tgoop.com/maqze_kasif/93696
Create:
Last Update:
Last Update:
داستانشم خیلی قشنگه.
پسر باغبون داشته تو باغ کار میکرده که پرنسس میاد تو باغ. پسر یه دسته از این گلا دستش بود چون علف هرز محسوب میشدن و میخواسته بندازتشون دور. پرنسس میره سمتش ازش می پرسه اینا چقدر قشنگن، اسمشون چیه؟ پسر باغبون که از بچگی عاشق پرنسس بوده و قراره به زودی بخاطر مریضی بمیره و دکتر جوابش کرده، دسته گلو میده به پرنسس. تو چشماش نگاه میکنه و میگه: فراموشم نکن.
پرنسس اون لحظه متوجه نمیشه ولی بعدا که پسرک فوت میکنه، اون دسته گلو که خشک کرده تو کتابهای سلطنتی میذاره و اسم اون گلو فراموشم مکن ثبت میکنه. چون اسم پسره رو نمی دونسته..؛)
BY ☄️Maqze Kasif☄️
![](https://photo2.tgoop.com/u/cdn4.cdn-telegram.org/file/WZ8L2a53boe6bMtsQh8137UeYA4IUTFJXCsuZZy0BfhDAskkJ2NVog3G63Zx7701zJVM5C5QdhCf9Lp51QK_W8Y1_Sq9Y6HR4mq3XXiBDHvFaBDpufWn1i5aYcAfGuj04pJt2IfHAeR13ls4PDU4uvFDZuh75-fKr_8WeiweW9ral5cOin5ltRovmQrkkvtOd2Ikz1DnTC3RzowJwqaP6_j9UKf-DExrlUtG_reLyMebOwYf2goO-esGEl4QHkVSSHV1WVuKYtMAQYrcLwTUfNsG6tnXCagHUpFuHxzx4tesSlrtbYVToQXK_d1yhxEDnkVopAaG2Suuzeu5hcv7Yw.jpg)
Share with your friend now:
tgoop.com/maqze_kasif/93696