#تفسیر_رجعنا_من_الجهاد_الاصغر_الی_الجهاد_الاکبر
🔵عالمی را لقمه کرد و در کشید
معدهاش نعره زنان هل من مزید
نهاد بیت "جهنم" است.
هل من مزید؟ آیا بیشتر از این هست؟
✅جهنم، تمام عالم را مثل لقمهای در خورد فرو کشید و خورد و همچنان فریاد میزند: آیا بیش از این چیزی هست؟
نفس انسان هم در زیادهخواهی و طمع مثل جهنم است.
🔵حق قدم بر وی نهد از لامکان
آنگه او ساکن شود از کن فکان
کن فکان: معادل کُن فیکون و به این معناست که با یک اشاره الهی، امر خلقت صورت گرفتهاست.
(سرعت اجرای امر الهی)
حق قدم بر وی نهاد از لامکان:
بعضی از شارحان مثنوی قدم را انسان کامل تفسیر کردهاند.
عدهای هم گفتهاند منظور از قدم ، آرامش و سکینه رحمانی است.
فرقه مجسمه (کسانی که برای خدا جسم قائل هستند) به معنای واقعی عبارت معتقدند. #فروزانفر
✅ جهنم با وجود سیری ناپذیری خود، وقتی به آرامش و سکون میرسد که خداوند امر کند.
جهنم اگر مجاز از نفس انسان باشد، خداوند میتواند این نفس را به آرامش و سکون و رضا برساند.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵عالمی را لقمه کرد و در کشید
معدهاش نعره زنان هل من مزید
نهاد بیت "جهنم" است.
هل من مزید؟ آیا بیشتر از این هست؟
✅جهنم، تمام عالم را مثل لقمهای در خورد فرو کشید و خورد و همچنان فریاد میزند: آیا بیش از این چیزی هست؟
نفس انسان هم در زیادهخواهی و طمع مثل جهنم است.
🔵حق قدم بر وی نهد از لامکان
آنگه او ساکن شود از کن فکان
کن فکان: معادل کُن فیکون و به این معناست که با یک اشاره الهی، امر خلقت صورت گرفتهاست.
(سرعت اجرای امر الهی)
حق قدم بر وی نهاد از لامکان:
بعضی از شارحان مثنوی قدم را انسان کامل تفسیر کردهاند.
عدهای هم گفتهاند منظور از قدم ، آرامش و سکینه رحمانی است.
فرقه مجسمه (کسانی که برای خدا جسم قائل هستند) به معنای واقعی عبارت معتقدند. #فروزانفر
✅ جهنم با وجود سیری ناپذیری خود، وقتی به آرامش و سکون میرسد که خداوند امر کند.
جهنم اگر مجاز از نفس انسان باشد، خداوند میتواند این نفس را به آرامش و سکون و رضا برساند.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
❤6👏3
#تفسیر_رجعنا_من_الجهاد_الاصغر_الی_الجهاد_الاکبر
🔵چونکه جزو دوزخ است این نفس ما
طبع کل دارد همیشه جزوها
تشبیه نفس به دوزخ
✅نفس انسان مثل دوزخ و جزئی از آن است.
هر جزئی تابع صفات کل خود است، پس نفس امّاره انسان هم ویژگیهایی مثل دوزخ دارد.
🔵این قدم ، حق را بُوَد کهاو را کُشد
غیر حق، خود کی* کمان او کَشَد
کی: چه کسی
کمان کسی را کشیدن کنایه از اینکه توان انجام کاری را داشتن و از عهده کاری برآمدن است.
کُشتن: خاموش کردن
در ادبیات گذشته مصدر (کُشتن) به معنای خاموش کردن هم کاربرد داشت:
✅به جز خداوند چه کسی میتواند آتش جهنم را خاموش کند و ان را به آرامش برساند؟
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵چونکه جزو دوزخ است این نفس ما
طبع کل دارد همیشه جزوها
تشبیه نفس به دوزخ
✅نفس انسان مثل دوزخ و جزئی از آن است.
هر جزئی تابع صفات کل خود است، پس نفس امّاره انسان هم ویژگیهایی مثل دوزخ دارد.
🔵این قدم ، حق را بُوَد کهاو را کُشد
غیر حق، خود کی* کمان او کَشَد
کی: چه کسی
کمان کسی را کشیدن کنایه از اینکه توان انجام کاری را داشتن و از عهده کاری برآمدن است.
کُشتن: خاموش کردن
در ادبیات گذشته مصدر (کُشتن) به معنای خاموش کردن هم کاربرد داشت:
شمع را باید از این خانه به در بردن و کشتن
تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی
#سعدی
✅به جز خداوند چه کسی میتواند آتش جهنم را خاموش کند و ان را به آرامش برساند؟
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
❤5👏3
میفرماید که «اِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنیِنَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ»
تو به قیمت ورای دو جهانی
چه کنم قدر خود نمیدانی
مفروش خویش ارزان
که تو بس گران بهایی
حق تعالى میفرماید که من شما را و اوقات و انفاس شما را و اموال و روزگار شما را خریدم که اگر به من صرف رود و به من دهید بهای آن بهشت جاودانی است.
قیمت تو پیش من این است. اگر تو خود را به دوزخ فروشی ظلم برخود کرده باشی.
همچنان که آن مرد ، کاردِ صد دیناری را بر دیوار زد و بر او کوزهای یا کدویی آویخت.
#فیه_ما_فیه
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
تو به قیمت ورای دو جهانی
چه کنم قدر خود نمیدانی
مفروش خویش ارزان
که تو بس گران بهایی
حق تعالى میفرماید که من شما را و اوقات و انفاس شما را و اموال و روزگار شما را خریدم که اگر به من صرف رود و به من دهید بهای آن بهشت جاودانی است.
قیمت تو پیش من این است. اگر تو خود را به دوزخ فروشی ظلم برخود کرده باشی.
همچنان که آن مرد ، کاردِ صد دیناری را بر دیوار زد و بر او کوزهای یا کدویی آویخت.
#فیه_ما_فیه
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
❤4🥰2🕊1
#تفسیر_رجعنا_من_الجهاد_الاصغر_الی_الجهاد_الاکبر
🔵در کمان ننهند الّا تیر راست
این کمان را باژگون کژ تیرهاست
🔵راست شو چون تیر و واره از کمان
کهاز کمان هر راست بجهد بیگمان
باژگون: سرنگون، وارونه
کژ: کج
وا ره ؛ رها شو
از مصدر وارهیدن یعنی آزاد شدن، رها شدن.
تشبیه نفس به کمان از جهت اینکه متمایل به چیزی میشود همانطور که دو طرف کمان، مایل به سمت چپ و راست است و مستقیم نیست.
راست شو: صداقت داشته باش، استوار و محکم باش. مستقیم حرکت کن
✅تیر برای پرتاب شدن و برخورد به هدف، باید راست باشد و در مسیر مستقیم پیش برود. تیری که در کمان نفس قرار دارد کج است و چون کج است به هدف نمیرسد.
(تیر نفس استعاره از خواهشها و تمایلات افراط و تفریط گونه آدمی است.)
افراط: زیاده روی در کاری
تفریط: کم رَوی در کاری
برای رها شدن از کمانِ نفس، باید راستی و درستی (اعتدال و میانه روی) را در پیش بگیری چون راستی و صداقت تو را به مقصد و هدف میرساند.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵در کمان ننهند الّا تیر راست
این کمان را باژگون کژ تیرهاست
🔵راست شو چون تیر و واره از کمان
کهاز کمان هر راست بجهد بیگمان
باژگون: سرنگون، وارونه
کژ: کج
وا ره ؛ رها شو
از مصدر وارهیدن یعنی آزاد شدن، رها شدن.
تشبیه نفس به کمان از جهت اینکه متمایل به چیزی میشود همانطور که دو طرف کمان، مایل به سمت چپ و راست است و مستقیم نیست.
راست شو: صداقت داشته باش، استوار و محکم باش. مستقیم حرکت کن
✅تیر برای پرتاب شدن و برخورد به هدف، باید راست باشد و در مسیر مستقیم پیش برود. تیری که در کمان نفس قرار دارد کج است و چون کج است به هدف نمیرسد.
(تیر نفس استعاره از خواهشها و تمایلات افراط و تفریط گونه آدمی است.)
افراط: زیاده روی در کاری
تفریط: کم رَوی در کاری
برای رها شدن از کمانِ نفس، باید راستی و درستی (اعتدال و میانه روی) را در پیش بگیری چون راستی و صداقت تو را به مقصد و هدف میرساند.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
❤6👏2
#تفسیر_رجعنا_من_الجهاد_الاصغر_الی_الجهاد_الاکبر
🔵چونکه وا گشتم ز پیکار برون
روی آوردم به پیکار درون
🔵قد رجعنا من جهاد الاصغریم
با نبی اندر جهاد اکبریم
پیکار برون: جنگ با دشمن بیرونی
پیکار درون: جنگ با نفس
جهاد اصغر کنایه از جنگ با دشمن بیرونی
جهاد اکبر کنایه از جنگ با دشمن درونی
ادامه سخن خرگوش به نخجیران
خرگوش نماد انسان عاقل
نخجیران نماد انسانهای غافل
✅چون از مبارزه و نبرد علیه دشمن بیرونی آسوده خاطر شدم، اکنون به جنگ با دشمن درونی رو آوردهام.
ما کسانی هستیم که از جنگ کوچک یعنی جنگ با دشمن بیرونی برگشتهایم و با پیامبر در جهاد بزرگتر یعنی مبارزه با نفس و خواهشها و تمایلات زیادهطلبانه نفس حضور داریم.
🔸نکته: از دیدگاه مولانا برای پیروزی بر دشمن نفس باید پیامبر را الگوی خود قرار داد.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵چونکه وا گشتم ز پیکار برون
روی آوردم به پیکار درون
🔵قد رجعنا من جهاد الاصغریم
با نبی اندر جهاد اکبریم
پیکار برون: جنگ با دشمن بیرونی
پیکار درون: جنگ با نفس
جهاد اصغر کنایه از جنگ با دشمن بیرونی
جهاد اکبر کنایه از جنگ با دشمن درونی
ادامه سخن خرگوش به نخجیران
خرگوش نماد انسان عاقل
نخجیران نماد انسانهای غافل
✅چون از مبارزه و نبرد علیه دشمن بیرونی آسوده خاطر شدم، اکنون به جنگ با دشمن درونی رو آوردهام.
ما کسانی هستیم که از جنگ کوچک یعنی جنگ با دشمن بیرونی برگشتهایم و با پیامبر در جهاد بزرگتر یعنی مبارزه با نفس و خواهشها و تمایلات زیادهطلبانه نفس حضور داریم.
🔸نکته: از دیدگاه مولانا برای پیروزی بر دشمن نفس باید پیامبر را الگوی خود قرار داد.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
❤4👏2
#تفسیر_رجعنا_من_الجهاد_الاصغر_الی_الجهاد_الاکبر
🔵قُوّت از حق خواهم و توفیق و لاف
تا به سوزن بر کَنم این کوه قاف
لاف: ادعا، افتخار، در اینجا به معنی چارهجویی و راهکار است.
کوه قاف کنایه از نفس اماره ، سختی و دشواری
با سوزن کوه کندن: کنایه از انجام کاری بسیار دشوار
قاف در ادبیات
کوهی از زمرد سبز که دور تا دور زمین را فراگرفته و ارتفاع آن تا آسمان به اندازه قد یک انسان است.
قاف یا البرز کوه جایی است که آفتاب از شرق آن طلوع میکند و در غرب آن غروب میکند.
همه کوههای روی زمین به کوه قاف متصل هستند و فرشتهای نگهبان کوه قاف است. اگر فرشته کوه را حرکت دهد، در زمین زلزله ایجاد میشود.
در این بیت نفس به کوه قاف تشبیه شده از جهت استحکام و عظمت که باید با سوزن ریاضتها آن را کَند
✅از خداوند توفیق و توانایی و چارهای طلب میکنم تا بتوانم با سوزن ریاضت، کوه قاف نفس را ذره ذره برکنم و اصلاح کنم.
🔵سهل دان شیری که صفها بشکند
شیر آن است آنکه خود را بشکند
شیر مجاز از انسان شجاع
✅کار آن شیری که دشمنان را در هم میشکند و آنها را شکست میدهد، آسان است.
شیر حقیقی، کسی است که نفس امارهٔ خود را در هم بشکند و خود را از زندان خودبینی برهاند.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵قُوّت از حق خواهم و توفیق و لاف
تا به سوزن بر کَنم این کوه قاف
لاف: ادعا، افتخار، در اینجا به معنی چارهجویی و راهکار است.
کوه قاف کنایه از نفس اماره ، سختی و دشواری
با سوزن کوه کندن: کنایه از انجام کاری بسیار دشوار
قاف در ادبیات
کوهی از زمرد سبز که دور تا دور زمین را فراگرفته و ارتفاع آن تا آسمان به اندازه قد یک انسان است.
قاف یا البرز کوه جایی است که آفتاب از شرق آن طلوع میکند و در غرب آن غروب میکند.
همه کوههای روی زمین به کوه قاف متصل هستند و فرشتهای نگهبان کوه قاف است. اگر فرشته کوه را حرکت دهد، در زمین زلزله ایجاد میشود.
در این بیت نفس به کوه قاف تشبیه شده از جهت استحکام و عظمت که باید با سوزن ریاضتها آن را کَند
✅از خداوند توفیق و توانایی و چارهای طلب میکنم تا بتوانم با سوزن ریاضت، کوه قاف نفس را ذره ذره برکنم و اصلاح کنم.
🔵سهل دان شیری که صفها بشکند
شیر آن است آنکه خود را بشکند
شیر مجاز از انسان شجاع
✅کار آن شیری که دشمنان را در هم میشکند و آنها را شکست میدهد، آسان است.
شیر حقیقی، کسی است که نفس امارهٔ خود را در هم بشکند و خود را از زندان خودبینی برهاند.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
❤4👏2
#عاشقانه_مولانا_برای_حسام_الدین
....آینهٔ جان نیست الّا روی یار
روی آن یاری که باشد زان دیار
گفتم ای دل ، آینهٔ کلی بجو
رَو به دریا، کار بَر نایَد به جو
زین طلب ، بنده به کوی تو رسید
درد ، مریم را به خرما بُن کشید
دیدهٔ تو چون دلم را دیده شد
شد دل نادیده ، غرق دیده شد
آینهٔ کلی تو را دیدم ابد
دیدم اندر چشم تو من نقش خود ...
#مثنوی_دفتر_دوم
خط: #استاد_محسن_اسماعیلی
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
....آینهٔ جان نیست الّا روی یار
روی آن یاری که باشد زان دیار
گفتم ای دل ، آینهٔ کلی بجو
رَو به دریا، کار بَر نایَد به جو
زین طلب ، بنده به کوی تو رسید
درد ، مریم را به خرما بُن کشید
دیدهٔ تو چون دلم را دیده شد
شد دل نادیده ، غرق دیده شد
آینهٔ کلی تو را دیدم ابد
دیدم اندر چشم تو من نقش خود ...
#مثنوی_دفتر_دوم
خط: #استاد_محسن_اسماعیلی
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
❤5🥰2
#آمدن_رسول_روم_تا_امیرالمومنین_عمر_رضی_الله_عنه_و_دیدن_او_کرامات_عمر_را_رضی_الله_عنه
تا عمر آمد ز قیصر یک رسول
در مدینه از بیابان نُغول
گفت کو قصر خلیفهای حَشَم
تا من اسپ و رخت را آنجا کَشَم
قوم گفتندش که او را قصر نیست
مر عمر را قصر، جان روشنی است
گرچه از میری وِرا آوازهای است
همچو درویشان مر او را کازهای است
ای برادر چون ببینی قصر او ؟
چونکه در چشم دلت رُستهاست مو
چشم دل از مو و علت پاک آر
وانگهان دیدار قصرش چشم دار
هر که را هست از هوسها جان پاک
زود بیند حضرت و ایوان پاک
چون محمد پاک شد زین نار و دود
هر کجا رو کرد وجه الله بود
چون رفیقی وسوسهٔ بدخواه را
کی بدانی ثَمَّ وَجه الله را
هر که را باشد ز سینه فتح باب
بیند او بر چرخ دل صد آفتاب
حق پدید است از میان دیگران
همچو ماه اندر میان اختران
دو سرِ انگشت بر دو چشم نِه
هیچ بینی از جهان؟ انصاف ده!
گر نبینی این جهان معدوم نیست
عیب جز ز انگشت نفسِ شوم نیست
تو ز چشم ، انگشت را بَردار هین
وانگهانی هرچه میخواهی ببین
نوح را گفتند امت ، کو ثواب ؟
گفت او زان سوی واستغشوا ثیاب
رو و سر در جامهها پیچیدهاید
لاجرم با دیده و نادیدهاید
آدمی دید است و باقی پوست است
دید آنست آن ، که دید دوست است
چونکه دیدِ دوست نبود کور بِه
دوست کهاو باقی نباشد دور بِه
چون رسول روم این الفاظ تَر
در سماع آورد شد مشتاقتر
دیده را بر جستن عُمَّر گماشت
رخت را و اسپ را ضایع گذاشت
هر طرف اندر پی آن مردِ کار
میشدی پرسانِ او دیوانهوار
کهاین چنین مردی بود اندر جهان
وز جهان مانندِ جان ، باشد نهان
جست او را تاش چون بنده بود
لاجرم جوینده یابنده بود
دید اعرابیزنی او را دخیل
گفت عُمّر نک به زیر آن نخیل
زیر خرمابُن ز خلقان او جدا
زیر سایه خفته بین سایهٔ خدا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
تا عمر آمد ز قیصر یک رسول
در مدینه از بیابان نُغول
گفت کو قصر خلیفهای حَشَم
تا من اسپ و رخت را آنجا کَشَم
قوم گفتندش که او را قصر نیست
مر عمر را قصر، جان روشنی است
گرچه از میری وِرا آوازهای است
همچو درویشان مر او را کازهای است
ای برادر چون ببینی قصر او ؟
چونکه در چشم دلت رُستهاست مو
چشم دل از مو و علت پاک آر
وانگهان دیدار قصرش چشم دار
هر که را هست از هوسها جان پاک
زود بیند حضرت و ایوان پاک
چون محمد پاک شد زین نار و دود
هر کجا رو کرد وجه الله بود
چون رفیقی وسوسهٔ بدخواه را
کی بدانی ثَمَّ وَجه الله را
هر که را باشد ز سینه فتح باب
بیند او بر چرخ دل صد آفتاب
حق پدید است از میان دیگران
همچو ماه اندر میان اختران
دو سرِ انگشت بر دو چشم نِه
هیچ بینی از جهان؟ انصاف ده!
گر نبینی این جهان معدوم نیست
عیب جز ز انگشت نفسِ شوم نیست
تو ز چشم ، انگشت را بَردار هین
وانگهانی هرچه میخواهی ببین
نوح را گفتند امت ، کو ثواب ؟
گفت او زان سوی واستغشوا ثیاب
رو و سر در جامهها پیچیدهاید
لاجرم با دیده و نادیدهاید
آدمی دید است و باقی پوست است
دید آنست آن ، که دید دوست است
چونکه دیدِ دوست نبود کور بِه
دوست کهاو باقی نباشد دور بِه
چون رسول روم این الفاظ تَر
در سماع آورد شد مشتاقتر
دیده را بر جستن عُمَّر گماشت
رخت را و اسپ را ضایع گذاشت
هر طرف اندر پی آن مردِ کار
میشدی پرسانِ او دیوانهوار
کهاین چنین مردی بود اندر جهان
وز جهان مانندِ جان ، باشد نهان
جست او را تاش چون بنده بود
لاجرم جوینده یابنده بود
دید اعرابیزنی او را دخیل
گفت عُمّر نک به زیر آن نخیل
زیر خرمابُن ز خلقان او جدا
زیر سایه خفته بین سایهٔ خدا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🕊2❤1👏1
#فیه_ما_فیه
همچنین آدمی بیاید که او را دریاها بس نکند.
و آدمی باشد که او را قطرهای چند بس باشد و زیاده از آن زیانش دارد.
و این تنها در عالم معنی و علوم و حکمت نیست در همهچیز چنین است.
در مالها و زرها و کانها جمله بیحدّ و پایان است امّا بر قدر شخص فرود آید زیرا که افزون از آن برنتابد و دیوانه شود.
نمیبینی در مجنون و در فرهاد و غیره از عاشقان که کوه و دشت گرفتند ....
#فیه_ما_فیه
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
همچنین آدمی بیاید که او را دریاها بس نکند.
و آدمی باشد که او را قطرهای چند بس باشد و زیاده از آن زیانش دارد.
و این تنها در عالم معنی و علوم و حکمت نیست در همهچیز چنین است.
در مالها و زرها و کانها جمله بیحدّ و پایان است امّا بر قدر شخص فرود آید زیرا که افزون از آن برنتابد و دیوانه شود.
نمیبینی در مجنون و در فرهاد و غیره از عاشقان که کوه و دشت گرفتند ....
#فیه_ما_فیه
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
❤4🥰1🕊1
Forwarded from مهربانو شو (zohre.parham)
✨✨✨
به قول مولانای جان:
گر جملهٔ خلق قصد جان تو کنند
دل تنگ مکن
از آن ما باش و مترس.
به قول مولانای جان:
گر جملهٔ خلق قصد جان تو کنند
دل تنگ مکن
از آن ما باش و مترس.
👏3❤1🥰1
#آمدن_رسول_روم_تا_امیرالمومنین_عمر_رضی_الله_عنه_و_دیدن_او_کرامات_عمر_را_رضی_الله_عنه
این حکایت در ادامه حکایت نخچیران و بیان جهاد اکبر و مبارزه با نَفسِ اماره است.
از دیدگاه مولانا ، خود شکستن و مبارزه با دشمن درونی و نفس مهمتر و بالاتر از مبارزه با دشمن بیرونی است. عُمَر در این حکایت ، نماد مجاهدان با نَفس است.
منبع این داستان حکایتی از اسرار التوحید سنایی است.
خلاصه داستان
فرستادهای امپراطور روم به سوی خلیفه دوم مسلمانان آمد و از محل قصر و جایگاه خلیفه پرسید. به او گفتند که عمر، قصری ندارد و در خانهای ساده زندگی میکند.
فرستاده روم، عمر را جستجو کرد و سرانجام او را در زیر خرمابُنی یافت که خوابیده بود.
فرستاده نزدیک آمد ولی از هیبتی که از دیدن خلیفه بر دلش افتاد، نتوانست به او نزدیک شود.
تعجب کرد که این ترس از کجاست. آن هم ترس در مقابل مردی که بدون سلاح و در خواب است.
مولانا بیان میکند که این ترس؛ از هیبت حق است نه هیبت خلق.
فرستاده روم ایستاد تا اینکه خلیفه از خواب برخاست و او را نزد خود نشاند.
آن دل از جا رفته را دلشاد کرد
خاطر ویرانش را آباد کرد
و چون روح او را تشنه دانستن دید؛ با او درباره مطالبی چون حال و مقام و روح و ... سخن گفت.
چون عمر اغیاررو را یار یافت
جان او را طالب اسرار یافت...
از منازلهای جانش یاد داد
وز سفرهای روانش یاد داد
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
@masnavijan
این حکایت در ادامه حکایت نخچیران و بیان جهاد اکبر و مبارزه با نَفسِ اماره است.
از دیدگاه مولانا ، خود شکستن و مبارزه با دشمن درونی و نفس مهمتر و بالاتر از مبارزه با دشمن بیرونی است. عُمَر در این حکایت ، نماد مجاهدان با نَفس است.
منبع این داستان حکایتی از اسرار التوحید سنایی است.
خلاصه داستان
فرستادهای امپراطور روم به سوی خلیفه دوم مسلمانان آمد و از محل قصر و جایگاه خلیفه پرسید. به او گفتند که عمر، قصری ندارد و در خانهای ساده زندگی میکند.
فرستاده روم، عمر را جستجو کرد و سرانجام او را در زیر خرمابُنی یافت که خوابیده بود.
فرستاده نزدیک آمد ولی از هیبتی که از دیدن خلیفه بر دلش افتاد، نتوانست به او نزدیک شود.
تعجب کرد که این ترس از کجاست. آن هم ترس در مقابل مردی که بدون سلاح و در خواب است.
مولانا بیان میکند که این ترس؛ از هیبت حق است نه هیبت خلق.
فرستاده روم ایستاد تا اینکه خلیفه از خواب برخاست و او را نزد خود نشاند.
آن دل از جا رفته را دلشاد کرد
خاطر ویرانش را آباد کرد
و چون روح او را تشنه دانستن دید؛ با او درباره مطالبی چون حال و مقام و روح و ... سخن گفت.
چون عمر اغیاررو را یار یافت
جان او را طالب اسرار یافت...
از منازلهای جانش یاد داد
وز سفرهای روانش یاد داد
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
@masnavijan
❤4👏2
Sazo Avaz Daramad
Salar Aghili [ ShabaMusic.Com ]
بنال بلبل اگر با مَنَت سرِ یاریاست
که ما دو عاشق زاریم و کارِ ما زاریاست
در آن زمین که نسیمی وَزَد ز طُرِّهٔ دوست
چه جایِ دم زدنِ نافههای تاتاریاست
خیالِ زلفِ تو پختن نه کارِ هر خامیاست
که زیرِ سلسله رفتن طریقِ عیّاریاست
#آواز
#سالار_عقیلی
#شرح_غزل_حافظ
https://www.tgoop.com/tafsirehafeez
#شرح_مثنوی_جان
https://www.tgoop.com/masnavijan
که ما دو عاشق زاریم و کارِ ما زاریاست
در آن زمین که نسیمی وَزَد ز طُرِّهٔ دوست
چه جایِ دم زدنِ نافههای تاتاریاست
خیالِ زلفِ تو پختن نه کارِ هر خامیاست
که زیرِ سلسله رفتن طریقِ عیّاریاست
#آواز
#سالار_عقیلی
#شرح_غزل_حافظ
https://www.tgoop.com/tafsirehafeez
#شرح_مثنوی_جان
https://www.tgoop.com/masnavijan
❤3🥰1👏1
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
#سعدی
خط: امید ربانی
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
#سعدی
خط: امید ربانی
#شرح_مثنوی_جان
@masnavijan
❤5🥰1🕊1
سلام قولاً من ربِّ الرحیم
سلام هی حتی مطلع الفجر
عزیزان ذکر نام سلام را در گروهها جاری بفرمایید. به امید گشایش
سلام هی حتی مطلع الفجر
عزیزان ذکر نام سلام را در گروهها جاری بفرمایید. به امید گشایش
🕊7❤3🙏2
#آمدن_رسول_روم_تا_امیرالمومنین_عمر
🔵تا عُمر آمد ز قیصر یک رسول
در مدینه از بیابانِ نُغول
قیصر: لقب پادشاهان روم
قیصر عربی شده کسری (کَسرا ) است. شکل دیگری از خسرو و لقب پادشاهان ایرانی
رسول: فرستاده
بیابان نُغول: راه دور و دراز
مدینه به معنی شهر و کوتاه شده مدینه النبی است که پیش از هجرت پیامبر (ص) یثرب نامیده میشد.
فرستادهای از سوی قیصر رُوم، پس از طی کردن راهها و بیابانهای دور و دراز به شهر مدینه و دیدار با خلیفه دوم مسمانان آمد.
🔵 گفت: کو قصرِ خلیفه، ای حَشَم؟
تا من اسب و رَخت را آنجا کشم
حَشَم: لشکریان، بزرگان، خدمتکاران، چاکران، ملتزمین رکاب
رَخت: اسباب سفر
رخت کشیدن به جایی: اقامت کردن، ساکن شدن
✅فرستادۀ قیصر روم گفت: ای گروه بزرگان و خدمتکاران ، کاخ خلیفه کجاست تا من اسب و اسباب سفرم را به آنجا ببرم و آنجا ساکن شوم؟
در آنجا رحل اقامت افکنم؟
🔵 قوم گفتندش که او را قصر نیست
مر عُمر را قصر، جانِ روشنی است
✅گروه مردم به او گفتند که خلیفهٔ مسلمانان، کاخی ندارد. کاخ و قصر او، همان جان روشن اوست.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵تا عُمر آمد ز قیصر یک رسول
در مدینه از بیابانِ نُغول
قیصر: لقب پادشاهان روم
قیصر عربی شده کسری (کَسرا ) است. شکل دیگری از خسرو و لقب پادشاهان ایرانی
رسول: فرستاده
بیابان نُغول: راه دور و دراز
مدینه به معنی شهر و کوتاه شده مدینه النبی است که پیش از هجرت پیامبر (ص) یثرب نامیده میشد.
فرستادهای از سوی قیصر رُوم، پس از طی کردن راهها و بیابانهای دور و دراز به شهر مدینه و دیدار با خلیفه دوم مسمانان آمد.
🔵 گفت: کو قصرِ خلیفه، ای حَشَم؟
تا من اسب و رَخت را آنجا کشم
حَشَم: لشکریان، بزرگان، خدمتکاران، چاکران، ملتزمین رکاب
رَخت: اسباب سفر
رخت کشیدن به جایی: اقامت کردن، ساکن شدن
✅فرستادۀ قیصر روم گفت: ای گروه بزرگان و خدمتکاران ، کاخ خلیفه کجاست تا من اسب و اسباب سفرم را به آنجا ببرم و آنجا ساکن شوم؟
در آنجا رحل اقامت افکنم؟
🔵 قوم گفتندش که او را قصر نیست
مر عُمر را قصر، جانِ روشنی است
✅گروه مردم به او گفتند که خلیفهٔ مسلمانان، کاخی ندارد. کاخ و قصر او، همان جان روشن اوست.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
❤3👏1
#آمدن_رسول_روم_تا_امیرالمومنین_عمر
🔵گرچه از میری وِرا آوازهای است
همچو درویشان، مر او را کازهای است
آوازه: شهرت
کازه: خانهای که از چوب و نی میسازند.
✅اگرچه خلیفه در فرمانروایی، آوازه و شهرت دارد، ولى او مثل درویشان در خانهای کوچک زندگی میکند.
🔵 ای برادر چون ببینی قصرِ او ؟
چونکه در چشمِ دلت رُسته است مو
ای برادر: خطاب محبتآمیز مولانا به هر کسی است که مثنوی را میخواند.
موی در چشم داشتن کنایه از داشتن موانع و تعلقات و هوا و هوس مادی است که مانع حرکت فرد در مسیر سلوک است.
روییدن موی زائد در پلک چشم به سمت داخل چشم که یکی از بیماریهای چشمی و باعث درد و آزار چشم است نام عربی آن " سَبَل " است.
#مولانا در بیتی سرودند:
سَبَلهای کَهُن را، غم بیسر و بُن را
ز رگهاش و ز پیهاش به چنگاله کشیدیم
✅ای برادر، تو چطور میتوانی قصر درون و باطن او را ببینی در حالیکه در چشم دلت مو روییده و مانع دیدن توست.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵گرچه از میری وِرا آوازهای است
همچو درویشان، مر او را کازهای است
آوازه: شهرت
کازه: خانهای که از چوب و نی میسازند.
✅اگرچه خلیفه در فرمانروایی، آوازه و شهرت دارد، ولى او مثل درویشان در خانهای کوچک زندگی میکند.
🔵 ای برادر چون ببینی قصرِ او ؟
چونکه در چشمِ دلت رُسته است مو
ای برادر: خطاب محبتآمیز مولانا به هر کسی است که مثنوی را میخواند.
موی در چشم داشتن کنایه از داشتن موانع و تعلقات و هوا و هوس مادی است که مانع حرکت فرد در مسیر سلوک است.
روییدن موی زائد در پلک چشم به سمت داخل چشم که یکی از بیماریهای چشمی و باعث درد و آزار چشم است نام عربی آن " سَبَل " است.
#مولانا در بیتی سرودند:
سَبَلهای کَهُن را، غم بیسر و بُن را
ز رگهاش و ز پیهاش به چنگاله کشیدیم
✅ای برادر، تو چطور میتوانی قصر درون و باطن او را ببینی در حالیکه در چشم دلت مو روییده و مانع دیدن توست.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
❤4👏1
#آمدن_رسول_روم_تا_امیرالمومنین_عمر
🔵چشم ِ دل از مُو و علّت پاک آر
وآنگه آن، دیدار قصرش چشم دار
علت: بیماری، آسیب، عذر و بهانه
چشم داشتن: انتظار داشتن، امیدوار بودن
✅چشم دلت را از زواید و موانع دیدار پاک کن و پس از پاکسازی قلبت از آلودگی و بیماریهای باطنی است که میتوانی توقع داشته باشی که قصر جان و باطن را ببینی.
آلودگی و بیماریهای قلب مثل آز، حسد، دروغ، کینه، نفرت و ...
پاک کردن آلودگیها و خارها از دل به دشواری است و دیدن خارِ دل هم کار هر کسی نیست.
مولانا در #داستان_پادشاه_و_کنیزک به این مطلب اشاره کرده است:
چون کسی را خار در پایش جهد
پای خود را بر سَرِ زانو نهد
وز سَرِ سوزن همی جوید سرش
ور نیابد، میکُند با لب تَرَش
خار در پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بود؟ وا دِه جواب
خار در دل گر بدیدی هر خَسی
دستْ کِی بودی غمان را بر کسی؟
https://www.tgoop.com/masnavijan/266
🔵هرکه را هست از هوسها جانِ پاک
زود بیند حضرت و ایوانِ پاک
✅هر کسی که دل و جان او از انواع بیماریها و آلودگیهای باطنی پاک شده باشد، خیلی زود و بدون مانع میتواند حق و حقیقت را درک کند و ببیند.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
🔵چشم ِ دل از مُو و علّت پاک آر
وآنگه آن، دیدار قصرش چشم دار
علت: بیماری، آسیب، عذر و بهانه
چشم داشتن: انتظار داشتن، امیدوار بودن
✅چشم دلت را از زواید و موانع دیدار پاک کن و پس از پاکسازی قلبت از آلودگی و بیماریهای باطنی است که میتوانی توقع داشته باشی که قصر جان و باطن را ببینی.
آلودگی و بیماریهای قلب مثل آز، حسد، دروغ، کینه، نفرت و ...
پاک کردن آلودگیها و خارها از دل به دشواری است و دیدن خارِ دل هم کار هر کسی نیست.
مولانا در #داستان_پادشاه_و_کنیزک به این مطلب اشاره کرده است:
چون کسی را خار در پایش جهد
پای خود را بر سَرِ زانو نهد
وز سَرِ سوزن همی جوید سرش
ور نیابد، میکُند با لب تَرَش
خار در پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بود؟ وا دِه جواب
خار در دل گر بدیدی هر خَسی
دستْ کِی بودی غمان را بر کسی؟
https://www.tgoop.com/masnavijan/266
🔵هرکه را هست از هوسها جانِ پاک
زود بیند حضرت و ایوانِ پاک
✅هر کسی که دل و جان او از انواع بیماریها و آلودگیهای باطنی پاک شده باشد، خیلی زود و بدون مانع میتواند حق و حقیقت را درک کند و ببیند.
شرح بیتهای پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
@masnavijan
Telegram
کانال شرح مثنویِ جان
✅ چون كسی را خار، در پايش جهد
پای خود را بر سر زانو نهد
✅ وَز سر سوزن همی جويد سرش
ور نيابد، میكند با لب ترش
✅ خار، در پا شد چنين دشوارياب
خار، در دل چون بُوَد، واده جواب
این ابیات از جهت تمثیل بیان شده برای اینکه سختی شناخت روان…
پای خود را بر سر زانو نهد
✅ وَز سر سوزن همی جويد سرش
ور نيابد، میكند با لب ترش
✅ خار، در پا شد چنين دشوارياب
خار، در دل چون بُوَد، واده جواب
این ابیات از جهت تمثیل بیان شده برای اینکه سختی شناخت روان…
❤3👏1
سلام و درود بر عزیزان همراه.
سپاسگزارم از همراهی و همدلی شما عزیزانِ جان.
متاسفانه نت بسیار ضعیف است و فعلاً امکان ارسال شرح ابیات نیست.
با آرزوی سلامتی برای همه شما همراهان گرانقدر.
در اولین فرصت شرح مثنوی را ادامه خواهیم داد. ❤
سپاسگزارم از همراهی و همدلی شما عزیزانِ جان.
متاسفانه نت بسیار ضعیف است و فعلاً امکان ارسال شرح ابیات نیست.
با آرزوی سلامتی برای همه شما همراهان گرانقدر.
در اولین فرصت شرح مثنوی را ادامه خواهیم داد. ❤
❤2🙏2