Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
2405 - Telegram Web
Telegram Web
#آمدن_رسول_روم

🔵آدمی دید است و باقی پوست است
  دید آنست آن ، که دید دوست است

🔵چونکه دیدِ دوست نبود کور بِه
   دوست که‌او باقی نباشد دور بِه

دید: دیدن، نظاره، بصیرت و مشاهده با چشم دل
دوست در اینجا یعنی خداوند
باقی: جاودانه

حقیقت وجود انسان و ارزش او به چشم و دیده اوست (دیدن، نظاره و تماشا) و بقیه چیزها مثل پوست است.
دیده‌ی واقعی آن دیده‌ای است که خدا (دوست) را ببیند و اگر دیده‌ای به بینش و بصیرتی نرسد که خدا را ببیند، نابینا بودن ان دیده بهتر است از بینا بودنش.
دیدن دوستی خوب است که باقی و جاودانه باشد،  آن دوستی که پاینده و جاودانه نباشد، دور بودن او از انسان بهتراست.

مولانا در جای دیگری فرمودند:

عشق آن زنده گُزین که‌او باقی است
وز شراب جان‌فزایت ساقی است

شرح بیت‌های پیش اینجا
#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون

@masnavijan
1👏1
#آمدن_رسول_روم

🔵چون رسول روم این الفاظ تَر
   در سماع آورد شد مشتاق‌تر

🔵دیده را بر جستن عُمَّر گماشت
رخت را و اسپ را ضایع گذاشت

الفاظ تر: سخنان شیرین و دلنشین
در سماع اوردن: شنیدن
جُستن: یافتن و پیدا کردن گمشده
لاجرم: ناچار، بنابراین

وقتی فرستاده روم این سخنان تازه را درباره خلیفه دوم مسلمانان شنید، برای دیدن او  با اشتیاق بیشتری به جستجو پرداخت تا حدی که  اسباب سفر و اسب خود را فراموش کرد.

شرح بیت‌های پیش اینجا

#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون

@masnavijan
2👏1
#آمدن_رسول_روم

🔵هر طرف اندر پی آن مردِ کار
    می‌شدی پرسانِ او دیوانه‌وار

🔵که‌این چنین مردی بود اندر جهان
   وز جهان مانندِ جان ، باشد نهان

🔵جُست او را تاش چون بنده بود
    لاجرم جوینده یابنده بود

اندر پیِ : به دنبال
مردِ کار: مرد کاردان، مرد باتجربه، انسان کامل و مجاز از خلیفه دوم

فرستادهٔ قیصر روم برای پیدا کردن آن مرد لایق و انسان کامل با شوقی دیوانه‌وار ، پرسان پرسان به هر طرف می‌رفت و از هر کسی سراغ او را می گرفت.
فرستادهٔ قیصر روم با تعجب می‌گفت: آیا ممکن است که چنین مردی در جهان وجود داشته باشد که مانند جان و روح و پنهان از دیده‌ها باشد ؟
فرستاده پس از جستجو، خلیفه را پیدا کرد تا چون بنده‌ای در خدمت او باشد. به ناچار هر جوینده‌ای آنچه را که به دنبالش است، پیدا می‌کند.

شرح بیت‌های پیش اینجا

#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون

@masnavijan
1👏1
#آمدن_رسول_روم

🔵دید اعرابی‌زنی او را دخیل
گفت عُمّر نک به زیر آن نخیل

🔵زیر خرمابُن ز خلقان او جدا
زیر سایه خفته بین سایهٔ خدا

دخیل: غریبه، کسی که غیر قوم است و جایی وارد شده، مهمان
نَک: اکنون
نخیل: خرما
خرما بن: درخت خرما
سایه خدا: مجاز از خلیفه

🔸نکته:
در گذشته و اندیشه ایران باستان ؛ پادشاه، سایه خدا نامیده می‌شد. پادشاهان فرّه و شکوهی ایزدی داشتند.
فره‌ی ایزدی نوری از جانب خداست که به انسان‌های نیک تعلق می‌گیرد.

زن گفت: خلیفه دور از مردم در زیر درخت خرما در حال استراحت است، و این امری شگفت‌انگیز است که سایهٔ خدا را زیر سایهٔ درخت خرما ببینی که خوابیده است.

شرح بیت‌های پیش اینجا

#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون

@masnavijan
2👏1
مدتی هست که ما در طلبش سوخته‌ایم
شب و روز از طلبش هر طرفی جامه دران

غمزه توست که مست آید و دل‌ها دزدد
نرگس توست که ساقی است دهد رطل گران

#مولانا

#شرح_مثنوی_جان

https://www.tgoop.com/masnavijan
3🙏2
#لینک_یاب
حکایت‌های مثنوی

شروع کانال
نی‌نامه
پادشاه و کنیزک
شرح حکایت پادشاه و کنیزک
ملاقات پادشاه با آن ولی که در خواب دید

حکمت خسروانی
خلوت طلبیدن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
رقص سماع
مرد بقال و طوطی
شرح مرد بقال و طوطی
پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت
تلبیس وزیر با نصارا
قبول کردن نصارا مکر وزیر را
متابعت کردن نصارا وزیر را
قصه دیدن خلیفه لیلی را
بیان حسد وزیر
پیغام شاه پنهان، وزیر را
تخلیط وزیر در احکام انجیل
بیان خسارت وزیر در این مکر
مکر دیگر انگیختن وزیر در اضلال قوم
دفع گفتن وزیر مریدان را
مکرر کردن مریدان که خلوت را بشکن
جواب گفتن وزیر که خلوت را نمی‌شکنم
اعتراض مریدان بر خلوت وزیر

نومید کردن وزیر مریدان را از رفض خلوت
کشتن وزیر خویشتن را در خلوت
طلب کردن امت عیسی از امرا که ولیعهد از شما کدام است
منازعت امرا در ولیعهدی
حکایت پادشاه جهود دیگر که در هلاک دین عیسی سعی می‌نمود

نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را
مژده بردن خرگوش نزد نخجیران که شیر در چاه افتاد
جمع شدن نخجیران گرد خرگوش
تفسیر رجعنا من الجهاد الاصغر
آمدن رسول روم

ادامه دارد
تو ،
هم یک چیزی و
هم ،
صد هزاری ...

#عطار

#شرح_مثنوی_جان

https://www.tgoop.com/masnavijan
1🥰1
کانال شرح مثنویِ جان pinned «#لینک_یاب حکایت‌های مثنوی شروع کانال نی‌نامه پادشاه و کنیزک شرح حکایت پادشاه و کنیزک ملاقات پادشاه با آن ولی که در خواب دید حکمت خسروانی خلوت طلبیدن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک رقص سماع مرد بقال و طوطی شرح مرد بقال و طوطی پادشاه جهود که نصرانیان…»
Forwarded from کانال شرح مثنویِ جان (Fateme Ghaviniat)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیست‌وش باشد خیال اندر روان
تو جهانی بر خیالی بین روان

بر خیالی صلحشان و جنگشان
وز خیالی فخرشان و ننگشان

آن خیالاتی که دام اولیاست
عکس مه‌رویان بستان خداست

درد از ما درمان از مولانا

#دکتر_ناصر_مهدوی

بخش دهم

تهیه: موسسه همیاران رشد نازی آباد

#شرح_مثنوی_جان

https://www.tgoop.com/masnavijan
2
Forwarded from کانال شرح مثنویِ جان (Fateme Ghaviniat)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیست‌وش باشد خیال اندر روان
تو جهانی بر خیالی بین روان

بر خیالی صلحشان و جنگشان
وز خیالی فخرشان و ننگشان

آن خیالاتی که دام اولیاست
عکس مه‌رویان بستان خداست

درد از ما درمان از مولانا

#دکتر_ناصر_مهدوی

بخش یازدهم

تهیه: موسسه همیاران رشد نازی آباد

#شرح_مثنوی_جان

https://www.tgoop.com/masnavijan
2
#یافتن_رسول_روم_عمر_رضی‌_الله_عنه_را_در_زیر_نخل

آمد او آنجا و از دور ایستاد
مر عمر را دید و در لرز اوفتاد

هیبتی زآن خفته آمد بر رسول
حالتی خوش کرد بر جانش نزول

مهر و هیبت هست ضد همدگر
این دو ضد را دید جمع اندر جگر

گفت با خود من شهان را دیده‌ام
پیش سلطانان ، مِه و بگزیده‌ام

از شهانم هیبت و ترسی نبود
هیبت این مرد هوشم را ربود

رفته‌ام در بیشهٔ شیر و پلنگ
روی من زیشان نگردانید رنگ

بس شدستم در مصاف و کارزار
همچو شیر آن دم که باشد کار ، زار

بس که خوردم بس زدم زخم گران
دل قوی‌تر بوده‌ام از دیگران

بی‌سِلاح این مرد خفته بر زمین
من به هفت اندام لرزان چیست این

هیبت حق‌است این از خلق نیست
هیبت این مردِ صاحب دلق نیست

هر که ترسید از حق و تقوی گُزید
ترسد از وی جن و انس و هر که دید

اندرین فکرت به حُرمت دست بست
بعد یک ساعت عمر از خواب جَست

#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون
بیت‌های ۱۴۱۵ تا ۱۴۲۶

@masnavijan
1👏1
Audio
#مثنوی
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون

بیت‌های ۱۴۱۵ تا ۱۴۲۶
خوانش: فاطمه قوی‌نیت

#شرح_مثنوی_جان

@masnavijan
2👏1
#یافتن_رسول_روم_عمر_رضی‌_الله_عنه_را_در_زیر_نخل

آمد او آنجا و از دور ایستاد
مر عمر را دید و در لرز اوفتاد

هیبتی زآن خفته آمد بر رسول
حالتی خوش کرد بر جانش نزول

هیبت: ترس، بیم، شکوه
فرستاده قیصر روم برای دیدن خلیفه به آنجایی رفت که آن زن اعرابی گفته بود و خلیفه را آنجا دید و با دیدن او لرزه بر بدنش افتاد.
با دیدن او که زیر درخت خوابیده بود، حالتی خوب از شکوه و ترس وجودش را در بر گرفت.

هیبت و اُنس در اصطلاح تصوت دو حالت است فوق قبض و بسط. و قبض و بسط، فوق خوف و رجاء است و همچنین هیبت اثر مشاهده جلال حق بر قلب است. #دهخدا

شرح بیت‌های پیش اینجا

#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون

@masnavijan
3👏1
#یافتن_رسول_روم_عمر_رضی‌_الله_عنه_را_در_زیر_نخل

🔵مهر و هیبت هست ضد همدگر
این دو ضد را دید جمع اندر جگر

مهر و هیبت  (دوست داشتن و ترس ) که دو حس متفاوت هستند؛ هر دو را در قلب خودش
احساس کرد.
مهر و محبت مستلزم اُنس و سقوط آداب و تکالیف است و هیبت، آمیخته با احترام و لازمه آن داشتن حرمت و شکوهمندی است و به همین دلیل ضد یکدیگرند. #فروزانفر

🔵گفت با خود من شهان را دیده‌ام
  پیش سلطانان ، مِه و بگزیده‌ام

با خودش گفت من پادشاهان زیادی دیده‌ام و نزد پادشاهان جایگاه بالایی دارم و انتخاب شده هستم.

شرح بیت‌های پیش اینجا

#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون

@masnavijan
3👏1
#یافتن_رسول_روم_عمر_رضی‌_الله_عنه_را_در_زیر_نخل

🔵از شهانم هیبت و ترسی نبود
   هیبت این مرد هوشم را ربود

🔵رفته‌ام در بیشهٔ شیر و پلنگ
   روی من زیشان نگردانید رنگ

🔵بس شدستم در مصاف و کارزار
همچو شیر آن دم که باشد کار ، زار

🔵بس که خوردم بس زدم زخم گران
دل قوی‌تر بوده‌ام از دیگران

شیر و پلنگ مجاز از پهلوانان
کارزار: میدان مبارزه
مصاف: میدان‌های جنگ
زخم گران: زخم‌های سنگین
در جنگ‌های بسیاری حضور داشتم

از پادشاهان ترسی نداشتم اما ترس از این مرد هوش از سر من به در برد.
من نزد شاهان کارهای بزرگ انجام دادم و به جنگ با پهلوانان شجاع رفته‌ام اما رنگ چهره‌ام در مقابل آنها تغییر نکرد.

به میدان‌های جنگ و کارزار بسیاری رفته‌ام و زمانی که مبارزه سخت و دشوار بود مثل شیر جنگیده‌ام.
در میدان رزم گاهی زخمی شدم و گاهی زخم‌ و ضربات سنگین بر حریف وارد آوردم و از دیگران شجاع‌تر بودم.

شرح بیت‌های پیش اینجا

#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون

@masnavijan
3👏1
#یافتن_رسول_روم_عمر_رضی‌_الله_عنه_را_در_زیر_نخل

🔵بی‌سِلاح این مرد خفته بر زمین
من به هفت اندام لرزان چیست این

بی‌سلاح: بدون ساز و برگ جنگی (شمشیر و خنجر و ...)
هفت اندام شامل سر و سینه و دستها و پاها. مجازاً کل بدن

این مرد بدون هیچ سلاحی بر زمین خوابیده است. پس علت اینکه تمام تنم در برابر او می‌لرزد چیست؟

🔵هیبت حق‌است این از خلق نیست
هیبت این مردِ صاحب دلق نیست

🔵هر که ترسید از حق و تقوی گُزید
ترسد از وی جن و انس و هر که دید

🔵اندرین فکرت به حُرمت دست بست
بعد یک ساعت عمر از خواب جَست

صاحب دلق: صاحب لباس کهنه و پوسیده
دست بستن: کنایه از احترام گذاشتن

شکوه و هیبت و بزرگی از خداست. شکوه و هیبت این مرد درویش از سوی خداست که در او تجلی پیدا کرده است.
هر انسان پرهیزکاری که با تقوا باشد و از خدا بترسد؛ انس و جن از او می‌ترسند.
فرستاده روم در همین اندیشه و فکر بود و به احترام عمر دست به سینه (دست بسته) ایستاده بود که مدتی بعد عمر از خواب بیدار شد.

شرح بیت‌های پیش اینجا

#شرح_مثنوی_جان
#دفتر_اول
#تصحیح_نیکلسون

@masnavijan
4👏2
بس که غزل خریدم از
دستفروش ناز تو
کوچه به کوچه شهر را
شعر فروش کرده‌ام

شیون فومنی

#شرح_مثنوی_جان

@masnavijan
5🥰2🕊1
Audio
#بزرگداشت_صائب_تبریزی

این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت

از درون تو بود تیره جهان چون دوزخ
دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت

عمر زاهد همه طی شد به تمنای بهشت
او ندانست که در ترک تمناست بهشت

صائب از روی بهشتی‌صفتان چشم مپوش
که در این آینه بی پرده هویداست بهشت

شعر: صائب تبریزی

با سپاس از آقای دکتر آذرحزین

#شرح_مثنوی_جان

https://www.tgoop.com/masnavijan
👍5👏1
2025/07/13 13:29:55
Back to Top
HTML Embed Code: