tgoop.com/mghlte/548
Last Update:
مغالطه شماره ۳۱
💠بار ارزشی کلمات💠
مغالطه بار ارزشی کلمات ناشی از این حقیقت است که میتوان قضاوت دیگران را درباره یک موضوع به وسیله بیان آن موضوع با تعبیرهای مختلف عوض کرد.
هنگامی که در بیان و توضیحی یک موضوع از کلماتی استفاده کنیم که دارای بار ارزشی مثبت یا منفی باشند و به این وسیله بخواهیم آن موضوع را پسندیده تر یا نا پسندیده تر از حالت عادی آن نشان دهیم به این معنا که بدون بار ارزشی کلمات ، آن جمله را بیان کنیم مرتکب این مغالطه شده ایم.
مانند:
رئیس جمهور یوگسلاوی فرماندهان جنگی خود را احضار کرد.
آقای کلینتون با مسئولان نیروهای دفاعی به مشورت پرداخت.
جمله فوق یک چیز را بیان میکند و آن اینکه روسای جمهور۲کشور یوگسلاوی وآمریکاباروسای نیروهای نظامی ملاقات کردند.
در مورد یوگسلاوی ازفرماندهان جنگی اما درمورد امریکا ازمسئولان نیروهای دفاعی-هرچندبرای حمله وتهاجم -یادشده است. رئیس جمهور یوگسلاوی بدون عنوان و لقب بصورت آمرانه وتحکم آمیز فرماندهان خودرا احضار کرده،اما کلینتون رئیسجمهورآمریکا بصورت محترمانه وآزادانه بامسئولان دفاعی به مشورت پرداخته است.
کلمات مترادف دارای فرق های جزئی و ظریفی هستند که استفاده ازهر یک از آنها می تواندحالت های متفاوتی به جمله بدهد.
این مغالطه مبتنی بر این مسئله است که این حالت های متفاوت کلمات با ارزشی می گوییم در واقع جزء معنای اصلی جمله نیستند. استفاده از کلماتی با بار ارزشی در یک استدلال تلاشی است برای تاثیر گذاری بیشتر استدلال نسبت به وقتی که ازکلمات عادی وخنثی استفاده شود.استعمال گوینده ونویسنده ازبار ارزشی کلمات ومتاثر شدن شنونده وخواننده ازین کلمات ربطی به درستی ونادرستی استدلال ازنظر منطقی ندارد.
استفاده از بار ارزشی مثبت یا منفی کلمات می توان مردم رابه گونه های وصف کرد.
مثلاطاصلا آرام ومتین یاگوشه گیر ومنزوی
سخاوتمندوبخشنده ویاولخرج واهل ریخت وپاش
دارای اعتمادبه نفس یاخودخواه ومغرور
شوخ وخوش مشرب یااهل مسخره کردن ودلقک بازی وغیره
بیشترین این وصف هاذهنی نیست نه عینی ، یعنی حکایت از دیدگاه کسی می کند که مردم را توصیف میکند.شخص متناسب با موضعگیری خود نسبت به یک چیز یایک فرد از بارارزشی مثبت یامنفی کلمات درتوصیف آن شی یاآن فرداستفاده می کند.
یک استدلال منصفانه وکاملا عقلی و منطقی نیازمنددقت وزیرکی خاصی است تابتوانیم بارارزشی کلمات راکنار بگذاریم وتنهااز عبارات عادی وخنثی استفاده کنیم.
مثال:
من دراعتقادات خود ثابت قدم واستوار هستم وشما نسبت به پیشفرض های خودلجاجت وتعصب ورزیدواودرموضعگیریهای خودیک دنده وکله شق است.(حرف درستی است زیرا همه همین را بگویند)
توجه به این نکته جالب است که گاهی با ارزشی یک کلمه درشرایط گوناگون فرق خواهدکرد.
مثلاً کلمه کارگردرکشورهای مارکسیستی دارای بارارزشی مثبت بوده وکسانی که پدرشان کارگر بود،این مطلب را با افتخار اعلام میکردند.
امااگرپدرشان تاجریافرهنگی بودسعی می کردندآن رامخفی کنندتا کسی نفهمد.
این بار ارزشی کاملا مغایر با چیزی است که درکشورهای دیگر مشاهده میکنیم.
در این کشورها کارگر بودن از بارارزشی منفی برخوردارست و تاجریافرهنگی بودن شخص یاپدراومایه افتخارومباهات تلقی می شود.
نکته دیگر در مورداین مغالطه اینست که گاهی امکان اجتناب از بارارزش
وجودندارد.
یعنی نباید انتظار داشت که درمتون روزنامههاومجلات یا در سخنرانیها ویا در محاورات روزمره هیچیک ازرلمات دارای بار ارزشی نباشد.
در چنین مواردی تنها باید بخاطر داشت و دقت کردکه گوینده یا نویسنده باتوسل به بار ارزشی مثبت یامنفی کلمات احساسات ناشی ازآن را جایگزین استدلال برای مدعای خودنکند و درپی تاثیرگزاری کاذب نباشد.
اما گاهی نباید اساساً استعمال چنین کلماتی راجایزدانست. بعنوان مثال درمتون علمی وفلسفی وهرسخنی که در صدداثبات استدلالی مطلبیست نباید ازچنین کلماتی استفاده کرد.
علاوه برمتون علمی وفلسفی یکی از رشته ها و موضوعاتی که دانشمندان نباید در آن ازکلماتی با بارارزشی استفاده کرد، مسئله تاریخ و تاریخ نویسی است. در این زمینه گفته شده است که یک مورخ نباید ازوقایع تاریخی چنان خبر دهد که در قضاوت خوانندگان یعنی کسانی که در آینده این تاریخ را خواهند خواند تاثیر مثبت یا منفی بگذارد.
به عنوان مثال اگر یک مورخ از تلفات یک جنگ گزارش می دهدنبایدبگوید:چندهزار نفر از یک جناح شهید شدندیاجان باختندویابرعکس بگویدطچند هزار نفر به هلاکت رسیدند.
بلکه باید از یک کلمه خنثی استفاده نمایند و مثلاً بگوید فلان تعداد کشته شدند.
درینجا ممکن است این سوال مهم مطرح شود که چگونه می توان فهمید کلمهای دارای بار ارزشی مثبت است یا نه در پاسخ به این سوال ، اول باید به یاد داشت
ادامه
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
Share with your friend now:
tgoop.com/mghlte/548