MELLIMAZZHABI Telegram 21728
برای آرش، برای محسن

✍🏻حسین نورانی نژاد

♦️صبح که خبر اعدام محسن شکاری رسید، مادرم با چشم‌های حدقه‌زده، اول زد پشت دستش زد و وای بلندی گفت. بعد رو به من پرسید دروغه، نه؟
چیزی نگفتم.
چند لحظه مکث کرد و انگار خیالش کمی راحت شده باشد، گفت: الکی میگن که زهر چشم از مردم بگیرن. یه جایی قایمش کردن یا فرستادنش خارج و ... .
حسش را درک می‌کردم.

♦️ظهر روز پنج‌شنبه ۸ بهمن ۱۳۸۸ از ملاقات کابینی به بند ۲۰۹ برگشته بودیم و با هم‌سلولی‌ها سفره نهار را پهن کردیم. هرکس که از ملاقات می‌آمد به او چشم روشنی می‌گفتیم و سراغ اخبار بیرون و دیگر رفقای زندانی را می‌گرفتیم که گاهی در ملاقات‌ها همدیگر را می‌دیدیم و در این بین، بیش از هر کسی سراغ آرش رحمانی‌پور که دیروز از ما جدایش کرده بودند.

♦️آرش حکم اعدام داشت اما به او گفته بودند که حکمش شکسته است. ما هم با اطمینان بش می‌گفتیم معلومه که می‌شکست. تو که کاری نکردی!

♦️از دوشنبه قبلش که بازجویش را دیده بود، ساکت و مرموز گوشه‌ای کز می‌کرد و از هیجان اولیه‌اش برای برنامه‌ریزی کنکور کم شده بود. به دیوار کنار تختش که حالا به من رسیده بود هنوز کاغذهای برنامه مطالعاتی‌اش چسبیده بود و نگه داشته بودم، شاید برگردد یا بخواهد به ترتیبی برایش بفرستم. بعد از بردن آرش برای اولین بار در زندان تخت‌دار شده بودم ولی حس خوبی نداشت.

♦️آرش با سن و سال کم و رفتار مهربان و درد دل‌هایی که در آن یک ماه با هم داشتیم، انگار داداش کوچیکه‌ام شده بود. نه فقط من، همه ده پانزده هم‌اتاقی‌ها او را طور دیگری دوست داشتیم. با آن سن کم شکنجه زیادی شده بود و چهره معصوم و نوجوانانه‌اش آتش به دل می‌زد. یک روز نگذشته حسابی دلمان برایش تنگ شده بود و دعا می‌کردیم حالش خوب باشد.

📌ادامه مطلب

@mellimazzhabi



tgoop.com/mellimazzhabi/21728
Create:
Last Update:

برای آرش، برای محسن

✍🏻حسین نورانی نژاد

♦️صبح که خبر اعدام محسن شکاری رسید، مادرم با چشم‌های حدقه‌زده، اول زد پشت دستش زد و وای بلندی گفت. بعد رو به من پرسید دروغه، نه؟
چیزی نگفتم.
چند لحظه مکث کرد و انگار خیالش کمی راحت شده باشد، گفت: الکی میگن که زهر چشم از مردم بگیرن. یه جایی قایمش کردن یا فرستادنش خارج و ... .
حسش را درک می‌کردم.

♦️ظهر روز پنج‌شنبه ۸ بهمن ۱۳۸۸ از ملاقات کابینی به بند ۲۰۹ برگشته بودیم و با هم‌سلولی‌ها سفره نهار را پهن کردیم. هرکس که از ملاقات می‌آمد به او چشم روشنی می‌گفتیم و سراغ اخبار بیرون و دیگر رفقای زندانی را می‌گرفتیم که گاهی در ملاقات‌ها همدیگر را می‌دیدیم و در این بین، بیش از هر کسی سراغ آرش رحمانی‌پور که دیروز از ما جدایش کرده بودند.

♦️آرش حکم اعدام داشت اما به او گفته بودند که حکمش شکسته است. ما هم با اطمینان بش می‌گفتیم معلومه که می‌شکست. تو که کاری نکردی!

♦️از دوشنبه قبلش که بازجویش را دیده بود، ساکت و مرموز گوشه‌ای کز می‌کرد و از هیجان اولیه‌اش برای برنامه‌ریزی کنکور کم شده بود. به دیوار کنار تختش که حالا به من رسیده بود هنوز کاغذهای برنامه مطالعاتی‌اش چسبیده بود و نگه داشته بودم، شاید برگردد یا بخواهد به ترتیبی برایش بفرستم. بعد از بردن آرش برای اولین بار در زندان تخت‌دار شده بودم ولی حس خوبی نداشت.

♦️آرش با سن و سال کم و رفتار مهربان و درد دل‌هایی که در آن یک ماه با هم داشتیم، انگار داداش کوچیکه‌ام شده بود. نه فقط من، همه ده پانزده هم‌اتاقی‌ها او را طور دیگری دوست داشتیم. با آن سن کم شکنجه زیادی شده بود و چهره معصوم و نوجوانانه‌اش آتش به دل می‌زد. یک روز نگذشته حسابی دلمان برایش تنگ شده بود و دعا می‌کردیم حالش خوب باشد.

📌ادامه مطلب

@mellimazzhabi

BY ملی مذهبی




Share with your friend now:
tgoop.com/mellimazzhabi/21728

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

1What is Telegram Channels? Hui said the messages, which included urging the disruption of airport operations, were attempts to incite followers to make use of poisonous, corrosive or flammable substances to vandalize police vehicles, and also called on others to make weapons to harm police. 6How to manage your Telegram channel? You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether. Those being doxxed include outgoing Chief Executive Carrie Lam Cheng Yuet-ngor, Chung and police assistant commissioner Joe Chan Tung, who heads police's cyber security and technology crime bureau.
from us


Telegram ملی مذهبی
FROM American