tgoop.com/mghlte/2118
Last Update:
مغالطه شماره ۱۵۱
💠 یک بام و دو هوا 💠
یا #استاندارد_دوگانه
این مغالطه را میتوان نوعی خاصی از مغالطه #امتیازکشیشان دانست و اگر تبعیض طلبی را نوعی حس روانیِ ناشی از #خودشیفتگی بدانیم ، ریشه ی این مغالطه نیز مانند #امتیازکشیشان در خودشیفتگی و خودخواهی انسان ها نهفته ست.
چنانکه بیان شد در آن مغالطه ، شخص از مخاطب میخواهد او را با معیاری سوای از معیاری که دیگران قضاوت میشوند نگاه کنند ،
اما در این مغالطه شخص بآن صراحت تبیعض خواهیش را بیان نمیکند ، اما متناسب با منافع و امیالش ، راجع به دو موقعیت مشابه ، با دو معیار و بیان متفاوت نظر میدهد ورفتار میکند.
مثال:
سعید که به خانه مجید برای مهمانی رفته است می گوید در هوای گرم تابستان خوب است ، از مهمان با آب انواع بستنی و نوشیدنی خنک پذیرایی شود ، اما هنگامی که خودش در هوای مشابه مهمان دارد ، می گوید نوشیدنی های خنک و بستنی ، عطش را بیشتر میکند ، اما چای - اگر چه در هوای گرم دلچسب نیست - اما باعث میشود عطش انسان کم شود.
اصطلاح #یک_بام_دوهوا از داستانی قدیمی به شرح زیر ریشه گرفته شده است:
پیرزنی با عروس و دامادش در خانهای زندگی میکردند. شبی تابستانی بود و هوا گرم، پس همه روی پشتبام خوابیده بودند. یک طرف بام داماد و دخترِ زن میخوابیدند و طرف دیگر بام، عروس و پسرش. پیرزن دید که پسر و عروسش به هم چسبیده خوابیدهاند، آنها را بیدار کرد و گفت: «هوای به این گرمی خوب نیست به هم چسبیده باشید، از هم جدا بخوابید!» ، سپس متوجه دختر و دامادش شد که جدا از هم خوابیده بودند گفت: «هوای به این سردی، خوب نیست از هم جدا بخوابید! بروید کنار هم!» عروس که این طور دید بلند شد و گفت:
قربون برم خدا را
یک بام و دو هوا را
یک بر بام سرما را
یک بر بام گرما را
و از همانجا این ضربالمثل به وجود آمد و نام این مغالطه نیز از آن ضرب المثل گرفته شده است.
مثال دیگر :
مامور راهنمایی و رانندگی را تصورکنید که در کار ساخت و سازش ، از نظر قوانین و مقررات ساختمانی ، خلافی دارد و ادعا میکند چون مزاحمتی برای کسی ایجاد نکرده ، نباید جریمه شده و مزاحمتی برای ادامه ساخت و سازش ایجاد شود ، اما وقتی با شخصی بر خورد میکند که تازه از پارک بیرون آمده و کمربندش را نبسته او را قاطعانه جریمه میکند ، چون طبق قانون باید به محض سوار شدن بر صندلی خودرو ، کمربند بسته شود.
مثال های واقعی شبیه به این ، بسیار پیش میاید ، بسیاری از افراد در موقعی که متن قانون به نفع آنهاست یا مراجع قانونی از نزدیکان و یا گماشته آنها هستند ، میگویند: اختلاف ما را باید قانون -ولو غیرعادلانه باشد- حل کند و کاری به عدل و مهرورزی ندارند ، اما وقتی که قانون به ضرر آنها یا نزدیکانشان است ، صحبت از مصلحت و رافت و ... می کنند.
اصولا درک نادرست از قانون در کنار سوء استفاده ی زورمندان از قدرت ، همواره در طول تاریخ ، باعث گرایش به این مغالطه شده ست.
اندیشه ی وضع قوانین و رسمیت دادن به آنها - توسط حاکمان که لوحه حمورابی اولین نمونه ی ثبت شده آنست - از نقاط فوق العاده درخشان تاریخ تمدن بشر بوده است ،
اما باتوجه به کاستی های دائمی و نقص نسبی قوانین رسمی ، هیچگاه قوانین عرفی و اخلاقی و انسانی اهمیت و کاربرد خود را بطور کامل از دست نداده اند و این که در هر موقعیت ، به چه نوع قانونی باید توسل جست بنابه شرایط متفاوت ست ، مثلا عاقلانه نیست برای هر اختلاف کوچک خوانوادگی یا اختلاف در جمع دوستانه به دادگاه و قوانین رسمی پناه جست ، اما باید قوانین رسمی برای همه ی اختلافات احتمالی در جامعه -ولو کوچک- وجود داشته باشد تا درصورتیکی طرفین نتوانستند اختلاف خود را با گذشت و گفتگو حل کنند به آن رجوع کنند.
بنابر توضیحات بالا نمیتوان برای همه ی موقعیت ها و اختلافات به یک نوع قانون و مرجع توسل جست ، اما اگر خواستیم که در دو موقعیت مشابه ، با دو معیار متفاوت برخورد کنیم دچار این مغالطه شده ایم.
#تفکرنقدی
امیرخواص
با تغییرات و افزودن توضیحات
🔻مثال زنده ی این مغالطه
https://www.tgoop.com/mghlte
🔻اشاره تاجزاده به یک بام و دو هوا در جواب معترضان
🔻مغالطه امتیاز کشیشان
▪️یک کلمه ( در باب اهمیت قانون)
▪️ملاک تایید در طب اسلامی سنتی چیست؟ وحی وحدیث یا تجربه؟
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
Share with your friend now:
tgoop.com/mghlte/2118