tgoop.com/mghlte/261
Last Update:
💠بحث فلسفی💠
ملاهادی سبزواری و عکّاس ناصرالدین شاه!
آورده اند که ناصرالدین شاه در سفر به خراسان ، بر سر راه مشهد ، در سبزوار اتراق کرد و در این شهر به دیدن بزرگترین فیلسوف سدهی ۱۹ ایران، حاج ملاهادی سبزواری رفت و با او به گفت و گو نشست. در پایان نیز از حکیم درخواست کرد اجازه دهد عکاس باشی دربار که همراه همایونی بود ، از او عکسی بگیرد.
فیلسوف بزرگ که تاکنون از عکاسی چیزی نشنیده و ندیده بود ، پرسید :
«ماهیت عکس چیست؟»
توضیح دادند که سایه ایست از شخص یا چیزی که بر روی کاغذی می افتد و باقی می ماند.
حکیم سبزواری منکر هر گونه امکان پذیری عکس برداری شد و گفت:
«آنچه شما می گویید منطقاً و عقلاً محالست، زیرا ما آنچه که در فلسفه خواندیم و میدانیم وجود ظِلّ (سایه) قائم به وجود ذی ظِلّ (صاحب سایه) است ، امکان ندارد "صورت جوهری" از اصل ماهیت آن جدا شود و به گونه ای "عرض وارانه" بر روی فیلم عکاسی ظاهر شود. به تعبیر دیگر عرض قایم به جوهرست.»
چرا که بنا بر مبانی حکمت مشاء ، انتقال و جابه جایی "اعراض" ، مستقل و منفک از "جوهر" جسمانی و موضوعی که محل عروض و اتکاء آنست ، محال و ممتنع عقلی است.
شاه و همراهان درماندند و از پس قانع کردن حکیم برنیامدند ، اما اصرار کردند که ایشان این بحث های منطقی و عقلی را کنار بگذارد و اجازه دهد عکاس باشی از ایشان عکسی بگیرد. حکیم پذیرفت و روبروی دوربین عکاس باشی نشست و اکنون تنها تصویری که از وی باقی مانده، همان عکسست!
نتیجه آنکه حکمت سنتی ما به این شکل و شیوه عمل میکرد و ما در درون نظام سنتی خود به این صورت میاندیشیدیم!
در آغاز دوره ی قاجار چندین بار در بخت آزمایی های جنگ با روسیه شکست خوردیم و توان خود را دیدیم
پیامد آن، تکههایی از کشور را از دست دادیم و از آن بدتر غرور ملی مان جریحه دار شد.
امروزه وقتی این اسناد را میخوانیم، میبینیم کسانی که برای اولینبار میرفتند و عکس میگرفتند ، طبیعتاً با مبانی نظری حکمت حاج ملاهادی سبزواری در مقابل عمل عکاسی که وجود خارجی داشت و آن را بِالعَیان میدیدند ، متحیر مانده ، و دیگر جوابی نداشتند.
نهتنها جوابی نداشتند بلکه پایه معرفتیشان نیز متزلزل میشد. کسانی که از منظر مبانی سنت پیشین این ماجرا را میدیدند، نخستین عکس العملشان در مقابل فرآوردههای فنآوری جدید، حیرت اندر حیرت بود. این حیرت از کجا میآمد؟
این حیرت برخاسته از همان صوفیگریای بود که اینک بزرگانش، اندیشمندان هویت ایرانی شده بودند ، یعنی ما با مبنای نظری حیرتاندرحیرتِ مولوی به تماشای مناظری میرفتیم که نمیتوانستیم برای آنها توضیحی مناسب بیابیم ؛ چراکه درواقع با مبنای نظری ما اینها قابل توضیح هم نبود.
ما نکوشیدیم آن را بفهمیم . چون بجز عده معدودی که با دیدن خفت و درماندگیها در مقابل روس ها ، که لازم دیدند و شجاعتی برای فهم مبانی نظری جدید در خود ایجاد کردند و قدم هایی هم در این راستا برداشتند دیگران نخواستند با این واقعیت روبرو شوند که
برای ساختن برج بلند ، باید پی را عمیق کند و پی قدیم را کنار گذاشت
ما دایم دنبال آن بودیم که همچون غرب ساختمان بلند علم و پیشرفت داشته باشیم اما روی پی قدیمی و سطحی
#حدس_منطقی
#فلسفه_علم
#فروغی
#تقی_زاده
#سنت_گرایی
#تجدد
#مدرنیسم
#تجددستیزی
@mghlte | عصر روشنگری
@persian_organon | ایوانچراغانیدانش
▪️مغالطهی حدس منطقی
▪️فروغی ، اولین روایتگر حکمت غرب
▪️تقیزاده
▪️قد و قوارهی تمدن اسلامی
▪️ریشههای تجدد ستیزی در ایران
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
Share with your friend now:
tgoop.com/mghlte/261