#امیرالمومنین_علی
در حریمت شفا نمیخواهم
آتشم زن دوا نمیخواهم
لحظهی استجابت روضه
از شما جز شما نمیخواهم
خاک پای تو کیمیای من است
جز همین کیمیا نمیخواهم
تا اسیر حسین تو هستم
دلی از غم رها نمیخواهم
من حسینی و حیدریم ، پس
بی نجف ، کربلا نمیخواهم
"مست مست و قلندر استم من
خاک نعلین قنبر استم من"
ابتدا، انتها نداری تو
جز خدا آشنا نداری تو
آیهی اعظم خداوندی
کی، چگونه، کجا نداری تو
همهی سائلان تو شاهند
سائل بینوا نداری تو
فرش این خانه بال جبریل است
قالی نخنما نداری تو
با سرت عرش شکسته ولی
روضهی «بوریا» نداری تو
"شب اسیر سپیدهی سحرت"
عالمی مات جلوهی پسرت
آمدم تا در این شب آخر
مثل این کاسههای پشت در
مرحمی آورم برای سرت
گرچه این را نمیکنم باور
که دوایی برای این سر نیست
که سر تو نمیشود بهتر
که امید یتیمها امشب
میرود پیش حضرت مادر
که در این شهر بیلیاقتها
نیمه شب دفن میشود حیدر
شب، غریبی، تلاطم دریا
شب مدینه، نجف، غم زهرا
اسم مادر رسید و غوغا شد
گره از کار بستهام وا شد
اسم مادر دوباره معجزه کرده
نفَس آلودهای مسیحا شد
باید امشب به روضه برگردم :
بی تو حیدر عجیب تنها شد
قدرِ شبهای قدر ! بعد از تو
خانه قبری برای مولا شد
امشب آغاز بهتری دارد
شب وصل علی و زهرا شد
غم اگر رنگ مادری دارد
گریه هم بوی بهتری دارد
محمد بختیاری
@marsiyeeh
در حریمت شفا نمیخواهم
آتشم زن دوا نمیخواهم
لحظهی استجابت روضه
از شما جز شما نمیخواهم
خاک پای تو کیمیای من است
جز همین کیمیا نمیخواهم
تا اسیر حسین تو هستم
دلی از غم رها نمیخواهم
من حسینی و حیدریم ، پس
بی نجف ، کربلا نمیخواهم
"مست مست و قلندر استم من
خاک نعلین قنبر استم من"
ابتدا، انتها نداری تو
جز خدا آشنا نداری تو
آیهی اعظم خداوندی
کی، چگونه، کجا نداری تو
همهی سائلان تو شاهند
سائل بینوا نداری تو
فرش این خانه بال جبریل است
قالی نخنما نداری تو
با سرت عرش شکسته ولی
روضهی «بوریا» نداری تو
"شب اسیر سپیدهی سحرت"
عالمی مات جلوهی پسرت
آمدم تا در این شب آخر
مثل این کاسههای پشت در
مرحمی آورم برای سرت
گرچه این را نمیکنم باور
که دوایی برای این سر نیست
که سر تو نمیشود بهتر
که امید یتیمها امشب
میرود پیش حضرت مادر
که در این شهر بیلیاقتها
نیمه شب دفن میشود حیدر
شب، غریبی، تلاطم دریا
شب مدینه، نجف، غم زهرا
اسم مادر رسید و غوغا شد
گره از کار بستهام وا شد
اسم مادر دوباره معجزه کرده
نفَس آلودهای مسیحا شد
باید امشب به روضه برگردم :
بی تو حیدر عجیب تنها شد
قدرِ شبهای قدر ! بعد از تو
خانه قبری برای مولا شد
امشب آغاز بهتری دارد
شب وصل علی و زهرا شد
غم اگر رنگ مادری دارد
گریه هم بوی بهتری دارد
محمد بختیاری
@marsiyeeh
❤1
#امیرالمومنین_علی
بسم ربی که بی قرار علی است
رمضان ماه شاهکار علی است
شده این ماه اگر که ماه کرم
ماه الطاف بیشمار علی است
روزه پر فضل و برکت است اما
قدر و شأنش به اعتبار علی است
روسیاهم ولی رها نشدم
چون زمامم در اختیار علی است
بر لب هر کسی مناجات است
تا خود حشر وامدار علی است
حاجیان دور کعبه می چرخند
چرخش کعبه بر مدار علی است
غایت سیر ماست شهر نجف
مقصد عاشقان، مزار علی است
هر که دلتنگ وصل دلدار است
وقت مرگش در انتظار علی است
خسته است از جنایت و تزویر
هر کجا هر که دوستدار علی است
گردن بی رگ سعودی ها
تشنه ی خشم ذوالفقار علی است
مؤمنین را امیر جز او نیست
این خصیصه در انحصار علی است
روضه ی سخت تشنگی حسین
راز چشمان اشکبار علی است
**
هر که آمد به قتلگه می گفت
بزنیدش که از تبار علی است
آن عبایی که از ته گودال
می بَرد شمر، یادگار علی است
محمدجواد شیرازی
@marsiyeeh
بسم ربی که بی قرار علی است
رمضان ماه شاهکار علی است
شده این ماه اگر که ماه کرم
ماه الطاف بیشمار علی است
روزه پر فضل و برکت است اما
قدر و شأنش به اعتبار علی است
روسیاهم ولی رها نشدم
چون زمامم در اختیار علی است
بر لب هر کسی مناجات است
تا خود حشر وامدار علی است
حاجیان دور کعبه می چرخند
چرخش کعبه بر مدار علی است
غایت سیر ماست شهر نجف
مقصد عاشقان، مزار علی است
هر که دلتنگ وصل دلدار است
وقت مرگش در انتظار علی است
خسته است از جنایت و تزویر
هر کجا هر که دوستدار علی است
گردن بی رگ سعودی ها
تشنه ی خشم ذوالفقار علی است
مؤمنین را امیر جز او نیست
این خصیصه در انحصار علی است
روضه ی سخت تشنگی حسین
راز چشمان اشکبار علی است
**
هر که آمد به قتلگه می گفت
بزنیدش که از تبار علی است
آن عبایی که از ته گودال
می بَرد شمر، یادگار علی است
محمدجواد شیرازی
@marsiyeeh
👍3😢1
#امیرالمومنین_علی
مرهم نزن دوباره، خون روی سرم را
زینب بیا و بردار، با گریه بسترم را
گیرم طبیب امشب زخم مرا دوا کرد
پیش تو می شکافم صد زخم دیگرم را
حال بد یتیمان حال مرا عوض کرد
نگذاشتم ببینند این دیدهء ترم را
گوشم پُر از صدای دشنام پیرزن بود
خانه به خانه بردم، این بار محترم را
یک عمر چاه کوفه، هم نالهء علی بود
با فاطمه گرفتم، احیای آخرم را
سی سال پهلوی من حرمت فقط شکستند
آنها که بد شکستند، پهلوی همسرم را
زهرا میان بستر، رویش کبود بوده
بگذار پای آن غم، زردی پیکرم را
او را که غسل دادم، سر را زدم به دیوار
چه خوب شد ندیدی بازوی پر ورم را
زهرا غم حسن را، در کوچه دید و جان داد
رویش نشد بگوید بردار زیورم را
طبق روال مادر، روضه فقط حسین است
رفتم به کربلایت، پایان منبرم را
از صبح تا غروبی صدبار گریه کردم
گودال را بگویم یا غارت حرم را
اصلا ً بیا ابالفضل؛ جان تو، جان زینب
در بین کوفه تنها نگذار دخترم را
حق می دهم اگر که از نی سرت بیفتد
زینب اگر بگوید، بردند معجرم را
رضا دین پرور
@marsiyeeh
مرهم نزن دوباره، خون روی سرم را
زینب بیا و بردار، با گریه بسترم را
گیرم طبیب امشب زخم مرا دوا کرد
پیش تو می شکافم صد زخم دیگرم را
حال بد یتیمان حال مرا عوض کرد
نگذاشتم ببینند این دیدهء ترم را
گوشم پُر از صدای دشنام پیرزن بود
خانه به خانه بردم، این بار محترم را
یک عمر چاه کوفه، هم نالهء علی بود
با فاطمه گرفتم، احیای آخرم را
سی سال پهلوی من حرمت فقط شکستند
آنها که بد شکستند، پهلوی همسرم را
زهرا میان بستر، رویش کبود بوده
بگذار پای آن غم، زردی پیکرم را
او را که غسل دادم، سر را زدم به دیوار
چه خوب شد ندیدی بازوی پر ورم را
زهرا غم حسن را، در کوچه دید و جان داد
رویش نشد بگوید بردار زیورم را
طبق روال مادر، روضه فقط حسین است
رفتم به کربلایت، پایان منبرم را
از صبح تا غروبی صدبار گریه کردم
گودال را بگویم یا غارت حرم را
اصلا ً بیا ابالفضل؛ جان تو، جان زینب
در بین کوفه تنها نگذار دخترم را
حق می دهم اگر که از نی سرت بیفتد
زینب اگر بگوید، بردند معجرم را
رضا دین پرور
@marsiyeeh
👍12❤1
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
لالهگون گشت ز خون روی دلآرای علی
میچکد اشک حسن بر رخ زیبای علی
مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد
از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی
که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب
در دل خـاک رود قـامت رعنای علی
جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت
جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی
آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون
عوض آن که نهد رو به کف پای علی
هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است
در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی
صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین
نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی
از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف
تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی
نـخلهـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو
چاهها منتظر نالـۀ شبهـای علی
"میثم" از سوز درون گرید و خواهد ز خدا
نالهاش را برسانند به امضای علی
استاد حاج غلامرضا سازگار
@marsiyeeh
#شام_غریبان
لالهگون گشت ز خون روی دلآرای علی
میچکد اشک حسن بر رخ زیبای علی
مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد
از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی
که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب
در دل خـاک رود قـامت رعنای علی
جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت
جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی
آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون
عوض آن که نهد رو به کف پای علی
هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است
در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی
صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین
نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی
از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف
تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی
نـخلهـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو
چاهها منتظر نالـۀ شبهـای علی
"میثم" از سوز درون گرید و خواهد ز خدا
نالهاش را برسانند به امضای علی
استاد حاج غلامرضا سازگار
@marsiyeeh
👍2
#امیرالمومنین_علی
#بعد_از_شهادت
از آسمان کوفه علی پر کشید رفت
از دستهای عالم و آدم برید رفت
آن کس که چشمهای نخفته ز غصه داشت
آرام و خسته زیر لحد آرمید و رفت
برروی خاک کوچه یتیمی به گریه گفت
دنیا یتیم شد که پدر هم پرید رفت
دلتنگ بود و جای گریبان صبر خویش
با دست تیغ فرق سرش را درید رفت
گاهی عدو شود سبب خیر، ضربه ای
آن استخوان بین گلو را کشید رفت
ای کاش بر خرابه سری می زد آن غیور
آن کس که ناز چشم یتیمان خرید رفت
موسی علیمرادی
@marsiyeeh
#بعد_از_شهادت
از آسمان کوفه علی پر کشید رفت
از دستهای عالم و آدم برید رفت
آن کس که چشمهای نخفته ز غصه داشت
آرام و خسته زیر لحد آرمید و رفت
برروی خاک کوچه یتیمی به گریه گفت
دنیا یتیم شد که پدر هم پرید رفت
دلتنگ بود و جای گریبان صبر خویش
با دست تیغ فرق سرش را درید رفت
گاهی عدو شود سبب خیر، ضربه ای
آن استخوان بین گلو را کشید رفت
ای کاش بر خرابه سری می زد آن غیور
آن کس که ناز چشم یتیمان خرید رفت
موسی علیمرادی
@marsiyeeh
#امیرالمومنین_علی
#بعد_از_شهادت
ای نخلهای کوفه! امام شما چه شد؟
آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟
محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟
سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟
هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟
فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟
ای صحنههای بدر و احد کو امیرتان؟
ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟
ای کوچههای شهر مدینه خبر دهید
صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟
ای کودک یتیم که خالی است سفرهات
آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟
ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟
آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟
پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب
میریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟
ای کوفه آن امیر غریبی که سالها
دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟
"میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی
با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟
استاد حاج غلامرضا سازگار
@marsiyeeh
#بعد_از_شهادت
ای نخلهای کوفه! امام شما چه شد؟
آن اشک و شور و گریه و حال و دعا چه شد؟
محراب کوفه! سرخی دامان تو ز چیست؟
سجادۀ علی! علی مرتضی چه شد؟
هم صحبت غریب تو ای چاه کوفه کو؟
فریادهای آن دل درد آشنا چه شد؟
ای صحنههای بدر و احد کو امیرتان؟
ای ذوالفقار، بازوی شیرخدا چه شد؟
ای کوچههای شهر مدینه خبر دهید
صاحب عزای حضرت خیرالنسا چه شد؟
ای کودک یتیم که خالی است سفرهات
آورد آنکه بهر تو هر شب غذا چه شد؟
ای بام کوفه بانگ اذان علی کجاست؟
آن صوت دلنشین و صدای رسا چه شد؟
پیر مریض! یار غریبی که نیمه شب
میریخت در دهان تو هر شب دوا چه شد؟
ای کوفه آن امیر غریبی که سالها
دیده است از رعیتش آزارها چه شد؟
"میثم" بخوان ز سوز جگر روضۀ علی
با ما بگو به آن شه ارض و سما چه شد؟
استاد حاج غلامرضا سازگار
@marsiyeeh
❤1
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
تا جسم بو تراب نهان در تراب شد
گردون به فرق خاک نشینان خراب شد
با یک مدینه غربت و یک کوفه درد و غم
مانند شمع سوخت و لب بست و آب شد
وقتی که بازگشت حسن از کنار قبر
از سوز ناله اش دل زینب کباب شد
چندین ستاره در دل شب خون گریستند
تا نیمه شب به خاک نهان آفتاب شد
پاداش آن مروّت و مردانگیّ و عدل
روی علی ز خون سر او خضاب شد
کاش این چنین نبود و نباشد شنیده ام
بین همه سلام علی بی جواب شد
فریاد می زنند شب و نخل و چاه ها
والله بر علی ستم بی حساب شد
در مجلس شهید همه آورند گل
امشب سرشگ دیده ی زینب گلاب شد
"میثم" سزد که نسل جوان گریه ها کنند
بر رهبری که پیر به فصل شباب شد
استاد حاج غلامرضا سازگار
@marsiyeeh
#شام_غریبان
تا جسم بو تراب نهان در تراب شد
گردون به فرق خاک نشینان خراب شد
با یک مدینه غربت و یک کوفه درد و غم
مانند شمع سوخت و لب بست و آب شد
وقتی که بازگشت حسن از کنار قبر
از سوز ناله اش دل زینب کباب شد
چندین ستاره در دل شب خون گریستند
تا نیمه شب به خاک نهان آفتاب شد
پاداش آن مروّت و مردانگیّ و عدل
روی علی ز خون سر او خضاب شد
کاش این چنین نبود و نباشد شنیده ام
بین همه سلام علی بی جواب شد
فریاد می زنند شب و نخل و چاه ها
والله بر علی ستم بی حساب شد
در مجلس شهید همه آورند گل
امشب سرشگ دیده ی زینب گلاب شد
"میثم" سزد که نسل جوان گریه ها کنند
بر رهبری که پیر به فصل شباب شد
استاد حاج غلامرضا سازگار
@marsiyeeh
❤1👍1
#مناجات_شب_قدر
لطف و احسان تو بود امشب شدم مهمان تو
این محبتهای مالا مال را از من مگیر
پوزشم را کن قبول با دست خالی آمدم
فرصتی دیگر بده اقبال را ازمن مگیر
هرچه را خواهی بگیر اصلا بیا جانم بگیر
نوکری بر درگه پنج آل را از من مگیر
در گدایی بی زبانم ، راضیم با این زبان
پس گدایی با زبان لال را ازمن مگیر
گرچه حالم بدشود ، از ناله و زاری ولی
التماست می کنم این حال را از من مگیر
گرچه من بد بوده ام ؛ اما به دل دارم امید
چون کریمی ای کریم اشکال را ازمن مگیر
رضا ترابی گلیده
@marsiyeeh
لطف و احسان تو بود امشب شدم مهمان تو
این محبتهای مالا مال را از من مگیر
پوزشم را کن قبول با دست خالی آمدم
فرصتی دیگر بده اقبال را ازمن مگیر
هرچه را خواهی بگیر اصلا بیا جانم بگیر
نوکری بر درگه پنج آل را از من مگیر
در گدایی بی زبانم ، راضیم با این زبان
پس گدایی با زبان لال را ازمن مگیر
گرچه حالم بدشود ، از ناله و زاری ولی
التماست می کنم این حال را از من مگیر
گرچه من بد بوده ام ؛ اما به دل دارم امید
چون کریمی ای کریم اشکال را ازمن مگیر
رضا ترابی گلیده
@marsiyeeh
👍1
#مناجات_شب_قدر
شبِ پایان و دلم پیش تو ای حضرت یار
من کجا لایق آنم ، شوَم هم صحبت یار
جز به درگاه تو جانا ، به کجا روی کنم؟
همه اُمّیدِ جهانست ، فقط رحمت یار
دَر و دیوار ثناگوی خدا گشته ، اگر
بشوی لایق هم صحبتی خلوت یار
دل دیوانه ی من گم نکند راهِ خودش
چو بداند شب آخر شده از فرصت یار
گَر ، به امضا نرسد حُکم قضایم چه کنم؟
چو به پایان برسد تا به سحر ، مهلت یار
گُنهم ٬ کـــوه بزرگی شده اندر نظرم
چه کنم هیچ ندارم به جز از همّت یار
همه اُمّیدِ منی ، یــوســفِ زهرا مددی
زنده باشم نظرم اُفتد و بر دولت یار
شده « تنها» چو کلافِ گره اندر گرهی
چو نبیند سرِ آن را به یدِ حکمت یار
حسن نبی جندقی
@marsiyeeh
شبِ پایان و دلم پیش تو ای حضرت یار
من کجا لایق آنم ، شوَم هم صحبت یار
جز به درگاه تو جانا ، به کجا روی کنم؟
همه اُمّیدِ جهانست ، فقط رحمت یار
دَر و دیوار ثناگوی خدا گشته ، اگر
بشوی لایق هم صحبتی خلوت یار
دل دیوانه ی من گم نکند راهِ خودش
چو بداند شب آخر شده از فرصت یار
گَر ، به امضا نرسد حُکم قضایم چه کنم؟
چو به پایان برسد تا به سحر ، مهلت یار
گُنهم ٬ کـــوه بزرگی شده اندر نظرم
چه کنم هیچ ندارم به جز از همّت یار
همه اُمّیدِ منی ، یــوســفِ زهرا مددی
زنده باشم نظرم اُفتد و بر دولت یار
شده « تنها» چو کلافِ گره اندر گرهی
چو نبیند سرِ آن را به یدِ حکمت یار
حسن نبی جندقی
@marsiyeeh
#امام_زمان_عج
#مناجات_شب_قدر
به حق خدای شب قدرها
بیا ای دعای شب قدرها
حضور تو تنها نفس می دهد
به حال و هوای شب قدرها
پر از التماس است و آقا بیاست
در عمق صدای شب قدرها
الهی نگاهی کن از روی لطف
به آقا بیای شب قدرها
برای تمنای روز ظهور
می افتم به پای شب قدرها
کمی نقد عشق و عنایت بریز
به دست گدای شب قدرها
مریض فراقیم یابن الحسن
تو هستی دوای شب قدرها
به حق علی و به حق الحسین
به این ناله های شب قدرها
مرا یک سحر کاش مهمان کنی
نجف کربلای شب قدرها
محمد بیابانی
@marsiyeeh
#مناجات_شب_قدر
به حق خدای شب قدرها
بیا ای دعای شب قدرها
حضور تو تنها نفس می دهد
به حال و هوای شب قدرها
پر از التماس است و آقا بیاست
در عمق صدای شب قدرها
الهی نگاهی کن از روی لطف
به آقا بیای شب قدرها
برای تمنای روز ظهور
می افتم به پای شب قدرها
کمی نقد عشق و عنایت بریز
به دست گدای شب قدرها
مریض فراقیم یابن الحسن
تو هستی دوای شب قدرها
به حق علی و به حق الحسین
به این ناله های شب قدرها
مرا یک سحر کاش مهمان کنی
نجف کربلای شب قدرها
محمد بیابانی
@marsiyeeh
#امام_زمان_عج
#مناجات_شب_قدر
بگیر تُو دستت سر و سامونم و
رها نکن حال پریشونم و
فدات بشم فقط یه بار نگام کن
منم وسط می ذارم این جونم و
من نمیخام وصله ناجور بشم
با کارام از تو انقدر دور بشم
اگه قراره که روت و نبینم
بهتره از همین الان کور بشم
نذار که تا ابد خجل بمونم
با پای لنگم توی گل بمونم
بذار سرم رو زیر پات بذارم
نذار که آرزو به دل بمونم
درد داریم بده دوای مارو
بیا و کم کن شر دشمنارو
میگن درای حرما رو بستن
دوباره وا کن راه کربلارو
برام همینکه روضه خونم بسه
همینکه گریه کن بمونم بسه
همینکه یک بار تا میگم حسین جان
مادرت از عرش بگه جونم بسه
میگن که هر هفته شب جمعه ها
روضه به پا میکنه تو کربلا
تو قتلگاه میگه غریب مادر
بمیره مادر که سرت شد جدا
محمد بیابانی
@marsiyeeh
#مناجات_شب_قدر
بگیر تُو دستت سر و سامونم و
رها نکن حال پریشونم و
فدات بشم فقط یه بار نگام کن
منم وسط می ذارم این جونم و
من نمیخام وصله ناجور بشم
با کارام از تو انقدر دور بشم
اگه قراره که روت و نبینم
بهتره از همین الان کور بشم
نذار که تا ابد خجل بمونم
با پای لنگم توی گل بمونم
بذار سرم رو زیر پات بذارم
نذار که آرزو به دل بمونم
درد داریم بده دوای مارو
بیا و کم کن شر دشمنارو
میگن درای حرما رو بستن
دوباره وا کن راه کربلارو
برام همینکه روضه خونم بسه
همینکه گریه کن بمونم بسه
همینکه یک بار تا میگم حسین جان
مادرت از عرش بگه جونم بسه
میگن که هر هفته شب جمعه ها
روضه به پا میکنه تو کربلا
تو قتلگاه میگه غریب مادر
بمیره مادر که سرت شد جدا
محمد بیابانی
@marsiyeeh
👍2❤1
#امام_زمان_عج
#مناجات_شب_قدر
ای عزیز خدا،امام زمان
صاحب روضه ها،امام زمان
بر سر و سینه می زنی ای وای!
فرق او شد دو تا امام زمان
بین ما هستی و چه تنهایی!
می زنی ضجّه ها امام زمان
از سر شب به یادتان هستم
می کنی یاد ما؟امام زمان
کم ما و کرامتت مولا
نظری بر گدا امام زمان
کاش احیا کنیم یک شب قدر
در کنار شما امام زمان
پرده های گناه باعث شد
از تو هستم جدا امام زمان
می شوم لایق زیارت تو
گر نمایی دعا امام زمان
تو جوادی و من بخیل آقا
جود بی انتها ،امام زمان
امشبی را بیا و بد گذران
سحری با گدا امام زمان
شب قدر است روزیم گردان
عرفه،کربلا، امام زمان
محمدمهدی عبدالهی
@marsiyeeh
#مناجات_شب_قدر
ای عزیز خدا،امام زمان
صاحب روضه ها،امام زمان
بر سر و سینه می زنی ای وای!
فرق او شد دو تا امام زمان
بین ما هستی و چه تنهایی!
می زنی ضجّه ها امام زمان
از سر شب به یادتان هستم
می کنی یاد ما؟امام زمان
کم ما و کرامتت مولا
نظری بر گدا امام زمان
کاش احیا کنیم یک شب قدر
در کنار شما امام زمان
پرده های گناه باعث شد
از تو هستم جدا امام زمان
می شوم لایق زیارت تو
گر نمایی دعا امام زمان
تو جوادی و من بخیل آقا
جود بی انتها ،امام زمان
امشبی را بیا و بد گذران
سحری با گدا امام زمان
شب قدر است روزیم گردان
عرفه،کربلا، امام زمان
محمدمهدی عبدالهی
@marsiyeeh
👍1
#مناجات_شب_قدر
هر کس برای توبه مصمم نمی شود
با صد هزار موعظه آدم نمی شود
امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم
فردا همین مجال فراهم نمی شود
طاعات ما و حلقه ی پیوند با خدا
خالص نبوده است که محکم نمی شود
نامردی است بندگی لحظه ای ما
شوق گناه و نافله با هم نمی شود
باید برای خشکی چشم التماس کرد
این چاه خشک، یک شبه زمزم نمی شود
ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو:
من آمدم کنار تو باشم، نمی شود؟
شاید که از نگاه تو افتاده ام دگر
وقتی دلم، شکسته و محرم نمی شود
در بین خوب ها منِ آلوده هم بخر
چیزی که از کریمی تو کم نمی شود
حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده
حلوا برای غم زده مرهم نمی شود
جای بهشت کرب و بلا روزی ام کنید
بی کربلا بهشت، مجسم نمی شود
هرکس که آمده قدمی سمت کربلا
شرمنده ی رسول مکرم نمی شود
نان علی و فاطمه را سائلی که خورد
دیگر مقابل احدی خم نمی شود
شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند
پس مرهمی براش فراهم نمی شود
جوری که آیه های سرش ریخته بهم
هر کار هم کنند منظم نمی شود
این ضربه سخت بود ولی در دل علی
بر دردهای کوچه مقدم نمی شود
زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمین طَف
یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی شود
محمد جواد شیرازی
@marsiyeeh
هر کس برای توبه مصمم نمی شود
با صد هزار موعظه آدم نمی شود
امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم
فردا همین مجال فراهم نمی شود
طاعات ما و حلقه ی پیوند با خدا
خالص نبوده است که محکم نمی شود
نامردی است بندگی لحظه ای ما
شوق گناه و نافله با هم نمی شود
باید برای خشکی چشم التماس کرد
این چاه خشک، یک شبه زمزم نمی شود
ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو:
من آمدم کنار تو باشم، نمی شود؟
شاید که از نگاه تو افتاده ام دگر
وقتی دلم، شکسته و محرم نمی شود
در بین خوب ها منِ آلوده هم بخر
چیزی که از کریمی تو کم نمی شود
حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده
حلوا برای غم زده مرهم نمی شود
جای بهشت کرب و بلا روزی ام کنید
بی کربلا بهشت، مجسم نمی شود
هرکس که آمده قدمی سمت کربلا
شرمنده ی رسول مکرم نمی شود
نان علی و فاطمه را سائلی که خورد
دیگر مقابل احدی خم نمی شود
شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند
پس مرهمی براش فراهم نمی شود
جوری که آیه های سرش ریخته بهم
هر کار هم کنند منظم نمی شود
این ضربه سخت بود ولی در دل علی
بر دردهای کوچه مقدم نمی شود
زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمین طَف
یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی شود
محمد جواد شیرازی
@marsiyeeh
👍3❤1
#مناجات_شب_قدر
️
امشب شب قدر است و من
روی سیاه آورده ام
تا که خریداری کنی
بار گناه آورده ام
من رو سیاهم ای خدا
غرق گناهم ای خدا
( یا ربنا یا ربنا اغفر لنا تقصیرنا )
گفتی که امشب بهتر از
یک عمر طولانی بود
گفتی که توبه می خری
وقت پشیمانی بُود
یا رب اَجِرنا یا مُجیر
ردم مکن دستم بگیر
( فَارحم الهی یا کریم )
سنگینی بار گناه
پشت مرا بشکسته است
از بس که دارم حق ناس
درها به رویم بسته است
الطاف خود ابراز کن
در را به رویم باز کن
از تو خجالت می کشم
بس نان شبهه خورده ام
من آبروی خویش را
با هر گناهی برده ام
ای آن که ستاری خدا
کن آبرو داری خدا
من با شهیدان بوده ام
حالا چنین آلوده ام
از آخرت غافل شدم
با معصیت آسوده ام
حق شهید بی مزار
منت بر این غافل گذار
فتنه فراوان گشته و
من راه خود گم کرده ام
باید که بیدارم کنی
حالا که رو آورده ام
ای که کس هر بی کسی
آخر به دادم می رسی
امشب که تقدیر همه
عالم به دست مهدی است
دانم که آزرده دل از
بد کاری و بد عهدی است
او را ز من راضی نما
تا که کند بهرم دعا
( مولا ابا صالح بیا )
تا دلبرم راضی شود
ناد علی ذکر من است
در موج غم های دلم
یاد علی فکر من است
من از علی دم می زنم
آتش به عالم می زنم
( جانم علی ـ جانم علی )
ای رحمت بی انتها
ای لیله قدرم علی
ای دستگیر بینوا
ماه شب بدرم علی
ای بهترین مولای من
آقای من آقای من
جواد حیدری
@marsiyeeh
️
امشب شب قدر است و من
روی سیاه آورده ام
تا که خریداری کنی
بار گناه آورده ام
من رو سیاهم ای خدا
غرق گناهم ای خدا
( یا ربنا یا ربنا اغفر لنا تقصیرنا )
گفتی که امشب بهتر از
یک عمر طولانی بود
گفتی که توبه می خری
وقت پشیمانی بُود
یا رب اَجِرنا یا مُجیر
ردم مکن دستم بگیر
( فَارحم الهی یا کریم )
سنگینی بار گناه
پشت مرا بشکسته است
از بس که دارم حق ناس
درها به رویم بسته است
الطاف خود ابراز کن
در را به رویم باز کن
از تو خجالت می کشم
بس نان شبهه خورده ام
من آبروی خویش را
با هر گناهی برده ام
ای آن که ستاری خدا
کن آبرو داری خدا
من با شهیدان بوده ام
حالا چنین آلوده ام
از آخرت غافل شدم
با معصیت آسوده ام
حق شهید بی مزار
منت بر این غافل گذار
فتنه فراوان گشته و
من راه خود گم کرده ام
باید که بیدارم کنی
حالا که رو آورده ام
ای که کس هر بی کسی
آخر به دادم می رسی
امشب که تقدیر همه
عالم به دست مهدی است
دانم که آزرده دل از
بد کاری و بد عهدی است
او را ز من راضی نما
تا که کند بهرم دعا
( مولا ابا صالح بیا )
تا دلبرم راضی شود
ناد علی ذکر من است
در موج غم های دلم
یاد علی فکر من است
من از علی دم می زنم
آتش به عالم می زنم
( جانم علی ـ جانم علی )
ای رحمت بی انتها
ای لیله قدرم علی
ای دستگیر بینوا
ماه شب بدرم علی
ای بهترین مولای من
آقای من آقای من
جواد حیدری
@marsiyeeh
👍1
#مناجات_شب_قدر
خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن
نده جواب مرا لااقل جواب مکن
تمام خواسته هایم برای نفسم بود
دعای من که دعا نیست مستجاب مکن
صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم
مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن
همین که ترس برم داشته خودش کافی ست
تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن
عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست
جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن
چقدر جار زدم من که "دوستم داری"
بیا مقابل مردم مرا خراب مکن
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم
زیاد روی من و توبه ام حساب مکن
اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم
مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن
سوا نکن که همه با همیم جان حسین
همه غلام حسینیم، انتخاب مکن...
علی اکبر لطیفیان
@marsiyeeh
خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن
نده جواب مرا لااقل جواب مکن
تمام خواسته هایم برای نفسم بود
دعای من که دعا نیست مستجاب مکن
صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم
مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن
همین که ترس برم داشته خودش کافی ست
تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن
عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست
جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن
چقدر جار زدم من که "دوستم داری"
بیا مقابل مردم مرا خراب مکن
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم
زیاد روی من و توبه ام حساب مکن
اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم
مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن
سوا نکن که همه با همیم جان حسین
همه غلام حسینیم، انتخاب مکن...
علی اکبر لطیفیان
@marsiyeeh
👍3❤1
#مناجات_شب_قدر
تا نگاهت بشود سهم گدایت شب قدر
میشوم زائر ایوانِ طلایت شب قدر
در خیالاتِ خودم آمده ام سمتِ حرم
تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر
چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام»
آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر
بینوا آمده ام تا به نوایی برسم
دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر
غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا(س)
فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر
عاشقت هست خدا؛ پس بعلی(ع) العفو...
رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شب قدر
نام تو هست امان نامۂ از دوزخ؛ پس-
شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر
چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث»
تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شب قدر
غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده-
مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر
بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند...
بچّه هایت همگی دورِ عبایت شب قدر!
مرضیه عاطفی
@marsiyeeh
تا نگاهت بشود سهم گدایت شب قدر
میشوم زائر ایوانِ طلایت شب قدر
در خیالاتِ خودم آمده ام سمتِ حرم
تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر
چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام»
آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر
بینوا آمده ام تا به نوایی برسم
دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر
غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا(س)
فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر
عاشقت هست خدا؛ پس بعلی(ع) العفو...
رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شب قدر
نام تو هست امان نامۂ از دوزخ؛ پس-
شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر
چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث»
تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شب قدر
غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده-
مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر
بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند...
بچّه هایت همگی دورِ عبایت شب قدر!
مرضیه عاطفی
@marsiyeeh
👍7❤6
#وداع_با_ماه_رمضان
یک قطره اشک شرم مرا "یم" حساب کرد
کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد
آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشت
ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد
با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
یک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم
منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد
معلوم بود آبرویم را نمیبرد
از اولش گناه مرا کم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخرد على
باید به روى شاه دو عالم حساب کرد
این گریه قابلیت غفران نداشت که...
پس روى گریه هاى محرم حساب کرد
فرمود "بالحسین" بگو،گفتم و خرید
یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند
ممنون حیدریم که درهم حساب کرد
علی اکبر لطیفیان
@marsiyeeh
یک قطره اشک شرم مرا "یم" حساب کرد
کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد
آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشت
ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد
با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
یک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم
منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد
معلوم بود آبرویم را نمیبرد
از اولش گناه مرا کم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخرد على
باید به روى شاه دو عالم حساب کرد
این گریه قابلیت غفران نداشت که...
پس روى گریه هاى محرم حساب کرد
فرمود "بالحسین" بگو،گفتم و خرید
یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند
ممنون حیدریم که درهم حساب کرد
علی اکبر لطیفیان
@marsiyeeh
👍3
#وداع_با_ماه_رمضان
روز های آخر و پایانی است
آخرین ساعات این مهمانی است
لطف کردی پر نمودی کاسه را
باده غیر از عشق نابت فانی است
لطف کردی که نمک گیرت شدم
لطف هایت روشن و پنهانی است
سجده از جنس خودت آورده ام
کن قبول انگار که طولانی است
آمدم با رمز یا زهرا مدد
ذکر یا زهرا یقین،طوفانی است
چونکه دادم بر حسین یا رب قسم
بخشش من کار بس آسانی است
سجده دارم در کنارت یا حسین
جای مهرت روی این پیشانی است
قبل تکبیر نمازم،السلام
اینچنین است هر نماز عرفانی است
روح الله دانش
@marsiyeeh
روز های آخر و پایانی است
آخرین ساعات این مهمانی است
لطف کردی پر نمودی کاسه را
باده غیر از عشق نابت فانی است
لطف کردی که نمک گیرت شدم
لطف هایت روشن و پنهانی است
سجده از جنس خودت آورده ام
کن قبول انگار که طولانی است
آمدم با رمز یا زهرا مدد
ذکر یا زهرا یقین،طوفانی است
چونکه دادم بر حسین یا رب قسم
بخشش من کار بس آسانی است
سجده دارم در کنارت یا حسین
جای مهرت روی این پیشانی است
قبل تکبیر نمازم،السلام
اینچنین است هر نماز عرفانی است
روح الله دانش
@marsiyeeh
👍1
#وداع_با_ماه_رمضان
یادت دلیل گریهی پنهانی من است
نامت انیس این دل زندانی من است
نیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا
بارگناه علت پنهانی من است
از خود بریدهام به تو نزدیکتر شوم
این لحظهها که خلوت روحانی من است
در خلوتم همیشه کلنجار میروم
میگویم این چه وضع مسلمانی من است
کاری بکن که رو نزم بر کسی بیا...
چیزی بده که رزق سلیمانی من است
از سفرهی تو میخورم و سیر میشوم
شکرت از این که نعمتت ارزانی من است
یک جلوهات بر این دل تاریک و سنگیام
پایان خوابهای زمستانی من است
امشب که داد میزنم العفو ای خدا
لحظـه به لحظه رحمت بارانی من است
گرم گناه بودهام و دیر آمدم
عصیان دلیل غیبت طولانی من است
تا که نبخشیام من از این جا نمیروم
این گریه برگ سبز پشیمانی من است
دارد بساط سفرهی تو جمع میشود
غم میخورم که آخر مهمانی من است
محمدحسن بیاتلو
@marsiyeeh
یادت دلیل گریهی پنهانی من است
نامت انیس این دل زندانی من است
نیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا
بارگناه علت پنهانی من است
از خود بریدهام به تو نزدیکتر شوم
این لحظهها که خلوت روحانی من است
در خلوتم همیشه کلنجار میروم
میگویم این چه وضع مسلمانی من است
کاری بکن که رو نزم بر کسی بیا...
چیزی بده که رزق سلیمانی من است
از سفرهی تو میخورم و سیر میشوم
شکرت از این که نعمتت ارزانی من است
یک جلوهات بر این دل تاریک و سنگیام
پایان خوابهای زمستانی من است
امشب که داد میزنم العفو ای خدا
لحظـه به لحظه رحمت بارانی من است
گرم گناه بودهام و دیر آمدم
عصیان دلیل غیبت طولانی من است
تا که نبخشیام من از این جا نمیروم
این گریه برگ سبز پشیمانی من است
دارد بساط سفرهی تو جمع میشود
غم میخورم که آخر مهمانی من است
محمدحسن بیاتلو
@marsiyeeh
👍1
#وداع_با_ماه_رمضان
ماه خوب عاشقی دارد به پایان می رسد
لحظهی تودیع مهماندار و مهمان می رسد
آسمان چشم های عاشقان ابری شده
مثل این سی شب دوباره بوی باران می رسد
پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می رود
از هراس دوری اش دارد به لب جان می رسد
گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند
طرفة العینی گذشت و وقت هجران می رسد
با مجیر و با ابو حمزه چه حالی داشتیم
زود دارد افتتاح ما به پایان می رسد
بی سر و پا آمدم،حالا سراپا ثروتم
آری آری بر فقیران لطف سلطان می رسد
مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد
این فقط از خلق نیکوی کریمان می رسد
آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده گان
تا که آوای فغان از بند شیطان می رسد
تا به قدر ذره ای مژگان من نمناک شد
دیدم از دریای رحمت موج غفران می رسد
تا که گفتم "بالحسین،العفو"،دستم را گرفت
لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" می رسد
هر شب اینجا پا به پای ما خدا هم روضه خواند
ناله ی واویلتا از عرش رحمان می رسد
در میان نهری از خون،جان زینب بی سلاح
چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می رسد
خواهرش بالای تل دارد تماشا می کند
مادرش با قدّ خم،موی پریشان می رسد
کاش می شد زودتر از کربلا دورش کنند
دارد از صحرا صدای نعل اسبان می رسد
عطر سیب پیکرش گودال را پر کرد و بعد
بویی از پیراهن یوسف به کنعان می رسد
وعده ی ما اربعین،پای پیاده از نجف
کربلا آغوش خود بگشا که مهمان می رسد
مصطفی هاشمی نسب
@marsiyeeh
ماه خوب عاشقی دارد به پایان می رسد
لحظهی تودیع مهماندار و مهمان می رسد
آسمان چشم های عاشقان ابری شده
مثل این سی شب دوباره بوی باران می رسد
پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می رود
از هراس دوری اش دارد به لب جان می رسد
گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند
طرفة العینی گذشت و وقت هجران می رسد
با مجیر و با ابو حمزه چه حالی داشتیم
زود دارد افتتاح ما به پایان می رسد
بی سر و پا آمدم،حالا سراپا ثروتم
آری آری بر فقیران لطف سلطان می رسد
مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد
این فقط از خلق نیکوی کریمان می رسد
آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده گان
تا که آوای فغان از بند شیطان می رسد
تا به قدر ذره ای مژگان من نمناک شد
دیدم از دریای رحمت موج غفران می رسد
تا که گفتم "بالحسین،العفو"،دستم را گرفت
لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" می رسد
هر شب اینجا پا به پای ما خدا هم روضه خواند
ناله ی واویلتا از عرش رحمان می رسد
در میان نهری از خون،جان زینب بی سلاح
چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می رسد
خواهرش بالای تل دارد تماشا می کند
مادرش با قدّ خم،موی پریشان می رسد
کاش می شد زودتر از کربلا دورش کنند
دارد از صحرا صدای نعل اسبان می رسد
عطر سیب پیکرش گودال را پر کرد و بعد
بویی از پیراهن یوسف به کنعان می رسد
وعده ی ما اربعین،پای پیاده از نجف
کربلا آغوش خود بگشا که مهمان می رسد
مصطفی هاشمی نسب
@marsiyeeh
👍1