دوستداران میراثفرهنگی خواستار بررسی شدند
تخریب سردر مسجد ایلخانی نطنز خرابکارانه است
مهدی جعفری نوگورانی
فعال میراث فرهنگی
سردر مسجد نطنز یکی از مساجد شاهکار دوره ایلخانی در چند روز گذشته با عملیاتی خرابکارانه تخریب شده است. اما چرا میگوییم تخریب بخش مهمی از این بنا در ارتفاعی بالاتر از ۶ متر، یک عملیات خرابکارانه و با برنامهریزی است؟ اول آنکه در سرتاسر این بنا و حتی کنار همین ایوان دوربین مدار بسته وجود دارد که در تصاویر زمینهای به آن پرداختهایم . محوطه جلویی ایوان مسجد در طول شبانه روز دارای روشناییهای بسیار توسط پروژکتورهای متصل به بنا و درخت چنار کهنسال روبروی مسجد است. فضای روبروی مسجد و ایوان محل تخریب یک فضای باز و در طول کل شبانه روز از محلهای پرتردد به شمار میرود . پایگاه میراث فرهنگی و یگان حفاظت میراث فرهنگی شهرستان نطنز دقیقا چسبیده به خود مسجد جامع نطنز هستند. پایین ایوان تا حدود دو متر شیشههای محافظت از تزیینات ایوان دور تا دور ایوان به فاصله حدودی ۳۰ سانتیمتر تا دیوار متصل به هم وجود داردکه در تصاویر مشخص است. سوال این است که چگونه به این شرایط پله و دسترسی برای مخربین وجود داشته؟ از تصاویر تخریب میزان و متراژ تخریب و مصالح و شناخت از علم مصالح مشخص است که معارضین هر تعداد هم باشند در آن ارتفاع حداقل دو ساعت یا بیشتر مشغول به فعالیت بودهاند .نکته مهمتر اینکه تنها واکنش اولیه یکی از اعضای شورای شهر نطنز بود بر این مبنی که مخربین دنبال پیدا کردن گنج بودهاند. (یک نظریه خطرناک و غیرکارشناسی که میتواند عواقب خطرناکتری برای بناهای حتی تاریخی مذهبی در کل کشور ایجاد کند.) سوال این است که چرا ایشان منتظر نظر کارشناسان اداره میراثفرهنگی نماندهاند؟ در سالهای گذشته در اماکن و هیاتهای محلهای بسیار دیده شده بنا به اختلاف نظرها و درگیریها به اصل بنای تاریخی آسیب جدی وارد کردهاند (آتش زدن تفت چند صدساله اردستان و آتشزدن ایوان چهلستون زواره) آیا در این فضا و شهر هم چنین اتفاقی افتاده است؟ ایا ورود خرافات به دلایل مختلف باعث وقوع چنین اتفاقی شده است؟ مسئله این است که این اتفاق نیاز به بررسی دارد. از مدیر پایگاههای میراث فرهنگی اصفهان جناب مهندس موسوی موحد بنا به حسن کاری ایشان خواهش میکنیم گزارشی کارشناسی با حضور در محل به عموم و دادستانی ارایه کند و خواهان دستگیری عوامل و برخورد با آنها شوند و همچنین از ریاست یگان حفاظت میراث فرهنگی اصفهان خواهان پاسخ گویی در کوتاهی انجام شده هستیم . از دادستان محترم شهرستان نطنز خواهان ورود به موضوع بنا به تخریب آثار ملی و مطالبه عموم مبنی بر حقوق شهروندی هستیم و همچنین از فرماندار محترم شهرستان نطنز خواهان پیگیری موضوع از دستگاههای امنیتی و انتظامی هستیم.
چرا این مسجد مهم است؟
مسجد جامع نطنز یکی از بناهای تاریخی و ارزشمند ایران است که در دوره ایلخانی ساخته شده و دارای تزیینات معماری برجستهای است. این مسجد در مجموعه تاریخی نطنز و در کنار مقبره شیخ عبدالصمد اصفهانی قرار دارد و نمونهای فاخر از معماری ایلخانی است که ترکیبی از کاشیکاری، آجرکاری، گچبری و خطاطی اسلامی را در خود جای داده است. این مسجد نهتنها از نظر مذهبی، بلکه از نظر هنری و تاریخی نیز اهمیت بسیاری دارد. قسمتهای مهم این مسجد ارزشمند، گنبدها، منار بلند، ایوانهای داخلی، شبستان، خانقاه، و حیاط میانی و ایوان بیرونی مسجد است.
ایوان بیرونی مسجد جامع نطنز و تزیینات از این قرار است: ایوان ورودی یکی از شاخصترین عناصر معماری این بناست که با تزیینات بسیار نفیس و متناسب با سبک ایلخانی آراسته شده. این ایوان علاوه بر کارکرد ورودی، جنبه نمادین و تشریفاتی نیز داشته و با تزیینات باشکوه خود، قدرت و زیبایی معماری اسلامی را به نمایش میگذارد. از سوی دیگر ساختار کلی ایوان به این شکل است: ایوان دارای قوس جناغی بلند و عریضی است که متناسب با معماری دوره ایلخانی طراحی شده و بهعنوان ورودی اصلی مسجد عمل کرده و در دو طرف آن طاقنماهایی متقارن دارد.
تخریب سردر مسجد ایلخانی نطنز خرابکارانه است
مهدی جعفری نوگورانی
فعال میراث فرهنگی
سردر مسجد نطنز یکی از مساجد شاهکار دوره ایلخانی در چند روز گذشته با عملیاتی خرابکارانه تخریب شده است. اما چرا میگوییم تخریب بخش مهمی از این بنا در ارتفاعی بالاتر از ۶ متر، یک عملیات خرابکارانه و با برنامهریزی است؟ اول آنکه در سرتاسر این بنا و حتی کنار همین ایوان دوربین مدار بسته وجود دارد که در تصاویر زمینهای به آن پرداختهایم . محوطه جلویی ایوان مسجد در طول شبانه روز دارای روشناییهای بسیار توسط پروژکتورهای متصل به بنا و درخت چنار کهنسال روبروی مسجد است. فضای روبروی مسجد و ایوان محل تخریب یک فضای باز و در طول کل شبانه روز از محلهای پرتردد به شمار میرود . پایگاه میراث فرهنگی و یگان حفاظت میراث فرهنگی شهرستان نطنز دقیقا چسبیده به خود مسجد جامع نطنز هستند. پایین ایوان تا حدود دو متر شیشههای محافظت از تزیینات ایوان دور تا دور ایوان به فاصله حدودی ۳۰ سانتیمتر تا دیوار متصل به هم وجود داردکه در تصاویر مشخص است. سوال این است که چگونه به این شرایط پله و دسترسی برای مخربین وجود داشته؟ از تصاویر تخریب میزان و متراژ تخریب و مصالح و شناخت از علم مصالح مشخص است که معارضین هر تعداد هم باشند در آن ارتفاع حداقل دو ساعت یا بیشتر مشغول به فعالیت بودهاند .نکته مهمتر اینکه تنها واکنش اولیه یکی از اعضای شورای شهر نطنز بود بر این مبنی که مخربین دنبال پیدا کردن گنج بودهاند. (یک نظریه خطرناک و غیرکارشناسی که میتواند عواقب خطرناکتری برای بناهای حتی تاریخی مذهبی در کل کشور ایجاد کند.) سوال این است که چرا ایشان منتظر نظر کارشناسان اداره میراثفرهنگی نماندهاند؟ در سالهای گذشته در اماکن و هیاتهای محلهای بسیار دیده شده بنا به اختلاف نظرها و درگیریها به اصل بنای تاریخی آسیب جدی وارد کردهاند (آتش زدن تفت چند صدساله اردستان و آتشزدن ایوان چهلستون زواره) آیا در این فضا و شهر هم چنین اتفاقی افتاده است؟ ایا ورود خرافات به دلایل مختلف باعث وقوع چنین اتفاقی شده است؟ مسئله این است که این اتفاق نیاز به بررسی دارد. از مدیر پایگاههای میراث فرهنگی اصفهان جناب مهندس موسوی موحد بنا به حسن کاری ایشان خواهش میکنیم گزارشی کارشناسی با حضور در محل به عموم و دادستانی ارایه کند و خواهان دستگیری عوامل و برخورد با آنها شوند و همچنین از ریاست یگان حفاظت میراث فرهنگی اصفهان خواهان پاسخ گویی در کوتاهی انجام شده هستیم . از دادستان محترم شهرستان نطنز خواهان ورود به موضوع بنا به تخریب آثار ملی و مطالبه عموم مبنی بر حقوق شهروندی هستیم و همچنین از فرماندار محترم شهرستان نطنز خواهان پیگیری موضوع از دستگاههای امنیتی و انتظامی هستیم.
چرا این مسجد مهم است؟
مسجد جامع نطنز یکی از بناهای تاریخی و ارزشمند ایران است که در دوره ایلخانی ساخته شده و دارای تزیینات معماری برجستهای است. این مسجد در مجموعه تاریخی نطنز و در کنار مقبره شیخ عبدالصمد اصفهانی قرار دارد و نمونهای فاخر از معماری ایلخانی است که ترکیبی از کاشیکاری، آجرکاری، گچبری و خطاطی اسلامی را در خود جای داده است. این مسجد نهتنها از نظر مذهبی، بلکه از نظر هنری و تاریخی نیز اهمیت بسیاری دارد. قسمتهای مهم این مسجد ارزشمند، گنبدها، منار بلند، ایوانهای داخلی، شبستان، خانقاه، و حیاط میانی و ایوان بیرونی مسجد است.
ایوان بیرونی مسجد جامع نطنز و تزیینات از این قرار است: ایوان ورودی یکی از شاخصترین عناصر معماری این بناست که با تزیینات بسیار نفیس و متناسب با سبک ایلخانی آراسته شده. این ایوان علاوه بر کارکرد ورودی، جنبه نمادین و تشریفاتی نیز داشته و با تزیینات باشکوه خود، قدرت و زیبایی معماری اسلامی را به نمایش میگذارد. از سوی دیگر ساختار کلی ایوان به این شکل است: ایوان دارای قوس جناغی بلند و عریضی است که متناسب با معماری دوره ایلخانی طراحی شده و بهعنوان ورودی اصلی مسجد عمل کرده و در دو طرف آن طاقنماهایی متقارن دارد.
گفتوگو با احمد محیططباطبایی، رییس ایکوم
حریم منطقه حفاظتی از یک اثر تاریخی است
✍🏻فاطمه رضایی
با توجه به خبرهای اخیر در زمینه کوچکشدن حریم بافتها و بناهای بسیاری از شهرهای تاریخی ایران گفتوگویی داشتیم با احمد محیططباطبایی، رییس ایکوم.
تاریخچه ثبت آثار ملی و حرایم در ایران از چه زمانی آغاز شد؟ و چه روندی در این سالها داشته است.
فرآیند ثبت آثار ملی در ایران از سال 1309 هجری شمسی آغاز شد. از آن زمان تاکنون، نزدیک به چهل هزار اثر تاریخی و فرهنگی در فهرست ملی کشور ثبت شدهاند. این آثار شامل بناهای تاریخی، محوطههای باستانی، و میراث معنوی متنوعی هستند که هرکدام به نوعی بخش مهمی از تاریخ و فرهنگ ایران را نمایان میسازند. با این حال، در مقایسه با تعداد آثار ثبتشده، تنها حدود شش هزار تا هفت هزار اثر دارای حریم مشخص و قانونی تعریف شدهاند. این وضعیت نمایانگر وجود یک شکاف عمده در زمینه حفاظت و مدیریت آثار تاریخی کشور است.
با توجه به اهمیت حفاظت از آثار تاریخی، چرا تعیین حریم برای این آثار تا این اندازه حائز اهمیت است و چگونه میتواند بر فرآیند حفاظت تأثیرگذار باشد؟
تعیین حریم برای آثار تاریخی یکی از ارکان اصلی حفاظت از این آثار به شمار میرود. حریمها به عنوان منطقه جغرافیایی پیرامون یک اثر فرهنگی یا تاریخی تعریف میشوند که حفاظت از آن بهطور مستقیم بر امنیت و بقای اثر تأثیر میگذارد. این حریمها بهعنوان یک محدوده حفاظتی شناخته میشوند که از یک سو، به حفظ هویت فرهنگی و تاریخی اثر کمک میکنند و از سوی دیگر، مشخص میسازند که کدام ارگانها و افراد میتوانند در این فضاها فعالیت کنند. در صورتی که حریم آثار بهدرستی تعریف و مشخص نشود، ممکن است تخریبهای غیرقانونی و فعالیتهای توسعهای خارج از چارچوبهای قانونی رخ دهد، که این امر تهدیدی جدی برای بقای آثار تاریخی و فرهنگی محسوب میشود.
در خصوص بازنگری در حرایم آثار نظر شما چیست؟ آیا این بازنگریها باید صورت گیرد و چه رویکردی باید برای آن اتخاذ شود؟
مسئله بازنگری در حرایم آثار باید بهطور دقیق و با رعایت اصول علمی و کارشناسی انجام شود. تعیین حرایم آثار در گذشته توسط کارشناسان برجستهای مانند استاد شیرازی، مرحوم کبیری و دیگر مفاخر میراث فرهنگی کشور صورت گرفته است. این افراد با توجه به دانش و تجربه خود، حرایم را به گونهای تعیین کردهاند که هم منافع فرهنگی و تاریخی آثار حفظ شود و هم حقوق مردم و ساکنان مناطق اطراف آثار بهدرستی لحاظ شود. در صورتی که بازنگری حرایم ضروری باشد، باید این کار توسط افرادی با همان سطح علمی و تجربی انجام شود. بازنگریهای غیرکارشناسی و بدون توجه به اصول گذشته میتواند باعث آسیب به فرآیند حفاظت و مدیریت آثار فرهنگی و تاریخی شود.
هدف اصلی از حفاظت آثار تاریخی چیست و چه پیامدهایی در صورت غفلت از آن شاهد خواهیم بود؟
هدف اصلی از حفاظت از میراث فرهنگی، اطمینان از این است که این آثار بهعنوان بخشی از هویت ملی و فرهنگی کشور به نسلهای آینده منتقل شوند. میراث فرهنگی نه تنها دربردارنده تاریخ یک ملت است، بلکه حامل ارزشهای معنوی و اجتماعی است که جامعه و فرهنگ آن ملت را شکل دادهاند. در صورتی که به این میراث بیتوجهی شود یا آن را تخریب کنیم، نه تنها بخشهایی از هویت فرهنگی خود را از دست خواهیم داد، بلکه آسیب جدی به تاریخ و فرهنگ کشور وارد میشود. کسانی که به میراث فرهنگی توجه نمیکنند و در تخریب آن نقش ایفا میکنند، در حقیقت به آینده و نسلهای بعد بیتوجهاند. از اینرو، حفاظت از میراث فرهنگی، مسئولیت اجتماعی و اخلاقی تمام افراد جامعه است و نشاندهنده احترام به نسلهای آینده و ارزشهای فرهنگی و تاریخی کشور است.
گفتوگو با احمد محیططباطبایی، رییس ایکوم
حریم منطقه حفاظتی از یک اثر تاریخی است
✍🏻فاطمه رضایی
با توجه به خبرهای اخیر در زمینه کوچکشدن حریم بافتها و بناهای بسیاری از شهرهای تاریخی ایران گفتوگویی داشتیم با احمد محیططباطبایی، رییس ایکوم.
تاریخچه ثبت آثار ملی و حرایم در ایران از چه زمانی آغاز شد؟ و چه روندی در این سالها داشته است.
فرآیند ثبت آثار ملی در ایران از سال 1309 هجری شمسی آغاز شد. از آن زمان تاکنون، نزدیک به چهل هزار اثر تاریخی و فرهنگی در فهرست ملی کشور ثبت شدهاند. این آثار شامل بناهای تاریخی، محوطههای باستانی، و میراث معنوی متنوعی هستند که هرکدام به نوعی بخش مهمی از تاریخ و فرهنگ ایران را نمایان میسازند. با این حال، در مقایسه با تعداد آثار ثبتشده، تنها حدود شش هزار تا هفت هزار اثر دارای حریم مشخص و قانونی تعریف شدهاند. این وضعیت نمایانگر وجود یک شکاف عمده در زمینه حفاظت و مدیریت آثار تاریخی کشور است.
با توجه به اهمیت حفاظت از آثار تاریخی، چرا تعیین حریم برای این آثار تا این اندازه حائز اهمیت است و چگونه میتواند بر فرآیند حفاظت تأثیرگذار باشد؟
تعیین حریم برای آثار تاریخی یکی از ارکان اصلی حفاظت از این آثار به شمار میرود. حریمها به عنوان منطقه جغرافیایی پیرامون یک اثر فرهنگی یا تاریخی تعریف میشوند که حفاظت از آن بهطور مستقیم بر امنیت و بقای اثر تأثیر میگذارد. این حریمها بهعنوان یک محدوده حفاظتی شناخته میشوند که از یک سو، به حفظ هویت فرهنگی و تاریخی اثر کمک میکنند و از سوی دیگر، مشخص میسازند که کدام ارگانها و افراد میتوانند در این فضاها فعالیت کنند. در صورتی که حریم آثار بهدرستی تعریف و مشخص نشود، ممکن است تخریبهای غیرقانونی و فعالیتهای توسعهای خارج از چارچوبهای قانونی رخ دهد، که این امر تهدیدی جدی برای بقای آثار تاریخی و فرهنگی محسوب میشود.
در خصوص بازنگری در حرایم آثار نظر شما چیست؟ آیا این بازنگریها باید صورت گیرد و چه رویکردی باید برای آن اتخاذ شود؟
مسئله بازنگری در حرایم آثار باید بهطور دقیق و با رعایت اصول علمی و کارشناسی انجام شود. تعیین حرایم آثار در گذشته توسط کارشناسان برجستهای مانند استاد شیرازی، مرحوم کبیری و دیگر مفاخر میراث فرهنگی کشور صورت گرفته است. این افراد با توجه به دانش و تجربه خود، حرایم را به گونهای تعیین کردهاند که هم منافع فرهنگی و تاریخی آثار حفظ شود و هم حقوق مردم و ساکنان مناطق اطراف آثار بهدرستی لحاظ شود. در صورتی که بازنگری حرایم ضروری باشد، باید این کار توسط افرادی با همان سطح علمی و تجربی انجام شود. بازنگریهای غیرکارشناسی و بدون توجه به اصول گذشته میتواند باعث آسیب به فرآیند حفاظت و مدیریت آثار فرهنگی و تاریخی شود.
هدف اصلی از حفاظت آثار تاریخی چیست و چه پیامدهایی در صورت غفلت از آن شاهد خواهیم بود؟
هدف اصلی از حفاظت از میراث فرهنگی، اطمینان از این است که این آثار بهعنوان بخشی از هویت ملی و فرهنگی کشور به نسلهای آینده منتقل شوند. میراث فرهنگی نه تنها دربردارنده تاریخ یک ملت است، بلکه حامل ارزشهای معنوی و اجتماعی است که جامعه و فرهنگ آن ملت را شکل دادهاند. در صورتی که به این میراث بیتوجهی شود یا آن را تخریب کنیم، نه تنها بخشهایی از هویت فرهنگی خود را از دست خواهیم داد، بلکه آسیب جدی به تاریخ و فرهنگ کشور وارد میشود. کسانی که به میراث فرهنگی توجه نمیکنند و در تخریب آن نقش ایفا میکنند، در حقیقت به آینده و نسلهای بعد بیتوجهاند. از اینرو، حفاظت از میراث فرهنگی، مسئولیت اجتماعی و اخلاقی تمام افراد جامعه است و نشاندهنده احترام به نسلهای آینده و ارزشهای فرهنگی و تاریخی کشور است.
در روز درختکاری اتفاق افتاد
آتشسوزی درختان «خانهباغ تاریخی» سمنان
✍🏻نازنین کارگر
یک کنشگر میراث فرهنگی در استان سمنان از آتشسوزی درختان یک خانهباغ تاریخی در محله امامزاده یحیی سمنان، در روزی که موسوم به درختکاری است، خبر داد.
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
حسین ترحمی، کنشگر میراث فرهنگی خبر داد: پانزدهم اسفندماه ١۴٠٣، ساعاتی پیش از ظهر، در کوچهای قدیمی در بافت تاریخی امامزاده یحیی سمنان، درختان خانهای که روزگاری یکی از معدود خانهباغهای باقیمانده این منطقه بود، در آتش سوخت. این خانه، که در گذشته به نام «خانهباغ شهاب» شناخته میشد، تنها بازمانده از خانهباغهای سنتی محله امامزاده یحیی بود که چندی است تخریب شده و درختان کهنسالی چون توت، انجیر و انار دارد.
🔺این حادثه در حالی رخ داد که این کنشگران میراث فرهنگی استان سمنان پیشتر بر لزوم حفظ این خانه و باغ آن تأکید کرده بود. حسین ترحمی گفت: امروز از کوچه شهاب میگذشتم که ناگهان متوجه شدم درختان خانه تاریخی که پیشتر به ثبت آن تاکید کرده بودیم، در حال سوختن است. این باغ، تنها بازمانده از خانهباغهای معروف امامزاده یحیی بود که همچنان درختان کهنسالش پابرجا مانده است. کنشگران میراث فرهنگی بهصراحت بر حفاظت از این مکان تاکید کرده بودند اما متاسفانه شاهد نابودی تدریجی آن هستیم. حالا که دیگر چیزی از آن باقی نمانده، این پرسش مطرح میشود که چرا اقدامات لازم برای حفظ آن صورت نمیگیرد؟
🔺این کنشگر میراث فرهنگی در سمنان در ادامه اظهار کرد: محله امامزاده یحیی یکی از مهمترین بخشهای تاریخی سمنان محسوب میشود. این منطقه نهتنها به دلیل وجود این امامزاده از اهمیت مذهبی برخوردار است، بلکه دارای معماری ارزشمند و تاریخی نیز است. ضمن اینکه، سمنان یک سیستم سنتی تقسیم آب دارد که در نوع خود منحصر به فرد است و باعث شده خانههای این منطقه، بهویژه خانههای تاریخی امامزاده یحیی، دارای درختان و باغچههایی زیبا باشند. متاسفانه بسیاری از این خانهها در دهههای اخیر تخریب شدهاند.
منبع: ایسنا
#درختکاری#میراث_زیستی#سمنان#خانه_باغ_شهاب#امامزاده_یحیی_سمنان#میراث_فرهنگی#میراث_خبر
آتشسوزی درختان «خانهباغ تاریخی» سمنان
✍🏻نازنین کارگر
یک کنشگر میراث فرهنگی در استان سمنان از آتشسوزی درختان یک خانهباغ تاریخی در محله امامزاده یحیی سمنان، در روزی که موسوم به درختکاری است، خبر داد.
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
حسین ترحمی، کنشگر میراث فرهنگی خبر داد: پانزدهم اسفندماه ١۴٠٣، ساعاتی پیش از ظهر، در کوچهای قدیمی در بافت تاریخی امامزاده یحیی سمنان، درختان خانهای که روزگاری یکی از معدود خانهباغهای باقیمانده این منطقه بود، در آتش سوخت. این خانه، که در گذشته به نام «خانهباغ شهاب» شناخته میشد، تنها بازمانده از خانهباغهای سنتی محله امامزاده یحیی بود که چندی است تخریب شده و درختان کهنسالی چون توت، انجیر و انار دارد.
🔺این حادثه در حالی رخ داد که این کنشگران میراث فرهنگی استان سمنان پیشتر بر لزوم حفظ این خانه و باغ آن تأکید کرده بود. حسین ترحمی گفت: امروز از کوچه شهاب میگذشتم که ناگهان متوجه شدم درختان خانه تاریخی که پیشتر به ثبت آن تاکید کرده بودیم، در حال سوختن است. این باغ، تنها بازمانده از خانهباغهای معروف امامزاده یحیی بود که همچنان درختان کهنسالش پابرجا مانده است. کنشگران میراث فرهنگی بهصراحت بر حفاظت از این مکان تاکید کرده بودند اما متاسفانه شاهد نابودی تدریجی آن هستیم. حالا که دیگر چیزی از آن باقی نمانده، این پرسش مطرح میشود که چرا اقدامات لازم برای حفظ آن صورت نمیگیرد؟
🔺این کنشگر میراث فرهنگی در سمنان در ادامه اظهار کرد: محله امامزاده یحیی یکی از مهمترین بخشهای تاریخی سمنان محسوب میشود. این منطقه نهتنها به دلیل وجود این امامزاده از اهمیت مذهبی برخوردار است، بلکه دارای معماری ارزشمند و تاریخی نیز است. ضمن اینکه، سمنان یک سیستم سنتی تقسیم آب دارد که در نوع خود منحصر به فرد است و باعث شده خانههای این منطقه، بهویژه خانههای تاریخی امامزاده یحیی، دارای درختان و باغچههایی زیبا باشند. متاسفانه بسیاری از این خانهها در دهههای اخیر تخریب شدهاند.
منبع: ایسنا
#درختکاری#میراث_زیستی#سمنان#خانه_باغ_شهاب#امامزاده_یحیی_سمنان#میراث_فرهنگی#میراث_خبر
دیدار با اقوام ایرانی در راوی
رونمایی از مجسمههایی از جنس مردم
مجسمههای اقوام ایرانی با ایدهپردازی و اجرای بابک حیدری، هنرمند مجسمهساز فردا در کتابسرای راوی رونمایی میشود.
بر پایه تحقیقات کشورهایی که پذیرای توریستهای زیادی هستند از این روند برای گسترش و اشاعهی فرهنگ خود در قالب کالای توریستی (tourist gift) بسیار استفاده میکنند؛ بهنحوی که شاید کمتر منزلی در کشور خود ما میتوان یافت که حداقل یک مجسمه از کشور و فرهنگهای دیگر در چیدمان خود نداشته باشد. مجسمههای بودا در سایزها و شکلها و متریالهای بسیار متنوع، شیوا و گانیش، ماسکهای آفریقایی، فیلهای هندی، برج ایفل، آویزها و استابیلهای آفریقایی، مجسمهها و توتمهای آمریکای جنوبی و بسیار مثالهای دیگر در سطح قابل توجه هم در بازار عرضه و هم در منازل وجود دارند و هر روزه مجسمههای مدرن نیز به این مجموعهی عرضهشده افزوده میشود و بهصورت مجموعههایی چشمگیر وارد کشور میشود. متأسفانه در کشور ما در این زمینه کوشش لازم از طرف هنرمندان رشتههای مختلف هنر و تصمیمگیرندگان این حوزه انجام نشده و در همهی زمینهها شاهد کمبود هستیم. ازاینرو و با باور به پشتوانهی قابل تأمل فرهنگ و هنر ایران، بابک حیدری، طراح و مجسمهساز، در استودیو مجسمهسازی پیکره مسیری برای جبران بخش کوچکی از این کمبود در زمینهی مجسمه باز کرده و در اولین سری ارائهی خود از مجموعهی مجسمههای اقوام ایرانی را که شامل شش قوم ایرانی با تکیه بر مدل لباس و چهرههای منحصربهفرد این اقوام است برای مردم آذری، کرد، بختیاری، گیلک، لر و ترکمن در قالب کاراکترهای دوستداشتنی و بهشکل زن و مرد آمادهی عرضه کرده است. این مجسمهها در بستهبندی مستقل همراه با دفترچهی دو زبانهای (فارسیـانگلیسی) که شرح مختصر و معرفی اجمالی از قوم مرتبط با آن مجسمه را ارائه میکند بههمراه یک کیوآرکد حاوی موسیقی آن قوم آماده شده است که روز پنجشنبه، ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از ساعت ۱۶ الی ۱۸ در کتابسرای راوی و با سخنرانی احمد محیط طباطبایی و فاطمه علیاصغر و با حضور هنردوستان و اهالی فرهنگ و هنر برگزار خواهد شد.
عوامل استودیو پیکره امیدوارند که این مجموعه مورد اقبال مردم شریف کشور قرار گیرد و تکیهگاه و پشتوانهی محکمی برای ادامهی مسیر و طراحی و ساخت مجسمههای سایر اقوام کشور و همچنین مجسمههای متنوع دیگر با سویهی هویتی و فرهنگمحور باشد و مشوقی برای سایر هنرمندان عزیز کشور شود که در این مسیر همگام شوند.
رونمایی از مجسمههایی از جنس مردم
مجسمههای اقوام ایرانی با ایدهپردازی و اجرای بابک حیدری، هنرمند مجسمهساز فردا در کتابسرای راوی رونمایی میشود.
بر پایه تحقیقات کشورهایی که پذیرای توریستهای زیادی هستند از این روند برای گسترش و اشاعهی فرهنگ خود در قالب کالای توریستی (tourist gift) بسیار استفاده میکنند؛ بهنحوی که شاید کمتر منزلی در کشور خود ما میتوان یافت که حداقل یک مجسمه از کشور و فرهنگهای دیگر در چیدمان خود نداشته باشد. مجسمههای بودا در سایزها و شکلها و متریالهای بسیار متنوع، شیوا و گانیش، ماسکهای آفریقایی، فیلهای هندی، برج ایفل، آویزها و استابیلهای آفریقایی، مجسمهها و توتمهای آمریکای جنوبی و بسیار مثالهای دیگر در سطح قابل توجه هم در بازار عرضه و هم در منازل وجود دارند و هر روزه مجسمههای مدرن نیز به این مجموعهی عرضهشده افزوده میشود و بهصورت مجموعههایی چشمگیر وارد کشور میشود. متأسفانه در کشور ما در این زمینه کوشش لازم از طرف هنرمندان رشتههای مختلف هنر و تصمیمگیرندگان این حوزه انجام نشده و در همهی زمینهها شاهد کمبود هستیم. ازاینرو و با باور به پشتوانهی قابل تأمل فرهنگ و هنر ایران، بابک حیدری، طراح و مجسمهساز، در استودیو مجسمهسازی پیکره مسیری برای جبران بخش کوچکی از این کمبود در زمینهی مجسمه باز کرده و در اولین سری ارائهی خود از مجموعهی مجسمههای اقوام ایرانی را که شامل شش قوم ایرانی با تکیه بر مدل لباس و چهرههای منحصربهفرد این اقوام است برای مردم آذری، کرد، بختیاری، گیلک، لر و ترکمن در قالب کاراکترهای دوستداشتنی و بهشکل زن و مرد آمادهی عرضه کرده است. این مجسمهها در بستهبندی مستقل همراه با دفترچهی دو زبانهای (فارسیـانگلیسی) که شرح مختصر و معرفی اجمالی از قوم مرتبط با آن مجسمه را ارائه میکند بههمراه یک کیوآرکد حاوی موسیقی آن قوم آماده شده است که روز پنجشنبه، ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از ساعت ۱۶ الی ۱۸ در کتابسرای راوی و با سخنرانی احمد محیط طباطبایی و فاطمه علیاصغر و با حضور هنردوستان و اهالی فرهنگ و هنر برگزار خواهد شد.
عوامل استودیو پیکره امیدوارند که این مجموعه مورد اقبال مردم شریف کشور قرار گیرد و تکیهگاه و پشتوانهی محکمی برای ادامهی مسیر و طراحی و ساخت مجسمههای سایر اقوام کشور و همچنین مجسمههای متنوع دیگر با سویهی هویتی و فرهنگمحور باشد و مشوقی برای سایر هنرمندان عزیز کشور شود که در این مسیر همگام شوند.
Forwarded from پیام ما آنلاین
مراسم رونمایی از مجسمههای اقوام ایرانی
با حضور دکتر محیط طباطبایی
فاطمه علی اصغر روزنامهنگار حوزه میراث فرهنگی
پنجشنبه ۱۶ اسفند ماه
ساعت ۱۶ تا ۱۸ در کتابسرای راوی
@payamema
با حضور دکتر محیط طباطبایی
فاطمه علی اصغر روزنامهنگار حوزه میراث فرهنگی
پنجشنبه ۱۶ اسفند ماه
ساعت ۱۶ تا ۱۸ در کتابسرای راوی
@payamema
در عرصه میراثجهانی شوشتر اتفاق افتاد
لرزه بر اندام تونل «سه کوره» با مسدود شدن یک «سیسرا»
مجتبی گهستونی
در محله «اشکفتی» و ابتدای پل بند تاریخی گرگر، ضمن مسدود شدن یک «سیسرا» یا همان هواکش، بر اندام تونل «سه کوره» که از آبرسانهای مهم و شاخص محوطه آبشارها و آسیابها به شمار میرود لرزه افتاده است.
تخریب و تعرض به برخی محوطههای باستانی شهرستان شوشتر از یک سو، وضعیت نا به سامان بافت تاریخی شوشتر از سویی دیگر و شرایط ناگوار برخی سازههای آبی که در سطح شهر پراکندهاند موجب نگرانیهایی برای دوستداران میراثفرهنگی شده است.
آثاری که نه تنها در فهرست میراث ملی و جهانی ثبت شده، بلکه شناسنامهای برای هویت تاریخی ایران به شمار میروند.
اما در پی تخریب خانه قناد در شوشتر، جهت بازگشایی مسیر پارکسیکا و سبکسازی سقف و عرشه در محله «اشکفتی» و ابتدای پل بند تاریخی گرگر، ضمن مسدود شدن یک «سیسرا» یا همان هواکش، بر اندام تونل «سه کوره» که از آبرسانهای مهم و شاخص محوطه آبشارها و آسیابها به شمار میرود لرزه افتاده است.
این خانه متعلق به عباس لوینه (آسیابان) بوده و در دهه ۲۰ به خانواده قناد فروخته شده است.
اقدامات صورت گرفته اگرچه با هدف سبکسازی صورت گرفته است اما با نقض کامل ضوابط میراث جهانی سازههای آبی تاریخی شوشتر همراه بود است. چون استفاده از ماشین آلات سنگین و لرزاننده، ریزش چندین تن سنگ در محل موجب آسیب جدی به بدنه و سقف تونل دستکند باستانی ۱۸۰۰ ساله «سه کوره» و مسدود کردن سیسراها (هواکش) شده است. این سیسراها بدلیل تخلیه بخار آب، همواره نقش حیاتی در پیشگیری از ریزش سقف این تونل آبرسان به آبشارها و آسیابها داشته است.
در صورت عدم تخلیه سیسرا و احیانا ریزش بخشهایی از سقف تونل بدلیل استفاده از ماشین آلات سنگین و لرزاننده، یک فاجعه تاریخی رقم خواهد خورد .تمام قدیمیهای محله اشکفتی از وجود 3 سیسرای اطلاع داشتند.
این تخریبهای غیراصولی و کاملا غیرقانونی در عرصه و حریم میراث جهانی شوشتر در روز روشن با اطلاع کامل کلیه مسئولین شهری صورت پذیرفته است.
از چندین هفته پیش از تخریب این خانه بارها وجود چند سیسرا در این محدوده به شورای شهر، شهرداری، پایگاه جهانی میراثفرهنگی و اداره میراثفرهنگی اطلاعرسانی شده بود و بر رعایت ضوابط میراثفرهنگی در تخریب خانه و حفظ این سیسراها تاکید شد که شوربختانه هیچگونه توجهی به این تذکرات نشد و با لجاجت برخی اعضا شورای شهر و با استفاده از بلدوز و کمپرسی، این خانه تخریب و نخالهبرداری شد.
با این حال در روزهای گذشته مجددا با استفاده از بلدوز اقدام به خاکبرداری و پی کنی بر روی سقف تونل سه کوره و شناژبندی بر روی دهانه سیسرا کردند.
لرزه بر اندام تونل «سه کوره» با مسدود شدن یک «سیسرا»
مجتبی گهستونی
در محله «اشکفتی» و ابتدای پل بند تاریخی گرگر، ضمن مسدود شدن یک «سیسرا» یا همان هواکش، بر اندام تونل «سه کوره» که از آبرسانهای مهم و شاخص محوطه آبشارها و آسیابها به شمار میرود لرزه افتاده است.
تخریب و تعرض به برخی محوطههای باستانی شهرستان شوشتر از یک سو، وضعیت نا به سامان بافت تاریخی شوشتر از سویی دیگر و شرایط ناگوار برخی سازههای آبی که در سطح شهر پراکندهاند موجب نگرانیهایی برای دوستداران میراثفرهنگی شده است.
آثاری که نه تنها در فهرست میراث ملی و جهانی ثبت شده، بلکه شناسنامهای برای هویت تاریخی ایران به شمار میروند.
اما در پی تخریب خانه قناد در شوشتر، جهت بازگشایی مسیر پارکسیکا و سبکسازی سقف و عرشه در محله «اشکفتی» و ابتدای پل بند تاریخی گرگر، ضمن مسدود شدن یک «سیسرا» یا همان هواکش، بر اندام تونل «سه کوره» که از آبرسانهای مهم و شاخص محوطه آبشارها و آسیابها به شمار میرود لرزه افتاده است.
این خانه متعلق به عباس لوینه (آسیابان) بوده و در دهه ۲۰ به خانواده قناد فروخته شده است.
اقدامات صورت گرفته اگرچه با هدف سبکسازی صورت گرفته است اما با نقض کامل ضوابط میراث جهانی سازههای آبی تاریخی شوشتر همراه بود است. چون استفاده از ماشین آلات سنگین و لرزاننده، ریزش چندین تن سنگ در محل موجب آسیب جدی به بدنه و سقف تونل دستکند باستانی ۱۸۰۰ ساله «سه کوره» و مسدود کردن سیسراها (هواکش) شده است. این سیسراها بدلیل تخلیه بخار آب، همواره نقش حیاتی در پیشگیری از ریزش سقف این تونل آبرسان به آبشارها و آسیابها داشته است.
در صورت عدم تخلیه سیسرا و احیانا ریزش بخشهایی از سقف تونل بدلیل استفاده از ماشین آلات سنگین و لرزاننده، یک فاجعه تاریخی رقم خواهد خورد .تمام قدیمیهای محله اشکفتی از وجود 3 سیسرای اطلاع داشتند.
این تخریبهای غیراصولی و کاملا غیرقانونی در عرصه و حریم میراث جهانی شوشتر در روز روشن با اطلاع کامل کلیه مسئولین شهری صورت پذیرفته است.
از چندین هفته پیش از تخریب این خانه بارها وجود چند سیسرا در این محدوده به شورای شهر، شهرداری، پایگاه جهانی میراثفرهنگی و اداره میراثفرهنگی اطلاعرسانی شده بود و بر رعایت ضوابط میراثفرهنگی در تخریب خانه و حفظ این سیسراها تاکید شد که شوربختانه هیچگونه توجهی به این تذکرات نشد و با لجاجت برخی اعضا شورای شهر و با استفاده از بلدوز و کمپرسی، این خانه تخریب و نخالهبرداری شد.
با این حال در روزهای گذشته مجددا با استفاده از بلدوز اقدام به خاکبرداری و پی کنی بر روی سقف تونل سه کوره و شناژبندی بر روی دهانه سیسرا کردند.
حاج میرزا صفا کیست؟-1
دیدار از ممنوعهای در شهرری
محمدحسین باقی، نویسنده و مترجم
سهشنبه ۲۲ فروردینماه ۱۴۰۲ بار دیگر برای دیدار از یک مکان تاریخی به همراه همسرم به شهرری رفتیم. این چهارمین باری بود که به این «مکان»ی میرفتیم که اکنون حسینیه است و هر بار به در بسته برمیخوردیم؛ دفعات گذشته یا این حسینیه/موسسهی خیریه تعطیل بود یا به دلایل امنیتی اجازهی ورود نمیدادند. اما این بار با خودم عهد کرده بودم هر طور شده وارد این «محوطه» شوم و آن چیزی را که میخواهم ببینم و در مورد آن بنویسم. پس از لختی کلنجار رفتن با مسئول مربوطه (چون بههیچوجه اجازهی بازدید از مکانی را که میخواستم نمیداد و مرغ او یک پا داشت) و اشاره به اینکه روزنامهنگار هستم و قصد معرفی این مکان را دارم، از در دوستی با هم درآمدیم و توانستم داخل آن مکانی شوم که اکنون حسینیه است. اگرچه آن «مکان»ی را که میخواستم اجازه نیافتم ببینم اما بد هم نشد. دو جای دیگر در داخل آن حسینیه به من معرفی شد که توانستم فقط یکی را ببینم اما درِ ورودی برای دیدار آن یکی بسته بود (مسئول مربوطه که با بیمیلی حرف میزد این فرد را از منجمان بزرگ ایران میدانست اما وقتی دوباره خواستم نام وی را بگوید با لختی مکث گفت:«امروز اینقدر ذهنم بههمریخته که اسمها یادم رفته است»). این یکی هم که دیدم سنگقبر نداشت. یعنی سنگقبر او را برداشته و حتا نامی هم از او بر روی زمین نبود. فقط کتیبهای سنگی در معرفی او به دیوار زده بودند که نشان میداد احتمالاً در زیر همین کتیبهای دفن شده که نام و نشانی از او بر روی زمین وجود ندارد.
این «مکان» که بخشی از تاریخ «مدفونشدهی» ایرانِ دوران ناصری است در حوالی «چشمهعلی» و منطقهی «صفاییه» قرار دارد. با قاطعیت میتوانم بگویم که اهالی آن منطقه هم از قرار داشتن این مکان مهم در آنجا و در داخل این حسینیه بیخبرند. فقط - تأکید میکنم - «فقط و فقط» تعدادی انگشتشمار از مورخین هستند که «شاید» از چنین مکانی باخبر باشند. پیش از معرفی افراد مدفون در این حسینیه، بد نیست ابتدا در مورد خود حسینیه توضیحاتی بدهم تا با ذهنیتی روشن، شرح ماجرا را دنبال کنید. سپس در مورد دو فرد از میان افراد مهمِ مدفون در این حسینیه توضیحاتی میدهم که وعدهاش را داده بودم.
اول: آن مکانی که گفتم، اکنون حسینیه است و جنب آن «موسسهی تبلیغ و انفاق امام زمان» قرار دارد که متصل به این حسینیه است و به آن راه دارد به گفتهی آقای «ز»، از مسئولان این موسسه، موسسهی مذکور به امور خیر میپردازد. این حسینیه/موسسه در خیابان منتهی به «چشمهعلی» قرار دارد که شاید حدود ۱۰۰ قدم با «چشمهعلی» فاصله داشته باشد. او میگوید این مکان در سال ۶۸ «مصادره» و «وقف امور خیر» شده است. به گفتهی آقای «ز»، این موسسه حدود ۲۵۰ خانواده که در آن زنان سرپرست خانوار هستند را زیرپوشش خود دارد. به گفتهی وی، این موسسه هیچ بودجهی دولتی ندارد و بودجهی آن از نذورات و مبالغی تأمین میشود که خیرین میدهند. به گفتهی «ز»، به این زنانِ به گفتهی وی «بد سرپرست»، کمکهای نقدی و جنسی (از جمله لباسهای نو و غذا) داده میشود و اشتغالزایی هم برای آنها صورت میگیرد. او میگوید دوشنبهها حداقل ۴۰۰ نفر را غذا میدهند و پیش از کرونا این تعداد به ۷۰۰ نفر هم میرسید.
این مطلب ادامه دارد... در قسمت بعدی میخوانید تاریخچه حسینیه چیست...
دیدار از ممنوعهای در شهرری
محمدحسین باقی، نویسنده و مترجم
سهشنبه ۲۲ فروردینماه ۱۴۰۲ بار دیگر برای دیدار از یک مکان تاریخی به همراه همسرم به شهرری رفتیم. این چهارمین باری بود که به این «مکان»ی میرفتیم که اکنون حسینیه است و هر بار به در بسته برمیخوردیم؛ دفعات گذشته یا این حسینیه/موسسهی خیریه تعطیل بود یا به دلایل امنیتی اجازهی ورود نمیدادند. اما این بار با خودم عهد کرده بودم هر طور شده وارد این «محوطه» شوم و آن چیزی را که میخواهم ببینم و در مورد آن بنویسم. پس از لختی کلنجار رفتن با مسئول مربوطه (چون بههیچوجه اجازهی بازدید از مکانی را که میخواستم نمیداد و مرغ او یک پا داشت) و اشاره به اینکه روزنامهنگار هستم و قصد معرفی این مکان را دارم، از در دوستی با هم درآمدیم و توانستم داخل آن مکانی شوم که اکنون حسینیه است. اگرچه آن «مکان»ی را که میخواستم اجازه نیافتم ببینم اما بد هم نشد. دو جای دیگر در داخل آن حسینیه به من معرفی شد که توانستم فقط یکی را ببینم اما درِ ورودی برای دیدار آن یکی بسته بود (مسئول مربوطه که با بیمیلی حرف میزد این فرد را از منجمان بزرگ ایران میدانست اما وقتی دوباره خواستم نام وی را بگوید با لختی مکث گفت:«امروز اینقدر ذهنم بههمریخته که اسمها یادم رفته است»). این یکی هم که دیدم سنگقبر نداشت. یعنی سنگقبر او را برداشته و حتا نامی هم از او بر روی زمین نبود. فقط کتیبهای سنگی در معرفی او به دیوار زده بودند که نشان میداد احتمالاً در زیر همین کتیبهای دفن شده که نام و نشانی از او بر روی زمین وجود ندارد.
این «مکان» که بخشی از تاریخ «مدفونشدهی» ایرانِ دوران ناصری است در حوالی «چشمهعلی» و منطقهی «صفاییه» قرار دارد. با قاطعیت میتوانم بگویم که اهالی آن منطقه هم از قرار داشتن این مکان مهم در آنجا و در داخل این حسینیه بیخبرند. فقط - تأکید میکنم - «فقط و فقط» تعدادی انگشتشمار از مورخین هستند که «شاید» از چنین مکانی باخبر باشند. پیش از معرفی افراد مدفون در این حسینیه، بد نیست ابتدا در مورد خود حسینیه توضیحاتی بدهم تا با ذهنیتی روشن، شرح ماجرا را دنبال کنید. سپس در مورد دو فرد از میان افراد مهمِ مدفون در این حسینیه توضیحاتی میدهم که وعدهاش را داده بودم.
اول: آن مکانی که گفتم، اکنون حسینیه است و جنب آن «موسسهی تبلیغ و انفاق امام زمان» قرار دارد که متصل به این حسینیه است و به آن راه دارد به گفتهی آقای «ز»، از مسئولان این موسسه، موسسهی مذکور به امور خیر میپردازد. این حسینیه/موسسه در خیابان منتهی به «چشمهعلی» قرار دارد که شاید حدود ۱۰۰ قدم با «چشمهعلی» فاصله داشته باشد. او میگوید این مکان در سال ۶۸ «مصادره» و «وقف امور خیر» شده است. به گفتهی آقای «ز»، این موسسه حدود ۲۵۰ خانواده که در آن زنان سرپرست خانوار هستند را زیرپوشش خود دارد. به گفتهی وی، این موسسه هیچ بودجهی دولتی ندارد و بودجهی آن از نذورات و مبالغی تأمین میشود که خیرین میدهند. به گفتهی «ز»، به این زنانِ به گفتهی وی «بد سرپرست»، کمکهای نقدی و جنسی (از جمله لباسهای نو و غذا) داده میشود و اشتغالزایی هم برای آنها صورت میگیرد. او میگوید دوشنبهها حداقل ۴۰۰ نفر را غذا میدهند و پیش از کرونا این تعداد به ۷۰۰ نفر هم میرسید.
این مطلب ادامه دارد... در قسمت بعدی میخوانید تاریخچه حسینیه چیست...
▫️گلبو فیوضی، منتقد و نویسنده در حوزه فرهنگ با اعلام این خبر که مالک بنای تاریخی ساختمان سینگر تهران مدتی است به دنبال حکم خروج این اثر از فهرست آثار ملی است و ساختمان سینگر تهران با وجود آن که در فهرست آثار ملی کشور شده اما، مالک خصوصی آن تلاش دارد به بهانه اعلام خطر ریزش حکم خروج اثر از فهرست آثار ملی را بگیرد و با تخریب این بنای تاریخی و ثبت ملی شده، مجتمع تجاری به جای آن احداث کند.
▫️این در حالی است که ساختمان سینگر در دوران پهلوی اول توسط مارکوف در خیابان سعدی تهران بنا شد. این اثر در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۸۵ با شماره ثبتی ۱۶۲۵۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به رسمیت شناخته شد و از آن تاریخ تاکنون در زمره میراث ایرانیان است.
نمای ساختمان سینگر تهران، یادآور معماری کلیسای سنت استپانوس و مریم مقدس است و مصالح به کار رفته در آن خشت و آجر است. حال باید دید که این بنا چه سرنوشتی پیدا میکند و مسئولان به دادش میرسند؟
منبع: ایلنا
#میراث_خبر#ساختمان_سینگر#مارکوف#میراث_فرهنگی_ایران
▫️این در حالی است که ساختمان سینگر در دوران پهلوی اول توسط مارکوف در خیابان سعدی تهران بنا شد. این اثر در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۸۵ با شماره ثبتی ۱۶۲۵۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به رسمیت شناخته شد و از آن تاریخ تاکنون در زمره میراث ایرانیان است.
نمای ساختمان سینگر تهران، یادآور معماری کلیسای سنت استپانوس و مریم مقدس است و مصالح به کار رفته در آن خشت و آجر است. حال باید دید که این بنا چه سرنوشتی پیدا میکند و مسئولان به دادش میرسند؟
منبع: ایلنا
#میراث_خبر#ساختمان_سینگر#مارکوف#میراث_فرهنگی_ایران
میراث خبر-«ساختمان سینگر» یکی از بناهای ارزشمند پایتخت در چند روز اخیر خبرساز شده است. بر اساس آنچه خبرگزاری ایرنا رفته «شهرداری تهران مجوز تخریب ساختمان سینگر را صادر کرده است.» این خبر اما خیلی زود تکذیب شد و رییس کمیته میراثفرهنگی شورای شهر میگوید: «مجوزی برای تخریب سینگر صادر نشده است.» دلیل این تکذیب هم مشخص است، هر گونه مجوز برای تخریب بنای ثبت ملی و هر گونه آسیبی به آن جرم محسوب میشود.
ساختمان سینگر بنایی است تاریخی که در تهران، خیابان سعدی بعد از چهار راه مخبرالدوله پلاک ۱۵۰ قرار دارد. این اثر در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۶۲۵۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. بسیاری از کارشناسان و دوستداران میراثفرهنگی در آن سال به سختی تلاش کردند و این بنا را از هرگونه آسیبی نجات دادند و عجیب است که امروز چنین بحثهایی درباره این خبر منتشر میشود.
این اثر از آثار نیکلای مارکف، معمار روستبار مقیم ایران است. در بنای آن از سنگ تراورتن استفاده شده، نمایی که یادآور کلیسای مریم مقدس و سنت استپانوس است و آجر و خشت در ساخت آن به کار رفتهاست. بررسی و شواهد نشان میدهد که این بنا کاملا سالم بوده و حتی در زمینه حریم وضعیت مشخصی دارد.
بر اساس قانون مجازات اسلامی، ماده 558 : «هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه ، اماکن ، محوطه ها و مجموعه های فرهنگی – تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است ، یا تزیینات ، ملحقات ، تاسیسات ، اشیاء و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور ، که مستقلا نیز واجد حیثیت فرهنگی – تاریخی یا مذهبی باشد ، خرابی وارد آورد علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از یک الی ده سال محکوم می شود.»
لازم به ذکر است که هر اثر تاریخی دارای عرصه و حریم است و اگر طبق قوانین میراثفرهنگی ساختمانی در عرصه و حریم مرتفعتر از آنچه مجوز داده شود، خود جرم دیگری است و طبق قوانین مجازات اسلامی باید با مسببین برخورد شود.
ساختمان سینگر بنایی است تاریخی که در تهران، خیابان سعدی بعد از چهار راه مخبرالدوله پلاک ۱۵۰ قرار دارد. این اثر در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۶۲۵۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. بسیاری از کارشناسان و دوستداران میراثفرهنگی در آن سال به سختی تلاش کردند و این بنا را از هرگونه آسیبی نجات دادند و عجیب است که امروز چنین بحثهایی درباره این خبر منتشر میشود.
این اثر از آثار نیکلای مارکف، معمار روستبار مقیم ایران است. در بنای آن از سنگ تراورتن استفاده شده، نمایی که یادآور کلیسای مریم مقدس و سنت استپانوس است و آجر و خشت در ساخت آن به کار رفتهاست. بررسی و شواهد نشان میدهد که این بنا کاملا سالم بوده و حتی در زمینه حریم وضعیت مشخصی دارد.
بر اساس قانون مجازات اسلامی، ماده 558 : «هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه ، اماکن ، محوطه ها و مجموعه های فرهنگی – تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است ، یا تزیینات ، ملحقات ، تاسیسات ، اشیاء و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور ، که مستقلا نیز واجد حیثیت فرهنگی – تاریخی یا مذهبی باشد ، خرابی وارد آورد علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از یک الی ده سال محکوم می شود.»
لازم به ذکر است که هر اثر تاریخی دارای عرصه و حریم است و اگر طبق قوانین میراثفرهنگی ساختمانی در عرصه و حریم مرتفعتر از آنچه مجوز داده شود، خود جرم دیگری است و طبق قوانین مجازات اسلامی باید با مسببین برخورد شود.
✍🏻مجتبی گهستونی
نقدها به مسدود شدن چند "سی سرا" در شهر جهانی سازههای آبی تاریخی شوشتر همچنان ادامه دارد. موضوعی که با سکوت بحث برانگیز، مسئولان میراثفرهنگی و پايگاه جهانی قرار مواجه است.
بر اساس جدیدترین اخبار دریافتی از دوستداران و کارشناسان میراثفرهنگی در شوشتر، سومین "سی سرا" از سمت ورودی تونل دقیقا همین سی سرایی است که کاملا سالم و براحتی قابل تخلیه بود اما بر روی آن شناژریزی صورت گرفت.
اداره میراثفرهنگی شوشتر و پايگاه سازهای آبی تاربخی شوشتر، پیشتر روی قضیه تونل کشف شده در ترمینال برون شهری هم سرپوش گذاشته و مجوز ساخت و ساز دادند که در این مورد هم باید پاسخگو باشند.
تصاویر دریافتی در عرصه میراث جهانی، گویای انجام یک پروژه سنگین است که منجر به تعرض به بخشهایی از سازهای آبی تاریخی شده است.
#شوشتر#سیسرا#میراث_فرهنگی_ایران
نقدها به مسدود شدن چند "سی سرا" در شهر جهانی سازههای آبی تاریخی شوشتر همچنان ادامه دارد. موضوعی که با سکوت بحث برانگیز، مسئولان میراثفرهنگی و پايگاه جهانی قرار مواجه است.
بر اساس جدیدترین اخبار دریافتی از دوستداران و کارشناسان میراثفرهنگی در شوشتر، سومین "سی سرا" از سمت ورودی تونل دقیقا همین سی سرایی است که کاملا سالم و براحتی قابل تخلیه بود اما بر روی آن شناژریزی صورت گرفت.
اداره میراثفرهنگی شوشتر و پايگاه سازهای آبی تاربخی شوشتر، پیشتر روی قضیه تونل کشف شده در ترمینال برون شهری هم سرپوش گذاشته و مجوز ساخت و ساز دادند که در این مورد هم باید پاسخگو باشند.
تصاویر دریافتی در عرصه میراث جهانی، گویای انجام یک پروژه سنگین است که منجر به تعرض به بخشهایی از سازهای آبی تاریخی شده است.
#شوشتر#سیسرا#میراث_فرهنگی_ایران
✍🏻نجوا کندری
▫️روز پنجشنبه ۹ اسفندماه ۱۴٠۳ در جشن هفتمین سالروز انتشار همداننامه که از نشان فرهنگی «همداننامه» رونمایی شد. این نشان به دست اردشیر محرابی، هنرمند مجسمهساز همدانی، طراحی و ساخته شده است.
▫️حسین زندی، فعال فرهنگی و سردبیر هفتهنامه «همداننامه» گفت: «نشان فرهنگی این رسانه قرار است برای نکوداشت مقام نویسندگان، منتقدان، هنرمندان، پژوهشگران و واقفان استان همدان یا افرادی که برای این استان فعالیتی داشتهاند، هر سال به یک زن یا مرد فرهنگی اهدا شود.»
▫️او با بیان این نکته که همه مباحث مطرح شده مربوط به استان همدان است و نه فقط شهر همدان؛ تاکید کرد قرار نیست این نشان را فقط همدانیها دریافت کنند. ممکن است فردی از شهر، استان و یا حتی کشور دیگری، یک قدم بزرگ فرهنگی برای استان همدان بردارد؛ بهعنوان نمونه یک وقف فرهنگی انجام دهد یا اثری فرهنگی-هنری برای استان همدان تولید کند؛ در این صورت میتوان تصمیم گرفت که نشان «همداننامه» به این فرد اهدا شود.
▫️سردبیر هفتهنامه «همداننامه» تاکید کرد: «در چهل- پنجاه سال گذشته ارزش فرهنگ چندان جدی گرفته نشده است. بسیاری از افراد در این سالها کار فرهنگی انجام دادند؛ اما کارشان مغفول مانده و دیده نشده است. افراد بسیاری پژوهشهای مهمی انجام دادهاند؛ اما در گوشه کتابخانهها مانده است. فیلمی ساختهاند؛ اما دیده نشده است. وقفی کردهاند؛ اما به آن توجهی نشده است. خیلی از افراد از اهمیت وقف فرهنگی آگاهی ندارند. این موضوع یکی از محورهای موضوعی نشان ماست که قرار است به آن توجه شود.»
#همدان_نامه#همدان#میراث_فرهنگی_ایران
▫️روز پنجشنبه ۹ اسفندماه ۱۴٠۳ در جشن هفتمین سالروز انتشار همداننامه که از نشان فرهنگی «همداننامه» رونمایی شد. این نشان به دست اردشیر محرابی، هنرمند مجسمهساز همدانی، طراحی و ساخته شده است.
▫️حسین زندی، فعال فرهنگی و سردبیر هفتهنامه «همداننامه» گفت: «نشان فرهنگی این رسانه قرار است برای نکوداشت مقام نویسندگان، منتقدان، هنرمندان، پژوهشگران و واقفان استان همدان یا افرادی که برای این استان فعالیتی داشتهاند، هر سال به یک زن یا مرد فرهنگی اهدا شود.»
▫️او با بیان این نکته که همه مباحث مطرح شده مربوط به استان همدان است و نه فقط شهر همدان؛ تاکید کرد قرار نیست این نشان را فقط همدانیها دریافت کنند. ممکن است فردی از شهر، استان و یا حتی کشور دیگری، یک قدم بزرگ فرهنگی برای استان همدان بردارد؛ بهعنوان نمونه یک وقف فرهنگی انجام دهد یا اثری فرهنگی-هنری برای استان همدان تولید کند؛ در این صورت میتوان تصمیم گرفت که نشان «همداننامه» به این فرد اهدا شود.
▫️سردبیر هفتهنامه «همداننامه» تاکید کرد: «در چهل- پنجاه سال گذشته ارزش فرهنگ چندان جدی گرفته نشده است. بسیاری از افراد در این سالها کار فرهنگی انجام دادند؛ اما کارشان مغفول مانده و دیده نشده است. افراد بسیاری پژوهشهای مهمی انجام دادهاند؛ اما در گوشه کتابخانهها مانده است. فیلمی ساختهاند؛ اما دیده نشده است. وقفی کردهاند؛ اما به آن توجهی نشده است. خیلی از افراد از اهمیت وقف فرهنگی آگاهی ندارند. این موضوع یکی از محورهای موضوعی نشان ماست که قرار است به آن توجه شود.»
#همدان_نامه#همدان#میراث_فرهنگی_ایران
افتتاح نمایشگاه پوستر به مناسبت تولد پروین اعتصامی در نگارستان
نقش هستی، نقشی از ایوان ماست
میراث خبر: باغ موزه نگارستان تهران در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ میزبان نمایشگاهی متفاوت از طراحی پوسترهایی با الهام از اشعار و زندگی پروین اعتصامی، شاعر تأثیرگذار ایرانی بود. این رویداد هنری با همکاری اساتید و هنرمندان برجسته دانشگاههای هنر استان فارس و انجمن ایکوم (ICOM) برگزار شد و تا پایان اسفند ادامه دارد.
مراسم افتتاحیه نمایشگاه با حضور چهرههای سرشناس فرهنگی و هنری از جمله احمد محیط طباطبایی رئیس ایکوم ایران، مهدخت محیط طباطبایی مسئول دبیرخانه ایکوم ایران، مجید ظهوری رئیس باغ موزه نگارستان، محمود افتخاری مدیر سابق موزه هنرهای ملی، اردشیر صالحپور عضو شورای علمی انجمن مفاخر و عضو هیات مدیره ایکوم ایران، محمود شالویی مشاور وزیر ارشاد و رئیس انجمن مفاخر فرهنگی، برهانی، نیما قاضی مدیر موزه دوستی فرهنگ ملل، جواد آتشباری طراح گرافیک و فیلمساز برگزار شد.
در استیتمنت نمایشگاه به گفتار احمد محیط طباطبایی آمده است: «پروین اعتصامی تنها شاعر و نویسنده زن در ایران است که در زمره مشاهیر یونسکو ثبت جهانی شده. اعتصامی، شاعری بود که در زمان خود توانست، مرزها و محدودیتها را شکسته و خود را به عنوان یک شاعر و متفکر زن تاثیرگذار در جامعه آن روزگار مطرح کند. از نخستین کارهای ایشان تغییر نام خود از رخشنده به پروین بود. او نامی که مفهوم جنسیتی نداشت را برای خود را انتخاب کرد. از طرف دیگر اشعار او همیشه شکل گفتگو را دنبال میکرد. این ویژگی میتواند جنبهای آموزشی و قابل تامل برای کودکان و نسلهای آتی باشد. ویژگی گفتگو بهترین زمینه را برای به نقش درآوردن اشعارش فراهم کرد. اساتید گرافیک و طراح استان فارس بر اساس داستانها و ویژگیهای ذهنی و فکری پروین آثاری را خلق کردند که دستمایه نمایشگاهی شد که به مناسبت زادروز این شاعر در مکانی که سالها محل کار پروین در دانشسرای عالی بود برگزار شود.»
افتخاری نیز در حاشیه بازدید از آثار، با قدردانی از کیفیت بالای طراحیها، تأکید کرد؛ این نمایشگاه «کار عالی و جسورانهای بود که توانست بهخوبی میان اشعار پروین اعتصامی و هنر طراحی پوستر پیوند نوینی برقرار کند.» اردشیر صالحپور نیز گفت: «نوعی حکمت قدیم در منظر جدید است. شیوه برخورد با سنتها موجب خلاقیت و نوآوری در زمینههای هنر خواهد شد. از آنجا که این هنرها ریشه در روح و جان ایرانی دارند، همواره برای مخاطب جذاب و دلنشین است.»
جواد آتشباری هم تأکید کرد: «این نمایشگاه اتفاق خوبی بود و باعث خوشحالی است که هنرمندان با شور، اشتیاق و جدیت در این نمایشگاه شرکت کردند و آثارشان در تهران دیده شد.» او افزود: «امیدوارم این نمایشگاه فرصتی را فراهم کند تا بعدها نمایشگاههایی از این دست بهصورت فراخوان عمومی در سراسر ایران و در شهرهای مختلف به صورت گسترده برگزار شود.»
زینب حقیمقدم مدیر داخلی باغ موزه نگارستان هم درباره این نمایشگاه گفت: «گاهی قدمهای کوچک آغازی میشود جهت همراهی بزرگان و شروع حرکت و رسیدن به هدفی والا. استفاده و بهرهگیری از آثار و اشعار و شخصیت پروین اعتصامی، شکل گیری نمایشگاه حاضر را به دنبال داشته است که باعث پرداختن به شخصیت این شاعر فرزانه از زوایای متفاوت شده است.به این ترتیب راه برای معرفی بیشتر این بانوی شاعر در جامعه و قشر جوان آن فراهمتر شده و آثار تصویری ارزندهای توسط هنرمندان خلق شده است.»
فاطمه رضایی کیوریتور درباره هدف برگزاری این نمایشگاه توضیح داد: «این نمایشگاه برای به نمایش گذاشتن آثار هنری که از دل اشعار پروین اعتصامی برآمده برگزار شده است. هنرمندان تلاش کردهاند تا مفاهیم عمیق و غنی این شاعر بزرگ را در قالب زبان تصویر منتقل کنند. این رویداد فرصتی است تا از یکسو به گرامیداشت پروین اعتصامی پرداخته و از سوی دیگر، به ترویج هنر معاصر و زبان تصویر در ایران بپردازیم.»
فرهاد نادری کیوریتور نمایشگاه در مورد تکنیک آثار گفت: «هنرمندان شرکتکننده در این نمایشگاه، که از اساتید دانشگاههای مختلف استان فارس هستند، از تکنیکهای مختلف هنری برای ایجاد آثار خود استفاده کردهاند. برخی از آنها با استفاده از طراحی دیجیتال، برخی دیگر با تکنیکهای سنتی مانند نقاشی و گرافیک دستی و برخی با استفاده از ترکیب این دو، آثار خود را خلق کردهاند. این تنوع در شیوههای هنری باعث میشود که نمایشگاه به فضایی متنوع و پویا تبدیل شود که مخاطبان میتوانند در آن با سبکهای مختلف هنری آشنا شوند و از هر اثر، تجربهای جدید بدست آورند.»
برخی از اساتید دانشگاه شیراز نیز اینطور بیان کردند که این نمایشگاه تجلیگاه هنر و اندیشه است، به مثابه پلی میان گذشتهی پرشکوه فرهنگی ایران و اکنون.
نقش هستی، نقشی از ایوان ماست
میراث خبر: باغ موزه نگارستان تهران در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ میزبان نمایشگاهی متفاوت از طراحی پوسترهایی با الهام از اشعار و زندگی پروین اعتصامی، شاعر تأثیرگذار ایرانی بود. این رویداد هنری با همکاری اساتید و هنرمندان برجسته دانشگاههای هنر استان فارس و انجمن ایکوم (ICOM) برگزار شد و تا پایان اسفند ادامه دارد.
مراسم افتتاحیه نمایشگاه با حضور چهرههای سرشناس فرهنگی و هنری از جمله احمد محیط طباطبایی رئیس ایکوم ایران، مهدخت محیط طباطبایی مسئول دبیرخانه ایکوم ایران، مجید ظهوری رئیس باغ موزه نگارستان، محمود افتخاری مدیر سابق موزه هنرهای ملی، اردشیر صالحپور عضو شورای علمی انجمن مفاخر و عضو هیات مدیره ایکوم ایران، محمود شالویی مشاور وزیر ارشاد و رئیس انجمن مفاخر فرهنگی، برهانی، نیما قاضی مدیر موزه دوستی فرهنگ ملل، جواد آتشباری طراح گرافیک و فیلمساز برگزار شد.
در استیتمنت نمایشگاه به گفتار احمد محیط طباطبایی آمده است: «پروین اعتصامی تنها شاعر و نویسنده زن در ایران است که در زمره مشاهیر یونسکو ثبت جهانی شده. اعتصامی، شاعری بود که در زمان خود توانست، مرزها و محدودیتها را شکسته و خود را به عنوان یک شاعر و متفکر زن تاثیرگذار در جامعه آن روزگار مطرح کند. از نخستین کارهای ایشان تغییر نام خود از رخشنده به پروین بود. او نامی که مفهوم جنسیتی نداشت را برای خود را انتخاب کرد. از طرف دیگر اشعار او همیشه شکل گفتگو را دنبال میکرد. این ویژگی میتواند جنبهای آموزشی و قابل تامل برای کودکان و نسلهای آتی باشد. ویژگی گفتگو بهترین زمینه را برای به نقش درآوردن اشعارش فراهم کرد. اساتید گرافیک و طراح استان فارس بر اساس داستانها و ویژگیهای ذهنی و فکری پروین آثاری را خلق کردند که دستمایه نمایشگاهی شد که به مناسبت زادروز این شاعر در مکانی که سالها محل کار پروین در دانشسرای عالی بود برگزار شود.»
افتخاری نیز در حاشیه بازدید از آثار، با قدردانی از کیفیت بالای طراحیها، تأکید کرد؛ این نمایشگاه «کار عالی و جسورانهای بود که توانست بهخوبی میان اشعار پروین اعتصامی و هنر طراحی پوستر پیوند نوینی برقرار کند.» اردشیر صالحپور نیز گفت: «نوعی حکمت قدیم در منظر جدید است. شیوه برخورد با سنتها موجب خلاقیت و نوآوری در زمینههای هنر خواهد شد. از آنجا که این هنرها ریشه در روح و جان ایرانی دارند، همواره برای مخاطب جذاب و دلنشین است.»
جواد آتشباری هم تأکید کرد: «این نمایشگاه اتفاق خوبی بود و باعث خوشحالی است که هنرمندان با شور، اشتیاق و جدیت در این نمایشگاه شرکت کردند و آثارشان در تهران دیده شد.» او افزود: «امیدوارم این نمایشگاه فرصتی را فراهم کند تا بعدها نمایشگاههایی از این دست بهصورت فراخوان عمومی در سراسر ایران و در شهرهای مختلف به صورت گسترده برگزار شود.»
زینب حقیمقدم مدیر داخلی باغ موزه نگارستان هم درباره این نمایشگاه گفت: «گاهی قدمهای کوچک آغازی میشود جهت همراهی بزرگان و شروع حرکت و رسیدن به هدفی والا. استفاده و بهرهگیری از آثار و اشعار و شخصیت پروین اعتصامی، شکل گیری نمایشگاه حاضر را به دنبال داشته است که باعث پرداختن به شخصیت این شاعر فرزانه از زوایای متفاوت شده است.به این ترتیب راه برای معرفی بیشتر این بانوی شاعر در جامعه و قشر جوان آن فراهمتر شده و آثار تصویری ارزندهای توسط هنرمندان خلق شده است.»
فاطمه رضایی کیوریتور درباره هدف برگزاری این نمایشگاه توضیح داد: «این نمایشگاه برای به نمایش گذاشتن آثار هنری که از دل اشعار پروین اعتصامی برآمده برگزار شده است. هنرمندان تلاش کردهاند تا مفاهیم عمیق و غنی این شاعر بزرگ را در قالب زبان تصویر منتقل کنند. این رویداد فرصتی است تا از یکسو به گرامیداشت پروین اعتصامی پرداخته و از سوی دیگر، به ترویج هنر معاصر و زبان تصویر در ایران بپردازیم.»
فرهاد نادری کیوریتور نمایشگاه در مورد تکنیک آثار گفت: «هنرمندان شرکتکننده در این نمایشگاه، که از اساتید دانشگاههای مختلف استان فارس هستند، از تکنیکهای مختلف هنری برای ایجاد آثار خود استفاده کردهاند. برخی از آنها با استفاده از طراحی دیجیتال، برخی دیگر با تکنیکهای سنتی مانند نقاشی و گرافیک دستی و برخی با استفاده از ترکیب این دو، آثار خود را خلق کردهاند. این تنوع در شیوههای هنری باعث میشود که نمایشگاه به فضایی متنوع و پویا تبدیل شود که مخاطبان میتوانند در آن با سبکهای مختلف هنری آشنا شوند و از هر اثر، تجربهای جدید بدست آورند.»
برخی از اساتید دانشگاه شیراز نیز اینطور بیان کردند که این نمایشگاه تجلیگاه هنر و اندیشه است، به مثابه پلی میان گذشتهی پرشکوه فرهنگی ایران و اکنون.
باستانشناسان به شواهد مهمی از سکونت اولیه انسان رسیدند
انسان نئاندرتال در لرستان
👈🏻بر اساس اعلام پژوهشکده باستانشناسی، کاوشهای اخیر در غار قمری واقع در استان لرستان، به کشف شواهد مهمی از سکونت دوره های مختلف پیش از تاریخ و تاریخی منجر شده که شامل شواهدی از دوران پارینهسنگی میانه (حدود ۴۰ تا ۸۰ هزار سال پیش)، دوره مس سنگی (حدود ۵۵۰۰ تا ۶۰۰۰ سال پیش) و همچنین دورههای تاریخی بعدی است.
▫️معصومه مصلی سرپرست پژوهشکده باستانشناسی گفت: کاوشهای اخیر که با مجوز پژوهشگاه و به سرپرستی فریدون بیگلری از موزه ملی ایران و سونیا شیدرنگ از دانشگاه شهید بهشتی انجام شده، اطلاعات جدیدی از سکونتهای دوره پارینهسنگی میانه، که همزمان با حضور انسانهای نئاندرتال در منطقه زاگرس است، ارائه کرده است.
او افزود: در این کاوشها علاوه بر ابزارهای سنگی ساختهشده توسط انسانهای آن دوره، بقایای حیوانات شکارشده مانند بزکوهی و گوزن نیز کشف شده است. برخی از این بقایا نشاندهنده آثار قصابی و سوختگی هستند که نشان دهنده تمرکز شکارگران آن دوره بر این گونه های جانوری در دره خرم آباد و مناطق کوهشتانی اطراف آن است.
▫️مصلی همچنین به کشف بقایای سکونت دامداران پیش از تاریخ در دوره مس سنگی جدید اشاره کرد و گفت: در این کاوشها، سفالهای شاخص این دوره، از جمله سفالهای نخودی منقوش و قرمزرنگ، همراه با بقایای استخوانی دامهایی مانند بز و گوسفند یافت شده است. این یافتهها نشان میدهد که روستانشینان آن دوران از غارهای منطقه برای نگهداری دام و دسترسی به مراتع کوهستانی استفاده میکردند.
به گفته این باستانشناس، آثاری مشابه از این دو دوره در یک پناهگاه صخرهای در مجاورت غار قمری نیز شناسایی شده است که احتمالاً نشاندهنده همزمانی سکونت انسان در این دو مکان مجاور هم است.
▫️مصلی در ادامه خاطرنشان کرد: غار قمری به همراه پنج غار و پناهگاه دیگر در دره خرمآباد، بخشی از مکانهای نامزد ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو هستند و این مجموعه بهعنوان بخشی از میراث دوران پارینهسنگی ایران شناخته میشود.
او در پایان تأکید کرد: تداوم چنین پژوهشهایی در غار قمری و سایر مکانهای پارینهسنگی خرمآباد میتواند اطلاعات جدید و ارزشمندی از این دوران کمشناخته از تاریخ سکونت بشر در ایران ارائه کند.
#نئاندرتال#لرستان#پیش_از_تاریخ#ایران#میراث_فرهنگی_ایران
انسان نئاندرتال در لرستان
👈🏻بر اساس اعلام پژوهشکده باستانشناسی، کاوشهای اخیر در غار قمری واقع در استان لرستان، به کشف شواهد مهمی از سکونت دوره های مختلف پیش از تاریخ و تاریخی منجر شده که شامل شواهدی از دوران پارینهسنگی میانه (حدود ۴۰ تا ۸۰ هزار سال پیش)، دوره مس سنگی (حدود ۵۵۰۰ تا ۶۰۰۰ سال پیش) و همچنین دورههای تاریخی بعدی است.
▫️معصومه مصلی سرپرست پژوهشکده باستانشناسی گفت: کاوشهای اخیر که با مجوز پژوهشگاه و به سرپرستی فریدون بیگلری از موزه ملی ایران و سونیا شیدرنگ از دانشگاه شهید بهشتی انجام شده، اطلاعات جدیدی از سکونتهای دوره پارینهسنگی میانه، که همزمان با حضور انسانهای نئاندرتال در منطقه زاگرس است، ارائه کرده است.
او افزود: در این کاوشها علاوه بر ابزارهای سنگی ساختهشده توسط انسانهای آن دوره، بقایای حیوانات شکارشده مانند بزکوهی و گوزن نیز کشف شده است. برخی از این بقایا نشاندهنده آثار قصابی و سوختگی هستند که نشان دهنده تمرکز شکارگران آن دوره بر این گونه های جانوری در دره خرم آباد و مناطق کوهشتانی اطراف آن است.
▫️مصلی همچنین به کشف بقایای سکونت دامداران پیش از تاریخ در دوره مس سنگی جدید اشاره کرد و گفت: در این کاوشها، سفالهای شاخص این دوره، از جمله سفالهای نخودی منقوش و قرمزرنگ، همراه با بقایای استخوانی دامهایی مانند بز و گوسفند یافت شده است. این یافتهها نشان میدهد که روستانشینان آن دوران از غارهای منطقه برای نگهداری دام و دسترسی به مراتع کوهستانی استفاده میکردند.
به گفته این باستانشناس، آثاری مشابه از این دو دوره در یک پناهگاه صخرهای در مجاورت غار قمری نیز شناسایی شده است که احتمالاً نشاندهنده همزمانی سکونت انسان در این دو مکان مجاور هم است.
▫️مصلی در ادامه خاطرنشان کرد: غار قمری به همراه پنج غار و پناهگاه دیگر در دره خرمآباد، بخشی از مکانهای نامزد ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو هستند و این مجموعه بهعنوان بخشی از میراث دوران پارینهسنگی ایران شناخته میشود.
او در پایان تأکید کرد: تداوم چنین پژوهشهایی در غار قمری و سایر مکانهای پارینهسنگی خرمآباد میتواند اطلاعات جدید و ارزشمندی از این دوران کمشناخته از تاریخ سکونت بشر در ایران ارائه کند.
#نئاندرتال#لرستان#پیش_از_تاریخ#ایران#میراث_فرهنگی_ایران
سمیه ایمانیان
۲۴ اسفند محله «عودلاجان» وارد بیستمین سالی شد که بافت تاریخیاش ثبت ملی شد، اقدامی که باید از بافت تاریخی حفاظت و به ساماندهی آن کمک میکرد، اما به تنها چیزی که در این بافت بها داده نشد، همین حفاظت و ساماندهی در طول ۱۹ سال گذشته بود؛ درست مانند طرحی که چند ماه قبل زمزمه انجام آن شنیده شد، طرحی که اجرایی کردنش نیازمند تخریب بخش زیادی از بافت تاریخی بود.
یکی از تاریکترین و جدیدترین نقاط تاریک بیتوجهی به بافت تاریخی عودلاجان به حدود پنج ماه قبل برمیگردد، زمانی که خبرها از تهیه طرحی توسط متولیان شهری پایتخت خبر دادند که قرار بود با نام توسعه «امامزاده یحیی(ع)» پا روی گلوی این امامزاده تاریخی و بافت قدیمی و ثبتملیشده عودلاجان بگذارد؛ طرحی که برای اجرایی کردنش باید چیزی حدود ۱۴۰ خانه در مساحتی حدود دو هزار و ۸۰۰ مترمربع، آنهم درست در وسط بافت تاریخی «عودلاجان» صاف شود تا به تقلید از حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) یا حرم حضرت شاهچراغ(ع) صحن و سرا داشته باشد و شبستانی بزرگتر. طبق این طرح که نقشهاش هم تهیه و بخش اول آن در اختیار دستگاههای متولی مانند میراثفرهنگی و کمیسیون ماده ۵ قرار گرفته بود، خانههای قرارگرفته در بخش شمالی امامزاده یعنی کوچه عربزاده، قسمت شرق آن کوچه حیدر گوشی، بخش غربی آن تا کوچه امامزاده و حتی شبستان قدیمی آن و بخش جنوبی امامزاده یعنی کوچههای قنادها، مرادی تا سر کوچه شیرازی باید تخریب شوند و حتی جای سردر ورودی امامزاده هم در ورودی کوچه شیرازی مشخص شد.
از همان زمان و باوجود اینکه نتیجه بررسیهای میراثفرهنگی اعلام نشده بود، متولیان شهری پیگیریهایشان را آغاز کرده بودند، تعدادی از مالکان خانهها و مغازههای قرارگرفته در طرح، حتی به مرحله چانهزنی برای خریدوفروش املاک خود رسیده و پیگیر بالا و پایین شدن قیمتها بودند و البته که خانه واجد ارزش «نشیبا» درست در ضلع شمالی امامزاده هم خریداری و در همان روزها در سکوت تخریب شد و برای تغییر کاربرشاش به سرویسهای بهداشتی جدید امامزاده هم برنامههایی ریخته شده بود، درست مانند فروش قبر که چندهفته زودتر متولیان امامزاده اجازه دفن اموات را صادر کرده بودند و خاکِ فردی تازه بهخاکسپرده در حیاط امامزاده هنوز گرم بود و خانواده داغدار مرگ تازه درگذشتهشان!
معاون میراثفرهنگی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تهران که همراه با فعالان میراثی این بافت تاریخی، از همان ماههای نخست بعد از ارائه طرح سازمان نوسازی به میراثفرهنگی برای لغو کامل این طرح پیگیریهایی را آغاز کرده بود، بعد از گذشت این مدت زمان به خبرنگار «پیامما» توضیح داد: «طرح اولیه ارائهشده توسط سازمان نوسازی، باتوجهبه قرارگیری تعدادی بنای ارزشمند تاریخی و برخی بناهایی که اخیراً در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده، مورد تأیید این ادارهکل قرار نگرفته و درصورت ارائه طرح جدید با تأکید بر حفظ بناهای ثبت ملی و ارزشمند تاریخی و ساختار شهری این بافت تاریخی، بررسی آن توسط این معاونت انجام میشود.»
اسکند مختاری، کارشناس میراثفرهنگی با تأکید بر اینکه در طول ۲۰ سال گذشته، شاهد اجرایی شدن طرحهای مختلفی در این محدوده ۱۵۰ هکتاری بهعنوان بزرگترین محله شهر بوده، گفت: تخریب گسترده و بیسروصدا در بخشهایی از عودلاجان، عوارض بدی را از خود بهجا گذاشت و هنوز هم مانند یک جراحت در دل این بافت تاریخی وجود دارد. او که در طول فعالیتش در میراثفرهنگی استان تهران تا سال ۱۳۸۳، بافت تاریخی عودلاجان را بهطور کامل بررسی کرده است، تأکید میکند: در طول ۲۰ سال گذشته بیش از ۱۰ هکتار از اراضی عودلاجان تخریب و تسطیح شده است، برخی به ورزشگاه تبدیل شده و برخی پارکینگ شدهاند و فضاهای زیادی نیز به حال خود رها شده و حتی فضاهای ناامن شهری ایجاد کردهاند. اما متأسفانه این رویکرد تخریب که تماماً هم توسط شهرداری انجام شده است، به یک امر جاری، مقطعی و با یک تناوب زمانی در این مدت زمان تبدیل شده است.
منبع: پیام ما
سمیه ایمانیان
۲۴ اسفند محله «عودلاجان» وارد بیستمین سالی شد که بافت تاریخیاش ثبت ملی شد، اقدامی که باید از بافت تاریخی حفاظت و به ساماندهی آن کمک میکرد، اما به تنها چیزی که در این بافت بها داده نشد، همین حفاظت و ساماندهی در طول ۱۹ سال گذشته بود؛ درست مانند طرحی که چند ماه قبل زمزمه انجام آن شنیده شد، طرحی که اجرایی کردنش نیازمند تخریب بخش زیادی از بافت تاریخی بود.
یکی از تاریکترین و جدیدترین نقاط تاریک بیتوجهی به بافت تاریخی عودلاجان به حدود پنج ماه قبل برمیگردد، زمانی که خبرها از تهیه طرحی توسط متولیان شهری پایتخت خبر دادند که قرار بود با نام توسعه «امامزاده یحیی(ع)» پا روی گلوی این امامزاده تاریخی و بافت قدیمی و ثبتملیشده عودلاجان بگذارد؛ طرحی که برای اجرایی کردنش باید چیزی حدود ۱۴۰ خانه در مساحتی حدود دو هزار و ۸۰۰ مترمربع، آنهم درست در وسط بافت تاریخی «عودلاجان» صاف شود تا به تقلید از حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) یا حرم حضرت شاهچراغ(ع) صحن و سرا داشته باشد و شبستانی بزرگتر. طبق این طرح که نقشهاش هم تهیه و بخش اول آن در اختیار دستگاههای متولی مانند میراثفرهنگی و کمیسیون ماده ۵ قرار گرفته بود، خانههای قرارگرفته در بخش شمالی امامزاده یعنی کوچه عربزاده، قسمت شرق آن کوچه حیدر گوشی، بخش غربی آن تا کوچه امامزاده و حتی شبستان قدیمی آن و بخش جنوبی امامزاده یعنی کوچههای قنادها، مرادی تا سر کوچه شیرازی باید تخریب شوند و حتی جای سردر ورودی امامزاده هم در ورودی کوچه شیرازی مشخص شد.
از همان زمان و باوجود اینکه نتیجه بررسیهای میراثفرهنگی اعلام نشده بود، متولیان شهری پیگیریهایشان را آغاز کرده بودند، تعدادی از مالکان خانهها و مغازههای قرارگرفته در طرح، حتی به مرحله چانهزنی برای خریدوفروش املاک خود رسیده و پیگیر بالا و پایین شدن قیمتها بودند و البته که خانه واجد ارزش «نشیبا» درست در ضلع شمالی امامزاده هم خریداری و در همان روزها در سکوت تخریب شد و برای تغییر کاربرشاش به سرویسهای بهداشتی جدید امامزاده هم برنامههایی ریخته شده بود، درست مانند فروش قبر که چندهفته زودتر متولیان امامزاده اجازه دفن اموات را صادر کرده بودند و خاکِ فردی تازه بهخاکسپرده در حیاط امامزاده هنوز گرم بود و خانواده داغدار مرگ تازه درگذشتهشان!
معاون میراثفرهنگی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تهران که همراه با فعالان میراثی این بافت تاریخی، از همان ماههای نخست بعد از ارائه طرح سازمان نوسازی به میراثفرهنگی برای لغو کامل این طرح پیگیریهایی را آغاز کرده بود، بعد از گذشت این مدت زمان به خبرنگار «پیامما» توضیح داد: «طرح اولیه ارائهشده توسط سازمان نوسازی، باتوجهبه قرارگیری تعدادی بنای ارزشمند تاریخی و برخی بناهایی که اخیراً در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده، مورد تأیید این ادارهکل قرار نگرفته و درصورت ارائه طرح جدید با تأکید بر حفظ بناهای ثبت ملی و ارزشمند تاریخی و ساختار شهری این بافت تاریخی، بررسی آن توسط این معاونت انجام میشود.»
اسکند مختاری، کارشناس میراثفرهنگی با تأکید بر اینکه در طول ۲۰ سال گذشته، شاهد اجرایی شدن طرحهای مختلفی در این محدوده ۱۵۰ هکتاری بهعنوان بزرگترین محله شهر بوده، گفت: تخریب گسترده و بیسروصدا در بخشهایی از عودلاجان، عوارض بدی را از خود بهجا گذاشت و هنوز هم مانند یک جراحت در دل این بافت تاریخی وجود دارد. او که در طول فعالیتش در میراثفرهنگی استان تهران تا سال ۱۳۸۳، بافت تاریخی عودلاجان را بهطور کامل بررسی کرده است، تأکید میکند: در طول ۲۰ سال گذشته بیش از ۱۰ هکتار از اراضی عودلاجان تخریب و تسطیح شده است، برخی به ورزشگاه تبدیل شده و برخی پارکینگ شدهاند و فضاهای زیادی نیز به حال خود رها شده و حتی فضاهای ناامن شهری ایجاد کردهاند. اما متأسفانه این رویکرد تخریب که تماماً هم توسط شهرداری انجام شده است، به یک امر جاری، مقطعی و با یک تناوب زمانی در این مدت زمان تبدیل شده است.
منبع: پیام ما
همزمان با فرارسیدن سال نو
کتاب «جستارهایی دربارهی قزوین» منتشر شد
این کتاب مجموعه مقالاتی است درباره سرگذشت غنی و پربار این خطه تاریخی ایران که همزمان با فرا رسیدن بهار منتشر شد.
سیر تاریخی، بستر جغرافیایی و پهنهی فرهنگی سرزمین قزوین و اثرگذاری آن در مقیاس منطقهای، ملی وحتی جهانی بسیار واجد اهمیت است. کوششهای متعددی که در ادوار مختلف در ثبتوضبط تاریخ این سرزمین انجام شده، گواهی بر این مدعاست.
مجموعهی پیشرو هم تلاش کرده در ادامهی سنت نوشتن برای قزوین گام دیگری بردارد تا زوایای تاریک و نهچندان
آشنای تاریخ و فرهنگ این شهر کهن را روشن کند و تداوم تاریخی این ایده را در حد توانایی و استعدادهای خویش دواموقوام بخشد.
در این دفتر مقالاتی از سید محمد بهشتی، سید محمد دبیرسیاقی،
مهرزاد پرهیزکاری، حسین میثمی، داوود شادلو،
سیدمهدی خطیبی، حسین اینانلو، سعید آصفزاده،
محمدحسین زرآبادی، حسین طحان، مهدی چیتسازها،
سیده فاطمه طالبی، شیما کبیری، نفیسه کلهر و
مرتضی میرزاحسینی به چاپ رسیده است.
شورای سردبیری این دفتر: سید مهدی خطیبی،
محمدحسن سلیمانی، شیما کبیری، نفیسه کلهر و
مرتضی میرزاحسینی است.
این دفتر در قطع وزیری منتشرشده است.
#قزوین #تاریخ #ایران #جستار #کتاب #کتاب_بخوانیم #عید #نوروز #بهار #تاریخچه #قزوینی #تاکستان #معماری
کتاب «جستارهایی دربارهی قزوین» منتشر شد
این کتاب مجموعه مقالاتی است درباره سرگذشت غنی و پربار این خطه تاریخی ایران که همزمان با فرا رسیدن بهار منتشر شد.
سیر تاریخی، بستر جغرافیایی و پهنهی فرهنگی سرزمین قزوین و اثرگذاری آن در مقیاس منطقهای، ملی وحتی جهانی بسیار واجد اهمیت است. کوششهای متعددی که در ادوار مختلف در ثبتوضبط تاریخ این سرزمین انجام شده، گواهی بر این مدعاست.
مجموعهی پیشرو هم تلاش کرده در ادامهی سنت نوشتن برای قزوین گام دیگری بردارد تا زوایای تاریک و نهچندان
آشنای تاریخ و فرهنگ این شهر کهن را روشن کند و تداوم تاریخی این ایده را در حد توانایی و استعدادهای خویش دواموقوام بخشد.
در این دفتر مقالاتی از سید محمد بهشتی، سید محمد دبیرسیاقی،
مهرزاد پرهیزکاری، حسین میثمی، داوود شادلو،
سیدمهدی خطیبی، حسین اینانلو، سعید آصفزاده،
محمدحسین زرآبادی، حسین طحان، مهدی چیتسازها،
سیده فاطمه طالبی، شیما کبیری، نفیسه کلهر و
مرتضی میرزاحسینی به چاپ رسیده است.
شورای سردبیری این دفتر: سید مهدی خطیبی،
محمدحسن سلیمانی، شیما کبیری، نفیسه کلهر و
مرتضی میرزاحسینی است.
این دفتر در قطع وزیری منتشرشده است.
#قزوین #تاریخ #ایران #جستار #کتاب #کتاب_بخوانیم #عید #نوروز #بهار #تاریخچه #قزوینی #تاکستان #معماری
روایت یک روزنامهنگار از اجرای مراسم قاشقزنی در تهران
آهای چهارشنبهسوری!
✍🏻ماندانا خرم
▫️شب آخرین چهارشنبه سال است تجریش حال و هوای عید دارد. بساط دستفروشها در همهجای خیابان و میدان پهن است. مردم مشغول خرید شب عید.
ما اما گوشهای از میدان میایستیم. چادرهایمان را سر میکنیم، قابلمههای کوچکمان را دست میگیریم آرام با قاشق پشت آن میکوبیم. رهگذران با تعجب از کنارمان رد میشوند میپرسند:چه خبر است؟ و ما میگویم:《قاشقزنی!》
چند دقیقه بعد همگی راه میافتیم. ضربات پشت قابلمهها محکمتر میشود و سروصداهایمان بیشتر. بلند بلند میخوانیم《رسیدی و پر از شادی و شوری/ آهای چهارشنبهسوری》
از میان جمعیت حاضر در خیابان و بازار عبور میکنیم و رهگذران با تعجب و لبخند به ما نگاه میکنند و کنار میروند تا ما رد شویم. گوشیهایشان را دست میگیرند از ما فیلم میگیرند. بزرگترها که با این مراسم کهن آشنا هستند از اینکه یک گروه در حال زنده کردند دوباره این جشن هست خوشحالند و معتجب. کودکان و خردسالان اما نمیدانند قاشقزنی چیست برای همین میان جمعیت میایستیم و درباره این رسم توضیح میدهیم.
قاشقزنی در کنار پریدن از روی آتش و شکاندن کوزه از رسوم معروف و متداول شب چهارشنبه سوری در سراسر ایران است. رسمی که سالهاست به یومن زندگی افسارگسیخته شهری و ورود انواع ترقه و فشفشه از یادها رفته.
با این همه چندسالی است در گوشه کنار ایران گروههایی از جوانان در حال احیا آن هستند.
خاطرم هست اولینبار پس از سالها در آخرین سهشنبه سال ۹۶ همراه یک گروه از جوانان در محله یوسفآباد تهران این رسم اجرا کردیم. در کوچه و پس کوچهها گشتیم در خانهها را زدیم. عکاسهای خبری همراهمان شدند گزارش آن را در خبرگزاریها کار کردند. شهروندان از این اتفاق خوشحال بودند. قابلمهها پر از آجیل و میوه و شیرینی شد که همه را به افراد محروم دادیم.
سال بعد به علت سفر از حضور در این مراسم محروم شد. سال بعدش کرونا آمد و عاقبت در سال ۹۹ با یک دوست اطراف تجریش را دوتایی رفتیم و همه با دیدن ما حیرت زده شدند. سال ۱۴۰۰ خبری نبود ۱۴۰۱ با محمد تاجیک آخر شب در خلوتی وارد بازار تجریش شدم تک تنها این مراسم اجرا کردم. ۱۴۰۲ اما یک گروه شدیم. چادرها را سر کردیم. وارد بازار شدیم. مردم همگی متعجب شدند. خندیدند. کسبه آجیل و میوه و شیرینی دادند. رهگذران فیلم گرفتند و خاطرهای شد ماندنی.
امسال اما یک روز زودتر به استقبال قاشقزنی رفتیم. رهگذران همچنان از دیدن ما خوشحال بودند کسبه اما حال و حوصلهای نداستند با دلار ۹۵ تومن سکه ۹۰ میلیونی و کسادی بازار چیزی به ما دهند. با این همه ما آیین خود را زتده نگهداشتیم تا سال دیگر خدا چه بخواهد برای ما
پیشاپیش نوروزتان پیروز هر روزتان نوروز
آهای چهارشنبهسوری!
✍🏻ماندانا خرم
▫️شب آخرین چهارشنبه سال است تجریش حال و هوای عید دارد. بساط دستفروشها در همهجای خیابان و میدان پهن است. مردم مشغول خرید شب عید.
ما اما گوشهای از میدان میایستیم. چادرهایمان را سر میکنیم، قابلمههای کوچکمان را دست میگیریم آرام با قاشق پشت آن میکوبیم. رهگذران با تعجب از کنارمان رد میشوند میپرسند:چه خبر است؟ و ما میگویم:《قاشقزنی!》
چند دقیقه بعد همگی راه میافتیم. ضربات پشت قابلمهها محکمتر میشود و سروصداهایمان بیشتر. بلند بلند میخوانیم《رسیدی و پر از شادی و شوری/ آهای چهارشنبهسوری》
از میان جمعیت حاضر در خیابان و بازار عبور میکنیم و رهگذران با تعجب و لبخند به ما نگاه میکنند و کنار میروند تا ما رد شویم. گوشیهایشان را دست میگیرند از ما فیلم میگیرند. بزرگترها که با این مراسم کهن آشنا هستند از اینکه یک گروه در حال زنده کردند دوباره این جشن هست خوشحالند و معتجب. کودکان و خردسالان اما نمیدانند قاشقزنی چیست برای همین میان جمعیت میایستیم و درباره این رسم توضیح میدهیم.
قاشقزنی در کنار پریدن از روی آتش و شکاندن کوزه از رسوم معروف و متداول شب چهارشنبه سوری در سراسر ایران است. رسمی که سالهاست به یومن زندگی افسارگسیخته شهری و ورود انواع ترقه و فشفشه از یادها رفته.
با این همه چندسالی است در گوشه کنار ایران گروههایی از جوانان در حال احیا آن هستند.
خاطرم هست اولینبار پس از سالها در آخرین سهشنبه سال ۹۶ همراه یک گروه از جوانان در محله یوسفآباد تهران این رسم اجرا کردیم. در کوچه و پس کوچهها گشتیم در خانهها را زدیم. عکاسهای خبری همراهمان شدند گزارش آن را در خبرگزاریها کار کردند. شهروندان از این اتفاق خوشحال بودند. قابلمهها پر از آجیل و میوه و شیرینی شد که همه را به افراد محروم دادیم.
سال بعد به علت سفر از حضور در این مراسم محروم شد. سال بعدش کرونا آمد و عاقبت در سال ۹۹ با یک دوست اطراف تجریش را دوتایی رفتیم و همه با دیدن ما حیرت زده شدند. سال ۱۴۰۰ خبری نبود ۱۴۰۱ با محمد تاجیک آخر شب در خلوتی وارد بازار تجریش شدم تک تنها این مراسم اجرا کردم. ۱۴۰۲ اما یک گروه شدیم. چادرها را سر کردیم. وارد بازار شدیم. مردم همگی متعجب شدند. خندیدند. کسبه آجیل و میوه و شیرینی دادند. رهگذران فیلم گرفتند و خاطرهای شد ماندنی.
امسال اما یک روز زودتر به استقبال قاشقزنی رفتیم. رهگذران همچنان از دیدن ما خوشحال بودند کسبه اما حال و حوصلهای نداستند با دلار ۹۵ تومن سکه ۹۰ میلیونی و کسادی بازار چیزی به ما دهند. با این همه ما آیین خود را زتده نگهداشتیم تا سال دیگر خدا چه بخواهد برای ما
پیشاپیش نوروزتان پیروز هر روزتان نوروز
معامله حرایم با رای اعتماد
سرنوشت بافتهای تاریخی این بار در خانه ملت رقم خورد
فاطمه علی اصغر
صدای فرورفتن چنگال بلدوزرها در خاطرات و فرهنگ زیسته مردم در بافتهای تاریخی شهرهای ایران را میشنوید؟ این مهمترین اتفاقی است که امسال در آخرین بازماندههای تاریخ شهری این سرزمین رخ داد. اتفاقی که تصمیم آن، این بار در بنای تودرتوی ارگ آزادی گرفته نشد، بلکه سرنوشت آن در ساختمان هرمی شکل بهارستان رقم خورد. هرچند زمانی که عزتالله ضرغامی وزیر پوپولیست و اینفلوئنسر فعال دولت سیزدهم از وزارتخانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خداحافظی کرد، به زعم بسیاری از کارشناسان میراثفرهنگی، پروندههای کوچکسازی حرایم بافتهای تاریخی منتظر امضا بودند. با این وجود کار را که کرد؟ آن که تمام کرد. رضا صالحی امیری باز مانده از وزارتخانههای مورد علاقهاش، به ناچار راهی مجلس برای گرفتن رای اعتماد از نمایندگانی شد که حفاظت از آخرین بازماندههای هویت ایرانی پشیزی برایشان ارزش نداشت. علی دارابی معاون میراث فرهنگی ضرغامی که در این روزها پا به پای صالحی امیری برای گرفتن رای اعتماد میرفت؛ در یکی از مصاحبههایش گفت که نمایندگان میخواستند «نهضت بازنگری حرایم» راه بندازند، ما خیلی تلاش کردیم که جلوی این نهضت را بگیریم! دوستداران میراثفرهنگی اما از یاد نبردند که صالحی امیری در مجلس دفاع خود هنگام گرفتن رأی از نمایندگان خانه ملت درباره «بازنگری حریم آثار تاریخی»، گفت: «بسیاری از نمایندگان مجلس از حریم آثار تاریخی ناراضی هستند و باید حریم این آثار مورد بازنگری قرار بگیرد.» با این شرط بود که او رای آورد اما آخرین سنگر صیانت از بافتهای تاریخی شکسته شد. خیلی زود اولین تیر هم فرود آمد و ملتی را شوکه کرد: «بافت تاریخی سبزوار بازنگری شد.» این بافت تاریخی ۲۷۵ هکتار به ۱۹۸ هکتار کاهش پیدا کرد. پیش از آن هم در سفر استانی وزیر به گرگان وعده بازنگری حریم «نخستین بافت تاریخی ثبت ملی» ایران در پی اعتراض چند بازاری داده شد. این اما پایان کار نبود. وضعیت بافتهای تاریخی شیراز، یزد، تبریز، اصفهان، رشت، رامسر، هرمزگان، قشم کرمانشاه و... هم در خطر قرار گرفت؛ همانطور که حریم پاسارگاد و سیمره و چالسرا و ارگ علیشاه و... همواره در خطر بودند. نگرانیها به حدی بالا گرفت که کارشناسان و دوستداران میراثفرهنگی کارزاری راهاندازی کردند و از رییسجمهور خواستند که مانع بازنگری حرایم شود. اگر چه درباره بافت شیراز که نزدیک 20 سال است در پروژه بینالحرمین در حال تخریب است، اینطور بیان شد که خطر رفع شده اما هرگز مفاد اصلاح «طرح تفصیلی ۵۷ هکتاری شیراز در شورای عالی شهرسازی و معماری با رعایت الزامات حفاظت از بافت تاریخی» شفافسازی نشد. حالا معلوم نیست که بافتهای تاریخی که نشان از تجربه زیسته مردم با فرهنگ و جغرافیای خاص خود دارد چه سرنوشتی در سال آینده پیدا میکنند و چطور است وزیری که وعده 15 میلیون گردشگر خارجی را میدهد برنمیگردد به آمار کشور دوست و همسایه ترکیه با ۶۲.۲ میلیون گردشگر در سال گذشته نگاه کند و متوجه شود بسیاری از گردشگران میروند که بافت تاریخی خیابان استقلال، میدان فاتیح، بالات، فنر و... را ببینند. البته یادمان نرود او باید پاسخ نمایندگانی همچون نماینده کاشان را هم بدهد که مدام تذکر میدهد: «حریم سیلک کاشان باید بازنگری شود.»
منبع: روزنامه هممیهن
سرنوشت بافتهای تاریخی این بار در خانه ملت رقم خورد
فاطمه علی اصغر
صدای فرورفتن چنگال بلدوزرها در خاطرات و فرهنگ زیسته مردم در بافتهای تاریخی شهرهای ایران را میشنوید؟ این مهمترین اتفاقی است که امسال در آخرین بازماندههای تاریخ شهری این سرزمین رخ داد. اتفاقی که تصمیم آن، این بار در بنای تودرتوی ارگ آزادی گرفته نشد، بلکه سرنوشت آن در ساختمان هرمی شکل بهارستان رقم خورد. هرچند زمانی که عزتالله ضرغامی وزیر پوپولیست و اینفلوئنسر فعال دولت سیزدهم از وزارتخانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خداحافظی کرد، به زعم بسیاری از کارشناسان میراثفرهنگی، پروندههای کوچکسازی حرایم بافتهای تاریخی منتظر امضا بودند. با این وجود کار را که کرد؟ آن که تمام کرد. رضا صالحی امیری باز مانده از وزارتخانههای مورد علاقهاش، به ناچار راهی مجلس برای گرفتن رای اعتماد از نمایندگانی شد که حفاظت از آخرین بازماندههای هویت ایرانی پشیزی برایشان ارزش نداشت. علی دارابی معاون میراث فرهنگی ضرغامی که در این روزها پا به پای صالحی امیری برای گرفتن رای اعتماد میرفت؛ در یکی از مصاحبههایش گفت که نمایندگان میخواستند «نهضت بازنگری حرایم» راه بندازند، ما خیلی تلاش کردیم که جلوی این نهضت را بگیریم! دوستداران میراثفرهنگی اما از یاد نبردند که صالحی امیری در مجلس دفاع خود هنگام گرفتن رأی از نمایندگان خانه ملت درباره «بازنگری حریم آثار تاریخی»، گفت: «بسیاری از نمایندگان مجلس از حریم آثار تاریخی ناراضی هستند و باید حریم این آثار مورد بازنگری قرار بگیرد.» با این شرط بود که او رای آورد اما آخرین سنگر صیانت از بافتهای تاریخی شکسته شد. خیلی زود اولین تیر هم فرود آمد و ملتی را شوکه کرد: «بافت تاریخی سبزوار بازنگری شد.» این بافت تاریخی ۲۷۵ هکتار به ۱۹۸ هکتار کاهش پیدا کرد. پیش از آن هم در سفر استانی وزیر به گرگان وعده بازنگری حریم «نخستین بافت تاریخی ثبت ملی» ایران در پی اعتراض چند بازاری داده شد. این اما پایان کار نبود. وضعیت بافتهای تاریخی شیراز، یزد، تبریز، اصفهان، رشت، رامسر، هرمزگان، قشم کرمانشاه و... هم در خطر قرار گرفت؛ همانطور که حریم پاسارگاد و سیمره و چالسرا و ارگ علیشاه و... همواره در خطر بودند. نگرانیها به حدی بالا گرفت که کارشناسان و دوستداران میراثفرهنگی کارزاری راهاندازی کردند و از رییسجمهور خواستند که مانع بازنگری حرایم شود. اگر چه درباره بافت شیراز که نزدیک 20 سال است در پروژه بینالحرمین در حال تخریب است، اینطور بیان شد که خطر رفع شده اما هرگز مفاد اصلاح «طرح تفصیلی ۵۷ هکتاری شیراز در شورای عالی شهرسازی و معماری با رعایت الزامات حفاظت از بافت تاریخی» شفافسازی نشد. حالا معلوم نیست که بافتهای تاریخی که نشان از تجربه زیسته مردم با فرهنگ و جغرافیای خاص خود دارد چه سرنوشتی در سال آینده پیدا میکنند و چطور است وزیری که وعده 15 میلیون گردشگر خارجی را میدهد برنمیگردد به آمار کشور دوست و همسایه ترکیه با ۶۲.۲ میلیون گردشگر در سال گذشته نگاه کند و متوجه شود بسیاری از گردشگران میروند که بافت تاریخی خیابان استقلال، میدان فاتیح، بالات، فنر و... را ببینند. البته یادمان نرود او باید پاسخ نمایندگانی همچون نماینده کاشان را هم بدهد که مدام تذکر میدهد: «حریم سیلک کاشان باید بازنگری شود.»
منبع: روزنامه هممیهن
این یک تبریک جدی است
شادند جهانیان به نوروز و به عید
"میراث خبر" سال نو را به همه ایراندوستان و هموطنان عزیزمان تبریک میگوید.
این تبریک جدی است چون ما در کارمان جدی هستیم.
تلاش میکنیم اخبار میراث و گردشگری را رصد کنیم و تا آنجاییکه امکان داریم درباره آن راستیآزمایی کنیم.
در این مدت اگر مشکلاتی وجود داشت بر ما ببخشایید و بیایید دست به دست هم دهیم و در راه حفظ و صیانت از میراث وطنمان بکوشیم. این همراهی بیشک منجر به مشارکتهای ارزشمندی میشود.
در پناه این مشارکتهاست که میتوانیم مطالبهگر باشیم و رویدادهای مهمی را رقم بزنیم.
برای آبادی و آبادانی ایران زمین کنار هم باشیم.
شادند جهانیان به نوروز و به عید
"میراث خبر" سال نو را به همه ایراندوستان و هموطنان عزیزمان تبریک میگوید.
این تبریک جدی است چون ما در کارمان جدی هستیم.
تلاش میکنیم اخبار میراث و گردشگری را رصد کنیم و تا آنجاییکه امکان داریم درباره آن راستیآزمایی کنیم.
در این مدت اگر مشکلاتی وجود داشت بر ما ببخشایید و بیایید دست به دست هم دهیم و در راه حفظ و صیانت از میراث وطنمان بکوشیم. این همراهی بیشک منجر به مشارکتهای ارزشمندی میشود.
در پناه این مشارکتهاست که میتوانیم مطالبهگر باشیم و رویدادهای مهمی را رقم بزنیم.
برای آبادی و آبادانی ایران زمین کنار هم باشیم.
تلخ و شیرین میراثفرهنگی خوزستان
اگر جلوی سودجوییها گرفته نشود...
مجتبی گهستونی
برای من این روزهای میراثفرهنگی در خوزستان بسیار تلخ و سرد میگذرد.
وقتی در سطح کلان برخی انتصابها بر اساس پارامترهای سیاسی، منفعت خاص گروهی و یا حتی قومی صورت بگیرد، این وضعیت در سطح برخی استانها و حتی شهرستانها بیشتر میشود.
این روزهای میراثفرهنگی در خوزستان شاهد هیچگونه چشماندازی برای آینده نیستیم و دورنمایی که مشخص کند پنج سال آینده در چه جایگاهی قرار خواهیم گرفت وجود ندارد.
اگر سیاست دولت به آینده بهتر است و مهمترین پروژه محسوب میشود، مردم باید اثرات آن را به طور شفاف لمس کنند. مردم میخواهند حضور دولت، آغازگر رفع مشکلات آنان باشد.
در سایه تدوین و ابلاغ سند چشمانداز توسعه کشور، ایران به سعادتمندی و رفاه حال مردم دست پیدا میکند. برای بالندگی و برازندگی باید به صورت علمی حرکت و اقدام کرد و به بهترین جا که شایسته ایران است رسید.
پس مدیرکل میراثفرهنگی گردشگری صنایعدستی هر استان، باید به نظرات کارشناسی توجه داشته باشد و از بیان نظرات احساسی خودداری کرد.
نگرانی من از اوضاع میراثفرهنگی خوزستان، تنها به این روزها محدود نمیشود چون شرایط پیشروی میراثفرهنگی در عمده شهرهای باستانی به شدت نگران کننده است و اگر جلوی زیاده خواهی ها و تعرضات افراد سودجو گرفته نشود، کار از کار میگذرد.
میراث فرهنگی خوزستان بیش از همه به یک مدیر میراثی نیاز داشت تا با شناخت و به دور از هر گونه ترسی جلوی نابودی هر چه بیشتر مواریث جهانی و ملی را بگیرد.
مدیرکل میراثفرهنگی گردشگری صنایعدستی این روزهای خوزستان به دلیل آشنا نبودن با کلیه ضوابط بعید است که سینهاش را جلوی همه دست درازی ها سپر کند.
اگر جلوی سودجوییها گرفته نشود...
مجتبی گهستونی
برای من این روزهای میراثفرهنگی در خوزستان بسیار تلخ و سرد میگذرد.
وقتی در سطح کلان برخی انتصابها بر اساس پارامترهای سیاسی، منفعت خاص گروهی و یا حتی قومی صورت بگیرد، این وضعیت در سطح برخی استانها و حتی شهرستانها بیشتر میشود.
این روزهای میراثفرهنگی در خوزستان شاهد هیچگونه چشماندازی برای آینده نیستیم و دورنمایی که مشخص کند پنج سال آینده در چه جایگاهی قرار خواهیم گرفت وجود ندارد.
اگر سیاست دولت به آینده بهتر است و مهمترین پروژه محسوب میشود، مردم باید اثرات آن را به طور شفاف لمس کنند. مردم میخواهند حضور دولت، آغازگر رفع مشکلات آنان باشد.
در سایه تدوین و ابلاغ سند چشمانداز توسعه کشور، ایران به سعادتمندی و رفاه حال مردم دست پیدا میکند. برای بالندگی و برازندگی باید به صورت علمی حرکت و اقدام کرد و به بهترین جا که شایسته ایران است رسید.
پس مدیرکل میراثفرهنگی گردشگری صنایعدستی هر استان، باید به نظرات کارشناسی توجه داشته باشد و از بیان نظرات احساسی خودداری کرد.
نگرانی من از اوضاع میراثفرهنگی خوزستان، تنها به این روزها محدود نمیشود چون شرایط پیشروی میراثفرهنگی در عمده شهرهای باستانی به شدت نگران کننده است و اگر جلوی زیاده خواهی ها و تعرضات افراد سودجو گرفته نشود، کار از کار میگذرد.
میراث فرهنگی خوزستان بیش از همه به یک مدیر میراثی نیاز داشت تا با شناخت و به دور از هر گونه ترسی جلوی نابودی هر چه بیشتر مواریث جهانی و ملی را بگیرد.
مدیرکل میراثفرهنگی گردشگری صنایعدستی این روزهای خوزستان به دلیل آشنا نبودن با کلیه ضوابط بعید است که سینهاش را جلوی همه دست درازی ها سپر کند.
آلودگی محیط زیستی عامل فروپاشی جمعیتی تپه قشلاق بیجار شد
کشف بقایای 7500 ساله در کردستان
میراث خبر: در چهارمین فصل پژوهش میدانی قدمت کردستان به 7500 سال رسید. در این کاوش همچنین مشخص شد که آلودگی محیطزیستی مانع رشد و باعث فروپاشی جمعیتی تپه قشلاق بیجار شده است. سنگهای ابسیدین کشف شده، بیانگر ارتباطات تجاری با حوضه دریاچه وان ترکیه است که این ابزارها از آن منطقه وارد تپه قشلاق بیجار شدهاند.
مهناز شریفی سرپرست هیئت باستانشناسی تپه قشلاق بیجار استان کردستان در این زمینه گفت: «آغاز استقرار در این روستا به هزاره پنجم ق.م بازمیگردد، با این حال در این محوطه رگههایی از فرهنگهای دوره حاجی فیروز و اواخر هزاره ششم ق.م مشاهده میشود. آغاز هزاره پنجم ق.م با فرهنگ دالما شناخته میشود که یکی از پیچیدهترین فرهنگهای پیش از تاریخ محسوب میشود که گستره وسیع فرهنگی در نقاط مختلف دارد.»
این باستانشناس افزود: «در این کاوش بقایای معماری، سفالینههای منقوش و مخطط دالما، مهرههای تزیینی و ابزارهای سنگی به دست آمد. مطالعه مواد فرهنگي اين محوطه ارتباط نزديك ساكنان بیجار را با شرق زاگرس مركزي در درههاي كنگاور از يك سو و ارتباط با فرهنگهاي حوضه درياچه اروميه و همچنین مناسبات فرهنگی با ساكنان شمال بينالنهرين و شرق آناتولی را از دیگر سو نشان ميدهد.»
شریفی اشاره کرد: «یکی از مهمترین نکاتی که در کاوش لایههای باستانی این تپه مشاهده شد را شواهد زمین لغزش و یا نشست زمین دانست که تاکنون از کاوشهای باستانشناسی به ندرت به دست آمده است.»
این باستانشناس با بیان اینکه تپه قشلاق حدود 9 متر انباشت عصر مس و سنگ قدیم و 5 متر انباشت مس و سنگ جدید را داراست گفت: «در تپه قشلاق تاثير مولفههاي طبيعي و بومي منطقه بر شاخصههاي فرهنگي مشاهده میشود؛ استفاده از گچ در الحاقات معماری و اندودکردن کف منازل و انباریها. همچنین از گچ به عنوان مادهای برای تثبیت و استحکام بخشی خمرههای درون بافت معماری استفاده شده و با توجه به اینکه منطقه نیمه استپی است، اما انطباق زیستی و وابستگی اقتصادی به سه عنصر همزمان دامداری، شکار، ماهیگیری و کشاورزی مشاهده میشود. همچنین استفاده گسترده از منابع زیست محیط منطقه در قشلاق کاملا مشهود است. نه تنها شکار حیوانات درشت جثه انجام میشده بلکه در کنار آن از خرگوش، روباه، خوک ، لاک پشت و ماهی نیز استفاده شده است.»
او گفت که در کاوشهای فصل سوم قشلاق مهرهای مسطح و نخستین مهر استوانه ای به دست آمده که نشان دهنده نظام مالکیت و شبکه محلی نظام مبادلاتی است، مهرهای قشلاق نشانگر نوعی رتبه بندی اجتماعی (مالکیتهای فردی و ظهور طبقه اشرافی) است و ظهور اولیه پیچیدگیهای اجتماعی و اقتصادی را نشان میدهد.
به گفته شریفی؛ یکی از دلایل فروپاشی روستای قشلاق بیجار را شاید بتوان در بحثهای زیست محیطی جستجو کرد؛ به نظر میرسد وجود کانسارهای گچ و مس در بافت زمین منطقه و به تبع وجود فلزات سنگین و سمی در زیست بوم منطقه، در بلند مدت مانعی عمده در تشکیل جوامع مترقی و پرجمعیت و در نهایت فروپاشی زیستگاهی در پیش از تاریخ در منطقه بوده است.
کشف بقایای 7500 ساله در کردستان
میراث خبر: در چهارمین فصل پژوهش میدانی قدمت کردستان به 7500 سال رسید. در این کاوش همچنین مشخص شد که آلودگی محیطزیستی مانع رشد و باعث فروپاشی جمعیتی تپه قشلاق بیجار شده است. سنگهای ابسیدین کشف شده، بیانگر ارتباطات تجاری با حوضه دریاچه وان ترکیه است که این ابزارها از آن منطقه وارد تپه قشلاق بیجار شدهاند.
مهناز شریفی سرپرست هیئت باستانشناسی تپه قشلاق بیجار استان کردستان در این زمینه گفت: «آغاز استقرار در این روستا به هزاره پنجم ق.م بازمیگردد، با این حال در این محوطه رگههایی از فرهنگهای دوره حاجی فیروز و اواخر هزاره ششم ق.م مشاهده میشود. آغاز هزاره پنجم ق.م با فرهنگ دالما شناخته میشود که یکی از پیچیدهترین فرهنگهای پیش از تاریخ محسوب میشود که گستره وسیع فرهنگی در نقاط مختلف دارد.»
این باستانشناس افزود: «در این کاوش بقایای معماری، سفالینههای منقوش و مخطط دالما، مهرههای تزیینی و ابزارهای سنگی به دست آمد. مطالعه مواد فرهنگي اين محوطه ارتباط نزديك ساكنان بیجار را با شرق زاگرس مركزي در درههاي كنگاور از يك سو و ارتباط با فرهنگهاي حوضه درياچه اروميه و همچنین مناسبات فرهنگی با ساكنان شمال بينالنهرين و شرق آناتولی را از دیگر سو نشان ميدهد.»
شریفی اشاره کرد: «یکی از مهمترین نکاتی که در کاوش لایههای باستانی این تپه مشاهده شد را شواهد زمین لغزش و یا نشست زمین دانست که تاکنون از کاوشهای باستانشناسی به ندرت به دست آمده است.»
این باستانشناس با بیان اینکه تپه قشلاق حدود 9 متر انباشت عصر مس و سنگ قدیم و 5 متر انباشت مس و سنگ جدید را داراست گفت: «در تپه قشلاق تاثير مولفههاي طبيعي و بومي منطقه بر شاخصههاي فرهنگي مشاهده میشود؛ استفاده از گچ در الحاقات معماری و اندودکردن کف منازل و انباریها. همچنین از گچ به عنوان مادهای برای تثبیت و استحکام بخشی خمرههای درون بافت معماری استفاده شده و با توجه به اینکه منطقه نیمه استپی است، اما انطباق زیستی و وابستگی اقتصادی به سه عنصر همزمان دامداری، شکار، ماهیگیری و کشاورزی مشاهده میشود. همچنین استفاده گسترده از منابع زیست محیط منطقه در قشلاق کاملا مشهود است. نه تنها شکار حیوانات درشت جثه انجام میشده بلکه در کنار آن از خرگوش، روباه، خوک ، لاک پشت و ماهی نیز استفاده شده است.»
او گفت که در کاوشهای فصل سوم قشلاق مهرهای مسطح و نخستین مهر استوانه ای به دست آمده که نشان دهنده نظام مالکیت و شبکه محلی نظام مبادلاتی است، مهرهای قشلاق نشانگر نوعی رتبه بندی اجتماعی (مالکیتهای فردی و ظهور طبقه اشرافی) است و ظهور اولیه پیچیدگیهای اجتماعی و اقتصادی را نشان میدهد.
به گفته شریفی؛ یکی از دلایل فروپاشی روستای قشلاق بیجار را شاید بتوان در بحثهای زیست محیطی جستجو کرد؛ به نظر میرسد وجود کانسارهای گچ و مس در بافت زمین منطقه و به تبع وجود فلزات سنگین و سمی در زیست بوم منطقه، در بلند مدت مانعی عمده در تشکیل جوامع مترقی و پرجمعیت و در نهایت فروپاشی زیستگاهی در پیش از تاریخ در منطقه بوده است.