ملیحه مهدیآبادی
مدیر سابق پایگاه جهانی بیستون
چندسالی است که تصمیمات عجولانه شهرداریها، بهخصوص شهرداری تهران، باعث رنجش اهالی برخی از محلات شده است؛ زیرا بهطور ناگهانی اسم کوچه یا خیابانی که سالهاست در ذهن مردم جا گرفته و حتی بعضاً به یک خاطره برای آنها تبدیل شده است، تغییر پیدا میکند. مثلاً مدتی قبل، حدود صد متر از خیابان «طوس» در میدان فلسطین، در یک تصمیم آنی به نامی دیگر تغییر یافت و جدال چندماههای بین اهالی محل و شهرداری به پا شد. در این شرایط روی دیوارهای کوچه نام «طوس» با اسپری نوشته میشد و پلاک نصبشده نام جدید روی دیوار کوچه کنده و مخدوش میشد و حتی درنهایت روی تابلوی راهنمای خیابان با رنگ پوشانده میشد.
اینبار بیتوجهی شهرداری تهران نسبت به نامی باستانی رقم خورد که حساسیتی در سطح ملی و حتی جهانی ایجاد کرد. این نام باستانی یعنی «بیستون»، سالها قبل برای خیابانی در میدان جهاد ثبت شده بود. اما بیستون کجاست و پیشینه و شهرتش به چه زمانی میرسد؟
ایرانیان باستان آن را «بغستان» میخواندند، چون آن را جایگاه خدایانشان میدانستند (بَغَ یعنی خدا). یونانیان «بگیستان اروسش» گفتهاند و آن را برابر با کوه المپ، کوه مقدس یونانیان و جایگاه زئوس بهشمار آوردهان. مانند تغییرات سرزمینی در بیستون، این نام هم دگرگونیهای زیادی داشته است: بغستان – بگستان – بهستان – بهستون – بهیستون – بیستون – بیستون. در بندهش ایرانی در بخش پیدایش کوهها گفته شده: «کوه بِهِستون در سپاهان کَرمینشان دیگر از این شمار که محل رفت و آمدند.»
دشتهای حاصلخیز و چشمههای فراوان در دامنه کوه و غارهای مناسب برای پناهگاه، از شصت هزار سال پیش (بقایای زیست دوره پارینهسنگی در غار مَرخِر در ضلع شمالی شهر بیستون) تا کنون، آن را به زیستگاه انسان تبدیل کرده است. در دوران تاریخی، منزلگاه کاروانهای زیادی بوده و جاده سارد بابل از کنار همین کوه و همین چشمه میگذشته است. این جاده پیونددهنده تمدنهای بینالنهرین از جمله سومر، بابل، آشور به ماد و پارس و یونان بوده است. صخرههای بیستون نیز آثار تاریخی گرانبهایی را در دل خود جای دادهاند که با وجود تابش آفتاب و تازیانه باران هنوز حفظ شدهاند و سالهاست حفاظت از آن به ایرانیان و سپس جهانیان سپرده شده است که نگهبانشان باشیم و حرمتشان را نگاه داریم. آنجا که در کتیبه حجاریشده بیستون آمده است: «اگر این نبشتهها یا این پیکرهها را ببینی و تباهشان نسازی و تا هنگامی که ترا توانایی است نگاهشان داری، اهورا مزدا ترا دوست باد و دودمان تو بسیار و زندگیت دراز باد و آنچه کنی اهورامزدا آن را به تو خوب کند.»
منبع:پیام ما
ادامه این مطلب را در روزنامه پیام ما به آدرس زیر بخوانید:
https://payamema.ir/payam/122995
مدیر سابق پایگاه جهانی بیستون
چندسالی است که تصمیمات عجولانه شهرداریها، بهخصوص شهرداری تهران، باعث رنجش اهالی برخی از محلات شده است؛ زیرا بهطور ناگهانی اسم کوچه یا خیابانی که سالهاست در ذهن مردم جا گرفته و حتی بعضاً به یک خاطره برای آنها تبدیل شده است، تغییر پیدا میکند. مثلاً مدتی قبل، حدود صد متر از خیابان «طوس» در میدان فلسطین، در یک تصمیم آنی به نامی دیگر تغییر یافت و جدال چندماههای بین اهالی محل و شهرداری به پا شد. در این شرایط روی دیوارهای کوچه نام «طوس» با اسپری نوشته میشد و پلاک نصبشده نام جدید روی دیوار کوچه کنده و مخدوش میشد و حتی درنهایت روی تابلوی راهنمای خیابان با رنگ پوشانده میشد.
اینبار بیتوجهی شهرداری تهران نسبت به نامی باستانی رقم خورد که حساسیتی در سطح ملی و حتی جهانی ایجاد کرد. این نام باستانی یعنی «بیستون»، سالها قبل برای خیابانی در میدان جهاد ثبت شده بود. اما بیستون کجاست و پیشینه و شهرتش به چه زمانی میرسد؟
ایرانیان باستان آن را «بغستان» میخواندند، چون آن را جایگاه خدایانشان میدانستند (بَغَ یعنی خدا). یونانیان «بگیستان اروسش» گفتهاند و آن را برابر با کوه المپ، کوه مقدس یونانیان و جایگاه زئوس بهشمار آوردهان. مانند تغییرات سرزمینی در بیستون، این نام هم دگرگونیهای زیادی داشته است: بغستان – بگستان – بهستان – بهستون – بهیستون – بیستون – بیستون. در بندهش ایرانی در بخش پیدایش کوهها گفته شده: «کوه بِهِستون در سپاهان کَرمینشان دیگر از این شمار که محل رفت و آمدند.»
دشتهای حاصلخیز و چشمههای فراوان در دامنه کوه و غارهای مناسب برای پناهگاه، از شصت هزار سال پیش (بقایای زیست دوره پارینهسنگی در غار مَرخِر در ضلع شمالی شهر بیستون) تا کنون، آن را به زیستگاه انسان تبدیل کرده است. در دوران تاریخی، منزلگاه کاروانهای زیادی بوده و جاده سارد بابل از کنار همین کوه و همین چشمه میگذشته است. این جاده پیونددهنده تمدنهای بینالنهرین از جمله سومر، بابل، آشور به ماد و پارس و یونان بوده است. صخرههای بیستون نیز آثار تاریخی گرانبهایی را در دل خود جای دادهاند که با وجود تابش آفتاب و تازیانه باران هنوز حفظ شدهاند و سالهاست حفاظت از آن به ایرانیان و سپس جهانیان سپرده شده است که نگهبانشان باشیم و حرمتشان را نگاه داریم. آنجا که در کتیبه حجاریشده بیستون آمده است: «اگر این نبشتهها یا این پیکرهها را ببینی و تباهشان نسازی و تا هنگامی که ترا توانایی است نگاهشان داری، اهورا مزدا ترا دوست باد و دودمان تو بسیار و زندگیت دراز باد و آنچه کنی اهورامزدا آن را به تو خوب کند.»
منبع:پیام ما
ادامه این مطلب را در روزنامه پیام ما به آدرس زیر بخوانید:
https://payamema.ir/payam/122995
پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران
ردپای بیستون در ادبیات و تاریخ ایران
چندسالی است که تصمیمات عجولانه شهرداریها، بهخصوص شهرداری تهران، باعث رنجش اهالی برخی از محلات شده است؛ زیرا بهطور ناگهانی اسم کوچه یا خیابانی که سالهاست در ذهن مردم جا گرفته و حتی بعضاً به یک…
❤1
سایت برتر جهانی است
متینآباد از بحرانها تا توسعه پایدار
شادی کابیانی
اکوکمپ کویری متینآباد، مجموعهای است که سکوت کویر را به آهنگی از آرامش تبدیل کرده. در آن، طبیعت و انسان در هماهنگی با یکدیگر زندگی میکنند و هر گوشهاش داستانی از عشق به طبیعت را روایت میکند. جایی که میتوانید در دل سکوت کویر به آرامش برسید و از دشواریهای زندگی شهری فاصله بگیرید.
اکوکمپ متینآباد بهعنوان نخستین اکوکمپ ایران در سال ۱۳۸۹ بهطور رسمی آغاز به کار کرده و توانست، افتخارات بینالمللی از جمله جایزه صلح و محیطزیست در سال ۲۰۱۵ و انتخاب بهعنوان یکی از ۱۸ سایت برتر اکوتوریستی جهان را از سوی سازمان ملل کسب کند.
این اقامتگاه کویری همواره با بحرانها و چالشهای مختلفی روبرو بوده است. از یکسو، بحرانهای اقتصادی ناشی از تحریمها و پاندمی کرونا بهشدت بر روند گردشگری اثر گذاشت. سفرهای بینالمللی به ایران کاهش یافت و این امر باعث کاهش چشمگیر گردشگران خارجی شد. متینآباد چون پایه خود را برجذب گردشگری ورودی بنا کرده بود دچار بحران شد. «محمدعلی اشرف واقفی» بهرهبردار متینآباد و کارآفرین گردشگری میگوید: «در آن شرایط، ما با کاهش شدید تعداد گردشگران روبهرو شدیم. این مشکلات، محدود به سفرهای خارجی هم نبود، بلکه گردشگران داخلی نیز بهدلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی کمتر به سمت کویر و مناطق بکر روی میآوردند.»
اما مشکل بزرگتر از اینها، به چالشهای اجتماعی و قضائی برمیگشت که ضربهای سنگین به کمپ وارد کرد. اکوکمپ متینآباد در سالهای اخیر با مسائلی پیرامون نوع پوشش کارکنان و گردشگران مواجه شد که منجر به تعطیلیهای موقت و پلمب کمپ شد. در این دوران، فشارهای اجتماعی و قوانین مربوط به حجاب باعث شد که کمپ با دستور مقامات قضائی و پلیس امنیت اجتماعی برای مدت زمانی تعطیل شود. این موضوع، یکی از بزرگترین بحرانهای تاریخ متینآباد بود اما سکوت کویر به من آموخت که در برابر طوفانها ایستادگی کنم و بدانم که هر چالشی گذراست. چیزی که ماندگار است، باور به درستی مسیری است که انتخاب کردهایم.»
آغازی در دل کویر
اشرف واقفی، با سه دهه تجربه در صنعت گردشگری و علاقه به طبیعت، تصمیم گرفت مکانی در دل کویر ایران بسازد: «بازار کار ما در ورود گردشگر از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی و آمریکا بود. دراین میان متوجه شدیم که اروپاییها که سرزمینشان سرسبز است، تمایل زیادی به سفر به کویر و صحراهای ما دارند. پس از شش ماه تحقیق، منطقهای در نزدیکی روستای متینآباد را برای راهاندازی کمپ انتخاب کردیم.»
این اکوکمپ در نزدیکی روستای متینآباد، بهعنوان یکی از نخستین کمپهای اکوتوریسم ایران، در منطقهای بکر راهاندازی شد. این کمپ با طراحی اقامتگاههایی نظیر کومههای سنتی، چادرهای کویری و اتاقهایی الهامگرفته از معماری کاروانسراهای تاریخی، ترکیبی از سنت و مدرنیته را ارائه میدهد. متینآباد پلی میان طبیعت، انسان و فرهنگ است. واقفی تأکید میکند: «همیشه معتقد بودم کویر ایران چیزی فراتر از شن و آفتاب است. اینجا مکانی است که میتواند انسان را به خودش بازگرداند و تجربهای متفاوت خلق کند.»
برای رسیدن به اکوکمپ متینآباد از تهران، باید از اتوبان قم-کاشان عبور کنید. پس از گذشت ۴۰ کیلومتر از عوارضی کاشان، وارد خروجی ابیانه شده و به سمت جنوب حرکت کنید. پس از گذر از شهر بادرود و روستای دهآباد، به روستای متینآباد خواهید رسید. بهترین زمان برای سفر به این منطقه، پاییز و زمستان است؛ فصولی که زیبایی کویر به اوج خود میرسد. اکوکمپ متینآباد در حال حاضر ۶۵ واحد اقامتی شامل ۱۳ کومه کاهگلی، شاهنشین، چادرهای خیمهای و اتاقهای کاروانسرا دارد.
تعامل با جامعه محلی؛ روح اکوکمپ
یکی از ویژگیهای این اکوکمپ، توجه ویژه به جامعه محلی است. به گفته واقفی: «از همان ابتدا، تمام کارکنان این اقامتگاه از روستای متینآباد و اطراف آن انتخاب شدند. این اقدام نه تنها اشتغالزایی ایجاد کرد، بلکه موجب مهاجرت معکوس جوانانی شد که بهدنبال کار به شهرها رفته بودند.» او میگوید: «امروز مردم روستا خود را بخشی از این پروژه میدانند. حس مالکیت و مسئولیتپذیری آنها بزرگترین دستاورد ماست. چراکه از همان ابتدا ما تصمیم گرفتیم متینآباد فقط یک مقصد گردشگری نباشد؛ بلکه نقطهای باشد که جامعه محلی را توانمند کند و گردشگران را با فرهنگ این منطقه آشنا سازد.»
خاطرات اکوکمپ متینآباد پر از لحظات شیرین و تلخ است. از زلزله بم و نجات یک گردشگر آمریکایی گرفته تا قدردانی مهمانانی که پس از اقامت در کمپ، از تلاشهای ما تشکر کردهاند. واقفی میگوید: «هر بار که مهمانی به من میگوید اینجا بهترین جای زندگیاش بوده، حس میکنم تمام زحماتمان ارزشش را داشته است.»
متینآباد از بحرانها تا توسعه پایدار
شادی کابیانی
اکوکمپ کویری متینآباد، مجموعهای است که سکوت کویر را به آهنگی از آرامش تبدیل کرده. در آن، طبیعت و انسان در هماهنگی با یکدیگر زندگی میکنند و هر گوشهاش داستانی از عشق به طبیعت را روایت میکند. جایی که میتوانید در دل سکوت کویر به آرامش برسید و از دشواریهای زندگی شهری فاصله بگیرید.
اکوکمپ متینآباد بهعنوان نخستین اکوکمپ ایران در سال ۱۳۸۹ بهطور رسمی آغاز به کار کرده و توانست، افتخارات بینالمللی از جمله جایزه صلح و محیطزیست در سال ۲۰۱۵ و انتخاب بهعنوان یکی از ۱۸ سایت برتر اکوتوریستی جهان را از سوی سازمان ملل کسب کند.
این اقامتگاه کویری همواره با بحرانها و چالشهای مختلفی روبرو بوده است. از یکسو، بحرانهای اقتصادی ناشی از تحریمها و پاندمی کرونا بهشدت بر روند گردشگری اثر گذاشت. سفرهای بینالمللی به ایران کاهش یافت و این امر باعث کاهش چشمگیر گردشگران خارجی شد. متینآباد چون پایه خود را برجذب گردشگری ورودی بنا کرده بود دچار بحران شد. «محمدعلی اشرف واقفی» بهرهبردار متینآباد و کارآفرین گردشگری میگوید: «در آن شرایط، ما با کاهش شدید تعداد گردشگران روبهرو شدیم. این مشکلات، محدود به سفرهای خارجی هم نبود، بلکه گردشگران داخلی نیز بهدلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی کمتر به سمت کویر و مناطق بکر روی میآوردند.»
اما مشکل بزرگتر از اینها، به چالشهای اجتماعی و قضائی برمیگشت که ضربهای سنگین به کمپ وارد کرد. اکوکمپ متینآباد در سالهای اخیر با مسائلی پیرامون نوع پوشش کارکنان و گردشگران مواجه شد که منجر به تعطیلیهای موقت و پلمب کمپ شد. در این دوران، فشارهای اجتماعی و قوانین مربوط به حجاب باعث شد که کمپ با دستور مقامات قضائی و پلیس امنیت اجتماعی برای مدت زمانی تعطیل شود. این موضوع، یکی از بزرگترین بحرانهای تاریخ متینآباد بود اما سکوت کویر به من آموخت که در برابر طوفانها ایستادگی کنم و بدانم که هر چالشی گذراست. چیزی که ماندگار است، باور به درستی مسیری است که انتخاب کردهایم.»
آغازی در دل کویر
اشرف واقفی، با سه دهه تجربه در صنعت گردشگری و علاقه به طبیعت، تصمیم گرفت مکانی در دل کویر ایران بسازد: «بازار کار ما در ورود گردشگر از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی و آمریکا بود. دراین میان متوجه شدیم که اروپاییها که سرزمینشان سرسبز است، تمایل زیادی به سفر به کویر و صحراهای ما دارند. پس از شش ماه تحقیق، منطقهای در نزدیکی روستای متینآباد را برای راهاندازی کمپ انتخاب کردیم.»
این اکوکمپ در نزدیکی روستای متینآباد، بهعنوان یکی از نخستین کمپهای اکوتوریسم ایران، در منطقهای بکر راهاندازی شد. این کمپ با طراحی اقامتگاههایی نظیر کومههای سنتی، چادرهای کویری و اتاقهایی الهامگرفته از معماری کاروانسراهای تاریخی، ترکیبی از سنت و مدرنیته را ارائه میدهد. متینآباد پلی میان طبیعت، انسان و فرهنگ است. واقفی تأکید میکند: «همیشه معتقد بودم کویر ایران چیزی فراتر از شن و آفتاب است. اینجا مکانی است که میتواند انسان را به خودش بازگرداند و تجربهای متفاوت خلق کند.»
برای رسیدن به اکوکمپ متینآباد از تهران، باید از اتوبان قم-کاشان عبور کنید. پس از گذشت ۴۰ کیلومتر از عوارضی کاشان، وارد خروجی ابیانه شده و به سمت جنوب حرکت کنید. پس از گذر از شهر بادرود و روستای دهآباد، به روستای متینآباد خواهید رسید. بهترین زمان برای سفر به این منطقه، پاییز و زمستان است؛ فصولی که زیبایی کویر به اوج خود میرسد. اکوکمپ متینآباد در حال حاضر ۶۵ واحد اقامتی شامل ۱۳ کومه کاهگلی، شاهنشین، چادرهای خیمهای و اتاقهای کاروانسرا دارد.
تعامل با جامعه محلی؛ روح اکوکمپ
یکی از ویژگیهای این اکوکمپ، توجه ویژه به جامعه محلی است. به گفته واقفی: «از همان ابتدا، تمام کارکنان این اقامتگاه از روستای متینآباد و اطراف آن انتخاب شدند. این اقدام نه تنها اشتغالزایی ایجاد کرد، بلکه موجب مهاجرت معکوس جوانانی شد که بهدنبال کار به شهرها رفته بودند.» او میگوید: «امروز مردم روستا خود را بخشی از این پروژه میدانند. حس مالکیت و مسئولیتپذیری آنها بزرگترین دستاورد ماست. چراکه از همان ابتدا ما تصمیم گرفتیم متینآباد فقط یک مقصد گردشگری نباشد؛ بلکه نقطهای باشد که جامعه محلی را توانمند کند و گردشگران را با فرهنگ این منطقه آشنا سازد.»
خاطرات اکوکمپ متینآباد پر از لحظات شیرین و تلخ است. از زلزله بم و نجات یک گردشگر آمریکایی گرفته تا قدردانی مهمانانی که پس از اقامت در کمپ، از تلاشهای ما تشکر کردهاند. واقفی میگوید: «هر بار که مهمانی به من میگوید اینجا بهترین جای زندگیاش بوده، حس میکنم تمام زحماتمان ارزشش را داشته است.»
❤1
نیاز به شفافسازی برای طرح تفضیلی مصوب بافت تاریخی شیراز
منجی یا تخریبگر؟
فرزانه قبادی
طرح تفصیلی بافت پیرامون حرم شاهچراغ که با عنوان طرح ۵۷ هکتاری هم شناخته میشود، هفته گذشته و در سیزدهمین جلسه شورایعالی معماری و شهرسازی به تصویب رسید. هنوز جزئیات مربوط به این مصوبه منتشر نشده، اما وزارت میراثفرهنگی آن را دستاوردی در جهت حفظ بافت تاریخی شیراز میداند. برخی شنیدهها از حذف خط تخریبی که با نام «خط امیری» در سالهای گذشته توسط پژوهشگاه میراثفرهنگی پیشنهاد شده بود، در این مصوبه خبر میدهند؛ خطی که براساس آن ۹۵ پلاک در بافت تاریخی شیراز تخریب میشد. گویا وزارت میراثفرهنگی خط تخریبی را که خود پیشنهاد داده و مشاور طرح با آن مخالف بود، حذف کرده است و آن را دستاوردی بزرگ جلوه میدهد که موجب حفظ بافت تاریخی میشود. تصویب این طرح که مسئولان آن را منجی بافت تاریخی شیراز میدانند، در شرایطی صورت گرفته که تخریبها پس از ثبت این محدوده تاریخی در فهرست میراث ملی همچنان ادامه دارد و گودبرداری یک پروژه جدید در عرصه این اثر ثبت ملی مدتی است آغاز شده و در محدودهای محصورشده در حال پیشروی است.
بهگفته «غلامرضا کاظمیان»، دبیر شورایعالی شهرسازی و معماری، «با رعایت سیاستهای مصوب شورایعالی، الزامات حفاظت از اثر ثبت ملی بافت تاریخی شیراز و با رعایت حداقل مداخله در بافت، ایجاد زمینههای احیای بافت تاریخی بین دو حرم شاهچراغ و سیدعلاءالدین حسین از طریق ساماندهی مزار امامزادگان و تأمین خدمات پشتیبان سکونت در مرکز محلهها به کارفرمایی سازمان مجری ساختمانها و تأسیسات عمومی و دولتی تهیه شد و پیش از طرح در جلسه شورا در کمیته فنی با حضور دستگاههای ذیمدخل از جمله وزارت میراثفرهنگی و مدیریت استان فارس و نمایندگان تولیت آستان مورد بررسی کارشناسی قرار گرفت. تهیه این طرح با حفظ و رعایت جایگاه و منزلت محدوده پیرامون حرم شاهچراغ و ارتقای زندگی مجاوران حرم و زائران، الزامات میراثفرهنگی و تأمین نیازهای خدماتی زائران و مجاوران در ساختمانها و بافتهای موجود انجام شد». سؤالی که میتوان مطرح کرد، این است که اگر بنا بود زندگی مجاوران حرم ارتقا داده شود، چرا زودتر به آن رسیدگی نشد تا مردم ساکن در این محدوده به اجبار و با تهدید خانههای خود را با دریافت حداقل مبلغ تعیینشده برای زمینهایشان ترک نکنند؟ چرا مسئولان اینقدر دیر به فکر زندگی ساکنان این محدوده افتادند؟
فعالان میراث فرهنگی هنوز از جزئیات طرح خبر ندارند و اطلاعاتشان از این مصوبه محدود به همان اظهاراتی است که در رسانههای رسمی منتشر شده است و میگویند تا زمانی که جزئیات دقیقی از آن را نداشته باشند، اظهارنظری نخواهند کرد. یکی از کسانی که در دهه گذشته پیگیر موضوع بافت تاریخی شیراز بوده و تلاشهایی برای ایجاد حساسیت عمومی نسبت به تخریب این محدوده تاریخی داشته، «محمدمهدی کلانتری» است که در گفتوگو با «پیام ما» درباره تصویب این طرح میگوید: «در گفتوگو با برخی کارشناسان وزارت راهوشهرسازی شنیدهام که طرح بدون هیچ تخریب یا اضافه شدن صحن جدید تصویب شده است. منظور از «صحن جدید» همان صحن بین دو آستان شاهچراغ و علاءالدین حسین است؛ وگرنه صحن شرقی حرم در طرح ۵۷ هکتاری پیشبینی شده است. این طرح در یک زمین خالی که بناهای آن قبلاً تخریب شده، اجرا خواهد شد.»
منبع: پیام ما
منجی یا تخریبگر؟
فرزانه قبادی
طرح تفصیلی بافت پیرامون حرم شاهچراغ که با عنوان طرح ۵۷ هکتاری هم شناخته میشود، هفته گذشته و در سیزدهمین جلسه شورایعالی معماری و شهرسازی به تصویب رسید. هنوز جزئیات مربوط به این مصوبه منتشر نشده، اما وزارت میراثفرهنگی آن را دستاوردی در جهت حفظ بافت تاریخی شیراز میداند. برخی شنیدهها از حذف خط تخریبی که با نام «خط امیری» در سالهای گذشته توسط پژوهشگاه میراثفرهنگی پیشنهاد شده بود، در این مصوبه خبر میدهند؛ خطی که براساس آن ۹۵ پلاک در بافت تاریخی شیراز تخریب میشد. گویا وزارت میراثفرهنگی خط تخریبی را که خود پیشنهاد داده و مشاور طرح با آن مخالف بود، حذف کرده است و آن را دستاوردی بزرگ جلوه میدهد که موجب حفظ بافت تاریخی میشود. تصویب این طرح که مسئولان آن را منجی بافت تاریخی شیراز میدانند، در شرایطی صورت گرفته که تخریبها پس از ثبت این محدوده تاریخی در فهرست میراث ملی همچنان ادامه دارد و گودبرداری یک پروژه جدید در عرصه این اثر ثبت ملی مدتی است آغاز شده و در محدودهای محصورشده در حال پیشروی است.
بهگفته «غلامرضا کاظمیان»، دبیر شورایعالی شهرسازی و معماری، «با رعایت سیاستهای مصوب شورایعالی، الزامات حفاظت از اثر ثبت ملی بافت تاریخی شیراز و با رعایت حداقل مداخله در بافت، ایجاد زمینههای احیای بافت تاریخی بین دو حرم شاهچراغ و سیدعلاءالدین حسین از طریق ساماندهی مزار امامزادگان و تأمین خدمات پشتیبان سکونت در مرکز محلهها به کارفرمایی سازمان مجری ساختمانها و تأسیسات عمومی و دولتی تهیه شد و پیش از طرح در جلسه شورا در کمیته فنی با حضور دستگاههای ذیمدخل از جمله وزارت میراثفرهنگی و مدیریت استان فارس و نمایندگان تولیت آستان مورد بررسی کارشناسی قرار گرفت. تهیه این طرح با حفظ و رعایت جایگاه و منزلت محدوده پیرامون حرم شاهچراغ و ارتقای زندگی مجاوران حرم و زائران، الزامات میراثفرهنگی و تأمین نیازهای خدماتی زائران و مجاوران در ساختمانها و بافتهای موجود انجام شد». سؤالی که میتوان مطرح کرد، این است که اگر بنا بود زندگی مجاوران حرم ارتقا داده شود، چرا زودتر به آن رسیدگی نشد تا مردم ساکن در این محدوده به اجبار و با تهدید خانههای خود را با دریافت حداقل مبلغ تعیینشده برای زمینهایشان ترک نکنند؟ چرا مسئولان اینقدر دیر به فکر زندگی ساکنان این محدوده افتادند؟
فعالان میراث فرهنگی هنوز از جزئیات طرح خبر ندارند و اطلاعاتشان از این مصوبه محدود به همان اظهاراتی است که در رسانههای رسمی منتشر شده است و میگویند تا زمانی که جزئیات دقیقی از آن را نداشته باشند، اظهارنظری نخواهند کرد. یکی از کسانی که در دهه گذشته پیگیر موضوع بافت تاریخی شیراز بوده و تلاشهایی برای ایجاد حساسیت عمومی نسبت به تخریب این محدوده تاریخی داشته، «محمدمهدی کلانتری» است که در گفتوگو با «پیام ما» درباره تصویب این طرح میگوید: «در گفتوگو با برخی کارشناسان وزارت راهوشهرسازی شنیدهام که طرح بدون هیچ تخریب یا اضافه شدن صحن جدید تصویب شده است. منظور از «صحن جدید» همان صحن بین دو آستان شاهچراغ و علاءالدین حسین است؛ وگرنه صحن شرقی حرم در طرح ۵۷ هکتاری پیشبینی شده است. این طرح در یک زمین خالی که بناهای آن قبلاً تخریب شده، اجرا خواهد شد.»
منبع: پیام ما
پس از این ماجرا و در جریان بازدیدها و گفتوگو با برخی از قدیمیهای راهآهن از وجود برخی تونلهای دیگر نیز اطمینان حاصل کردم. در همین راستا با تهیه گزارشی موضوع را در اداره کل میراثفرهنگی خوزستان و حتی بخشهایی از وزارتخانه مطرح و خواستار رایزنی با شرکت راهآهن شدم.
پیگیری موضوع مرمت و بهرهبرداری با کاربری فرهنگی تونل را به عنوان یک مطالبه فرهنگی به جد پیگیر شده و حتی پیشنهاد راهاندازی بخشی به عنوان موزه، مرکز اسناد تاریخ راهآهن جنوب یا گالری با کاربری گردشگری را با کارشناسان و مسئولین وقت مطرح کردم.
در ادامه چندین بررسی میدانی خود، سرانجام در ۱۹ دیماه ۱۴۰۳ با غلامرضا مرثیهزاده از پرسنل قدیمی راهآهن، مصاحبه ویدئویی کردم و این نیروی بازنشسته تمامی تحقیقات یک سال گذشته ما را تایید کرده و بر مشاهدات خود از بخشهای مختلف تونل که به بیمارستان رازی و رودخانه راه دارد و در طول دوران اشتغال در راهآهن بارها تمام تونلها را از نزدیک و بارها دیده بود، تاکید کرد.
بنا به گفته برخی از افراد آگاه، تونل در بخشهایی با دو مسیر به سمت رودخانه کارون و بیمارستان رازی تقسیم میشود که البته بخشهایی از مسیر تونل به دلیل ملاحظاتی مسدود شده، اما قابلیت بازگشایی دارد.
با وجود ثبت جهانی راهآهن و قدمت و ارزش خط راهآهن جنوب، مرمت و احیا این تونل زیرزمینی که به بیرون از محوطه راهآهن دسترسی دارد به عنوان یک مطالبه و اولویت فرهنگی بارها در محافل میراثی مطرح گردیده تا به عنوان بخشی از تاریخ یک میراث جهانی نه تنها مورد بازدید عموم، بلکه در پژوهشهای دانشگاهی و کارشناسی نیز از آن مورد استفاده قرار گیرد.
نکته قابل توجه اینکه ورودی بنای آجری و راهرو آن با دیوارکوب چوبی و سقف آن با دیوار کاذب تزئین شده است و تاکنون نه تنها از این اتاقها استفادهای نشده، بلکه به حال خود نیز رها شدهاند.
پیش از انقلاب از این مکان به عنوان دفاتر ستادی و در دوران جنگ تحمیلی به عنوان محلی برای بایگانی اسناد، کارگزینی و پناهگاه مورد استفاده قرار میگرفت.
از تونلی که به سمت رودخانه کارون هدایت میشود نیز در دهههای نخست شکلگیری راهآهن و دورههای بعد و به خصوص در دورانی که کشتیرانی در کارون رونق داشت برای انتقال ادوات نظامی و تونل دسترسی به بیمارستان رازی (راهآهن) برای انتقال مجروحین مورد بهرهبرداری قرار میگرفت.
بایسته است که به پاس یکصد سالگی انتخاب مجدد اهواز در سال ۱۳۰۴ شمسی به عنوان مرکز استان خوزستان که به دنبال آن توسعه شهر و ایجاد برخی زیرساختها از جمله راهاندازی خط راهآهن جنوب به مرکز ایران را در پی داشت، تونلهای راهآهن اهواز مرمت و احیا و بهرهبرداری شوند.
هرگونه اقدام فرهنگی در راستای معرفی هر چه بهتر این نونل ها می تواند به جذب گردشگر بیشتر و در نهایت رونق اقتصادی در حوزه گردشگری تاریخی شهر اهواز منجر شود و نیاز است تا مدیران میراثفرهنگی خوزستان به سرعت این موضوع را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند. تعلل در مرمت و احیای این تونل، نه تنها به فراموشی هر چه بیشتر این اثر تاریخی، بلکه به حذف تدریجی یکی از جاذبه های گردشگری شهر اهواز منجر خواهد شد
پیگیری موضوع مرمت و بهرهبرداری با کاربری فرهنگی تونل را به عنوان یک مطالبه فرهنگی به جد پیگیر شده و حتی پیشنهاد راهاندازی بخشی به عنوان موزه، مرکز اسناد تاریخ راهآهن جنوب یا گالری با کاربری گردشگری را با کارشناسان و مسئولین وقت مطرح کردم.
در ادامه چندین بررسی میدانی خود، سرانجام در ۱۹ دیماه ۱۴۰۳ با غلامرضا مرثیهزاده از پرسنل قدیمی راهآهن، مصاحبه ویدئویی کردم و این نیروی بازنشسته تمامی تحقیقات یک سال گذشته ما را تایید کرده و بر مشاهدات خود از بخشهای مختلف تونل که به بیمارستان رازی و رودخانه راه دارد و در طول دوران اشتغال در راهآهن بارها تمام تونلها را از نزدیک و بارها دیده بود، تاکید کرد.
بنا به گفته برخی از افراد آگاه، تونل در بخشهایی با دو مسیر به سمت رودخانه کارون و بیمارستان رازی تقسیم میشود که البته بخشهایی از مسیر تونل به دلیل ملاحظاتی مسدود شده، اما قابلیت بازگشایی دارد.
با وجود ثبت جهانی راهآهن و قدمت و ارزش خط راهآهن جنوب، مرمت و احیا این تونل زیرزمینی که به بیرون از محوطه راهآهن دسترسی دارد به عنوان یک مطالبه و اولویت فرهنگی بارها در محافل میراثی مطرح گردیده تا به عنوان بخشی از تاریخ یک میراث جهانی نه تنها مورد بازدید عموم، بلکه در پژوهشهای دانشگاهی و کارشناسی نیز از آن مورد استفاده قرار گیرد.
نکته قابل توجه اینکه ورودی بنای آجری و راهرو آن با دیوارکوب چوبی و سقف آن با دیوار کاذب تزئین شده است و تاکنون نه تنها از این اتاقها استفادهای نشده، بلکه به حال خود نیز رها شدهاند.
پیش از انقلاب از این مکان به عنوان دفاتر ستادی و در دوران جنگ تحمیلی به عنوان محلی برای بایگانی اسناد، کارگزینی و پناهگاه مورد استفاده قرار میگرفت.
از تونلی که به سمت رودخانه کارون هدایت میشود نیز در دهههای نخست شکلگیری راهآهن و دورههای بعد و به خصوص در دورانی که کشتیرانی در کارون رونق داشت برای انتقال ادوات نظامی و تونل دسترسی به بیمارستان رازی (راهآهن) برای انتقال مجروحین مورد بهرهبرداری قرار میگرفت.
بایسته است که به پاس یکصد سالگی انتخاب مجدد اهواز در سال ۱۳۰۴ شمسی به عنوان مرکز استان خوزستان که به دنبال آن توسعه شهر و ایجاد برخی زیرساختها از جمله راهاندازی خط راهآهن جنوب به مرکز ایران را در پی داشت، تونلهای راهآهن اهواز مرمت و احیا و بهرهبرداری شوند.
هرگونه اقدام فرهنگی در راستای معرفی هر چه بهتر این نونل ها می تواند به جذب گردشگر بیشتر و در نهایت رونق اقتصادی در حوزه گردشگری تاریخی شهر اهواز منجر شود و نیاز است تا مدیران میراثفرهنگی خوزستان به سرعت این موضوع را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند. تعلل در مرمت و احیای این تونل، نه تنها به فراموشی هر چه بیشتر این اثر تاریخی، بلکه به حذف تدریجی یکی از جاذبه های گردشگری شهر اهواز منجر خواهد شد
واکنشها به حذف پژوهشگاه میراثفرهنگی
اقدامی علیه پژوهش و کارشناسی
✍🏻زهرا کشوری
آیا پژوهشگاه میراث فرهنگی به عنوان «مغز متفکر» وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی حذف میشود؟ پژوهشهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که مجلسیها چنین رویکردی به بسیاری از پژوهشگاههای کشور از جمله پژوهشگاه میراث فرهنگی دارند.
سیدمحمد بهشتی در گفتوگو با «ایران» پژوهشگاه میراث فرهنگی را یک دستگاه حاکمیتی میداند که شباهتی با دیگر پژوهشگاههای کشور ندارد. او تصمیم به حذف این پژوهشگاه را نشانه نشناختن کارکرد این بخش حاکمیتی میداند. او درباره اینکه چه کار باید کرد تا پژوهشگاه حفظ شود میگوید: وزارت میراث فرهنگی باید فعال باشد، برود در مجلس توضیح بدهد، فعالیت کند، توجیه کند و بعد مردم ایران دعا کنند که آنها چنین اشتباه بزرگی را مرتکب نشوند.
شهاب طلایی، کارشناس میراث فرهنگی اعتقاد دارد فقدان نقش آفرینی پژوهشگاه در تصمیمات مهم وزارت میراث فرهنگی، سیاستگذاران را به این نتیجه رسانده که وجود این پژوهشگاه ضروری نیست. او میگوید که امروز دانشگاهها رقیب جدی پژوهشگاه میراث فرهنگی هستند ؛ مقایسهای که مخالفت سید محمد بهشتی و ملیحه مهدی آبادی کارشناس ارشد مرمت را به دنبال دارد. این دو تأکید میکنند دانشگاهها هرگز نمیتوانند جای خالی پژوهشگاه را پر کنند. بهشتی در واکنش به این نظر میگوید: اشتباه میکنند چون دانشگاهها آموزش میدهند، پژوهش نمیکنند. بفرمایید دانشگاه تهران به عنوان قدیمیترین دانشگاه باستان شناسی چه فعالیت پژوهشی داشته است؟ یک مرکز باستان شناسی دارند در خیابان ولیعصر. یک گزارش بدهند بگویند ما در طول سالها این کارها را انجام دادهایم. اگر احیاناً پژوهشهایی هم انجام دادهاند برای پژوهشگاه بوده است.مهدی آبادی هم میگوید: در مقابل این اندیشه که دانشگاهها میتوانند جایگزین پژوهشگاه شوند باید بگوییم این اندیشه از سوی کسانی مطرح میشود که وظایف ذاتی و حاکمیتی پژوهشگاه را نمیشناسند و صرفاً با توجه به گزارشی که از عملکرد پژوهشگاه به مجلس ارائه شده نظر میدهند. اولاً گزارش ارائه شده چون از معیارهای درستی برای سنجش، روش شناسی و دادههای آماری استفاده نکرده، ارزیابیاش علمی نبوده وقابل دفاع نیست. دوماً در سالهای گذشته منابع مالی و انسانی و تجهیزاتی و حتی مکانی پژوهشگاه در سطح بسیار نازلی قرار گرفته است که توان انجام کارهای جدی را ازآن سلب کرده. مثل این است که شما استخر آبی برای آبیاری دارید اما آب را از سرچشمه قطع کنید و بعد توقع داشته باشید که مزارع و باغهای پر ثمری هم داشته باشید! بدیهی است که امری محال است. یعنی اتفاقی که برای پژوهشگاه افتاده این است که سرچشمهاش را خشکاندهاند.
بخوانید:
منبع: روزنامه ایران
مهدی آبادی تأکید میکند که دانشگاهها نمیتوانند جایگزین پژوهشگاه بشوند، چون پژوهشگاه نه تنها ماهیت علمی و پژوهشی دارد بلکه وظیفه حاکمیتی، سیاستگذاری و برنامهریزی برای گسترش دانش و پاسخگویی به مسائل در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و هنرهای ملی را در میان مردم و در دستگاههای اجرایی دارد. آنهم نه فقط در وزارت میراث فرهنگی بلکه در همه وزارتخانههایی که با میراث فرهنگی مواجه میشوند، مانند راه و شهرسازی، وزارت کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد و حتی وزارت امور خارجه. این امر از عهده دانشگاهها بر نمیآید چون انجام این امر چند وجهی است و دانشگاهها نهایتاً دو وجه آموزش و پژوهش را دارند. اگر بخواهید حق حاکمیتی پژوهشگاه را به دانشگاه واگذار کنید در وظایف اصلی آن که آموزش و تربیت متخصص است، نخواهد گنجید. اگر وظایف دانشگاه را تغییر دهید دانشگاه میشود همین پژوهشگاه. بنابراین حفظ پژوهشگاه میراث فرهنگی امری اجتنابناپذیر و ضروری است.
مهدی آبادی میگوید: 80 سال پیش دانشگاه تهران بهترین انسان شناسان ایران را داشت اما مرکز مردم شناسی در وزارت فرهنگ و هنر تشکیل شد تا عهده دار امر مردم نگاری و مردم شناسی ایران شود. میتوانیم بگوییم استادان دانشگاه تهران توان پژوهش مردم شناسی نداشتند؟ ایجاد اداره کل باستانشناسی، اداره حفاظت از محوطهها و ابنیه تاریخی، اداره کل موزهها که در نهایت منجر به سازمان میراث فرهنگی شدهاند نشانگر نیاز کشور به شکلگیری مراکز پژوهشی- حاکمیتی مانند پژوهشگاه بوده و همچنان هست. دانشگاه همان وظایف تربیت پژوهشگر را بهخوبی انجام دهد کافی است که در دهههای اخیر از عهده این امر نیز بهخوبی بر نیامده است. او بررسی پایان نامه دانشجویی از کارشناسی تا دکترا در حوزههای میراث فرهنگی را مثال میزند و میگوید: این ضعف به وضوح قابل مشاهده است. مگر میشود حفاظت و مرمت اشیای منحصر به یک موزه تاریخی را به دانشجویان یک دانشگاه سپرد؟!
زخم ادغام
اقدامی علیه پژوهش و کارشناسی
✍🏻زهرا کشوری
آیا پژوهشگاه میراث فرهنگی به عنوان «مغز متفکر» وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی حذف میشود؟ پژوهشهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که مجلسیها چنین رویکردی به بسیاری از پژوهشگاههای کشور از جمله پژوهشگاه میراث فرهنگی دارند.
سیدمحمد بهشتی در گفتوگو با «ایران» پژوهشگاه میراث فرهنگی را یک دستگاه حاکمیتی میداند که شباهتی با دیگر پژوهشگاههای کشور ندارد. او تصمیم به حذف این پژوهشگاه را نشانه نشناختن کارکرد این بخش حاکمیتی میداند. او درباره اینکه چه کار باید کرد تا پژوهشگاه حفظ شود میگوید: وزارت میراث فرهنگی باید فعال باشد، برود در مجلس توضیح بدهد، فعالیت کند، توجیه کند و بعد مردم ایران دعا کنند که آنها چنین اشتباه بزرگی را مرتکب نشوند.
شهاب طلایی، کارشناس میراث فرهنگی اعتقاد دارد فقدان نقش آفرینی پژوهشگاه در تصمیمات مهم وزارت میراث فرهنگی، سیاستگذاران را به این نتیجه رسانده که وجود این پژوهشگاه ضروری نیست. او میگوید که امروز دانشگاهها رقیب جدی پژوهشگاه میراث فرهنگی هستند ؛ مقایسهای که مخالفت سید محمد بهشتی و ملیحه مهدی آبادی کارشناس ارشد مرمت را به دنبال دارد. این دو تأکید میکنند دانشگاهها هرگز نمیتوانند جای خالی پژوهشگاه را پر کنند. بهشتی در واکنش به این نظر میگوید: اشتباه میکنند چون دانشگاهها آموزش میدهند، پژوهش نمیکنند. بفرمایید دانشگاه تهران به عنوان قدیمیترین دانشگاه باستان شناسی چه فعالیت پژوهشی داشته است؟ یک مرکز باستان شناسی دارند در خیابان ولیعصر. یک گزارش بدهند بگویند ما در طول سالها این کارها را انجام دادهایم. اگر احیاناً پژوهشهایی هم انجام دادهاند برای پژوهشگاه بوده است.مهدی آبادی هم میگوید: در مقابل این اندیشه که دانشگاهها میتوانند جایگزین پژوهشگاه شوند باید بگوییم این اندیشه از سوی کسانی مطرح میشود که وظایف ذاتی و حاکمیتی پژوهشگاه را نمیشناسند و صرفاً با توجه به گزارشی که از عملکرد پژوهشگاه به مجلس ارائه شده نظر میدهند. اولاً گزارش ارائه شده چون از معیارهای درستی برای سنجش، روش شناسی و دادههای آماری استفاده نکرده، ارزیابیاش علمی نبوده وقابل دفاع نیست. دوماً در سالهای گذشته منابع مالی و انسانی و تجهیزاتی و حتی مکانی پژوهشگاه در سطح بسیار نازلی قرار گرفته است که توان انجام کارهای جدی را ازآن سلب کرده. مثل این است که شما استخر آبی برای آبیاری دارید اما آب را از سرچشمه قطع کنید و بعد توقع داشته باشید که مزارع و باغهای پر ثمری هم داشته باشید! بدیهی است که امری محال است. یعنی اتفاقی که برای پژوهشگاه افتاده این است که سرچشمهاش را خشکاندهاند.
بخوانید:
منبع: روزنامه ایران
مهدی آبادی تأکید میکند که دانشگاهها نمیتوانند جایگزین پژوهشگاه بشوند، چون پژوهشگاه نه تنها ماهیت علمی و پژوهشی دارد بلکه وظیفه حاکمیتی، سیاستگذاری و برنامهریزی برای گسترش دانش و پاسخگویی به مسائل در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و هنرهای ملی را در میان مردم و در دستگاههای اجرایی دارد. آنهم نه فقط در وزارت میراث فرهنگی بلکه در همه وزارتخانههایی که با میراث فرهنگی مواجه میشوند، مانند راه و شهرسازی، وزارت کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد و حتی وزارت امور خارجه. این امر از عهده دانشگاهها بر نمیآید چون انجام این امر چند وجهی است و دانشگاهها نهایتاً دو وجه آموزش و پژوهش را دارند. اگر بخواهید حق حاکمیتی پژوهشگاه را به دانشگاه واگذار کنید در وظایف اصلی آن که آموزش و تربیت متخصص است، نخواهد گنجید. اگر وظایف دانشگاه را تغییر دهید دانشگاه میشود همین پژوهشگاه. بنابراین حفظ پژوهشگاه میراث فرهنگی امری اجتنابناپذیر و ضروری است.
مهدی آبادی میگوید: 80 سال پیش دانشگاه تهران بهترین انسان شناسان ایران را داشت اما مرکز مردم شناسی در وزارت فرهنگ و هنر تشکیل شد تا عهده دار امر مردم نگاری و مردم شناسی ایران شود. میتوانیم بگوییم استادان دانشگاه تهران توان پژوهش مردم شناسی نداشتند؟ ایجاد اداره کل باستانشناسی، اداره حفاظت از محوطهها و ابنیه تاریخی، اداره کل موزهها که در نهایت منجر به سازمان میراث فرهنگی شدهاند نشانگر نیاز کشور به شکلگیری مراکز پژوهشی- حاکمیتی مانند پژوهشگاه بوده و همچنان هست. دانشگاه همان وظایف تربیت پژوهشگر را بهخوبی انجام دهد کافی است که در دهههای اخیر از عهده این امر نیز بهخوبی بر نیامده است. او بررسی پایان نامه دانشجویی از کارشناسی تا دکترا در حوزههای میراث فرهنگی را مثال میزند و میگوید: این ضعف به وضوح قابل مشاهده است. مگر میشود حفاظت و مرمت اشیای منحصر به یک موزه تاریخی را به دانشجویان یک دانشگاه سپرد؟!
زخم ادغام
مخالفت وزیر میراثفرهنگی به الحاق باغ عباسآباد به حریم شهری
در انتظار تجدید نظر برای نجات یک اثر جهانی
✍🏻ستاره حجتی
باوجود رد صریح و نامه روشن وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به وزیر راه وشهرسازی، شورایعالی معماری و شهرسازی بند ۱۱ طرح جامع بهشهر، یعنی الحاق پایگاه جهانی باغ عباسآباد بهشهر به حریم شهر، را پذیرفت و ابلاغ کرد. ابلاغی که با واکنش متولیان و فعالان میراثفرهنگی کشور مواجه شد. حالا در هفته پیشرو قرار است این موضوع دوباره بررسی شود. در نامه «صالحی امیری» بهصراحت قید شده است که تعهدات ایران در پلن مدیریتی این طرح، در زمان ثبت جهانی، امکان این الحاق را نمیدهد و درصورت انجام آن، این اثر از فهرست میراث جهانی خارج خواهد شد. اما شهردار بهشهر گوش به نامههای وزیر نداشته و الحاق آن را پیگیری میکند. این درحالیاست که بناهای تاریخی در محدوده شهری بهشهر، بدون مرمت یا حفاظت، به حال خود رها شدهاند. موضوعی که در این کشمکش چهارساله و از زمان شروع بازنگری در طرح جامع بهشهر، به یک اصلاحیه عجیب در مصوبه شورای برنامهریزی و توسعه مازندران تبدیل شده است. اول دیماه ۱۴۰۰، این شورا با الحاق مجموعه باغ عباسآباد به بافت شهر مخالفت کرد، اما دو روز بعد، در یک اصلاحیه آن را پذیرفت.
یک اصلاحیه عجیب
بااینحال، شهرداری بهشهر همچنان در صدد این الحاق است. پیشتر و در سال ۱۴۰۰، هنگامی که موضوع بازنگری طرح جامع بهشهر و الحاق بافت عباسآباد به محدوده بافت شهری مطرح شده بود، شورای برنامهریزی استان نیز با این الحاق مخالفت کرده بود. در تصویبنامه سازمان مدیریت و برنامهریزی مازندران، دبیرخانه شورای برنامهریزی و توسعه مازندران در بند ۳، به تاریخ اول خرداد ۱۴۰۰، آمده است: «طرح جامع شهر بهشهر طبق نقشههای ارائهشده و محدوده به مساحت ۱۳۵۵.۸ هکتار (آببندان از محدوده شهر خارج و مساحت آن از مساحت ذکرشده کسر شود) و حریم به مساحت ۴۳۴۹ هکتار، بدون احتساب مساحت باغ تاریخی عباسآباد (طبق نامه مدیرکل امور پایگاههای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مبنیبر مخالفت با الحاق بخشی از عرصه و حریم باغ میراث جهانی عباسآباد به حریم بهشهر) به تصویب رسید. نقشههای پیشنهادی باید بر اساس مصوبه شورای برنامهریزی تدقیق و سپس به دبیرخانه شورایعالی معماری و شهرسازی ارسال شود.»
بچه یتیم بیشناسنامه
حالا شهردار بهشهر به استناد اصلاحیهای که بهرغم مخالفت وزارت میراثفرهنگی طی دو روز انجام شده است، سایت جهانیای را که شناسنامه بینالمللی دارد، بچه یتیمی توصیف کرده است که شناسنامه ندارد.
ایسنا بهنقل از «یاسر احمدی» نوشت: «شهرداری به قانون تمکین میکند که نمونه آن توقف تبدیل «سالارتپه» به پارک جنگلی بهدلیل اخطار ادارهکل میراث در سال ۱۳۹۵ بود. از ۹۵ تاکنون آیا یک آجر روی آجر گذاشته شد؟ هر تکه عباسآباد در دست یک ارگان قرار دارد و باید مدیریت یکپارچه اتفاق بیفتد. دوستان میراث با کلمه توسعه یا به زبان خودشان مرمت، احیا و نگهداری درگیری شدید دارند، اما این مرمت حتی به زبان خودشان هم اتفاق نیفتاده و نمیافتد.»
منبع: پیام ما
ادامه این مطلب را میتوانید در تلگرام میراث خبر و سایت پیا ما بخوانید:
https://payamema.ir/payam/123725
در انتظار تجدید نظر برای نجات یک اثر جهانی
✍🏻ستاره حجتی
باوجود رد صریح و نامه روشن وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به وزیر راه وشهرسازی، شورایعالی معماری و شهرسازی بند ۱۱ طرح جامع بهشهر، یعنی الحاق پایگاه جهانی باغ عباسآباد بهشهر به حریم شهر، را پذیرفت و ابلاغ کرد. ابلاغی که با واکنش متولیان و فعالان میراثفرهنگی کشور مواجه شد. حالا در هفته پیشرو قرار است این موضوع دوباره بررسی شود. در نامه «صالحی امیری» بهصراحت قید شده است که تعهدات ایران در پلن مدیریتی این طرح، در زمان ثبت جهانی، امکان این الحاق را نمیدهد و درصورت انجام آن، این اثر از فهرست میراث جهانی خارج خواهد شد. اما شهردار بهشهر گوش به نامههای وزیر نداشته و الحاق آن را پیگیری میکند. این درحالیاست که بناهای تاریخی در محدوده شهری بهشهر، بدون مرمت یا حفاظت، به حال خود رها شدهاند. موضوعی که در این کشمکش چهارساله و از زمان شروع بازنگری در طرح جامع بهشهر، به یک اصلاحیه عجیب در مصوبه شورای برنامهریزی و توسعه مازندران تبدیل شده است. اول دیماه ۱۴۰۰، این شورا با الحاق مجموعه باغ عباسآباد به بافت شهر مخالفت کرد، اما دو روز بعد، در یک اصلاحیه آن را پذیرفت.
یک اصلاحیه عجیب
بااینحال، شهرداری بهشهر همچنان در صدد این الحاق است. پیشتر و در سال ۱۴۰۰، هنگامی که موضوع بازنگری طرح جامع بهشهر و الحاق بافت عباسآباد به محدوده بافت شهری مطرح شده بود، شورای برنامهریزی استان نیز با این الحاق مخالفت کرده بود. در تصویبنامه سازمان مدیریت و برنامهریزی مازندران، دبیرخانه شورای برنامهریزی و توسعه مازندران در بند ۳، به تاریخ اول خرداد ۱۴۰۰، آمده است: «طرح جامع شهر بهشهر طبق نقشههای ارائهشده و محدوده به مساحت ۱۳۵۵.۸ هکتار (آببندان از محدوده شهر خارج و مساحت آن از مساحت ذکرشده کسر شود) و حریم به مساحت ۴۳۴۹ هکتار، بدون احتساب مساحت باغ تاریخی عباسآباد (طبق نامه مدیرکل امور پایگاههای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مبنیبر مخالفت با الحاق بخشی از عرصه و حریم باغ میراث جهانی عباسآباد به حریم بهشهر) به تصویب رسید. نقشههای پیشنهادی باید بر اساس مصوبه شورای برنامهریزی تدقیق و سپس به دبیرخانه شورایعالی معماری و شهرسازی ارسال شود.»
بچه یتیم بیشناسنامه
حالا شهردار بهشهر به استناد اصلاحیهای که بهرغم مخالفت وزارت میراثفرهنگی طی دو روز انجام شده است، سایت جهانیای را که شناسنامه بینالمللی دارد، بچه یتیمی توصیف کرده است که شناسنامه ندارد.
ایسنا بهنقل از «یاسر احمدی» نوشت: «شهرداری به قانون تمکین میکند که نمونه آن توقف تبدیل «سالارتپه» به پارک جنگلی بهدلیل اخطار ادارهکل میراث در سال ۱۳۹۵ بود. از ۹۵ تاکنون آیا یک آجر روی آجر گذاشته شد؟ هر تکه عباسآباد در دست یک ارگان قرار دارد و باید مدیریت یکپارچه اتفاق بیفتد. دوستان میراث با کلمه توسعه یا به زبان خودشان مرمت، احیا و نگهداری درگیری شدید دارند، اما این مرمت حتی به زبان خودشان هم اتفاق نیفتاده و نمیافتد.»
منبع: پیام ما
ادامه این مطلب را میتوانید در تلگرام میراث خبر و سایت پیا ما بخوانید:
https://payamema.ir/payam/123725
پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران
تصمیمگیری دو روزه برای باغ جهانی عباسآباد
«بهرغم اعلام صریح وزارت متبوع مبنیبر قرارگیری «اثر جهانی باغ عباسآباد در بهشهر» در حریم شهر، متأسفانه طبق اسناد ابلاغی طرح جامع بهشهر، همچنان باغ عباسآباد در حریم شهر قرار دارد.
👍1
گزارش میدانی از حالو هوای این روزهای منطقه آزاد چابهار-قسمت یک
وقتی از مکران حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
فاطمه علی اصغر
کرانه مرزهای جنوبی ایران این روزها جنجالی شده و حرف پایتخت شدنش سر زبانها افتاده. عجیب اینجاست که کمتر کسی دقیق و روشن میداند، مکران کجاست؟ چگونه جغرافیایی دارد؟ فرهنگش چگونه است؟ فقط همه میدانند که خیلی دور است؛ دورترین کرانه مرزی ایران. فاصله بین تهران تا چابهار ۱۸۰۰ کیلومتر است.
هتل شلوغ است. یک خانواده میخواهند برای فردا برنامهریزی کنند. یکیشان میگوید: «برویم مکران؟» آن یکی میپرسد: «حالا کجا هست؟» یاد کتاب حکایت بلوچ زندمقدم میافتم: «حکایت بلوچ، داستان زندگی است. در باب نام مردم است و نان آنها. درباره آب است و باد و خاک و آتش. واگویی افسانهها و واقعیتها، اسطورهها و تاریخها، شادیها و غمها. اجاقهای گرم زیر آسمان پرستاره.» شاید این سوال خیلیها باشد، مکران کجاست؟ مکران نام بلوچی دریای عمان است تنها دریای ایران که به اقیانوس پیوند میخورد.
حالا که بحث پایتخت شدن کرانههای مکران به میان آمده، خیلیها برای نخستینبار نگاهشان به این منطقه جذب شده، اما دقیقا نمیدانند؛ وقتی از مکران حرف میزنیم از کجا حرف میزنیم؟ شاید برای اینکه در تقسیمات کشوری عنوانی به نام مکران وجود ندارد. مکران نامی بوده که بیش از هزار سال پیش به ایالتی که از کرمان آغاز میشد و تا دریا ادامه داشت، میگفتند. حافظ ابرو در جلد سوم کتاب جغرافیایاش مینویسد: «حد شرقی کرمان، زمین مکران است. بیابانی که بین کرمان و بحر است. این بیابان میان کرمان و سجستان(سیستان امروزی) و خراسان واقع شده و جنوبی کرمان بحر مکران است.» امروزه این مفهوم تاریخی را اینگونه میتوان شناخت: مکران (Makoran) به شهرهای سواحل جنوبی بلوچستان میگویند که به طول حدودا هزار کیلومتر ادامه دارد. از جاسک و میناب شروع میشود تا کنارک و چابهار ادامه پیدا میکند و نزدیکی بندر کراچی در پاکستان تمام میشود. ما دو مکران داریم، مکران ایران و مکران پاکستان.
مکران ایران شهرهای ایرانشهر، سراوان، سرباز، فنوج، نیکشهر، کنارک، زرآباد و چابهار را در بر میگیرد و بعد از مرز در پاکستان هم ادامه پیدا میکند که بندر کراچی را شامل میشود. اما محدودهای که طرح توسعه دریامحور در دولت چهاردهم مورد بحث قرار میگیرد؛ از جاسک و میناب شروع میشود که در تقسیمات کشوری جزو هرمزگان است و تا کنارک و چابهار که جزو سیستانوبلوچستان است. تورلیدر به آنها میگوید: «اینجا مرکز چابهار است و ما میتوانیم به سمت گواتر یا درک برویم.» سمت گواتر جنگل حرا داریم و سمت درک دریا و کویر به هم میرسند. اینجا دریای کوچک و بزرگ دارد. روستای تیس آثار تاریخی دارد و بالای تپهای مشرف به دریا خرابه قلعه پرتغالیهاست. زرآباد باغهای میوههای استوایی دارد و...
این مطلب ادامه دارد...
#مکران #چابهار #منطقه_آزاد_چابهار #ایران #میراث_خبر #تاریخ #سیستان_بلوچستان #پایتخت
گزارش میدانی از حالو هوای این روزهای منطقه آزاد چابهار-قسمت یک
وقتی از مکران حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
فاطمه علی اصغر
کرانه مرزهای جنوبی ایران این روزها جنجالی شده و حرف پایتخت شدنش سر زبانها افتاده. عجیب اینجاست که کمتر کسی دقیق و روشن میداند، مکران کجاست؟ چگونه جغرافیایی دارد؟ فرهنگش چگونه است؟ فقط همه میدانند که خیلی دور است؛ دورترین کرانه مرزی ایران. فاصله بین تهران تا چابهار ۱۸۰۰ کیلومتر است.
هتل شلوغ است. یک خانواده میخواهند برای فردا برنامهریزی کنند. یکیشان میگوید: «برویم مکران؟» آن یکی میپرسد: «حالا کجا هست؟» یاد کتاب حکایت بلوچ زندمقدم میافتم: «حکایت بلوچ، داستان زندگی است. در باب نام مردم است و نان آنها. درباره آب است و باد و خاک و آتش. واگویی افسانهها و واقعیتها، اسطورهها و تاریخها، شادیها و غمها. اجاقهای گرم زیر آسمان پرستاره.» شاید این سوال خیلیها باشد، مکران کجاست؟ مکران نام بلوچی دریای عمان است تنها دریای ایران که به اقیانوس پیوند میخورد.
حالا که بحث پایتخت شدن کرانههای مکران به میان آمده، خیلیها برای نخستینبار نگاهشان به این منطقه جذب شده، اما دقیقا نمیدانند؛ وقتی از مکران حرف میزنیم از کجا حرف میزنیم؟ شاید برای اینکه در تقسیمات کشوری عنوانی به نام مکران وجود ندارد. مکران نامی بوده که بیش از هزار سال پیش به ایالتی که از کرمان آغاز میشد و تا دریا ادامه داشت، میگفتند. حافظ ابرو در جلد سوم کتاب جغرافیایاش مینویسد: «حد شرقی کرمان، زمین مکران است. بیابانی که بین کرمان و بحر است. این بیابان میان کرمان و سجستان(سیستان امروزی) و خراسان واقع شده و جنوبی کرمان بحر مکران است.» امروزه این مفهوم تاریخی را اینگونه میتوان شناخت: مکران (Makoran) به شهرهای سواحل جنوبی بلوچستان میگویند که به طول حدودا هزار کیلومتر ادامه دارد. از جاسک و میناب شروع میشود تا کنارک و چابهار ادامه پیدا میکند و نزدیکی بندر کراچی در پاکستان تمام میشود. ما دو مکران داریم، مکران ایران و مکران پاکستان.
مکران ایران شهرهای ایرانشهر، سراوان، سرباز، فنوج، نیکشهر، کنارک، زرآباد و چابهار را در بر میگیرد و بعد از مرز در پاکستان هم ادامه پیدا میکند که بندر کراچی را شامل میشود. اما محدودهای که طرح توسعه دریامحور در دولت چهاردهم مورد بحث قرار میگیرد؛ از جاسک و میناب شروع میشود که در تقسیمات کشوری جزو هرمزگان است و تا کنارک و چابهار که جزو سیستانوبلوچستان است. تورلیدر به آنها میگوید: «اینجا مرکز چابهار است و ما میتوانیم به سمت گواتر یا درک برویم.» سمت گواتر جنگل حرا داریم و سمت درک دریا و کویر به هم میرسند. اینجا دریای کوچک و بزرگ دارد. روستای تیس آثار تاریخی دارد و بالای تپهای مشرف به دریا خرابه قلعه پرتغالیهاست. زرآباد باغهای میوههای استوایی دارد و...
این مطلب ادامه دارد...
#مکران #چابهار #منطقه_آزاد_چابهار #ایران #میراث_خبر #تاریخ #سیستان_بلوچستان #پایتخت
عیسی فولادفر✍🏻
تپه باستانی هیربدان در داراب، که به عنوان یک تپه پیش از تاریخ که به هزاره دوم و سوم بازمیگردد و یکی از مهمترین سایتهای تاریخی کشور شناخته میشود، به دلیل نبود حفاظت و ثبت ملی، در معرض تخریب و آسیبهای جدی قرار دارد.
▫️این تپه در سال ۱۴۰۰ به سرپرستی «سپیده جمشیدی یگانه» مورد کاوش قرار گرفت. این کاوشها که با هدف شناسایی و حفظ آثار فرهنگی این منطقه انجام شد، نشانگر وجود لایههای باستانی مربوط به دوره عیلامی است. با این حال، روند حفاظت و ثبت ملی این میراث ارزشمند، به دلیل نبود اقدامهای لازم، همچنان در حالت تعلیق باقی مانده است.
▫️نبود ثبت ملی و حفاظت مناسب، باعث شده که این تپه بارها مورد حفاریهای غیرمجاز قرار گیرد. همچنین، بخشی از تپه به عنوان جاده برای رفت و آمد وسایل نقلیه مورد استفاده قرار گرفته که این امر به شدت به آسیبهای وارده به این میراث فرهنگی افزوده است.
◀️محمود ابراهیمی کارشناسان میراث فرهنگی درباره وضعیت کنونی تپه عیلامی هیربدان هشدار میدهد و بر لزوم حفاظت از این مکان پیش از تاریخ تأکید میکند. این کارشناس میراث فرهنگی ادامه میدهد: «تپههای باستانی به عنوان نشانههای هویت فرهنگی و تاریخی هر منطقه، نقش حیاتی در درک و حفظ تاریخ گذشته ما دارند. این تپهها نه تنها آثار فیزیکی از زندگی گذشتگان را در خود دارند، بلکه میتوانند به عنوان منابع آموزشی و پژوهشی، به نسلهای آینده منتقل شوند.»
▫️با توجه به اهمیت تپههای تاریخی و آثار باستانی، لازم است که نهادهای مربوطه هر چه سریعتر اقدام به ثبت ملی تپه عیلامی در داراب کرده و از آن به عنوان یک میراث فرهنگی ارزشمند حفاظت کنند. در غیر این صورت، خطر تخریب و نابودی این اثر باستانی در کمین است و نسلهای آینده از شناخت و بهرهبرداری از این گنجینه فرهنگی محروم خواهند ماند.
#هیربدان #داراب #عیلام #میراثفرهنگی #ایران #میراثخبر
تپه باستانی هیربدان در داراب، که به عنوان یک تپه پیش از تاریخ که به هزاره دوم و سوم بازمیگردد و یکی از مهمترین سایتهای تاریخی کشور شناخته میشود، به دلیل نبود حفاظت و ثبت ملی، در معرض تخریب و آسیبهای جدی قرار دارد.
▫️این تپه در سال ۱۴۰۰ به سرپرستی «سپیده جمشیدی یگانه» مورد کاوش قرار گرفت. این کاوشها که با هدف شناسایی و حفظ آثار فرهنگی این منطقه انجام شد، نشانگر وجود لایههای باستانی مربوط به دوره عیلامی است. با این حال، روند حفاظت و ثبت ملی این میراث ارزشمند، به دلیل نبود اقدامهای لازم، همچنان در حالت تعلیق باقی مانده است.
▫️نبود ثبت ملی و حفاظت مناسب، باعث شده که این تپه بارها مورد حفاریهای غیرمجاز قرار گیرد. همچنین، بخشی از تپه به عنوان جاده برای رفت و آمد وسایل نقلیه مورد استفاده قرار گرفته که این امر به شدت به آسیبهای وارده به این میراث فرهنگی افزوده است.
◀️محمود ابراهیمی کارشناسان میراث فرهنگی درباره وضعیت کنونی تپه عیلامی هیربدان هشدار میدهد و بر لزوم حفاظت از این مکان پیش از تاریخ تأکید میکند. این کارشناس میراث فرهنگی ادامه میدهد: «تپههای باستانی به عنوان نشانههای هویت فرهنگی و تاریخی هر منطقه، نقش حیاتی در درک و حفظ تاریخ گذشته ما دارند. این تپهها نه تنها آثار فیزیکی از زندگی گذشتگان را در خود دارند، بلکه میتوانند به عنوان منابع آموزشی و پژوهشی، به نسلهای آینده منتقل شوند.»
▫️با توجه به اهمیت تپههای تاریخی و آثار باستانی، لازم است که نهادهای مربوطه هر چه سریعتر اقدام به ثبت ملی تپه عیلامی در داراب کرده و از آن به عنوان یک میراث فرهنگی ارزشمند حفاظت کنند. در غیر این صورت، خطر تخریب و نابودی این اثر باستانی در کمین است و نسلهای آینده از شناخت و بهرهبرداری از این گنجینه فرهنگی محروم خواهند ماند.
#هیربدان #داراب #عیلام #میراثفرهنگی #ایران #میراثخبر
👏1👌1
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 حمله ناگهانی و مرمت ناشیانه
گُرزِ «بهرام دوم» فروریخت!
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
▫️بخش زیادی از گُرزِ اَسبِ سنگنگارۀ بهرام دوم ساسانی در تنگ چوگانِ کازرون که پیشتر آسیب دیده و مرمت شده بود، فرو ریخت.
سیاوُش آریا، پژوهشگر و کُنشگر میراث فرهنگی تصاویری را از این نقش برجسته در اختیار ایسنا قرار داد و درباره آنچه اتفاق افتاده است، گفت: در آذرماه سال ۱۳۹۰خورشیدی خبری تیتر خبرگزاریها و روزنامهها شد، که مایۀ نگرانی دوستداران میراث فرهنگی شد. آن خبر ناگوار این بود: «بخشی از سنگنگارۀ ساسانی بهرام دوم در تنگِ چوگان شهرستان کازرون با پُتک شکسته و فرو ریخت!» درخبرها آمده بود افرادی ناشناس با وسیله ای همانند پُتک به جان سنگنگارۀ پیروزی بهرام دوم بر تازیان در تنگِ چوگان افتاده و بخش زیادی از گُرزِ اَسبِ شاهنشاه ساسانی را شکسته و فرار کردهاند. پس از آن نیز با ابراز نگرانی دوستداران و کارشناسان میراث فرهنگی و فشارهای رسانهای، سازمان میراث فرهنگی وقت استان با شتاب در دی ماه همان سال، مرمت بخش آسیبدیده را آغاز کند.
▫️اما مرمت بخش آسیبدیده که خُردهسنگهای آن خوشبختانه همانجا ریخته و گِردآوری شده بود، با انتقادهای فراوانی رو به رو شد. زیرا به باور کُنشگران میراث فرهنگی شهرستان کازرون، مرمت سنگنگارۀ ساسانی بهرام دوم از سوی یک هنرمند سنگتراش بومی و تجربی صورت گرفته بود نه از سوی مرمتگرانِ چیرهدست سنگ و دانشآموختگان رشتۀ مرمت و حفاظت آثار تاریخی. از همین رو و بر اثر مرمتهای غیراصولی، بخش آسیبدیدۀ سنگنگارۀ بهرام دوم ساسانی در تنگِ چوگان و با گذشت بیش از یک دهه از مرمت آن، دو ماه پیش از همان بخش مرمت شده، دوباره فرو ریخت!
او ادامه داد: با بررسی و پرسوجوها از کارشناسان ادارۀ میراث فرهنگی، مطمین شدم که گُرزِ اسبِ بهرام دوم ساسانی در تنگِ چوگان بر اثر مرمتهای غیراصولی در گذشته، بیگمان فرو ریخته و فرد یا افرادی به آن آسیبی نرساندهاند. همچنین خوشبختانه سنگهای خُرد و شکسته شده از سوی پایگاه جهانی بیشاپور همگی گِردآوری و کُدگذاری شده تا در زمانی مناسب از سوی مرمتگران چیرهدست سنگ و آثار تاریخی از ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس مورد مرمت و «وِصالی» قرار گیرد.
#مرمت#تنگهچوگان#بهرام دوم#ساسانیان#کازرون#میراث فرهنگی
گُرزِ «بهرام دوم» فروریخت!
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
▫️بخش زیادی از گُرزِ اَسبِ سنگنگارۀ بهرام دوم ساسانی در تنگ چوگانِ کازرون که پیشتر آسیب دیده و مرمت شده بود، فرو ریخت.
سیاوُش آریا، پژوهشگر و کُنشگر میراث فرهنگی تصاویری را از این نقش برجسته در اختیار ایسنا قرار داد و درباره آنچه اتفاق افتاده است، گفت: در آذرماه سال ۱۳۹۰خورشیدی خبری تیتر خبرگزاریها و روزنامهها شد، که مایۀ نگرانی دوستداران میراث فرهنگی شد. آن خبر ناگوار این بود: «بخشی از سنگنگارۀ ساسانی بهرام دوم در تنگِ چوگان شهرستان کازرون با پُتک شکسته و فرو ریخت!» درخبرها آمده بود افرادی ناشناس با وسیله ای همانند پُتک به جان سنگنگارۀ پیروزی بهرام دوم بر تازیان در تنگِ چوگان افتاده و بخش زیادی از گُرزِ اَسبِ شاهنشاه ساسانی را شکسته و فرار کردهاند. پس از آن نیز با ابراز نگرانی دوستداران و کارشناسان میراث فرهنگی و فشارهای رسانهای، سازمان میراث فرهنگی وقت استان با شتاب در دی ماه همان سال، مرمت بخش آسیبدیده را آغاز کند.
▫️اما مرمت بخش آسیبدیده که خُردهسنگهای آن خوشبختانه همانجا ریخته و گِردآوری شده بود، با انتقادهای فراوانی رو به رو شد. زیرا به باور کُنشگران میراث فرهنگی شهرستان کازرون، مرمت سنگنگارۀ ساسانی بهرام دوم از سوی یک هنرمند سنگتراش بومی و تجربی صورت گرفته بود نه از سوی مرمتگرانِ چیرهدست سنگ و دانشآموختگان رشتۀ مرمت و حفاظت آثار تاریخی. از همین رو و بر اثر مرمتهای غیراصولی، بخش آسیبدیدۀ سنگنگارۀ بهرام دوم ساسانی در تنگِ چوگان و با گذشت بیش از یک دهه از مرمت آن، دو ماه پیش از همان بخش مرمت شده، دوباره فرو ریخت!
او ادامه داد: با بررسی و پرسوجوها از کارشناسان ادارۀ میراث فرهنگی، مطمین شدم که گُرزِ اسبِ بهرام دوم ساسانی در تنگِ چوگان بر اثر مرمتهای غیراصولی در گذشته، بیگمان فرو ریخته و فرد یا افرادی به آن آسیبی نرساندهاند. همچنین خوشبختانه سنگهای خُرد و شکسته شده از سوی پایگاه جهانی بیشاپور همگی گِردآوری و کُدگذاری شده تا در زمانی مناسب از سوی مرمتگران چیرهدست سنگ و آثار تاریخی از ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس مورد مرمت و «وِصالی» قرار گیرد.
#مرمت#تنگهچوگان#بهرام دوم#ساسانیان#کازرون#میراث فرهنگی
😐1
تعدادی از مرمتگران تَرکهای ایجاد شده در سقف سرای مشیر را فعال، جوان و خطرساز اعلام کردند. براساس گفته این کارشناسان مرمت، تَرکها در مهمترین قسمتهای سرای مشیر ایجاد شده اما نه میراثفرهنگی، نه اوقاف و نه موقوفات مشیرالملک و سلطانالحاجیه اقدامی در جهت رفع خطر و برطرفکردن این ترکها انجام ندادهاند.
بهگزارش خبرنگار ایلنا، سرای مشیر یا سرای گلشن تنها یک اثر تاریخی نیست این بازار قدیمی تصویری واضح از فرهنگ روزگاران گذشته ایران را به نمایش میگذارد. قدمت سرای مشیر به زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار و زمانیکه ابوالحسن خان مشیرالملک، وزیر وقت فارس بود برمیگردد. این مجموعه منحصربهفرد براساس شواهد و کتیبههای نصب شده، توسط ابوالحسن خان مشیر الملک وقف امام پنجم شیعیان شده است.
این بنا امروز وضعیت ناپایداری در هشتی ورودی و همچنین بخش مرکزی ضلع شمالی دارد. بخش مرکزی ضلع شمالی، مهمترین قسمت سرای مشیر محسوب میشود که بهدلیل ترکهای ایجاد شده در سازه، بنا را در شرایط خطرپذیری قرار داده است.
«قاسم محبعلی» استاد پیشکسوت مرمت و معماری و از بنیانگذاران سازمان میراث فرهنگی (وزارت میراثفرهنگی کنونی) در رابطه با ترکهای ایجاد شده در ورودی هشتی سرای مشیر و ضلع مرکزی این بنای تاریخی عنوان کرد: طاقهای تزئینی که بالای درهای ارسی قرار گرفتهاند، باربر نیستند و جنبه تزئینی دارند به نظر میرسد فشار زیادی بر این طاقها وارد شده و طاقها ترک برداشته و جابهجا شدهاند.
او گفت: در ترکهای ایجاد شده در هر دو قسمت سرای مشیر، لازم است پشت طاق بررسی شود و باری که بر سقف سنگینی میکند برداشته و دوباره دوخت و دوز شود. به نظر میرسد، طاق تزئینی در ضلع مرکزی نیز تاب برداشته است و طاق جابه جا شده است چراکه این طاق تزئینی است و بار سنگین را تاب نمیآورد.
محبعلی تاکید کرد: در وهله اول باید سبکسازی صورت بگیرد و پس از آن شمعبندی و گمانهزنی انجام بگیرد تا آسیبهای پشت طاق مشخص شود.
او گفت: خوشبختانه در ضلع مرکزی سرای مشیر که مقرنسکاریهای زیبایی هم دارد چهارچوب درب ارسی که همانند یک کلاف عمل میکند باعث نگهداری طاق شده و از ریزش طاق جلوگیری کرده است.
تَرکها جوان و فعال هستند
یکی دیگر از متخصصان مرمت در وزارت میراثفرهنگی درخصوص ترک ایجاد شده در هشتی ورودی سرای مشیر گفت: ترک هشتی ورودی سرای مشیر بسیار جوان است و خیلی از عمر این ترک نمیگذرد. اگر ترکهای موجود کهنه بودند، امکان غیرفعال بودن آنها زیاد بود اما ترکی که در سقف سرای مشیر ایجاد شده کاملا سازهای است ترکهای سازهای جزو آسیبهای جدی و خطرپذیر در یک بنا محسوب میشوند.
او گفت: لازم است که برای بررسی این ترکها (در هشتی ورودی و ضلع مرکزی سرای مشیر) شاهدی برای سنجش بهکار گرفته شود تا تغییرات ترکها بررسی شود چراکه ترکهای ایجاد شده نیاز به مطالعات میدانی دارد تا علت اصلی ترکها مشخص شود. اما با توجه به جهت و نقطهای که ترکها روی گنبد ایجاد شده، عامل این ترکها نشست نبوده و احتمال میرود یا در اثر رانش این اتفاق افتاده یا اینکه بار بیش از اندازه روی آن وراد آمده است.
این مرمتگر وزارت میراثفرهنگی با تاکید بر اینکه لازم است هر چه سریعتر طاق مورد بررسی میدانی و مطالعاتی قرار گیرد، ادامه داد: ترک در بنا چیزی نیست که بتوان بدون مطالعه بررسی کرد اما بهطور قطع این ترک کاملا سازهای است و اینکه دارای خطر است یا خیر به طور قطع میتوانم بگویم خطر دارد و با توجه به جوان بودن ترکها میتوان تا ۸۰ درصد اعلام کرد که این ترکها همچنان فعال است اما باز هم بهعنوان یک کارشناس معتقدم نیازمند بررسیهای بیشتر است تا مشخص شود میزان فعالیت این ترکها چقدر است.
او همچنین درخصوص راهکار مرمتی که در این بنا باید بهکار گرفته شود، اعلام کرد: اینکه برای درمان این ترکها چه کار باید انجام داد را نمیتوان نظری اعلام کرد حتما باید بررسیهای مطالعاتی انجام شود، علت این ترکها پیدا شود و پس از آن در جهت رفع این آسیب اقدامی انجام داد.
او گفت: متاسفانه بهتازگی بازار وکیل شیراز را دیدهام اما گویی سالهاست که هیچ اقدام مناسبی برای آثار این استان صورت نگرفته است. ستونهای مدرسه خان بسیار مقاوم هستند بهطوری که اگر این ستونها در شمال کشور بود دچار چنین رطوبت و فرسودگی نمیشد اما بناهای تاریخی شیراز بدون مطالعه مرمتهای سطحی میشوند و علت آسیبها برطرف نمیشود و از آنجایی که فقط میخواهند با مرمتهای سطحی پروژه را جمع کنند ما شاهد چنین فاجعههای مرمتی هستیم.عمر تَرکهای ضلع مرکزی سرای مشیر ۱۵ سال است
متن کامل را در
تعدادی از مرمتگران تَرکهای ایجاد شده در سقف سرای مشیر را فعال، جوان و خطرساز اعلام کردند.
بهگزارش خبرنگار ایلنا، سرای مشیر یا سرای گلشن تنها یک اثر تاریخی نیست این بازار قدیمی تصویری واضح از فرهنگ روزگاران گذشته ایران را به نمایش میگذارد. قدمت سرای مشیر به زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار و زمانیکه ابوالحسن خان مشیرالملک، وزیر وقت فارس بود برمیگردد. این مجموعه منحصربهفرد براساس شواهد و کتیبههای نصب شده، توسط ابوالحسن خان مشیر الملک وقف امام پنجم شیعیان شده است.
این بنا امروز وضعیت ناپایداری در هشتی ورودی و همچنین بخش مرکزی ضلع شمالی دارد. بخش مرکزی ضلع شمالی، مهمترین قسمت سرای مشیر محسوب میشود که بهدلیل ترکهای ایجاد شده در سازه، بنا را در شرایط خطرپذیری قرار داده است.
«قاسم محبعلی» استاد پیشکسوت مرمت و معماری و از بنیانگذاران سازمان میراث فرهنگی (وزارت میراثفرهنگی کنونی) در رابطه با ترکهای ایجاد شده در ورودی هشتی سرای مشیر و ضلع مرکزی این بنای تاریخی عنوان کرد: طاقهای تزئینی که بالای درهای ارسی قرار گرفتهاند، باربر نیستند و جنبه تزئینی دارند به نظر میرسد فشار زیادی بر این طاقها وارد شده و طاقها ترک برداشته و جابهجا شدهاند.
او گفت: در ترکهای ایجاد شده در هر دو قسمت سرای مشیر، لازم است پشت طاق بررسی شود و باری که بر سقف سنگینی میکند برداشته و دوباره دوخت و دوز شود. به نظر میرسد، طاق تزئینی در ضلع مرکزی نیز تاب برداشته است و طاق جابه جا شده است چراکه این طاق تزئینی است و بار سنگین را تاب نمیآورد.
محبعلی تاکید کرد: در وهله اول باید سبکسازی صورت بگیرد و پس از آن شمعبندی و گمانهزنی انجام بگیرد تا آسیبهای پشت طاق مشخص شود.
او گفت: خوشبختانه در ضلع مرکزی سرای مشیر که مقرنسکاریهای زیبایی هم دارد چهارچوب درب ارسی که همانند یک کلاف عمل میکند باعث نگهداری طاق شده و از ریزش طاق جلوگیری کرده است.
تَرکها جوان و فعال هستند
یکی دیگر از متخصصان مرمت در وزارت میراثفرهنگی درخصوص ترک ایجاد شده در هشتی ورودی سرای مشیر گفت: ترک هشتی ورودی سرای مشیر بسیار جوان است و خیلی از عمر این ترک نمیگذرد. اگر ترکهای موجود کهنه بودند، امکان غیرفعال بودن آنها زیاد بود اما ترکی که در سقف سرای مشیر ایجاد شده کاملا سازهای است ترکهای سازهای جزو آسیبهای جدی و خطرپذیر در یک بنا محسوب میشوند.
او گفت: لازم است که برای بررسی این ترکها (در هشتی ورودی و ضلع مرکزی سرای مشیر) شاهدی برای سنجش بهکار گرفته شود تا تغییرات ترکها بررسی شود چراکه ترکهای ایجاد شده نیاز به مطالعات میدانی دارد تا علت اصلی ترکها مشخص شود. اما با توجه به جهت و نقطهای که ترکها روی گنبد ایجاد شده، عامل این ترکها نشست نبوده و احتمال میرود یا در اثر رانش این اتفاق افتاده یا اینکه بار بیش از اندازه روی آن وراد آمده است.
این مرمتگر وزارت میراثفرهنگی با تاکید بر اینکه لازم است هر چه سریعتر طاق مورد بررسی میدانی و مطالعاتی قرار گیرد، ادامه داد: ترک در بنا چیزی نیست که بتوان بدون مطالعه بررسی کرد اما بهطور قطع این ترک کاملا سازهای است و اینکه دارای خطر است یا خیر به طور قطع میتوانم بگویم خطر دارد و با توجه به جوان بودن ترکها میتوان تا ۸۰ درصد اعلام کرد که این ترکها همچنان فعال است اما باز هم بهعنوان یک کارشناس معتقدم نیازمند بررسیهای بیشتر است تا مشخص شود میزان فعالیت این ترکها چقدر است.
او همچنین درخصوص راهکار مرمتی که در این بنا باید بهکار گرفته شود، اعلام کرد: اینکه برای درمان این ترکها چه کار باید انجام داد را نمیتوان نظری اعلام کرد حتما باید بررسیهای مطالعاتی انجام شود، علت این ترکها پیدا شود و پس از آن در جهت رفع این آسیب اقدامی انجام داد.
او گفت: متاسفانه بهتازگی بازار وکیل شیراز را دیدهام اما گویی سالهاست که هیچ اقدام مناسبی برای آثار این استان صورت نگرفته است. ستونهای مدرسه خان بسیار مقاوم هستند بهطوری که اگر این ستونها در شمال کشور بود دچار چنین رطوبت و فرسودگی نمیشد اما بناهای تاریخی شیراز بدون مطالعه مرمتهای سطحی میشوند و علت آسیبها برطرف نمیشود و از آنجایی که فقط میخواهند با مرمتهای سطحی پروژه را جمع کنند ما شاهد چنین فاجعههای مرمتی هستیم.عمر تَرکهای ضلع مرکزی سرای مشیر ۱۵ سال است
متن کامل را در
تعدادی از مرمتگران تَرکهای ایجاد شده در سقف سرای مشیر را فعال، جوان و خطرساز اعلام کردند.
🤬1
در بازار وکیل شیراز چه میگذرد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻ترکهای خطرساز بازار وکیل
✍🏻مریم جلیلوندفرد
تعدادی از مرمتگران تَرکهای ایجاد شده در سقف سرای مشیر را فعال، جوان و خطرساز اعلام کردند. براساس گفته این کارشناسان مرمت، تَرکها در مهمترین قسمتهای سرای مشیر ایجاد شده اما نه میراثفرهنگی، نه اوقاف و نه موقوفات مشیرالملک و سلطانالحاجیه اقدامی در جهت رفع خطر و برطرفکردن این ترکها انجام ندادهاند.
▫️بهگزارش خبرنگار ایلنا، سرای مشیر یا سرای گلشن تنها یک اثر تاریخی نیست این بازار قدیمی تصویری واضح از فرهنگ روزگاران گذشته ایران را به نمایش میگذارد. قدمت سرای مشیر به زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار و زمانیکه ابوالحسن خان مشیرالملک، وزیر وقت فارس بود برمیگردد. این مجموعه منحصربهفرد براساس شواهد و کتیبههای نصب شده، توسط ابوالحسن خان مشیر الملک وقف امام پنجم شیعیان شده است.
▫️این بنا امروز وضعیت ناپایداری در هشتی ورودی و همچنین بخش مرکزی ضلع شمالی دارد. بخش مرکزی ضلع شمالی، مهمترین قسمت سرای مشیر محسوب میشود که بهدلیل ترکهای ایجاد شده در سازه، بنا را در شرایط خطرپذیری قرار داده است.
«◀️قاسم محبعلی» استاد پیشکسوت مرمت و معماری و از بنیانگذاران سازمان میراث فرهنگی (وزارت میراثفرهنگی کنونی) در رابطه با ترکهای ایجاد شده در ورودی هشتی سرای مشیر و ضلع مرکزی این بنای تاریخی عنوان کرد: طاقهای تزئینی که بالای درهای ارسی قرار گرفتهاند، باربر نیستند و جنبه تزئینی دارند به نظر میرسد فشار زیادی بر این طاقها وارد شده و طاقها ترک برداشته و جابهجا شدهاند.
متن کامل خبر را در ایلنا بخوانید
#سرایمشیر#شیراز#میراثایران#میراث فرهنگی#میراثخبر
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1583143
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻ترکهای خطرساز بازار وکیل
✍🏻مریم جلیلوندفرد
تعدادی از مرمتگران تَرکهای ایجاد شده در سقف سرای مشیر را فعال، جوان و خطرساز اعلام کردند. براساس گفته این کارشناسان مرمت، تَرکها در مهمترین قسمتهای سرای مشیر ایجاد شده اما نه میراثفرهنگی، نه اوقاف و نه موقوفات مشیرالملک و سلطانالحاجیه اقدامی در جهت رفع خطر و برطرفکردن این ترکها انجام ندادهاند.
▫️بهگزارش خبرنگار ایلنا، سرای مشیر یا سرای گلشن تنها یک اثر تاریخی نیست این بازار قدیمی تصویری واضح از فرهنگ روزگاران گذشته ایران را به نمایش میگذارد. قدمت سرای مشیر به زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار و زمانیکه ابوالحسن خان مشیرالملک، وزیر وقت فارس بود برمیگردد. این مجموعه منحصربهفرد براساس شواهد و کتیبههای نصب شده، توسط ابوالحسن خان مشیر الملک وقف امام پنجم شیعیان شده است.
▫️این بنا امروز وضعیت ناپایداری در هشتی ورودی و همچنین بخش مرکزی ضلع شمالی دارد. بخش مرکزی ضلع شمالی، مهمترین قسمت سرای مشیر محسوب میشود که بهدلیل ترکهای ایجاد شده در سازه، بنا را در شرایط خطرپذیری قرار داده است.
«◀️قاسم محبعلی» استاد پیشکسوت مرمت و معماری و از بنیانگذاران سازمان میراث فرهنگی (وزارت میراثفرهنگی کنونی) در رابطه با ترکهای ایجاد شده در ورودی هشتی سرای مشیر و ضلع مرکزی این بنای تاریخی عنوان کرد: طاقهای تزئینی که بالای درهای ارسی قرار گرفتهاند، باربر نیستند و جنبه تزئینی دارند به نظر میرسد فشار زیادی بر این طاقها وارد شده و طاقها ترک برداشته و جابهجا شدهاند.
متن کامل خبر را در ایلنا بخوانید
#سرایمشیر#شیراز#میراثایران#میراث فرهنگی#میراثخبر
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1583143
خبرگزاری ایلنا
ز
تعدادی از مرمتگران تَرکهای ایجاد شده در سقف سرای مشیر را فعال، جوان و خطرساز اعلام کردند. براساس گفته این کارشناسان مرمت، تَرکها در مهمترین قسمتهای سرای مشیر ایجاد شده اما نه میراثفرهنگی، نه اوقاف و نه موقوفات مشیرالملک و سلطانالحاجیه اقدامی در جهت…
👏1
فاطمه علیاصغر✍🏻
◀️در جوار هتل، صدای موسیقی به گوش می رسد. توریست ها دست می زنند. برخی از مردم بومی هم آمده اند. هوای چابهار بهشتی است. قرار است که اینجا یکی از شهرهای طلایی تجارت اقیانوسی ایران شود. ناگهان اینترنت قطع می شود. مدیر هتل می گوید: «حالا شما خوش موقعی آمده اید، گاهی دو ساعت در روز برق می رود. بعد مسوولان سه ماه زمستان می آیند اینجا می گویند بهشت است. بقیه فصل ها اینجا جهنم می شود. گاهی گرما به 50 درجه می رسد. همه کاسبی ها کساد می شود. پاساژها بسته می شود. مردم از خانه ها بیرون نمی آیند. توریست نمی آید.» کارشناسان اقتصادی اما می گویند: «چابهار پتانسیل بسیار گسترده ای برای پیشرفت دارد و بقیه بنادر ایران می تواند پررونق تر شود فقط باید زیرساخت ها آماده شود. چطور امارات در این هوای گرم توانسته بهترین امکانات را برای مردم آماده کند که در گرم ترین زمان ها زندگی و تجارت در جریان باشد. ما نمی توانیم؟»
▫️مسعود پزشکیان، رئیس جمهور هم همین مساله را در دیدار با مردم چابهار مطرح کرد: «اگر ما به سند چشم انداز ایران عمل کرده بودیم، اکنون از بسیاری از کشورهای عربی جلوتر بودیم.» حدود هفت سال پیش که سفری به چابهار داشتم مسیری که رفتیم جور دیگری یافتم. پاساژ ها و بازارهای چابهار از صدف بگیر تا تیس، هفت، هشت سال پیش بسیار پررونق بود، اما حالا پاساژ «تیس» لاستیک فروشی شده و بقیه پاساژها هم کم رونق. گردشگران هم کمتر شده اند. چون حساب و کتاب ها نشان می دهد که سفر خارجی به ترکیه و ارمنستان ارزان تر از سفر به چابهار تمام می شود.
▫️چابهاری که از سال 1370 تبدیل به منطقه آزاد شد و با گسترش این منطقه، بحث گردشگری آن هم مورد توجه قرار گرفت، اما جلب اعتماد توریست ها خیلی سخت بود. بسیاری از ایرانی ها که با خاطره سریال های تلویزیونی و عملیات تروریستی گروه های افراطی این منطقه را می شناختند، از طریق شبکه های اجتماعی بیشتر با جاذبه های منحصر به فرد این سرزمین دورافتاده آشنا شدند و به امنیت آن اعتماد کردند، اما این مسیر نتوانست ادامه پیدا کند. چرایی این
مساله پیچیده است.
▫️شاید باید یک بازگشت به تاریخ داشت و از اول همه چیز را مرور کرد. شاید باید نگاهی به آینده داشت و توسعه دریامحور را گرفت و رها کرد. شاید باید دل به جوانان و بخش خصوصی سپرد که آمده اند و تلگراف خانه قدیمی که محل اقامت معتادان بود و زباله دانی گرفته اند و آن را مرمت کرده و تبدیل به کافه کرده اند و می خواهند به زودی فستیوال موسیقی راه بیندازند. آنها اگر رها باشند و به دور از بگیر و ببندها بی شک می توانند نه فقط چابهار همه مکران ایران را بهشت کنند. این مردم «حمل»ها داشته اند؛ آن قهرمان بلوچ که با استعمارگران پرتغالی تا آخرین قطره خونش جنگید. قهرمانی که تبرزینش از مینوهای نقره اش جدا شد و به دریا افتاد. قهرمانی که یک خط هم درباره اش به بچه ها در مدرسه گفته نشده، اما هر بار بادهای اقیانوسی دیوانه وار به ساحل صخره ای دریای مکران می خورند و موج ها هزار قطره می شوند و به سمت آسمان پرواز می کنند، نامش را تکرار می کنند و مرد بلوچی با جامه ای سپید بر تن و پاجامک زمزمه می کند: «هزار ماشاءالله به مکران.»
#مکران#پایتخت#ایران#میراث خبر
◀️در جوار هتل، صدای موسیقی به گوش می رسد. توریست ها دست می زنند. برخی از مردم بومی هم آمده اند. هوای چابهار بهشتی است. قرار است که اینجا یکی از شهرهای طلایی تجارت اقیانوسی ایران شود. ناگهان اینترنت قطع می شود. مدیر هتل می گوید: «حالا شما خوش موقعی آمده اید، گاهی دو ساعت در روز برق می رود. بعد مسوولان سه ماه زمستان می آیند اینجا می گویند بهشت است. بقیه فصل ها اینجا جهنم می شود. گاهی گرما به 50 درجه می رسد. همه کاسبی ها کساد می شود. پاساژها بسته می شود. مردم از خانه ها بیرون نمی آیند. توریست نمی آید.» کارشناسان اقتصادی اما می گویند: «چابهار پتانسیل بسیار گسترده ای برای پیشرفت دارد و بقیه بنادر ایران می تواند پررونق تر شود فقط باید زیرساخت ها آماده شود. چطور امارات در این هوای گرم توانسته بهترین امکانات را برای مردم آماده کند که در گرم ترین زمان ها زندگی و تجارت در جریان باشد. ما نمی توانیم؟»
▫️مسعود پزشکیان، رئیس جمهور هم همین مساله را در دیدار با مردم چابهار مطرح کرد: «اگر ما به سند چشم انداز ایران عمل کرده بودیم، اکنون از بسیاری از کشورهای عربی جلوتر بودیم.» حدود هفت سال پیش که سفری به چابهار داشتم مسیری که رفتیم جور دیگری یافتم. پاساژ ها و بازارهای چابهار از صدف بگیر تا تیس، هفت، هشت سال پیش بسیار پررونق بود، اما حالا پاساژ «تیس» لاستیک فروشی شده و بقیه پاساژها هم کم رونق. گردشگران هم کمتر شده اند. چون حساب و کتاب ها نشان می دهد که سفر خارجی به ترکیه و ارمنستان ارزان تر از سفر به چابهار تمام می شود.
▫️چابهاری که از سال 1370 تبدیل به منطقه آزاد شد و با گسترش این منطقه، بحث گردشگری آن هم مورد توجه قرار گرفت، اما جلب اعتماد توریست ها خیلی سخت بود. بسیاری از ایرانی ها که با خاطره سریال های تلویزیونی و عملیات تروریستی گروه های افراطی این منطقه را می شناختند، از طریق شبکه های اجتماعی بیشتر با جاذبه های منحصر به فرد این سرزمین دورافتاده آشنا شدند و به امنیت آن اعتماد کردند، اما این مسیر نتوانست ادامه پیدا کند. چرایی این
مساله پیچیده است.
▫️شاید باید یک بازگشت به تاریخ داشت و از اول همه چیز را مرور کرد. شاید باید نگاهی به آینده داشت و توسعه دریامحور را گرفت و رها کرد. شاید باید دل به جوانان و بخش خصوصی سپرد که آمده اند و تلگراف خانه قدیمی که محل اقامت معتادان بود و زباله دانی گرفته اند و آن را مرمت کرده و تبدیل به کافه کرده اند و می خواهند به زودی فستیوال موسیقی راه بیندازند. آنها اگر رها باشند و به دور از بگیر و ببندها بی شک می توانند نه فقط چابهار همه مکران ایران را بهشت کنند. این مردم «حمل»ها داشته اند؛ آن قهرمان بلوچ که با استعمارگران پرتغالی تا آخرین قطره خونش جنگید. قهرمانی که تبرزینش از مینوهای نقره اش جدا شد و به دریا افتاد. قهرمانی که یک خط هم درباره اش به بچه ها در مدرسه گفته نشده، اما هر بار بادهای اقیانوسی دیوانه وار به ساحل صخره ای دریای مکران می خورند و موج ها هزار قطره می شوند و به سمت آسمان پرواز می کنند، نامش را تکرار می کنند و مرد بلوچی با جامه ای سپید بر تن و پاجامک زمزمه می کند: «هزار ماشاءالله به مکران.»
#مکران#پایتخت#ایران#میراث خبر
👍2
خطاب به مدیرکل میراثفرهنگی
میراث مزاحم مردم نیست!
✍🏻مجتبی گهستونی
▫️مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان در سفر به بهبهان در جلسهای با حضور اعضای شورای اداری بهبهان ضمن بیان موضوعات مهم در خصوص گردشگری و میراثفرهنگی اما نکتهای را بیان کرد که باید به آن خرده گرفت و ایشان را بار دیگر متوجه کرد که میراثفرهنگی بیتوجه به معیارهای «حریم» و «ضوابط» معنا ندارد و هر شخص با نفوذ و قانون خم کنی، فرصت تعرض به میراثفرهنگی را پیدا میکند.
▫️سخنان مطرح شده مدیرکل میراثفرهنگی در شرایطی مطرح میشود که تلاشهای برخی ذینفعان محلی در بهبهان برای جابهجا نشدن ساکنان محوطه چگاسفلی و حتی توسعه روستا که مخل با قوانین عرصه و حریم میباشد زیاد است. همان ذینفعانی که میراثفرهنگی را مزاحم توسعه میدانند و همواره کوشیدهاند که با ترفندهایی پروژههای خود را در ارگان با انواع ساخت و سازها و یا در بافت تاریخی ذیل طرحی با عنوان از «حرم تا حرم» با تخریب بناهای با ارزش پیش بردند.
◀️آقای مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان، شما که به خوبی و خیلی رسا بر ضرورت حفظ و احیای بافت تاریخی بهبهان اشاره میکنید و یادآور میشوید که حیف است بافت تاریخی بهبهان تخریب شود و این آثار نشانه تاریخ و فرهنگ این شهرستان هستند، پس چرا در جلسه شورای اداری بهبهان با بیان اینکه آمدهام تا مشکلات را حل کنم
◀️ با ذکر نکاتی که میتواند عامل سوتفاهمهایی در خصوص نادیده گرفتن بافت تاریخی باشد میگویید: «در همه حوزهها محدودیتها و ضوابط را میدانم اما خیلی باید سعی کرد تا مشکلات مربوط به مردم را با درنظر گرفتن شرایط حفظ و احیای میراثفرهنگی رفع کرد.»
◀️قابل توجه مدیرکل محترم اینکه در این خصوص تلاش برای حل مشکلات مردم ذینفع از میراثفرهنگی تنها کاری که میتوان برای مردم ساکن در بافتهای تاریخی و یا افراد منتفع از حوزههای باستانی کرد این است که موضوع مرمت تکتک بناها، حفاظت از بناها، قانون تمکلک برخی بناها، اختصاص تسهیلات به مالکین و رعایت عرصه و حریم برای کلیه افراد به طور یکسان رعایت شود.
◀️جناب آقای مدیرکل، امروزه، تقریبا تمامی آثار ثبتشده در فهرست آثار ملی کشور دارای حریم عمومی هستند، حریمگذاری آثار باستانشناسی کمی پیچیدهتر از آثار معماری است. در تعیین حریم بناها، معمولاً مرزهایی که برای حریم در نظر گرفته میشود، واضحتر و مشخصتر است، اما در آثار باستانشناسی، بیشتر بر محدوده عرصه اثر تأکید میشود. به عبارت دیگر، هدف این است که این آثار در چارچوب مناسبی محافظت شوند و به همین دلیل گاهی اوقات حریمهایی که برای این آثار در نظر گرفته میشود، نسبت به آنچه که در ابتدا تصور میشده، وسیعتر است.
◀️مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان، تصور عمومی این است که باید حریمها را بهگونهای تنظیم کنیم که با روند ساخت و سازهای شهری هماهنگ شوند. این نگرش باعث شده است که کیفیت تصمیمگیریها تحتالشعاع نیازهای کوتاهمدت قرار گیرد و در بسیاری از موارد، تعریف حریم به درستی و مطابق با استانداردهای حفاظت انجام نشود. مشکل این است که برخی افراد معتقدند باید حریم آثار کوچکتر شود تا فضای بیشتری برای ساختوسازهای جدید ایجاد شود.
◀️جناب محمد جوروند شما در جلسه با مدیران در بهبهان با تأکید بر ضرورت رفع معضلات و گرههای موجود در اظهارنظری که خط نشان کشیدن برای عرصه و حریم است یادآور شدهاید: «این همه عرصه و محوطه باستانی داریم که محدودیتهایی برای مردم ایجاد کرده است که باید رفع مشکل شود که اگر رفع نشود و مردم رادرگیر مشکلات کنیم و اگر قرار باشد ادامهدهنده مسیر پیشین باشیم و همین گرهها را نتوانیم حل کنیم دیگر چه نیازی به تغییر در میراثفرهنگی بوده است؟»
میراث مزاحم مردم نیست!
✍🏻مجتبی گهستونی
▫️مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان در سفر به بهبهان در جلسهای با حضور اعضای شورای اداری بهبهان ضمن بیان موضوعات مهم در خصوص گردشگری و میراثفرهنگی اما نکتهای را بیان کرد که باید به آن خرده گرفت و ایشان را بار دیگر متوجه کرد که میراثفرهنگی بیتوجه به معیارهای «حریم» و «ضوابط» معنا ندارد و هر شخص با نفوذ و قانون خم کنی، فرصت تعرض به میراثفرهنگی را پیدا میکند.
▫️سخنان مطرح شده مدیرکل میراثفرهنگی در شرایطی مطرح میشود که تلاشهای برخی ذینفعان محلی در بهبهان برای جابهجا نشدن ساکنان محوطه چگاسفلی و حتی توسعه روستا که مخل با قوانین عرصه و حریم میباشد زیاد است. همان ذینفعانی که میراثفرهنگی را مزاحم توسعه میدانند و همواره کوشیدهاند که با ترفندهایی پروژههای خود را در ارگان با انواع ساخت و سازها و یا در بافت تاریخی ذیل طرحی با عنوان از «حرم تا حرم» با تخریب بناهای با ارزش پیش بردند.
◀️آقای مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان، شما که به خوبی و خیلی رسا بر ضرورت حفظ و احیای بافت تاریخی بهبهان اشاره میکنید و یادآور میشوید که حیف است بافت تاریخی بهبهان تخریب شود و این آثار نشانه تاریخ و فرهنگ این شهرستان هستند، پس چرا در جلسه شورای اداری بهبهان با بیان اینکه آمدهام تا مشکلات را حل کنم
◀️ با ذکر نکاتی که میتواند عامل سوتفاهمهایی در خصوص نادیده گرفتن بافت تاریخی باشد میگویید: «در همه حوزهها محدودیتها و ضوابط را میدانم اما خیلی باید سعی کرد تا مشکلات مربوط به مردم را با درنظر گرفتن شرایط حفظ و احیای میراثفرهنگی رفع کرد.»
◀️قابل توجه مدیرکل محترم اینکه در این خصوص تلاش برای حل مشکلات مردم ذینفع از میراثفرهنگی تنها کاری که میتوان برای مردم ساکن در بافتهای تاریخی و یا افراد منتفع از حوزههای باستانی کرد این است که موضوع مرمت تکتک بناها، حفاظت از بناها، قانون تمکلک برخی بناها، اختصاص تسهیلات به مالکین و رعایت عرصه و حریم برای کلیه افراد به طور یکسان رعایت شود.
◀️جناب آقای مدیرکل، امروزه، تقریبا تمامی آثار ثبتشده در فهرست آثار ملی کشور دارای حریم عمومی هستند، حریمگذاری آثار باستانشناسی کمی پیچیدهتر از آثار معماری است. در تعیین حریم بناها، معمولاً مرزهایی که برای حریم در نظر گرفته میشود، واضحتر و مشخصتر است، اما در آثار باستانشناسی، بیشتر بر محدوده عرصه اثر تأکید میشود. به عبارت دیگر، هدف این است که این آثار در چارچوب مناسبی محافظت شوند و به همین دلیل گاهی اوقات حریمهایی که برای این آثار در نظر گرفته میشود، نسبت به آنچه که در ابتدا تصور میشده، وسیعتر است.
◀️مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان، تصور عمومی این است که باید حریمها را بهگونهای تنظیم کنیم که با روند ساخت و سازهای شهری هماهنگ شوند. این نگرش باعث شده است که کیفیت تصمیمگیریها تحتالشعاع نیازهای کوتاهمدت قرار گیرد و در بسیاری از موارد، تعریف حریم به درستی و مطابق با استانداردهای حفاظت انجام نشود. مشکل این است که برخی افراد معتقدند باید حریم آثار کوچکتر شود تا فضای بیشتری برای ساختوسازهای جدید ایجاد شود.
◀️جناب محمد جوروند شما در جلسه با مدیران در بهبهان با تأکید بر ضرورت رفع معضلات و گرههای موجود در اظهارنظری که خط نشان کشیدن برای عرصه و حریم است یادآور شدهاید: «این همه عرصه و محوطه باستانی داریم که محدودیتهایی برای مردم ایجاد کرده است که باید رفع مشکل شود که اگر رفع نشود و مردم رادرگیر مشکلات کنیم و اگر قرار باشد ادامهدهنده مسیر پیشین باشیم و همین گرهها را نتوانیم حل کنیم دیگر چه نیازی به تغییر در میراثفرهنگی بوده است؟»
🔸 جای خالی دوستداران میراث خوزستان در دیدار با وزیر
🔸حرفهایی که باید شنیده میشد
✍🏻مجتبی گهستونی
▫️سفر رئیسجمهوری و وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به استان خوزستان در حالی انجام میشود که انجمنها و دوستداران میراثفرهنگی و فعالان حوزه گردشگری دغدغههای فراوانی درخصوص آثار تاریخی استان دارند. انتظار میرفت رئیس جمهور یا وزیر میراثفرهنگی، دیداری حضوری با فعالان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی خوزستان برگزار میکردند و از نزدیک مشکلات و پیشنهادها را میشنیدند.
👈🏻حفاری قاچاق، تخریب محوطهها و بناهای تاریخی و انجام عملیات عمرانی بدون در نظر گرفتن حفاظت محوطهها و بناها و عدم آسیب به آثار تاریخی یکی از مشکلات خوزستان در حوزه آثار تاریخی و میراثی است.
رعایت قوانین عرصه و حریم و حفاظت از بناها و محوطهها، مرمت بناها، تاکنون بسیاری از فعالان را در طول سالهای متمادی در تقابل با اداره کل و یا وزارتخانه قرار داده است.
👈🏻به طور مثال کنشگری فعالان میراثفرهنگی درخصوص جاده معادن منطقه جوبجی در رامهرمز از جمله مواردی است که عملا دوستدارن میراثفرهنگی و خبرنگاران این حوزه را در برابر رعایت نکردن قوانین کشور توسط ذینفعان قرار داده است.
👈🏻سفر رئیسجمهور و وزیر میراثفرهنگی به خوزستان در حالی انجام میشود که خبرنگاران و فعالان حوزه میراثفرهنگی نگرانی جدی در خصوص احتمال اجرای جاده دسترسی به معادن از درون عرصه محوطه تاریخی جوبجی را دارند.
👈🏻ما نمیدانیم که آیا وزیر در سفر به بهبهان که از کنار جوبجی میگذرد آیا از این منطقه باستانی بازدید خواهد کرد یا خیر؟ اما در این مجال به ایشان یادآور میشویم که احداث جاده ساحلی که چند سال است در رسانههای داخلی و خارجی بشدت منعکس شده است، باعث نابودی بخشهای زیادی از محوطه تاریخی جوبجی در رامهرمز خواهد شد.
👈🏻فشارها و رایزنیهایی که معدنداران به مسئولین شهرستان و استان و حتی کشور برای ساخت جاده ساحلی وارد میکنند کمنظیر است. گرچه معدنداران حق دارند که برای دسترسی به معادن و کارخانهها جاده داشته باشند اما نکته مهم، رعایت و یا عدم رعایت قوانین حفظ آثار تاریخی و محوطههای تاریخی است.
👈🏻آثار مکشوفه از محوطه تاریخی جوبجی آنقدر مهم و دارای اهمیت هستند که طی چند سال گذشته تعدادی از آثار گنجینه جوبجی به همراه آثار نفیس تاریخی دیگر محوطههای تاریخی ایران در کشورهای دیگر به نمایش درآمدند.
👈🏻این نمایشگاه باعث جذب گردشگر خارجی و دیدن آثار تاریخی فرهنگی ایران خواهد شد که احتمالا محوطه تاریخی جوبجی نیز یکی از مکانها برای مقاصد توریست داخلی و خارجی است. توریست هایی که آثار جوبجی را دیده و در محل با صحنه تردد کامیونهای سنگین حامل مصالح در محوطه جوبجی روبرو خواهد شد، پیش خودشان درباره مدیریت وزارت میراثفرهنگی درخصوص محوطهها چه خواهد گفت؟ و چه تصاویر و اخباری را در فضای داخلی و بینالمللی منعکس میکند؟ و چه سوغاتی را به کشورشان میبرند؟
طی ماههای گذشته و پس از سالها تلاش دوستداران میراثفرهنگی و رسانهها و خبرنگاران، بالاخره با تاسیس پایگاه جوبجی در رامهرمز موافقت شد. پایگاهی که بصورت استانی راه اندازی شده و فعالیت می کند بارقه امید را در دل مردم رامهرمز و کشور برای جلوگیری از تخریب محوطه جوبجی بوجود آورد. اهالی رامهرمز و فعالان حوزه میراث فرهنگی و رسانهها و خبرنگاران، امید دارند بجای شنیدن خبر احداث جاده ساحلی بر روی محوطه تاریخی جوبجی، شاهد ارتقا پایگاه استانی جوبجی به پایگاه ملی باشند تا سفر رئیس جمهور و وزیر میراثفرهنگی به خوزستان، حداقل در این حوزه دست آوردی مثبتی برای حفاظت بهتر از محوطه تاریخی جوبجی رامهرمز داشته باشد. دستاوردی که مطالبه به حق مردم رامهرمز و دوستداران و فعالان میراثفرهنگی خوزستان و کشور و رسانهها و خبرنگاران است
🔸حرفهایی که باید شنیده میشد
✍🏻مجتبی گهستونی
▫️سفر رئیسجمهوری و وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به استان خوزستان در حالی انجام میشود که انجمنها و دوستداران میراثفرهنگی و فعالان حوزه گردشگری دغدغههای فراوانی درخصوص آثار تاریخی استان دارند. انتظار میرفت رئیس جمهور یا وزیر میراثفرهنگی، دیداری حضوری با فعالان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی خوزستان برگزار میکردند و از نزدیک مشکلات و پیشنهادها را میشنیدند.
👈🏻حفاری قاچاق، تخریب محوطهها و بناهای تاریخی و انجام عملیات عمرانی بدون در نظر گرفتن حفاظت محوطهها و بناها و عدم آسیب به آثار تاریخی یکی از مشکلات خوزستان در حوزه آثار تاریخی و میراثی است.
رعایت قوانین عرصه و حریم و حفاظت از بناها و محوطهها، مرمت بناها، تاکنون بسیاری از فعالان را در طول سالهای متمادی در تقابل با اداره کل و یا وزارتخانه قرار داده است.
👈🏻به طور مثال کنشگری فعالان میراثفرهنگی درخصوص جاده معادن منطقه جوبجی در رامهرمز از جمله مواردی است که عملا دوستدارن میراثفرهنگی و خبرنگاران این حوزه را در برابر رعایت نکردن قوانین کشور توسط ذینفعان قرار داده است.
👈🏻سفر رئیسجمهور و وزیر میراثفرهنگی به خوزستان در حالی انجام میشود که خبرنگاران و فعالان حوزه میراثفرهنگی نگرانی جدی در خصوص احتمال اجرای جاده دسترسی به معادن از درون عرصه محوطه تاریخی جوبجی را دارند.
👈🏻ما نمیدانیم که آیا وزیر در سفر به بهبهان که از کنار جوبجی میگذرد آیا از این منطقه باستانی بازدید خواهد کرد یا خیر؟ اما در این مجال به ایشان یادآور میشویم که احداث جاده ساحلی که چند سال است در رسانههای داخلی و خارجی بشدت منعکس شده است، باعث نابودی بخشهای زیادی از محوطه تاریخی جوبجی در رامهرمز خواهد شد.
👈🏻فشارها و رایزنیهایی که معدنداران به مسئولین شهرستان و استان و حتی کشور برای ساخت جاده ساحلی وارد میکنند کمنظیر است. گرچه معدنداران حق دارند که برای دسترسی به معادن و کارخانهها جاده داشته باشند اما نکته مهم، رعایت و یا عدم رعایت قوانین حفظ آثار تاریخی و محوطههای تاریخی است.
👈🏻آثار مکشوفه از محوطه تاریخی جوبجی آنقدر مهم و دارای اهمیت هستند که طی چند سال گذشته تعدادی از آثار گنجینه جوبجی به همراه آثار نفیس تاریخی دیگر محوطههای تاریخی ایران در کشورهای دیگر به نمایش درآمدند.
👈🏻این نمایشگاه باعث جذب گردشگر خارجی و دیدن آثار تاریخی فرهنگی ایران خواهد شد که احتمالا محوطه تاریخی جوبجی نیز یکی از مکانها برای مقاصد توریست داخلی و خارجی است. توریست هایی که آثار جوبجی را دیده و در محل با صحنه تردد کامیونهای سنگین حامل مصالح در محوطه جوبجی روبرو خواهد شد، پیش خودشان درباره مدیریت وزارت میراثفرهنگی درخصوص محوطهها چه خواهد گفت؟ و چه تصاویر و اخباری را در فضای داخلی و بینالمللی منعکس میکند؟ و چه سوغاتی را به کشورشان میبرند؟
طی ماههای گذشته و پس از سالها تلاش دوستداران میراثفرهنگی و رسانهها و خبرنگاران، بالاخره با تاسیس پایگاه جوبجی در رامهرمز موافقت شد. پایگاهی که بصورت استانی راه اندازی شده و فعالیت می کند بارقه امید را در دل مردم رامهرمز و کشور برای جلوگیری از تخریب محوطه جوبجی بوجود آورد. اهالی رامهرمز و فعالان حوزه میراث فرهنگی و رسانهها و خبرنگاران، امید دارند بجای شنیدن خبر احداث جاده ساحلی بر روی محوطه تاریخی جوبجی، شاهد ارتقا پایگاه استانی جوبجی به پایگاه ملی باشند تا سفر رئیس جمهور و وزیر میراثفرهنگی به خوزستان، حداقل در این حوزه دست آوردی مثبتی برای حفاظت بهتر از محوطه تاریخی جوبجی رامهرمز داشته باشد. دستاوردی که مطالبه به حق مردم رامهرمز و دوستداران و فعالان میراثفرهنگی خوزستان و کشور و رسانهها و خبرنگاران است
چرا مکاتبات با اداره کل موزهها بیجواب مانده است؟؟
اشیا تاریخی موزه باستانشناسی آبادان غیب شدند
مجتبی گهستونی✍🏻
▫️تعدادی از اشیا تاریخی آبادان مدتهاست غیب شدهاند و بهرغم برخی مکاتبات اما تاکنون اداره کل موزههای کشور، فرماندهی یگان حفاظت میراث فرهنگی کشور و در نهایت اداره کل میراثفرهنگی گردشگری صنایعدستی خوزستان در این خصوص اطلاعرسانی نکردهاند.
▫️آیا حق افکار عمومی، دوستداران میراثفرهنگی و حتی رسانهها نیست که بدانند اشیایی همچون یک نقش پایه دار اسب (ریتون)، بیش از 160 سکه، تعدادی سنگ سوراخ شده و مهره گردن آویز، یک قطعه النگو و تعدادی دیگر از این اشیا چگونه به سرقت رفتهاند که ردی از آنها نیست. اگر حتی اصالت آنها تایید نشده و ارزش باستانی ندارند آیا نباید تاریخی نبودن آنها به اطلاع افکار عمومی برسد؟
🔸در این مورد جزییات دیگری وجود دارد که در اخبار تکمیلی منتشر میشود.
▫️اما با وجوع جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران، موزه آبادان بهعنوان دومین موزه کشور بعد از موزه ملی ایران دستخوش تغییر و تحولات مختلف شد.
▫️با شروع بازسازی در شهر مدرنی که ویرانههایی از آن برجای مانده بود موزه آبادان هم مرمت شد ولی تا به امروز هیچگاه روزهای خوشی را به چشم ندیده است. موزهای که به لحاظ معماری و هم به لحاظ محتوایی که در گذشته داشت از اهمیت فوق العادهای برخوردار بود.
◀️حال این پرسش پیش میآید که چرا با وجود انواع هزینه کردها به منظور ساماندهی موزه آبادان، اما تعدادی از آثار باستانی این موزه سرقت شدهاند و نشانی از آنها پیدا نمیشود. چرا در هیچ دورهای، مدیران کل قبلی و پیشین و اسبق موضوع را گردن نمیگیرند؟ آیا مدیرکل فعلی که به تازگی منصوب شده است علاقهای به پیگیری برای شناسایی اشیا گم شده در موزه آبادان را دارد؟
◀️چرا در حال حاضر موزه آبادان خالی از هر نوع شی باستانی است و از محل این موزه مهم فقط به عنوان اداره میراثفرهنگی صنایعدستی گردشگری استفاده میشود. البته که اداره آبادان از جمله کم فایدهترین ادارات در میان شهرستانها محسوب میشود.
▫️این موزه در سال ۱۳۳۸ با مجموعه آثاری از دوره ما قبل تاریخی، تاریخی و آثاریاز دورههای متاخر تا دوره قاجاریه و نیز آثاری از هنرمندان کارگاههای هنرهای سنتی افتتاح شد.
ساختمان موزه با الهام از معماری سنتی ایران شکل گرفت. این▫️ ساختمان دارای گنبدی متاثر از مقبره دانیال نبی شوش است. بنای موزه دارای یک طبقهاست. این بنا در آغاز دارای چهار تالار برای نمایش مجموعه آثار باستانشناسی، مردمشناسی و هنرهای ملی بود.
▫️موزه آبادان دارای یک تالار اصلی و دو تالار جنبی است. تالار اصلی؛ محل نمایش آثار دایمی موزه از جمله آثار به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی خوزستان و آثار دوره صفوی و قاجاری بود که در حال حاضر به یک انبار امن منتقل شدهاند. البته با توجه به موقعیت جغرافیایی آبادان و قرارگیری در منظقهای گرم و جزیرهای که دورتادور آن پهنههای آبی از جمله بهمنشیر، اروند و تالاب شادگان وجود دارد لازم است که شرایط نگهداری کلیه اشیا باستانی مورد بررسی قرار بگیرد.
#آبادان#موزه#اثار تاریخی#سرقت#اداره کل موزهها#میراث فرهنگی#میراث خبر
اشیا تاریخی موزه باستانشناسی آبادان غیب شدند
مجتبی گهستونی✍🏻
▫️تعدادی از اشیا تاریخی آبادان مدتهاست غیب شدهاند و بهرغم برخی مکاتبات اما تاکنون اداره کل موزههای کشور، فرماندهی یگان حفاظت میراث فرهنگی کشور و در نهایت اداره کل میراثفرهنگی گردشگری صنایعدستی خوزستان در این خصوص اطلاعرسانی نکردهاند.
▫️آیا حق افکار عمومی، دوستداران میراثفرهنگی و حتی رسانهها نیست که بدانند اشیایی همچون یک نقش پایه دار اسب (ریتون)، بیش از 160 سکه، تعدادی سنگ سوراخ شده و مهره گردن آویز، یک قطعه النگو و تعدادی دیگر از این اشیا چگونه به سرقت رفتهاند که ردی از آنها نیست. اگر حتی اصالت آنها تایید نشده و ارزش باستانی ندارند آیا نباید تاریخی نبودن آنها به اطلاع افکار عمومی برسد؟
🔸در این مورد جزییات دیگری وجود دارد که در اخبار تکمیلی منتشر میشود.
▫️اما با وجوع جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران، موزه آبادان بهعنوان دومین موزه کشور بعد از موزه ملی ایران دستخوش تغییر و تحولات مختلف شد.
▫️با شروع بازسازی در شهر مدرنی که ویرانههایی از آن برجای مانده بود موزه آبادان هم مرمت شد ولی تا به امروز هیچگاه روزهای خوشی را به چشم ندیده است. موزهای که به لحاظ معماری و هم به لحاظ محتوایی که در گذشته داشت از اهمیت فوق العادهای برخوردار بود.
◀️حال این پرسش پیش میآید که چرا با وجود انواع هزینه کردها به منظور ساماندهی موزه آبادان، اما تعدادی از آثار باستانی این موزه سرقت شدهاند و نشانی از آنها پیدا نمیشود. چرا در هیچ دورهای، مدیران کل قبلی و پیشین و اسبق موضوع را گردن نمیگیرند؟ آیا مدیرکل فعلی که به تازگی منصوب شده است علاقهای به پیگیری برای شناسایی اشیا گم شده در موزه آبادان را دارد؟
◀️چرا در حال حاضر موزه آبادان خالی از هر نوع شی باستانی است و از محل این موزه مهم فقط به عنوان اداره میراثفرهنگی صنایعدستی گردشگری استفاده میشود. البته که اداره آبادان از جمله کم فایدهترین ادارات در میان شهرستانها محسوب میشود.
▫️این موزه در سال ۱۳۳۸ با مجموعه آثاری از دوره ما قبل تاریخی، تاریخی و آثاریاز دورههای متاخر تا دوره قاجاریه و نیز آثاری از هنرمندان کارگاههای هنرهای سنتی افتتاح شد.
ساختمان موزه با الهام از معماری سنتی ایران شکل گرفت. این▫️ ساختمان دارای گنبدی متاثر از مقبره دانیال نبی شوش است. بنای موزه دارای یک طبقهاست. این بنا در آغاز دارای چهار تالار برای نمایش مجموعه آثار باستانشناسی، مردمشناسی و هنرهای ملی بود.
▫️موزه آبادان دارای یک تالار اصلی و دو تالار جنبی است. تالار اصلی؛ محل نمایش آثار دایمی موزه از جمله آثار به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی خوزستان و آثار دوره صفوی و قاجاری بود که در حال حاضر به یک انبار امن منتقل شدهاند. البته با توجه به موقعیت جغرافیایی آبادان و قرارگیری در منظقهای گرم و جزیرهای که دورتادور آن پهنههای آبی از جمله بهمنشیر، اروند و تالاب شادگان وجود دارد لازم است که شرایط نگهداری کلیه اشیا باستانی مورد بررسی قرار بگیرد.
#آبادان#موزه#اثار تاریخی#سرقت#اداره کل موزهها#میراث فرهنگی#میراث خبر
👍1
Forwarded from عصر ایران (Hassan)
🎥 باغ جهانی عباسآباد چقدر در خطر است؟ ماجرای مشکوک الحاق این باغ به شهر بهشهر با یک مصوبه عجیب / احتمال خروج باغ از فهرست میراث جهانی (فیلم)
▪️حسن ظهوری و آتنا فلاحتی
فیلم گزارش را اینجا ببینید: asriran.com/004L18
📽 ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران
👇👇👇
https://www.aparat.com/asriran/videos
youtube.com/@asriran_official/videos
@MyAsriran
▪️حسن ظهوری و آتنا فلاحتی
فیلم گزارش را اینجا ببینید: asriran.com/004L18
📽 ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران
👇👇👇
https://www.aparat.com/asriran/videos
youtube.com/@asriran_official/videos
@MyAsriran
👈🏻سرانجام پس از پیگیری رسانهها در صحن شورا تصویب شد
▫️الزام شهرداری به ثبت اطلاعات اموال فرهنگی و تاریخی در سامانه جام
▫️یک فوریت طرح «الزام شهرداری تهران نسبت به ورود و ثبت اطلاعات اموال فرهنگی، تاریخی و هنری در سامانه جام» در جریان دویست و هفتاد و سومین جلسه شورا مورد بررسی قرار گرفته و مصوب شد.
▫️مهدی اقراریان، رئیس کمیته نظارت شورا در دویست و هفتاد و سومین جلسه صحن شورا درباره طرح «الزام شهرداری تهران نسبت به ورود و ثبت اطلاعات اموال فرهنگی، تاریخی و هنری در سامانه جام» اظهار داشت: بر اساس مستندات تاریخی، همه مجموعههای کشور موظف هستند که همه اموال فرهنگی و تاریخی خود را در سامانه جام که متعلق به سازمان میراث فرهنگی است، ثبت کنند؛ از شهرداری تهران نیز درخواست شد تا در اسرع وقت این اقدام را انجام دهد.
▫️اقراریان گفت: با توجه به اینکه این اموال مختصات و مشخصاتی دارند، گفت: شهردار تهران در مصاحبهای اعلام کرد این اموال، اموالی هستند که باید سوابقی داشته باشند و برای واگذاری نیاز به مجوز شورا است. امیدواریم با همراهی دوستان شاهد نظارت مناسب بر این میراث تاریخی که متعلق به شهروندان تهرانی و به عبارت دیگر کشور عزیزمان ایران است، ونیز ساماندهی بهتر این اموال در سطح شهرداری تهران در همه مجموعهها باشیم.
در ادامه مهدی چمران، رئیس شورا نیز در توضیحاتی اظهار داشت: این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که مسائل هنری با مسائل میراثی متفاوت بوده و نباید با یکدیگر مخلوط شود اما ثبت درون سامان به هر صورت ضروری است.
🔸🔸یک فوریت طرح فوق، به تصویب اعضای شورا رسید.
#میراثفرهنگی#میراث خبر#فرهنگ#تاریخ#ایران#شهرداری
▫️الزام شهرداری به ثبت اطلاعات اموال فرهنگی و تاریخی در سامانه جام
▫️یک فوریت طرح «الزام شهرداری تهران نسبت به ورود و ثبت اطلاعات اموال فرهنگی، تاریخی و هنری در سامانه جام» در جریان دویست و هفتاد و سومین جلسه شورا مورد بررسی قرار گرفته و مصوب شد.
▫️مهدی اقراریان، رئیس کمیته نظارت شورا در دویست و هفتاد و سومین جلسه صحن شورا درباره طرح «الزام شهرداری تهران نسبت به ورود و ثبت اطلاعات اموال فرهنگی، تاریخی و هنری در سامانه جام» اظهار داشت: بر اساس مستندات تاریخی، همه مجموعههای کشور موظف هستند که همه اموال فرهنگی و تاریخی خود را در سامانه جام که متعلق به سازمان میراث فرهنگی است، ثبت کنند؛ از شهرداری تهران نیز درخواست شد تا در اسرع وقت این اقدام را انجام دهد.
▫️اقراریان گفت: با توجه به اینکه این اموال مختصات و مشخصاتی دارند، گفت: شهردار تهران در مصاحبهای اعلام کرد این اموال، اموالی هستند که باید سوابقی داشته باشند و برای واگذاری نیاز به مجوز شورا است. امیدواریم با همراهی دوستان شاهد نظارت مناسب بر این میراث تاریخی که متعلق به شهروندان تهرانی و به عبارت دیگر کشور عزیزمان ایران است، ونیز ساماندهی بهتر این اموال در سطح شهرداری تهران در همه مجموعهها باشیم.
در ادامه مهدی چمران، رئیس شورا نیز در توضیحاتی اظهار داشت: این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که مسائل هنری با مسائل میراثی متفاوت بوده و نباید با یکدیگر مخلوط شود اما ثبت درون سامان به هر صورت ضروری است.
🔸🔸یک فوریت طرح فوق، به تصویب اعضای شورا رسید.
#میراثفرهنگی#میراث خبر#فرهنگ#تاریخ#ایران#شهرداری
👏1
▫️مصطفی معینی، نماینده مردم کاشان مجلس در تذکری به وزیر میراث فرهنگی خواستار بازنگری حریم و عرصه سیلک شدند و در سخنی عجیب اعلام کردند «نباید برای حسرت آیندگان، فلاکت امروزیان رقم بخورد.» مسئله اینجاست که در موارد بسیاری که حریمها کوچک شدهاند، هرگز فلاکت به پایان نرسیده است. بررسی و کاوش موارد متعددی در این زمینه نشان میدهد که فقط عده خاصی شروع به ساخت و ساز در حریم کرده و هویت ملی ایران را به خطر انداختهاند. کوچک کردن حریمها تا امروز نتایج دیگری به بار نیاورده است.
👈🏻از سوی دیگر در سال ۹۷ حریم سیلک بازنگری و کوچک سازی و زمین های معوضی در شهرک فتح المبین داده و برای جلوگیری از هرگونه تعرض به این محوطه هشت هزارساله سند ملی آن هم صادر شد، اما بعد شش سال دوباره طرح بازنگری مجدد سیلک مطرح است تا بعد از این اقدام ساخت و ساز ها شروع شود!
▫️این اقدام که بر خلاف نظر باستانشناسان و دغدغهمندان میراث فرهنگی است. همچنین ثبت جهانی سیلک را با خطر روبه رو میکند. ثبت جهانی میتواند باعث رونق گردشگری در سیلک شود و بیشک منفعت بسیار بالایی برای مردم ایجاد میکند.
#سیلک#کاشان#گردشگری#مجلس#ایران#میراث فرهنگی#میراث خبر
👈🏻از سوی دیگر در سال ۹۷ حریم سیلک بازنگری و کوچک سازی و زمین های معوضی در شهرک فتح المبین داده و برای جلوگیری از هرگونه تعرض به این محوطه هشت هزارساله سند ملی آن هم صادر شد، اما بعد شش سال دوباره طرح بازنگری مجدد سیلک مطرح است تا بعد از این اقدام ساخت و ساز ها شروع شود!
▫️این اقدام که بر خلاف نظر باستانشناسان و دغدغهمندان میراث فرهنگی است. همچنین ثبت جهانی سیلک را با خطر روبه رو میکند. ثبت جهانی میتواند باعث رونق گردشگری در سیلک شود و بیشک منفعت بسیار بالایی برای مردم ایجاد میکند.
#سیلک#کاشان#گردشگری#مجلس#ایران#میراث فرهنگی#میراث خبر
سلسله تخریبها در خوزستان ادامه دارد
«خانه» حافظ اهواز خراب شد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
✍🏻مجتبی گهستونی
🔺در روز جمعه 12 بهمن بنای با ارزش دیگری در خیابان کاوه نبش موسوی (حافظ) در شهر اهواز زیر چنگالهای بیل میکانیکی آوار شد تا نام این خانه هم به فهرست دیگر بناهای تخریب شده در بافت تاریخی اضافه شود. در سالهای اخیر خانه پدری احمد محمود و خانه پدری کیانوش عیاری که در هر دو در بافت تاریخی قرار داشتند به واسطه ناتوانی متولیان مختلف تخریب شدند. البته به این لیست باید نام خانههایی در خیابانهای خسروی (غلامپور)، فردوسی (خوانساری)، سعدی (کتانباف) و حتی عامری را اضافه کرد.
🔺به محض اطلاع از ماجرا سریعا موضوع را به یگان حفاظت میراثفرهنگی، معاون میراثفرهنگی و رئیس اداره اهواز اطلاع دادم.
البته در روزهای گذشته برخی از بناهای قدیمی موجود در بافت تاریخی اهواز یکی پس از دیگری با تخریب مواجه شدهاند. در خانه خرابی بافت تاریخی این شهر خیلیها را مقصر میدانم. شاید از 40 اثر ثبت ملی شده اهواز در فهرست میراثفرهنگی بیش از 30 اثر در شرایط ناگوار قرار دارند.
🔺در دو روز گذشته علاوه بر بازدید از بافت مسکونی و تجاری در مرکز شهر، با وضعیت به شدت بحرانی محوطه باستانی ثبت ملی کوهساران مواجه شدم که به مکان امنی برای حفاران غیرمجاز تبدیل شده است.
🔺🔺از مدتها پیش در خصوص وضعیت بحرانی بافت تاریخی و سایر محوطههای باستانی اهواز به شدت هشدار داده بودم.
اینجانب به عنوان یکی از بنیانگذاران اداره میراثفرهنگی شهرستان اهواز در سال 1394 در هنگامی که مشاور مدیرکل وقت بودم بینهایت به راهاندازی ادارهای مختص شهرستان اهواز اصرار داشتیم و معتقد بودیم که این اداره باید از کارشناسان درجه اول و نیروی یگان حفاظت کیفی برخوردار باشد، اما در دورههای بعدی به گونهای با این اداره برخورد شد که گویی این اداره تبعیدگاه است. با این شرایط رئیس اداره شهرستان اهواز باید چگونه به وظیفه خود عمل کند.
🔺البته کوتاهی اداره کل میراثفرهنگی خوزستان برای مصوب نکردن محدوده بافت تاریخی قصه دیگری است که کم کاریهای شهرداری اهواز که بافت تاریخی را بافت فرسوده میشمارد و از تخریب تا نوسازی، انواع عوارضها را تامین میکند را توجیه نمیکند.
🔺از سویی دیگر خانههای تاریخی و با ارزش معماری موجود در بافت تاریخی اهواز یکی پی از دیگری با چراغ سبز شهرداری و استعلام نکردن این نهاد از میراثفرهنگی تخریب میشوند تا روح بافت مصوب این شهر بیش از پیش زخمی شود.
🔺شهرداری اهواز که به خوبی متوجه شده است انگیزههای لازم به منظور حفاظت، مرمت و تملک وجود ندارد خود دست به کار شده و بیتوجه به قوانین، حتی به خود زحمت استعلام گرفتن را نمیدهد و یکی پی از دیگری مجوز تخریب بخشی از بناهای با ارزش موجود در حریم بافت تاریخی اهواز را میدهد.
🔺بافت تاریخی اهواز قربانی معامله، بیتوجهی، کمتوجهی، مرمت نشدن، تملک نشدن، توجه نکردن به ضوابط عرصه و حریم است.
کم توجهی به بافت تاریخی اهواز به حدی است که برای هر شهروند و یا گردشگر این پرسش پیش میآید که چرا اهواز با وجود قابلیتهای نهفته در خود و برخورداری از صنایع پر درآمد، اما اینچنین محروم است.
🔺در بافت تاریخی اهواز تعداد قابل توجهای تک بنا داریم که نیازمند توجه هرچه بیشتر شهرداری و اداره میراثفرهنگی هستند.
اهواز به واسطه رودخانه کارون از شهرهای باستانی خوزستان است که در بخش شرقی از بافت کهن برخوردار بود اما مدتهاست که منظر معماری بومی و جنوبی اهواز از پریشانی و پلشتیهای گوناگون رنج میبرد.
🔺مدتها با مستندنگاری کردن و انجام انواع جلسات از پلاکهای سنگی اهواز بهعنوان نسل اول تابلو معرفی خیابان و کوچهها با جان دل مراقبت کردیم. اما تا به امروز متولیان امر از پس حفاظت و مرمت این پلاکها بر نیامدهاند.
#نه_به_تخریب_آثار_فرهنگی_تاریخی #خوزستان#خانه حافظ#میراثفرهنگی#میراث خبر
«خانه» حافظ اهواز خراب شد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
✍🏻مجتبی گهستونی
🔺در روز جمعه 12 بهمن بنای با ارزش دیگری در خیابان کاوه نبش موسوی (حافظ) در شهر اهواز زیر چنگالهای بیل میکانیکی آوار شد تا نام این خانه هم به فهرست دیگر بناهای تخریب شده در بافت تاریخی اضافه شود. در سالهای اخیر خانه پدری احمد محمود و خانه پدری کیانوش عیاری که در هر دو در بافت تاریخی قرار داشتند به واسطه ناتوانی متولیان مختلف تخریب شدند. البته به این لیست باید نام خانههایی در خیابانهای خسروی (غلامپور)، فردوسی (خوانساری)، سعدی (کتانباف) و حتی عامری را اضافه کرد.
🔺به محض اطلاع از ماجرا سریعا موضوع را به یگان حفاظت میراثفرهنگی، معاون میراثفرهنگی و رئیس اداره اهواز اطلاع دادم.
البته در روزهای گذشته برخی از بناهای قدیمی موجود در بافت تاریخی اهواز یکی پس از دیگری با تخریب مواجه شدهاند. در خانه خرابی بافت تاریخی این شهر خیلیها را مقصر میدانم. شاید از 40 اثر ثبت ملی شده اهواز در فهرست میراثفرهنگی بیش از 30 اثر در شرایط ناگوار قرار دارند.
🔺در دو روز گذشته علاوه بر بازدید از بافت مسکونی و تجاری در مرکز شهر، با وضعیت به شدت بحرانی محوطه باستانی ثبت ملی کوهساران مواجه شدم که به مکان امنی برای حفاران غیرمجاز تبدیل شده است.
🔺🔺از مدتها پیش در خصوص وضعیت بحرانی بافت تاریخی و سایر محوطههای باستانی اهواز به شدت هشدار داده بودم.
اینجانب به عنوان یکی از بنیانگذاران اداره میراثفرهنگی شهرستان اهواز در سال 1394 در هنگامی که مشاور مدیرکل وقت بودم بینهایت به راهاندازی ادارهای مختص شهرستان اهواز اصرار داشتیم و معتقد بودیم که این اداره باید از کارشناسان درجه اول و نیروی یگان حفاظت کیفی برخوردار باشد، اما در دورههای بعدی به گونهای با این اداره برخورد شد که گویی این اداره تبعیدگاه است. با این شرایط رئیس اداره شهرستان اهواز باید چگونه به وظیفه خود عمل کند.
🔺البته کوتاهی اداره کل میراثفرهنگی خوزستان برای مصوب نکردن محدوده بافت تاریخی قصه دیگری است که کم کاریهای شهرداری اهواز که بافت تاریخی را بافت فرسوده میشمارد و از تخریب تا نوسازی، انواع عوارضها را تامین میکند را توجیه نمیکند.
🔺از سویی دیگر خانههای تاریخی و با ارزش معماری موجود در بافت تاریخی اهواز یکی پی از دیگری با چراغ سبز شهرداری و استعلام نکردن این نهاد از میراثفرهنگی تخریب میشوند تا روح بافت مصوب این شهر بیش از پیش زخمی شود.
🔺شهرداری اهواز که به خوبی متوجه شده است انگیزههای لازم به منظور حفاظت، مرمت و تملک وجود ندارد خود دست به کار شده و بیتوجه به قوانین، حتی به خود زحمت استعلام گرفتن را نمیدهد و یکی پی از دیگری مجوز تخریب بخشی از بناهای با ارزش موجود در حریم بافت تاریخی اهواز را میدهد.
🔺بافت تاریخی اهواز قربانی معامله، بیتوجهی، کمتوجهی، مرمت نشدن، تملک نشدن، توجه نکردن به ضوابط عرصه و حریم است.
کم توجهی به بافت تاریخی اهواز به حدی است که برای هر شهروند و یا گردشگر این پرسش پیش میآید که چرا اهواز با وجود قابلیتهای نهفته در خود و برخورداری از صنایع پر درآمد، اما اینچنین محروم است.
🔺در بافت تاریخی اهواز تعداد قابل توجهای تک بنا داریم که نیازمند توجه هرچه بیشتر شهرداری و اداره میراثفرهنگی هستند.
اهواز به واسطه رودخانه کارون از شهرهای باستانی خوزستان است که در بخش شرقی از بافت کهن برخوردار بود اما مدتهاست که منظر معماری بومی و جنوبی اهواز از پریشانی و پلشتیهای گوناگون رنج میبرد.
🔺مدتها با مستندنگاری کردن و انجام انواع جلسات از پلاکهای سنگی اهواز بهعنوان نسل اول تابلو معرفی خیابان و کوچهها با جان دل مراقبت کردیم. اما تا به امروز متولیان امر از پس حفاظت و مرمت این پلاکها بر نیامدهاند.
#نه_به_تخریب_آثار_فرهنگی_تاریخی #خوزستان#خانه حافظ#میراثفرهنگی#میراث خبر