تاریخ ایران است؛ بزرگترین یادگاری که ازتاریخ ایران به جای مانده. هرچند همانند جشن نوروز در کشورهای دیگر هم (مانند آشور و بابل) با نام جشن بهار برگزار میشده است اما اگر نوروز حتی در بن نیز جشنی ایرانی نبوده باشد اندکاندک به جشن و آیینی یکسره ایرانی دگرگونی یافته است؛ آنچنانکه میتوان آن را برترین نشانه و نماد فرهنگ ایرانی دانست. نوروز درفش فرهنگ ایرانی است. در هر جای جهان که نشانی از نوروز هست، ما ایرانیان میتوانیم دلآسوده باشیم که فرهنگ ایران تا بدانجا گسترش یافته است.
درباره فلسفه هفتسین به ما بگویید و اینکه این سنت دیرینه از چه زمانی شکل گرفته است؟
از دید نمادشناسی و باورشناسی میتوان بر آن بود که سنت هفتسین پیشینهای بسیار کهنتر در ایرانزمین دارد. هرکدام از این سینهای هفتگانه نمادی است که با باوری باریک و اندیشهای نغز گوشهای از این جهانشناختی را آشکار میدارد. پارهای از این نمادها با روشنایی و خورشید در پیوند است؛ بهگونهای میتوان گفت نمادهای مهری است. من به یک نمونه بسنده میکنم؛ سیب یکی از نمادهای هفتسین است؛ سیب شناور در کاسه پر آب. سیب در گونه نژاده و ایرانی خود سرخ است یا آمیزهای از دو رنگ سرخ و سپید است؛ دو رنگ بنیادین خورشید. این سیب یادآور خورشید است که درآسمان میگردد و از یکی از خانههای دوازدهگان به خانهای دیگر راه میبرد.
آیا ایرانیان عناصری از هفتسین را از دیگر ملل وام گرفتهاند؟
پاسخی روشن به این پرسش نمیتوان داد. تا آنجا که من میدانم نمادهای هفتسین به باورهای ناب ایرانی برمیگردد. اما اینکه گفته شده هفتسین در آغاز هفتشین بوده چندان پایور و پذیرفتنی نیست زیرا واژگانی که در آن هفتشین برشمرده میشود همه پارسی و ایرانی نیست. واژهها چندان ارزشی ندارند چراکه در درازنای زمان میتوانند دچار دگرگونی شوند. آنچه نژادگی این نمادها را معلوم میدارد چگونگی و کارکرد باورشناختی آنهاست که ریشه در باورهای باستانی و آیینی ایرانی دارد.
درباره تعدادشان بفرمایید؛ چرا هفت سین؟ مثلا چرا شش یا هشت سین نیست؟
پاسخ به این پرسش کمابیش روشن است زیرا «7»عددی است آیینی. از دید نمادشناسی، نماد رازآلود سرآمدگی و بوندگی(کمال) است زیرا 7 از 2شمار «3» و«4»ساخته شده است که در باورهای باستانی، جهان بر این دو استوار است. «یک»، نماد خداوند است؛ یگانگی و یکتایی.«2»، نماد جهان جز خداست. ویژگی بنیادین و ساختاری گیتی دوگانگی است. هر پدیده در گیتی ناسازی در برابر خود دارد؛ روز و شب، جان و تن، خوبی و بدی و... . گیتی از آمیختن ناسازها پدید آمده است. 2نشانه ساختاری و درونی گیتی است. 3 و 4 این دوگانگی را آشکارتر میسازد؛ یکی نشانه نرینگی یا نیروهای کارا و دیگری نشانه مادینگی یا نیروهای کارپذیر است. 5 و6 کارکردی ویژه از دید نمادشناختی ندارند و میتوان گفت گسترش همین 3 و4 هستند چون با پیوند این دو، نمودهای گوناگون آفرینش پدیدار میشوند. سرانجام میرسیم به عدد7. میبینیم که در عدد 7، یک 3 و یک 4 نهفته است؛ بیهیچ فزود وکاست؛ از اینرو نماد رازآلود سرآمدگی و بوندگی(کمال) است. ما این ویژگی را جز عدد 7 در12 میبینیم. 12 هم از 3«چهار» یا 4«سه» تشکیل شده است. شما هر عدد دیگر را بنگرید چنین ویژگی را در آن نمییابید. مثال، 5 از 2 و3 و6 از 4 و 2 تشکیل شده است.
صور آیینهای نوروز در ادوار مختلف تاریخی چگونه بوده است؟
در این چند سده دگرگونی بنیادین و اساسی در آیینهای نوروزی رخ نداده و آنچه میتوان گفت در پیوند است با جامعهشناسی نوروز؛ این است که نوروز اندکاندک از جشنی فراگیر و اجتماعی به جشنی خانوادگی دگرگون شده است.
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4278-nowrooz-derafsh-farhang-irani.html
💎
🆔 @maneshparsi
www.iranboom.ir
نوروز، درفش فرهنگ ایرانی
❤2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حاجی فیروز از نگاه استاد بهرام بیضایی / بهرام بیضایی از شخصیت سیاه و ریشههای اساطیری آن میگوید
این سخنرانی که بخشهایی از آن را میبینید در ۱۴ مارچ ۲۰۱۶ در بخش مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد صورت گرفته بود
💎
🆔 @maneshparsi
این سخنرانی که بخشهایی از آن را میبینید در ۱۴ مارچ ۲۰۱۶ در بخش مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد صورت گرفته بود
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حکایت زیبا از ساخت کاخ کسری توسط شاهنشاه خسرو انوشیروان
💎
🆔 @maneshparsi
💎
🆔 @maneshparsi
❤2
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻
🆔 @maneshparsi
🔻🔻
فرهنگ و منش پارسی
💎 🆔 @maneshparsi 🔻🔻
شهر ری، گنجینهای پنهان در دل تاریخ ایران، با قدمتی هزاران ساله، جاذبههای گردشگری متنوعی را در خود جای داده است.
ری از کهنترین شهرهای جهان است بهطوریکه این منطقه را در گذشته «شیخالبلاد» میگفتند. تاریخ پیدایش ری به زمان اقوام آریایی میرسد و در آن زمان، ری از همهی شهرهای ماد بزرگتر بوده است. ری در لغت به معنای شهر سلطنتی است.
در شاهنامه بخش پادشاهی خسرو پرویز به شهر ری اشاره های فراوانی شده است که زمانی مقر فرماندهی دودمان اشکانی بوده است و شهری مهم و استراتژیک ، شخصیت هایی مانند :
بهرام چوبینه
گرگین میلاد و ارش کمانگیر که از خاندان پارتیان بودند منصوب به شهر ری هستند، این شهر زمانی مرکز مقدس برای پیروان آئین زرتشت بوده است و زیارتگاه مهمی برای انها میبوده که کم کم پس از تسلط آئینی تازیان به مردم ایران ، رنگ بوی دین زرتشت در آن محو و همان تقدس برای آئین اسلام در آن شکل گرفت که به در حال حاضر به نام امامزاده ای که در آن است ( شاه عبدالعظیم) شهرت دارد.
خسرو پرویز در رویا رویی با بهرام چوبینه میگوید :
مردم شهر ری در زمان حکومت دارا ( داریوش سوم ) به پادشاه خود خیانت کردند و با اسکندر همدست شدند.
نخست از ری آمد سپاه اندکی
که شد با سپاه سکندر یکی
میان را ببستند با رومیان
گرفتند ناگاه تخت کیان
ز ری بود ناپاکدل ماهیار
کزو تیره شد تخم اسفندیار
عکس: محمد وشینه
بن مايه:کریمیان، حسین: ری باستان، جلد اول، نشر انجمن آثار ملی،
ایران باستان، حسن پیرنیا. جلد سوم
شاهنامه فردوسی
💎
🆔 @maneshparsi
شهر ری، گنجینهای پنهان در دل تاریخ ایران، با قدمتی هزاران ساله، جاذبههای گردشگری متنوعی را در خود جای داده است.
ری از کهنترین شهرهای جهان است بهطوریکه این منطقه را در گذشته «شیخالبلاد» میگفتند. تاریخ پیدایش ری به زمان اقوام آریایی میرسد و در آن زمان، ری از همهی شهرهای ماد بزرگتر بوده است. ری در لغت به معنای شهر سلطنتی است.
در شاهنامه بخش پادشاهی خسرو پرویز به شهر ری اشاره های فراوانی شده است که زمانی مقر فرماندهی دودمان اشکانی بوده است و شهری مهم و استراتژیک ، شخصیت هایی مانند :
بهرام چوبینه
گرگین میلاد و ارش کمانگیر که از خاندان پارتیان بودند منصوب به شهر ری هستند، این شهر زمانی مرکز مقدس برای پیروان آئین زرتشت بوده است و زیارتگاه مهمی برای انها میبوده که کم کم پس از تسلط آئینی تازیان به مردم ایران ، رنگ بوی دین زرتشت در آن محو و همان تقدس برای آئین اسلام در آن شکل گرفت که به در حال حاضر به نام امامزاده ای که در آن است ( شاه عبدالعظیم) شهرت دارد.
خسرو پرویز در رویا رویی با بهرام چوبینه میگوید :
مردم شهر ری در زمان حکومت دارا ( داریوش سوم ) به پادشاه خود خیانت کردند و با اسکندر همدست شدند.
نخست از ری آمد سپاه اندکی
که شد با سپاه سکندر یکی
میان را ببستند با رومیان
گرفتند ناگاه تخت کیان
ز ری بود ناپاکدل ماهیار
کزو تیره شد تخم اسفندیار
عکس: محمد وشینه
بن مايه:کریمیان، حسین: ری باستان، جلد اول، نشر انجمن آثار ملی،
ایران باستان، حسن پیرنیا. جلد سوم
شاهنامه فردوسی
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ فروردین ۱۳۰۴
روزی که برجها، ماه شدند
۱۱ فروردین یادآور روزی است که مجلس شورای ملی، طرح تغییر نام صور فلکی در تقویم رسمی کشور را تصویب کرد و بدین ترتیب برجها تبدیل به ماه شدند و نامشان که پیشتر از نام حیوانات، طبیعت و دوازده صورت فلکی قدیمی منطقهالبروج بود، تغییر یافت.
تقویم خورشیدی برای نخستین بار توسط عبدالغفارخان نجمالدوله استخراج شد، این تقویم یا گاهشمار برپایه تقویم جلالی است، که دقیقترین تقویم و مبنای گاهشماری ایرانیان از قرن پنجم بود که از ریاضیدانان ایرانی و با هدایت و مدیریت حکیم عمرخیام تدوین شد و به این دلیل که در زمان حکومت جلالالدین ملکشاه سلجوقی تنظیم شدهاست، جلالی نامیده میشود.
تقویم هجری خورشیدی برجی، بر مبنای تاریخ هجرت حضرت محمد(ص) از مکه به مدینه پایهگذاری شده و بر اساس این تقویم لحظه تحویل سال مقارن با عبور مرکز خورشید از نقطه اعتدال بهاری است، یعنی زمانی که خورشید از نیم کره جنوبی وارد نیمکره شمالی آسمان شده، آغاز برج حمل تعیین شده که همزمان با شروع بهار و نوروز میشود.
برجهای این تقویم، همنام با دوازده صورت فلکی قدیمی منطقهالبروج تعیین شده و تعداد شبانهروز هر برج برابر با مدت حرکت مرکز خورشید در همان برج است که بهدلیل حرکت ظاهری غیریکنواخت مرکز خورشید روی مدارش تعداد شبانهروز از ۲۹ تا ۳۲ تغییر میکند.
بر اساس محاسبات نجومی سال خورشیدی با سه ماه و ۲۴ روز دیرکرد از اول فروردین آغاز میشود. این تقویم از ۳۶۵ روز در قالب ۱۲ ماه تشکیل شده، این ۱۲ ماه در چهارفصل و هرفصل در سهماه و هرماه تقریبا چهارهفته و هرهفته، هفت روز تعریف شده است. بلندترین روز سال در اول تیر و بلندترین شب سال از غروب ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب در اول دی(معروف به شب یلدا) رخ میدهد.
تقویم هجری خورشیدی برجی در آغاز به صورت رسمی مورد استفاد قرار نمیگرفت تا آن که در سال ۱۳۲۸ هجری قمری برابر با ۱۲۸۸ هجری خورشیدی در مجلس شورای ملی، طرحی با موضوع قید تاریخ تمامی معاملات و مبادلات مشترکه عمومی از تاریخ قمری به هجری خورشیدی برجی مورد بررسی قرار گرفت.
سرانجام در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ قانون تبدیل برجها به ماههای فارسی از نوروز ۱۳۰۴ بهتصویب رسید.
تبدیل برجها به ماههای فارسی بهترتیب بدین صورت است : فروردین (حمل) اردیبهشت (ثور) خرداد (جوزا) تیر (سرطان) امرداد (اسد) شهریور ( سنبله) مهر (میزان) آبان (عقرب) آذر (قوس) دی (جدی) بهمن (دلو) اسفند (حوت).
معنای ماههای فارسی نیز که در این قانون تصویب شد، اینگونه است: فروردین (نیروی پیشبرنده) اردیبهشت (راستی و پاکی) خرداد (کمال و رسایی) تیر (باران) امرداد (جاودانگی و بیمرگی) شهریور (کشور برگزیده) مهر (عهد و پیمان) آبان (آبها) آذر (آتش) دی (آفریدگار، دادار) بهمن (اندیشه نیک) و اسفند (فروتنی و بردباری).
این تقویم از لحاظ نجومی و طبیعی، از بهترین و دقیقترین تقویمهای جهان بهشمار میرود، زیرا مدت سال خورشیدی، نوروز و کبیسههای تقویم هجری خورشیدی دقیقا بر مبنای محاسبات نجومی تعیین شده و تنها تقویم متداول در جهان است که علاوه بر کبیسههای چهارساله، کبیسه پنج ساله نیز دارد که سبب انطباق همیشگی و دقیقتر تقویم با فصول طبیعی میشود.
تعداد روزها در تقویم هجری خورشیدی برمبنای نجومی و طبیعی است یعنی تعداد این روزها با مدت حرکت ظاهری غیر یکنواخت مرکز خورشید روی دایره البروج هماهنگی کامل دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#برج #ماه
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ فروردین ۱۳۰۴
روزی که برجها، ماه شدند
۱۱ فروردین یادآور روزی است که مجلس شورای ملی، طرح تغییر نام صور فلکی در تقویم رسمی کشور را تصویب کرد و بدین ترتیب برجها تبدیل به ماه شدند و نامشان که پیشتر از نام حیوانات، طبیعت و دوازده صورت فلکی قدیمی منطقهالبروج بود، تغییر یافت.
تقویم خورشیدی برای نخستین بار توسط عبدالغفارخان نجمالدوله استخراج شد، این تقویم یا گاهشمار برپایه تقویم جلالی است، که دقیقترین تقویم و مبنای گاهشماری ایرانیان از قرن پنجم بود که از ریاضیدانان ایرانی و با هدایت و مدیریت حکیم عمرخیام تدوین شد و به این دلیل که در زمان حکومت جلالالدین ملکشاه سلجوقی تنظیم شدهاست، جلالی نامیده میشود.
تقویم هجری خورشیدی برجی، بر مبنای تاریخ هجرت حضرت محمد(ص) از مکه به مدینه پایهگذاری شده و بر اساس این تقویم لحظه تحویل سال مقارن با عبور مرکز خورشید از نقطه اعتدال بهاری است، یعنی زمانی که خورشید از نیم کره جنوبی وارد نیمکره شمالی آسمان شده، آغاز برج حمل تعیین شده که همزمان با شروع بهار و نوروز میشود.
برجهای این تقویم، همنام با دوازده صورت فلکی قدیمی منطقهالبروج تعیین شده و تعداد شبانهروز هر برج برابر با مدت حرکت مرکز خورشید در همان برج است که بهدلیل حرکت ظاهری غیریکنواخت مرکز خورشید روی مدارش تعداد شبانهروز از ۲۹ تا ۳۲ تغییر میکند.
بر اساس محاسبات نجومی سال خورشیدی با سه ماه و ۲۴ روز دیرکرد از اول فروردین آغاز میشود. این تقویم از ۳۶۵ روز در قالب ۱۲ ماه تشکیل شده، این ۱۲ ماه در چهارفصل و هرفصل در سهماه و هرماه تقریبا چهارهفته و هرهفته، هفت روز تعریف شده است. بلندترین روز سال در اول تیر و بلندترین شب سال از غروب ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب در اول دی(معروف به شب یلدا) رخ میدهد.
تقویم هجری خورشیدی برجی در آغاز به صورت رسمی مورد استفاد قرار نمیگرفت تا آن که در سال ۱۳۲۸ هجری قمری برابر با ۱۲۸۸ هجری خورشیدی در مجلس شورای ملی، طرحی با موضوع قید تاریخ تمامی معاملات و مبادلات مشترکه عمومی از تاریخ قمری به هجری خورشیدی برجی مورد بررسی قرار گرفت.
سرانجام در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ قانون تبدیل برجها به ماههای فارسی از نوروز ۱۳۰۴ بهتصویب رسید.
تبدیل برجها به ماههای فارسی بهترتیب بدین صورت است : فروردین (حمل) اردیبهشت (ثور) خرداد (جوزا) تیر (سرطان) امرداد (اسد) شهریور ( سنبله) مهر (میزان) آبان (عقرب) آذر (قوس) دی (جدی) بهمن (دلو) اسفند (حوت).
معنای ماههای فارسی نیز که در این قانون تصویب شد، اینگونه است: فروردین (نیروی پیشبرنده) اردیبهشت (راستی و پاکی) خرداد (کمال و رسایی) تیر (باران) امرداد (جاودانگی و بیمرگی) شهریور (کشور برگزیده) مهر (عهد و پیمان) آبان (آبها) آذر (آتش) دی (آفریدگار، دادار) بهمن (اندیشه نیک) و اسفند (فروتنی و بردباری).
این تقویم از لحاظ نجومی و طبیعی، از بهترین و دقیقترین تقویمهای جهان بهشمار میرود، زیرا مدت سال خورشیدی، نوروز و کبیسههای تقویم هجری خورشیدی دقیقا بر مبنای محاسبات نجومی تعیین شده و تنها تقویم متداول در جهان است که علاوه بر کبیسههای چهارساله، کبیسه پنج ساله نیز دارد که سبب انطباق همیشگی و دقیقتر تقویم با فصول طبیعی میشود.
تعداد روزها در تقویم هجری خورشیدی برمبنای نجومی و طبیعی است یعنی تعداد این روزها با مدت حرکت ظاهری غیر یکنواخت مرکز خورشید روی دایره البروج هماهنگی کامل دارد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#برج #ماه
Telegram
attach 📎
❤1
⭕️صورتهای فلکی در شاهنامه
آریس / بره
چو یاقوت شد روی برج #بره
بخندید روی زمین یکسره
تائوروس / گاو
چو خورشید برزد سر از برج #گاو
ز گلزاربرخاست بانگ چکاو
جمینای / دوپیکر
ز ما هرکه او روزگار نبرد
از اسپ اندر آرد یکی شیرمرد
یکی تاج زرینش بر سر نهیم
همان تخت او بر #دوپیکر نهیم
کانسر / خرچنگ
چو خورشید برزد ز #خرچنگ چنگ
بدرید پیراهن مشک رنگ
لئو / شیر
چو خورشید برزد سر از برج #شیر
سپهر اندر آورد شب را به زیر
ویرگو / خوشه (دوشیزه)
بگشت اندرین نیز گردان سپهر
چو از #خوشه خورشید بنمود چهر
لیبرا / ترازو
ز برج بره تا #ترازو جهان
همی تیرگی دارد اندر نهان
اسکورپیوس / عقرب
یافت نشد.
ساگیتاریوس / کماندار
چو خورشید از آن کوشش آگاه شد
ز برج #کمان بر سر گاه شد
کاپریکورن / بز کوهی
یافت نشد.
آکواریوس / بهمن (آبریز)
به تن ژنده پیل و به جان جبرئیل
به کف #ابر_بهمن به دل رود نیل
پای سِس / دو ماهی
ز ره چو به ایوان شاهی شدند
چو خورشید در برج #ماهی شدند
اوفیکوس / مارافسای
سیزدهمین صورت فلکی در زودیاک که به شیطان رانده شده معروف است.
آریس / بره
چو یاقوت شد روی برج #بره
بخندید روی زمین یکسره
تائوروس / گاو
چو خورشید برزد سر از برج #گاو
ز گلزاربرخاست بانگ چکاو
جمینای / دوپیکر
ز ما هرکه او روزگار نبرد
از اسپ اندر آرد یکی شیرمرد
یکی تاج زرینش بر سر نهیم
همان تخت او بر #دوپیکر نهیم
کانسر / خرچنگ
چو خورشید برزد ز #خرچنگ چنگ
بدرید پیراهن مشک رنگ
لئو / شیر
چو خورشید برزد سر از برج #شیر
سپهر اندر آورد شب را به زیر
ویرگو / خوشه (دوشیزه)
بگشت اندرین نیز گردان سپهر
چو از #خوشه خورشید بنمود چهر
لیبرا / ترازو
ز برج بره تا #ترازو جهان
همی تیرگی دارد اندر نهان
اسکورپیوس / عقرب
یافت نشد.
ساگیتاریوس / کماندار
چو خورشید از آن کوشش آگاه شد
ز برج #کمان بر سر گاه شد
کاپریکورن / بز کوهی
یافت نشد.
آکواریوس / بهمن (آبریز)
به تن ژنده پیل و به جان جبرئیل
به کف #ابر_بهمن به دل رود نیل
پای سِس / دو ماهی
ز ره چو به ایوان شاهی شدند
چو خورشید در برج #ماهی شدند
اوفیکوس / مارافسای
سیزدهمین صورت فلکی در زودیاک که به شیطان رانده شده معروف است.
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
سیزده بهدر "روز طبیعت" گرامیباد
جشن سيزده فروردين ماه، روزی باستانی و فرخنده است. برخی ناآگاهان که تفکری سطحی و عامیانه داشتند، اين روز را نحس میپنداشتند و برای رفع نحوست از خانه و کاشانه خود کنار جويبارها و سبزهها ميرفتند و بهشادی میپرداختند.
تاکنون هيچ متفکری برای نحسی سيزده نوروز، سخن و استدلالی ابراز نکرده است. بلکه روشن اندیشان، روز سيزده نوروز را خجسته و فرخنده دانستهاند.
مثلا در صفحه ۲۲۶ آثار الباقيه جدولی برای روزهای سعد و نحس منظور شده که در آن سيزده نوروز که تير روز نام دارد، واژه "سعد" به معنی فرخنده آمده و بههيچ وجه نحوست و کراهت ندارد. بعد از اسلام چون سيزده تمام ماهها را نحس میدانند، به اشتباه سيزده عيد نوروز را نيز نحس شمردهاند.
وقتی درباره نيکویی و فرخنده بودن روز سيزدهم نوروز بيشتر دقت و بررسی کنيم، مشاهده ميشود موضوع بسيار معقول و مستند به سوابق تاريخی است. سيزدهم هر ماه شمسی که تير روز ناميده ميشود مربوط به فرشته بزرگ و ارجمندی است که " تير" نام دارد و در پهلوی آنرا تيشتر میگويند. فرشته مقدس تير در کيش مزديسنی مقام بلند و داستانی دارد. ايرانيان قديم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که بهياد دوازده ماه سال است، روز سيزدهم نوروز را که روز فرخندهای است به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و در حقيقت به اين ترتيب رسمی بودن دوره نوروز را بهپايان میرساندند. بنابراين، چنانكه دكتر بقايى ماكان در كتاب نگرشهاى ايرانى به تفصيل شرح داده، سيزده بهدر به معناى رفتن به در و دشت است و هيچ ربطى به دركردن نحوست كه فرهنگى وارداتى است ندارد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سیزده_بدر
سیزده بهدر "روز طبیعت" گرامیباد
جشن سيزده فروردين ماه، روزی باستانی و فرخنده است. برخی ناآگاهان که تفکری سطحی و عامیانه داشتند، اين روز را نحس میپنداشتند و برای رفع نحوست از خانه و کاشانه خود کنار جويبارها و سبزهها ميرفتند و بهشادی میپرداختند.
تاکنون هيچ متفکری برای نحسی سيزده نوروز، سخن و استدلالی ابراز نکرده است. بلکه روشن اندیشان، روز سيزده نوروز را خجسته و فرخنده دانستهاند.
مثلا در صفحه ۲۲۶ آثار الباقيه جدولی برای روزهای سعد و نحس منظور شده که در آن سيزده نوروز که تير روز نام دارد، واژه "سعد" به معنی فرخنده آمده و بههيچ وجه نحوست و کراهت ندارد. بعد از اسلام چون سيزده تمام ماهها را نحس میدانند، به اشتباه سيزده عيد نوروز را نيز نحس شمردهاند.
وقتی درباره نيکویی و فرخنده بودن روز سيزدهم نوروز بيشتر دقت و بررسی کنيم، مشاهده ميشود موضوع بسيار معقول و مستند به سوابق تاريخی است. سيزدهم هر ماه شمسی که تير روز ناميده ميشود مربوط به فرشته بزرگ و ارجمندی است که " تير" نام دارد و در پهلوی آنرا تيشتر میگويند. فرشته مقدس تير در کيش مزديسنی مقام بلند و داستانی دارد. ايرانيان قديم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که بهياد دوازده ماه سال است، روز سيزدهم نوروز را که روز فرخندهای است به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و در حقيقت به اين ترتيب رسمی بودن دوره نوروز را بهپايان میرساندند. بنابراين، چنانكه دكتر بقايى ماكان در كتاب نگرشهاى ايرانى به تفصيل شرح داده، سيزده بهدر به معناى رفتن به در و دشت است و هيچ ربطى به دركردن نحوست كه فرهنگى وارداتى است ندارد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#سیزده_بدر
Telegram
attach 📎
دروغ سیزده! هیچ پایهای در فرهنگ ما ندارد/ تارنگار شهربَراز
تا آنجا که من میدانم در فرهنگ پیشااسلامی ما دروغ یکی از زشتترین کارها بوده است. دروغ (در پهلوی: دروج drug/druj) نام دیوی است از یاران اهریمن و هر انسانی باید با اهریمن و دوستان و یارانش پیکار کند و با گفتار نیک و کردار نیک و اندیشهی نیک اهورا مزدا را یاری کند. این باور هنوز نیز در میان ما رایج است که «دروغگو دشمن خدا است!».
در فرهنگ اسلامی نیز دروغ از زشتترین کارها است و همواره بر گفتن حق و راستی تاکید شده است. به طوری که حدیثی میگوید «والاترین جهاد گفتن سخن حق در برابر فرمانروای ستمگر است.» (افضل الجهاد کلمة الحق عند الحاکم الجائر). یا «راستگویی نیمی از ایمان است» و مانند آن.
موضوع اصلی این نوشتار کوتاه پدیدهای است که به تازگی در چند سال اخیر به تقلید از فرنگیان در مملکت ما به ویژه در رسانههای نوشتاری رایج شده است و آن هم چیزی است به نام بدشگون و نامیمون «دروغ سیزده»! من نمیدانم چرا این رسانهها (و به گمانم نسل جدید روزنامهنگاران) به این پدیدهی خنک و بیمزه - که هیچ پایهای در فرهنگ ما ندارد و تنها تقلیدی است از رسانههای غربی - روی آوردهاند. به گمانم نخستین یا معروفترین نمونهی این «نوآوری» خبر روزنامهی شرق دربارهی احتمال سقوط «برج میلاد» در تهران بود. تقلید کارهای مثبت و تاثیرگذار خوب است اما تقلید از چیزی که هیچ فایدهای ندارد برای چه؟ آخر کجای رسانههای ما به رسانههای غربی میماند که این یکی کارمان بماند؟ پس از تقلید در لایههای رویی فرهنگ - مانند سبک لباس پوشیدن کنونی و آرایش مو و ریش و ... - نوبت به لایههای زیرتر رسیده است. ابتدا که سبک جملهبندی و نگارشی زبان پارسی را به ویژه به خاطر ترجمهای شدن فرهنگ به زبان انگلیسی نزدیک میکنند و حالا نیز محتوای آن را.
پس از تقلید «روز عاشقان» (به قول برخی والانتاین!) نوبت تقلید از «روز گولها» است. دلیل روشن بر تقلید بودن این دو روز، به ویژه دروغ سیزده، نزدیکی آنها به روز تقویم فرنگی است. حالا اگر هم تقلید میکنید انصاف داشته باشید و دست کم تقلیدتان را بومی کنید. یعنی پیش از این ما دروغ هم نمیگفتیم که روز دروغمان باید همان روز «گول اپریل» (April's Fool) فرنگی باشد؟ از عشق و عاشقی هم خبری نداشتیم که روز عاشقانمان باید روز والنتاین فرنگی باشد؟ لای هر دیوان و کتاب شعری سنتی را باز کنید در هر صفحه دست کم ۲-۳ بار واژههای عشق و مهر و محبت را میبینید. واقعا دارم باور میکنم که نسل امروزی نسلی بیریشه است و از پیشینه و تاریخ و فرهنگ خودی آن قدر بیگانه است که نه تنها زبانش بلکه مناسبتهای تقویمیاش هم فرنگی شده است.
مولانای بلخی میگوید:
خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این تقلید باد!
پینوشت:
با کمی جستجو در اینترنت به نظر میرسد که نخستین بار در سال ۱۳۲۲ خورشیدی بود که روزنامهی «نبرد» دروغ سیزده را به کار برد و در گرماگرم جنگ جهانی دوم نطقی از هیتلر دربارهی آتش بس به چاپ رساند. اما این پدیده در چند سال اخیر به ویژه به خاطر ارتباط مستقیم و بیشتر ایرانیان با جامعهی فرنگی (از راه ماهواره و اینترنت و مهاجرت) باز داغ شده است.
جالب آن که برخی از ایرانیان بدون داشتن هیچ سندی در ویکیپدیا افزودهاند که سیزده به در - که از ۵۳۶ سال پیش از میلاد برگزار میشده - روز دروغگویی و شوخی در ایران بوده است و بدین ترتیب کهنترین سنت در این زمینه در جهان است! و شاید روز «گول آوریل» تقلیدی از دروغ سیزده به در باشد! (البته ویکیپدیا به خاطر آزاد بودنش چندان معتبر نیست ولی جالب است که برخی ایرانیان چه قدر با فرهنگ خود آشنایند!)
فروردین ۱۳۸۸ - شهربراز
💎
🆔 @maneshparsi
تا آنجا که من میدانم در فرهنگ پیشااسلامی ما دروغ یکی از زشتترین کارها بوده است. دروغ (در پهلوی: دروج drug/druj) نام دیوی است از یاران اهریمن و هر انسانی باید با اهریمن و دوستان و یارانش پیکار کند و با گفتار نیک و کردار نیک و اندیشهی نیک اهورا مزدا را یاری کند. این باور هنوز نیز در میان ما رایج است که «دروغگو دشمن خدا است!».
در فرهنگ اسلامی نیز دروغ از زشتترین کارها است و همواره بر گفتن حق و راستی تاکید شده است. به طوری که حدیثی میگوید «والاترین جهاد گفتن سخن حق در برابر فرمانروای ستمگر است.» (افضل الجهاد کلمة الحق عند الحاکم الجائر). یا «راستگویی نیمی از ایمان است» و مانند آن.
موضوع اصلی این نوشتار کوتاه پدیدهای است که به تازگی در چند سال اخیر به تقلید از فرنگیان در مملکت ما به ویژه در رسانههای نوشتاری رایج شده است و آن هم چیزی است به نام بدشگون و نامیمون «دروغ سیزده»! من نمیدانم چرا این رسانهها (و به گمانم نسل جدید روزنامهنگاران) به این پدیدهی خنک و بیمزه - که هیچ پایهای در فرهنگ ما ندارد و تنها تقلیدی است از رسانههای غربی - روی آوردهاند. به گمانم نخستین یا معروفترین نمونهی این «نوآوری» خبر روزنامهی شرق دربارهی احتمال سقوط «برج میلاد» در تهران بود. تقلید کارهای مثبت و تاثیرگذار خوب است اما تقلید از چیزی که هیچ فایدهای ندارد برای چه؟ آخر کجای رسانههای ما به رسانههای غربی میماند که این یکی کارمان بماند؟ پس از تقلید در لایههای رویی فرهنگ - مانند سبک لباس پوشیدن کنونی و آرایش مو و ریش و ... - نوبت به لایههای زیرتر رسیده است. ابتدا که سبک جملهبندی و نگارشی زبان پارسی را به ویژه به خاطر ترجمهای شدن فرهنگ به زبان انگلیسی نزدیک میکنند و حالا نیز محتوای آن را.
پس از تقلید «روز عاشقان» (به قول برخی والانتاین!) نوبت تقلید از «روز گولها» است. دلیل روشن بر تقلید بودن این دو روز، به ویژه دروغ سیزده، نزدیکی آنها به روز تقویم فرنگی است. حالا اگر هم تقلید میکنید انصاف داشته باشید و دست کم تقلیدتان را بومی کنید. یعنی پیش از این ما دروغ هم نمیگفتیم که روز دروغمان باید همان روز «گول اپریل» (April's Fool) فرنگی باشد؟ از عشق و عاشقی هم خبری نداشتیم که روز عاشقانمان باید روز والنتاین فرنگی باشد؟ لای هر دیوان و کتاب شعری سنتی را باز کنید در هر صفحه دست کم ۲-۳ بار واژههای عشق و مهر و محبت را میبینید. واقعا دارم باور میکنم که نسل امروزی نسلی بیریشه است و از پیشینه و تاریخ و فرهنگ خودی آن قدر بیگانه است که نه تنها زبانش بلکه مناسبتهای تقویمیاش هم فرنگی شده است.
مولانای بلخی میگوید:
خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این تقلید باد!
پینوشت:
با کمی جستجو در اینترنت به نظر میرسد که نخستین بار در سال ۱۳۲۲ خورشیدی بود که روزنامهی «نبرد» دروغ سیزده را به کار برد و در گرماگرم جنگ جهانی دوم نطقی از هیتلر دربارهی آتش بس به چاپ رساند. اما این پدیده در چند سال اخیر به ویژه به خاطر ارتباط مستقیم و بیشتر ایرانیان با جامعهی فرنگی (از راه ماهواره و اینترنت و مهاجرت) باز داغ شده است.
جالب آن که برخی از ایرانیان بدون داشتن هیچ سندی در ویکیپدیا افزودهاند که سیزده به در - که از ۵۳۶ سال پیش از میلاد برگزار میشده - روز دروغگویی و شوخی در ایران بوده است و بدین ترتیب کهنترین سنت در این زمینه در جهان است! و شاید روز «گول آوریل» تقلیدی از دروغ سیزده به در باشد! (البته ویکیپدیا به خاطر آزاد بودنش چندان معتبر نیست ولی جالب است که برخی ایرانیان چه قدر با فرهنگ خود آشنایند!)
فروردین ۱۳۸۸ - شهربراز
💎
🆔 @maneshparsi
نظر استاد فریدون جنیدی دربارۀ روز سیزدهم فروردین:
«نیاکان ما سبزههای خوان نوروزی را نگهداری میکردند تا روز سيزدهم (یعنی تیشتر). البته ما اکنون روزها را میشماريم، اما در ايران باستان روزها شمارش نمیشدند (يعنی هفته وجود نداشت)، بلکه هر روز را با نام ويژه خودش میشناختند. نام روز سيزدهم «تيشتر» (tištar) بوده است. تيشتر نام ایزد «باران» است. در روز سيزدهم، اين سبزهها را میبردند و با آيين ويژه و باشکوهی نثار آب روان میکردند و «تيشتر» را ستايش میکردند که تو به ما باران دادی و سبزههای ما بلند شده و جهان سبز شده، پس ما هم اين سبزهها را به تو نثار میکنيم. امروزه هيچکس توجه نمیکند که چرا ما سبزهها را به آب میدهيم؟ نخست میگويند که سيزدهم گجسته (نحس) است که هيچ معنایی ندارد، سپس سبزهها را پرت میکنند در جویهای آب! در حالی که در ايران باستان با نياز و احترام اين کار را میکردند».
💎
🆔 @maneshparsi
«نیاکان ما سبزههای خوان نوروزی را نگهداری میکردند تا روز سيزدهم (یعنی تیشتر). البته ما اکنون روزها را میشماريم، اما در ايران باستان روزها شمارش نمیشدند (يعنی هفته وجود نداشت)، بلکه هر روز را با نام ويژه خودش میشناختند. نام روز سيزدهم «تيشتر» (tištar) بوده است. تيشتر نام ایزد «باران» است. در روز سيزدهم، اين سبزهها را میبردند و با آيين ويژه و باشکوهی نثار آب روان میکردند و «تيشتر» را ستايش میکردند که تو به ما باران دادی و سبزههای ما بلند شده و جهان سبز شده، پس ما هم اين سبزهها را به تو نثار میکنيم. امروزه هيچکس توجه نمیکند که چرا ما سبزهها را به آب میدهيم؟ نخست میگويند که سيزدهم گجسته (نحس) است که هيچ معنایی ندارد، سپس سبزهها را پرت میکنند در جویهای آب! در حالی که در ايران باستان با نياز و احترام اين کار را میکردند».
💎
🆔 @maneshparsi
👍1👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سیزده_بدر
سرایش و خوانش :
بانو #هما_ارژنگی.
💎
🆔 @maneshparsi
سرایش و خوانش :
بانو #هما_ارژنگی.
💎
🆔 @maneshparsi