tgoop.com/mghlte/647
Last Update:
مغالطه شماره ۶۳
💠مناقشه در مثال💠
معمولا پس ازاستدلال واثبات یک عقیده و نظر سس مثال هایی بعنوان شاهدومویداضافه می شود.
حال اگر کسی در مقام مخالفت با آن عقیده ونظر بجای نقد دلایل ویانقد اصل آن عقیده ، ذهن خود را متوجه مثالها کند و به نقد و بررسی یا رد آنها بپردازد، مرتکب مورد #مناقشه_درمثال شده است.
مثال :
تحقیقات جامعه شناسی نشان میدهد نوجوانان این دوره و زمانه خیلی بی ادب شده اند.
اتفاقا پسرهمین همسایه بغلی در خیابان به من تنه زد و حتی نایستاد تا عذرخواهی کند.
- اما همسایه که پسر کوچک ندارد.
وقتی که مثال برای استشهاد و نمونه آوردن برای تایید تقویت یک استدلال آورده می شود ، رد و ابطال آن مثال رد و ابطال اصل مدعا و دلایل آن نیست.
زیرا اولاً برای آن مدعا استدلال شده و ثانیاً مثالهای بسیار زیاد دیگری وجود دارد که میتوان به آنها استشهاد کرد.
مثال:
آقای قاضی ماموران مرا به عنوان شکارچی حرفه ای و به جرم تیراندازی و کشتن یک روباه در منطقه حفاظت شده دستگیر کردند .. اما من مجرم نیستم. زیرا دلایل قاطعی وجود دارد که آن روباه قبل از تیراندازی من مرده بود.
نکته :
قابل توجه این است که باید میان دو مسئله تفکیک و تمایز قائل شد.
یک ایراد شک و شبهه در اصل مدعا و دیگری تمرکز بر روی مثالی که به عنوان شاهد بر یک ادعا ذکر میشود.
اگر کسی بر بطلان یک عقیده و یا یک ادعا اصرار ورزد ، به این دلیل که مثال غلطی شاهد آن قرار گرفته،
مرتکب مغالطه #ردمثال شده است.
گاهی ارتکاب این مغالطه تاثیر بیشتری بر جای میگذارد ، به این ترتیب که وقتی کسی برای مدعای خود استدلالی کرد از او می خواهند که برای مدعای خود نمونه مثال و شاهد ذکر کند.
وقتی که آن شخص به بیان مثال و شاهد بر مدعای خود میپردازد ، معمولاً این جوابها که میشود که گویا این مثال یا مثالها دلیل بر مدعا هستند.
لذا در این واقعیت اگر کسی مرتکب این مغالطه شدو تاثیر بیشتری در خدشه وارد کردن بر استدلال و مدهای شخص مقابل بر جای خواهد گذاشت.
در سوره شعرا می خوانیم که موسی(ع) به دربار فرعون آمد و در یک گفتگوی مفصل او را به سوی خداوند دعوت کرد و برای او استدلال های زیادی انجام داد و به سوالهای او نیز پاسخ گفت.
در اینجا موسی برای تایید بیشتر بر اینکه او فرستاده خداست چند معجزه را هم به فرعون نشان داد.
اما فرعون که نمی خواست این دعوت را بپذیرد، سخنان و استدلالهای موسی را فراموش کرد و به انکار و رد معجزه او پرداخت.
بعد از استدلال موسی و عصای خود را افکند و اعصاب ماری عظیم الجثه شد و دست خود را در گریبان فرو برد و بیرون آورد و دستش در برابر بینندگان سفید و نورانی بود. فرعون به گروهی که اطراف او بودند گفت این شهر ساحر آگاه و ماهری است.
سوره شعرا آیه ۳۲ تا ۳۴
برای رفع این مغالطه یک جمله مشهور وجود دارد که معمولاً مفید واقع میشود:
اگر شما عقیده و نظری را همراه با استدلال ثابت کردید و سپس برای آن به ذکر یک مثال پرداختید ، ولی کسی بجای توجه به اصل آن عقیده و نظر ، یا بجای نقد و بررسی دلایل آن ، به نقد مثالهای آن پرداخت .. کافی است که بگویید:" در مثال مناقشه نکنید".
به این ترتیب به او تذکر خواهید داد که به جای توجه به مثال ، نظر خود را معطوف به اصل آن مدعا کند و اگر می تواند دلایل آن را نقد کند.
در اینجا توجه به یک نکته لازم است:
مناقشه در مثال وقتی مغالطه به حساب میآید که مدعای ما جنبه قیاسی و عقلی داشته باشد :
یعنی ما با برهان و استدلال قیاسی مطلبی را اثبات کرده باشیم که در این صورت پس از ذکر مثال ، رد آن مثال یا مثالها ، کاملا جنبه مغالطی دارد.
اما گاهی مدعای ما جنبه استقرایی دارد.
یعنی ما با مشاهده چند امر جزئی به یک ادعای کلی میرسیم.
مثلا با مشاهده چندین کلاغ به رنگ سیاه ، ادعا میکنیم که تمام کلاغها سیاه هستند.
حال باید توجه داشت که در استدلال هایی که جنبه استقرائی دارد چون ذکر هر نمونه و مثال ، در واقع بخشی از استدلال است ، لذا اگر کسی مثال یا مثال های ارائه شده را رد کرد مرتکب مغالطه نشده است .
اگر کسی بتواند ، تمام مثالهای یک استقرا را رد کند کل آن استدلال را رد کرده است و اگر بتواند حتی یک مثال را رد کند ، به اندازه همان یک مثال از قوت استدلال کاسته است.
https://www.tgoop.com/mghlte
توضیح شنیداری این مغالطه
مطالب مربوط:
انواع استدلال
مغالطه رد دلیل به جای رد مدعا
مغالطه تمثیل
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
Share with your friend now:
tgoop.com/mghlte/647