tgoop.com/mghlte/3062
Last Update:
♻️ چرا نیچه ، زرتشت را انتخاب کرد؟
کریم کرمی ✍
زرتشت شخصیت اصلی کتاب #چنین_گفت_زرتشت است.
#نیچه ، #زرتشت را پیامآوری میداند که پیام مرگ خدا را میدهد و در ادامه آن تلاش میکند آری گویی به زندگی ، را به انسانها بیاموزد.
اما همیشه این سؤال بوده که چرا نیچه زرتشت را برای رساندن این پیام مهم انتخاب میکند؟
نیچه از زرتشت چه میدانست و چرا این پیامبر باستانی ایرانی را برگزیده است تا راهنمای انسانها برای تحقق ابر انسان باشد.
نیچه در کتاب #آنک_انسان مینویسد:
«اگر جان و جوهر تمامی روحهای سترگ را یکجا گرد آوریم، همگی قادر نخواهند بود که یکی از سخنان زرتشت را پدیدآورند. نردبانی که او از آن بالا و پایین میرود، بسیار بزرگ است.»
«زرتشت پیش از هر انسانی قصد رفتن به مکانهای دورتر را کرده و توانایی رفتن به راههایی طولانیتر را داشته است و با هر سخنی خود به مقابله با این تأییدکنندهترین جانها میپردازد.»
«شاعران وداها تنها راهبانی بیش نیستند و حتی شایستگی آن را ندارند که بند کفش زرتشت را بگشایند.»
.
اینهمه ستایش از زرتشت نشاندهنده اهمیتی است که نیچه نسبت به زرتشت قائل است.
زرتشت پیامبری است برای نیچه، جان آزاده که فراتر از روزمرگیها و باورهای سهل، انسان را به فرا رفتن از خویشتن دعوت میکند و منادی نقادی خویشتن و آری گویی به زندگی است.
✅اما چرا نیچه زرتشت را انتخاب کرد.
1. زرتشت از دنیای غیر مسیحی است
از منظر نیچه یکی از عوامل کلیدی نیهیلیسم کنونی غرب حضور اخلاق مسیحی است.
نیچه مسیحیت را چشماندازی بیمار میداند و معتقد است که مسیحیت با بنیان آرمانِ زهد ، تفکری ضد حیات و ستاننده روح و هیجان از زندگی است.
آرمان زهد درواقع آرمانیست که انسان را مبتنی بر مفاهیمی مانند گناه ، عذاب وجدان و … ما را از بروز خواستها و تمایلات انسانی بازمیدارد و در برابر غرایز ما و حیات دنیوی، وعده جهانی دیگر را میدهد.
همچنین مسیحیت با ارائه معیارها و ارزشهای فرا انسانی و فراگیر ، مروج نیک و بد است و در این تعیین معیار خود ، توجهی به غرایز و نیازهای انسانها بهمثابه افراد منحصربهفرد تاریخی نمیکند.
سیطره تفکر مسیحی آنقدر در جهان غرب فراگیر است که انسان غربی نمیتواند خارج از چهارچوب نگاه مسیحی به جهان بنگرد.
نیچه باور دارد که برای رهایی از این بیمعنایی باید چشماندازی متفاوت از مسیحیت را انتخاب کنیم و این کار برای انسان غربی دشوار است.
ازاینرو پیامآور نیچه باید فردی باشد که از این چهارچوب رها باشد و بتواند متمایز از انسانهای غربی به جهان بنگرد.
به همین دلیل است که نیچه به دنیای شرق گرایش پیدا میکند و زرتشت را بهمثابه پیامبری ایرانی و شرقی نماینده مناسبی برای بشارت ابر انسان میداند.
زرتشت برای نیچه فردی است خلاق و آلوده نشده به چشمانداز مسیحی و در فضایی متفاوت از مسیحیت نفس کشیده و برای همین کاندید خوبی برای عصر فراتر از نیک و بد است.
2. زرتشت ، خود بنیانگذار نیک و بد است
زرتشت خود فردی است که جهان را مبارزه دائمی بین نیروهای خیر و شر میداند و معتقد است ستیزی همیشگی بین نیکی و بدی در جهان در جریان است.
انگار زرتشت خود اولین برپاکننده دوگانگی نیک و بد ست و همین دوگانگی بعدها ما را دچار فریب وجود نیک و بدی فراتر از خواستها و تمایلات انسانی میکند.
نیچه خوب میدانست که فردی که خود مبدع برآمدن نیک و بد است ( بقول ج.پ.استرن چون صادق و روشن بین است ) باید خود هم وظیفه رهایی و چیره شدن بر این تفکر و فراگرفتن از نیک و بد را فراهم کند.
به زبان نیچه هر انسانی که نیک و بد را فراتر از فردیت انسانی تعریف میکند خود به دنبال معناسازی است و در جهانی که همه معناها فروریخته است ، چنین عملی بهعنوان تلاشهای واپسین انسان در نظر گرفته میشود.
واپسین انسان ، آخرین تلاشهای بشری است که در نبود ارزشهای مطلق خود دست به خلق آنها میزند.
ابر انسان از چیره شدن بر همین واپسین انسان ممکن میشود و چه کسی بهتر از خود زرتشت که اینک بهروشنی رسیده و میخواهد دیگران را هم در این روشنایی سهیم کند.
زرتشت انگار برای نیچه نخستین انسانی است که بر خود چیره شده و برای همین وظیفه اعلام مرگ خدا و بشارت ابر انسان بر روی دوش او گذاشته میشود.
ادامه :
https://www.tgoop.com/mghlte/3063
#فلسفه_قاره_ای
#ناسیونالیسم
✳️نیچه و ایرانیان:
https://www.tgoop.com/mghlte/2314
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
Share with your friend now:
tgoop.com/mghlte/3062