tgoop.com/mghlte/651
Last Update:
مغالطه شماره ۶۵
💠بهانه💠
https://www.tgoop.com/mghlte
ارتکاب این مغالطه هنگام مطرح کردن یک پیشنهاد و یا نقد و رد یک سخن یا شانه خالی کردن از با یک دستور یا تقاضاست.
مثالی که برای این مغالطه در برخی کتاب های انگلیسی زده می شود این است کسی با طرح جدی شهرسازی مخالفت میکرد ،باین دلیل که می گفت: اگر ما این طرح را اجرا کنیم در آن صورت نقشههای قدیمی که از این شهر چاپ کرده ایم بی مصرف باقی می ماند.
از یک نظر میتوان این مغالطه را با مغالطه پهلوان پنبه مقایسه کرد.
وجه مشترک این دو مغالطه در این است که هیچکدام با چهره اصلی مدعا برخورد نمی کنند.
یعنی به جای نقد و بررسی و مخالفت با اصل مدعا ، از طریق دیگری وارد می شوند:
شما که اینقدر مرا تشویق میکنید که نمازم را در مسجد بخوانم
هیچ فکر نمی کنید که شاید وقتی در مسجد هستم ، خانه ام آتش بگیرد ، در این صورت چه کسی میتواند به من خبر دهد یا برای رفع خطر کاری کند؟
نکته مهم در این است که بهانه ها و اعتراضات مطرح شده همیشه صحیح است وبخودی خود حکایت از یک امر واقعی می کند.
اما علیرغم این صحت و واقعیت مسئله این است که در مقایسه با اصل مدعا واصل بحث ، مخالفتها واشکالات اشکالاتی ناچیز می شوند و شایستگی طرح و بحث را ندارند.
به بیان دیگر ، هرگاه اصل بحث و مدعا دارای قوت و استحکام باشد، در عین حال مخالفان برای نقد و مخالفت با آن ،
متوسل به بهانه هاو اعتراضات پیش پا افتاده می شوند.
از آن جا که هر برنامه و پیشنهادی دارای آثار و تبعاتی ست که به گونه ای می توان به آن
اشکال واعتراض کرد
بنابراین باید بین اشکالات اصلی خود یک برنامه و پیشنهاد و میان اشکالات پیش پا افتادهای که به طور تبعی مطرح میشود تفکیک قائل شد و در واقع مغالطه #بهانه ، با عدم این تفکیک ، آنها را یکسان فرض کرده و یا یکسان جلوه می دهد.
قرآن کریم صراحتاً به این مغالطه اشاره کرده است. اصطلاح بهانه های بنی اسرائیلی اقتباسی است از بیان قرآن درباره بهانه جویی های قوم بنی اسرائیل نسبت به موسی علیه السلام برای فرار از انجام فرامین الهی رآن به تعدادی از افراد سست ایمان اشاره میکند که وقتی فرمان جهاد نازل میشود بهانه هایی همچون گرمای هوا را برای ترک جهاد مستمسک خود قرار میدهند
شکل قویتر این مغالطه وقتی است که ذکر یک بهانه استفاده نشود زیرا همانطور که ذکر شد
اولا اعتراضات و بهانه ها ، بیانگر امور واقعی هستند و
ثانیاً نسبت به هر پیشنهاد و برنامهای میتوان تعداد بیشماری اشکال و اعتراض جزئی وارد کرد ، بنابراین همواره ذکر چند بهانه و اعتراض هر چند پیش پا افتاده ، تأثیر بیشتری خواهد داشت .
در ظاهر خدشه ی زیادی به اصل مدعا وارد خواهد کرد .
مثال:
من با اینکه در این فعالیت همکاری داشته باشم مخالفتی ندارم ، اما مشکلات زیادی وجود دارد که مانع میشود به شما قول مساعد بدهم.
اولا میدانید که من گاهی لکنت زبان پیدا می کنم ، به دلیل همین مسئله نمیخواهم در جمع دیگران باشم.
ثانیه زمان جلسات شما اصلاً مناسب نیست
ثالثا ...
برای مقابله با این مغالطه دو راه وجود دارد:
یکی اینکه بهانه ها و اعتراضات پیش پا افتاده ای را که مطرح میشود ، بشنویم و به آن پاسخ دهیم.
مانند آن که قرآن نقل میکند که وقتی قوم بنی اسرائیل برای طفره رفتن و لوث کردن فرمان کشتن یک گاو ، چندین بار درباره شکل و رنگ و مسائل دیگر گاو سوال کردند و خداوند سوالات آنها را پاسخ داد.
سوره بقره آیه ۶۹
راه دیگر این است که پیش پا افتاده بودن و عدم ارتباط آن بهانه را متذکر شویم و به عبارت دیگر اهمیت بحث اصلی و غیرقابل خدشه بودن آن را ، نسبت به بهانه های مطرح شده، یادآور شویم.
سوره توبه آیه ۸۱ :
آنها برای فرار از جهاد گفتند:" در این گرما به سوی میدان حرکت نکنید"
به آنها بگو آتش جهنم از این هم حرارت اگر بفهمند.
توضیح شنیداری
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
Share with your friend now:
tgoop.com/mghlte/651