tgoop.com/mghlte/1303
Last Update:
💠تاریخچه ومکاتب روش شناسی علمی ۷💠
🔴پوزیتیویسم منطقی
🔴راسیونالیسم انتقادی
بخش دوم
#پوپر با ذکر پارهای از عوامل تامل برانگیز علمی، فرهنگی و هنری حاکم بر دو دهه اول قرن بیستم بیان میکند که چگونه به ملاک جدید یعنی ابطال پذیری دست یافته است.اومینویسد:
مسئلهای که در آن زمان( ۱۹۱۹) مایه پریشان خاطری من شد ،نه مسئله "نظریه چیست" بود و نه "چه وقت یک نظریه پذیرفتنی است".
مسئله من صورت دیگری داشت. میخواستم علم و #شبه_علم را از یکدیگر تشخیص دهم. البته از جواب بسیار رایج به سوال خود به خوبی آگاه بودم.اینکه که علم از شبه علم یا از متافیزیک ، با روش تجربی که اصولاً استقرایی است تمیز داده میشود... باید به اختصار جوو محیطی را که در آن مسئله من به وجود آمد بیان کنم:
پس از متلاشی شدن امپراتوری اتریش انقلابی در آن سرزمین پیش آمد
هوا آکنده از شعارها و اندیشه های انقلابی و نظریه های تازه و غالباً وحشی بود. در میان نظریههایی که توجه مرا به خود جلب کرد، نظریه #نسبیت #انیشتین بدون شک مهمترین آنها به شمار میرفت. سه نظریه دیگر مورد توجه ، نظریه #مارکس درباره تاریخ ، نظریه #روانکاوی #فروید و نظریه #روانشناسی فردی آلفرد #آدلر بود. ما همه (حلقه های کوچکی از دانشجویان که من نیز در جمع آنان بودم) از نتایج مشاهدات خورشید گرفتگی سال ۱۹۱۹ که به وسیله #ادینگتون صورت گرفت و نخستین موید نظریه انیشتین درباره گرانش بود سخت تکان خوردیم .تجربه بزرگی برای ما بود که تاثیر بادوامی بر تکامل عقلانی من داشته است .در تابستان ۱۹۱۹ بود ناخرسندی من از سه نظریه دیگر که در بالا از آنها یاد کردم آغاز شد و رفته رفته افزایش یافت. درباره ادعای آنها به اینکه از وضع و حال علمی برخوردارند به شک افتادم .سوالی که برای من پیدا شد نخست این صورت ساده را داشت که چرا آنها ، اینهمه با نظریه های فیزیکی همچون نظریه #نیوتن و مخصوص نظریه نسبیت #انیشتین تفاوت دارند؟
متوجه آن شدم که آن دسته از دوستان من که تا ستایندگان مارکس فروید و آدلر بودند ، تحت تاثیر پارهای نکات مشترک میان این سه نظریه و به خصوص قدرت تبیین کنندگی آنها قرار داشتند .چنان می نمود که این نظریه ها عملا می توانند هر حادثهای را که در قلمرو وابسته به آنها اتفاق میافتد توضیح دهند .
بارز ترین عنصر در این وضع ، به نظر من ، جریان مداوم تایید ها و مشاهداتی بود که در اثبات نظریه مورد بحث صورت می گرفت و این نکته پیوسته مورد تاکید هواداران آنها واقع میشد.
یک نفر مارکسیست ممکن نبود روزنامهای را باز کند و در هر صفحه آن تاییدی از نظریه خود ، در تفسیر تاریخ نبیند .
تحلیلگران فرویدی در این باره اصرار می ورزیدند که نظریه های آنان پیوسته با مشاهدات کلینیکی تایید میشود .
اما در خصوص آدلر...
خصوصا در یک بار در سال ۱۹۱۹ حالتی را به او گزارش کردم که به نظر من آدلر می نمود ، ولی هیچ دشواری در آن یافت که این حالت را از طریق نظریه احساسات خود کم بینی خویش توجیه کند ، در صورتی که اصلا کودک مزبور را ندیده بود من که اندکی یکه خورده بودم ، از او پرسیدم که چگونه میتواند این اندازه مطمئن باشد و در پاسخ گفت :"به سبب تجربه هزارجانبه ی خودم" و من که این سخنان وی را شنیدم نتوانستم از گفتن این جمله خودداری کنم که "گمان می کنم با این حالت تازه تجربه شما هزار و یک جانبه شده است".
در مورد انیشتین به صورت چشمگیر شکل دیگری داشت .پیشگویی انیشتین (بر اساس نظریه نسبیت عام) با آزمایش #ادینگتون در سال ۱۹۱۹ مورد تایید قرار گرفت. مسئله بسیار مهم در این مورد دختری است که در یک پیشگویی از این گونه وجود دارد. اگر مشاهده چون نشان دهد که اثر پیشگویی شده و تمام وجود ندارد نظریه به صورت قطعی باطل به مردود خواهد شد.
این ملاحظات در سال ۱۹۱۹- ۱۹۲۰ من را به نتایجی رهنمون شد که آن را به صورت زیر بیان می کنم:
https://www.tgoop.com/mghlte
ادامه
#مبانی_منطق و #روش_شناسی
دکتر #نبوی
صفحه ۲۵۵
#تاریخ_علم
#تاریخ_فلسفه
#منطق_مادی
#پوزیتیویسم
#فلسفه_علم
#راسیونالیسم
#نسبی_گرایی
#فیرابند
#کوون
#پست_مدرنیسم
مطلب مربوط:
🔻بخش قبلی این نوشتار
🔻مقدمه کتاب مبانی منطق وروش شناسی
🔻 تاریخچه و مکاتب روششناسی علمی ۵
🔻روش علمی و مراحل آن
🔻ابطال پذیری(توضیح دکتر سروش)
🔻منطق مادی (دکتر خندان)
🔻لاکان
🔻آیا روانکاوی علم است؟
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
Share with your friend now:
tgoop.com/mghlte/1303