tgoop.com/master_chef_irani/75477
Last Update:
#زندگی_واقعی_نغمه❣
قسمت ۱۵۷و۱۵۸
@Master_chef_irani
منم که از دوغ محلی و اینا اصلا خوشم نمیومد،
با یه قیافه ایگفتم یعنی از اوناس که مزه گوسفند میده؟
این جمله رو که گفتم زد زیر خنده و با صدا می خندید و میگفت مزه گوسفند چیه؟
مگه گوسفند هم مزه داره؟
منم با حرص میگفتم بله،
مزه داره.
مثلا یه سری ماست ها مزه گوسفند میده یا اصلا یه سری پنیرها و هی براش توضیح میدادم.
همینجوری که میخندید در جوابم می گفت نه مزه گوسفند نمیده.
واقعا هم راست میگفت وقتی برامون آوردن یه ذره ریختم تو لیوان تا ببینم چه مزه ایه،
به قول میعاد مزه جان میداد،
اینقدر خوشمزه بود که دوست داشتم جای غذا فقط دوغ بخورم.
میعاد که دیده بود من خیلی خوشم اومد،
رو بهگارسون گفت لطفا یه پارچ دیگه برامون بیارید.
بعد به من اشاره می کرد و می گفت اخهمگه میشه سلیقه من بد باشه دختر جان؟
#زندگی_واقعی_نغمه❣
@Master_chef_irani
با هر حرف و کار میعاد به این موضوع پی میبردم که خدا چقدر من و دوست داشته که میعاد و سر راهم قرار داد و باعث شد بیاد تو زندگیم.
ولی مثل همیشه با تموموجود از خدا می خواستم که نازنین هم با مهرداد خوشبخت بشه.
ناهار و که خوردیم میعاد رفت حساب کرد و با هم دیگه برگشتیم سمت ماشین،
تو راه میعاد میگفت واقعا فقط الان خواب میچسبه،
اونم با این همه دوغی که ما خوردیم باید چند ساعت بخوابیم.
نگاه ساعت کردم،
نزدیک ۲ بود.
گفتم آقا میعاد فقط تا ساعت ۴ نهایتا ۴:۳۰ میتونی بخوابیا،
زشته جلوی مامان اینا،
الان مهرداد هم دیدمون میره میگه بهشون،
میعاد فکری کرد و گفت آره راستمیگیا،
کاش یه زنگی بزنم مامانم،
تو هم بزن.
بعد گوشیش و در آورد و شماره مامانشو گرفت و گفت که ما اومدیم و قبل شامیه سر میایم خونتون،
مامانش هم هیگفت چرا قبل شام و شام بیاین و این حرفا،
میعاد گفت اخه خونه مادر خانمم باید بریم،
مامانش هم انگار گفت میگم اونا هم شام میان،
همین الان زنگ میزنم،
شما هم شام بیاین،
میعاد که قطع کرد،
منزنگ زدمگوشی مامانمولی مشغول بود،
@Master_chef_irani
BY آشپزی باسرآشپزایرانی
Share with your friend now:
tgoop.com/master_chef_irani/75477